جایگاه مهارتهای ارتباطی بر روابط انسانی از دیدگاه قرآن و روایات
با توجه به اهمیت ارتباطات و نقش کلیدی آن در سرنوشت انسانها، همچنین با توجه به اهمیتی که دین اسلام برای روابط و مناسبات اجتماعی افراد قائل شده، تا جایی که آیات و روایات بسیاری حول این محور بیان گردیده، است.

با توجه به اهمیت ارتباطات و نقش کلیدی آن در سرنوشت انسانها، همچنین با توجه به اهمیتی که دین اسلام برای روابط و مناسبات اجتماعی افراد قائل شده، تا جایی که آیات و روایات بسیاری حول این محور بیان گردیده، در این مقاله سعی شده است مهارتهایی که موجب موفقیت انسان در برقراری ارتباط با دیگران میشود، مورد بررسی قرار گیرد، با هدف یافتن راههایی برای بهبود روابط با افراد مختلف جامعه، چرا که مهمترین عامل در پیشرفت و پیروزی افراد در تمام عرصههای زندگی، نحوه برقراری ارتباط صحیح و سازنده با دیگران است، که اگر مورد توجه قرار نگیرد موجب شکست و انحطاط خواهد شد. این پایان نامه با روش اسنادی یا کتابخانهای انجام یافته و نتیجهای که از آن حاصل شده است، اینکه آنچه تحت عنوان آداب معاشرت و اخلاق اجتماعی در تعالیم اسلام به چشم میخورد همه در جهت آگاهی و به کارگیری مهارتهای لازم در ایجاد، حفظ و کنترل روابط شخص مسلمان با قشرهای مختلف جامعه میباشد و در همهی آنها نوعی تأسی به پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) که مظهر رحمت عام و خلق عظیم شمرده شدهاند دیده میشود. ثمره بکارگیری این مهارتها دست یافتن به ارتباطات انسانی با ویژگی جذب حداکثری و دفع حداقلی است.
انسان موجودی اجتماعی است و برقراری رابطه با دیگران، لازمه زندگی اوست، چرا که تأمین نیازهای روحی و جسمی وی تنها از این راه ممکن است. دین اسلام نیز به این بعد از وجود انسان توجه کرده است و برای تنظیم روابط اجتماعی او با دیگران، آداب و مهارتهایی وضع نموده و پیروان خود را به رعایت این آداب سفارش فرموده است. اما متأسفانه بسیاری از مسلمانان با این مهارتها آشنایی ندارند، به همین دلیل توانایی برقراری روابط مناسب اسلامی را از دست میدهند و به ناچار منزوی میشوند. به همین دلیل، این مقاله به موضوع بررسی مهارتهای ارتباطی در زندگی اجتماعی اتخاذ شده است، آن هم براساس آموزهها و تعالیم جامع دینی که عمل به آنها باعث رشد همه ابعاد وجودی انسان میشود، با این هدف که افراد با آداب و مهارتهای اجتماعی آشنا شوند و با به کارگیری آنها از ارتباط با دیگران، بهرهمند شوند و به چنان جایگاه و موقعیت اجتماعی دست یابند که به فرموده حضرت علی علیه السلام که اگر از دنیا رفتند بر آنها بگریند و اگر زند ماندند شوق دیدارشان را داشته باشند.«خَالِطُوا النَّاسَ مُخَالَطَهً إِنْ مِتُّمْ مَعَهَا بَکَوْا عَلَیْکُمْ وَ إِنْ عِشْتُمْ حَنُّوا إِلَیْکُمْ» (نهج البلاغه، حکمت۱۰)
۱- مهارتهای ایجاد ارتباط:
نحوه و نوع ایجاد برقراری ارتباط در لحظهی اول آشنایی و ملاقات، از اهمیت فوق العادهای برخوردار است. به طوری که تا حد زیادی، ادامه یا قطع ارتباط به آن بستگی دارد. از جمله مهارتها، رعایت آداب ملاقات است. آداب ملاقات، بهترین مهارت در گشودن باب ارتباط به شمار میرود؛ چرا که وقتی انسان با کسی روبه رو میشود، در اولین لحظه دیدار، باید با رفتار خود نوعی اطمینان و آرامش خاطر برای طرف مقابل ایجاد کند، که سلام کردن، مصافحه نمودن آنهم با رویی خوش و صمیمانه هر کدام این اطمینان را فراهم خواهد کرد.
۱-۱ سلام:
اولین مهارت در ایجاد ارتباط، افشاء سلام است. سلام برگرفته از واژه سلم و به معنای صلح و صفا و صمیمیت است؛ به طوری که وقتی به کسی سلام میکند به او اعلام میکند که تو از آسیب من در امان و سلامت هستی و ضرری از من به تو نمیرسد، که این پیام در ایجاد محبت و نزدیک شدن دلها به یکدیگر سهم بسزایی دارد. همچنین سبب میشود طرف مقابل به ایجاد رابطه با انسان علاقه مند شود.
