مهدویت / نابودی و تقابل با جاهلیت
یکی از جلوههای زیبای ظهور، و ایجاد حکومت جهانی امام مهدی(عجلالله تعالی فرجه)؛ نابودی و محو جاهلیت و تاریکیهای وحشتزای نادانی و سفاهت بشر است.
اندیشهی مهدوی
مهدویت در تقابل با جاهلیت
یکی از جلوههای زیبای ظهور، و ایجاد حکومت جهانی امام مهدی(عجلالله تعالی فرجه)؛ نابودی و محو جاهلیت و تاریکیهای وحشتزای نادانی و سفاهت بشر است. جاهلیت و بیخردی که در طول قرون و اعصار، گاهی به نام علم و عقلانیت، مقام والای انسانی را از اوج ملکوت به حضیض پستترین مراتب حیوانی کشانده است.بر اساس بشارتهای قرآن و معصومین(علیهمالسلام)؛ آن حجت حق جلوهگری میکند تا زشتترین جلوههای نادانی و سفاهت قرون و اعصار را در هم شکند و با جلوهی نورانی خویش، دنیائی پر از علم و عقل و حکمت، و صفا و صمیمیت به وجود آورد.پیرامون جاهلیت ستیزی حضرت مهدی(عجلالله تعالی فرجه)؛ احادیث و روایات فراوانی مطرح شده که به نقل دو روایت اکتفا میکنیم.
۱- از امام باقر(علیهالسلام) پرسیدند: هرگاه قائم قیام کند با چه روشی با مردم رفتار میکند؟ حضرت فرمودند:
بسیره ما سار به رسولالله یظهر الاسلام. قلت : و ماکانت سیره رسولالله(صلاللهعلیه و آله) ؟ قال: ابطل ما کانت فی الجاهلیه واستقبل الناس بالعدل و کذلک القائم (علیهالسلام) اذا قام یبطل ما کان فیالهدنه ممّا کان فی ایدی الناس و یستقبل بهم العدل؛ به سیره و روشی که رسول خدا عمل میکرد، تا اسلام را پیروز گرداند. راوی پرسید: سیرهی رسولالله(صلاللهعلیه و آله) چگونه بود؟ حضرت میفرماید: آنچه را که در جاهلیّت بود باطل کرد، و با مردم به شیوهی عدل مواجه شد. همچنین امام عصر(عجلالله تعالی فرجه) زمانی که قیام کند؛ آنچه را که در عصر جاهلیت و آرامش و تن آسائی در اختیار مردم بود باطل میکند و با مردم به عدل رفتار میکند.
۲- از امام صادق(علیهالسلام) در مورد سیره مهدی(عجلالله تعالی فرجه) سوال کردند؟ حضرت فرمودند:
یصنع ما صنع رسولالله (صلاللهعلیه و آله)، یهدم ما کان قبله کما هدم رسولالله امرالجاهلیّه، و یستأنف الاسلام جدیداً؛ آنچه را که رسولالله (صلاللهعلیه و آله) انجام داد؛ انجام میدهد، و آنچه را که رسول خدا (صلاللهعلیه و آله) از آثار و شیوههای جاهلی نابود کرد؛ نابود میکند، و اسلام را تجدید حیات میبخشد.
یک سوال اساسی و مهم: با توجه به حاکمیت سلطه وقدرتهای استکباری بر جهان امروز، و با توجه به سیطرهی عظیم امپریالیسم خبری بر شرق و غرب عالم، و با عنایت به گسترش فساد و ظلم در گیتی؛ آیا امیدی به نجات انسان از جاهلیت قرون و اعصار هست؟ آیا صبح صادقی برای انسان سرگردان در ظلمات وجود دارد؟ آیا پنجرهای به سوی نور و بهار و سرسبزی دنیای آفتزده باز میشود؟
آری، نه تنها امیدی هست، بلکه این اراده خدا (۱) و وعده حتمی (۲) اوست که:
یوسف گمگشته باز آید به کنعان غممخور
کلبهی احزان شود روزی گلستان غممخور
اما چگونه؟
در ابتدای سخن گفتیم امام مهدی(عجلالله تعالی فرجه) شیوههای جاهلی بشر را از میان میبرد، آن چنانکه پیامبر اکرم(صلاللهعلیه و آله) جاهلیت زمان خویش را نابود فرمود. توجه به چند فراز، این مطلب را روشنتر میکند.
۱- از نشانههای اصلی و مهم عصر جاهلیت؛ نشناختن و نداشتن رهبر و امام شایسته ومعصوم است. در حالیکه اولین شاخصهی حکومت مهدوی؛ امامت و رهبری امام معصوم ( حضرت مهدی(عجلالله تعالی فرجه) ) است.
