آثار روحی و روانی و اجتماعی فقر

فقر به عنوان یکی از اصلی‌ترین مشکلات بشر در حال حاضر شناخته می‌شود؛ طبق بعضی از آمارها یک سوم مردم کرده زمین با فقر دست و پنجه نرم می‌کنند و محلات فقیر نشین و معظلات مترتب بر آن یکی از مصائب کشورها به حساب می آید.

#آثار#روانی#اجتماعی#فقر


فقر در جامعه‌ای که هنوز یاد نگرفته است با فقیر چگونه برخورد کند آثار روحی و روانی زیادی در‌پی دارد؛ حس سرخوردگی، احساس ذلت و تحیر از عوارض قطعی فقر در چنین جامعه‌ای است


مشکلات اعتقادی
اعتقادات پایه عملکرد انسان‌هاست و کنش و واکنش هر‌انسانی با توجه به باورهای او تغییر می‌کند. گاه تحت تأثیر عوامل بیرونی در اعتقادات انسان‌ها تغییراتی به وجود می‌آید، در موارد زیادی این عوامل بیرونی چیزی غیر از مسائل مرتبط با حوزه اندیشه است به عنوان مثال یک فشار بیرونی گاه باعث می‌شود فرد قدرت تفکر را از دست داده و اعتقاداتش تغییر پیدا کند. فشار ناشی از فقر یکی از چیزهایی است که اعتقادات افراد را تغییر می‌دهد پیامبر اسلام(ص) در این مورد می‌فرماید:

کادَ الفَقرُ أن یَکونَ کُفرا .۱
فقر، انسان را در آستانه کفر قرار مى دهد .


این فشار آن‌قدر زیاد است که نبی مکرم اسلام(ص) از این فشار و تبعات آن به خدا پناه می‌برد و می‌فرماید:

اللّهُمّ إنّی أعوذُ بکَ مِن الکُفرِ والفَقرِ ،فقالَ رجُلٌ : أیَعدِلانِ ؟ قالَ : نَعَم. ۲
بار خدایا ! من از کفر و فقر به توپناه مى برم. مردى عرض کرد: آیا این دو با هم برابرند ؟ فرمود : آرى .


نکته دقیق در مشکلات این است که بعضی از مشکلات آن‌قدر سخت و ناگوار است که فائق آمدن بر آن‌ها جز به لطف و مشیت خدا امکان ندارد؛ فقر یکی از همین مشکلات است که سنگینی آن و تحملش جز به لطف و رحمت خدا امکان پذیر نیست، پیامبر اکرم(ص) میفرماید:

لَولا رَحمَهُ رَبّی عَلى فُقَراءِ اُمَّتی، کادَالفَقرُ یَکونُ کُفرا .۳
اگر پروردگار من به فقیران امّتم مهر نمى‌ورزید ، فقر آنان را در آستانه کفر قرار مى داد .

انسان‌های فقیر معمولا برای رفع نیازهای خود به تکاپو می افتند و همین مسئله باعث می‌شود تا گاه منافعشان در تضاد با یکدیگر قرار بگیرد. از طرفی انسان‌های فقیر توانگران را بی تقصیر در فقرشان نمی‌بینند و از آن‌ها دلخور هستند و همه این‌ها مولد کینه است
آثار روحی و روانی فقر
فقر در جامعه‌ای که هنوز یاد نگرفته است با فقیر چگونه برخورد کند آثار روحی و روانی زیادی در‌پی دارد؛ حس سرخوردگی، احساس ذلت و تحیر از عوارض قطعی فقر در چنین جامعه‌ای است، امیرمؤمنان در مورد عوارض روحی و روانی فقر می‌فرماید:

إنّ الفَقرَ مَذَلَّهٌ لِلنَّفسِ ، مَدهَشَهٌ لِلعَقلِ ، جالِبٌ لِلهُمومِ .۴
هر‌آینه فقر ، خوارىِ جان است و مایه سرگشتگىِ عقل و آورنده اندوه.


فقر مرگ تدریجی
یکی از عوارض فقر این است که انسان دچار مرگ تدریجی می‌شود؛ به دلیل تفکر سرمایه سالار در اکثر جوامع، فرد فقیر ابتدا آبرویش می‌میرد و سپس عواطفش دچار مرگ شده و بعد از آن اعتقاداتش پای احتیاجش ذبح خواهد شد؛ این یعنی مرگ تدریجی یک انسان و این مرگ به مراتب سخت‌تر از مرگ یک‌باره است. امیرمؤمنان در روایتی به این واقعیت اشاره کرده می‌فرماید:

الفَقرُ المَوتُ الأَکبَرُ.۵
فقر ، مرگِ سخت‌تر است .