اما لازم است افراد با برخی آداب در به کارگیری این مهارت (سلام گفتن) آشنا باشند، از جمله اینکه: در ملاقات برادران دینی خود ابتدا به سلام باشند. یعنی در سلام کردن به آنها پیشی بگیرند، پسندیده است در پاسخ به سلام دیگران، جوابی بهتر گویند. طبق آیه ۸۶ از سوره مبارکه نساء که میفرماید: «وَإِذَا حُیِّیْتُم بِتَحِیَّهٍ فَحَیُّواْ بِأَحْسَنَ مِنْهَا أَوْ رُدُّوهَا إِنَّ اللّهَ کَانَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ حَسِیبًا
». (اگر به شما تحیتی گفته شد بهترش را پاسخ گویید یا همانرا رد کنید که خدا بر همه چیز حسابگر است)، به عنوان مثال: اگر سلام شنیدند با سَلامُ عَلیکُم پاسخ گویند، اگر سَلامُ عَلَیکُم شنیدند سَلامُ عَلَیکُم و رحمهالله گویند و اگر سَلامُ عَلَیکُم وَ رحمهُ الله شنیدند سَلامُ علیکُم وَ رحمهُ الله وَ بَرَکاته بگویند. دیگر اینکه اگر کسی بدون سلام، شروع به سخن گفتن کرد. پاسخ او را ندهند تا بر یکدیگر سلام گویند، در صورتی که زنی وارد مجلس مردان شد باید عَلَیکُم السَّلام بگوید و مردان با السَّلامُ علیکُم او را پاسخ دهند، باید که شخص سواره بر پیاده سلام گوید و او که ایستاده است بر نشسته سلام کند، زمانی که شخصی بر جمع آنان وارد شد، کافی است تنها یک نفر از جمع پاسخ او را بدهند، چون داخل خانه شدند سلام کنند (حتی اگر کسی در خانه نباشد) چرا که این کار سبب نزول برکت الهی شده و فرشتگان را همدم انسان میکند، اگر وارد مسجد شدند و مردم در حال نماز بودند بر پیامبر سلام کنند (السَّلامُ علیکَ ایهَا النَّبی وَ رحمهُ اللهِ وَ بَرَکاته) و خود نیز مشغول سلام شوند. همچنین جایز نیست به چند نفر سلام کنند: اگر وارد نماز جمعه شدند، بر امام جمعه در حالی که مشغول خطبه خواندن است، کسی که در حال تشییع جنازه است، او که در حال رفتن به نماز جمعه است، کسی که در حمام و مستراح است، شخصی که بر سر سفره شراب نشسته است و او که در حال سرودن اشعار ناپسند و غیر اخلاقی (مثل تهمت زدن به زنان پاکدامن) است. (ر.ک.مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۷۶، صفحات۱تا ۱۸)
۲-۱ مصافحه (دست دادن):
مصافحه نیز همچون سلام در ایجاد رابطه نقش بسزایی دارد، وقتی انسان به هنگام ملاقات، با طرف مقابل دست میدهد، به نوعی عشق و محبت و اعتماد را به قلب او وارد میکند و زمینه را برای یک ارتباط صمیمی فراهم میسازد. اما، از جمله آدابی که باید به هنگام بهره مندی از این مهارت به کار برد، اینکه: مؤمن هنگام مصافحه (با برادر دینی خود) باید زودتر دستش را به طرف برادر دینی خود دراز کند و بعد از انجام مصافحه دست خود را از دست مؤمن بیرون نکشد بلکه به آرامی و دیرتر از طرف مقابل دستش را جدا کند. همچنین هنگام مصافحه مستحب است با نظر رحمت، محبت و عطوفت به چهره برادر دینی خود بنگرد. (ر.ک. ذوفقاری، شهاب الدین، آداب و سنن اسلامی) و پس از جدا شدن برای یکدیگر استغفار کنند. (ر.ک. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۱۶، ح۲۱) در اندازه و حد تجدید مصافحه نیز گفته شده: «به اندازه چرخیدن بر تنه درخت خرما» (همان منبع، ح۱۸) یعنی نزدیک به یک متر، اگر مؤمنان از هم دور شدند در ملاقات دوباره باید با هم مصافحه کنند.
۳-۱ خوشرویی:
مهارت دیگر، که از بهترین و زود بازدهترین فنون در ایجاد ارتباط محسوب میشود. خوشرویی است، به طوری که، هنگامی که کسی با روی خوش با دیگران ملاقات کند، با این عمل به او میفهماند که به وی اعتماد دارد، علاوه بر این چهره باز و متبسم او، به طور معجزه آوری قفل دلها را گشوده و موجب جذب افراد و پیوند دوستی با آنها میشود تا جایی که آنها بدون هیچ هراسی، به خود جرأت میدهند، باب آشنایی را باز کنند و سفره دلشان را پیشاپیش بگسترانند. (ر.ک. محدثی، جواد، اخلاق معاشرت) خوشرویی و اخلاق نیکو از صفات بارز نبی اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) است که خداوند از آن به خلق عظیم یاد کرده است، آنجا که میفرماید: «وَأنَّکَ لَعَلَی خُلقٍ عَظیم». (سوره قلم، آیه۴) که اگر این خلق نیکو و گشاده رویی حضرت نبود، همه از اطراف ایشان پراکنده میشدند و اهداف رسالت محقق نمیشد.
امام صادق (علیه السلام) فرموده است: (خود را برای خوش رفتاری با هم نشین خود آماده کن و خلق و خویت را نیکو گردان) (حرعاملی، محمد، وسایل الشیعه، ج۴، ص۴۵، ح۲) وقتی که افراد با روی خوش و لبخند به استقبال دیگران میروند، جوانههای عشق و محبت را در دل آنها به ودیعه نهاده و موجبات یک ارتباط صمیمی را فراهم میکنند.
۴-۱ تواضع:
«تواضع، که همان فروتنی و فرونهادن هر نوع برتری بینی و برتری جویی است که در قرآن کریم، در بیشتر موارد با واژه خفض جناح آمده است» (فولادگر، محمد، سیمای اخلاق در آیینه قرآن و حدیث، دانشگاه صنعتی اصفهان، ۱۳۷۶، ص۱۳۷) از جمله آنجا که خداوند بر پیامبر مهربانیها خطاب میفرماید: وَاخْفِضْ جَنَاحَکَ لِمَنِ اتَّبَعَکَ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ
». (سوره شعراء، آیه۲۱۵) بال مهربانی خود را برای کسانی از مؤمنان که از تو پیروی میکنند بگستران
همچنین در سور اسراء آیه ۲۴، که در اینجا به فرزندان سفارش شده تا نسبت به پدر و مادر خود فروتن باشند: «وَاخْفِضْ لَهُمَا جَنَاحَ الذُّلِّ مِنَ الرَّحْمَهِ». برای پدر و مادر بال تواضع را از روی مهربانی بگستران.
حضرت علی (علیه السلام) نیز در توصیه به مالک اشتر فرموده است: «َاخْفِضْ لِلرَّعِیَّهِ جَنَاحَکَ، وَابْسِطْ لَهُمْ وَجْهَکَ وَأَلِنْ لَهُمْ جَانِبَکَ. پروبالت را برابر رعیت بگستران و با مردم گشاده روی و فروتن باش.» (نهج البلاغه، نامه ۴۶)
و در روایتی از امام صادق (علیه السلام) است که: «به راستی در آسمان دو فرشتهاند که بر بنده گماشتهاند. هر که برای خدا تواضع کند او را بالا برند و هر که تکبر کند او را پست کنند.» (کلینی، محمد، اصول کافی، ج۴، ص۳۶۶، ح۲) انسان متواضع، هر چند فردی بزرگ است و ممکن است از مقامی بالا برخوردار باشد. اما با فروتنی و «تعظیم و اکرام دیگران» (نراقی، احمد، معراج السعاده، ص۲۹۶) با تسخیر دل همگان محبت آنان را جلب میکند و زمینه تحقق یک ارتباط صمیمی و دوستانه را فراهم میسازد. تا جائی که بیشترین دوستان از آن انسانهای فروتن است. حضرت علی (علیه السلام) میفرماید: مَنْ لَانَ عُودُهُ کَثُفَتْ أَغْصَانُهُ» (نهج البلاغه، ح۲۱۴) کسی که درخت شخصیت او نرم و بیعیب باشد، شاخ و برگش فراوان است.»