رهبری حکومت واحد جهانی را خدای متعال بر عهدهی بندهی صالح خود، حضرت حجتبنالحسن(علیهالسلام) قرار داده، و او یگانه انسان روی زمین است که امروز خدای متعال معصوم بودن او را امضاء فرموده است. اوست که از هر گونه لغزش و آلودگی، اشتباه کاری و خطا برکنار است.
امام رضا(علیهالسلام) در دعائی که به یونسبن عبدالرحمن تعلیم فرمودند – در فرازهائی از آن – میفرمایند:
خدایا همانا او ( مهدی(عجلالله تعالی فرجه) ) بندهی توست که او را برای خودت خالص فرمودهای و برغیبت و پنهانی خویش برگزیدهای و او را از هر گناه دور داشتهای و از هر عیب و نقصی در امان قرادادهای و از هر پلیدی پاکش فرمودهای و از هر آلودگی سالم داشتهای. (۳)
امام مهدی(عجلالله تعالی فرجه) با چنین مشخصهی ممتازی ( عصمت) دست همهی قدرتمندان و زورمداران فاسد که دنیا را به جهل و فساد وتباهی کشاندهاند را کوتاه میکند.
۲- او میآید تا دانش و بینش انسان به جاهلیت کشیده شده را به اوج برساند. او از نظر دانش و بینش همتای جدش علیبنابی طالب است. و دانشهای علوی در سینهی او موج می زند. او گنجینهی دانش الهی در زمین است و تمام علوم پیامبران گذشته به حضرتش به ارث رسیده است. او به همهی زوایای این جهان گسترده آگاهی دارد. راههای آسمان را به گونهای میشناسد که دانشمندان امروزی، حتی به اسرار زمینی آن، آگاهی ندارند.
امام باقر(علیهالسلام) میفرماید:
و اذقام وضع الله یده علی رؤوس العباد فجمع بها عقولهم و کملت به أحلامهم؛ آنگاه که قائم ما قیام کند؛ خداوند دستش را بر سر بندگان خواهد گذاشت . عقلهای آنها را جمع و تفکرشان را کامل خواهد کرد. (۴)
و از امام سجاد (علیهالسلام) نقل شده که فرمودند:
علم ۲۷ حرف است. آنچه پیامبران آوردند و برای مردم آشکار ساختند؛ تنها دو حرف بوده است و مردم تا به امروز جز آن دو حرف را نشناختهاند. هنگامی که قائم ما قیام کند ۲۵ حرف دیگر را آشکار میکند و در بین مردم بسط میدهد و بر آن دو حرف گذشته میافزاید و ۲۷ حرف را میپراکند. (۵)
۳- برای از بین بردن همهی آثار جاهلیت قرون و اعصار، یاران مهدی(عجلالله تعالی فرجه) با او این چنین بیعت میکنند:
هرگز دزدی نکنند. زنا نکنند. مسلمانی را دشنام ندهند. خون کسی را به ناحق نریزند. به آبروی کسی لطمه نزنند. به خانهی کسی هجوم نبرند. کسی را به ناحق نزنند. طلا، نقره، گندم و جو ذخیره نکنند. مال یتیم را نخورند. مشروب نخورند. حریر و خز نپوشند. در برابر سیم و زر سر فرود نیاورند. راه را بر کسی نبندند. راه را ناامن نکنند. گرد همجنس بازی نگردند. به کم قناعت کنند. طرفدار پاکی باشند. از پلیدی گریزان باشند. به نیکی فرمان دهند. و از زشتیها بازدارند…
امام مهدی (عجلالله تعالی فرجه) نیز در حق خود تعهد میکند که:
از راه آنها برود. جامهای مثل جامهی آنها بپوشد. مرکبی همانند مرکب آنها سوار شود. آن چنانکه آنها میخواهند باشد. به کم راضی و قانع شود. زمین را به یاری خدا پر از عدالت کند چنانکه پر از ستم شده است. خدا را آن چنانکه شایسته است بپرستد. برای خود دربان و نگهبان اختیار نکند و … .(۶)
۴- در طول تاریخ، عاملان اصلی انحرافات فکری، و تحریف حقایق، و دگرگون کردن متون مذهبی سه گروه بودهاند:
گروه اول- روحانیون دنیا دار و وابسته به حکومتهای فاسد؛
گروه دوم- سرمایهداران و اشراف و به تعبیر قرآن مترفین؛
گروه سوم- حکومتهای غیر اسلامی و به ظاهر اسلامی.
ازدشوارترین مبارزات امام مهدی(عجلالله تعالی فرجه)؛ مبارزهی با این گروهها است. چون این مبارزه، مبارزه با همهی ابعاد فکری ریشهدار در یک جامعه است، آن هم با چهرهی حق به خود گرفته.
