انتقال ارزش های دینی و نهادینه کردن دینداری در کودکان
نقش ایمان و تقوا در سازندگی شخصیت بشری کتمان ناپذیر است، تا بدان جایی که امروزه بسیاری از تحقیقات نوین علم روانشناسی حتی در ممالک غربی، بر صحتوسقم آن مهر تائید زدهاند و از آن بهعنوان یکی از مؤلفههای بنیادین در پرورش شخصیت سالم یاد میکنند.
تحقیقات نشان میدهد که افراد دیندار، به هنگام مواجه با بحرانهای زندگی کمتر دچار استیصال و افسردگی میشوند و یا اینکه زوجین مذهبی و دیندار نسبت به زوجین غیرمذهبی، از میزان رضایت زناشویی بالاتری برخوردارند.[۱]
– تداوم والدین در مسائل دینی و عبادتها (نماز بهموقع، نماز باکیفیت، روزه، توجه به حلال و حرام، نگاه، سخن و…) عامل مؤثری در تثبیت آموزههای دینی در کودک است.
– از مهمترین حقوق فرزند بر والدین، تربیت صحیح او است. بر اساس آیات و روایات اسلامى، سرپرست خانواده، اعم از پدر و مادر نسبت به تربیت دینى فرزندان خود مسؤولیت سنگینى دارند.
– با اعتقاد به این ضربالمثل “آنچه امروز بکارید، فردا برداشت خواهید کرد”، آستینهایتان را بالا بزنید و از هماکنون دستبهکار شوید و در جهت تربیت دینی فرزندانتان که تضمینکننده سلامت روحی و رضایت زندگی آیندهشان است، گام بردارید.
– ایمان خود و همسرتان را قلبی کنید، به دیگر سخن گفتار و عملتان یکسان باشد. مثلاً، نگونید دروغ و تهمت از گناهان کبیره است و خود بیتوجه به آن، از صبح تا شب بدان مشغول شوید.
– ما معتقد هستیم که در رابطه با دیگر دورههای سنی قبول مذهب در کودکی، فراهمتر است از آن بابت که فطرت او سالمتر و دستنخوردهتر است و مطالب دینی و تربیت و آداب آن را بهتر میتواند به ذهن بسپارد. ازنظر ما مذهب برای افراد رنگ خدایی دارد و ریشه آن در اعماق وجود و روان و فطرت همه انسانهاست. جستجوها و کنکاشهای کودک درباره علل و مبادی جریانات و پدیدهها وسیلهای مؤثر برای طفل است که ذهن او را به کار اندازد و نشانهای است از آمادگی او برای پذیرش خدا؛ و مربی میتواند با استفاده از این زمینه قلب کودک را بافروغ ایمان روشنی بخشد. از حدود هفت سال دوم و بهویژه از حدود سنین ۱۰ کودک احساس میکند که خواستار سعادتی بینهایت است که نمیداند چیست و سعی دارد که با تردید و کنجکاوی آن را به دست آورد. او همچنین جهت اخذ و کسب معنویت و حمایت مذهب بیشتر به خدا روی میآورد و این خواستاری و ارضاء آن در تأمین آرامش روانی که ضرورت حیات اوست نقش فوقالعادهای دارد.
– برای القای آموزه های دینی از بهترین زمان و مناسبترین مکانها استفاده کنید بهترین زمان شادابی کودک است هنگام خستگی،خوابآلودگی و اضطراب کودک ارزشهای دینی را به او القا نکنید. القای ارزشها در این موقعیتها نهتنها تثبیت نمیشود بلکه ممکن است مقاومت روانی کودک را نیز در پی داشته باشد. نشانههای عدم آمادگی کودک را از آثار چهره، رفتار و بهانهگیریهایش میتوان فهمید باید از زمانی استفاده کرد که دل او آمادگی داشته باشد.
– زمان شادابی کودک وقتی است که به او هدیهای میدهید، به مسافرت پارک جنگل کوه سینما و برای صرف غذا به رستوران میروید و یا وسایل موردعلاقهاش را میخرید در این موقعیتها کودک بسیار خوشحال است.
– آموزش ارزشها باید با موقعیتهای گوناگون تناسب داشته باشد برای مثال زمان هدیه دادن خرید منزل و یا خودرو با آموزش شکر خدا تناسب دارد. زمان حضور در کوه جنگل و دریا هنگام آموزش قدرت و عظمت خداست زمان مسافرت دیدار مکانهای مقدس و زیارتگاهها والدین میتوانند با ذکر خصلت آن شخص یا امام معصوم ارزشها را به کودکان خودالقا کنند.
