اصول و تکنیک های بنیانی تکریم و احترام در تربیت قرآنی
محور اصلی تربیت در اندیشه اسلامی حفظ کرامت و حرمت انسانی است، جایگاه و منزلت کرامت انسانی در چارچوب نظام تربیتی اسلام روشن می شود.
در واقع هر یک از عناصر نظام تربیتی مانند اهداف، روش ها، اصول و… به نحوی باید متأثر از اصل حرمت و کرامت انسانی باشد، مهم این است که مربی باید به حرمت و کرامت ذاتی و اکتسابی متربیان احترام بگذارد. این اصل به عنوان یک اصل مادر است، که دیگر اصول از آن منشعب میشود،
در سلسله مقالات مرتبط با روشها و تکنیکهای اصول تربیتی در قرآن کریم به اصل مهم و بسیار کاربردی تکریم و احترام رسیدم، در این یاداشت سعی داریم علاوه بر مفهوم شناسی و بیان برخی از مبانی و ریشه های این اصل اخلاقی و تبیین روانشناختی این شاخص بسیار مهم، شیوههای رایج و همچنین آسیبهای پیش روی این اصل تربیتی را تبیین کنیم، هر چند که احتمال میرود تمام این مباحث در ذیل یک مقاله قابل جمع بندی نباشد، در مقالات بعدی این مباحث را تکمیل خواهیم کرد.
مفهوم شناسی تکنیک تکریم و احترام
تکریم از ریشه کَرم گرفته شده است که لغت شناسان عرب ریشه آن را در معنای شرافت و ضد پستی به کار برده اند.[۱] علامه مصطفوی در تحقیق کلمات قرآن کریم این چنین بیان میدارد: شرافت و عزّت در خود شیء بدون توجه و مقایسه با دیگران [۲] اکرام در برابر اهانت و تحقیر کردن است، کرامت نفس نیز به معنای عظمت و پرهیز از حقارت و مهانت نفس میباشد چنانکه انسان این گونه آفریده شده است: «وَ لَقَدْ کَرَّمْنا بَنی آدَمَ؛[۳] ما آدمیزادگان را گرامى داشتیم».
انوع کرامت و تقسیم بندی آن
در فرهنگ و اندیشه اسلامی انسان دارای دو کرامت است، کرامت ذاتی و کرامت اکتسابی، کرامت ذاتی غیراختیاری است به گونهای که خدای متعال این نوع شرافت و بزرگی را بدون تلاش انسان در اختیار او قرار داده است و دیگری اکتسابی و اختیاری است به گونهای که تحصیل آن در گرو تلاش و کوشش انسان است.
۱-کرامت ذاتی انسان
بر اساس آیه «وَ لَقَدْ کَرَّمْنا بَنی آدَمَ؛[۴] ما آدمیزادگان را گرامى داشتیم». برخی از مفسران بر این باورند که این نوع شرافت و بزرگی که خدای متعال در وجود او قرار داده به واسطه شرافت و عظمت روحی است که در وجود انسان نهادینه شده است، «و روح انسان علاوه بر امتیازات جسمى مجموعهاى است از استعدادهاى عالى و توانایى بسیار براى پیمودن مسیر تکامل بطور نامحدود».[۵] برخی از محققان این چنین بیان داشتهاند که این مقام انسانیت است که مُکرَم است و منشأ حرمت آن نیز روح الهی یا عقل است که در انسان وجود دارد. آدم به این جهت از کرامت برخوردار است که دارای روح الهی، عقل، یا اراده است.[۶]
با دقت و تأمل در برخی از جملات نقل شده از امام علی(علیه السلام) به خوبی میتوان لزوم پاس داشت و احترام به حقوق انسان را در این قسم کرامت ذاتی انسان جستجو کرد: «وَ أَشْعِرْ قَلْبَکَ الرَّحْمَهَ لِلرَّعِیَّهِ وَ الْمَحَبَّهَ لَهُمْ وَ اللُّطْفَ بِهِمْ وَ لَا تَکُونَنَ عَلَیْهِمْ سَبُعاً ضَارِیاً تَغْتَنِمُ أَکْلَهُمْ فَإِنَّهُمْ صِنْفَانِ إِمَّا أَخٌ لَکَ فِی الدِّینِ وَ إِمَّا نَظِیرٌ لَکَ فِی الْخَلْق؛[۷]احساس رحمت، محبّت و لطفِ به شهروندان را بر دلت بپوشان و بر آنان، درندهاى آسیبرسان مباش که خوردن شکارش را غنیمت داند؛ چرا که آنان، دو دستهاند: دستهاى برادرِ دینى تواند، و دستهاى دیگر، در آفرینش، همانندِ تو».اگر ما انسانها قدری در ظاهر این عبارت زیبای امام علی(علیه السلام) دقت و تأمل نماییم اذعان خواهیم داشت که برای تکریم و پاس داشت حقوق و جایگاه اجتماعی افراد، مقام انسانیت او بهترین بهانه برای رفتار کریمانه در خصوص آنها است.
