آشنایی با سیره اخلاقی ابا عبدالله الحسین (ع)
زندگی امام حسین(علیه السلام)مانند آفتاب تابناک است که تاریکی ها را از بین میبرد و روشنایی را به دیدگان هدیه میدهد.کسانی که میخواهند در مقابل ظالمین، ایستادگی کنند باید زندگی امام حسین(علیه السلام) را بخوانند و او را الگوی خود قرار دهند.
امام حسین (علیه السلام) یک زندگی ساده ای داشتند و همیشه در فکر این بودند که آخرت خود را آباد سازند.
امام حسین (علیه السلام) یک نعمت بزرگی است که باعث بیدار شدن وجدان های غبار گرفته میشود. اسم امام مانند گوهر تابناکی است که عالم را روشن کرده و کسانی که خواهان حق هستند را تقویت میکند و به سمت موفقیت میکشاند. زندگی امام درس های دارد که مجال نیست به تمام آنها بپردازیم ما به اندازه ظرفیت و درک خود، از این اقیانوس بیکران بهره برداری می کنیم. این نوشتار میخواهد به سیره امام حسین(علیه السلام) بپردازد.
سیره اخلاقی ابا عبدالله الحسین (علیهالسلام)
۱.زاهد و دنیاگریز بودن
امام حسین(علیه السلام) یک زندگی ساده ای داشتند و همیشه در فکر این بودند که آخرت خود را آباد سازند. هیچگاه به فکر این نبودند که از موقعیت خود برای دنیای خود استفاده کنند، بلکه منش آن امام بر این بوده که اسیر دنیا نشود و بخاطر هدف الهی و معنوی از زندگی سرمایه داری صرف نظر کند و به زندگی ساده قناعت نماید و از تجمل و لذت گرایی پرهیز کند و با مستمندان و محرومان در وضع زندگی همدردی و همراهی نماید تا مردم احساس سرخوردگی نکنند. «پس زاهد یعنی کسی که توجهش از مادیات به عنوان کمال مطلوب و بالاترین خواسته، عبور کرده، متوجه مسائل اخروی و فضائل اخلاقی و معنوی شده است. بی رغبتی زاهد، بی رغبتی در ناحیه اندیشه و آمال و ایده و آرزوست، نه بی رغبتی در ناحیه طبیعت.» [۱]
تعبیر امام حسین(علیه السلام) در مورد دنیا :
ابا عبدالله الحسین (علیه السلام) در سخنی گران سنگ و ارزشمند، دنیا را به گونه ای توصیف میکنند که قابل تامل و تدبر است؛ «سپاس خدایی را که دنیا را آفرید و آن را سرای فناپذیر و رو به زوال قرار داد؛ دنیایی که صاحبانش را از حالی به حالی دگرگون می کند. پس خودباخته، آن کسی است که دنیا او را بفریبد و تیره بخت و شقاوتمند کسی است که دنیا او را شگفت زده سازد. [ای مردم!] دنیا شما را نفریبد؛ زیرا دنیا امید هر کس را که بر آن تکیه کند، به یأس تبدیل می کند و طمع هر کس را که در آن طمع ورزد، بی نتیجه می گذارد.»[۲]
۲. سخاوت و بخشنده بودن
سراسر زندگی امام حسین (علیه السلام) مملو از جلوه های معنوی است که جلوه کوچکی از آنها میتواند دنیایی را روشن سازد. یکی از صفت های که مانند برادر، مادر، پدر و جد بزرگوار خودشان داشتند، سخاوتمندی و بخشندگی است. هیچگاه، افراد یتیم و زنان بی سرپرست را فراموش نمیکردند و شب ها کیسه ها را بر دوش میگرفتند و به در خانه افراد نیازمند میرفتند تا مشکلی از دوش آنها بردارند.
نکته؛ نباید منتظر بمانیم تا دیگران بیایند و کاسه گدایی به سمت ما دراز کنند تا کمکی به آنها بکنیم. باید به اطراف خودمان آگاه باشیم و سبک زندگی امام حسین را برای خودمان الگو قرار دهیم و مشکلات مردم را حل کنیم.
«اسامه بن زید در آستانه دیده فرو بستن از جهان بود. امام حسین علیه السلام به دیدارش رفت و او را اندوهناک دید. چون سبب اندوهش را پرسید. گفت که شصت هزار درهم وام دارد و از آن مى ترسد که پیش از اداى آن از دنیا برود. حضرت فرمود: من پیش از مردنت آن را مى پردازم و چنین کرد.» [۳]
یادآوری؛ برای اینکه فرد بخشنده ای باشیم، باید تلاش کرد و وقت بیشتری گذاشت تا افراد نیازمند را شناسایی کرده و در حد توان خود، به آنها کمک کنیم.افراد نیازمند در کنار ما بسیار هستند فقط باید چشمان خودمان را باز کنیم و از ماشین های گران قیمت خود پیاده شویم و از لبخند مردم قضاوت نکنیم که آنها هیچ نیازی ندارند و حال شان بسیار خوب است، با مردم باشیم و در کنارشان بمانیم و اگر فردی را میشناسیم که نیازمند است، دستانش را بگیریم و مشکلش را حل کنیم. «امام حسین (علیه السلام) فرمودند؛ ای مردم! هر کس بخشش کند، سروری کند و هر کس بخل ورزد، پستی کرده است، و همانا بخشنده ترین مردم کسی است که به انسانی کمک کند که [به او] امیدی نداشته باشد .»[۴]
۳. شجاع و دلاور بودن
امام حسین (علیه السلام) در برابر دشمنان آنچنان با ابهت و شجاع ظاهر میشدند که دشمن از شدت ترس، فراموش میکرد که چه کاری قرار بود انجام دهد. هیچگاه به دشمن پشت نکرده و از کارزار جنگ فرار نکرد.
نکته؛ مسئولین کشور باید از امام حسین(علیه السلام) شجاعت و دلاوری را یاد بگیرند نه اینکه تاریخ را تحریف کنند. شجاعت و پشتکار باعث خواهد شد تا دشمن احساس ضعف کند. اما سست بودن و ترسو بودن باعث خواهد شد تا دشمن در شما احساس طمع کند.
«ابنابیالحدید میگوید:کیست در شجاعت مانند حسین بن علی (علیهماالسلام) که در میدان کربلا گفتند: ما شجاعتر از او کسی را ندیدیم درحالیکه انبوه مردم بر او حمله ور شده، و از برادران و اهل و یاران جدا شده باشد، مانند شیر رزمنده سواران را درهم میشکست و چه گمان میبری به مردی که راضی به پستی نشد، و دست در دست آنها نگذارد تا کشته شد.» [۵]
پی نوشت :
[۱] سیری در نهج البلاغه، مرتضی مطهری، ص ۲۱۱
[۲] بحارالانوار، ج ۴۵، ص ۵؛ عوالم بحرانی، ج ۱۷، ص ۲۴۹
[۳] مناقب آل ابى طالب، جلد ۴، صفحه ۷۲، ۷۳؛ اعیان الشیعه، جلد ۱، صفحه ۵۷۹
[۴] کشف الغمه، جلد ۲، صفحه ۲۹; فرهنگ سخنان امام حسین (علیه السلام) صفحه ۸۲ .
[۵] ابنابیالحدید، شرح نهجالبلاغه، جلد ۱۵ ، صفحه ۲۷۴ ـ ۲۷۵