– تمرین قرار دادن دختر کوچک برای نماز کنار مادر گرچه به شکل تقلید، بیدار کردن کودک در سحرهای ماه رمضان گرچه روزه نگیرد، اعطای صدقات و کمکهای مالی به نیازمندان از طریق کودکان نمونههایی از تمرین ارزشهای دینی است.
– تداوم والدین در مسائل دینی و عبادتها عامل مؤثری در تثبیت آموزههای دینی است بیتوجهی مادر به نماز در ایام عذر شرعی و پدر و مادر به هنگام مسافرت مانعی درراه تثبیت آموزههاست زیرا کودک قدرت تجزیهوتحلیل اینگونه مسائل را ندارد و ممکن است حمل بر بیتوجهی و بیقیدی پدر و مادر کند. اگر کودک در سنی است که میتوان او را توجیه و مسئله را برایش تبیین کرد اشکالی ندارد در غیر این صورت باید به این نکته توجه داشت.
– بردن کودک به مساجد و مجالس جشن مذهبى و عزادارى و شنیدن صداى قرآن با صوت دلنشین، و دیدن اقامه نماز بزرگترها و مشاهده زمزمههاى عاشقانه انسانها در تلطیف روح کودکان مؤثر است.
– یکی از وظایف مهم خانواده انتقال ارزشها به فرزندان است. ما فقط وظیفهی نگهداری و تغذیه و پوشاک فرزندانمان را نداریم. مهمترین چیزی که باید فرزندمان را با آن آشنا کنیم ارزشهای دینی است و گل سرسبد این ارزشها،شناخت و در قدم بعد محبت اهلبیت (ع) هست.
– محبت یعنی: دوستی همراه با عمل به دستورات و علاقه به ایجاد شباهت بین زندگی خودمان و آن بزرگواران.
– این خیلی مهم است که فرزندان ما بدانند عشق و محبت اهلبیت ادعایی نیست که بتوان ده روز آن را بیان کرد و ۳۵۵روز اصلاً به آن کاری نداشت.
– شیعه بودن و دوست داشتن اهلبیت با خود مسئولیت به همراه دارد و این موضوعی است که فرزندان ما میآموزند اما نه از حرفهای ما بلکه از عمل ما و نحوهی زندگیمان.[۲]
– وقتی پسر یا دخترمان میبیند که پدر یا مادرش برای اهلبیت سیاه میپوشد و به مجلس عزاداری میرود اما در زندگی روزمرهاش سخنان و نحوهی زندگی این بزرگواران هیچ تأثیری ندارد، او هم در خوشبینانهترین حالت چون والدین خود رفتار میکند اما اگر برعکس آن را ببیند و در طول زندگی متوجه شود که والدینش زندگی آن عزیزان را سرمشق قرار میدهند و کلام آنان را میخوانند و سعی میکنند به آن عمل کنند، آنوقت خودش هم سعی میکند چنین باشد.
– شیعه بودن و دوست داشتن اهلبیت با خود مسئولیت به همراه دارد و این موضوعی است که فرزندان ما میآموزند اما نه از حرفهای ما بلکه از عمل ما و نحوهی زندگیمان.
رعایت نکات زیر در تربیت فرزندان در سنین کودکی بسیار مؤثر است:
القای ارزشهای دینی، تا حدود ۷ سالگی، بهطور مستقیم، امکانپذیر است؛ زیرا کودکان تا این سن، مقاومت روانی فراوانی در مقابل آموزههای دینی ندارند؛ اما از این سن به بعد، با توجه به افزایش مقاومت روانی آنان، باید از شیوههای القای غیرمستقیم استفاده کرد.[۳]
سن مناسب برای تربیت دینی
– بهترین زمان برای این امر، دوران نونهالی است؛ که در آن فطرت خداجویی فرد دستنخورده است.
– نخستین آموزشها پس از تولد (البته بهصورت غیرمستقیم) با گفتن اذان و اقامه در گوش راست و چپ نوزاد، با القای آموزههای توحید، نبوت، امامت و… شروع میشود.