                      
عوارض اجتماعی فقر
فقر علاوه بر آثار گذشته در بعد اجتماعی نیز آثار زیان‌باری دارد و باعث می‌شود تا افراد در تحمل مشکلات فقر به سختی بیشتری گرفتار شوند.

  1. بستن دهان‌ها

کسانی که در جامعه به منصب‌های سیاسی و اجتماعی و جایگاه های اقتصادی می‌رسند معمولا منافع فردی و حزبی را به به منافع جامعه ترجیح می‌دهند؛ این رجحان معمولا با ترفندهایی انجام می‌شود که کم‌ترین تقابل اجتماعی با آن صورت پذیرد؛ در این میان انسان‌های زیرکی هستند که پشت پرده‌ها را می‌فهمند و عمل‌کرد صاحب منصبان را با زیرکی تمام تحلیل می‌کنند. یکی از آسیب‌های فقر بسته ماندن دهان این انسان‌های زیرک است؛ آن‌ها در موارد زیادی معیشت اولیه خود را در خطر می‌بینند و اگر ذره‌ای در اعتماد به خدا ضعیف باشند ترجیح می‌دهند تا به گوشه‌ای خزیده و انزوا پیشه کنند امیرمؤمنان در خصوص این افراد می‌فرماید:

الفَقرُ یُخرِسُ الفَطِنَ عن حُجَّتِهِ ، والمُقِلُّ غَریبٌ فی بَلدَتِهِ.۶
فقر، زبان شخص زیرک را از بیان دلیلش فرو مى‌بندد و آدم فقیر در شهر خود، غریب است .


      ۲. ایجاد کینه
یکی دیگر از آثار اجتماعی فقر ایجاد کینه و ناراحتی است. انسان‌های فقیر معمولا برای رفع نیازهای خود به تکاپو می افتند و همین مسئله باعث می‌شود تا گاه منافعشان در تضاد با یکدیگر قرار بگیرد. از طرفی انسان‌های فقیر توانگران را بی تقصیر در فقرشان نمی‌بینند و از آن‌ها دلخور هستند و همه این‌ها مولد کینه است. امیرمؤمنان در شمارش آثار فقر برای فرزندش محمد بن حنفیه می‌فرماید:

یا بُنَیَّ ،إنّی أخافُ علَیکَ الفَقرَ ، فَاستَعِذْ بِاللّه ِ مِنهُ ؛ فإنَّ الفَقرَ … داعیَهٌ لِلمَقتِ .۷
فرزندم ! من از فقر و نادارى براى تو بیم‌ناکم. پس از آن به خدا پناه بر ؛ زیرا که فقر مایه کینه و دشمنى است.

 
روایتی جامع
در مورد آثار فقر سخن بسیار است اما وجود مقدس امیرمؤمنان(ع) در روایتی جامعه آثار فقر را برای فرزندش امام حسن(ع) شمرده و می‌فرماید:

لا تَلُمْ إنسانایَطلُبُ قُوتَهُ ، فَمَن عَدِمَ قُوتَهُ کَثُرَت خَطایاهُ . یابُنَیَّ ، الفقیرُ حَقیرٌ لا یُسمَعُ کلامُهُ ، ولا یُعرَفُ مَقامُهُ ، لو کانَ الفَقیرُ صادِقا یُسَمُّونَهُ کاذِبا ،ولو کانَ زاهِدا یُسَمُّونَهُ جاهِلاً . یابُنَیَّ ، مَن ابتُلِیَ بالفَقرِ فقدِ ابتُلِیَ بأربَعِ خِصالٍ : بالضَّعفِ فی یَقینِهِ ، والنُّقصانِ فی عَقلِهِ ، والرِّقَّهِ فی دِینِهِ ، وقِلَّهِ الحَیاءِ فی وَجهِهِ ، فَنَعُوذُ باللّه ِ مِن الفَقرِ . ۸
کسى راکه در پى روزى است ، سرزنش مکن ؛ که هر کس بى روزى مانَد ، خطاهایش بسیار مى‌شود‌. فرزندم ! آدم فقیر، حقیر است. سخنش خریدار ندارد و مقام و مرتبتش شناخته و دانسته نمى شود . فقیر اگر راست‌گو باشد ، او را دروغ‌گو مى‌نامند و اگر زاهد و دنیاگریز باشد ، نادانش مى‌خوانند . فرزندم! هرکه به فقر گرفتار آید ، به چهار خصلت مبتلا شود: به سستى در یقین و کاستى در خِرد و شکنندگى در دین و کمى شرم و حیا در چهره . پس ، پناه مى بریم به خدا از فقر .

هستی‌شناسان و فلاسفه عالم ممکنات را عالم علت ها و معلول های و دنیا را دنیای کنش و واکنش معرفی می‌کنند آن‌ها معتقدند هیچ اتفاقی در دنیا بدون دلیل نمی‌افتد فقر نیز به عنوان یک پدیده اجتماعی از این قاعده مستثنی نیست.

