واکاوی نبرد قرقیسیا در آخرالزمان
در تعدادی از احادیث پیشوایان دینی از جنگ “قرقیسیا” خبر دادهاند.
در رابطه به جنگ قرقیسیا دو بیان مختلف آمده است:
بیان اول:
برخی از دانشمندان، یکی از علایم ظهور امام مهدی(علیه السلام) را وقوع معرکه جنگی در منطقهای به نام “هرّ مجدون” و به تعبیر روایات “قرقیسا” میدانند. این قضیه حتی در کتب اهل کتاب نیز به آن اشاره شده است. (رؤیای یوحنا، ۱۶/۱۶۰۱۳؛ سفر زکریا، ۱۴/۱-۵؛ کتاب مقدس ص ۸۴۳).
اهل کتاب از یهود و نصارا این معرکه جنگی را بس عظیم و خطرناک میدانند که در پایان تاریخ بشر اتفاق خواهد افتاد.
“هرمجدون” کلمهای است مشتق از “هر” به معنای کوه، “مجدوّ” که اسم وادی یا کوه کوچکی در شمال فلسطین است. اهل کتاب گمان میکنند مساحت معرکه این جنگ از منطقه مجدو، در شمال فلسطین تا ایدوم در جنوب امتداد دارد (حدود دویست مایل)(شبکه معلومات،ص۴).
آنان معتقدند: در این جنگ لشکری با حدود ۴۰۰ میلیون نفر شرکت خواهند داشت. (شبکه معلومات ص۲). لشکری که از عراق، ایران، لیبی، سودان و قفقاز در جنوب روسیه تشکیل شده است.(مجله الفکر الجدید، شماره ۱۵ و۱۶).
دکتر عبد الکریم زبیدی میگوید: “… این حادثه همان حادثه بزرگی است که قبل از ظهور امام مهدی(علیه السلام) تحقق خواهد یافت و در روایات از آن به معرکه “قرقیسیا” یاد شده است. در آن واقعه میلیونها لشکر از آمریکا، اروپا، روسیه، ترکیه، مصر و دولتهای مغرب عربی و لشکریانی از شهرهای شام؛ یعنی، سوریه، اردن، لبنان، فلسین و اسرائیل شرکت خواهند داشت. همگی در منطقهای به نام قرقیسیا از بلاد شام با هم مواجهه خواهند داشت و سفیانی در این هنگام خروج خواهد کرد…”.(مجله الفکر الجدید، ۱۵ و ۱۶).
از مجموع روایات استفاده میشود که فرمانده عملیاتی این جنگ از جانب دشمنان اسلام، شخصی به نام سفیانی است. او کسی است که به کمک مراکز جاسوسی یهود و آمریکا، در میان مردم تفرقه انداخته و مردم را بر ضد شیعیان اهل بیت تحریک خواهد کرد و نیز بعد از پناه بردن امام زمان(علیه السلام) به کعبه با عدهای از یاران خود، در صدد مقابله با حضرت بر خواهد آمد که خود او با لشکریانش در منطقهای به نام “بیدا” به زمین فرو خواهند رفت
کلینی به سند خود از امام باقر(علیه السلام) نقل کرده که به میسر فرمود: ای میسر! چه مقدار بین شما و قرقیسیا فاصله است؟ عرض کرد: نزدیک “شاطئ فرات” است. حضرت فرمود: “اما انه سیکون بها وقعه لم یکن مثلها منذ خلق الله تبارک و تعالی السموات و الارض و لا یکون مثلها ما دامت السموات و الارض مادبه للطیر تشبع منها سباع الارض و طیور السماء…”.(کافی، ج۸، ص۲۴۵، ح۴۵۱). آگاه باش که در آن مکان، واقعهای اتفاق خواهد افتاد که نظیر آن از زمان خلقت آسمانها و زمین از جانب خداوند ـ تبارک و تعالی ـ اتفاق نیفتاده است و نخواهد افتاد. آنجا محل پذیرایی پرندگان خواهد بود. درندگان زمین و پرندگان آسمان از آن سیر خواهند شد”.
از مجموع روایات استفاده میشود که فرمانده عملیاتی این جنگ از جانب دشمنان اسلام، شخصی به نام سفیانی است. او کسی است که به کمک مراکز جاسوسی یهود و آمریکا، در میان مردم تفرقه انداخته و مردم را بر ضد شیعیان اهل بیت تحریک خواهد کرد و نیز بعد از پناه بردن امام زمان(علیه السلام) به کعبه با عدهای از یاران خود، در صدد مقابله با حضرت بر خواهد آمد که خود او با لشکریانش در منطقهای به نام “بیدا” به زمین فرو خواهند رفت.
در همین جنگ است که بنیه یهود از هم پاشیده شده و بسیاری از آنها نابود خواهند شد. بخاری به سندش از رسول خدا(ص) نقل کرده که فرمود: ” قیامت برپا نمیشود تا آنکه شما با یهود بجنگید؛ در آن هنگام به حدی از آنان کشته خواهد شد که حتی سنگی که یک یهودی در آن پناه گرفته، میگوید: ای مسلمان! این یهودی است که در کنار من پناه گرفته، او را به قتل برسان”.(صحیح بخاری، ج۳، ص۲۳۲).