در مباحث تربیتی مربی نیز میتواند با تصریح به حرمت و احترامی متربی که در جامعه، دنیا و عالم هستی برخوردار از چه جایگاه و ارزشی است او را واقف به ارزش وجودی خود نماید تا اینکه خود را به بهای اندک و ناچیز دنیوی نفروشد.
2-کرامت اکتسابی و اختیاری
از قسم اول کرامت و شرافتی که انسان از آن برخوردار است میتوان این چنین برداشت کرد که باری تعالی ابتداً و تشریفاً به انسان شرافت و کرامت بخشیده است، و او را برتر از بیشتر مخلوقات عالم قرار داده است. البته این معنا به این معنا نیست که انسان همواره این کرامت و شرافت را دارا باشد و آن را از دست ندهد، در واقع کرامت ذاتی حکم سرمایه انسانی را دارد که انسان باید آن را حفظ کرده و به ارزش آن بیفزاید و آن سرمایه ارزشمند را برباد ندهد، یکی از راههای بسیار مهم قرآنی که میتوان به سبب آن به کرامت و شرافت غنا و ارزش دو چندان بخشید بر اساس منطق قرآن تقوا و پارسایی است، که باری تعالی در این خصوص میفرماید: «إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاکُم؛[۸]در حقیقت ارجمندترین شما نزد خدا پرهیزگارترین شماست».
تکریم و احترام یک تکنیک و اصل تربیتی
با توجه به اینکه محور اصلی تربیت در اندیشه اسلامی حفظ کرامت و حرمت انسانی است، جایگاه و منزلت کرامت انسانی در چارچوب نظام تربیتی اسلام روشن می شود، در واقع هر یک از عناصر نظام تربیتی مانند اهداف، روش ها، اصول و… به نحوی باید متأثر از اصل حرمت و کرامت انسانی باشد، مهم این است که مربی باید به حرمت و کرامت ذاتی و اکتسابی متربیان احترام بگذارد. این اصل به عنوان یک اصل مادر است، که دیگر اصول از آن منشعب میشود، توجه به این مهم لازم و ضروری است که محور اخلاق اپیکوری، لذّت است، امّا محور اخلاق اسلامی شرافت،کرامت، و احساس شخصیت انسانی است.[۹]
شیوه های تکریم و احترام دیگران
وقتی در احادیث اسلامی مواجه میشویم با این مطلب که «أَکْرِمُوا أَوْلَادَکُم»[۱۰] این اکرام و تکریم با چه شیوه و روشهای محصل میشود. برخی محققان و قرآن پژوهان دست کم هشت روش را برای تحقق اصل کرامت به کار گرفته است که در ادامه به برخی از این موارد اشاره خواهیم داشت:
۱-تصریح مستقیم شرافت و کرامت انسانی
خدای متعال در برخی از آیات به طور صریح اشاره به شرافت و کرامت انسان در عالم هستی می نماید، این تصریح علنی خود یک شیوه و تکنیک اثر بخش در مسائل تربیتی است، چرا که انسان را واقف به ارزش وجودی خودش می نماید: «وَ لا تَهِنُوا وَ لا تَحْزَنُوا وَ أَنْتُمُ الْأَعْلَوْنَ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنینَ؛[۱۱] و اگر مؤمنید، سستى مکنید و غمگین مشوید، که شما برترید». در مباحث تربیتی مربی نیز میتواند با تصریح به حرمت و احترامی متربی که در جامعه، دنیا و عالم هستی برخوردار از چه جایگاه و ارزشی است او را واقف به ارزش وجودی خود نماید تا اینکه خود را به بهای اندک و ناچیز دنیوی نفروشد، البته این حرمت و احترام نباید تنها در ظاهر رفتار باشد، بلکه مربی باید قلباً و به طور عملی نیز معتقد به حرمت و احترام متربی باشد، چرا که در غیر این صورت موجب بروز تناقض در فعل و قول مربی خواهد بود.
