عوارض فقر در جامعه
جامعهای که درگیر آسیبهایی اجتماعی و بحرانهایی مثل فقر است باید نسبت به برخورد با این بحرانها و افراد درگیر با آن آموزشهای لازم را ببینند. اگر این اتفاق نیفتد عوارض آسیبهایی مثل فقر به مراتب تشدید خواهد شد و دائره آسیب به مراتب گستردهتر خواهد شد.

فقر در جوامع سرمایه سالار نوعی نقص و سر افکندگی به دنبال دارد؛ همین مسئله باعث میشود تا فقرا در جامعه احساس سرافکندگی کنند و شخصیت خود را از دست رفته ببینند و به همین دلیل در آن جوامع عمده بزهکاریهای خرد و نیمه خرد توسط قشر متوسط به پائین انجام میشود.
در موضوع فقر یکی از اصلیترین مسائل مطرح شیوه برخورد جامعه با فقرا است؛ که خود فصلی مفصل در حوزههای مرتبط با این آسیب اجتماعی را به خود اختصاص داده است.
درباره اینکه با فقرای جامعه چه برخوردی باید بشود و واکنش در مقابل آنان چه باید باشد حرفهای زیادی وجود دارد که در چند دسته قابل تقسیم است.
روانشناسان برای حل معضل قشرهای آسیبپذیر در موضوعات مختلف دو راهکار پیشنهاد میدهد. آنها میگویند برای رفع یک معظل، یا راهکار واقعی وجود دارد که به واسطه آن راهکار واقعی زمینه مشکل در جامعه از بین رفته و آسیبهای ناظر بر آن نیز مرتفع میشود به این روش راه کار مسئله محور گفته میشود؛ اما گاهی مشکل به گونهای است که یا حل آن به زمان نیاز دارد و یا اساسا قابل حل نیست؛ در این گونه موارد به راهکار دوم روی میآورند و تلاش میکنند با استفاده از ترفندهای روانشناسانه و استفاده از عواطف و یا باورهای فردی، تحمل مشکل را برای فرد آسیب دیده راحتتر نمایند؛ به این روش راهکار هیجان محور گفته میشود. در موضوع رفع فقر از هر دو راهکار باید استفاده شود. که در بخش اول به راهکار هیجان محور، به عنوان مقدمه راهکار مسئله محور اشاره خواهیم کرد.
ایجاد بستر روای مناسب
رفع فقر از موضوعات زمانبر است که به سادگی و سرعت قابل حل نیست؛ به همین دلیل تا زمانی که بتوان این مسئله را به صورت نسبی حل کرد باید به رویکرد هیجان محور برای ایجاد آرامش در روح و روان فقرا روی آورد. ایجاد آرامش روانی راهکارهایی دارد:
- توجه به عمومیت مشکل
یکی از راهکارهای هیجان محور این است که افراد را به عمومیت آن مشکل متوجه سازیم. توضیح اینکه اگر فردی فقط خود را گرفتار در یک مشکل ببیند تحمل آن بسیار برای او مشکل میشود؛ اما اگر بداند که افراد زیادی درگیر مشکلی مثل فقر هستند راحتتر میتواند آن مشکل را تحمل نماید؛ امیرمؤمنان(ع) در مورد این راهکار میفرماید:
الْبَلَیَّهُ إذا عَمَّتْ طابَتْ.
بلا هنگامى که فراگیر شود قابل تحمل خواهد بود.
باید بدانیم که آنچه بیش از خود فقر افراد را آزار میدهد فاصله طبقاتی موجود در جامعه است؛ وقتی در یک طرف شهر انسانها روی زر و سکه میخوابند و در گوشه دیگر آن مردم روی خاک سیاه سر میگذارند این باعث میشود تا فشار فقر بر آنها چندین برابر شود.
- همزاد پنداری
یکی دیگر از راهکارهای ایجاد آرامش روانی این است که فرد به همزاد پنداری با شخصیتهای خاص و مطرح برسد؛ به عنوان مثال انسان زمانی که بداند شخصیت بزرگی مثل پیامبر اسلام (ص) هم در این مسئله با همراه است و این مشکل برای او نیز وجود داشته است راحتتر میتواند مسئلهای مثل فقر را تحمل نماید و شاید همین مسئله باعث شده است تا نبی مکرم اسلام (ص) فقر را به عنوان افتخار خود مطرح کرده و بفرماید:
الفَقرُ فَخری ، وبِهِ أفتَخِرُ .