دلیل فقر با توجه به جهان بینی افراد متفاوت می‌تواند باشد؛ در نگرش دینی علل مختلفی برای فقر بیان می‌شود که علل مادی و عل معنوی را در برمی‌گیرد که در ادامه به بعضی از آن‌ها می‌پردازیم.
پدر و مادر در منش دینی دارای شأن و جایگاه ویژه‌ای هستند و خدا در قرآن کریم به کرات به رعایت حرمت والدین دستور داده است. یکی از دلایلی که فقر انسان را به دنبال دارد نفرین والدین در حق فرزند است.
علل معنوی فقر
در اینکه کدام یک از عوامل مادی یا معنوی در فقر تاثیر‌گذار است نظرات مختلفی وجود دارد، البته این موضوع از چندان اهمیتی برخوردار نیست چرا که برای رفع فقر باید هر دو عامل مرتفع شود.

عدم توجه به خدا
یکی از اصلی‌ترین عوامل فقر انسان‌ها عدم رابطه معنوی با خداست، هر‌کس رابطه معنوی خوبی با خدا بر‌قرار نماید و از او طلب روزی کند خدا این مطالبه او را بدون پاسخ قرار نخواهد داد. کسانی که دائم به یاد خدا هستند هم نشین خدا می‌شوند و خدا دوست ندارد که هم‌نشین او در رنج و تعب باشد.

اما اگر کسی از یاد خدا غافل شد و خدا را در کارها به یاد نیاورد زندگی بر او سخت می‌شود و معیشت او به مشکل بر‌ می‌خورد خدا در قرآن کریم به این واقعیت اشاره کرده و می‌فرماید: 

وَمَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِکْرِی فَإِنَّ لَهُ مَعِیشَهً ضَنْکًا وَنَحْشُرُهُ یَوْمَ الْقِیَامَهِ أَعْمَى
و هر کس از یاد من روی بگرداند در حقیقت زندگى تنگ [و سختى] خواهد داشت و روز رستاخیز او را نابینا محشور می‌شود.

خوانش‌گر محترم ممکن است در مقابل این سخن نقدی داشته باشد و بگوید ما انسان‌های زیادی را می‌بینیم که رابطه ای با خدا ندارند ولی زندگی بسیار خوبی دارند! در پاسخ باید گفت سنت‌های خدا را باید به صورت مجموعی دید. خدا در کنار این سنت سنتی دارد به اسم استدراج؛ در سنت استدراج خدا به سر باز ‌زنندگان از فرامین خدا مهلت می‌دهد که یا خود را اصلاح کنند و یا در بزنگاهی حساس مچ آن‌ها را بگیرد؛ در واقع کسانی که در مقابل دوری از خدا هیچ واکنشی از خدا نمی‌بینند باید بیشتر بترسند؛ چراکه خدا در بزنگاهی حساس مچ آن‌ها را خواهد گرفت خدا در قرآن به این سنت خود اشاره کرده و می‌فرماید:

فمهل الکافرین امهلهم رویدا
پس در هلاکت آن‌ها عجله نکن، مدتی منتظر باش و اندکی به ایشان مهلت بده.


باید گفت فقر برای کسانی‌ که از خدا دورند نوعی تذکر است و به عنوان لطف از طرف خدا برای آنان مقرر شده است تا شاید متذکر شوند.

ادعای فقر
خداوند فقر را برای جامعه دوست ندارد به همین دلیل تظاهر به فقر را نیز زیبنده انسان مسلمان نمی‌داند. آنگونه که در متون روایی آمده است تظاهر به فقر یکی از عواملی است که فقر انسان را به دنبال دارد نبی مکرم اسلام(ص) می‌فرماید:

مَن تَفاقَرَ افتَقَرَ .
کسى که دم از نادارى بزند، نادار شود.

 
اظهار حاجت
اظهار حاجت یکی دیگر از چیزهایی است که فقر ثمره تکوینی آن است . عزت و آبروی انسان ملک خداست و کسی حق ندارد به واسطه عرض حاجت آبرو و عزت خود را خدشه دار نماید. امیرمؤمنان در مورد تاثیر عرض حاجت در فقر انسان می‌فرماید:
یکی دیگر از عوامل معنوی فقر خیانت در امانت است. البته این فقره می‌تواند از عوامل مادی نیز باشد؛ چرا که انسان‌ها بیش از آنکه با پولشان در بازار کار کنند با اعتبارشان کار می‌کند و کسی که به خیانت در امانت مشهور شد اعتماد بازار را از دست داده است و دیگر توان کار ندارد و فقر ثمره دنیایی این رفتارش خواهد بود؛
مَن فَتَحَ على نفسِهِ بابا مِن المَسألَهِ فَتَحَ اللّه ُ علَیهِ بابا مِن الفَقرِ.
هرکه درى از نیازخواهى به روى خود بگشاید، خداوند درى از فقر به رویش باز کند.