اهمیت تصریح به جایگاه و تأثیر آن در مباحث تربیتی در کلام نورانی حضرات معصومین(علیهم السلام) نیز قابل مشاهده است؛ کما اینکه درمنابع روایی نقل شده است: «مَنْ کرُمَت عَلَیهِ نَفْسُهُ لَمْ یهِنْها بِالمَعْصِیهِ؛[۱۲] هر کس براى خودش ارزش قائل باشد، آن را با معصیت، بىارزش نمىسازد». همچنین ایشان فرموده است:«مَن کَرُمَت عَلَیهِ نَفسُهُ هانَت عَلَیهِ شَهوَتُهُ؛[۱۳]هر کس براى خودش ارزش قائل باشد، شهوتش نزد او بى ارزش مىشود».
۲-برشمردن مراحل تربیتی و پرورشی
در برخی از آیات باری تعالی با برشمردن مراحل شکل گیری و خلقت انسان به نوعی به دنبال اثر تربیتی و پرورشی بر انسان است،[۱۴] محققان علوم تربیتی و قرآن پژوهی بر این باورند با الهام از این شیوه مربی میتواند با برشمردن مراحل تربیتی خود و کارهایی که برای تربیت وی انجام داده، اهمیت و حرمت و احترام متربی را ابراز و تبیین نماید، تحسین مربی از خود در موفقیت تربیتی نوعی احترام به متربی را نیز در بر دارد.[۱۴]
علیرغم اینکه همه مربیان به خوبی میدانند که تکریم و احترام متربیان امری لازم و اجتناب ناپذیر است، ولی با این وجود برخی از ما با شیوه و تکنیکهای اصولی و اثر بخش تکریم که به نوعی اثر تربیتی و آموزشی بر روح و روان متربیان داشته باشد، آشنا نیستیم، از این رو در این یادداشت سعی داریم با بهرهگیری از اسلوبهای قرآنی و با تکیه بر شیوههای تربیتی قرآن کریم به برخی از این تکنیکها اشاره کنیم.
۱-برشمردن نقاط قوت و مثبت متربی
با نگاه و تأمل در برخی از آیات الهی به این نکته میتوان دست یافت که خدای متعال گاهی به طور مستقیم و ضمنی ویژگیهای مثبت انسانی را مورد یادآوری قرار میدهد، محققان علوم تربیتی و قرآن پژوهی بر این باورند که این اشارات قرآنی به روشنی حاکی از یک تکنیک تربیتی و اثربخش در زندگی انسانی است به گونهای که تکریم و احترام انسان را به دنبال دارد. برای درک بهتر این موضوع شما میتوانید روش دو مربی را با هم مورد مقایسه قرار دهید، یک مربی دائماً نقاط منفی متربیان را گوش زد میکند و دیگری با برشمردن نقاط مثبت و امید بخش نوعی عزّت نفس را در وجود متربیان خود تقویت مینماید و تلویحاً متربیان را نیز تکریم میکند که دارای چه نقاط مثبت و خوبی میباشند. قاعدتاً افرادی که به نقاط مثبت خود واقف میشوند بهتر و مشتاقانهتر به دنبال تقویت آن گام خواهند برداشت. «جَعَلَ لَکُمُ السَّمْعَ وَ الْأَبْصارَ وَ الْأَفْئِدَهَ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ؛[۱] و براى شما، گوش و چشم و عقل قرار داد، تا شکر نعمت او را بجا آورید!» و یا اینکه در آیه دیگر باری تعالی میفرماید: «لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ فی أَحْسَنِ تَقْویمٍ؛[۲]که ما انسان را در بهترین صورت و نظام آفریدیم».