فقر مایه افتخار من است و به آن مباهات مىورزم.
باید بدانیم که آنچه بیش از خود فقر افراد را آزار میدهد فاصله طبقاتی موجود در جامعه است؛ وقتی در یک طرف شهر انسانها روی زر و سکه میخوابند و در گوشه دیگر آن مردم روی خاک سیاه سر میگذارند این باعث میشود تا فشار فقر بر آنها چندین برابر شود.
یکی از بزرگان مشهد نقل میکردند که زمانی مقام معظم رهبری(حفظهالله) به خانه ما آمدند و من برای ایشان آجیل آوردم ایشان لبخندی زدند و فرمودند من آجیل نمیخورم؛ مگر فقرای جامعه آجیل میخورند که من بخورم؟ از زمانی که رهبر شدهام آجیل نخوردهام.[۳]
اگر این منش در تمام حاکمان و زمامداران وجود داشت آلام مستضعفان جامعه به مراتب کاهش پیدا میکرد.
- تکریم فقیران
فقر در جوامع سرمایه سالار نوعی نقص و سر افکندگی به دنبال دارد؛ همین مسئله باعث میشود تا فقرا در جامعه احساس سرافکندگی کنند و شخصیت خود را از دست رفته ببینند و به همین دلیل در آن جوامع عمده بزهکاریهای خرد و نیمه خرد توسط قشر متوسط به پائین انجام میشود.
از آنجا که اسلام تعالی همه انسانها را خواستار است، دستور داده است تا در راستای حفظ شخصیت و احترام فقرا و نیز آرامش روانی مورد تکریم جامعه قرار بگیرند و از تحقیر آنها جلوگیری شود.
این دستور در متون مختلف دینی مورد توجه قرار گرفته است، خدا در قرآن از برخورد تحقیر آمیز با فقیر نهی کرده و میفرماید:
وَأَمَّا السَّائِلَ فَلَا تَنْهَرْ
و تهیدست حاجت خواه را [به بانگ زدن] از خود مران.
از آنجا که اسلام تعالی همه انسانها را خواستار است، دستور داده است تا در راستای حفظ شخصیت و احترام فقرا و نیز آرامش روانی مورد تکریم جامعه قرار بگیرند و از تحقیر آنها جلوگیری شود
علاوه بر دستورات وارد شده در خصوص تکریم فقیر، عذابهای سختی نیز برای تحقیر این قشر از جامعه مشخص شده است به عنوان نمونه رسول خدا(ص) در مورد کسی که فقیر را تحقیر کند فرموده است:
مَنِ استَذَلَّ مؤمِنا أو مؤمِنَهً أوحَقَّرَهُ لِفَقرِهِ أو قِلَّهِ ذاتِ یَدِهِ ، شَهَرَهُ اللّه ُ تعالى یومَ القِیامَهِ ثُمّ یَفضَحُهُ .
هرکس مرد یا زن مؤمنى را به سبب تهیدستى یا اندک بودن مال و داراییش خوار شمارد یا تحقیر کند، خداوند متعال در روز قیامت او را [بدین کار زشتش ] شهره و سپس رسوایش سازد.
در روایتی دیگر نبی مکرم اسلام(ص) فقرا را برادران سایر مردم دانسته و در تهدیدی لطف میفرماید:
لاتُحَقِّروا ضُعفاءَ إخوانِکُم ؛ فإنّهُ مَنِ احتَقَرَ مُؤمِنا لم یَجمَعِ اللّه ُ عَزَّوجلَّ بینهما فی الجنّهِ إلّا أن یتوبَ .
برادران تهیدست خود را تحقیرنکنید؛ زیرا هر کس مؤمنى را حقیر شمارد، خداوند عز و جل میان آن دو در بهشت جمع نکند، مگر این که توبه نماید.
۴. برخورد عادی
یکی از چزهایی که فرد فقیر را آزرده خاطر میکند برخورد متفاوت با اوست، متاسفانه حتی در میان متدینین گاهی این دیده میشود که غنی را تکریم میکنند اما فقیر را به گونهای دیگر تحویل میگیرند، شاید در این میان تحقیری در میان نباشد اما فقرا وقتی تفاوت برخورد با اغنیا را میبینند ناخودآگاه آزرده میشوند و این مطلوب خدا نیست.
