علت گذاشتن سنگ لحد روی مرده چیست؟
فقیهان مسلمان، بستن لحد را مستحب میدانند. همچنین فقیهان شیعه به محکم کردن آن با گل و خواندن دعایی خاص هنگام چیدن سنگ لحد سفارش میکنند.
لحد چیست
لَحَد شکافی مستطیل شکل که در انتهای قبر در سمت قبله کَنده میشود و مسلمانان مردگان خود را در آن دفن میکنند. فلسفه بستن لحد، نرسیدن خاک به جسد است.
لحد شکافی مستطیلشکل است که از کندن کناره قبر به وجود میآید. برای ساخت لحد، کناره انتهایی سمتِ قبلهٔ قبر را به درازا، به اندازهای که مرده را در آن بخوابانند، میکَنند.دهخدا در تعریف لحد گفته است: شکاف کرانه ٔ گور. شکاف به درازا در یک کرانه ٔ قبر که میّت را در آن جای دهند.
به خشت، سنگ، یا چیزی شبیه به آن که لحد را با آن میپوشانند، سنگ لحد قبر گفته میشود.
سخن بزرگان اسلام درباره اهمیت سنگ لحد
فقیهان مسلمان، بستن لحد را مستحب میدانند. همچنین فقیهان شیعه به محکم کردن آن با گل و خواندن دعایی خاص هنگام چیدن سنگ لحد سفارش میکنند.
بر پایه فقه شیعه، بستن لحد با خشت مستحب است. فلسفه آن نرسیدن خاک به جسد مرده دانسته شده است. به کار بردن سنگ، نی، چوب یا هر چیزی که از رسیدن خاک به مرده جلوگیری کند نیز جایز است. البته محمدحسن نجفی (درگذشت ۱۲۶۶ق)، نویسنده کتاب جواهر الکلام، بستن لحد با خشت را بهتر دانسته است. بر پایه روایتی در کتاب تهذیب، امام علی(ع) نیز به حسنین وصیت کرد لحد او را با خشت بپوشانند. بنا بر روایتی دیگر، امام علی(ع) لحد پیامبر(ص) را با خشت پوشاند. در برابر، به گفته سید محمدسعید حکیم (۱۳۵۴ق)، از مراجع تقلید، آنچه مستحب است محکم کردن قبر است، اگر چه با غیرخشت باشد.
نظر فقیهان اهل سنت در رابطه با سنگ لحد
برخی از فقیهان اهل سنت، استفاده از چوب و خشتِ پختهشده را برای بستن لحد مکروه دانستهاند.
فقیهان شیعه بر پایه روایات گفتهاند بهتر است سنگ لحد با گل محکم شده و هنگام چیدن سنگ، این دعا خوانده شود:
اللَّهُمَّ صِلْ وَحْدَتَهُ، وَ آنِسْ وَحْشَتَهُ، وَ أَسْکِنْ إِلَیْهِ مِنْ رَحْمَتِکَ رَحْمَهً تُغْنِیهِ عَنْ رَحْمَهِ مَنْ سِوَاکَ
خدایا! او را از تنهایی به وصال برسان و ترسش را همدم باش و از رحمت خود چنان به او آرامش ده که از رحمت غیر تو بینیاز شود.
از قطب رواندی محدث و فقیه شیعه قرن ششم هجری، نقل شده شیعیان چیدن سنگ لحد را از سر مرده آغاز میکنند.به گمانِ محمدحسن نجفی (درگذشت ۱۲۶۶ق)، نویسنده کتاب جواهر الکلام، دلیل این کار مهمتر بودن سر، از دیگر اعضای بدن است.
زمانی که میت را غسل داده و راهی قبرستان میکنند، روح میت از بالا نظارهگر تمامی ماجراست، البته نمیداند که از دنیا رفته است. وقتی خوب به جسد نگاه میکند، متوجه میشود که میخواهند او را دفن کنند، در این حالت سعی می کند اطرافیانش را متقاعد کند که زنده است، اما کسی صدای او را نمیشنود.وی افزود: زمانی که میت را دفن میکنند، همچنان تصور میکند که از دنیا نرفته، تا اینکه تصمیم میگیرد از جای خود بلند شود و سمت خانه و خانواده اش رود.
وقتی میخواهد بلند شود، سرش به سنگ لحد برخورد میکند و اینجاست که متوجه میشود، مرده است. البته این روایت بیشتر تمثیلی و استعاری است، نه اینکه جسم میت واقعاً به سنگ برخورد کند. پس از آنکه میت به مرگش پی میبرد، یاد دنیا و اعمال اشتباهش میافتد. به این فکر میافتد که چگونه میخواهد جواب گناهانی که مرتکب شده است را بدهد. پس از خدا می خواهد که او را به دنیا بازگرداند، شاید بتواند کارهای اشتباهش را جبران کند.
در اینجا ندا میرسد «اگر با قاطعیت می گفتی که جبران میکنی، تو را به دنیا باز می گرداندیم» طبق این گفته خداوند تنها راه بازگشت مردگان به دنیا درخواست قاطع از خداوند برای جبران است.