علی(علیهالسلام) دربارهی شیوه ی رفتار امامزمان (عجلالله تعالی فرجه) در این خصوص میفرماید:
یعطف الهوی علی الهدی اذا عطفوا الهدی و یعطف الرّای علی القرآن اذا عطفوا القرآن علی الرأی؛ چون مهدی آید؛ هواپرستی را به خداپرستی بازگرداند، آنگاه که همه خداپرستی را به هواپرستی بازگردانده باشند. رأیها و نظرها و افکار را به قرآن بازگرداند، آنگاه که قرآن را به رأیها و نظرها و افکار خود بازگردانده باشند.(۷) و پیامبر گرامی اسلام میفرمایند:
یقیم الناس علی ملتی و شریعتی و یدعوهم الی کتاب ربّی عزوجلّ…؛ مردم را بر اساس دین و شریعت من برپا میدارد و آنها را به کتاب پروردگار بزرگ دعوت میکند. (۸)
در آن نهضت عظیم جهانی باز هم رسالت عظیم اسلام است که ملتها را از گرداب جهالت و سرگردانی نجات دهد. و امام مهدی(عجلالله تعالی فرجه) مجدِّد اسلام راستین ضد جهل و نادانی خواهد بود.
۵- امروز در جوامع انسانی امنیت فردی و اجتماعی و سیاسی و اقتصادی به شدت مورد هجوم واقع شده و سیر جنایات هر روز رو به افزایش است. دوران قیام حضرت مهدی(عجلالله تعالی فرجه)؛ عصر بازگشت حق به صاحبان حقوق است، عصر نجات مظلوم از ظلم است، عصر رهائی بشر از دام تباهی است و عصر آزادی انسان از بند هرگونه پلیدی است.
امام حسن عسگری(علیهالسلام) در سفارشات خویش به فرزندش حضرت مهدی(عجلالله تعالی فرجه) میفرماید:
خداوند با دست تو کمر ستمگران را میشکند. شعائر دین را باز میگرداند. آفاق جهان را روشن میسازد، و آرامش و صلح را از کران تا کران برقرار میکند… کودکی که در گهواره آرمیده، آرزو میکند که بتواند به سوی تو بشتابد.وحشیان صحرا آرزو میکنند که بتوانند به سویت راهی یابند.
اقطار و اکناف جهان سبز و خرم میشود. چهرهی دنیا خندان و قلههای شرف و عظمت از تو شاداب و خرامان میگردد. شالودهی حق استوار میشود، و فراریهای احکام دین به آشیانههای خود باز میگردد. ابرهای پیروزی، باران نصرت را سیلآسا بر تو فرو میریزد. دشمنانت خوار و زبون و دوستانت عزیز و پیروز میشوند. در روی زمین از ستمگران جنایتکار و منکران طغیانگر و دشمنان تجاوزگر و مخالفان عنادگر احدی باقی نمیماند. هرکسی به خدا توکل کند خداوند او را بس است. خداوند امر خود را به پایان میرساند، که خداوند برای هر چیز اندازهای مقرر فرموده است. (۹)
عصر جاهلیت، عصر وحشت، خیانت، ناامنی، جنگ و خونریزی بود. وامروز دنیای متمدن شاهد همهی این جنایات است. اما عصر نورانی حکومت مهدی(عجلالله تعالی فرجه) عصر رهائی، امنیت، آسایش، عدالت و دادگری است.
۶- عصر جاهلیت عصر بیهویتی و بردگی، زنده به گورشدن زنان و دختران، عصر به تاراج رفتن حیثیت و شخصیت واقعی زن، دوران تبرّج و وسیله کامجوئی از این موجود برای مردان بود. در چنان روزگاری پیامبر رحمت به فرمان پروردگار، دلهای مأیوس آن ستمدیدگان را روشن ساخت و شخصیت و هویت واقعی زنان را به آنان بازگرداند.
اسوههای زیبای قرآنی از زنان بزرگ تاریخ (مریم، آسیه، هاجر و …) و حضور زنان بزرگی چون فاطمه(علیهمالسلام) و خدیجه(علیهمالسلام) و … در زمان صدر اسلام؛ آینهی تمام نمای جلال و جمال حق در بینش اسلام است.