اما رمز موفقیت انسانهای متواضع در ایجاد برقراری ارتباط با دیگران، به کارگیری مهارتهایی است که افراد متکبر از آنها محرومند، از جمله این مهارتها اینکه، در سلام کردن بر دیگران پیش دستی میکنند. در روایت است که از تواضع، اینکه « سلام کنی به هر که برخوری» (مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۱۶، ح۵) دیگر اینکه در مقابل رفتارها و خصایص نیکوی خود، از اطرافیان توقع ستایش ندارند. امام صادق (علیه السلام) در این زمینه فرموده است: «از نشانههای تواضع است که… دوست نداشته باشی به خاطر تقوایی که داری ستایش شوی». (حرعاملی، محمد، وسایل الشیعه، ج۸، ص۴۸۹، ح۴) همچنین اگر به مجلسی وارد شوند، هر کجا خالی باشد یعنی در مجلس، همان جا مینشیند و از نشستن در آنجا ناراحت نمیشوند. امام صادق (علیه السلام) در این باره فرموده است: «از نشانههای تواضع این است که انسان در جایی پایینتر از شأن خود بنشیند».(حرعاملی، محمد، وسایل الشیعه، ج۸، ص۴۸۹، ح۳) اهل تواضع، از جدال و بحث بیهوده و تکراری هم پرهیز میکنند. چنانکه امام صادق (علیه السلام) میفرماید: «از نشانههای تواضع است که مجادله و بگو و مگو را رها کنی (اگرچه) حق با تو باشد».(همان منبع، ح۴۹)
آنها از هم صحبتی و مجالست با فقرا و طبقات پایین جامعه ناراحت نمیشوند. طبق سیره پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) « که همواره بر خاک مینشستند و بر زمین غذا میخوردند و دعوت بردگان را اجابت مینمودند». (طبرسی، فضل بن حسن، مکارم الاخلاق، ص۴۶) در بیان نمونهای از آن آمده است که «مردی آبله برآورده بود و آبله او چرک برداشته و پوست آن رفته بود و بر حضرت پیغمبر (صلوات الله علیه و آله وسلم) داخل شد در وقتی که آن حضرت به چیز خوردن مشغول بودند، آن شخص پهلوی هر که نشست از پیش او برخاست، حضرت او را پهلوی خود نشاند و با او چیزی خورد». (نراقی، احمد، معراج السعاده، ص۲۹۵)
از دیگر مهارتها در رفتار متواضعان، آرامش و وقار به هنگام راه رفتن است. (ر.ک. وطن دوست، رضا، فرهنگ روابط اجتماعی) خداوند متعال در بیان یکی از ویژگیهای شایسته عبادالرحمن به همین موضوع اشاره میفرماید که آنها با خاکساری و تواضع راه میروند. وَعِبَادُ الرَّحْمَنِ الَّذِینَ یَمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْنًا.» (سوره فرقان، آیه۶۳)( عبادالرحمن کسانی هستند که در روی زمین فروتنانه راه میروند). به دلیل بهره گیری از چنین مهارتها و رفتارهای پسندیده است که افراد در کنار انسانهای فروتن احساس آرامش میکنند و از ایجاد رابطه با آنها استقبال میکنند، در حالی که از افراد متکبر و از خود راضی گریزانند و هیچ تمایلی به ایجاد دوستی با آنها ندارند، چرا که عمل انسانهای مغرور نقطه متقابل متواضعان است به طوری که همیشه منتظرند تا دیگران به آنها سلام کنند، در مقابل هر رفتاری از دیگران انتظار تشکر و تمجید دارند، اگر بر مجلسی وارد شوند بالاترین و بهترین مکان را برای نشستن برمیگزینند، اگر بینوایی آنها را دعوت کرد، او را اجابت نمیکنند و از هم صحبتی با وی اعراض مینمایند، هنگام راه رفتن، با همهی غرور پابر زمین میکوبند گویی که قدرت بر شکافتن زمین دارند، خداوند متعال در منع آنها میفرماید: «ولا تمش فی الارض مَرَحاً.» (سوره فرقان، آیه ۱۸) در زمین به تکبر راه نروید». افراد متکبر، از سوی جامعه مورد پذیرش نیستند چرا که به دلیل حفظ موقعیت کذایی خود، همیشه از بقیه انتظار دارند تا پیش قدم شده و با آنها رابطه برقرار کنند در حالی که کسی میل به دوستی با آنها ندارد. بنابراین انسانها برای ایجاد ارتباط باید با به کارگیری مهارت تواضع خود را در سطح همنوعان خویش بینند و از هرگونه غرور و تکبر بیجا خودداری کنند.
۵-۱ گوش دادن:
شنوایی، از جمله نعمات بزرگی است که خداوند به انسانها ارزانی داشته است که در ایجاد ارتباطات انسانی سهم بسزایی دارد، چرا که همه مردم دوست دارند سکوت را شکسته، صحبت کنند. آنها مایلند احساسات و افکارشان را به دیگران منتقل سازند و به طور کلی به کسی نیاز دارند که حرفهای آنان را خوب بشنود. اگر کسی احساس کند شنونده خوبی برای حرفهای خود یافته است حتماً با او رابطه برقرار میکند و دوست میشود. بنابراین بر ما لازم است با مهارت گوش دادن آشنا باشیم تا بتوانیم دوستان خوبی باشیم. اما آدابی که در این زمینه باید رعایت شود: لازم است، با همه حواس به سخنان طرف مقابل توجه شود. یعنی استماع به جای سماع صورت گیرد حضرت علی (علیه السلام) در بیان صفات متقین میفرماید: «اَصفَوا الیها مَسامِع قُلُوبهم». گوش دل به آنها (آیات) میسپارند. (با گوشهای دلهایشان به آن (آیات الهی) گوش میدهند)، (نهج البلاغه، خطبه ۱۹۳) در حین گوش دادن، به اطراف توجه نکنند، به هیچ وجه سخن او را قطع نکند که این نیز نشانه کم ظرفیتی و بی ادبی است، چنانچه با بخشی از صحبتهای او مخالف است یا نظری به ذهنش میرسد تا پایان سخنانش صبر کند، اگر خبر یا حکایتی تعریف میکند که قبلاً شنیده شده است باید با چنان علاقه گوش دهد که تصور شود نمیداند و از زبان او اولین بار است میشنود، نه اینکه با بی اعتنایی به او بفهماند آن را شنیده و مطلع است، (ر.ک. محدثی، جواد، اخلاق معاشرت) اگر گوینده از نظر سنی یا تحصیلات کمتر بود، با دیده حقارت به او نگاه نکنند تا او گمان کند که نیازی به شنیدن و گوش دادن ندارد. برعکس «با او طوری رفتار کند که گویا مهمترین انسان در جهان است» (ماکسول، جان، مدیریت ارتباطات، ترجمه امیر پویا سیفزاده، تهران، فرا، ۱۳۸۵، ج۱، ص۶۲) گفتههای گوینده را با رفتارهای غیر کلامی مثل تکان دادن سر، لبخند و… تأیید کند چرا که هر شخصی به دنبال صحبت کردن در پی آن است که تأثیر سخنان خود را در مخاطب احساس کند، اگر مشاهده نمود موجب دلگرمی او میشود که سخنان او را فهمیده و برای او ارج و احترام قائل است.
