بازشناسی رویدادهایی که در حالت احتضار رخ می دهد
در قرآن کریم نیز سخن از حضور مرگ است. مثلاً در قرآن از این عبارت برای آن استفاده شده: «حَتَّى إِذَا حَضَرَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ(نساء/۱۸) و هنگامی که مرگ نزد یکی از شما حاضر شود.»
در حال احتضار رویدادهایی رخ می دهد که بازشناسی آنها دارای اثرات تربیتی زیادی است.
توبه نافرجام
در لحظات جان دادن است که محتضر تمام اعمال گذشته را به یاد آورده و به سرنوشت ابدی خود واقف میشود. در آن لحظه است که حتی کافران میفهمند که چیزی به نام نیستی وجود ندارد و مرگ در اصل یک جابه جایی و انتقال است. انتقال از مکان عمل به سرای پاداش.
چه بسیارند افرادی که در آن لحظه از گذشته خود پشیمان شده و توبه می کنند؛ ولی دیگر توبه سودی ندارد؛ همچنانکه در قرآن آمده: «وَلَیْسَتِ التَّوْبَهُ لِلَّذِینَ یَعْمَلُونَ السَّیِّئَاتِ حَتَّى إِذَا حَضَرَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قَالَ إِنِّی تُبْتُ الْآنَ(نساء/۱۸) و توبه کسانى که گناهکارند و به هنگام حاضر شدن مرگ توبه کرده و می گویند الان توبه کردم؛ پذیرفتنی نیست.»
آخرین تلاش شیطان
در لحظات احتضار هم شیطان دست از وسوسه کردن بر نمی دارد و باز امیدوار است تا در آن لحظه یک عمر ایمان فرد را بر باد دهد. اگر فرد ایمانی قوی و مستقر نداشته باشد و اصطلاحاً ایمان او از نوع مستودع باشد؛ چه بسا دچار برگشت از اعتقادات خود شده و بی دین از دنیا برود. شیطان در ضربه آخر از چیزها یا افرادی که نزد محتضر محبوب است سوء استفاده کرده و او را تهدید میکند تا شهادتین را نگفته از دنیا برود. حتی برای در امان ماندن از این وسوسه شیطانی، دعاهایی سفارش شده است مثل دعای عدیله که در مفاتیح نیز آمده یا اینکه فرد بگوید: « اللَّهُمَّ إِنِّی أَعُوذُ بِکَ مِنَ الْعَدِیلَهِ عِنْدَ الْمَوْتِ؛ خدایا من از تغییر عقیده به هنگام مرگ به تو پناه مى آورم.»(رک: مفاتیح الجنان، دعای عدیله)
اهل بیت هم میآیند
در روایات بسیاری آمده که به هنگام مرگ حضرت رسول اکرم و امیرالمؤمنین(علیهماالسلام) بر بالین محتضر حاضر میشوند. حتی در برخی از احادیث خبر از آمدن پنج تن و حتی چهارده معصوم(علیهمالسلام) نیز داده شده است. در حدیثی امام صادق(علیهالسلام) فرمودند: «مَا یَمُوتُ مُوَالٍ لَنَا مُبْغِضٌ لِأَعْدَائِنَا إِلَّا وَ یَحْضُرُهُ رَسُولُ اللَّه وَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْحَسَنُ وَ الْحُسَیْنُ فَیَسُرُّونَهُ وَ یُبَشِّرُونَهُ، وَ إِنْ کَانَ غَیْرَ مُوَالٍ لَنَا یَرَاهُمْ بِحَیْثُ یَسُوؤُه؛ نمی میرد دوستی از دوستان ما و دشمنی از دشمنان ما مگر آنکه رسول خدا و امیرالمؤمنین و حسن و حسین(علیهمالسلام) را میبیند پس او را خوشحال میکنند و به او بشارت میدهند و اگر آن شخص از دوستان ما نباشد؛ آنها را میبیند و تأسف میخورد.»(تفسیر قمی،ج۲،ص۲۶۵)
حسرت بیپایان
دنیاپرستان مرگ سختی خواهند داشت. در لحظه مرگ است که میفهمند پول و ثروت ماندنی است و او با تکه کفنی بیارزش و البته اعمال و کردارش راهی سرای آخرت میشود. امام علی(علیهالسلام) آن حسرت را اینگونه بیان کردند: «سختى جان کندن و حسرت از دست دادن دنیا، به دنیا پرستان هجوم آورد… به یاد ثروتهایى که جمع کرده مىافتد، همان ثروتهایى که در جمع آورى آنها چشم بر هم گذاشته و از حلال و حرام و شبهه جمع کرده و اکنون گناه جمع آورى آن، بر دوش اوست و باید از آن اموال جدا شده و برای وارثان باقى بگذارد تا از آن استفاده کنند.»(نهجالبلاغه،خطبه۱۰۹)
بله اگر فرد در سایه تلاشهای صحیح دنیوی، فکری برای آخرتش هم کرده باشد و ذخیرهای برای آن دنیا فرستاده باشد؛ از چنین حسرتی در امان است.