زنان در دنیای امروز آنچنانکه خواندیم وضعیت بهتری از عصر جاهلیت ندارند. یکی از ثمرات قیام جهانی امام مهدی(عجلالله تعالی فرجه) بازگرداندن هویت و شخصیت واقعی زن به او است. زنان در قیام و حکومت مهدی(عجلالله تعالی فرجه) مقام و موقعیت خاصی دارند. امام باقر(علیهالسلام) میفرماید:
به خدا سوگند، سیصد و سیزده نفر میآیند که پنجاه نفر از این عده زن هستند، وبدون هیچ قرار قبلی در مکه کنار یکدیگر جمع خواهند شد. این است معنای آیه شریفه: هر جا باشید خداوند همهی شما را حاضر میکند. زیرا او بر هر کاری توانا است. (۱۰)
دستهی دوم چهارصد بانوی برگزیده هستند که خداوند آنان را برای حکومت جهانی حضر ولی عصر(عجلالله تعالی فرجه) در آسمان ذخیره کرده است و با ظهور آن حضرت، به همراه حضرت عیسی(علیهالسلام) به زمین میآیند. پیامبراکرم (صلاللهعلیه و آله) میفرماید:
عیسیبن مریم به همراه هشتصد مرد و چهارصد زن از بهترین و شایستهترین افراد روی زمین فرود خواهد آمد.(۱۱)
عدهای از زنان هم در رجعت باز خواهند گشت.
دوران بردگی و وحشت و استثمار زنان به پایان خواهد رسید، و در عصر زیبای ظهور، به رشد و کمال خویش ادامه خواهند داد. امام باقر(علیهالسلام) میفرماید:
در آن دوران حتی زنی ناتوان از مشرق به سوی مغرب میرود و هیچکس مانع او نمیشود.(۱۲)
همچنین از آن حضرت نقل شده است که فرمودند:
در آن زمان حکمت و دانش به ایشان ارزانی میشود، تا جائی که زنان در خانهی خود به کتاب خدا وسنت پیامبر(صلاللهعلیه و آله) حکم میکنند. (۱۳)
و اینها همه نشانهی مبارزان بیامان اماممهدی(عجلالله تعالی فرجه) با آثار جاهلیت انسان در طول قرون و اعصار است. به فراز بردن این موجود تا اوج ملکوت و بازگردان هویت واقعی انسان به اوست.
اندیشهی مهدویت و منزلت شیعهدر ضمن تمام مباحث گذشته- از جاهلیت نخستین تا جاهلیت نوین – به این باور مهم رسیدیم که اعتقاد به مهدویت در بینش تشیع؛ یعنی مبارزهی بیامان باجاهلیت همهی دورانهای بشری، و قیام مهدی(عجلالله تعالی فرجه) یعنی نابودی کامل سفاهت و نادانی بشر.
تشیع در باور خود دربارهی مهدویت به بالاترین منزلتها و اوج عقلانیت و دانش رسیده و تمام آثار جاهلیت در این بینش رنگ میبازند.
تشیع تنها باور و اعتقاد نابی است که رهبر زندهی حال و آیندهی جهان بشری را با تمام مشخصات و مختصات و امتیازات الهی میشناسد. او را باور دارد، با او زندگی میکند، و به حایت خویش ادامه میدهد. هیچ مکتبی چنین روشن و زبا، رهبر و امامی معصوم و مبارزهگر برای خود نمیشناسد.
تشیع یعنی اعتقاد به زیباترین جلوهی حق در هستی، یعنی حیات و زندگی مادی و معنوی، یعنی علم و دانش و حکمت الهی، یعنی تمدن و رشد و بالندگی انسان، یعنی آزادی بشر از قید همه جهالتها، بردگیها و سفاهتها، یعنی پرواز انسان از حضیض مادیگری به اوج بندگی خدا و ملکوت، یعنی حذف همهی آثار نادانی و جهالت حاکم بر دنیای امروز…
این تنها شیعه است که با اعتقاد به مهدویت؛ از چنین افتخاری در دنیا برخوردار است.
اللهم جدد به ما امتحی من دینک
پینوشتها:
۱. سوره قصص/ آیه۵.
۲. سوره نور/ آیه ۵۵.
۳. جمالالاسبوع، صفحه ۵۰۷.
۴. منتخب الاثر، صفحه ۴۸۳.
۵. آیندهی جهان، صفحه ۵۳.
۶. منتخب الاثر، صفحه ۴۶۹.
۷. نهجالبلاغه، خطبه ۱۳۸.
۸. کمالالدین، صفحه ۴۱۱.
۹. بحارالانوار، جلد۱۰، ص۱۰۴.
۱۰. بحارالانوار، جلد ۵۲، صفحه ۲۲۳.
۱۱. معجم الامام المهدی، جلد۱، صفحه ۵۳۴.
۱۲. بحارالانوار، جلد ۱۰، صفحه ۱۰۴.
۱۳. بحارالانوار، جلد ۵۲، صفحه ۳۵۲.