امام رضا(ع) در مورد تبعیض در برخورد بین فقرا و اغنیا میفرماید:
مَن لَقِیَ فقیرا مُسلِما فَسَلَّمَ علَیهِ خِلافَ سَلامِهِ علَى الغَنیِّ ، لَقِیَ اللّه َ عَزَّوجلَّ یَومَ القِیامَهِ وهُو علَیهِ غَضبانُو.
هر کس با مسلمانى فقیر رو به رو شود و به او سلامى متفاوت با سلامى کند که به ثروتمند مى کند، روز قیامت خداوند عز و جل را دیدار کند در حالى که خدا از او در خشم است.
نکته جالب این است که امام صادق(ع) در مورد نوع برخورد خدا با فقرا در روز قیامت به عذرخواهی خدا از فقرا اشاره فرموده میفرماید:
إنّ اللّه َ جلَّ ثناؤهُ لَیَعتَذِرُ إلى عَبدِهِ المؤمنِ المُحْوِجِ فی الدنیا کما یَعتَذِرُ الأخُ إلى أخیهِ ، فیَقولُ : وعِزَّتی وجَلالی ، ما أحوَجتُکَ فی الدنیا مِن هَوانٍ کانَ بِکَ عَلَیَّ ، فارفَعْ هذا السَّجْفَ فانظُرْ إلى ما عَوَّضتُکَ مِن الدنیا . قالَ : فَیَرفَعُ فیَقولُ : ما ضَرَّنی ما مَنَعتَنی مع ما عَوَّضتَنی ؟!
[در روز قیامت] خداوند،جلّ ثناؤه، همچنان که برادرى از برادرش پوزش میخواهد، از بنده مؤمن نیازمند خود در دنیا، پوزش مىخواهد و مىفرماید: به عزّت و جلالم سوگند که من تو را در دنیا از سر خواریت نزد من، محتاج نکردم. اکنون این روپوش را بردار و ببین به جاى دنیا به تو چه دادهام. او روپوش را برمى دارد و مىگوید: با این عوضى که به من دادى مرا چه زیان که در دنیا ، چیزهایى را از من گرفتى!
با توجه به روایاتی که گذشت آنچه مطلوب خداست این است که توانگری و فقر محور ارزشگذاری انسانها قرار نگیرد؛ چرا که زمانی که محوریت ارزشگذاری توانگری و فقر باشد ناخودآگاه فقیر در جامعه تحقیر شده و اغنیا تکریم میشوند و این آرامش روانی فقرا را به هم ریخته و دائره مصائب مترتب بر فقر را گسترش میدهد.
از مسئله آرامش روانی فقرا که بگذریم نکته دیگر این است که جامعه در مقابل پدیده فقر وظایف واقعی و عینی نیز دارد و باید برای رفع این این معظل اجتماعی به صورت ریشهای فکر کند؛ چراکه تمام راهکارهای هیجان محور تاریخ مصرف دارد و با توجه به توان روحی و فکری افراد بازدهی آن بالاخره روزی تمام خواهد شد.
در بیشتر اوقات افراد توان رسیدگی به فقرا را ندارند و یا توان آنها محدود است اما افراد زیادی هستند که میتوانند با استفاده از روابط خود و اعتباری که دارند افرادی را متذکر و یا متقاعد به رسیدگی به فقرا بنمایند
راهکارهای عینی در واقع راهکارهایی هستند که نیاز را مرتفع میکنند که در ادبیات سیاسی و اجتماعی امروز به مجموع آنها فرایند فقر زدایی میگویند.
در بیان روایات و آیات نکات مختلفی در مورد مبارزه فقر مطرح شده است که اگر کار آکادمیک دقیق روی آن انجام پذیرد میتواند به عنوان یک مدل و الگو قرار بگیرد، که در ادامه به نمونههای از این دستورات دینی اشاره میکنیم.