بیان دوم:
نبرد قرقیسیا:
سفیانی پس از سرکوب مخالفان، هدفی جز حمله به عراق ندارد. از این رو، با سپاهی بزرگ به سمت عراق رهسپار میشود. در میانه راه در منطقهای به نام قرقیسیا(شهری در سوریه در محل اتصال رود خابور و فرات)، جنگی هولناک درمیگیرد و بسیاری کشته میشوند.
در تعدادی از احادیث پیشوایان دینی از جنگ “قرقیسیا” خبر دادهاند. امام صادق(علیه السلام) در حدیثی فرمودند: “ان لله مائده [مأدبه] بقرقیسیاء یطلع مطلع من السماء فینادی: یا طیر السماء و یا سباع الارض، هلموا الی الشبع من لحوم الجبارین”؛”برای خداوند ودر قرقیسا سفرهای(غذایی) است. از آسمان ندا دهندهای آشکار میشود و آواز میدهد: ای پرندگان آسمان و ای درندگان زمین، بشتابید برای سیر شدن از گوشت ستمگران!”(نعمانی، الغیبه، ص۳۸۹، ح۶۳).
روایتی دو گروه درگیر این جنگ را فرزندان عباس و مروانی خوانده است، اما چهار حدیث دیگر سفیانی را یکی از طرفهای درگیری میدانند، از جمله حضرت علی(علیه السلام) فرموده است:
“یظهر السفیانی علی الشام ثم یکون بینهم وقعه بقرقیسیا حتی تشبع طیر السماء و سباع الارض من جیفهم…”؛ “سفیانی بر شام غلبه میکند. سپس میان آنها در منطقه قرقیسیا جنگی در خواهد گرفت در آن جنگ، آنقدر کشته میشوند که پرندگان آسمان و درندگان زمین از مردارشان سیر میشوند”.(عقد الدرر، ص۸۷، باب ۴، فصل۲).
از میان روایات یاد شده، تنها این حدیث امام باقر(علیه السلام) از سند معتبری برخوردار است:
“… و یمر جیشه بقرقیسیا فیقتلون بها فیقتل من الجبارین مأه الف … ؛ … سپاه سفیانی به قرقیسیا میرسند و در آنجا نبردی در میگیرد و از ستم گران صد هزار نفر کشته میشوند…”(نعمانی، الغیبه،ص۳۹۲، باب ۱۴، ح۶۷).
“… سفیانی برای عذاب دشمنان شما بس است و او برای شما یکی از علامات است. وقتی این مرد فاسق قیام کرد، باکی بر شما نیست که یک یا دو ماه درنگ کنید تا این که او تعداد زیادی از غیر شما را بکشد …”
از میان این روایات، به حدیثی که طرفهای درگیر جنگ قرقیسیا فرزندان عباس و مروانی برمیشمرد، به لحاظ خبر واحد بودن و ضعف سند و مخالفت با دیگر روایات، نمیتوان اعتماد کرد. اما بر اساس روایت معتبر پیش گفته و سایر روایاتی که مؤید این حدیث اند، چند مطلب را میتوان بیان کرد:
۱. نبرد قرقیسیا واقع خواهد شد؛
۲. یکی از متخاصمین، سفیانی است؛
۳. دو طرف درگیری اهل باطل اند؛
۴. این نبرد، تلفات انسانی فراوانی بر جای خواهد گذاشت؛
۵. سپاه سفیانی، علی رغم تلفات سنگین، پیروز این نبرد است.
روایات به انگیزه این نبرد اشاره نکردهاند؛ اما این احتمال وجود دارد که نبرد یاد شده به دلیل مقاومت حاکمان آن سرزمین، در برابر زیاده خواهیهای سفیانی باشد؛ چرا که سفیانی برای رسیدن به کوفه، تمام مسیر شام تا کوفه را تصرف خواهد کرد.
در روایات درباره طرف دیگری که در نبرد قرقیسیا میرزمد، چیزی نیامده است. همچنان که گذشت از روایات یاد شده تنها بر حق نبودن دو گروه متخاصم را میتوان فهمید. در روایت معتبر دیگری امام باقر(علیه السلام) فرموده است:
“… کفی بالسفیانی نقمه لکم من عدوکم و هو من العلامات لکم، مع ان الفاسق لو قد خرج لمکثتم شهرین بعد خروجه لم یکن علیکم بأس حتی یقتل خلقا کثیرا دونکم …”؛ “… سفیانی برای عذاب دشمنان شما بس است و او برای شما یکی از علامات است. وقتی این مرد فاسق قیام کرد، باکی بر شما نیست که یک یا دو ماه درنگ کنید تا این که او تعداد زیادی از غیر شما را بکشد …” (همان، ص۴۱۷، باب ۱۸، ح۳).
این روایت هر چند به نبرد قرقیسیا تصریح نکرده، اما به قرینه سایر روایات، به احتمال فراوان درباره جنگ یاد شده خواهد بود، و بر این اساس، از این روایت فهمیده میشود که: طرف دیگر این نبرد نیز از دشمنان شیعه است.
به نظر میآید آنچه قابل پذیرش است، اصل وقوع درگیریها است. اما در رابطه با جزئیات نمیتوان سخن دقیقی گفت. باید توجه داشت که انسان بر اساس قدرت اختیار خود، میتواند امور را تغییر دهد، و قرآن و روایات به این نکته تصریح دارند.