انسان معنوی از نگاه اسلام کیست؟
حجتالاسلام والمسلمین محمدتقی سبحانی، با بیان اینکه همایش اول نگاهی انتقادی به جریانات نوظهور معنوی داشت و قصد داریم در این همایش نگاهی مثبتگرا برای پرکردن خلأها و مسائل جدی این عرصه داشته باشیم، گفت: باید یک بنیاد علمی در عرصه مطالعات معنویت داشته باشیم، زیرا در حوزه بازتعریف معنویت اسلامی هنوز در گامهای نخستین هستیم. در سالیان گذشته کتاب و مقاله منتشر شده، اما مطالعات در مفهوم جدید معنویت در آغاز راه است و نیازمند کاوش بیشتری هستیم.
رئیس بنیاد بینالمللی امامت تصریح کرد: مطالعات معنویت اسلامی باید از مبادی اولیه و اصلی و به خصوص تبیین مفهومی معنویت اسلامی آغاز شود. اگر بخواهم گزارشی از مطالعات ارائه دهم، باید ابعاد و زوایای تاریک مسئله را بازشناسی کنیم و اولین گام بازخوانی تاریخی معنویت در سنت اسلامی است که هنوز چنین چیزی نداریم. در حوزه مطالعات مسیحی گامهای بزرگ و دقیقی برداشته شده است و تحقیقات نشان میدهد که این مفهوم چه پیشینه و تطوراتی دارد و میتوان به مقالهای اشاره کرد که معنویت در مسیحیت را به چند نقطه تاریخی تقسیم کرده است.
سبحانی با اشاره به همایش رابطه معنویت و علوم اسلامی که قبلا برگزار شده است، گفت: پیشدرآمد بنده درخواست و تذکری است که آشنایان به معنویت اسلامی هم چنین کاری را بدون سوگیری انجام دهند، زیرا عدم تبیین این مسئله مخاطراتی را برای ما به همراه دارد؛ اولین نکته در این عرصه این است که مطالعات نشان میدهد معنویت در عمق تاریخ، بسته به مفهوم دین بوده است و به تدریج این مفهوم از فضای دین و به خصوص دین نهادی و رسمی جدا شده و امروز جریاناتی معنویت را از ساحت دین کنار میگذارند و معنویت سکولار را رواج میدهند.
وی ادامه داد: معنویت در سنت مسیحی چهار دوره مختلف دارد؛ معنویت در قرن ۵ میلادی شکل گرفته و صورتبندی میشود و پیش از آن سابقه ندارد هر چند معنویت، عمقی در متن مقدس و ادبیات اصلی مسیحیت هم دارد؛ اولین تلقی از مفهوم معنویت در سنت مسیحی برگرفته از مفهوم روح در ادبیات کتاب مقدس و مفهومی اخلاقی است. این واژه، انجیلی و در متن مقدس مسیحی آمده است و از دید مسیحیان، خدا روح است و به مسیح و خدا و روحالقدس، روح گفته میشود و اوج معنویت زندگی در روح مسیح و روح الهی است. از قرن ۱۱ به بعد مفهوم دیگری از معنویت در سنت مسیحی پیدا شد که به جنبه روانشناختی و باطنی توجه دارد و به تدریج انگاره بدانگاری جسم و مادیت و توجه به روح رواج یافت؛ ریاضت و رهبانیت مسیحی از اینجا شروع میشود که معنویت آن شخصی و منزویگرایانه است، ولی به تدریج مفهومی نهادی برای معنویت شکل گرفت، زیرا مسیحیت قدرت اجتماعی و سیاسی و ساختارهای نهادی یافت. لذا مفهوم معنویت با نهاد کلیسا گره خورد و جریان مهم سکولاریسم در تقابل با این نوع معنویت بود.
معنویت ارزشمند در نگاه اسلام
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی با بیان اینکه یک انسان معنوی کسی است که برای محیط زیست و محیط اخلاقی ارزش قائل است، گفت: در سنت قرآنی و اسلامی انسانی که در نقطه تماس با دیگران نباشد ارزشمند نیست و این مسئله در سنت و سیره اهل بیت(ع) و پیامبر و تصریحات قرآن دیده میشود؛ انسان معنوی قرآنی کسی است که درگیر در صحنه جهاد و مبارزه و حل مشکلات و مسائل مردم است و برای تعالی فرد و جمع و بهبودسازی محیط تلاش میکند، این تلقی همان معنویت در حوزه ارتباط و تماس است. کسانی ارتباط معنوی با عالم بالا دارند، ولی آیا معنویت اسلامی را میتوان به این ساحت خلاصه کرد؟
استاد درس خارج حوزه علمیه با اشاره به شاخصههای معنویت اسلامی، بیان کرد: آیا میتوان تعریفی ارائه داد که هیچ ربطی با معنویات امروز نداشته باشد؟ یعنی باید ادبیات معنوی خود را از متون تولید کنیم و کاری هم با معنویات امروزی نداریم. به نظرم اینطور نیست، زیرا اگر ادبیاتی برای معنویت اسلامی ارائه کنیم که در دنیای امروز و نسل جدید مخاطب نداشته باشد، به حاشیه خواهد رفت. لذا میتوان شاخصهایی را ارائه کرد که برای معنویات امروز هم پیام داشته باشد و بتواند مخاطبان را جذب کند.
سبحانی در تبیین برخی شاخصههای معنویت، تصریح کرد: در معنای کلی، معنویت مقولهای است که از فرایندهای عادی و طبیعی فراتر میرود و تا انسان در گذر زیست این دنیاست و مناسبات او براساس عناصر مادی است معنویتگرایان آن را معنویت نمیدانند. لذا معنویت فراتر از درک انسان عادی است. معنویت به تحولاتی گفته میشود که در روح و قلب و جان انسان است. همچنین عمده معنویات از جمله اسلامی به یک حقیقت غایی و امر متعالی ارجاع میدهند که ممکن است یک موضوع اجتماعی باشد. در همه معنویات امری متعالی و غایی در فراسوی جهان وجود دارد که انسان میتواند با او زندگی کند و ارتباطی از گونه دیگر داشته باشد. اگر هسته معنایی برای معنویت برقرار کنیم تا با جنبشهای معنوی امروز ارتباط داشته باشد، موفقتر خواهیم بود.
وی با بیان اینکه اگر معنویت را به اخلاق کاهش دهیم، روح معنویت حضور ندارد، گفت: یکی از شاخصهای معنویت راهیابی آن به درون انسان است؛ عمده معنویات امروز به عنصری به نام سر و رمز و اشاره توجه میکنند. همچنین معنویت صرفا یک جریان عاطفی ارتباطی عادی نیست، بلکه برای انسان تعهد ایجاد میکند. لذا اکثر جنبشهای نوپدید معنوی به یک کالت و فرقه تبدیل شدهاند و سازمان دارند که ارتباطات تنگاتنگی با اعضا دارد و این همان مفهوم سرسپردگی است. مسئله دیگر جذبه و عشق است که گاهی سخیف میشود، ولی به هر حال معنویت انسان را دارای جذبه درونی میکند و معنویت اسلامی واجد همه این ویژگیهاست. توجه به معنویت اسلامی در کنار فقه و اخلاق تا حد زیادی فروگذار شده است و باید آن را بازخوانی و رشتههایی را تأسیس کنیم و نیازمند معنویت کاربردی برای اقشار مختلف هستیم.