جایگاه و تبعات گره گشایی از مشکلات مردم

کسی که هنگام سختی به فریاد برادر با ایمان خود برسد و گرفتاری اش را برطرف کند و او را در رسیدن به نیازش یاری کند، خداوند بزرگ از سوی خود، هفتاد و دو رحمت بر او واجب می گرداند.

#تبیین#آثار#رفع#گرفتاری

۱- رفع گرفتاری و اصلاح امور زندگی

امام صادق علیه السلام می فرماید:
کسی که هنگام سختی به فریاد برادر با ایمان خود برسد و گرفتاری اش را برطرف کند و او را در رسیدن به نیازش یاری کند، خداوند بزرگ از سوی خود، هفتاد و دو رحمت بر او واجب می گرداند. یک رحمت زودرس است که خداوند به سبب آن، امور زندگی او را اصلاح می کند و هفتاد و یک رحمت دیگر را برای مواقف ترسناک قیامت، برایش ذخیره می کند.[۱]

علی بن یقطین، یکی از اصحاب امام موسی کاظم و امام رضا علیهما السلام در دستگاه خلافت بنی عباس، حساس ترین پست حکومتی پس از خلیفه، یعنی مقام وزارت را عهده دار بود. او پنهانی با امامان معصوم علیهم السلام ارتباط داشت و از حقوق شیعیان در دستگاه حکومت بنی عباس دفاع می کرد. روزی امام رضا علیه السلام به او فرمود: «اگر یک خصلت را برای من متعهد شوی، من سه چیز برایت ضمانت می کنم.» علی بن یقطین گفت: «فدایت شوم! آن خصلتی که من باید تعهد کنم و آن سه چیز که شما برای من ضمانت می کنید، چیست؟» امام فرمود: «آن سه چیز که من ضمانت می کنم، این است که تیزی آهن [کشته شدن] و فقر و زندان هرگز به تو نرسد» علی بن یقطین پرسید: «و آن خصلتی که من باید متعهد شوم چیست؟» امام فرمود: «هرگاه دوستی از دوستان ما نزد تو آمد، او را گرامی بداری [و کارش را انجام دهی]». علی بن یقطین پذیرفت.

امام رضا صلی الله علیه و آله و سلم هم به ضمانت خود عمل کرد[۲] و علی بن یقطین هیچ گاه در دام دستگاه بنی عباس گرفتار نشد.

با کمی دقت در این حدیث شریف، روشن می شود که این وعده امام رضا علیه السلام تنها مخصوص علی بن یقطین نیست و هرکس بخواهد گرفتاری های دنیوی مثل کشته شدن، فقر، ناداری و زندان از او دور شود، باید در هر پست و مقامی که هست، در حد توان خود، برای حل مشکلات مردم بکوشد. در این صورت، اهل بیت علیهم السلام یار و یاور او خواهند بود و بسیاری از گرفتاری های دنیوی هم به خواست خداوند از او دور خواهد شد.

گره گشایی حتی ممکن است بسیاری از بیماری ها و آفت ها را از آدمی دور کند. در روایتی از امام صادق علیه السلام چنین نقل شده است:
برآوردن نیاز مؤمن، بیماری های جنون و خوره و پیسی را دفع می کند.[۳]

این حقیقت، نشان دهنده اثرگذاری مستقیم امور معنوی در امور مادی، افزون بر ارمغان آوردن سعادت اخروی است. افزون بر این، داستان های فراوانی از زندگی امامان معصوم علیهم السلام و بزرگان در اثرگذاری نیکی به دیگران در رفع مشکلات و گرفتاری ها نقل شده است.


۲- محبوبیت مردمی

همه انسان ها فطرتاً خواهان آن هستند که جایگاه، احترام و شخصیت ویژه ای در جامعه و میان مردم داشته باشند. هیچ کس دوست ندارد در نگاه دیگران، خوار و بی مقدار باشد، ولی پرسش مهم این است که محبوب بودن در میان مردم چگونه به دست می آید؟ پاسخ این پرسش را در کلام خداوند عزیز می جوییم که در قرآن کریم می فرماید:
إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ سَیجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمنُ وُدًّا[۴]
آنان که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام دادند، خداوند رحمان به زودی محبت آنان را [در دل مردم ] قرار می دهد.

