ارزیابی گونههای متفاوت کمالگرایی
کمالگرایی موضوعی پیچیده است که با بسیاری از جنبههای دیگر شخصیت و رفتار ما همپوشی دارد. مقیاس های مختلفی در زمینهٔ ارزیابی میزان و نوع کمالگرایی، وجود دارد.
کمالگرایان خودمحور، در معرض فشار روانی ناشی از نشانههای افسردگی بدون بهبود هستند.
صفات شخصیتی مشترک در کمالگرایان
صفات شخصیتی کمالگرایانه میتواند منجر به طیف وسیعی از مشکلات شود. عمدتاً این مشکلات درزمینه تردید در تصمیمگیری، وارسی کردن مکرر، تحلیل افراطی، نشخوار فکری و در ارتباط با اطرافیان بیشازحد دقیق بودن است – نشانههایی که روانشناسان بالینی و روانپزشکان به آن وسواس میگویند – اما باید بدانیم تنها درصدی از افراد با چنین زمینهای به سمت ابتلا به اختلال وسواسی- اجباری پیش میروند، که یک وضعیت بالینی است و نیاز به مداخله درمانی دارد. نکته حائز اهمیت اینجاست که همانطور که پیشتر اشاره شد و پژوهشها نیز بدان پرداختهاند بسیاری افراد در طول زندگی خود با چنین نشانههایی که البته آزارنده نیز هست دست به گریباناند، بنابراین حتی اگر در اینجا ما تنها در حال صحبت کردن در مورد یک صفت شخصیتی باشیم، بازهم شما میتوانید از راهبردهای درمانی برای کمک به خودتان از طریق فرآیند غلبه بر کمالگرایی و فائق آمدن بر آنچه میتواند بهعنوان عادات دست و پاگیر در زندگیتان وجود داشته باشد سود ببرید.
بهعنوانمثال برای بسیاری از افراد این موضوع درباره اعتمادبهنفس صدق میکند. بعضی از افراد همواره احساس میکنند دیگران باهوشتر، موفقتر و جذابتر از خودشان هستند و هرقدر هم پیشرفت میکنند باز دیگران را بالاتر میبینند، مانند افراد کمالگرای «هیجانی» که از آسیبپذیر بودن، افسرده بودن، اضطراب و یا خجالتزدگی شرمندهاند.
روانشناس کانادایی گوردون فلت گفته است که کمالگرایان خودشان را به سه شیوه متمایز نمایان میکنند:
اول، یک سبک خود ارتقا گر[۱] که در آن شخص تلاش میکند بهوسیله لاف زدن و مباهات کردن درباره خودش و یا کامل نشان دادن خودش دیگران را تحت تأثیر قرار دهد (برای این گروه ضربه زدن آسان است زیرا آنها اغلب دیگران را میرنجانند)؛
دوم، شخص از موقعیتهایی که در آن امکان نشان داده شدن نقصهایش وجود دارد، دوری میکند (حتی در کودکان خردسال نیز وجود دارد)؛
و سوم، گرایش به نگهداشتن مشکلات نزد خود (شامل یک ناتوانی در پذیرش شکست در مقابل دیگران است). درواقع کمالگرایان در پاسخ به رنج درونیشان از ساز کارهای فائق آمدن بر مشکلات استفاده میکنند شاید که بر آتش درونشان التیامی موقت باشد.
شما میتوانید ببینید که تا بهاندازه برای متخصصین دشوار است تا به توافق یکسانی درباره ماهیت کمال گرایی دست یابند، کمالگرایی موضوعی پیچیده است که با بسیاری از جنبههای دیگر شخصیت و رفتار ما همپوشی دارد. ضمن اینکه تلاشهای پژوهشگران در طی دو دهه گذشته منجر به درک بهتری از مسئله شده است.