در اوصاف پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) نیز آمده است: «ایشان سخن همنشین خود را قطع نمیکرد و با او طوری رفتار میکرد که او تصور مینمود هیچ کس نزد رسول خدا از وی گرامیتر نیست» (محمدخاتم پیامبران، ص۳۹۲) «اگر کسی شروع به تکلم میکرد کاملاً ساکت میشدند گوش فرا میدادند تا حرفش به پایان برسد».(طبرسی، فضل بن حسن، مکارم الاخلاق، ج۱، ص۴۴) حضرت این رفتار پسندیده را به پیروان خود توصیه میفرمودند: «اینکه مروت و جوانمردی است که انسان به هنگامی که دوستش با او سخن میگوید به گفتارش گوش دهد» (ر.ک. الحیدری، محمد، روش دوست یابی)
۶-۱ نیکویی در گفتار:
از مهمترین مهارتها در ایجاد ارتباط، نیکویی و شیوایی در کلام است. خداوند متعال به انسانها سفارش فرموده است: «و قولوا للناس حسناً» با مردم به نیکی سخن بگویید. امام باقر (علیه السلام) در تفسیر این آیه فرموده است: « چیزی را بگویید که بهترین سخنی باشد که شما دوست میداری به شما بگویند، چون خدای عز وجل دشنام و لعنت و طعن بر مؤمنان را دشمن میدارد و کسی که مرتکب این جرائم شود، فاحش و مفحش باشد و دوست ندارد، در مقابل اشخاص با حیا و حلیم و عفیف و آنهایی را که میخواهند عفیف شوند دوست میدارد». (طباطبایی، محمدحسین، المیزان، ج۱، ص۲۳۰۹)
طبق این روایت لازم است افراد سخنی بگویند که در چارچوب موازین عقلی و ارزشهای دینی و آداب و سنن مثبت اجتماعی قرار گیرد و شنونده را به پذیرش وادارد، همچنین مورد رضایت پروردگار قرار گیرد، سخنی که شیوا و رسا باشد، سلامت و عفت کلام در آن حفظ شده باشد، استوار و سنجیده باشد، نرم و ملایم در عین حال قاطع باشد، (ر.ک. ایروانی، جواد، مهارت گفتگو، مشهد: دانشگاه علوم اسلامی رضوی، ۱۳۸۶) علاوه بر این لازم است افراد در کلام خود، از واژههای زیبا و تأثیر گذار استفاده کنند، کلمات را مثبت و دقیق انتخاب نمایند، جملات نیرومند به کار (ر.ک. کول، کریس، مهارتهای ارتباطی، ترجمه محمدرضاآلیس، تهران، هامون، ۱۳۸۷) با لحنی آرام و متین صحبت کنند، در بین سخنان تبسم و گشادهرویی را حفظ کنند، برای تنوع در گفتار گاهی میزان صدای خود را تغییر دهند، در بین کلام از مهارت شوخ طبعی بهره برند و شمرده و واضح سخن گویند. (کاندریل بنی بو، جو، ۱۰۱ راه بهبود آنی مهارتهای ارتباطی، ترجمه الهام آرام نیا و شمس الدین حسینی، تهران، نسل نو اندیش، ۱۳۸۸، ص۲۴) به کارگیری مهارت در گفتار، سبب میشود انسان در بین دیگران محبوب شود و در برقراری ارتباط با آنها موفق گردد.
۷-۱ هدیه دادن:
وقتی انسان به کسی هدیه میدهد، بذر عشق و محبت را در دل ودیعه مینهد و موجب میشود تا بین آنها رابطهای صمیمی شکل گیرد و اگر کینه و کدورتی هم بوده برطرف شود. از این رو روایات به هدیه دادن سفارش شده است. امام صادق علیه السلام فرموده است: «تَهادُوا تَحَابوا فَإنَّ الهَدیهَ تَذهبُ بِالضَغائِن». (مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۷۵، ص۴۵، ح۱) (هدیه دهید و محبت آورید پس همانا هدیه کینهها را از بین میبرد).
