اهمیت تربیت معنوی کودکان در سبک زندگی اسلامی (بخش سوم)
در میان گونه های مختلفی که در تربیت قابل تصور است، تربیت معنوی یکی از گونه های آن است که به امور معنوی مربوط می شود و حاصل این نوع تربیت، شخصیتی است که با معنویت زندگی خود را معنا دار می کند و می تواند به سوی حقیقت گام بردارد.
خانه به منزله اولین مدرسه و اعضای خانواده به مثابه اولین مربیان تربیت کودک میباشند.
ضرورت بیان فلسفه اعمال عبادی در حدّ درک کودکان
جدای از فراگیری اعمال ظاهری نماز، کودک باید بداند که در ورای این اعمال، چه اعتقاد و احساسی نهفته است و چه چیزی موجب میشود که مسلمانان هر روز پنج بار به سوی کعبه حرکاتی را انجام دهند که ممکن است در نظر او بیمعنی جلوه کند. این مقصود را باید با آموزشهای ساده تأمین کرد. در این زمینه، مناسب است درباره مفهوم تشکر و سپاسگزاری و کاربرد این کلمه از دانشآموزان سؤال شود که مثلاً از چه کسی باید تشکر کرد و آیا شما تا به حال از کسی تشکر کردهاید؟ تا فراگیران تجربههای خود را بازگو کنند و علل این سپاسگزاریها را بیان فرمایند.۴۷
منابع اسلامی مملو از آیات و روایاتی است که از انسانها میخواهد تا بر اساس بصیرت و آگاهی عملی را بپذیرند و انجام دهند.۴۸
متخصصان علوم تربیتی در این زمینه معتقدند:
انباشتن ذهن کودکان از مفاهیم و تأکید صرف بر مهارتهایی که تنها به درد امتحان میخورد و آنها را به هنگام ارزشیابی به ظاهر موفق جلوه میدهد، مدّ نظر نبوده، در عوض ادراک مفاهیم دینی به عنوان مقدمهای برای رشد عاطفی و تغییر نگرشهای دانشآموزان نسبت به آنها و اُنس با این مفاهیم مورد توجه قرار گرفته است. همچنین به «عمل صحیح» به عنوان حاصل تبعی «نگرشهای صحیح» تأکید شده است.۴۹
امروزه تقریباً تمام آموزشها در آموزش نظری خلاصه میشود. در تعلیم و تربیت نیز معمولاً عمومیترین هدفهای آموزشی، کسب دانش و اطلاعات است و حتی ارزشیابی نیز بر همین اساس صورت میگیرد؛ در حالی که «دانستن» و «انجام دادن» دو مقولهای است که اولی بدون دومی بیفایده است. حتی متأسفانه در معارف دینی نیز شرط دینداری در داشتن اطلاعات و دانش دینی منحصر شده است.
عبدالعظیم کریمی میگوید:
امروزه بلای بزرگی که دامنگیر تربیت دینی شده، مربوط به آموزشهای نظری دینداری میشود. در نظام آموزش و پرورش ایران معرفت دینی و اطلاعات دینی کاملاً بر هم منطبق شدهاند. در حقیقت چنین تصور میشود که شرط قطعی دیندار بودن و درک دینی، داشتن تراکم اطلاعات و اندوختههای حفظی و صوری دانش دینی است.۵۰
اما واقعیت این است که آنچه موجب حصول معرفت واقعی دینی میشود، تنها آموزشهای نظری معارف دینی نیست؛ بلکه باید آموزش دینی به همراه پرورش دینی و به تعبیر دیگر، ایجاد بصیرت معنوی و درونیسازی معارف دینی باشد، تا در نتیجه اعتقاد و علاقه قلبی به دین و تکالیف آن در وجود متربی نهادینه شود. حال اگر بر اساس اصل بصیرتدهی، احساسات مذهبی در کودک پرورش یابد و مورد تشویق قرار گیرد، او در مراحل بعدی یک فرد معتقد، متعبّد و مؤمن خواهد بود. بنابراین، شرط دینداری تنها تراکم اطلاعات دینی نیست؛ بلکه این اولین مرحله برای اُنس دینی است. به تعبیر دیگر، میتوان گفت:
هدف از فرآیند آموزش، تنها انتقال دانش دینی نیست؛ بلکه باید مهارتهای سهگانه گرایش به معنویت (معنویتخواهی)، کسب معنویت (معنویتیابی) و تقویت معنویت (معنویتافزایی) با بهرهگیری از منابع علمی، روانشناختی و دینی آموزش داده شود ۵۱
تربیت دینی به مفهوم عام و تربیت عبادی به طور خاص، حاصل اقدامات برنامهریزیشدهای است که با هدف ارتقای سطح دانش دینی و بینش معنوی دانشآموزان اجرا میشود. هدف در برنامه تربیت عبادی، صرفاً حفظ اذکار و اعمال عبادی نیست؛ بلکه مراد تربیت انسانی دارای بینش الاهی و معنوی است. برای تحقق این هدف، ضرورت دارد از دوران خردسالی تکالیف و وظایف عبادی را به کودک تعلیم داد و از این طریق، قلب کودک را با خدا ارتباط داد. برای ایجاد بینش و بصیرت معنوی و عبادی، برنامه درسی و آموزشی نیز باید به سمتی پیش رود که افزون بر پایبندی دانشآموزان به ارزشهای عبادی، این امر به نحوه مطلوبی تحقق یابد. پر بار کردن کتب درسی در زمینه مسائل عبادی مانند زمینهسازی و تحریک عواطف کودکان با بیان فلسفه و فواید اعمال و تکالیف عبادی، هنر برقراری ارتباط با خدا، شیوه راز و نیاز از جمله این اقدامات است.