ارزیابی گرایشات کمالگرایانه
یک روش برای ارزیابی گرایشات کمالگرایانه، مقیاس چند بعدی کمالگرایی است که بهوسیله فراست و همکارانش طراحیشده است. فراست و همکارانش (۱۹۹۰) اظهار داشتند کمالگرایی شامل نگرانی بیشازاندازه و افراطی درباره مرتکب اشتباه شدن، معیارهای شخصی بسیار بالا، انتظارات والدینی بالا، خود انتقادگری، تردید درباره تواناییها، و تأکید افراطی درباره نظم و سازماندهی هست. متناسب با نظریه ارائهشده ابزار چندبعدی کمالگرایی[۲] را بهمنظور سنجش اجزای کمالگرایی که پیشتر ذکر شد طراحی کردند.
روش دیگر برای ارزیابی میزان و نوع کمالگرایی، مقیاس کمالگرایی است که توسط هیل[۳] و همکاران (۲۰۰۴) تهیهشده است و دارای ۵۹ گویه و ۸ خرده مقیاس هست. در این مقیاس از ترکیب ابعاد نظم و سازماندهی، هدفمندی، تلاش برای عالی بودن و معیارهای بالا برای دیگران، جنبه سازگار و از ترکیب نمرات ابعاد نیاز به تأیید، تمرکز بر اشتباهات، ادراک فشار از سوی والدین و نشخوار فکر، جنبه ناسازگار کمالگرایی حاصل میشود.
دیگر ابزار موجود درزمینه سنجش کمالگرایی بهوسیله فلت و هویت[۴] (۱۹۹۱) ساختهشده است، که یکی از مدلهای بااهمیتی است که کمالگرایی را بهصورت چندبعدی ارائه میکند. مطابق باعقیده این پژوهشگران، کمالگرایی بهصورت یک پدیده چندبعدی تعریف میشود و شامل کمالگرایی خودمحور (SOP)،[۵] کمالگرایی دیگر محور[۶] (OOP) و کمالگرایی جامعهمحور (SPP)[7] هست.
کمالگرایی خودمحور
کمالگرایی خودمحور به معیارهای بسیار آرمانی اشاره دارد که فرد برای خودش وضع کرده است و انگیزه فرد کامل و بیعیب بودن خودش است. کمالگرایی خودمحور شامل این باور میشود که افراد باید کامل باشند بنابراین این گروه از کمالگرایان استانداردهایی را که در حد نامعقولی بالا هستند بر خودشان تحمیل میکنند. به سبب این استانداردهای بالا کمالگرایان خودمحور دائماً رفتارشان را ارزیابی میکنند، چنانکه رفتارشان را در پیامد آن خلاصه میکنند. حالتی را تصور کنید که خودمان را برای دستیابی به معیارهای غیرواقعی و اهداف ناممکن تحتفشار قرار میدهیم. کمالگرایی خودمحور با خود انتقادگری،[۸] خود کاوشی[۹] شدید و ناتوانی در پذیرش هرگونه اشتباه یا شکست در شخص همراه است. شما ممکن است به خود بگویید «من بدترین منتقد خودم هستم». سروتکین[۱۰] (۱۹۸۵) یک سبک تفکر را توصیف میکند که در آن افراد احساس میکنند مجبور هستند که در تمام جوانب زندگیشان به کمال دست یابند که به آن عنوان «استبداد بایدها[۱۱]» دادهشده است.
