مشاوران غیرمتخصص در مدارس/عدم توجه آموزش و پرورش به سلامت روان دانش‌آموزان

راهکار ۷-۳ سند تحول بنیادین آموزش و پرورش می‌گوید به منظور حفظ سلامت روانی دانش‌آموزان باید در مدارس خدمات مشاوره‌ای و تربیتی ارائه شود اما شاهد کمبود جدی در حوزه مشاوران مدارس هستیم.

#ضعف#سازمان#آموزش#پرورش#در_امور#تربیتی

به گزارش افسران، محمدرضا خدایی اردکانی دبیر علمی سی و نهمین کنگره انجمن روان‌پزشکان ایران سال گذشته از افزایش افسردگی در دانش‌آموزان خبر داد و آمارها هم حکایت از کاهش سن مصرف مواد مخدر دارد. بخشی از مشکلاتی که دانش‌آموزان دارند متوجه خانواده است اما مدرسه نیز به عنوان نهادی تربیتی که کودک و نوجوان زمان طولانی را در آن سپری می‌کند، وظایفی دارد که در سند تحول بنیادین آموزش و پرورش به آن اشاره شد.

راهکار ۷-۳ سند تحول بنیادین آموزش و پرورش می‌گوید به منظور حفظ سلامت روانی دانش‌آموزان باید در مدارس خدمات مشاوره‌ای و تربیتی ارائه شود.

در راهکار ۴- ۴ سند با هدف تقویت بنیان خانواده و کمک به افزایش سطح توانایی‌ها و مهارت‌های خانواده آمده است: افزایش میزان مشارکت خانواده‌ها در فعالیت‌های آموزشی و تربیتی مدرسه، برگزاری دوره‌های آموزشی اثربخش، ارائه خدمات مشاوره‌ای به خانواده‌های آسیب پذیر و آسیب زا برای همسو سازی اهداف و روش‌های تربیتی خانواده و مدرسه.

یا در راهکار ۳- ۱۶ سند با هدف تنوع بخشی در ارائه خدمات آموزشی و فرصت‌های تربیتی متناسب آمده است: توجه کافی به شرایط روحی دانش آموزان در سنین بلوغ و ارائه مشاوره و آموزش‌های دینی و اخلاقی متناسب با آنها.

همچنین در راهکار ۴- ۲۱ که با هدف بازنگری و باز مهندسی ساختارها و رویه‌ها و روش‌ها تعیین شده است؛ آمده است: استقرار نظام راهنمایی و مشاوره تربیتی مبتنی بر مبانی اسلامی و افزایش نقش معلمان در این زمینه و به کارگیری مشاوران متخصص برای ایفای وظایف تخصصی در تمام پایه‌های تحصیلی.

اما چقدر از این اهداف عملی شده است؟ چند درصد مدارس مشاوران و برنامه‌های تربیتی ویژه‌ای برای کمک به حل مشکلات دانش‌آموزان به ویژه در سنین نوجوانی دارند؟

بنابه گفته رضامراد صحرایی وزیر آموزش و پرورش تعداد قابل توجهی مشاور در مدرسه نیاز داریم. صراحیی گفته دانش آموزان به فردی امین در مدرسه احتیاج دارند که هر وقت احساس نیاز کردند به او مراجعه کنند. از اشکالات فعلی کار ما این است که مشاور کافی در مدرسه نداریم. جذب مشاوره از برنامه‌های ما در حیطه جلوگیری از آسیب‌های اجتماعی دانش آموزی است که در نیمه دوم سال جذب مشاوره خواهیم داشت و ۱۱ هزار مجوز داریم و تلاش می‌کنیم به ۲۵ هزار نفر برسد.

۶۰ هزار مربی و معاون پرورشی کم داریم

اصغر باقرزاده معاون فرهنگی و پرورشی وزارت آموزش و پرورش درخصوص برنامه این وزارت خانه برای جذب معلم پرورشی گفت: ۴۵ هزار مربی پرورشی در کشور داریم که باید طبق قانون ۱۰۰ هزار نیرو داشته باشیم؛ درواقع ۶۰ هزار مربی و معاون پررشی کم داریم. علاوه بر این کمبود حدود ۳۰ هزار مشاور هم وجود دارد.

وی افزود: همه ارکان مدرسه عهده‌دار مسائل تربیتی هستند اما کسی که تنظیم‌گر، کمک کننده و سامان دهنده است، مربی تربیتی و مشاور مرسه است.

باقرزاده درباره نحوه جبران کمبود نیرو توضیح داد: بخشی از این کمبود را با به کارگیری معلمانی که رشته مرتبط دارند، در ساعات اضافه به صورت حق التدریس جبران می‌کنیم، البته این میزان بسیار کم است. بخش دیگر با استفاده از روحانیون مبلغ طرح امین رفع می‌شود که حدود ۲۵ هزار نفر هستند.

وی تاکید کرد: علاوه بر این باید به دنبال روش پایدار هم باشیم که در همین راستا مجوز استخدام ۱۱ هزار نیرو صادر شده است.