لازم نیست هدیه حتماً مادی باشد بلکه هدایای معنوی نیز میتواند موجب پیوند قلوب و ایجاد رابطه شود. از جمله سخنی حکمت آمیز که هدایت طرف مقابل را به دنبال دارد، کمک به او در حل مسائل علمی، رفع مشکلات و نیازمندیهای او حضرت رسول (صلی الله علیه و آله و سلم) فرموده است: «نِعمَ الشَیء الهَدِیهَه مِفتاحُ الحَوایج» (همان منبع، ح۳) چه خوب است هدیهای که گشاینده مشکلات باشد. دیگر اینکه، هدیه دادن نباید موجبات زحمت طرفین را فراهم کند، که در اینصورت نه تنها محبتی ایجاد نمیکند بلکه نوعی دلسردی و کینه به دنبال خواهد داشت. پیامبرخدا (صلی الله علیه و آله و سلم) میفرماید: از جمله گرامیدشت انسان نسبت به برادر مسلمانش آن است که هدیه او را بپذیرد و آنچه را برایش میسر است به او هدیه کند و به خاطر او خود را به زحمت نیندازد. «مِن تَکرَمَهِ الرَّجلِ لأخَیهِ المُسلم أن یقبل تُحفَتَه أو یتَّحَفه مِمَا عِندَه وَلا یتَکلف شَیئاً» (مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ح۶۹)
۸-۱ پر احساس و با طراوت بودن:
از دیگر مهارتها که در ایجاد پیوند با افراد مؤثر است، پر احساس و با طراوت بودن است. امروزه به دلایل مختلف، بسیاری از افراد روح نشاط و شادابی را در خود میراندهاند و به نوعی سردی و بی عاطفه بودن دچار شدهاند، که این وضعیت مخل برقراری ارتباط است، چرا که انسانها روح و نشاط را دوست دارند نه مرگ و بی روحی را. به همین دلیل انگشت اشاره و توجه همه افراد، به سمت انسانهای شاداب و با احساس است] آنها که همنشینی و ایجاد رابطه با ایشان انرژی و طراوت را به جان انسانها منتقل میکند و زندگی را برایشان زیبا و دوست داشتنی میگرداند. بنابراین لازم است همه افراد از این مهارت بهره مند باشند، اگر هم به هر دلیلی شادابی خود را از دست دادهاند، با انجام حرکات ورزشی و حضور فعال در گردهماییها نشاط و طراوت را در خود ایجاد کنند تا مورد پذیرش جامعه قرار گیرند و در برقراری ارتباطی صحیح و سازنده دست یابند. (ر.ک. رفعت، محمود، آئین و آداب معاشرت، تهران، کتاب آفرین، ۱۳۶۶)
۹-۱ هوشاری:
از دیگر فنون ارتباط، گوش به زنگ بودن و هوشیاری است. مشاهدات نشان میدهد افرادی بیشتر مورد علاقه و احترام اجتماع هستند که از لحاظ مغزی همیشه خود آگاه و هوشیارند، در حالی که افراد بیحال با قیافهای کدر و اندوهگین که راجع به هیچ موضوعی نمیتوانند اظهار عقیده کنند و هیچ ارادهای برای انجام هیچ کاری ندارند، از لیست دوستی افراد خارج شده، هیچ کس به ایجاد رابطه با آنها رغبتی نشان نمیدهد. اما کسانی که از همه امور و اتفاقات پیرامون خود و جامعه آگاهی دارند به محض صحبت با دیگران، مورد پذیرش قرار میگیرند و برای دوستی افراد انتخاب میشوند. بنابراین لازم است افراد با گسترش میزان مطالعات، حفظ شعر و عضویت در گروههای مختلف اجتماعی، هوشیاری خود را افزایش دهند تا در ایجاد رابطه با دیگران دوستی با آنها موفق شوند (ر.ک. همان کتاب)
۱۰-۱ همدلی:
یکی از مهمترین مهارتها، همدلی با دیگران است. که در تعریف آن گفته شده: یعنی درک و فهم احساسات، عواطف و موقعیت زندگی دیگران. (ر.ک.خنیفر، حسین، پورحسینی، مژده، مهارتهای زندگی، قم، مدیریت حوزههای علمیه، مرکز نشر هاجر، ۱۳۸۵، ص۱۲۸) در مهارت همدلی، انسانها تلاش میکنند خود را به جای طرف مقابل بگذارند و از نگاه او به وقایع و اتفاقات بنگرند و با ایجاد پیوند قلبی با وی، زمینه برقراری ارتباط را فراهم سازند. اما امروزه، استفاده از این مهارت به ویژه از سوی انسانهای شایسته کمتر به چشم میخورد، در حالی که همواره، اکثر افراد به دنبال کسی میگردند که آنها را درک کنند و براساس شرایط روحی و جسمی آنها با ایشان رفتار کنند، حال اگر به چنین فردی دست یابند با او رابطه برقرار میکنند، که علت بسیاری از سوءاستفادهها (به ویژه از قشر جوان) که امروزه شاهد آن هستیم، همین امر است. در حالی که لازم است انسانهای مطمئن و سالم جامعه، به خصوص خانوادهها مهارت همدلی را در خود تقویت کنند و با ایجاد رابطهای صمیمی و مناسب، از بروز اختلافات، انحرافات و سردی روابط جلوگیری کنند.
۲- مهارت حفظ ارتباط:
در روابط انسانی، حفظ ارتباط از ایجاد آن مهمتر است، چرا که رابطه انسانها همچون سرمایههای گرانبها و بی نظیری است که اگر از دست رفت، جبران آن متحمل وقت و هزینه بسیار است، علاوه بر این نشانه ناتوانی انسان است. حضرت علی (علیه السلام) فرموده است: «أَعْجَزُ النَّاسِ مَنْ عَجَزَ عَنِ اکْتِسَابِ الْإِخْوَانِ وَ أَعْجَزُ مِنْهُ مَنْ ضَیَّعَ مَنْ ظَفِرَ بِهِ مِنْهُم» (نهج البلاغه، حکت ۱۲) ناتوانترین مردم کسی است که در دوستیابی ناتوان است و از او ناتوانتر آن که دوستان خود را از دست بدهد.
با توجه به این نکته لازم است افراد با تکنیکها و مهارتهای حفظ ارتباط آشنا باشند تا بتواند با افزایش توانایی خود از این سرمایه به خوبی نگهداری کنند. در این بخش به برخی از این مهارتها اشاره خواهد شد.
۲-۱ صداقت:
از جمله مهارتها که به شکل نامحسوس اما بسیار مؤثر، در حفظ روابط بین انسانها نقش دارد، راستگویی است. صراحت در گفتار و رفتار، قابل دیدن یا شنیدن نیست، بلکه دو طرف درگیر ارتباط، آن را حس میکنند؛ به طوری که اگر یک طرف رابطه، در بیان و هدف منظور خود صداقت نداشته باشند، طرف مقابل را دچار تردید و اشتباه میکند و به روابط آنها آسیب وارد میکند، به همین دلیل در دین اسلام به صداقت توصیه شده است؛ خداوند متعال در سوره مبارکه توبه آیه ۱۹ فرموده است:«اتَّقُواْ اللّهَ وَکُونُواْ مَعَ الصَّادِقِینَ
» تقوای الهی پیشه کنید و با راستگویان باشید.
امام صادق (علیه السلام) نیز فرموده است: «کوُنوا دُعاهُ لِلناسِ بِالخیرِ بِغَیرِ ألسنَتِکُم لِیرَوا مِنکُم الأجتهاد وَ الصِّدقَ وَ الوَرَع» (کلینی، محمد، اصول کافی، ج۴، ص۳۲، ح۱۰) مبلغ مردم باشید به کار خیر نه تنها با زبان خود تا از شما کوشش و راستی و ورع بنگرد. نقطه مقابل صداقت، دروغ و تزویر است. دروغ موجب میشود که افراد اعتماد به همدیگر را از دست بدهند و از برقراری رابطه با یکدیگر دچار هراس شوند، که این خود سردی روابط را در پی خواهد داشت، اما صداقت و راستی، فضای ارتباطی انسانها را به محیطی امن و قابل اعتماد تبدیل میکند، به طوری که افراد با آرامش کامل با یکدیگر ارتباط برقرار میکنند و در جهت حفظ روابط خویش تلاش مینمایند.