هویت و فلت عقیده دارند عنصر انگیزشی کمالگرایی خودمحور تلاش برای دستیابی به کمال مطلوب و ایدئال است. زمانی که شخص قادر به برآوردن معیارهای بالایش نباشد این ناکامی را بهعنوان شکست میپذیرد و خودش را به این دلیل که قادر به رسیدن به هدفش نبوده است سرزنش میکند. این بعد از کمالگرایی شامل مطالبه سطوح بالای عملکرد، وجود خود انتقادگری بالا و داشتن تمرکز بر نقطهضعفها در فرد هست. زیرمقیاس کمالگرایی خودمحور شامل گویههایی ست که به نیاز فرد برای عملکرد کامل و دوری از شکست اشاره دارد. سازگار با این تعریف استوبر[۱۲] و یانگ[۱۳] (۲۰۱۰) دریافتند که زمانی که افراد شرایطی را تصور میکنند که در آن عملکرد کامل و بینقصی دارند، کمالگرایان خودمحور احساس رضایت و سربلندی بیشتری میکنند (کوک، ۲۰۱۲)[۱۴]
مسئله این است که اعتماد به نفس پایین و فقدان خودباوری میتواند منجر به این احساس شود که فرد هرگز نخواهد توانست در زندگی به اهدافش دست یابد، که میتواند منجر بهنوعی از ثبات و بیتحرکی[۱۵] شود، بدین معنا که فرد برای انجام کارهایی که باید انجام دهد انرژی و انگیزه لازم را ندارد؛ بنابراین شگفتآور نیست که این حالت میتواند منجر به مشکلات مرتبط با افسردگی[۱۶] شود. تحقیقات طولی نشان دادهاند که کمالگرایی خودمحور با استرس موفقیت همراه است که پیشرفت افسردگی و نشانههای افسردگی بدون بهبودی را پیشبینی میکند. همچنین به نظر میرسد کمالگرایان خودمحور با نشخوار ذهنی دستوپنجه نرم میکنند و فشار روانی نشانههای افسردگی بیشتر در طی زمان را پیشبینی میکند.
یکی از مهمترین مقیاس های سنجش کمالگرایی، مقیاس چند بعدی فلت و هویت است؛ در این مقیاس کمالگرایی بهصورت یک پدیده چندبعدی تعریف میشود که شامل کمالگرایی خودمحور، کمالگرایی دیگر محور و کمالگرایی جامعهمحور می شود.
کمالگرایی دیگر محور
کمالگرایی دیگر محور، انتظار از کامل بودن دیگران را شامل میشود. هویت و فلت عنوان نمودهاند که کمالگرایی دیگر محور مشابه کمالگرایی خودمحور است بهجز اینکه استانداردهای بالا برای دیگران وضعشدهاند.
کمالگرایی دیگر محور شامل انتظار فرد از اشخاصی مانند همسر، اعضای خانواده و یا کارمندانش است که در حوزه کاریشان عملکرد بینقصی داشته باشند. کمالگرایان دیگر محور انتظارات غیرواقعی زیادی از دیگران دارند و کار دیگران را سختگیرانه ارزیابی میکنند. کمالگرایی دیگر محور با سازش کم و مشکلات در روابط میان فردی همراه است. البته جایی برای شگفتی وجود ندارد زیرا این افراد سختگیرند، دیگران را دستکم میگیرند و زمانی که باور پیدا میکنند دیگران معیارهای آنها را برآورده نمیکنند به رابطه بیمیل میشوند.
انتظار افراطی افراد مبنی بر اینکه دیگران معیارهای سطح بالایشان را برآورده سازند و مطابق استانداردهای آنها رفتار کنند شاید یک شیوه برای برونفکنی فشاری است که از درون وجودشان احساس میکنند. احتمالاً چنین وضعیتی در کودکانی که در خانوادههایی رشد میکنند که آنها را مورد ارزیابی افراطی قرار می دهند ایجاد میشود، در محیطهایی که تأکید میشود هر فردی باید برای کامل بودن تلاش کند، چنین پیامدی محتمل به نظر میرسد. اینگونه از کمالگرایی اغلب بهوسیله عدم انعطافپذیری، عصبانیت و نابردباری نشان داده میشود که ممکن است منجر به مشکلات ارتباطی هم در خانه و هم در محیط کار شود. تقاضاها و انتظارات بسیار زیاد این افراد از دیگران سبب میشود تا افرادی سرزنش کننده، متکبر و مسلط به نظر بیایند. کمالگرایان دیگر محور ازآنجاکه انتظارات غیرممکنی برای دیگران وضع میکنند در روابط بین فردیشان تعارض را تجربه میکنند، و زمانی که دیگران در برخورد با استانداردهای بالای آنها موفق نمیشوند، با سرزنش کردن دیگران را میرنجانند.