کارهای شایسته، انواع گوناگونی دارد که همه عبادت ها و کارهای نیک را شامل می شود و در این میان، یکی از کارهای شایسته که سبب عزت مندی فرد میان مردم می شود، گره گشایی و حل مشکلات آنهاست. پس زهی سعادت که گره گشایی هم سبب محبوب شدن انسان در درگاه خداوند و نزد پیامبر او و اهل بیت علیهم السلام و هم سبب محبوب شدن میان مردم می شود.


۳- احساس رضایت

شادکامی، مقامی بالاتر از خوشی دارد، زیرا در حقیقت، حالت عاطفی ویژه ای است که برای شخص پس از موفقیت های واقعی و رسیدن به هدف هایش به دست می آید. شخص شادکام کسی است که با به دست آوردن هدف هایش در زندگی، احساس رضایت خاطر می کند. بنابراین، [شادکامی] از خوشی یک درجه برتر است. آنان که تصور می کنند نیکی و بخشندگی با شادکامی تفاوت دارد، هنوز به معنای واقعی شادکامی واقف نیستند. نیکی، راه گریزناپذیر رسیدن به شادکامی روح است. هدف های روان شناسی اگر با هدف های اخلاقی همراه نباشد، نمی تواند شخصیت کاملی به بار آورد، یعنی ما نمی توانیم بدون اینکه خوب باشیم، شادکام زندگی کنیم، زیرا در میان غریزه های گوناگونی که برای تکامل آدمی لازم است، غریزه بشر دوستی مانند غریزه مادری یا غریزه خدمات اجتماعی، مهم ترین هدف است. به همین سبب، شادکامی با خوشی به کلی تفاوت دارد، زیرا دومی بیشتر خودپسندی، یعنی ارضای غرایز فردی است.[۵]

چنان که می بینید، روان شناسی این حقیقت را تأیید می کند که رضایت خاطر و شادمانی حقیقی در پرتو نیکوکاری، بشر دوستی و کمک به هم نوع به وجود می آید، نه در سایه ارضای خواسته های زودگذر حیوانی. نیکوکاران از عمل خود، احساس لذت، رضایت خاطر و آرامش روحی می کنند. گفته اند:
«لئیمان از طعام لذت برند و کریمان از اطعام»

میل به نیکوکاری، گرایش فطری و غریزی در نهاد هر انسان است. که با ارضای آن، انسان احساس رضایت می کند. احساس لذت و آرامش روحی که پس از سیر کردن یک گرسنه، راهنمایی یک گمراه یا ارشاد یک گناه کار به انسان دست می دهد، با هیچ چیزِ دیگر قابل مقایسه نیست.


۴- رحمت ویژه الهی

یکی از آثار گره گشایی از کار مسلمانان، به دست آوردن رحمت ویژه الهی است. انسان ها چه خوب یا بد و چه مؤمن یا کافر، همه از نعمت های الهی بهره می برند، ولی عده ای از بندگان، به سبب شایستگی های ویژه ای که از خود نشان می دهند، رحمت ویژه خداوند شامل حالشان می شود. یکی از جلوه های رحمت ویژه الهی برای بندگان شایسته این است که خداوند به آنها دلی نورانی می بخشد و در زندگی، راه درست را از نادرست تشخیص می دهند.[۶] در آخرت نیز که همه گرفتار و در گرو عمل خود هستند، ایشان اهل نجات و رستگاری خواهند بود. امام صادق علیه السلام از پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله و سلم نقل می کند:
آن کس که برادر مسلمانش را با کلمه ای احترام آمیز، اکرام کند و گرفتاری اش را برآورد تا زمانی که دست در این کار دارد، در سایه سار رفیع رحمت خدا به سر می برد.[۷]

در روایتی دیگر می فرماید:
در روز قیامت، خداوند عزوجل به چهار کس [با لطف و رحمت خود] نظر می کند: کسی که پشیمان شود از معامله ای را اقاله کند [یعنی معامله را فسخ کند] یا دادخواهی را فریادرسی کند یا بنده ای را آزاد کند یا مجردی را به ازدواج همسری درآورد.[۸]


۵- آمرزش گناهان

یکی دیگر از آثار گره گشایی از دیدگاه اسلام، آمرزش گناهان است. بی شک، در زندگی، از همه ما گناهانی سر می زند. حال راه رهایی از پیامد این گناهان و دست یابی به رحمت الهی چیست؟ در معارف دینی، توبه بهترین راه معرفی شده است، ولی کارهای نیک انسان هم در آمرزش بدی ها و گناهان او مؤثر است. خداوند در قرآن کریم می فرماید:
إِنَّ الْحَسَناتِ یذْهِبْنَ السَّیئاتِ
نیکی ها، بدی ها را می برد.