۲-ملتفت شدن به اکرام و احترام دیگران
بسیاری از اوقات برای تکریم کردن متربی کافی است نوعی حمایت معنوی خود و دیگران را نسبت به متربی آشکار نماییم، در واقع وقتی متربی متوجه وجود این نوع خاص از جایگاه و حمایت معنوی در بین دیگران میشود، در بهبود وضعیت موجود و انجام وظیفه و مسئولیتهای محوله بیشتر تلاش میکند، گاهی این حمایت معنوی ابراز محبت و دوستی است، یعنی اینکه اطرافیان دوستی و علاقه خود را به کار خوب یا ویژگی زیبایی که متربی دارد ابراز میدارند در این بین وظیفه مربی این است که متربی را متوجه آن محبوبیت و حمایتهای معنوی نماید، چرا که بسیاری از اوقات متربیان از این چنین حمایتهای معنوی غافل هستند، از این رو تذکر و یادآوری آن ظرفیت و توانایی آنها را بهبود میبخشد، و آنها را متوجه جایگاه خوبی که در بین دیگران دارند، مینماید. در واقع در مسائل تربیتی حمایتهای معنوی نقش کلیدی دارد؛ چرا که زمینه ساز تقویت روحیه عزّت میشود.
بدون شک اگر اکرام و تکریم بدون ضابطه و بدون در نظر گرفتن معیار و قوانین تربیتی و آموزشی باشد میتواند آفتی همچون خود بزرگبینی، خودخواهی و غرور را به دنبال داشته باشد.با دقت و تأمل در برخی از آیات به خوبی میتوان پرده از این نوع تکنیک تربیتی در آیات الهی برداشت، به طور مثال خدای متعال برای اینکه انسان را متوجه جایگاه و ارزش او در عالم هستی نماید، سجده و تعظیم فرشتگان بر آدم را متذکر میشود، یعنی او از چنان قداست و ارزشی برخوردار است که هر چند سجده میبایست در برابر باری تعالی صورت گیرد، ولی این تعظیم و بزرگداشت به فرمان الهی در برابر آدم نیز عملی میشود. این انسانی که فرشتگان در برابر او سجده کردهاند نباید کارش به جایی برسد که در مقابل شیطان و شیاطین سجده نماید. «فَإِذا سَوَّیْتُهُ وَ نَفَخْتُ فیهِ مِنْ رُوحی فَقَعُوا لَهُ ساجِدینَ؛ فَسَجَدَ الْمَلائِکَهُ کُلُّهُمْ أَجْمَعُونَ؛[۳] هنگامى که کار آن را به پایان رساندم، و در او از روح خود (یک روح شایسته و بزرگ) دمیدم، همگى براى او سجده کنید!» همه فرشتگان، بى استثنا، سجده کردند …».
۳-برشمردن امکانات و فرصتهای پیشرو
بدون شک یکی از راههای مرسومی که والدین و به طور کلی مربیان برای تکریم و احترام متربیان در پیش میگیرند، تهیه جوایز و فراهم کردن امکانات و فرصتها برای پیشرفت و شکوفایی استعدادها است، این رویه علیرغم اینکه باید در چارچوب اصولی و ضابطهمند قرار داشته باشد، میتواند با تبحر و مهارت مربی تبدیل به یک گزینه تربیتی شود، اینکه فرصتها و تشویقها برای دستیابی به موفقیتهای بیشتر و بهتر عطا میشود. باری به هر جهت در بسیاری از موارد متربیان مغفول از نعمتها و داشتههای موجود هستند که مربیان با برشمردن نعمتها، امکانات و فرصتها آنها را به سوی بهتر شدن تشویق میکنند.
در قرآن کریم خدی متعال در مواردی با برشمردن نعمتهای بیشماری که در اختیار انسان قرار داده از جمله زمین و آسمان و …این همه نعمت ها و آیات به خوبی بیان کننده حرمت و احترامی است که خداوند متعال برای انسان قائل بوده است.[۴] «وَ سَخَّرَ لَکُمْ ما فِی السَّماواتِ وَ ما فِی الْأَرْضِ جَمیعاً مِنْهُ إِنَّ فی ذلِکَ لَآیاتٍ لِقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ؛[۵] او آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است همه را از سوى خودش مسخّر شما ساخته؛ در این نشانههاى (مهمّى) است براى کسانى که اندیشه مى کنند!»