کمالگرایان دیگر محور بهندرت کاری را به دیگران محول میکنند، زیرا نگران هستند نتایج بهاندازه کافی بینقص و کامل نباشد. «اگر میخواهی کاری بهخوبی انجام شود خودت آن را انجام بده» این جمله آشنایی است که از کمالگرایان دیگر محور شنیده میشود.
صدای انتقادگر درونی مشابه چیزی که وقتی معیارهای غیرممکن و اهداف بلندپروازانهای را برای خودمان مقرر میکنیم – میتواند بر روی افراد دیگر برونفکنی شود. برای مثال ممکن است یک فرد کمالگرای دیگر محور حین مطالعه یک مقاله یا کتاب به زبان انگلیسی به علت مشکلات که در گرامر یا درک متن دارد، بر پایه نقص خودش ناگهان تمامی مطلب را بیارزش ارزیابی کند و یا کاملاً نویسنده کتاب را زیر سؤال ببرد.
زمانی که عملکرد هیچ فردی در اطراف شما مناسب به نظر نمیرسد، وقت آن رسیده است که معیار خودتان را بررسی کنید.
برخی از والدین نهتنها انتظارات سطح بالایی دارند، بلکه فوق ایده آلهای آنها از فرزندانشان منجر به شکلی از کمالگرایی خودشیفته[۱۷] در فرزندان میشود. این افراد برای کامل بودن تلاش میکنند و اغلب باور دارند که میتوانند به ارزیابیهای بیشازاندازه مثبت والدینشان درباره خودشان دست یابند. امکان ارتباط این نوع از کمالگرایی با حضور یک مادر محدودکننده در زندگی فرد وجود دارد، که منجر به میل به کنترل دیگران در بزرگسالی خواهد شد. این ایده نیز مطرحشده است که انتظارات بیشازاندازه از دیگران راهی برای جبران بدرفتاری ویا ناامیدی است. به نظر میرسد که چندین امکان برای توجیح اینگونه از کمالگرایی وجود دارد.
کمالگرایان دیگر محورگاهی اوقات شخصیتهای خودشیفته و یا ضداجتماعی دارند. آنها اغلب سلطهگر، انتقامجو، ناشکیبا و رقابت گر میباشند. این افراد تمایل دارند دیگران عملکردشان را بر مبنای ایدئال و خواست آنها تنظیم نمایند زیرا تصور میکنند کاملترین و بینقصترین شیوه انجام امور را میدانند. مردی را تصور کنید که انتظار دارد همسرش کارهای منزل را طوری انجام دهد که او میپسندد، بهگونهای لباس بپوشد که او تصور میکند مناسب است و در آداب و رفتار اجتماعی با دیگران مطابق میل همسرش رفتار کند زیرا این مرد ادعا میکند شیوه صحیح انجام امور را بهتر از همسرش میداند.
کمالگرایی جامعهمحور
کمالگرایی جامعهمحور از تأثیرات اجتماعی که موجب میشوند فرد باور داشته باشد که انتظارات غیرواقعی از جانب دیگران بر وی تحمیل میشوند ریشه گرفته است؛ اما باور داریم که دیگران از ما انتظار دارند که معیارهای سطح بالای آنها را برآورده سازیم، همان معیارهایی که دسترسی به آنها برای ما سخت یا غیرممکن است، بنابراین این معیارهای بلندپروازانه توسط دیگران بر ما تحمیل میشوند، این حالت برخلاف کمالگرایی خودمحور است که در آن فرد معیارهای سطح بالا را بر خود تحمیل میکند. اینگونه از کمالگرایی بسیار قدرتمند است زیرا اگر ما معیارهایی را که مورد انتظار دیگران است برآورده نکنیم، احساس خواهیم کرد که ممکن است از جانب آنها مورد طرد و یا عدمتأیید قرار گیریم. ما از پیامدهای اجتماعی شکست میترسیم، از اینکه دیگران ما را احمق فرض کنند و یا موردانتقاد آنها قرار گیریم.