کدام نیکی بهتر از این که انسان مهر و لطف خود را به بندگان خدا ارزانی دارد تا به رحمت خداوند دست یابد؟ حضرت علی علیه السلام فرمود:
مِن کفّاراتِ الذّنوبِ العِظام اغاثه الملهوفِ و التنفیس عَنِ المَکروبِ[۹]
از کفاره های گناهان بزرگ، فریادرسی درماندگان و گشایش کار گرفتاران است.

فرشتگان برای کسی که در رفع نیازهای دیگران می کوشد، دعا و طلب آمرزش می کنند و این گونه گناهانش بخشوده می شود. امام صادق علیه السلام می فرماید:
در انجام کارهای پسندیده با یکدیگر رقابت کنید و از اهل آن باشید. همانا در بهشت، دری است به نام «معروف» که از آن در، جز کسی که در زندگی دنیا کار معروف انجام داده باشد، وارد بهشت نمی شود. همانا بنده خدا در پی برآوردن نیاز برادر دینی اش گام برمی دارد، خداوند عزوجل بر او دو فرشته می گمارد که یکی از راست و دیگری از چپ، بخشودگی گناهانش را از خداوند می خواهند و برای برطرف شدن نیازش دعا می کنند. . . به خدا سوگند که رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم از برآورده شدن نیاز بنده با ایمان، بیش از خودِ نیازمند، شاد می شود.[۱۰]


۶- رفع اندوه و گرفتاری های قیامت

یکی دیگر از آثار گره گشایی، رفع غم و اندوه در قیامت است. چنان که می دانیم روز قیامت، روز تجسم اعمال است و انسان در آن روز، حقیقت اعمال خوب و بد خود را به شکل مجسم می بیند. اعمال نیک را به بهترین شکل و اعمال بد را به زشت ترین و ترسناک ترین صورت. گره گشایی و شاد کردن قلب دیگران نیز مانند دیگر رفتارهای نیکو، به بهترین شکل، مجسم می شود و یار انسان در سختی های قیامت است.

پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:
تا زمانی که مؤمن به برادرش کمک کند، خداوند کمک کار اوست و هرکس یک گرفتاری از گرفتاری های دنیا را از برادر با ایمانش برطرف کند، خداوند هفتاد گرفتاری از گرفتاری های آخرت را از او برطرف می سازد.[۱۱]

بی تردید گرفتاری های آخرت، بسیار سخت تر و طولانی تر از گرفتاری های دنیاست.

در روایات دیگر، برآوردن حاجت برادران دینی، مایه ریزش گناهان و بالا رفتن درجه های اخروی و افزوده شدن ثواب ها شمرده شده است.[۱۲]

امام صادق علیه السلام فرمود:
هرکس یک گرفتاری مؤمنی را برطرف کند، خداوند گرفتاری های آخرت او را برطرف می کند و در روز قیامت با دل آرام از قبرش بیرون می آید.[۱۳]

از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم روایت شده است: «هرکس کار نیک کند، مسلمان باشد یا کافر، خداوند به او پاداش می دهد.» کسی پرسید: «پاداش دادن (خدا) به کافر چگونه است؟» حضرت فرمود: «اگر فرد، صله رحمی کرده یا صدقه ای داده یا کار نیکی انجام داده باشد، خدای بزرگ به پاداش این کارها به او ثروت و فرزند و سلامتی و مانند این نعمت های دنیایی می بخشد.» دوباره سؤال شد:

«در آخرت وی را چگونه پاداش دهد؟ فرمود: «عذابی کمتر به او می چشاند.» آن گاه این آیه را تلاوت کرد: «خاندان فرعون را به سخت ترین عذاب ها درآورید.»[۱۴] مقصود حضرت این بود که بر اساس این آیه، عذاب های دوزخ هم درجات فراوانی دارد که کافر نیکوکار به سبب عمل نیک خود درجه های ضعیف تر عذاب را می چشد.


