ضرورت شناخت و پیشگیری از عادت های بد و تربیت نفس
رابطه انسان با عادت بد خود مانند رابطه با دشمن است. انسان اگر دشمن خود را دشمن بداند با او مبارزه می کند و تسلیم او نمی شود.
لزوم جلوگیری از سلطه بداخلاقی
همانطور که انسان نظافت و پاکیزگی بدن را می پسندد، اما گاهی ممکن است به خاطر تنبلی، غفلت و عادت ناصحیح از توجه به نظافت ظاهری کوتاهی کند و خود او بر اثر عادت، به زشتی این عادت پی نبرد، به همین صورت براساس فطرت، انسان خوش اخلاقی را برای خود و دیگران می پسندد، ولی ممکن است در اثر تبعیت از هوای نفس، بداخلاقی کند و آن را در خود به شکل عادت درآورد و خودش احساس نکند که بداخلاقی او عادتی ناپسند است و باید به اصلاح خود پرداخته با دیگران با خوش اخلاقی برخورد کند.
گاهی ممکن است شخص بداخلاق، آثار، پیامدها و ضررهای بداخلاقی خود را مشاهده کند یا دیگران به او تذکر دهند، اما او حاضر به تغییر این عادت نباشد، زیرا عادت بر انسان سلطه و غلبه پیدا می کند و اعضاء و جوارح و قوای او را تحت فرمان خود در می آورد و اگر انسان با آن مقابله نکند طبق دستور آن عمل خواهد کرد. حضرت امام علی (علیه السلام) می فرمایند: “لِلعادَهِ عَلى کُلِّ إنسانٍ سُلطانٌ”، “عادت، بر هر انسانى سلطه دارد”.۱
اگر عادت بد بر انسان مسلط شود، به گونه ای اختیارش را از او سلب می کند که وقتی شخص با او به مقابله می پردازد، می خواهد بر عادت خود غلبه یابد اما عادت بر او سلطه پیدا می کند. حضرت امام علی (علیه السلام) می فرمایند: “العادَهُ عَدُوٌّ مُتَمَلِّکٌ، “عادت (بد)، دشمنى است که انسان را در تملّک خود دارد”.۲
عادت بد، دشمن انسان
رابطه انسان با عادت بد خود مانند رابطه با دشمن است. انسان اگر دشمن خود را دشمن بداند با او مبارزه می کند و تسلیم او نمی شود ولی اگر او را دوست خود بپندارد یا دشمنی او را درک نکند، به مبارزه با او نمی پردازد. در این صورت دشمن همواره مشغول ضربه زدن به طور آشکار یا پنهان خواهد بود تا جایی که او را کاملاً تسلیم خود کند و غفلت انسان از دشمن باعث می شود که دشمن بر او مسلط شود.
انسان با دشمن خود پیوسته یا در اوقات و وضعیت خاص به مبارزه می پردازد یا تسلیم او می شود یا دشمنی او را نادیده می گیرد. اگر چشم خود را ببندد و نسبت به دشمنی او غفلت ورزد، دشمن او را به سلطه خود در می آورد و اگر در برابر دشمن تسلیم شود یا دشمن بر او مسلط شود، شخص دیگر اختیاری از خود نخواهد داشت و مجبور خواهد بود که به دستور دشمن عمل کند، زیرا اسیر دشمن است. عادت بد نیز این چنین است، انسان وقتی عادت بدی را در خود می یابد، باید فوراً به مبارزه با آن بپردازد نه آنکه طبق آن عمل کند و در برابر آن تسلیم شود یا نسبت به وجود عادت بد غفلت ورزد، چون چه در صورت غفلت کردن و چه در صورت تسلیم شدن، بتدریج عادت بد بر انسان غلبه خواهد یافت، اگرچه ممکن است در آغاز نامحسوس و ضعیف باشد، اما به مرور قوی و مشهود خواهد شد، لذت زندگی را از بین خواهد برد، او را کاملاً اسیر خود خواهد کرد و او را به تملک خود در می آورد. حضرت امام علی (علیه السلام) می فرمایند: “العادَهُ عَدُوٌّ مُتَمَلِّکٌ، “عادت (بد)، دشمنى است که انسان را در تملّک خود دارد”.۳
به عهده گرفتن تربیت نفس خویش
