آذر منصوری، دبیر کل جبهه اصلاحات و از چپهای تحریمی در بخشی از یک مصاحبه که نامه نیوز آنرا منتشر کرد درباره اغتشاشات سال گذشته اظهار می کند: آقای خاتمی از جنبش زن زندگی آزادی دفاع و تجلیل کرد که فکر می کنم که اتفاقا یکی از درخشان ترین مواضع ایشان همین همراهی با این جنبش اعتراضی بود. البته هیچ نسبتی بین جنبش و اتفاقاتی که در کف خیابان رخ می داد با اصلاحات وجود نداشت و کاری از دست اصلاح طلبان و آقای خاتمی جز همراهی با مطالبات این جنبش بخصوص در بحث زنان بر نمیآمد.
او سپس در اشاره به انتخابات پیش رو و در پاسخ به این سوال که “برای انتخابات پیشرو از اصلاحات قهر از صندوق را خواهیم دید یا برنامه دیگری دارید؟ ” گفته است:
“با توجه به اینکه موضعی که جبهه اصلاحات گرفت یعنی توصیه ای برای ثبت نام نداریم، معنی کاملا روشن است. وقتی تشکیلاتی با این ساختار و ظرفیت احزاب عضو و شخصیت های حقیقی که عضو هستند، به چنین جمع بندی می رسد، پیام روشنی دارد. ما هیچ وقت نمی توانیم تجربه انتخابات ۱۴۰۰ را فراموش کنیم. جبهه اصلاحات در آن انتخابات ساختار، ساز و کار و شاخص تعیین کرد که چه کسی می تواند از طرف جبهه اصلاحات برای انتخابات ثبت نام کنند، باز ما تعلل کردیم و گفتیم که داوطلبین ثبت نام بکنند و بعد آن را بررسی می کنیم که کدام یک از طرف جامعه با اقبال بیشتری مواجه می شوند. بعد از برگزاری جلسات متعدد و تشویق جامعه برای شرکت در انتخابات، ۹ نفر از طرف جبهه اصلاحات ثبت نام کردند. از آقای تاج زاده تا آقای صدر و خانم شجاعی ثبت نام کردند که یک نفر از این ۹ نفر تایید نمی شوند، پیام این موضوع به اصلاح طلبان کاملا روشن است. یعنی اصلاح طلبان در حدی می توانند در انتخابات حضور و شرکت کنند که خودشان در تعیین کاندیدا نقشی نداشته باشند. وقتی خودمان نمی توانیم کاندیدا مشخص کنیم، برای انتخاب اسفند ۱۴۰۲ چه توصیه ای می توان به افراد کرد!؟ مگر یک بار این راه را نرفتند و همه افراد پیشنهادی اصلاح طلبان رد صلاحیت شدند؟ “
حمایت خاتمی از اغتشاش و فتنه البته مسئله ای مسبوق به سابقه است و از همین روست که این شخص در انزوای سیاسی نگه داشته شده تا خطرات او بیش از این دامان مردم را نگیرد.
فلذا اینکه خانم منصوری به این حمایت خطرناک افتخار می کند؛ اولا یک پالس ریز برای راهبری آشوب است و ثانیا این حرکت بایستی برای اهل نظر سبب تأمل و تدبر باشد تا ملت بداند دوست و دشمن واقعی او کیست!؟
و اما مسئله انتخابات و تحریم انتخابات!
پیش از این نیز پیش بینی می شد که چپهای تحریمی برنشسته در ستاد اصلاحات؛ توطئه خود را علیه مردم و نظام اسلامی عملی کنند و مجددا تصمیم بر “تحریم انتخابات” بگیرند. رفتاری شریرانه که با هیچ منطقی سازگار نیست و حتی بر خلاف سوابق اصلاح طلبان نیز هست. (مثل حضور در انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۲ بدون داشتن نامزد مستقیم).
دقت شود که اظهارات چپهای تحریمی مبنی بر اینکه در انتخاباتی که نامزد نداریم شرکت نمی کنیم؛ یک بهانه جویی آشکار و فرار رو به جلو است. چه اینکه اولا آنها باید به مردم پاسخ بدهند چرا نتوانسته اند نامزد یا نامزدانی بدون سوء سابقه و دارای صلاحیت داشته باشند تا به مردم و قانون معرفی کنند.
و ثانیا تکلیف حضور در انتخابات هیچگاه ساقط نمی شود و کسی که احساس می کند نامزدی در انتخابات ندارد بایستی ضمن حضور و تشویق به حضور؛ به “نامزد نزدیک” رأی دهد. دقیقا نظیر رفتاری که اصلاح طلبان در انتخابات سال ۹۲ انجام دادند اما امروز به دلیل اینکه شمشیرهایشان را علیه مردم و نظام اسلامی آخته کرده اند؛ حاضر به تکرار آن رفتار نیستند.