– آموزش مستقیم ارزشهای دینی از دوسالگی آغاز میشود؛ زیرا حس مذهبی در کودک از این سن آغاز میشود. در ابتدا و بهمرور صلوات بر محمد وال محمد، لاالهالاالله، حب نبی صلی ا…علیه و اله، حب اهلبیت (ع)، تلاوت قرآن و خوبی و بدی، وضو، نماز، محرم و نامحرم و… را به کودک بیاموزید.
نقش زمان و مکان در تربیت دینی
– بهترین زمان القای آموزههای دینی، زمان شادابی کو دک است. توجه داشته باشید که القای ارزشها در هنگام خوابآلودگی، و اضطراب کودک، نهتنها تثبیتی به دنبال نخواهد داشت بلکه ممکن است مقاومت روانی کودک را نیز در پی داشته باشد.
– از زمان شادابی کودک (زمانی که به او هدیهای میدهید؛ به مسافرت، پارک، دریا، جنگل، کوه، سینما و…)برای آموزش وی استفاده نمایید؛ زیرا موقعیتهای زمانی و مکانی خوب، باعث میشود که کودک بدون کمترین مقاومت روانی، پذیرای ارزشهای دینی باشد.
– سعی کنید آموزش ارزشها با موقعیتهای گوناگون تناسب داشته باشد؛ برای مثال از زمان هدیه دادن برای آموزش شکر و از زمان حضور در جنگل و دریا برای آموزش قدرت و عظمت خداوند استفاده نمایید.[۴]
راهکارهای تثبیت آموزههای دینی در کودکان[۵]
تداوم والدین در عمل به آموزههای دینی
تهیه امکانات:
امکانات جذابی چون سجاده زیبا، تسبیح، چادر، مقنعه، قبلهنما و… عامل تشویقی مؤثری در تثبیت آموزههای دینی در کودکان است.
تمرین:
امروزه تمرین در صنعت، هنر، ورزش و… نقش بسزایی ایفا میکند که عبادت و ارزشهای دینی از این مقوله مستثنا نیست.
بیدار کردن کودک در سحر ماه مبارک رمضان، اعطای صدقه با دست کو دکان و…نمونههایی از این تمرینات هستند.
حضور در محافل مذهبی:
شرکت در محافل مذهبی ایام رمضان، محرم و صفر، دعای کمیل، دعای ندبه و… سبب تثبیت آموزههای دینی میشود. البته باید مواظب بود که از بردن فرزند در جلسات طولانی خودداری شود زیرا موجبات کسالت و دلزدگی را در او ایجاد میکند.[۶]
ارتباط با افراد و خانوادههای متدین و مذهبی.
الگودهی مناسب که خود بهترین آموزش است.
تشویق و تحسین، بهشرط آنکه حالت مزد و پاداش به خود نگیرد. برای این کار بهتر است تشویقها اعم از مادی و معنوی (بوسیدن، نوازش، توجه، نگاه محبتآمیز و…) باشد. سعی کنید تشویقهای مادی شما بهصورت نامنظم باشد تا سبب تاجرانِ شدن عبادت آنان نشود.
آموزش ارزشهای دینی را با خاطره خوش برای کودکان همراه سازید و از دادوفریاد و… در این زمینه بپرهیزید.
به دلیل عدم مقاومت روانی زیاد کودکان القای ارزشهای دینی، تا حدود ۷ سالگی بهطور مستقیم، ممکن است؛ اما بهتر است که از این سن به بعد از روشهای غیرمستقیم مثل (داستان، شعر، شرححال بزرگان، فیلم، کارتون و نمایشنامه) استفاده کنید.
در پایان لازم است که بدانید ارتباط کلامی و وضعیت ظاهری مناسب، خوشخلقی و حوصله شما در تربیت و آموزش ارزشهای دینی بسیار ضرورت دارد.[۷]
وظایف و مسؤولیتهای کلی پدر و مادر:
رسیدگی به فرزندان؛ والدین باید نسبت به فرزندان خود توجه کامل داشته باشند و تلاش بسیار دربارهی آنان بنمایند.
برابری بین فرزندان؛ سزاوار است که والدین همهی فرزندان خود را در دامان محبت خویش بپرورانند و بین آنها ازنظر محبت و عطوفت و رعایت حالاتشان تساوی برقرار کنند.