ضعف آموزش و پرورش در امور تربیتی

علیرضا واحدی روانشناس درخصوص لزوم وجود مشاور در مدارس گفت: این امر که افراد بسیاری با اختلالات روانی در جامعه هستند که حتی خود یا خانواده‌اشان از این موضوع آگاهی ندارند، واقعیت است. متاسفانه مدارس، رسانه‌ها، دانشگاه و حتی‌خانواده‌ها هیچ آموزشی تحت عنوان سلامت روان به جامعه ارائه نمی‌کنند. فردی که دسترسی به روانشناس ندارد تا با مشکلات روانشناختی و اختلال‌های حاد آشنایی پیدا کند، اگر به شدیدترین اختلال هم دچار شود نه خود می‌داند که مبتلا شده و نه خانواده می‌تواند به او کمک کند.

واحدی عنوان کرد: متاسفانه در سال‌های اخیر شاهد حضورت معلم‌ها و دبیرانی هستیم که هیچ توجهی به تربیت دانش‌آموزان ندارند و گاها خود بحران‌سازی می‌کنند. باید این افراد شناسایی شوند و تذکر گرفته یا در مشاغل دیگر به کار گرفته شوند. به این دلیل که تربیت یک نسل تاثیرگذارترین اتفاق درجامعه است.

وی افزود: تصور کنید، دانش‌آموزی در محیط پرخاشگر و ناامن خانواده به مدرسه می‌آید و انتظار می‌رود در آنجا محیطی امن داشته باشد اما دوباره با محیط ناامن مواجه می‌شود، تکلیف چیست؟ معلوم است که آسیب‌های متعدد در انتظار او است.

واحدی عنوان کرد: مراجعین زیادی با سنین نوجوان و جوان دارم  که به شدت ناامید هستند، هدف و برنامه‌ای برای آینده ندارند و یکی از شاخص‌های آنها دوری از خانواده و فرار از تحصیل است.

وی ادامه داد:  وقتی نهادهای دولتی نه برای خانواده‌ها برنامه مناسب دارند و نه برای دانش‌آموزان برنامه صحیح و مفید تدوین شده و در قسمت دیگر بدون هیچ توجهی دبیران و معلمانی که صلاحیت تربیتی ندارند را وارد مدرسه می‌کنند، چنین بحرانی در خانواده و نوجوانان قابل پیش‌بینی است.

افزایش افسردگی در دانش‌آموزان

از جهتی افزایش استفاده از فضای مجازی و انزوای دانش‌آموزان باعث افزایش افسردگی در میان آن‌ها شده و بی‌توجهی به افسردگی در دانش‌آموزان می‌تواند زمینه‌ساز بروز بحران‌های جدی‌تر شود. علیرضا شریفی یزدی روانشناس اجتماعی در این باره گفت: ساعت‌های طولانی در فضای دیجیتال بودن، فرد را مستعد افسردگی می‌کند و نوجوانی که در دوران گذار بوده و یکی از بارزترین عامل رشد در او ارتباطات است با محدود شدن ارتباطاتش به سمت افسردگی می‌رود.

وی افزود: اضطراب، وسواس فکری یکی از نشانه‌ها هستند و گاهی موضوع به شکل اختلال در شخصیت خود را نشان می‌دهد و اختلالاتی مانند دوقطبی و ضداجتماعی در آن‌ها پدیدار می‌شود. عصیان‌گری این نوجوانان گاهی خود را به شکل تراشیدن موی سر چه در دختران و چه در پسران، استفاده افراطی از پیرسینگ و تتو، خودزنی و گاهی اقدام به خودکشی خود را نشان می‌دهد. کماینکه یکی از بیشترین آمار خودکشی مربوط به نوجوانی است.

تمایل به استفاده از مواد مخدر 

این روانشناس اجتماعی درخصوص عواقب افسردگی بیان کرد:  افسردگی زمینه‌ساز بسیاری از آسیب‌های اجتماعی است و یکی از این موارد رابطه زودرس با جنس مخالف است. تجربه رابطه جنسی به زیر ۱۳ سال کاهش یافته و گاهی حتی رابطه جنسی کامل رخ می‌دهد. تمایل به استفاده از مواد مخدر هم دیگر آسیب اجتماعی ناشی از  افسردگی در نوجوانان است. ما سه درگاه اعتیاد داریم که شامل سیگار، قلیان و مشروبات الکلی است. این درگاه‌ها می‌توانند به استفاده از مواد مخدر بیانجامند. امروز الگوی غالب مصرف مواد مخدر در نوجوان‌ها ماده مخدر گل است.

او تاکید: جذب شدن در گروه‌های بزه‌کاری دیگر عواقب ناشی از افسردگی در نوجوانان است؛ گاهی این تمایل به بودن در گروه‌های بزه‌کاری بدون انگیزه مالی است و این‌ها به راحتی مرتکب جرم می‌شوند بدون اینکه انگیزه مالی داشته باشند و عمدتا برای هیجان‌خواهی این کار را می‌کنند.

کمبود مشاور و کم توجهی به امور روانشناسی در مدارس بخشی از مشکل است اما وجود افراد غیرمتخصصی که در لباس مشاور در مدارس فعالیت می‌کنند این مشکل را دوچندان می‌کند چراکه اظهارنظرهای غیرتخصصی گاه از نبود مشاور خطرناکتر هستند. لزوم برقراری ارتباط موثر میان آموزش و پرورش و سازمان نظام روانشناسی برای جبران این خلا احساس می‌شود.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.