شناخت آسیب های بنیادی جامعه اسلامی
جامعه مسلمانان جامعه دینی است که آسیبهایی بنیادین، این جامعه را تهدید میکند.
انجام کاری یا خودداری از فعلی، متوقف بر نگرش و معرفت عقل نظری انسان است و به همین نکته، انسان از حیوان تمایز پیدا میکند و در جامعه دینی، مردم متدین، فعل و ترک فعلشان را بر پایه باورهای دینیشان قرار میدهند و به همان اندازه که از این قاعده دوری میکنند از باورهای دینی خود فاصله میگیرند و در نقطه مقابل، هر اندازه به این قاعده پایبند هستند بیشتر باورهای دینی خود را جامه عمل میپوشانند.
تهدیدی که ممکن است به اضمحلال مسلمانان و تسلط کافران بینجامد و مسلمانان در فقر و فلاکت گرفتار شوند. عوامل اساسی و علل بنیادین اضمحلال جامعه مسلمانان به عنوان یک جامعه دینی چیست؟ و چگونه جامعه سیاسی مسلمانان به ویژه جامعه کشورمان بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در سراشیبی انحطاط قرار میگیرد؟ما بر این عقیده هستیم که تمام جرایم و گناهان، فقط به سه عامل اصلی بر میگردد که عامل چهارمی ندارد و آن سه عامل عبارتند از کبرورزی (شهوت مقام)، مالاندوزی (شهوت مال)، فحشا (شهوت جنسی.) اگر به درستی دقت کنیم تمام گناهان و عصیانهای انسان و جرایم مجرمان تنها به خاطر رسیدن به یکی از همان اهداف سهگانه یا جمع دو یا سه مورد از آنهاست؛ بنابراین ماهیتشناسی سه عامل بنیادین فساد در جامعه سیاسی مسلمانان مبانی تدبیر صحیح جامعه را تضمین میکند.
● کبرورزی (شهوت مقام)
کبریای ذاتی و کبیر بودن واقعی تنها منحصر و مخصوص به ذات خداوند کبیر است. به همین جهت خدای بزرگ خود را متکبر میخواند، اما ماسوی خداوند ،کبیر نیستند؛ حتی خداوند برای انبیا و اولیای خود تواضع و فروتنی را پسندیده است و کسانی که میخواهند در مقابل خداوند برای خود بزرگی دست و پا کنند چیزی جز طلب برای به عاریه گرفتن کبر نیست که از آن تعبیر به استکبار میکنیم یعنی در ذات خود کبیر نیست بلکه برای خود کبر و بزرگی طلب میکند. این ویژگی پست، منشا عصیان و تمرد مخلوق از خالق است و اولین بار چنین معصیت و سرکشی توسط معلم درس توحید فرشتگان و عابد بزرگ سالهای طولانی بهشت یعنی شیطان به وقوع پیوست و خدا از شیطان پرسید آیا تو کبر ورزیدی (ا استکبرت) و شیطان در توجیه سرکشی و نافرمانی سجده به انسان گفت: من خوبتر از انسان هستم پس من برترم و همین خلق و خوی برتریطلبی و مقامخواهی بین انسانها فتنهها و جنایتها آفرید تا آنجا که تئوری برتری نژادی (فاشیست و آپارتاید) دستمایه جنگهای ویرانگر جهانی شد.
حب جاه در ذات عالمان دین آخرین سنگر شیطان است که به پارسایی ضعیف فتح نمیشود و شیطان در همین سنگر عالم دینی را به خدمت خود میگیرد و حتی فرقهسازی و مذهبگرایی میکند. خوب توجه کنید آیا به واقع بحثهای سیاسی جامعه مسلمانان و مومنان تا این اندازه درگیری دارد که جای پای کافران از نزاع فشل آفرین آنها در کشور باز شود؟ مگر خدمت به خلق و عبادت خالق، دعوی و اختلاف دارد که این همه برخوردهای حذفی و تنگنظریهای مدیریتی در تدبیر سیاسی جامعه داریم؟! اختلاف خانوادهها، نزاع اقوام، درگیری شهرها و… همه و همه ریشه در خلق و خوی استکباری انسان دارد.