گسترش دوستی؛
والدین باید محیط خانه را از دوستی و محبت آکنده کنند و بین افراد خانواده مهرورزی را گسترش دهند.[۸]
پرهیز از سخن زشت و ناروا؛
والدین در قبال تربیت اخلاقی و دینی و تربیتی فرزندان مسئول هستند به همین خاطر، باید از گفتار ناپسند، سخن زشت و دشنام و هر آنچه باعفت و پاکدامنی و حیا، مغایرت دارد پرهیز نمایند.
مراقبت از رفتار فرزندان و نیز مراقبت از رفتوآمد آنها؛
چراکه اغلب جرمهای اخلاقی که از فرزندان سر میزند، از عدم مراقبت والدین هست.[۹]
تأدیب فرزندان؛
بر والدین واجب است که اگر فرزندشان کار نادرستی انجام داد، او را ادب کنند تا روح سرکشی و شرارت از وجود او ریشهکن شود.[۱۰]
دور کردن کودک از مسائل جنسی؛
اسلام بهشدت توصیه نموده که مرد با همسر خود در برابر دیدگاه فرزندانش خلوت نکند، زیرا این عمل موجب بیدار شدن حس شهوت و غریزهی جنسی فرزندان شده و آنان را بهسوی فسق و فجور میکشاند.
مراقبت بر تغذیه فرزندان؛
هم ازنظر حلال و حرام بودن و هم از سالم و کامل بودن.
انتخاب نام مناسب برای فرزندان.
آشنا ساختن فرزندان با آموزههای دینی و روشهای صحیح اخلاقی.
بیتوجهی مادر به نماز در ایام عذر شرعی و یا بیتوجهی پدر و مادر به روزه هنگام مسافرت، مانعی درراه تثبیت آموزهها است؛ زیرا کودک قدرت تجزیهوتحلیل اینگونه مسائل را ندارد و ممکن است بر بیتوجهی و بیقیدی پدر و مادر حمل کند؛ و با خودش بگوید:”اینها خودشان نماز نمیخوانند و روزه نمیگیرند، بعد مدام به ما امرونهی میکنند؛ پس من هم دیگر نماز نمیخوانم”
اگر کودک در سنی است که میتوان او را توجیه و مسئله را برایش تبیین کرد، اشکالی ندارد؛ اما در غیر این صورت، باید بهگونهای عمل شود که در او شک و تردید ایجاد نشود.[۱۱]
امکانات جذاب چون سجادهای زیبا، تسبیح، عطر، چادر و مقنعه (برای دختران)، قبلهنما (برای پسران) و… و امکان وضوی راحت با آب گرم در زمستان در دستشویی تمیز، با نور کافی و بدون وسایل اضافی، عامل مؤثری در تثبیت آموزههای دینی است.
قرار گرفتن دختر کوچک برای نمـاز کنار مـادر (گر چه بـه شکل تقلید)، بیدار کردن کودک در سحرهای ماه مبارک رمضان (گـر چـه روزه نگیرد یـا ساعاتی از روز را روزه بگیرد)،کمک به ناتوانان و نابینایان در عبور از خیابان با مشارکت فرزند، اعطای صدقات و کمکهای مـالی بـه نیازمندان بـا دست کودکان و… نمونههایی از راههای تمرین ارزشهای دینی است.
حضور در محافل مذهبی در ماه مبارک رمضان، ایام محرم و صفر، دعای کمیل، دعای ندبه و… سبب تثبیت آموزههای دینی میشود.
ارتباط با خانواده های خوب و متدین، سبب تأثیرپذیری کودک از همسالان میشود.[۱۲]
الگوی رفتاری و عملی مناسبی برای اوباشید؛ نزد فرزندانتان در سجاده بنشینید و دعا و مناجات بخوانید.
کودکانتان را به انجام فرایض و مراتب دینی تشویق کنید و تکرار رفتارهای دینی آنان را ارج دهید.
کتابهای دینی و معنوی برای فرزندانتان بخوانید و یا به آنها هدیه دهید.
در مناسبتهای مذهبی “اعیاد و سوگواریها”شرکت کنید و در صورت عدم حضور، بهتر است آنها را ارج دهید.
مسافرتهای سیاحتی که توأم با زیارت ائمه اطهار است را در برنامه مسافرتهای سالانهتان قرار دهید.
ذهن کودک و جوان امروز، به دنبال علت و دلیل است و بدون ادله محال و غیرممکن است چیزی را بپذیرد، با برهانهای منطقی خود راجع به امور مذهبی و دینی وارد عمل شوید.