حضرت امیرالمومنین علی (علیه السلام) می فرمایند: “أَیُّهَا النَّاسُ، تَوَلَّوْا مِنْ أَنْفُسِکُمْ تَأْدِیبَهَا، وَاعْدِلُوا بِهَا عَنْ ضَرَاوَهِ عَادَاتِهَا”، “اى مردم! تربیت نفس خویش را بر عهده بگیرید و آن را از کشش عادات (بد) بازدارید”.۴
آیت الله مکارم در شرح بخش دوم از این حکمت می فرمایند: “جمله (وَاعْدِلُوا بِها …) در واقع اشاره به یکى از طرق مهم تهذیب نفس است و آن اینکه بسیار مىشود انسان عادتهایى پیدا مىکند که براى او کشش و جاذبه زیادى دارد و همین عادات او را دائماً در هواپرستى غرق مىسازد؛ مانند عادت به شراب و یا حتى عادت به مواد مخدر. امام علیه السلام دستور مىدهد خود را از جاذبه این عادات سوء، رهایى بخشید تا بتوانید نفس خویشتن را اصلاح کنید”.۵
روشنایی برای شخصی سودمند است که چشم های بینا و سالم داشته باشد، اما برای شخص نابینا، بود و نبود روشنایی یکسان است و او از وجود نور بی بهره است. گوش و برخی قوای دیگر آدمی نیز اینچنین است، لذا مهم درون وجود انسان است که در صورت سالم بودن می تواند از اشیای بیرون نیز بهره مند شود. حضرت امام علی (علیه السلام) می فرمایند: “وَاعْلَمُوا أَنَّهُ مَنْ لَمْ یُعَنْ عَلَى نَفْسِهِ حَتَّى یکُونَ لَهُ مِنْهَا وَاعِظٌ وَزَاجِرٌ لَمْ یکُنْ لَهُ مِنْ غَیرِهَا لا زَاجِرٌ وَلا وَاعِظٌ”، “بدانید که هر کس (از جانب خداوند) بر ضد (هواى) نفس خود کمک نشود تا برای او پند دهنده و بازدارنده اى از درون جانش باشد، برای او از غیر خود نه بازدارنده ای است و نه پند دهنده ای”.۶
جلوگیری از عادت به بدزبانی و بدرفتاری
برخی از مردم به بدزبانی عادت می کنند و در برخورد با دیگران زبان خود را کنترل نمی کنند، و برخی به بدرفتاری عادت می کنند و هنگام مواجه شدن با مردم رفتار خود را کنترل نمی کنند. علیرغم اینکه چندین بار ممکن است دچار آفات و پیامدهای زیانبار زبان و رفتار خود شده باشند، اما با این وجود به اصلاح زبان و رفتار خود نمی پردازند.
حضرت امام علی (علیه السلام) می فرمایند: “لِسانُکَ یَستَدعیکَ ما عَوَّدتَهَ، و نَفسُکَ تَقتَضیکَ ما ألِفتَهُ”، “زبان تو، از تو همان مى خواهد که بدان عادتش داده اى و نفست از تو همان تقاضا مى کند که بدان خو گرفته اى”.۷
از این حدیث شریف کاملاً روشن می گردد که انسان با اختیار خود می تواند زبان و نفس خود را به سخنان و کارهای خوب عادت دهد. اما انسان اگر به گفتار و رفتار زشت عادت کرده است، در اثر سوء اختیار خود اوست، یعنی او می توانست از عادت کردن به زشتی ها خود را باز دارد، اما از این عادت ناپسند جلوگیری نکرد و در نتیجه هر چه بر زبانش بیاید می گوید و در برخورد با دیگران شوون اخلاقی را رعایت نمی کند.
بنابراین با عادت دادن زبان به سخنان نیکو و عادت دادن نفس به کردار نیک می توان بر عادت خود چیره شد و اخلاق نیکو را در خود نهادینه کرد و از بدزبانی و بدرفتاری جلوگیری کرد.
پی نوشت ها:
۱. غررالحکم و دررالکلم، ص۵۴۴، ح۱۰.
۲. غررالحکم و دررالکلم، ص۵۳، ح۱۰۰۱.
۳. غررالحکم و دررالکلم، ص۵۳، ح۱۰۰۱.
۴. نهج البلاغه، حکمت ۳۵۹.
۵. پیام امام امیرالمومنین (ع)، مکارم شیرازی، ناصر، ج۱۴، ص۸۵۸.
۶. نهج البلاغه، خطبه ۹۰.
۷. غررالحکم و دررالکلم، ص۵۷۲، ح۲۵.