تاریخچه اعتیاد نسل ها / اسلام و اعتیاد
اعتیاد به عنوان یکی از ریشهدارترین مشکلات جامعه ایران است که میلیون ها نفر را به صورت رسمی در کشور گرفتار کرده است.
از قرن پانزدهم به بعد و با شکلگیری سیاستهای استعماری اروپا این ابزار به وسیلهای برای سرگرم کردن ملتها، تحلیل توان آنها و به اسارت کشیدنشان تبدیل شد.
اگر بخواهیم در مورد گرفتاران در حوزه اعتیاد دقیقتر حرف بزنیم یک معتاد حد اقل تا سه لایه خانوادگی را تحت تاثیر قرار میدهد و اگر هر لایه خانوادگی را متوسط چهار نفر حساب کنیم یعنی هر یک معتاد دوازده نفر را درگیر مشکلات اعتیاد مینماید. باید بدانیم که تمام افراد جامعه از مشکلات ناشی از اعتیاد رنج میبرند؛ چرا که اگر اعتیاد امنیت و آرامش جامعه را هم به خطر نیندازد، دیدن رنج نزدیک به نیمی از افراد جامعه که به صورت مستقیم و یا غیر مستقیم تحت تاثیر عوارض اعتیاد قرار گرفتهاند امری دردآور و سخت است.
اروپائیان که صبر زیادی برای تباهی ملتها نداشتند تصمیم گرفتند به روند نابودی جوامع مستعمره سرعت ببخشند و به همین دلیل به سراغ تولید مخدرهای زود بازده صنعتی رفتند.
تاریخچه اعتیاد
بعضی اعتیاد را یک مسئله جدید میدانند در صورتی که اینگونه نیست و اعتیاد به عنوان یک مشکل اجتماعی ریشه چند هزار ساله دارد. سومریها اولین گروهی بودند که تریاک را کشف کرده و به عنوان یک گیاه شادی بخش و مکیف از آن استفاده میکردند. آنگونه که در تاریخ آمده است هنگامی که کوروش به هند حمله کرد در آنجا با گیاه مخدری به نام “کوکنار” روبه رو شد که مردم آن منطقه از آن به عنوان مخدر استفاده میکردند؛ البته روال مصرف مخدرها تا قرن پانزدهم میلادی بیش از آنکه جنبه لذتجویی داشته باشد جنبه درمانی داشت ولی از قرن پانزدهم به بعد و با شکلگیری سیاستهای استعماری اروپا این ابزار به وسیلهای برای سرگرم کردن ملتها، تحلیل توان آنها و به اسارت کشیدنشان تبدیل شد. اروپائیان که صبر زیادی برای تباهی ملتها نداشتند تصمیم گرفتند به روند نابودی جوامع مستعمره سرعت ببخشند و به همین دلیل به سراغ تولید مخدرهای زود بازده صنعتی رفتند. ۲
اسلام و اعتیاد
در متون اسلامی نیز در روایات متعددی به موضوع اعتیاد پرداخته شده و از اعتیاد و گرفتاری در دام افیون نهی شده است. پیامبر اسلام(ص) در روایتی حکم کلی اسلام را در مورد مواد مخدر بیان فرمودهاند و نکته جالب این است که آن را در کنار شراب آورده و میفرماید:
أَلا إنَّ کلّ مُسکرٍ حَرامٌ وَ کلَّ مُفتِرٍ حَرامٌ وَ کلَّ مَخَدّرٍ حَرامٌ. ۳
هان! هر چیز مست کننده حرام است، هر چیز سست کننده حرام است و هر چیز مخدر حرام است.
درمانگری اعتیاد نیاز به دانش و قوت نفس دارد تا خود انسان به این دام نیفتد به همین خاطر باید کسانی به رابطه اصلاحی با معتادان بپردازند که خود زمینه لغزش نداشته و آگاهی کامل نسبت به اعتیاد داشته باشند.
نبی مکرم اسلام(ص) در روایتی به پیشبینی گرفتاری امت اسلامی در دام اعتیاد پرداخته و در مقام نکوهش اعتیاد میفرمایند:
سَیأتی زَمان عَلی امَّتی یأکلونَ شَیئاً اسمُهُ البَنج، أنا بَری ءٌ مِنهُم وَ هُم بَریئُونَ مِنّی. ۴
زمانی بر امت من خواهد آمد که از چیزی به نام «بنگ» ۵ استفاده می کنند. من از آنان بیزارم و آنان نیز از من بیزارند.»
فلاسفه میگویند “السنخیه دلیل الانضمام” یعنی همخوانی دلیل همراهی است. آنچه مسلم است و به تجربه ثابت شده است فرد معتاد برای برآوردن نیاز خود ممکن است به هر کاری دست بزند، از طرفی کسی که در لذتجویی از طریق اعتیاد غرق شده است در منظومه فکریش جز لذتهای مادی دنیا چیزی نمیگنجد؛ چنین کسی نمیتواند همراه پیامبری باشد که همه وجودش در خدا خلاصه شده است و واسطه فیض بین بندگان و خداست.