مؤمن بهشت را میبیند
گفتیم که به هنگام جان دادن، فرد اعمال و کردارش را به سرعت به یاد میآورد. در آن لحظه اگر آن فرد از اهل ایمان و عمل صالح باشد؛ در شور و سرور افتاده و از دیدن جایگاه ابدی اش در بهشت خوشحال میشود. امام صادق(علیه السلام) در این موضوع فرمودند: «إِنَّهَا إِذَا بَلَغَتِ الْحُلْقُومَ ثُمَّ أُرِیَ مَنْزِلَهُ مِنَ الْجَنَّهِ فَیَقُولُ رُدُّونِی إِلَى الدُّنْیَا حَتَّى أُخْبِرَ أَهْلِی بِمَا أَرَى فَیُقَالُ لَهُ لَیْسَ إِلَى ذَلِکَ سَبِیلٌ؛ همانا وقت جان دادن که فرا برسد در آن هنگام مؤمن جایگاهش را در بهشت میبیند پس میگوید مرا به دنیا برگردانید تا به خانوادهام آنچه را که دیدم بازگو کنم. پس به او گفته میشود: چنین چیزی امکان ندارد.»(الکافی،ج۳،ص۱۳۵)
در حدیثی امام صادق(علیهالسلام) فرمودند: «مَا یَمُوتُ مُوَالٍ لَنَا مُبْغِضٌ لِأَعْدَائِنَا إِلَّا وَ یَحْضُرُهُ رَسُولُ اللَّه وَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْحَسَنُ وَ الْحُسَیْنُ فَیَسُرُّونَهُ وَ یُبَشِّرُونَهُ، وَ إِنْ کَانَ غَیْرَ مُوَالٍ لَنَا یَرَاهُمْ بِحَیْثُ یَسُوؤُه؛ نمی میرد دوستی از دوستان ما و دشمنی از دشمنان ما مگر آنکه رسول خدا و امیرالمؤمنین و حسن و حسین(علیهمالسلام) را میبیند پس او را خوشحال میکنند و به او بشارت میدهند و اگر آن شخص از دوستان ما نباشد؛ آنها را میبیند و تأسف میخورد.»(تفسیر قمی،ج۲،ص۲۶۵)
پس برای مؤمن اصلاً جان دادن سختی نداشته و جز لذت برایش چیزی نیست. چون از ناراحتیها و سختی های دنیا به آرامشی ابدی و لذتی دائمی منتقل می شود. جایگاهی که با اعمال و اعتقاداتش برای خود آماده ساخته است.
خواسته نافرجام گناهکاران
در مقابل اهل ایمان، این اهل ظلم و گناهکاران هستند که با فرا رسیدن مرگشان تازه از خواب غفلت بیدار شده و التماس میکنند تا به دنیا برگردند و اعمال واجبی را که ترک کردند؛ انجام دهند. آنها به خدا میگویند: «حَتَّى إِذَا جَاءَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قَالَ رَبِّ ارْجِعُونِ لَعَلِّی أَعْمَلُ صَالِحًا فِیمَا تَرَکْتُ کَلَّا إِنَّهَا کَلِمَهٌ هُوَ قَائِلُهَا(مؤمنون/۹۹و۱۰۰) تا زمانی که مرگ یکی از آنان فرا رسد میگوید: پروردگار من! مرا باز گردانید! شاید در آنچه ترک کردم عمل صالحی انجام دهم (به او میگویند) هرگز، چنین نیست، این سخنی است که او به زبان میگوید.»
وقتی به شهادت قرآن امکان برگشت به دنیا برای گناهکاران وجود ندارد؛ پس ضروری است که فرد هرچه زودتر توبه کرده و کم کاریها و کوتاهیهایش را جبران کند؛ تا هم از سختیهای جان دادن در امان بماند هم به بهشت ابدی رهسپار شود.
نتیجه نهایی
مرگ و احتضار به خودی خود ترسناک نبوده و تنها یک انتقال است. حال اگر فرد در دنیا با اعتقاداتی صحیح زندگی کرده و درست کردار باشد؛ مرگ برایش شیرین خواهد بود. اما اگر به دستورات الهی بی اعتنا باشد؛ مطمئناً نه تنها مرگ بلکه آخرتی تلخ خواهد داشت.