۲-۲ اظهار محبت:
از دیگر آداب، آگاه نمودن دوستان از محبت خود نسبت به ایشان با گفتار و عمل است. حضرت صادق علیه السلام در این باره فرموده اند:«أذا أحبَبتَ رَجُلاً فَأخبِره» (حرعاملی، محمد، وسائل الشیعه، ج۸، ص۴۶۶، ح۴) (زمانی که کسی را دوست داری به او بگو). وقتی که انسان با رفتار و گفتار خود، دوست و همراه خویش را از علاقهای که نسبت به او دارد، آگاه سازد، عشق و محبتی را از دل خود به قلب او منتقل میکند که این امر، دوستی بین آنها را پایدار ساخته و روابطشان را استوارتر میگرداند.
۳-۲ رعایت انصاف و عدالت:
از مهمترین مهارتها در حفظ روابط انسانی، رعایت انصاف از سوی طرفین است. انصاف یعنی انسان هر چه برای خود میخواهد برای دیگران هم همان را خواهد. حضرت علی (علیه السلام) در توصیه به فرزند بزرگوارشان امام حسن مجتبی فرموده است: «ای پسرم! نفس خود را میزان میان خود و دیگران قرار ده، پس آنچه را که برای خود دوست داری، برای دیگران نیز دوست بدار و آنچه را برای خود نمیپسندی برای دیگران مپسند. ستم روا مدار، آنگونه که دوست نداری به تو ستم شود، نیکوکار باش آنگونه که دوست داری به تو نیکی کنند و آنچه را برای دیگران زشت میداری برای خود نیز زشت شمار و چیزی را برای مردم رضایت ده که برای خود میپسندی، آنچه نمیدانی مگو». (نهج البلاغه نامه ۳۱۹)
ثمره انصاف و عدالت، چیزی جز اعتماد و محبت نیست. چرا که وقتی افراد در معاشرت با انسان، به چنان اعتماد و باور قلبی برسند، که از وی شر و ضرری به ایشان نخواهد رسید، (زیرا او هر آنچه برای خود میخواهد، برای دیگران همان خواهد) مطمئن میشوند و با فکری آسوده به ارتباط خود ادامه میدهند، اما اگر متوجه شوند که آن شخص تنها به فکر سود و منفعت خود است و از هر چیز بهترین آن را فقط برای خود میخواهد، نسبت به او بی اعتماد میشوند تا جایی که حاضر نیستند به رابطه خود با وی ادامه دهند، بلکه درصددند تا به نحوی معاشرتشان را با آن قطع کنند و از آسیب وی در امان باشند. به همین دلیل لازم است، انسانها در هر شرایطی با رعایت انصاف و عدالت، از حقوق دوستان خود پاسداری کنند تا ارتباطشان حفظ شود و به نابودی کشیده نشود.
۲-۴ دیدار و ملاقات:
از جمله مهارتهای مؤثر در حفظ ارتباطات انسانی، دیدار و ملاقات کسانی است که آنها را میشناسند. لازم است افراد با دیدار از دوستان از حال ایشان آگاه شوند و آنها را به باد فراموشی نسپارند. حضرت صادق (علیه السلام) میفرماید: «تَزَاوَروُا وَ تَلاقُوا وَتَذاکرُوا وَ أحیُوا أمرَنا» (مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۷۴، ص۳۵۲، ح۲۰)
یکدیگر را زیارت کنید و ملاقات نمایید و همدیگر را یاد کنید و امر ما را احیا نمایید. همه افراد میتوانند در یک دیدار ساده و بی تکلف، بهترین و خوشترین ساعات زندگی خود را در کنار دوستان یا همسفران قدیمی خویش سپری کنند و از آثار و فواید آن بهره مند شوند. از جمله اینکه، با یکدیگر درد دل کنند، از مشورت و نصیحت دوستان استفاده برند، به مشکلات مادی یکدیگر رسیدگی کنند، به حل مسائل علمی همدیگر بپردازند، کینهها را برطرف نمایند و بسیاری فواید دیگر که در این گردهماییها شامل حال افراد میشود. حضرت علی (علیه السلام) فرموده است «لقاءُّ الإخوانِ مَغنَمٌ جَسیمٌ وَ أن قلُّوا» (کلینی، محمد، اصول کافی، ج۴، ص۵۳۰، ح۱۶) برخورد برادران بهره بزرگی است اگر اندک باشند.
۵-۲ نیکی در برابر بدی:
از بزرگترین موهبتهای الهی و عالیترین ملکات انسانی، صفت برجسته نیکی در برابر بدی است. این صفت والا از مهمترین ارکان دوستی و برادری و مؤثرترین عامل در ایجاد انس و تداوم روابط به شمار میرود (ر.ک. الحیدری، محمد، روش دوست یابی) که در آیات قرآن کریم به آن سفارش شده است. خداوند متعال میفرماید:« ادْفَعْ بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ فَإِذَا الَّذِی بَیْنَکَ وَبَیْنَهُ عَدَاوَهٌ کَأَنَّهُ وَلِیٌّ حَمِیمٌ» (سورهی فصلت، آیه ۳۴) بدی را با نیکی دفع کن تا دشمنان سرسخت همچون دوستان گرم و صمیمی شوند طبق این آیه شریفه، راه از بین بردن دشمنیها، نیکی در برابر بدی دیگران است. اما برخی افراد سعی میکنند که بدی دیگران را با بدی پاسخ گویند به گمان اینکه با این عمل، آنها را تأدیب نموده و از کرده خود پشیمان میسازند، در حالی که سخت در اشتباهند چرا که با مقابله به مثل نه تنها بدی از بین نمیرود بلکه دشمنیها بیشتر شده و روابط بین آنها سردتر و تیرهتر میگردد. ولی کسانی که در مقابل رفتار ناپسند دیگران، نیکی و احسان میکنند، موجب شرمندگی آنها میشوند، چرا که اینگونه افراد انتظار دارند در مقابل عمل ناشایست خود بدی ببینند اما وقتی با خوبی مواجه میشوند خجلت زده میگردند و تلاش میکنند تا بدی خود را جبران کنند. از این رو کینهها را فراموش کرده و محبت و صمیمیت را جایگزین آن میسازند که نتیجه این رفتار به جای قطع رابطه، استحکام و تداوم روابط است.
