رموز ارتباط صمیمانه با دیگران در سبک زندگی
پنج شیوه ارتباطی موضوع این مبحث می توانند زندگی شما را متحول کنند. از این جمع،سه شیوه مربوط به مهارت های شنیدن و دو شیوه مربوط به مهارت های ابراز وجود کردن هستند. یاد می گیرید که با گوش سوم خود بشنوید تا احساس و اندیشه طرف مقابل خود را درک کنید.
به کمک سه مهارت مربوط به گوش دادن بهتر میتوانید با احساسات منفی دیگران روبرو شوید.
مهارت گوش دادن شماره ۱ : روش خلع سلاح
دشوارترین قدرتمندترین مهارت گوش دادن استفاده از روش خلع سلاح سخنان طرف مقابل حقیقت را پیدا می کنید و اگر با مجموعه سخنان موافق نیستید، در مقام موافقت و تایید آن حرف می زنید به خصوص در معرض انتقاد و حمله می توانید از این شیوه استفاده کنید تاثیر آرام بخشی عجیبی دارد.بدون توجه به غیر منطقی بودن گفت و گو، نکته مثبتی در آن بیابید. وقتی در برابر میل به بحث و دفاع از خود مقاومت میکنید و در موافقت با او حرف می زنید، بی آنکه بدانید ، پیروز از بحث خارج می شوید. او هم احساس پیروزی می کند و با آمادگی بیشتری پذیرای حرف های شما می شود.
به مثال زیر توجه کنید. فرض کنیم به من بگویید:” به شیوه های پیشنهادی شما تردید دارم. فکر نمی کنم به من کمک کنند”. من به شما چه میتوانم بگویم؟ چگونه می توانم با استفاده از روش خلع سلاح واکنش نشان دهم؟
جواب: می توانم بگویم: بله حق دارید تردید داشته باشید من هم ۱۰۰% متقاعد نیستم که بتوانید از این روش استفاده کنید. بعضی وقت ها تغییر کردن دشوار است.ممکن است بیشتر توضیح دهید چرا فکر میکنید که این روش به شما کمک نمی کند؟
آیا متوجه فایده این طرزواکنش هستید؟ تقریباً همیشه در گفته های اشخاص حقایقی وجود دارد وقتی با شما به صورت موافق گفت و گو کنم، دشوار بتوانید به بحث ادامه دهید.
ممکن است روش خلع سلاح را نپسندید.زیرا وقتی کسی از شما انتقاد می کند احساس خشم می کنید و صدایی در درون شما فریاد برمی آورد: حق با من است. حق دارم از خودم دفاع کنم.اگر تسلیم این ندای درونی شوید-واین وسوسه همیشه قدرتمندیست- تن به جدلی بیفایده و تقریباً همیشه بی سرانجام می دهید.بحث و جدل با انتقاد کننده تقریباً هرگز به نتیجه نمی رسد اما در تایید منتقد حرف زدن همیشه موثر است و تاثیر جادویی دارد.
پاسخ برخی مخالفان این تکنیک
ممکن است بعضی ها در مقام مخالفت بگویند: چرا با کسی که حرف غیرمنطقی میزند موافقت کنم؟ جواب این است که مجبور نیستید اما با این طرز برخورد به سود خود کار می کنید. وقتی کسی را که غیر منطقی است خلع سلاح میکنید،نظر موافق او را به خود جلب می کنید.به جای بحث چارچوب مشترکی پیدا می کنید تا یکدیگر را درک کنید و با هم در قالب یک تیم و گروه همرای می گردید. وقتی با عمق بیشتری گوش میدهید و نقطه نظر طرف مقابل خود را درک میکنید، رابطه شما متحول می شود.دیگر در حکم رقیبان یا دشمنانی نیستید که برای پیروزی مبارزه میکنید. طرف مقابل هم اغلب ناگهان در صف موافقان شما قرار می گیرد. علت تصمیم اصولی شماست که میخواهید بر اساس اعتماد متقابل ایجاد رابطه کنید. موفقیت این شیوه دلایل متعدد دارد اشخاص در بحث باهم جانب افراط می گیرند و خود را از هم دور میکنند.زیرا معتقدند که طرف مقابل به حرف های آنها گوش نمیدهد. شخص در درون خود میداند موضوع به این سادگی که میگوید نیست اما احساس میکند که شما نظر او را درک نمی کنید. هر دو حالت تدافعی میگیرید. وقتی آنها را خلع سلاح می کنید، می بینند که برایشان احترام قائل هستید و در نتیجه دست از اصرار بیمورد که حق با آنهاست می کشند.اغلب نرم می شود ودر مثام تصدیق احساسات و نظرات شما حرف می زنند.
مهارت گوش دادن شماره ۲: برخورد همدلانه
منظور این است که خود را جای دیگران بگذارید و از دریچه چشم آنها نگاه و احساس کنید. از دریچه چشم دیگران فکر و احساس کردن در هر مکالمه و گفتگویی نقش ویژه بازی میکند.