مسئولیت و محدوده زمانی والدین در تعلیم و تربیت مسائل دینی و عبادی کودکان
بعد از بیان اصل ضرورت آموزشهای دینی و عبادی به کودکان، این پرسش مطرح است که مسئولیت این امر خطیر به عهده کیست؟ بسیاری از خانوادهها، آموزشهای دینی را تنها وظیفه مدرسه میدانند؛ خانوادههایی که چنین طرز تفکری دارند، به تعلیم تکالیف شرعی و عبادی کودکان خود توجهی ندارند و به همان تعلیماتی که از طرف معلم داده میشود، بسنده میکنند.
در جواب این پرسش باید گفت، از آنجا که خانه به منزله اولین مدرسه و اعضای خانواده به مثابه اولین مربیان تربیت کودک میباشند، از اینرو، این مسئولیت خطیر، در درجه اول مستقیماً بر عهده والدین است؛ زیرا بر اساس روایات، آنان نسبت به فرزندان خویش مسئول هستند. مرحوم فلسفی مینویسد: «اول معلّمی که درس زندگی به کودک میآموزد و در دل پاک او نقشهای خوب و بد ترسیم میکند، پدر و مادر است».۵۲
قرآن کریم در زمینه مسئولیت والدین در تربیت عبادی اهل خانواده میفرماید: «وَ أْمُرْ أَهْلَکَ بِالصَّلاهِ وَ اصْطَبِرْ عَلَیْها»؛۵۳ همچنین میفرماید: «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا قُوا أَنْفُسَکُمْ وَ أَهْلیکُمْ ناراً وَقُودُهَا النَّاسُ وَ الْحِجارَهُ».۵۴ در حدیثی امام صادق(ع) میفرماید: هنگامی که این آیه نازل شد، مردم گفتند: یا رسولالله چگونه ما خودمان و اهل و عیالمان را از آتش دوزخ حفظ کنیم؟
حضرت فرمود: خودتان کارهای خیر انجام بدهید؛ خانواده خود را به کارهای خوب تذکر بدهید؛ آنها را بر اطاعت و عبادت خداوند تأدیب و تربیت نمایید. سپس امام فرمودند: «إِنَّ اللَّهَ تَعَالَی یَقُولُ لِنَبِیِّهِ(ص) وَ أْمُرْ أَهْلَکَ بِالصَّلاهِ وَ اصْطَبِرْ عَلَیْها»؛ خانواده خود را به نماز فرمان ده و بر انجام آن شکیبا باش!(طه: ۱۳۲) وَ قَالَ وَ اذْکُرْ فِی الْکِتابِ إِسْماعِیلَ إِنَّهُ کانَ صادِقَ الْوَعْدِ وَ کانَ رَسُولًا نَبِیًّا وَ کانَ یَأْمُرُ أَهْلَهُ بِالصَّلاهِ وَ الزَّکاهِ وَ کانَ عِنْدَ رَبِّهِ مَرْضِیًّا»؛(مریم:۵۵ـ۵۴) «و در این کتاب (آسمانی) از اسماعیل (نیز) یاد کن، که او در وعده هایش صادق، و رسول و پیامبری (بزرگ) بود! و همواره خانوادهاش را به نماز و زکات فرمان میداد و همواره مورد رضایت پروردگارش بود.۵۵
ابوسعید خدری میگوید وقتی آیه ۱۳۲ سوره طه نازل شد، رسول گرامی اسلام تا نُه ماه وقت نماز، به درب خانه فاطمهƒ و علی(ع) میآمد و میفرمود: «الصلاه یرحمکم الله».۵۶
امام زین العابدین(ع) در رساله حقوق میفرماید:
حقّ فرزندت بر عهده تو این است که بدانی او از توست و در نیک و بد زندگی و خیر و شرش، وابسته به تو است و آگاه باشی که در حوزه سرپرستی وی، مسئول ادب و تربیت سالم او میباشی و وظیفه داری که او را به پروردگارش راهنمایی کنی و در اطاعت از فرمانهای الاهی یاریاش نمایی.۵۷
کودک دارای شخصیت والایی است که بایستی با او بر اساس معیارهای تربیتی که دارای تکریم خاصی است برخورد شود تا کودک در خود احساس شخصیت کرده و به ارزش وجودی خویش پی ببرد. یکی از ابعاد وجودی کودک، بعد معنوی اوست که باید آن را به درستی پرورش داد تا کودک بتواند در آینده برای خود تکیه گاه درست معنوی را برگزیند.