 
استغنای از خدا
انسان‌ها در دنیا و آخرت محتاج خدای رزاق هستند به همین دلیل باید به این نیاز خود توجه داشته باشند. از جمله عوامل معنوی که فقر انسان را به دنبال دارد حس استغنای از خداست. در صحف ادریس آمده است:

لا غِنىً لِمَنِ استَغنى عَنّی ،ولا فَقرَ بمَنِ افتَقَرَ إلَیَّ .
برای کسى را که از من اظهار بى‌نیازى کند ، توان‌گرى نباشد و برای کسى را که به من اظهار نیازمندى کند، فقر و نادارى نباشد.


در روایت دیگری از امام صادق(ع) وارد شده است که دعا نکردن و طلب نکردن از خدا یکی از عوامل فقر است، حضرت در روایت شریفی می‌فرماید:

مَن لم یَسألِاللّه َ مِن فَضلِهِ افتَقَرَ .
هر‌که از فضل خدا نطلبد ، فقیر شود.

 
خیانت در امانت
یکی دیگر از عوامل معنوی فقر خیانت در امانت است. البته این فقره می‌تواند از عوامل مادی نیز باشد؛ چرا که انسان‌ها بیش از آنکه با پولشان در بازار کار کنند با اعتبارشان کار می‌کند و کسی که به خیانت در امانت مشهور شد اعتماد بازار را از دست داده است و دیگر توان کار ندارد و فقر ثمره دنیایی این رفتارش خواهد بود؛ رسول خدا(ص) در این مورد می‌فرماید:

الأمانَهُ تَجلِبُ الغَناءَ، والخِیانَهُ تَجلِبُ الفَقرَ.
امانت‌دارى توانگرى مى‌آورد وخیانت [در امانت] فقر.

 
ارتزاق از دین
یکی از چیزهایی که باعث می‌شود تا فقر گریبان انسان را بگیرد این است که به واسطه ظاهر دینی و از راه دین افراد به سوء استفاده اقتصادی از مردم بپردازند، البته این با تأمین عالمان دینی از لحاظ مالی متفاوت است، چرا که آنچه طبیعی است این است که هرکسی نیازهای طبیعی دارد و باید به طریقی مرتفع گردد. اما سر کیسه کردن مردم به واسطه دین مثل کاری که متصوفه و فرقه های ضاله می‌کنند فقر را به دنبال دارد.

امام باقر به ابی نعمان فرمود:

لا تَستَأکِلْ بِنا الناسَ ، فلا یَزیدَکَ اللّه ُ بذلکَ إلّا فَقرا.
ما را وسیله سرکیسه کردن مردم قرار مده؛ زیرا با این کار، خداوند بر فقر تو مى‌افزاید.


نفرین والدین
پدر و مادر در منش دینی دارای شأن و جایگاه ویژه‌ای هستند و خدا در قرآن کریم به کرات به رعایت حرمت والدین دستور داده است. یکی از دلایلی که فقر انسان را به دنبال دارد نفرین والدین در حق فرزند است. امام صادق(ع) در باره یکی از علل معنوی فقر انسان می‌فرماید:

أیُّما رَجُلٍ دَعا على ولَدِهِ أورَثَهُ الفَقرَ.
هر مردى که فرزند خود رانفرین کند، فقر برایش به ارث مى گذارد.


در روایات موارد متعددی به عنوان عوامل معنوی و تاثیرگذار در فقر اشاره شده است. به عنوان مثال عدم توجه به نظافت منزل، عدم ذکر اسم خدا در هنگام خوردن غذا، عدم رسیدگی به فقرا و چندین و چند مورد دیگر که متاسفانه در موارد زیادی مورد توجه قرار نمی‌گیرد و خوانش‌گر محترم می‌تواند با مراجعه به کتب حدیث مثل میزان الحکمه و وسائل الشیعه نمونه‌هایی از این روایات را مشاهده نماید.

پی نوشت ها

۱. کافی ، ج ۲ ص ۳۰۷ ح  ۴  

۲. کنز العمّال، ح ۱۶۶۸۷

۳. جامع الأخبار ص ۳۰۰ ح ۸۱۷ .

۴. غرر الحکم : ح ۳۴۲۸ .

۵. نهج البلاغه حکمه ۱۶۳

۶. نهج البلاغه ، حکمه ۳ .

۷. نهج البلاغه ،حکمه ۳۱۹

۸. جامع الأخبار ص۳۰۰ ح ۸۱۸ .

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.