۷- تقویت هم بستگی

گره گشایی از مشکلات دیگران با مال، توان و بیان، سبب نزدیکی دل ها و در نتیجه تقویت اتحاد و همبستگی مردم می شود. در کلامی نورانی از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم می خوانیم:
دل ها بر دوست داشتن آنکه به آنها نیکی می کند و بر دشمن داشتن کسی که به آنها بدی می کند، سرشته شده است.[۱۵]


۸- به دست آوردن خواسته ها

امام صادق علیه السلام فرمود:
مَن قَضی لاخیهِ المُؤمنِ حاجَهً قَضَی اللّه لَه حَوائِجَ کثیرهً[۱۶]
هرکس یک حاجت برادر دینی خود را برآورد، خداوند بسیاری از حاجت ها و خواسته های او را برآورده خواهد کرد.

امام صادق علیه السلام می فرماید:
مَن کانَ فِی حاجَهِ اخیه کانَ اللّهُ فِی حاجَتِه[۱۷]
هرکس در پی برآوردن حاجت برادر خود باشد، خداوند نیز در تدبیر نیازمندی های او است.


۹- شادی و نشاط در دنیا و آخرت

امام کاظم علیه السلام به معمر بن خلاد فرمود:
ان لله عباداً فی الارض یسعون فی حوائج الناس هم الآمنون یوم القیامه و من ادخل علی مؤمن سروراً فرّح الله قلبه یوم القیامه[۱۸]
خداوند بندگانی در زمین دارد که در تأمین نیازهای مردم می کوشند. آنها در روز قیامت ایمن هستند و هرکس مؤمنی را شاد کند، خداوند در روز قیامت دل او را شاد می سازد.


۱۰- دوام نعمت

کسی که از موقعیت خود برای رفع گرفتاری دیگران استفاده می کند، زمینه دوام موقعیت خود را فراهم می کند.

امام علی علیه السلام می فرماید:
یا جابر، مَن کثُرَت نِعَمُ اللّه عَلَیه کثُرت حَوائِجُ النّاس الَیهِ، فَمَن قامَ لِلّهِ فیها بِما یجِبُ عَرَّضَها للدّوامِ و البَقاءِ و مَن لَم یقُم فیها بِما یجِبُ عَرَّضَها لِلزَّوالِ و الفَناء[۱۹]
ای جابر، هرکس از نعمت های خدا بیشتر بهره یابد، نیازهای مردم نیز بیشتر نزدش آید، پس هرکس در پاسخ آن نیازها به وظایفی که بر عهده دارد، برای خدا عمل کند، زمینه ماندگاری و تداوم نعمت ها را فراهم ساخته است و هرکس به وظیفه اش در این زمینه عمل نکند نعمت ها را در معرض نیستی و نابودی قرار داده است.

پی نوشت ها:
[۱] بحارالانوار، ج ۷۱، ص ۳۲۰
[۲] مستدرک الوسائل، ج ۱۲، ص ۴۲۰
[۳] وسائل الشیعه، ج ۱۶، ص ۳۶۰
[۴] مریم/ ۹۶
[۵] روان‏شناسى و اخلاق، ژ. آ. هدفیلد، ترجمه على پریور، ص ۱۴۷
[۶] حدید/ ۲۸
[۷] اصول کافى، ج ۲، ص ۲۰۶
[۸] اصول کافى، ج ۷۲، ص ۱۹
[۹] نهج‏البلاغه،
[۱۰] بحارالانوار، ج ۷۱، ص ۳۲۸
[۱۱] بحارالانوار، ج ۷۴، ص ۳۱۲
[۱۲] بحارالانوار، ج ۷۱، ص ۳۳۳
[۱۳] بحارالانوار، ج ۷۲، ص ۲۲
[۱۴] میزان الحکمه، ج ۲، ص ۴۷۴، ح ۲۲۱۳
[۱۵] دوستى در قرآن و حدیث، محمدى رى‏شهرى، ص ۹۲
[۱۶] قرب الاسناد، ص ۵۶
[۱۷] بحارالانوار، ج ۷۴، ص ۲۸۶، ح ۱۱
[۱۸] کافى، ج ۳، ص ۲۸۲
[۱۹] نهج‏البلاغه، حکمت ۳۷۳

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.