اندیشیدن همدلانه. سخنان طرف مقابل را تکرار کنید تا بداند که شما منظور او را دریافت می توانید این کار را با سوال میکنید فرض کنیم همسر شما بگوید احساس میکنم رابطه ما آینده ندارد. اختلاف سنی ما خیلی زیاد است. با لحنی آرام موضوع را از او به این شکل بپرسید:آینده ای ندارد؟ ظاهراً اختلاف سنی ما را خیلی زیاد میدانی؟ممکن است نظرت را در این باره بگویی؟
مواظب باشید لحن سخن شما طعنه آمیز یا تدافعی نباشد. کافی است کنجکاوی خود را نشان داده باشد میخواهید علت ناراحتی او را بدانید و قصد ندارید که نظرتان را به کرسی بنشانید. به جای اینکه لحن داوری بگیرید حرفتآن را طوری می زنید که ماهیت احساس اورا درک کنید.
احساس همدلانه. پس از تکرار صحبت باید احساس او را درک کنید از او سوال کنید تا بدانید که آیا احساسات او را درک کرده اید؟ فرض کنید شوهرتان بی مقدمه به شما بگوید: چرا هیچ وقت گوش نمی دهی؟ گفت و گو با تو به این میماند که آدم سرش را به دیوار بکوبد.با استفاده از احساس همدلانه می توانید به او بگویید مثل اینکه لجاجت زیادی به خرج داده ام. با این حساب عجیب نیست که از من ناراحت شده باشی آیا به واقع چنین احساسی داری؟ وقتی احساسش را مطرح میسازد به جای برخورد انتقادی با او حرفش را بپذیرید. اگر بگوید: بله همین طور است که میگویی من ناراحتم” می توانید به او بگویید از اینکه موضوع را با من در میان گذاشتی خوشحال هستم هرچند من را ناراحت میکند.وقتی اشخاص به حرفهایم گوش نمی کنند ناراحت میشوم. به همین دلیل است که میگویم احساست را درک میکنم.
مهارت گوش دادن شماره ۳ : پرس و جو
منظور این است که با طرح چند سوال و با پرس و جو از اندیشه و احساس صرف سخنان خود آگاه شوید. می توانید از آنها بخواهید که احساسات منفی خود را بیشتر توضیح دهند و این دقیقاً همان چیزی است که اشخاص از آن می ترسند. می توانید همچنین آنها را تشویق کنید تا درباره رفتار یا عملی از ناحیه شما که آنها را دلخور کرده توضیح دهند.
برای اغلب اشخاص ابراز خشم دشوار است. نمی خواهند بپذیرند که احساس رنجش دارند. به همین دلیل است که شیوه پرس و جو تا این اندازه مهم است. با این کار از طرف مقابل خود مستقیماً دعوت میکنید که از شما انتقاد کند و ناراحتی اش را ابراز کند.
با پرس و جو و شنیدن نظرات طرف مقابل می توانید با مسئله برخورد کنید به عنوان مثال اگر احساس کنم بیماری از من یا ازجریان بهبود خود راضی من او را به ابراز احساسات تشویق میکنند نارضایتی خود را به شکل غیرمستقیم ابراز خواهد کرد ممکن است متوسط مشاهده باشد و انجام تمرینات پیشنهادی در فاصله بین جلسات را فراموش کنند ممکن است اصولاً در جلسه بعد حاضر نشود و برای همیشه برنامه درمان را کنار بگذارد ممکن است حق ویزیت من را نپردازد حدود همه اینها به چشم من می رود. روش پرسش استفاده کنند و از آنها دلیل ناراحتی شان را بپرسم جو درمانی بهتری ایجاد می شود.مطلبی است که در هر ارتباطی صدق می کند.رابطه با همسر، رابطه با مشتری و رابطه با دوست نزدیک.
وقتی از روش پرس و جو استفاده می کنید لحن صدای شما از اهمیت فراوانی برخوردار است اگر طرز سوال شما با تنظیم حالت تدافعی همراه باشد روش اثربخشی خود را از دست میدهد.
مهارت ابراز وجود کردن شماره 1:عبارت های با مفهوم” احساس می کنم”
بجای بحث و به جای اینکه موضع تدافعی بگیرید می توانید با جملات من احساس میکنم احساسات خود را بیان کنید. روش بسیار ساده است. تنها کاری که میکنید این است که جمله را با مفهومی از من احساس می کنم شروع می کنید و بعد جمله ای در وصف احساستان می گویید. میتوانید بگویید: دلتنگ ،خشمگین، ناراحت ،نگران ،اندوهگین و غیره هستم به کمک عبارات و جملاتی که با من احساس میکنم شروع می شوند و یا احساسی را می رسانند می توانید احساسات خود را انتقال دهید و از جمله آنها:
1- احساسات منفی: خشمگین هستم احساس می کنم که مورد انتقاد قرار گرفته ام. احساس می کنم که تحقیر شدم احساس دلتنگی و افسردگی می کنم احساس فشار می کنم احساس می کنم متوجه منظور من نشدید
۲ احساسات جراحتی: اندازه این اصلاً احساس می کنم که مرا رد کرده اید احساس بی مهری می کنم احساس ناامیدی می کنم احساس می کنم مورد بی اعتنایی قرار گرفتن احساس رو به وحشت می کنم احساس می کنم که مورد حمله قرار گرفتم احساس بیکفایتی می کنم
۳ خواسته ها و امیال: دلم می خواهد با تو وقت بیشتری صرف کنم دلم می خواهد این مسئله را حل کنیم و به هم نزدیک تر شویم دلم می خواهد که سر وقت باشی دلم می خواهد سعی کنیم منظورم را بفهمی.