مرز بین عرف و شرع را مشخص کنید، دچار تداخل باورها و عقاید این دو ایدئولوژی نشوید. هیچیک از آنها را سعی نکنید با عنوان دیگری به فرزندانتان تفهیم کنید.[۱۳]
هرگز، فرزندانتان را با تحقیر، سرزنش، نصیحت، انتقاد، مقایسه و… به انجام فرایض دینی مجبور نسازید، بهتر است در جوی دوستانه و صمیمی و بهطور غیرمستقیم، زمینه گفتگویی را در مورد مطلب دینی موردنظر ایجاد کنید و راجع به آن به بحث بنشینید. در صورت اختلافنظر عصبانی نشوید و آرامشتان را حفظ کنید، چراکه نحوه برخورد شما در این زمینه، بسیار حائز اهمیت است. از او بخواهید بحث را به یکزمان دیگر موکول کنید تا هردوی شما دستپر و بادانش کافی، در آن حضور یابید.
برای پیشگیری از گرایش فرزندانتان به برخی از تضادهای اندیشهای دینی که متأسفانه در جامعه امروز بسیار موجود است، او را با مذاهب دیگر آشنا کنید و به وی بفهمانید نگاه هر کس حتی به یک دین واحد نیز میتواند بسیار متفاوت باشد و دستخوش تغییرات بسیاری قرار گیرد. او را متوجه این مهم کنید که تنها منبع اصیل برای دستیابی به پاسخ پرسشها، متولیان امور دینی و کتابهای مذهبی معتبر میباشند.
به هنگام مواجهه با مصائب و دشواریهای زندگی، عملاً به او نشان دهید که تنها راه علاج و درمان مشکلات، عنایت و توجه خداوند است که میتواند کارساز و ره گشا باشد.
حس پرستش و شکرگزاری را به فرزندانتان نشان دهید. موفقیتهایتان را عنایت و هدیهای از جانب خدا بدانید و شکست و ناامیدیهایتان را به امتحان الهی نسبت دهید، و درهرصورت خود را راضی به رضای خدا بدانید و تسلیم او شوید.
از تجارب معنوی خود و یا اطرافیان با فرزندانتان صحبت کنید.
الگوهای خوب و بادیانت، میتواند سبب تثبیت آموزههای دینی در کودکان شود؛ پس والدین باید از همان دوران کودکی، زمینههای مناسبی را برای پذیرش الگوهای خوب فراهم سازند.
برخورد دوگانهی والدین با الگوها (اظهار ارادت به الگوهای غربی، مانند هنرپیشگان اکشن و بیتوجهی به شخصیتهای علمی و فرهنگی و الگوهای معنوی) باعث میشود که کودک احساس کند، الگوهای مناسب، آنان هستند و در آینده هم سراغ ایشان برود.
تداعی معانی،یعنی همراه شدن آموزش با یک خاطره که این خاطره میتواند خوشایند یا ناخوشایند باشد. پدری ممکن است هنگام آموزش نماز، آن را با تنبیه بدنی یا دادوفریاد همراه کند.در این صورت، هرگاه کودک، تنبیه بدنی شود یا دادوفریاد بشنود، نماز در ذهنش تداعی خواهد شد و هرگاه کسی از نماز بگوید، تنبیه بدنی را به یاد خواهد آورد؛ بدین سبب خواهد کوشید هرگز به نماز نیندیشد.
پدری دیگر، هنگام هدیه دادن یا خاطرهی خوش دیگر، فرزندش را به نماز میخواند. ازاینپس، هرگاه کودک به نماز بیندیشد، خاطرههای خوش او تداعی میشود و هرگاه خاطرههای خوشی برایش پیش آید، نماز را به یاد میآورد؛ پس ناخودآگاه، از شنیدن واژه نماز لذت میبرد و بهسوی نماز کشیده خواهد شد.[۱۴]
چرا برخی از کودکان به آموزشهای دینی بیتوجهی میکنند؟
مهمترین عامل برای بیتوجهی کودکان عدم زمینهسازی والدین است. همانگونه که نقاشی بدون رنگ زمینه و کشاورزی بدون شخم ارتباط کلامی مناسب: در این مورد حتماً باید آموزههای دینی از سخنی نرم وبیانی شیوا استفاده شود صدای بلند بهویژه اگر با خشونت همراه باشد سبب بیتوجهی کودک به آموزش دینی خواهد شد.