پرداخت حقوق فقرا
خدا در مقابل نعماتی که به اغنیا داده است یک سری واجبات مالی مثل خمس و زکات را به گردن آنها نهاده و دستور داده است تا مقدار جزئی از آنچه خدا به آنها عطا کرده است برای رفع نیاز نیازمندان پرداخت نمایند. این پرداخت در واقع وظیفه توانگران است و به واسطه آن هیچ منتی نمیتوانند بر سر فقرا بگذارند؛ خدا در مورد این حق مسلم فقرا میفرماید:
إِنَّمَا الصَّدَقَاتُ لِلْفُقَرَاءِ وَالْمَسَاکِینِ وَالْعَامِلِینَ عَلَیْهَا وَالْمُؤَلَّفَهِ قُلُوبُهُمْ وَفِی الرِّقَابِ وَالْغَارِمِینَ وَفِی سَبِیلِ اللَّهِ وَابْنِ السَّبِیلِ فَرِیضَهً مِّنَ اللَّهِ وَاللَّهُ عَلِیمٌ حَکِیمٌ.
صدقات، فقط ویژه نیازمندان و تهیدستان و کارگزاران جمع و پخش آن و آنانکه باید به خاطر تمایل به اسلام قلوبشان را به دست آورد، و برای [آزادی] بردگان و [پرداخت بدهی] بدهکاران و هزینه کردن در راه خدا و در راه ماندگان است؛ [این احکام] فریضه ای از سوی خداست، و خدا دانا و حکیم است.
بنابر آنچه در متون دینی آمده است اگر اغنیای جامعه فقط به پرداخت زکات خود را ملزم میدیدند فقر از جامعه اسلامی برچیده میشد؛ چرا که آنگونه که در روایات آمده است یک تناسب منطقی بین میزان زکات و نیازهای فقرا جامعه وجود دارد. امام صادق(ع) به عبد الله بن سنان فرمودند:
أَنَّ اَللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ فَرَضَ فِی أَمْوَالِ اَلْأَغْنِیَاءِ لِلْفُقَرَاءِ مَا یَکْتَفُونَ بِهِ اَلْفُقَرَاءُ وَ لَوْ عَلِمَ أَنَّ اَلَّذِی فَرَضَ لَهُمْ لاَ یَکْفِیهِمْ لَزَادَهُمْ وَ إِنَّمَا یُؤْتَى اَلْفُقَرَاءُ فِیمَا أُتُوا مِنْ مَنْعِ مَنْ مَنَعَهُمْ حُقُوقَهُمْ لاَ مِنَ اَلْفَرِیضَهِ.
خداوند عزّوجلّ در اموال دولتمندان نصابى مقرّر کرد که نیازمندان را کفایت کند و اگر مىدانست که این نصاب مقرّر، در حد کفایت آنان نیست، بر آن مىافزود. از این رو، بىنوایى مستمندان از عدم پرداخت زکات به وسیلۀ دولتمندان است نه از نارسایى میزان زکات.
بنابر آنچه در متون دینی آمده است اگر اغنیای جامعه فقط به پرداخت زکات خود را ملزم میدیدند فقر از جامعه اسلامی برچیده میشد؛ چرا که آنگونه که در روایات آمده است یک تناسب منطقی بین میزان زکات و نیازهای فقرا جامعه وجود دارد.
حرکت جهادی در رفع نیازها
یکی از مشکلاتی که در رفع فقر وجود دارد این است که همه دستگاههای مسئول و نیز مردم رفع فقر را وظیفه دیگران میدانند و کمتر کسی حاضر است به صورت جهادی به میدان مبارزه با فقر آمده و در حد توان تلاش نماید تا این پدیده درد آور از جامعه جمع شود. اما در سیره اهل بیت(ع) کار به گونهای دیگر بوده است؛ آن بزرگواران خود در صف مقدم این جهاد الهی حضور داشتند و به صورت جهادی به میدان مبارزه با فقر وارد شده بودند.
یعقوبی نقل میکند: وقتی که امام سجاد(ع) را غسل میدادند روی شانههای آن حضرت پینهای مانند پینه زانوی شتر دیدند؛ از اعضای خانوادهاش سوال کردند که این اثر چیست؟ گفتند: اثر توشه ایست که بر دوش میکشید و شبانه به در خانه فقرا میبرد.[۳]
اهلبیت(ع) در برخورد با پدیده شوم فقر تلاش مینمودند تا در صورت امکان مباشرتا به رفع نیاز فقرا بپردازند؛ تا هم از حال آنها مطلع گردند و هم آنگونه که شایسته است نیازهای آنان را مرتفع سازند.