عبارت هایی با مفهوم من احساس میکنم با عبارتی که با تو شروع میشوند در تضاد آشکار هستند. از جمله این عبارات میتوانیم به” تو مرا عصبی می کنی” “تو حق نداری چنین حرفی بزنی” یا ” تو در این باره اشتباه می کنی” اشاره کنیم. جملاتی که به تو شروع می شوند عیب جویانه،سرزنش آمیز و در موضع داوری هستند و همیشه منجر به بحث و مشاجره می شوند.
به کمک سه مهارت مربوط به گوش دادن بهتر میتوانید با احساسات منفی دیگران روبرو شوید. به کمک مهارت های ابراز وجود کردن میتوانید نظرات و احساسات خود را بیان کنید. اشخاص در ابراز خشم خود با دشواری روبرو هستند. در حالت عصبانیت میل به حمله داریم و به جای ابراز علنی احساسات خود آنها را به شکلی نامطلوب به نمایش می گذاریم. ترس از آسیب علتی است که احساسات خود را با دیگران در میان بگذاریم.
مهارت ابراز وجود شماره ۲: نوازش
اشخاص بیش از هر چیز دیگری مایلند که مورد توجه و نوازش قرار گیرند. اغلب ما نگران هستیم که تحقیر شویم یا مورد بی اعتنایی دیگران قرار بگیریم. به همین دلیل همیشه سعی می کنم در برخورد با اشخاص و در گرما گرم گرفتاری،رفتاری مثبت داشته باشم. به آنها می فهمانم که دوست دارم به آنها احترام بگذارم.به آنها میگویم برای من اهمیت دارند. با این طرز برخورد اشخاص طرف صحبت من احساس بهتری می کنند و ترسشان می ریزد. خیلیها فرضیه ناگفته ای دارند و بر اساس آن فکر میکنند که توجه و خشم دو خصوصیات متضاد هستند. ممکن است نتیجه گیری شتابزده کنید که اگر دو نفر از هم عصبانی باشند به هم احترام نمی گذارند و علاقمند به یکدیگر نیستند.در نتیجه واکنش بی تناسب نشان می دهید احساس میکنید که باید قبل از آن که رد شوید طرف مقابل خود را رد کنید تا اعتبارتان از بین نرود اگر با رفتار خود نشان دهید که علی رغم اختلاف به آنها احترام میگذارید از پیشامد کردن این موقعیت جلوگیری میکنید. با این طرز برخورد آنها هم با گوش شنوا با شما برخورد می کنند و به سهولت بیشتری احساساتشان را در میان میگذارند.
در شیوه نوازش به طرف مقابل میگوید با آنکه از کار یا سخن او دلگیر هستید به او علاقه مندید و به او احترام می گذارید.این مشابه فلسفه عزت نفس بی قید و شرط است که در شناخت درمانی از موقعیت ممتازی برخوردار است.ممکن است از کارشخص از اندیشه واز احساس کسی ناراحت باشید. اما تکفیر کردن و بدقلمداد کردن آنها کمکی نمیکند. توجه داشته باشید که آنها نیز مانند شما مجموعه ای از نقاط قوت و ضعف هستند اگر نشان دهید که آنها را دوست دارید و به آنها احترام می گذارید این طرز برخورد شما را درک میکنند و در این شرایط حل مسائل بسیار ساده تر می شود.
ممکن است بگویید اما اگر این شخص به واقع بد باشد اگر نخواهم به هیچ وجه با او معاشرت و مجالست داشته باشم چه می گوید در سیاری از مواقع اتفاق میافتد که نمی خواهید با کسی دوستی و مراوده داشته باشید ممکن است این شخص بیش از حد سلطه جو خودمحور و یا حساس باشد به طوری که تلاش برای کنار آمدن او به زحمتش نمی ارزد زیان حفظ رابطه با کسی با این مشخصات احتمالاً از حمایت بیشتر است با این حال هنوز طرز برخورد با آنها از اهمیت زیادی برخوردار است میتوانید ضمن بازگو کردن احساسات منفی خود نظرات مثبت خود را هم مطرح کنید اگر کاری کنید که عزت نفس آنها قطع شدن نشود احتمال زیاد حالت تدافعی نمیگیرند و به احتمال زیاد به سخنان شما توجه می کنند پیام شما واقع بینانه تر خواهد بود تاثیر بیشتری بر جای خواهد گذاشت.