خوشخلقی:
خوشرویی و نگاه محبتآمیز فضای ارتباط را فراهم میسازد و بداخلاقی و ترشرویی زمینه آموزش دینی را از بین میبرد.
حوصله:
برای آموزش ارزشهای دینی بردباری ضرورت دارد با توجه به ضعف تمرکز کودکان گاهی لازم است آموزهای را بارها تکرار کنیم که این صبر و حوصله والدین را میطلبد.
حس دینی مانند سایر نیازها و فرایندهای روانی، طی مراحلی خاص در انسان شکل میگیرد. این مراحل به سن انسان نیز بستگی دارد. تحول رفتار دینی از سوی برخی از روانشناسان به چهار مرحله تقسیمشده است. البته این چهار مرحله با یکدیگر مرتبط هستند..شناخت ویژگیهای هریک از این مراحل و رعایت تناسب آموزهها با ظرفیتها، بسیار مهم است. انطباق تکالیف دینی با توان ذهنی و روحی کودکان و نوجوانان به والدین کمک میکند که بتوانند رشد دینی آنها را پایدار و بالنده بهپیش ببرند.
کودکان در ابتدا طبیعتی دین پذیر دارند. اگر راههای پرورش این استعداد، با آسیب همراه باشد، حس دین پذیری به احساس دینگریزی تبدیل میشود.یافتههای پژوهشی در مورد تربیت دینی نشان داده است که سختگیری بیشازحد و سهل گیری بیشازاندازه در فرایند تربیت دینی، به نتیجهای نامطلوب میانجامد.خانوادههایی که بهدوراز نیازهای واقعی و ظرفیتهای روانشناختی کودکان، اقدام به تحمیل آداب دینی به فرزندان میکنند، درواقع از تربیت دینی فاصله میگیرند”.[۱۵]
پی نوشت ها:
[۱]- نگاهی دیگر به حقوق فرزندان از دیدگاه اسلام، بهرام محمدیان،انجمن اولیا و مربیان، تهران، ۱۳۷۷
[۲]- نقطههای آغاز در اخلاق عملی، محمدرضا مهدوی کنی، دفتر نشر فرهنگ اسلامی،چاپ ششم ۱۳۷۵
[۳] – نقش پدر و مادر در سازندگی کودک، رضا شاپوریان، مجله پیوند، شماره ۳، دی ماه ۱۳۵۸
[۴] – گفتارهائی پیرامون اثرات پنهان تربیت آسیب زا، عبدالعظیم کریمی، تهران: انتشارات انجمن اولیاء و مربیان،۱۳۷۳
[۵] – فرزند صالح، ستار پور ابراهیم،چاپ ششم، خرد آذین، قم، ۱۳۸۹
[۶] – مباحثی در روانشناسی و تربیت کودکان و نوجوانان، غلامعلی افروز،انتشارات انجمن اولیا و مربیان، تهران، ۱۳۸۰
[۷] – گلبرگ زندگی، مهدی نیک خو، چاپ سوم، بوستان کتاب، قم، ۱۳۸۷
[۸]- کودک، تربیت، زندگی: کودک و معنای زندگی، عبدالعظیم کریمی، ویراستار محمد فیروز، ناشر: عابد، اردیبهشت، ۱۳۹۰
[۹] – فرزند صالح، ستار پور ابراهیم،چاپ ششم، خرد آذین، قم، ۱۳۸۹
[۱۰] – فرزندان خوب تربیت کنیم،ژانت ووی تیتز، مترجم مهدی قراچه داغی، ناشر: اوحدی،دی، ۱۳۸۴
[۱۱]- فنون تربیت کودک، عبدالله شفیع آبادی، تهران، انتشارات چهر، ۱۳۷۹
[۱۲] – کودکان آیینۀ رفتار والدین، کلان قلیزاده، فرضالله، چاپ اول، معصومی، قم، پاییز ۱۳۷۷
[۱۳]- فرهنگ و تعلیم و تربیت اسلامی، محمدرضا امینی زاده، چاپ اول، در راه حق، قم، زمستان ۱۳۷۷
[۱۴] – فرزند خوشبخت گلی از گلهای بهشت، محسن کتابچی، چاپ دوم، هجرت، قم، پاییز ۱۳۸۷
[۱۵]- ریحانۀ بهشتی، سیما میخبر، چاپ شصت و هفتم، نورالزهرا، قم، ۱۳۸۹