هویت و فلت مطرح میکنند که کمالگرایان جامعهمحور احتمالاً به دو دلیل تأثیرات منفی را تجربه میکنند:
۱-خنثی کردن فشار ادراکشده از جانب دیگران مهم، مبنی بر کامل بودن
۲-شکست دررسیدن به معیارهایی که تصور میکنند دیگران بر آنها تحمیل کردهاند چنان چه به مطلوبشان دست نیابند.
مطابق عقیده هویت و فلت (۱۹۹۱) افرادی که سطوح بالای کمالگرایی جامعهمحور را نشان میدهند درخطر پیامدهای منفی مانند اضطراب و افسردگی هستند. آنها انتظارات دیگران را مفرط و غیرقابلکنترل درک میکنند، آنها مکرراً احساس میکنند که در برآوردن انتظارات و معیارهای دیگران شکستخوردهاند. کمالگرایان جامعهمحور اغلب مطیع و سربهزیر، ناامن و در روابطشان وابسته هستند. تحقیقات دیگری نشان دادند که ارتباط بین کمالگرایی جامعهمحور و افسردگی در میان افرادی که احساس میکنند درزمینهٔ حل مسائل اجتماعیشان مهارت لازم را ندارند بیشتر است (باسر،[۱۸] فلت، و هویت، ۲۰۱۰، نقل از کوک، ۲۰۱۲) و در میان افرادی که حمایت اجتماعی قوی دارند کمتر است. میزان بالای کمالگرایی جامعهمحور با استرس، نشخوار ذهنی و نشانههای افسردگی ارتباط معناداری دارد (السن[۱۹] و کن،[۲۰] ۲۰۰۸، نقل از کوک، ۲۰۱۲). کمالگرایی جامعهمحور اغلب با سطوح پایین رضایت تحصیلی و سطوح پایین رضایت از میزان موفقیت و نمرات بالا در آزمونهای اضطراب همراه است (فلت، بلنکستین، و هویت، ۲۰۰۹ ز استوبر، فیست،[۲۱] و هیوارد،[۲۲] ۲۰۰۹ زورنر فیلیون[۲۳] و گادریو،[۲۴] ۲۰۱۰، نقل از کوک، ۲۰۱۲)
بنابراین اینگونه از کمالگرایی با مشکلات انطباقی مانند تنهایی، کمرویی، ترس از ارزیابی منفی و سطوح پایین اعتمادبهنفس همراه است. کمالگرایی جامعهمحور میتواند منجر به خشم[۲۵] و یا تنفر[۲۶] در فردی که ظاهراً تلاش میکند معیارهای سخت اجتماع را برآورده سازد، افسردگی در فردی که تصور میکند از دستیابی به معیارهای موردقبول جامعه و دیگران ناتوان است و اضطراب اجتماعی[۲۷] در فردی که از قضاوت دیگران در رابطه با انجام ایدهآل امور میهراسد شود.
در حقیقت این طبقهبندیها میتوانند با یکدیگر همپوشی داشته باشند. هر طبقهبندی تلاش میکند مفاهیم را سادهتر و واضحتر ارائه نماید، اما به خاطر داشته باشید ممکن است فردی بهطور مطلق در یک طبقه گنجانده نشود، شما ممکن است ویژگی هایی را در خودتان بیابید که در هر سهطبقه جای گیرد.
پی نوشت :
[۱]. self-promotion.
[۲]. MPs – Frost version.
[۳]. Hill.
[۴]. Hewitt.
[۵]. Self-oriented perfectionism.
[۶]. Other-oriented perfectionism.
[۷]. Socially Prescribed Perfectionism.
[۸]. Self-criticism.
[۹]. Self-scrutiny.
[۱۰]. Sorotzkin.
[۱۱]. Tyranny of should.
[۱۲]. Stoeber.
[۱۳]. Yang.
[۱۴]. Cook.
[۱۵]. Immobilization.
[۱۶]. Depression.
[۱۷]. narcissistie.
[۱۸].besser
[۱۹].olson
[۲۰].kown
[۲۱].feast
[۲۲].hayward
[۲۳].verner-filion
[۲۴].gaudreau
[۲۵].anger
[۲۶].resentment
[۲۷].socal anxiety