از آنجا که اعتیاد یک بیماری مسری است و بسیاری از معتادان به دلیل معاشرت با معتادان دیگر به این مسئله گرفتار شدهاند در منطق دینی از حداقل رابطه با معتادان نهی شده است و نبی مکرم اسلام(ص) حتی از سلام به این جماعت برحذر داشته است و میفرماید:
سَلِّمُوا عَلَی الْیهُودِ وَ النَّصَارَی وَ لَا تُسَلِّمُوا عَلَی آکلِ الْبَنْج. ۶
بر یهود و نصارا سلام کنید، ولی بر کسی که از بنگ استفاده می کند، سلام نکنید.
البته این به معنای رها کردن معتادان به حال خود نیست؛ چرا که آنها نیز انسانند و باید مورد درمان قرار بگیرند؛ اما درمانگری اعتیاد نیاز به دانش و قوت نفس دارد تا خود انسان به این دام نیفتد به همین خاطر باید کسانی به رابطه اصلاحی با معتادان بپردازند که خود زمینه لغزش نداشته و آگاهی کامل نسبت به اعتیاد داشته باشند.
اعتیاد در ابعاد مختلف عوارض سهمگینی دارد که پرداختن به آن فصلی مفصل میطلبد اما بنا به فرموده رسول خدا(ص) بزرگترین عارضه اعتیاد کفر است؛ چرا که فرد معتاد برای تامین احتیاج خود دست به هر کاری میزند و همین مسئله باعث میشود که روز به روز از خدا دور شود تا آنجا که خدای او افیون میشود و او به بردگی مخدر در میآید.
نبی مکرم اسلام(ص) در خصوص این عارضه میفرمایند:
مَنِ احْتَقَرَ ذَنْبَ الْبَنْجِ فَقَدْ کفَر. ۷
هر کس گناه بنگ را کوچک شمارد، کافر شده است.
به فرموده رسول خدا(ص) بزرگترین عارضه اعتیاد کفر است؛ چرا که فرد معتاد برای تامین احتیاج خود دست به هر کاری میزند و همین مسئله باعث میشود که روز به روز از خدا دور شود تا آنجا که خدای او افیون میشود و او به بردگی مخدر در میآید.
علاوه بر روایاتی که به بحث اعتیاد و مواد مخدر اشاره کرده است قوانین عمومی بیان شده در کلام اهل بیت(ع) نیز میتوان به حرمت مواد مخدر پی برد.
یکی از قواعد حاکم بر تمام قواعد فقهی قاعده حفظ جان و حرمت ضرر به نفس است؛ به این معنا که اگر فعلی برای جان انسان ضرر قابل توجهی داشته باشد میشود مصداق حرام؛ حتی بعضی از اعمال واجب اگر در تعارض با ضرر جانی قرار بگیرند از طرف شارع نهی شدهاند به عنوان مثال کسی که میداند با گرفتن روزه دچار خونریزی معده میشود حق گرفتن روزه ندارد.امام رضا(ع) در روایتی به این مسئله اشاره کرده میفرماید:
کلُّ امْرٍ یکون فیهِ الْفَسادُ حَرامٌ ضارٌّ لِلْجِسْمِ وَ فَسادٌ لِلنَّفْسِ ۸
هر امری که در آن فساد است و به روح و جسم ضرر می زند، حرام است.
حال اگر به نظر متخصصین نگاه کنیم به اذعان همه آنها اعتیاد جزء زیانبارترین مسائل برای جسم است. کسانی که به افیون مبتلا میشوند جسم آنها از درون نابود میشود و در کوتاه مدت تواناییهای خود را از دست میدهند؛ تا آنجا که معتاد را بیمار مینامند و این بیماری یک بیماری خود خواسته است که فرد با دست خود در دام آن گرفتار شده است که مصداق حکم کلی ضرر به خود است و حرام میباشد.
اعتیاد را اژدهایی هفت سر مینامند که از هر طرف سر آن را قطع کنی سری دیگر در میآورد و آنگونه که تجربه شده است مجاهدتهای مقدس نیروهای نظامی و انتظامی به تنهایی نمیتواند جلوی این آتشبرخرمن را بگیرد و باید در کنار آن مجاهدتها به آگاهی بخشی اجتماعی در مورد اعتیاد و عوارض آلودگی به این افیون خانه برانداز پرداخت.
پی نوشت
- ۱معتاد *۳ لایه خاوادگی * ۴ نفر در هر لایه *۳۰۰۰۰۰۰ تعداد معتادان رسمی = 36000000
۲. ر ک ما، اعتیاد، جامعه تالیف شعله آتشین و افیون اختاپوس زمان، معاونت فرهنگی سازمان تبلیغات
۳. مکاتیب الرسول، ج ۳، ص ۵۸۲
۴. مستدرک الوسائل، ج ۱۷، ص ۸۶.
۵. ماده ای توهم زاست که از سرشاخهها و گلهای گیاه شاهدانه به دست می آید و به حشیش معروف است. رک فرهنگ فارسی معین و دهخدا ذیل واژه.
۶. مستدرک الوسائل، ج ۱۷، ص ۸۶.
۷. مستدرک الوسائل، ج ۱۷، ص ۸۶.
۸. الفقه المنسوب إلى الإمام الرضا( ع)، ص ۲۵۰.