آثار سوء خشونت علیه زنان


بیان نتایج و عواقب پی آمدهای خشونت علیه زنان به دلیل عدم دسترسی به آمار و اطلاعات کافی در این زمینه و هم چنین به دلیل دور از چشم بودن بعضی از این اعمال خشونت بار بسیار مشکل است.

#تبعات#خشونت#علیه#زنان

* احساس پوچی و بدبینی

خشونت خانگی به خصوص در دوران نوجوانی باعث پیدایش بدبینی نسبت به زندگی و احساس پوچی و بدبختی در نوجوانی می شود. پیدایش چنین روحیه ای در نوجوانان زمینه را برای انواع انحرافات فراهم می سازد و آنان را به سرعت به سمت عواملی که بتوانند اضطراب و ناآرامی را هر چند به طور موقت فرو بنشانند سوق می دهد.

* اختلالات روانی

بررسی های مختلف نشان داده اند که سوء رفتار جنسی و همسرآزاری‌، در کودکان و زنان به صورت افسردگی، ‌اضطراب و اختلال استرس پس از ضربه خود را نشان می دهد (میرزایی و همکاران، ۱۳۸۵: ۶۵). به طور مثال، مطالعات گلدینگ (GOLDING) نشان داد که افسردگی و اختلال استرس پس از ضربه در زنان خشونت دیده شریک جنسی از کودکان آزار دیده دوره کودکی بیشتر است(نوابخش و قجاوند، ۱۳۸۷: ۹). هم چنین مطالعه ای در مریوان (۱۳۸۶) نشان داد که میزان شیوع افسردگی در زنانی که در دوران بارداری مورد خشونت قرار گرفته اند ۵۲/۵ درصد است (دولتیان و همکاران، ۱۳۸۷: ۵۷).

*کاهش احساس امنیت

در ایران تا چند سال قبل خشونت به مفهوم متداول در کشورهای صنعتی چندان قابل توجه نبوده است، ولی در سال های اخیر خشونت در اشکال مختلف عمومی و سیاسی به حدی گسترش یافته که به تدریج احساس امنیت در اقشار مختلف کاهش یافته است(نجفی‌ توانا، ۱۳۸۵: ۴۵).

* افزایش خشونت در جامعه

وقوع خشونت در خانواده، ‌نشان از یک پیام دارد و آن چیزی نیست جز رشد خشونت در سطح جامعه(ستوده، ۱۳۸۶: ۵۲).

* اختلال در هویت و کاهش عزت نفس

هنگامی که حقوق زن در نقش همسر در امن ترین نهاد اجتماعی یعنی خانواده مورد تجاوز قرار گیرد و به جای امنیت خاطر و آرامش، هراس و ناامنی جایگزین شود، ‌هویت زن دچار اختلال شده و عزت نفس او تبدیل به احساس حقارت و بی ارزشی می شود. در چنین وضعیتی، ‌طبیعی است که چنین زنی هرگز قادر نخواهد بود که نقش تربیتی و مدیریتی خود را اجرا کند و محیط خانواده را از نظر عاطفی به محیطی گرم و انرژی زا تبدیل کند.

* عوارض ناگوار بر روی جنین

موضوع خشونت علیه زنان در دوران بارداری نیز به دلیل سلامت فرزند و مادر جایگاه خاص خود را دارد. تحقیقات صورت گرفته در این خصوص نشان می دهد که استرس ها و اضطراب های مادر در دوران بارداری بر سلامت جنین تأثیر مستقیمی می گذارد.

* رواج خشونت

بررسی ها نشان می دهد اغلب بچه هایی که شاهد خشونت خانگی بوده اند از علائمی رنج می برند که بچه های خشونت دیده جنسی و یا فیزیکی از آن رنج می برند. دخترانی که شاهد کتک خوردن مادران خود از سوی پدر یا ناپدری هستند بیشتر از دختران خشونت ندیده، خشونت را به عنوان یک جزء طبیعی ازدواج می پذیرند. از طرف دیگر، پسران شاهد خشونت، شانس بیشتری دارند که شریک جنسی خود را تحت خشونت قرار دهند(نوابخش و قجاوند، ۱۳۸۷: ۶-۸).