ائمه (علیهم السلام) نیز در معاشرت با مردم بسیار از این مهارت بهره میگرفتند. از جمله زمانی است که مردم شامی با امام حسن مجتبی (علیه السلام) روبه رو شد و به دلیل تبلیغات سوء دشمن، امام خوبیها را مورد ناسزا و دشنام قرار داد. اما حضرت در پاسخ به سخنان ناشایست او وی را مورد عطوفت و مهربانی خود قرار دادند و در صدد تأمین نیازهای او برآمدند که همین امر موجب پشیمانی مرد شامی شد، تا جایی که به امام عرض کرد؛ تا لحظاتی پیش از دشمنان تو بودم اما اکنون محبوبترین فرد نزد من هستی. حال با اندکی تأمل در این داستان در مییابیم که اگر امام حسن (علیه السلام) در پاسخ به سخنان توهین آمیز مرد شامی، او را مورد سرزنش قرار میدادند و از وی روی میگرداندند، نه تنها آن مرد از کرده خود پشیمان نمیشد بلکه با رضایت از رفتار ناپسند خود از امام جدا میشد و بیش از پیش به دشمنی خود ادامه میداد، اما عمل شایسته و پسندیده امام باعث شد تا او شرمنده شود و از دوستان آن حضرت گردد. برهمین اساس بر همه مسلمانان است که با پیروی از سیره اهل بیت (علیهم السلام) با نیکی کردن، از بدی دیگران بگذرند و رابطه خود را با آنها حفظ کنند.
۶-۲ تغافل:
تغافل که به معنای نادیده انگاری و چشم پوشی از خطای دیگران است، لازمه حفظ روابط به شمار میرود. چرا که انسانها گاهی اوقات، گفتار و کرداری را مرتکب میشوند که زیبنده یک انسان کامل نیست. بنابراین لازم است اطرافیان، با به کارگیری مهارت تغافل، از کنار این خطاها بگذرند و خود را درگیر مسائل بی ارزش نکنند. همچون عبادالرحمن که وقتی با گفتار و کردار لَغوی روبهرو میشوند با کرامت از آن میگذرند و ارزشمندی خود را حفظ میکنند. «وَإِذَا مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا کِرَامًا
» (فرقان، آیه ۷۲) یا آن هنگام که از سوی جاهلان مورد خطاب واقع میشوند، به جای مقابله به مثل با سلام و بزرگواری از کنارشان عبور میکنند و منزلت اجتماعی خود را نگه میدارند. قرآن میفرماید: «وَعِبَادُ الرَّحْمَنِ… إِذَا خَاطَبَهُمُ الْجَاهِلُونَ قَالُوا سَلَامًا
» (همان سوره، آیه ۶۳)
بنابراین، انسانها در معاشرتهای اجتماعی، باید در مقابل گفتار و رفتار بیهوده دیگران از مهارت نادیده انگاری بهره برند به طوری که با همه دقت و هوشیاری طوری وانمود کنند که گویی آن رفتار را ندیده یا آن سخن را نشنیده اند، تا بتوانند به رابطه خود با آنها ادامه دهند و آنرا حفظ نمایند. (ر.ک. رشیدپور، مجید، پرورشهای اخلاقی و روشهای تربیتی، تهران: انجمن اولیا و مربیان، ۱۳۸۶)
۷-۲ رازداری:
انسان در ارتباط خود با دیگران اعم از دوستان، همسایگان، همسفران و… از برخی اسرار و عیوب آنها آگاه میشود، او باید امین باشد و از فاش کردن آنچه دیده یا شنیده خودداری کند. حضرت علی (علیه السلام) میفرماید: «مبادا از آن اشخاص باشید که پردهدر و فاش کننده رازها هستند» (نراقی، احمد، معراج السعاده، ص۵۲۷) هم چنین در جایی دیگر فرموده است: «خیر دنیا و آخرت در نهان داشتن راز و یار شدن با نیکانست و همه بدیها در فاش کردن راز و دوستی با بدانست». (مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۱۶، ح۱۴) رازداری، موجب جلب اعتماد انسانها نسبت به یکدیگر میشود، که این اعتماد، قلوب افراد را به هم نزدیک میسازد و محبت بین آنها بیشتر میشود و همین امر سبب میشود تا روابطشان حفظ شده و روزبه روز مستحکمتر گردد.
۸-۲ تشکر و ستایش در برابر کار نیک:
از دیگر فنون حفظ ارتباط، سپاسگزاری و قدردانی از زحمات و خوبیهای دیگران است. به طوری که اگر از کسی نیکی دید یا کمکی به او ارزانی داشت، ادب نموده از او تشکر کند و درصدد جبران آن احسان تلاش کند و با این کار موجب فزونی محبت و صمیمیت گردد. خداوند متعال در این باره میفرماید: «وَإِذَا حُیِّیْتُم بِتَحِیَّهٍ فَحَیُّواْ بِأَحْسَنَ مِنْهَا أَوْ رُدُّوهَا إِنَّ اللّهَ کَانَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ حَسِیبًا
» (سوره نساء، آیه۸۶) (و زمانی که به شما تحیتی گفته شد پاسخ آن را با بهتر از آن دهید یا (حداقل) با همانند آن پاسخ گویید که خداوند حساب همه چیز را دارد.). طبق این آیه، افراد نباید از کنار نیکی دیگران بی توجه بگذرند بلکه یا بهتر از آن یا همانند آن را پاسخ دهند. متأسفانه برخی افراد، کار نیک دیگران را وظیفه و خدمت به خود میدانند، به همین دلیل، حتی از تشکر زبانی دریغ میورزند و با این رفتار ناپسند موجب سردی روابط میشوند. در حالی که باید متوجه باشند، کمک دیگران تنها از سرلطف و بزرگواری است، نه از باب انجام وظیفه، پس باید با بهره گیری از این مهارت، پاسخ نیکی دیگران را بدهند و حتی اگر نمیتوانند جبران خوبی او را کنند، حداقل از او تشکر کرده و در حقش دعا کنند و با این عمل رابطه بین خود و آنها را حفظ نمایند.
۹-۲ وفای به عهد:
یکی از مهمترین عوامل در تداوم روابط انسانها، پایبندی به پیمانهاست. خداوند متعال در اهمیت وفای به عهد فرموده است: «یا أیها الذین ءامنوا أوفوا بالعقود» ای مؤمنان به عهد و پیمانها وفا کنید که شما در برابر عهدهایی که میبندید، مسئولید.«أنَّ العَهدَ کانَ مسئوُلاً) در روایات نیز به وفای به عهد، تأکید فراوان شده است، تا جایی که آن را شرط دینداری معرفی کردهاند. حضرت رسول (صلی الله علیه و آله و سلم) فرموده است:» لا دین لِمَن لَا عَهدَ له». ( مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۷۵، ص۹۶، ح۲۰) دین ندارد کسی که وفای به عهد ندارد. مهارت وفای به عهد، اعتماد انسانها را نسبت به یکدیگر جلب میکند و آرامش و امنیت را در روابط اجتماعی حکمفرما میسازد و موجب میشود تا فضای ارتباطی حفظ شده، تداوم یابد؛ در حالی که بدقولی و نقض پیمان، جامعه را دچار هرج و مرج میسازد (ر.ک. وطن دوست، رضا، فرهنگ روابط اجتماعی) و پایههای اعتماد و امنیت را سست میکند و روابط انسانها را متزلزل میگرداند. بنابراین لازم است افراد به پیمانهای خود حتی با غیر مسلمانان وفادار باشند تا به این وسیله به ارتباطی دوستانه و استوار دست یابند.
