تبیین عوامل و ریشه گناهان
علمای اخلاق با استفاده از آیات قرآن، عوامل سقوط انسان را «هوای نفس، دنیا و شیطان» می دانند.
یک. هوای نفس
خداوند دو نوع گرایش در نفس قرار داده است: گرایش به نیکی و گرایش به بدی. زیاده خواهی در میل های غریزی و کشش های کور این هوای نفس یا پیروی از شهوت است.
این چنین نفسی منشأ فسادها و گناهان شمرده شده است تا جایی که یوسف پیامبر از آسیب ها و آفت های آن به خدا پناه می برد: «وَ ما أُبَرِّئُ نَفْسِی إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَهٌ بِالسُّوءِ إِلَّا ما رَحِمَ رَبِّی»[۱]؛ «من هرگز خودم را تبرئه نمی کنم که نفس (سرکش) بسیار به بدی ها امر می کند؛ مگر آنچه را پروردگارم رحم کند».
دو. دنیاگرایی
کلمه دنیا که درنقطه مقابل کلمه آخرت به کار رفته، به معنی زندگانی نزدیک تر است. زندگی دنیا به لحاظ این که در زمره مخلوقات خداوند حکیم است، هیچ عیبی ندارد و براساس مشیت الهی، نظام زندگی دنیوی، بهترین نظام است اما اشکال اصلی کیفیت رابطه انسان با دنیا است.
کسانی که با بینش مادی به دنیا می نگرند و گمان دارند برای همیشه در آن خواهند ماند، دچار غفلت از خدا و آخرت می گردند.
بنابراین در نخستین گام بر ما لازم است که بینش خود را نسبت به دنیا اصلاح کنیم و دریابیم که زندگی انسان منحصر به زندگی دنیا نیست، بلکه در ورای آن یک زندگی جاودانه برای وی وجود دارد. در اولین گام رابطه واقعی میان دنیا و آخرت را کشف کنیم به این ترتیب که آن دو را با هم مقایسه کرده، دریابیم که رابطه دنیا با آخرت، رابطه راه و مقصد است، و یا وسیله و هدف؟! و نقطه اساسی انحراف ها و لغزش ها، از این جا پیدا می شود که انسان بیش از حد به دنیا توجه کند، نگران آن باشد، بدان دل بسته، تمام تلاشش را صرف آن نماید. این گونه دنیاطلبی انسان، محور گناهان، کفر نفاق و.. . به شمار می رود.
به همین دلیل در روایات آمده: «اساس هر خطاها، محبت دنیاست».
«حبّ الدّنیا رأس کلّ خطیئه»[۲] امام علی علیه السلام کیفیت برخورد با دنیا را این گونه بیان نموده اند: «کسی که با چشم بصیرت به آن (دنیا) بنگرد، (دنیا) او را آگاهی بخشد و آن کس که چشم به دنیا دوزد، کور دلش می کند».[۳]
یارب به بنده چشم دلی ده خدای بین
تا عرش و فرش آینه بیند خدا نما[۴]
سه. شیطان
در قرآن پیروی از شیطان مظهر ضدارزش معرفی شده است تا آنجا که در بعضی آیات می فرماید: «انسان دو راه در پیش دارد؛ یکی راه خدا و دیگری راه شیطان».[۵]
عُمده کار شیطان، وسوسه کردن انسان از کانال هوای نفس است، در واقع وقتی شیطان هوای نفس و خواسته های سراسر ناروای آن را تأیید می کند، نقش کمک را دارد. اگر هوای نفس نمی داشتیم، شیطان بر ما تسلّط نداشت. هنگامی که در نفس خویش خواسته ای داشته باشیم و دنبالش برویم شیطان آن را تزیین و تأیید می کند تا بیشتر به آن جذب شویم.
نتیجه کار شیطان، غفلت از خدا، دوری از یاد خدا، جذب شدن به دنیا و جلب توجه بیش از حد به مادیات است.
پی نوشت ها:
[۱] . یوسف(۱۲)، آیه ۵۳.
[۲] . بحارالانوار، ج ۷۰، ص ۵۹.
[۳] . نهج البلاغه، خ ۸۲«… و من ابصر بها بضرته و من ابصر الیها اعمته».
[۴] . دیوان شهریار.
[۵] . یس(۳۶)، آیات ۶۰ و ۶۱.