*گرایش زنان به اعتیاد:

کوهن و همکاران (۱۹۹۱) ولکس(LEX-1991) به این نتیجه رسیدند که تعارض های زناشویی رابطه مستقیمی با مصرف بالای الکل و سیگار دارد.
کتی ساندرز و فیلیپس (KATHY SANDERS& PHILIPS-1994&1996) نیز نشان دادند که رویدادهای فشار آور زندگی مثل مواجهه با خشونت می تواند به ایجاد احساس ضعف و ناتوانی و از خود بیگانگی منجر شود؛ که با ادراک وضعیت بهداشت ضعیف و رفتارهای ضعیف ارتقاء دهنده سلامت مرتبط هستند. هم چنین آن گروه از زنان که خشونت های خانگی را تجربه کرده اند در مقایسه با زنانی که خشونت را تجربه نکرده اند رفتارهای سالم کمتری نشان می دهند (گلانتر و هارتل، ۱۳۸۶: ۲۶۴). فولی لاو و لان (FULLILOVE & LOWN-1992)نیز اعلام کردند که بررسی تاریخچه زندگی زنان مصرف کننده مواد نشان می دهد که آن ها نه تنها در دوران کودکی مورد سوء استفاده جنسی و جسمی قرار گرفته اند، بلکه در دوره اعتیادشان نیز بیش از سایر زنان در معرض تجاوز و ضرب وجرح قرار گرفته اند و احتمال طرد شدن آنان توسط جامعه و دوستانشان بیش از سایر زنان است. سینگر و همکاران SINGER ET AL -1993 هم ثابت کردند که تجربه های آسیب زای روانی یا «تروما به ویژه در معرض خشونت واقع شدن شاید از مهم ترین پیش بینی کننده های مهم در مورد مصرف مواد غیر مجاز زنان است.زنانی که متعاقب تجاوز به عنف باردار شده اند، احتمالاً بیش از سایر زنان مبادرت به مصرف ماری جوآنا، ‌الکل و کوکایین می کنند.هم چنین آن عده ای که از سوی فرزندان خود مورد آزار قرار گرفته اند در مقایسه با سایر زنان تمایل بیشتری به مصرف الکل و کوکایین نشان می دهند (همان، ۲۷۲).

* خودکشی

بررسی های انجام شده توسط قربانی و تقوی در استان های کرمانشاه و آذربایجان شرقی نشان داده است که مشاجرت و خشونت های خانوادگی از جمله علل و انگیزه های اساسی بوده اند که در برانگیختن خودکشی در بین جوانان، دختران و زنان جوان و افراد مسن نقش آشکاری داشته اند(فخاری و همکاران، ۱۳۸۸: ۷۰).
البته خشونت علیه زنان محدود به پی آمدهای فوق نشده و ممکن است باعث بروز عوارض زیر نیز بشود:
*خدشه وارد شدن به کرامت ذاتی و انسانی زنان.
*عوارض جسمی، ‌جنسی و روانی فراوان مانند: اختلالات شخصیتی، بی خوابی، اضطراب و صدمات شدید جسمانی.
*انتقال بیماری های مقاربتی و جنسی مهلکی هم چون ایدز.
*افزایش هزینه هایی که جامعه برای مقابله با این خشونت ها و کاهش آلام ناشی از آن می پردازد.
*ایجاد محدودیت در رفت و آمد و تحرک زنان.
*بارداری ناخواسته.
*ایجاد ترس و عدم امنیت در زندگی زنان که باعث می شود آن ها نتوانند مشارکت کامل و همه جانبه در زندگی اجتماعی داشته باشند.
*بروز آثار ناگواری هم چون استرس های آسیب زا و اختلالات رفتاری عاطفی بر روی فرزندان (مولاوردی، ۱۳۸۵: ۶۲-۶۹).

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.