عوامل موثر ازدواج موفق در سبک زندگی اسلامی
خانواده در واقع اولین واحد اجتماعی است که شکل گیری آن بر مبنای ازدواج صورت می گیرد. عوامل مهمی در شکل دادن به ازدواج موفق نقش دارند که قبل از ازدواج باید به دقت بررسی شده و زوجین آنها را مورد توجه قرار دهند.
ویژگی های شخصیتی زوجین و تناسب این ویژگی های یکی از مهمترین عوامل در شکل دادن به روابط بین فردی، تعاملات عاطفی و زندگی زناشویی موفق می باشد.
عوامل موثر در ازدواج موفق
سن ازدواج
سن به عنوان نشانه و نمادی از میزان رشد و بلوغ روانی و اجتماعی شناخته می شود و در عین حال می تواند نمادی از تجربه زندگی، میزان استقلال و ثبات نیز محسوب شود.
توانایی های عقل و هوش
این توانایی ها مجموعه ای از توانایی های ذهنی هستند که نقش مهمی در اجرای موفقیت امیز امور مختلف زندگی در ابعاد تحصیلی، اجتماعی، شغلی، روابط بین فردی و … ایفا می کنند. در عین حال تناسب سطح هوشی طرفین ازدواج نقش مهمی در توازن زناشوئی ایفا می کند.
بلوغ
بلوغ به معنای رشد و پختگی فرد در ابعاد مختلفی به شرح زیر می باشد:
بلوغ زیستی: تحقق ظرفیت تولید مثل و رسیدن به مراحل پایانی رشد اسکلتی و عضلانی
بلوغ اجتماعی: شکل گیری هویت اجتماعی و پذیرش نقش های مرتبط با آن و کفایت نسبی در ایفای این نقش ها
بلوغ هیجانی: قابلیت فرد برای شناخت احساسات خود و دیگران و مدیریت ابراز هیجانات
بلوغ شناختی: قابلیت فرد برای تفکر تنزاعی، مدیریت پردازش اطلاعات و واقعیت سنجی
نقص جدی در هر یک از حیطه های چهارگانه بلوغ به نارسائی جدی در قابلیت های فرد برای برقرای تماس روانی با خود و دیگران منتهی می شود.
سطح تحصیلات
سطح تحصیلات و تناسب آن در زوجین، یکی از مهمترین عوامل موثر بر شکل گیری ازدواج موفق است. تاثیر تحصیلات بر روابط زناشوئی، تحت تاثیر مولفه های واسطه ای نظیر فرهنگ، هوش، وضعیت اقتصادی و رشد یافتگی شخصیتی طرفین قرار دارد.
سلامت روان
سلامت روانی زوجین از جمله مهمترین عناصر موثر بر سازگاری زناشوئی و شکل گیری ازدواج موفق، محسوب می شود. بهره مندی از سلامت روان، می تواند نقش مهمی در شادکامی و بهزیستی زوجین و زندگی مشترک آن ها داشته باشد، بسیاری از کارکردهای مهم دیگر نظیر موفقیت های شغلی و اجتماعی را نیز تحت تاثیر قرار می دهد. شناخت ابعاد مختلف سلامت روان، فرایندی پیچیده و چند بعدی داشته و نقش مهمی در سازگاری های زناشویی در دوره های مختلف زندگی مشترک قبل از ازدواج، بعد از ازدواج، فرزند آوری و تربیت فرزند و … خواهد داشت.
سلامت جسمی و فیزیکی
سلامت جسمانی به معنای بهره مندی از وضعیت فیزیکی سالم و بدون بیماری جسمانی در فرد می باشد. وجود هر گونه علامت از بیماری جسمانی و فقدان سلامت جسمانی و ظاهری می تواند تاثیری جدی بر روابط بین فردی زوجین داشته باشد. برخی از مشکلات و بیماری های جسمانی ممکن است به نسل بعدی نیز منتقل شوند، بنابراین این مساله از اهمیت بالایی برخوردار می باشد. بیماری های واگیردار، بیماری هایی که کارکرد طبیعی جنسی را مختل می کنند و بیماری هائی که به معلولیت های جدی و یا اختلالات مزمن و مختل کننده اندام های حسی یا حرکتی منتهی می شوند، می توانند تهدید جدی برای روابط زناشویی محسوب شوند.