امام صادق(ع) می فرماید: جدم امام سجاد(ع) در روزهایی که روزه داشت گاه با دست خود غذا میپخت و هنگام افطار، آنها را به خانه نیازمندان میفرستاد و چه بسا مواردی که از آن غذا برای خود آن حضرت باقی نمی ماند و با نان و خرما افطار می کرد.
پیگیری امور فقرا
یکی از مسائلی که در فقر زدایی مهم است پیگیری امور فقرا است. در بیشتر اوقات افراد توان رسیدگی به فقرا را ندارند و یا توان آنها محدود است اما افراد زیادی هستند که میتوانند با استفاده از روابط خود و اعتباری که دارند افرادی را متذکر و یا متقاعد به رسیدگی به فقرا بنمایند؛ این شیوه در میان بزرگان دینی مرسوم بوده است تا آنجا که در احوالات مرحوم کاشف الغطا نوشتهاند برای جمع آوری کمک برای فقرا در میان بازار میگشت و از اهل بازار کمک میگرفت و یا در احوالات افتخارات ملی مثل جهان پهلوان تختی آمده است که در جریان زلزله ۱۳۴۱ بوئین زهرا خود به شخصه کاسهای دست گرفت و در میان بازار تهران برای زلزلهزدگان کمک جمع میکرد. نبی مکرم اسلام(ص) نیز در روایت شریفی خود را مامور به این مسئله دانسته میفرماید:
اُمِرْتُ اَن آخُذَ الصَّدَقَهَ مِن اَغْنیاءِکُم فَاَرُدَّها فى فُقَراءِکُم.
من مأمورم که صدقه (و زکات) را از ثروتمندانتان بگیرم و به فقرایتان بدهم.
یکی از مشکلاتی که در رفع فقر وجود دارد این است که همه دستگاههای مسئول و نیز مردم رفع فقر را وظیفه دیگران میدانند و کمتر کسی حاضر است به صورت جهادی به میدان مبارزه با فقر آمده و در حد توان تلاش نماید تا این پدیده درد آور از جامعه جمع شود.
توانمندسازی در تولید ثروت
یکی دیگر از کارهایی که باید در راستای فقر زدایی انجام شود این است که زمینه تولید ثروت برای خود فقرا فراهم شود و به اصطلاح معروف به جای آنکه ماهی به دست فرد بدهیم ماهی گیری به او یاد بدهیم، البته این نیازمند یک برنامه میان مدت و یا بلند مدت است و در کوتاه مدت باید از هر طریق ممکن مشروع نیاز فقرای جامعه را بر طرف کرد.
در میان سیره ائمه و پیامبران این مسئله به روشنی قابل رصد است؛ به عنوان نمونه امام صادق(ع) در مورد داوود پیامبر(ع) میفرماید که خدا به او فرمود:
أَنَّکَ نِعْمَ الْعَبْدُ لَوْ لَا أَنَّکَ تَأْکُلُ مِنْ بَیْتِ الْمَالِ وَ لَا تَعْمَلُ بِیَدِکَ شَیْئاً.
تو بنده نیکوکار و خوبی هستی و تنها ایراد تو این است که از بیت المال ارتزاق میکنی. حضرت داوود(ع) از این ماجرا محزون شد و چهل روز گریه کرد، و از خدا خواست که وسیلهای برای او فراهم سازد که از بیتالمال مصرف نکند، خدا آهنگری را به او آموخت ، او هر روز با آهن یک زره می ساخت و به هزار درهم می فروخت، بدین ترتیب ۳۶۰ زره ساخت و به ۳۶۰ هزار درهم فروخت، و از بیتالمال بی نیاز گردید.
یکی از کارهای پسندیدهای که کمیته امداد امام خمینی(ره) در سالهای اخیر انجام داده است، توجه به اشتغال نیازمندان تحت پوشش کمیته امداد است؛ آموزشهای فنی حرفهای، وامهای خود اشتغالی و مشاورههای اشتغالزایی از جمله این فعالیتهاست.
آنچه مسلم است نهادهای حمایتی برای همیشه نمیتوانند به حمایت از فقرا بپردازند و در این میان لازم است در برنامههای کوتاه مدت و میانمدت و بلندمدت به رفع نیاز مستمندان در قالب کمک مستقیم، جذب کمکهای مردمی و توانمندسازی فقرا بپردازند تا خانواده کمیته امداد و نهادهای حمایتی روز به روز کوچکتر شود.