● مالاندوزی (شهوت مال)
مالک واقعی، خداست و مالکیت حقیقی از آن اوست. بقیه مالکیتها اعتباری است که پس از مدتی زایل میشود و مالکیت به شخص دیگری میرسد. سرقت و جنایت به خاطر مال در جامعه داخلی و بینالمللی همواره وجود داشته و خواهد داشت. عدهای به تکاثر مال و شماری به تکبر مقام لذت میبرند. زراندوزان جهان عدهای را به نام مقامدار سرکار میآورند و چند صباحی مقامداران را در این پست میچرخانند و برای چپاول بیشتر خود فتنهآفرینی میکنند.
خلق و خوی سرمایهداری در جهان که با روح استکباری بههم آمیخته است آرامش را از بشریت ربوده و همه این مصائب از خصلت تکاثر و زراندوزی انسان است که همین آسیبپذیری انسان، رخنه به ایمان و جامعه مومنان میکند و مالاندوزان نامشروع و صاحب نفوذ در جامعه دینی دست کم سکوت به نفع باطل در تضعیف حق میکنند و رفته رفته شکمهای پر شده از حرام و فرزندان حرامخوار، جامعه اسلامی را برای تسلط کفر و باطل آماده میسازند و سنگینترین پروندههای حرامخواری در پیچ و خمهای حقوقی گم میشود و آنچه که ادامه مییابد حرامخواری است و ظواهر آن در جامعه مانند ترویج منکرات، فحشا، شرابخواری، ربا و… کاشف از باطن کثیف سفرههای حرام و نجس در خانوادههاست.
● فحشا (شهوت جنسی)
غریزه جنسی که با بلوغ سنی در انسان به فعلیت میرسد نعمت الهی است که کانون عشق و تناکح و تناسل است، اما همین میل نفس انسان دستمایه تبهکاران قرار گرفت و نسل جوان را به سوی فحشا و تباهی و اعتیاد کشاند. از انواع برنامههای فاسد به نام هنر برای ارضای شهوت جنسی تا ترویج علنی فحشا به نام روابط آزاد جنسی و تا همجنس بازی و روابط با حیوانات، رهآورد افسار گسیختگی شهوت جنسی است که هرگز تبهکاران نخواستند با تاسیسهای مشروع میل جنسی را به نظم و قانونمندی تعریف کنند.
چه کسانی از روابط نامشروع و بهرهوری منفی از میل جنسی در جهان معاصر سود میبرند و نسل جوان چگونه میتواند از این گذرگاه هولناک و خطرناک زندگی به سلامت عبور کند و آلوده نشود؟ همان زراندوزان مستکبر که بر اقتصاد و رسانههای جهان تسلط دارند آن گونه برنامهریزی میکنند که جوانان بدون آنکه متوجه شوند در اختیار برنامههای به ظاهر شاد و مفرح آنان قرار میگیرند و به اصطلاح جوانی میکنند ولی به واقع در سنین شور و شعور، تخدیر میشوند و زمانی به هوش میآیند که ایام طراوت عمر گذشته است و نفس آنها به گونهای که مستکبران میخواستند تربیت شده است و این دست از جوانان هرگز تاب و توان و تفکر مقابله با زرمداران مستکبر را ندارند.
حال یک بار دیگر عوامل سهگانه آسیب جامعه دینی را بررسی کنید که کبرورزی مقامداران مستکبر و تکاثر و مالاندوزی ثروتمندان و شهوترانی جوانان و میانسالان چگونه جامعه اسلامی را فشل میکند و دشمنان را به طمع و دست یازیدن بر سرزمینهای اسلامی ترغیب میکند و چگونه اطلاعات طبقهبندی ملی از طریق همین عوامل سهگانه فساد به دست دشمنان میرسد. تاریخ تحلیلی اسلام به خوبی گواهی میدهد هرگز دشمنان اسلام نتوانسته اند با قهر و شمشیر بر جامعه مسلمانان مستولی شوند بلکه مسلمانان در آزمایش مقام و مال و شهوت جنسی موفق نبوده و رفته رفته رنگ باخته اند و همان وزیر دیروز دولت اسلام، خدمتگزار دولت کفر فعلی شد و جمعی به اسم اسلام، نوه پیامبر اسلام را سر بریدند و خانواده دختر پیامبر اسلام(ص) را بیحرمتی کردند و در برابر خانواده پیامبر اسلام(ص) مکتب و مذهب ساختند. مواظب باشیم بیتفاوتی در قبال مظاهر کبر، جاهطلبی، اسراف، تبذیر، فساد و فحشا، مقدمه عذاب الهی است که بنا به خواست اکثریت فاسد جامعه، خداوند نیز جامعه را به همان سمت و سو تغییر میدهد.