طبقه اجتماعی اقتصادی
اگر چه با پیشرفت سطح پوشش آموزش های عمومی و حتی فراگیر شدن تحصیلات دانشگاهی، امروزه افراد امکان خیلی زیادی برای تغییر جایگاه اقتصادی و اجتماعی خود را در اختیار دارند، با این وجود هنوز فاصله زیاد بین سطح اقتصادی و به طبع آن جایگاه اجتماعی خانوادگی افراد می تواند باعث تفاوت زیاد در سلایق، انتظارات و خواسته ها و سبک روزمره زندگی شود. به نظر می رسد افرادی که از زمینه ای اقتصادی خیلی متفاوتی هستند با مشکلات خیلی زیادی برای غلبه بر تفاوت های فرهنگی، ارزشی، سبک زندگی و انتظارات روبرو خواهند شد.
شرایط خانوادگی
به تناسب سطوح مختلف اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی افراد، خانواده نقش مهمی در فرایند شکل گیری ازدواج موفق خواهد داشت. خانواده مبدا، محل رشد و پرورش و خاستگاه ویژگی های رفتاری، روانی و شخصیتی هر فرد محسوب می شود. خانواده چه قبل و چه بعد از ازدواج، از جمله منابعِ مهمِ حمایتِ عاطفی و هویت اجتماعی افراد است. تفاوت فاحش در سطوح فرهنگی، ارزشی، اعتقادی/مذهبی، اقتصادی و جایگاه اجتماعی می تواند منبع بسیاری از ناسازگاری های زناشوئی بشود.
با این وجود، متغیر های واسطه متعددی هستند که می توانند در نحوه تاثیر متقابل شرایط خانوادگی هر یک از زوجین با سازگاری زناشوئی آنها مداخله کنند. باور های خاص زوجین، ظرفیت تحمل تفاوت ها، میزان احترامی که زوجین صرف نظر از اختلاف در زمینه های خانوادگی برای هم قائل هستند و سطح استقلال اقتصادی و روانی آنها از خانواد خود از جمله متغیر های مداخله گر در رابطه خانواده هر یک از همسران با سازگاری زناشوئی آنها است.
شغل
داشتن شغل در واقع به معنای توانایی اقتصادی برای مدیریت زندگی مشترک از جنبه مالی و تامین مایحتاج زندگی می باشد. شغل با میزان استقلال فردی، کفایت های روانی اجتماعی و تجربه عمومی و خاص افراد رابطه دارد. برای یک ازدواج موفق شاغل بودن مرد ضروری و اشتغال زنان یک امتیاز مثبت محسوب می شود. نوع شغل نیز در بسیاری از موارد، خیلی مهم و اساسی است. اگر یکی از طرفین در مورد نوع شغل فرد دیگر حساسیت خاصی داشته باشد، باید به آن توجه کرد.
ویژگی های شخصیتی
ویژگی های شخصیتی زوجین و تناسب این ویژگی های یکی از مهمترین عوامل در شکل دادن به روابط بین فردی، تعاملات عاطفی و زندگی زناشویی موفق می باشد. بهره مندی زوجین از ویژگی های شخصیتی مختلف به خودی خود امری طبیعی است و قابل ارزشگذاری نمی باشد، با این حال در صورتیکه زوجین تناسب و تطبابق شخصیتی لازم را با یکدیگر نداشته باشند، توان زندگی مسالمت آمیز، پویا و شکوفا را با یکدیگر نیز نخواهند داشت. هر چند شناخت شخصیت امری پیچیده و زمانبر خواهد بود و گاها برخی ابعاد آن ممکن است هرگز آشکار نشود، با این حال آگاهی زوجین از ویژگی های شخصیتی یکدیگر و توان سازگاری با ان ها، از جمله مهمترین ابعاد زندگی زناشویی موفق خواهد بود.
ارزش های فردی
داشتن اهداف سازگار با یکدیگر و یا اهدافی که مکمل یکدیگر محسوب شوند و بدست آوردن درک متقابل از طرح آینده یکدیگر، نقش اساسی و حیاتی برای تامین یک زندگی زناشوئی شاد بازی می کند. مهمتر از یکی بودن اهداف، مغایر نبودن آنهاست. ارزش ها، آندسته از باور های فرد است که تعیین کننده خوب و بد امورند. صرف نظر از منشا ارزش های فردی، وجود هماهنگی بین ارزش های زوجین برای یک زندگی شاد ضروریست.