۱۰-۲ رفق و مدارا
از دیگر مهارتها، که ادامه زندگی را برای انسانها ممکن میسازد، رفق و مدارا است. «رفق در لغت ضد خشونت و به معنای نرمی است»، (مصطفوی، جواد، التحقیق فی کلمات القرآن، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ۱۳۶۸، ج۴، ص۱۸۵۹) مدارا نیز نزدیک به رفق و به معنای حسن معاشرت با مردم و تحمل اذیت آنهاست. با توجه به معنای دو واژه تفاوتی بین این دو کلمه وجود دارد و آن اینکه در مدارا علاوه بر نرمی و ملایمت، تحمل آزار دیگران نیز هست که در رفق نیست. به همین دلیل مدارا نسبت به رفق از اهمیت ویژهای برخوردار است تا جایی که از آن به نصف ایمان تعبیر شده است. حضرت رسول (صلی الله علیه و آله و سلم) فرموده است:«المُداراهُ نِصفُ الایمان». و در روایتی دیگر فرمودهاند: پروردگارم مرا به مدارا با مردم امر کرده هم چنان که به اداء واجبات امر فرموده است. (ر.ک. نراقی، احمد، معراج السعاده) بنابراین بر همه افراد لازم است، در معاشرتهای اجتماعی با بهره گیری از این مهارت در مقابل بداخلاقیها و آزار دیگران به ویژه همسایگان تحمل داشته باشند، چراکه در غیر اینصورت اختلاف و درگیری سطح جامعه را فرا خواهد گرفت به طوری که زندگی برای همه تلخ و غیرممکن شده، رابطهها سرد و خاموش میگردد، در حالی که رفق و مدارا سبب میشود تا انسانها در کمال امنیت و آرامش زندگی کنند و به رابطهای صمیمی با یکدیگر ادامه دهند.
۱۱-۲ تواضع:
از جمله مهارتها، که علاوه بر ایجاد رابطه، در حفظ ارتباط نیز سهم بسزایی دارد، صفت پسندیده تواضع است. کسانی که پس از ایجاد رابطه، در معاشرت و برخورد با دیگران تکبر میورزند و با یک مقایسه ظاهری، خود را از اطرافیان بالاتر و بهتر میدانند، ارتباطات خود را با خطر تزلزل و نابودی مواجه میسازند. اما افراد متواضع و فروتن که حتی با وجود موقعیتها و خصایص برتر نسبت به اطرافیان، از این مهارت پسندیده بهره میبرند و از هر نوع حس خود برتربینی در رابطه با دیگران میپرهیزند، به ارتباط خود تداوم بخشیده و روزبه روز آن را گرمتر و صمیمیتر میسازند. بنابراین لازم است، در هر موقعیتی خود را همسطح دوستان ببینند و با رفتاری متواضعانه به حفظ رابطه خود با دیگران کمک کند.
پینوشتها
۱. دانش آموخته کارشناسی ارشد، رشته نهج البلاغه، دانشگاه معارف قرآن و عترت (علیهم السلام) اصفهانمنابع تحقیق :
۱- قرآن کریم، ترجمه ناصر مکارم شیرازی.
۲- نهج البلاغه، ترجمه محمد دشتی.
۳- الحیدری، محمد، روش دوست یابی، ترجمه سید محمدصادق عارف، مشهد؛ آستان مقدس رضوی، بنیاد پژوهشهای اسلامی، ۱۳۷۸.
۴- ایروانی، جواد، مهارت گفتگو، مشهد؛ دانشگاه علوم اسلامی رضوی، ۱۳۸۶.
۵- جمعی از نویسندگان، محمدخاتم پیامبران، حسینیه ارشاد، ۱۳۴۷.
۶- حرعاملی، علی بن حسین، وسایل الشیعه، بیروت: مؤسسه اعلمی مطبوعات، ۱۱۰۴ ه. ق.
۷-خنیفر، حسین، پورحسینی، مژده، مهارتهای زندگی، قم، مدیریت حوزههای علمیه، مرکز نشر هاجر، ۱۳۸۵.
۸- ذوفقاری، شهاب الدین، آداب و سنن اسلامی، اصفهان، دار التعلیم القرآن الکریم، ۱۳۸۳.
۹- رشیدپور، مجید، پرورشهای اخلاقی و روشهای تربیتی، تهران: انجمن اولیاو مربیان، ۱۳۸۶.
۱۰- رفعت، محمود، آئین و آداب معاشرت، تهران؛ کتاب آفرین، ۱۳۶۶.
۱۱- طباطبایی، محمدحسین، تفسیر المیزان، دفتر نشر انتشارات اسلامی، ۱۳۸۶.
۱۲- طبرسی، حسن بن فضل، مکارم الاخلاق، قم، مؤسسه انصاریان، ۲۰۱۱ه. ق
۱۳- کلینی، اصول کافی، قم؛ اسوه، ۱۳۷۵
۱۴- فولادگر، محمد، سیمای اخلاق در آیینه قرآن و حدیث، دانشگاه صنعتی اصفهان، ۱۳۷۶
۱۵- کاندریل بنی بو، جو، ۱۰۱ راه بهبودآنی مهارتهای ارتباطی، ترجمه الهام آرام نیا و شمس الدین حسینی، تهران: نسل نواندیش، ۱۳۸۸
۱۶- کول، کریس، مهارتهای ارتباطی، ترجمه محمدرضا آل یس، تهران؛ هامون، ۱۳۸۷
۱۷- ماکسول، جان، مدیریت ارتباطات، ترجمه امیرپویا سیف زاده، تهران؛ فرا، ۱۳۸۵
۱۸- محدثی، جواد، اخلاق معاشرت، قم؛ دفتر تبلیغات اسلامی، ۱۳۸۵
۱۹- نراقی، احمد، معراج السعاده، قم؛ هجرت، ۱۳۷۸
۲۰- وطن دوست، رضا و…(گروه پژوهشی قرآن و حدیث)، فرهنگ روابط اجتماعی، مشهد؛ دانشگاه علوم اسلامی، ۱۳۸۸
۲۱- مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، تهران؛ المکتبه الاسلامیه، ۱۱۱۱ ه.ق
۲۲- مصطفوی، جواد، التحقیق فی کلمات القرآن، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ۱۳۶۸