آسیب شناسی تکریم و احترام
علیرغم اهمیت و ارزش تکریم و احترام در مسائل و مباحث تربیتی باید به این مطلب نیز اشاره داشته باشیم که این تکنیک با آسیبها و آفتهایی نیز مواجه هست که در ادامه به برخی از آفتهای پیش روی تکنیک تکریم و احترام اشاره خواهیم داشت:
۱-غرور و خود بزرگ بینی و تکبر
بدون شک اگر اکرام و تکریم بدون ضابطه و بدون در نظر گرفتن معیار و قوانین تربیتی و آموزشی باشد میتواند آفتی همچون خود بزرگبینی، خودخواهی و غرور را به دنبال داشته باشد. از این رو باری تعالی بعد از تکریم و احترام انسان او را از گرفتار شدن در دادم خود بزرگ بینی، تکبر و غرور برحذر میدارد: «یا أَیُّهَا الْإِنْسانُ ما غَرَّکَ بِرَبِّکَ الْکَریمِ؛ الَّذی خَلَقَکَ فَسَوَّاکَ فَعَدَلَکَ؛ فی أَیِّ صُورَهٍ ما شاءَ رَکَّبَکَ؛[۶] اى انسان! چه چیز تو را در برابر پروردگار کریمت مغرور ساخته است؟! همان خدایى که تو را آفرید و سامان داد و منظّم ساخت، و در هر صورتى که خواست تو را ترکیب نمود». و یا اینکه باری تعالی در آیه دیگر میفرماید: «وَ لا تُصَعِّرْ خَدَّکَ لِلنَّاسِ وَ لا تَمْشِ فِی الْأَرْضِ مَرَحاً إِنَّ اللَّهَ لا یُحِبُّ کُلَّ مُخْتالٍ فَخُورٍ؛[۷] (پسرم!) با بىاعتنایى از مردم روى مگردان، و مغرورانه بر زمین راه مرو که خداوند هیچ متکبّر مغرورى را دوست ندارد».
۲-زیاده روی و افراط در تکریم و احترام
محققان علوم تربیتی بر این باورند اگر مربی نتواند متناسب با ظرفیت و شرایط متربی روش تکریم و احترام را به کار گیرد و یا بیش از حد ظرفیت متربی را مورد تکریم و احترام قرار دهد و یا کمتر از حد لازم به او احترام کند روند تربیت دچار آسیب خواهد شد و نه تنها به تربیت و پیشرفت متربی منجر نخواهد شد، بلکه روند نزولی و ضد تربیتی خواهد داشت.[۸] به نوعی این روایت نیز مرتبط با موضوع افراط و تفریط در مباحث تشویقی و تربیتی است که نقل شده است: امام على(علیه السلام): «اَلثَّناءُ بِاَکثَرَ مِنَ الاستِحقاقِ مَلَقٌ وَ التَّقصیرُ عَنِ الاستِحقاقِ عِىٌّ اَو حَسَدٌ؛[۸]تعریف بیش از استحقاق، چاپلوسى و کمتر از استحقاق، از ناتوانى در سخن و یا حسد است».
پینوشتها:
[۱].کتاب العین، ج۵، ص۳۶۸.
[۲].التحقیق فى کلمات القرآن الکریم، ج۱۰، ص۴۹.
[۳]. سوره مبارکه اسراء آیه ۷۰.
[۴]. همان.
[۵]. تفسیر نمونه، ج۱۲، ص۱۹۸.
[۶]. دکتر سید علی حسینی نژاد و شهاب الدین مشایخی، روش های تربیتی در قرآن کریم، ج۲، ص۱۱۷.
[۷]. نهج البلاغه (للصبحی صالح)، ص۴۲۷.
[۸]. سوره مبارکه حجرات، آیه ۱۳.
[۹]. ر.ک: مجموعه آثار شهید مطهری، ج۶، ص۴۸۶و ۴۷۹-۴۸۱؛ روش های تربیتی در قرآن کریم، ج۲، ص۱۲۰.
[۱۰].مکارم الأخلاق، ص: ۲۲۲.
[۱۱]. سوره مبارکه آل عمران، آیه ۱۳۹.
[۱۲]. تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، ص۲۳۱،ح۴۶۱۰.
[۱۳]. همان، حدیث ۴۶۱۱.
[۱۴]. ر.ک: مومنون، آیات۱۲-۱۴.
[۱۵]. روش های تربیتی در قرآن کریم، ج۲، ص۱۳۲.