باور های مربوط به صمیمیت ازدواج و روابط عاطفی زناشویی
باور های مربوط به ازدواج و رابطه عاطفی/زناشوئی آن دسته از باور ها هستند که مربوط به عقاید فرد در مورد ویژگی های ازدواج، روابط عاطفی، و روابط زناشوئی صحیح در زندگی مشترک می باشند. این باورها نقش انکار ناپذیری در تعبیر و تفسیر رویداد ها، انتخاب پاسخ و بروز رفتار دارند و موجب به شکل گیری انتظارات و خواسته های معقول یا نامعقول در زندگی مشترک می گردند، باور های غیر واقع بینانه، واکنشی و یا ناسازگار با باور های طرف مقابل می توانند بشدت سطح سازگاری و خشنودی زناشوئی را پایین آورند و منجر به شکل گیری تعارضات و آسیب های شدید در زندگی عاطفی و زناشویی گردند. باورها، خود را در ترجیح ها، انتخاب ها، خواسته ها و ناخواسته ها نشان می دهند. فرایند کمک به افراد برای اتخاذ تصمیم درست در انتخاب همسر شامل کمک به آنها در درک بهتر مرحله ای از فرایند انتخاب همسر که مشغول طی کردن آن هستند می باشد. به این ترتیب می توان به آنها کمک کرد تا از انتخاب شتاب زده و یا قطع نا به هنگام رابطه اجتناب کنند.
آغاز مراوده و ایجاد گرایش
در این مرحله افراد از بین تعامل های موجود خود با دیگران یکی را انتخاب می کنند. این انتخاب بر اساس میزان شباهت های ادراک شده است. اصلی ترین حوزه هائی که این شباهت ها اهمیت پیدا می کنند عبارتند از:
– میزان شباهتی که موضوع مورد توجه با معیارهای فرد برای جذابیت جسمی دارد
– میزان شباهت ادراک شده در زمینه ارزش ها
– میزان شباهت ادراک شده در زمینه علائق
– میزان شباهت ادراک شده در زمینه هوشمندی
– میزان شباهت ادراک شده در زمینه شخصیت
– میزان شباهت ادراک شده در زمینه سایر ارزش های رفتاری
آشنا شدن بیشتر
افراد، خود افشاءسازیِ شروع شده از مرحله قبل را، عمق می دهند. اطلاعات بیشتری از جنبه های شخصیت طرف مقابل به دست می آورند. ارزش ها و علائق یکدیگر را به منظور کشف شباهت هامقایسه می کنند. اگر شباهت های بیشتری بین خود پیدا کنند رابطه پیشرفت می کند و در غیر اینصورت قطع می گردد. در صورت ادامه رابطه، آنها وارد نوعی رابطه ایده آل پردازی ذهنی می شوند که می تواند از واقعیت فاصله زیاد داشته باشد. شیفتگی محصول چنین ایده آل گرائی ذهنی است که از مشخصه های این دوره است.
به وجود آمدن علاقه
مشخصه این مرحله در ابتدا شیفتگی احساسی است که به تدریج باید بتواند جای خود را به همدلی دوطرفه و احساس همسازی نقش ها بدهد. پدیده خاص این دوره پیدا شدن میل به حفظ استقلال فردی در واکنش به میل روز افزون به با هم بودن و سهیم کردن یکدیگر در جنبه های مختلف افکار و احساسات است. این پدیده می تواند باعث بروز تنش هائی در رابطه متقابل شود. اگر جذابیت رابطه به اندازه ای باشد که بر میل به استقلال جوئی غلبه کند رابطه دوام پیدا کرده و پیشرفت می کند. در این صورت افراد شروع به تبادل اطلاعات در مورد سنت های خاص خانوادگی و گرایش های جزئی تر شخصی می کنند.
ازدواج
در این مرحله افراد با یکپارچه سازی سنت های خانوادگیِ طرفین از طریق ادغام هنجار ها، قوانین، نقش ها و عادات روزمره در قالب سنت های جدید و مشترک به طرف تصمیم ازدواج پیش می روند.