مهمترین عوامل بیتوجهی کودکان به تکالیف عبادی، عدم زمینهسازی و بیتوجهی خود والدین نسبت به انجام به موقع تکالیف عبادی است .
مسئولیت والدین در تعلیم و تربیت مسائل دینی و عبادی کودکان
آموزش تعالیم دینی کودکان به اندازهای مورد توجه پیشوای گرامی اسلام(ص) بوده است که این مسئولیت را به طور مستقیم متوجّه والدین میداند و با صراحت از پدران و مادرانی که به تربیت دینی کودکان خود بیتوجه هستند، دوری جسته است. نقل شده است که رسول اکرم(ص) به بعضی از کودکان نظر افکند و فرمود:
وای به فرزندان آخر زمان، از (بیتوجهی و) روش ناپسند پدرانشان! عرض شد یا رسول اللَّه از پدران مشرک آنها؟ فرمودند: نه، بلکه از پدران مسلمان آنان که هیچیک از واجبات احکام دینی را به فرزندان خود نمی آموزند و هرگاه فرزندانشان در صدد تعلیم مسائل دینی باشند، آنان را از این امر باز میدارند و به ناچیزی از امور مادی درباره آنان قانع هستند (و تنها به این دلخوشند که فرزندان شان بهره ناچیزی از دنیا به دست آورند) من از این قبیل مردم بری و بیزارم و آنان نیز از من بیزارند.۵۸
بر اساس فرمایش نبی مکرم(ص)، یکی از وظایف والدین، آموزش احکام، واجبات و فرایض دینی فرزندان بیان شده است. متأسفانه در عصر حاضر با توجه به سیاست تساهل و تسامح، والدین اهتمام لازم به تعلیم آموزههای دینی به فرزندان خویش را ندارند؛ در حالی که مشاهده میشود بعضی از خانوادهها برای فراگیری کودکان خویش به زبان دوم و یا یادگیری رایانه و امثال اینها، وقت و هزینه زیادی صرف میکنند؛ ولی نسبت به تقویت بنیه معارف دینی و معنوی آنان، که سعادت آنان به این حوزه معرفتی و معنوی بستگی دارد، کم توجه یا بیتفاوت هستند! در اینباره، از رسول خدا(ص) روایت شده است که فرمودند: «هیچ کس خداوند را ملاقات نمیکند، با گناهی بزرگتر از جهالت زن و فرزندانش.»۵۹
درباره در اهمیت تعلیم مسائل شرعی امام باقر(ع) میفرماید: «اگر جوانی از شیعیان را ببینم که مسائل و احکام مذهبی را نمیآموزد و از این وظیفه تخلّف میکند، او را مجازات خواهم کرد!»۶۰ از سوی دیگر، در منابع روایی والدین نیز به تعلیم و تربیت دینی کودکان تشویق میشوند. چنانکه پیامبر اسلام(ص) میفرماید: «هر کسی کودکی را تربیت کند تا اینکه «لا اله الا اللّه» بگوید، خداوند (روز قیامت) از او محاسبه نخواهد کرد».۶۱
نکته مهم این است که آموزش فقه و آموزههای دینی و احکام عبادی به کودکان و نوجوانان، باید پیش از زمانی باشد که مکتبهای انحرافی، فکر و ذهن آنان را با افکار و عقاید نادرست پر میکنند. چنانکه امیرالمؤمنین علی(ع) خطاب به والدین میفرماید: «به فرزندان خود، از علم ما آنچه را که خدا به وسیله آن به آنها نفع میرساند، آموزش دهید، تا مخالفان با نظرات خود، بر آنها فائق نیایند».۶۲ به همین علت، حضرت خطاب به فرزندش امام حسن مجتبی(ع) میفرماید:
فرزندم! در راه ادبآموزی به تو و تربیت درست از همه فرصتها بهره گرفتم، پیش از آنکه دل و قلبت سخت گردد و عقل و ذهن تو (به وسیله مکتبها و فرهنگهای فاسد) به اشتغال در آید…، (در این راه) نخست آموزش تو را با کتاب خدا و تفسیر آن و (با آموزش) شرایع اسلام و احکام و حلال و حرام آن آغاز کردم.۶۳
همچنین در روایتی امام صادق(ع) میفرماید: «احادیث اسلامی را به فرزندان خود هر چه زودتر بیاموزید، قبل از آنکه مخالفین بر شما سبقت گیرند و دلهای کودکان شما را با سخنان نادرست خویش اشغال نمایند».۶۴
در حقیقت، این دو روایت، به اولیا و مربیان هشدار میدهد که اگر در مورد تربیت صحیح کودکان کوتاهی ورزید و آنان را با معارف الاهی و فرهنگ غنی اهلبیت(ع) سیراب ننمایید، گرفتار فرهنگهای شیطانی میشوند و چه بسا همین سهلانگاری، یکی از عوامل آسیبزا در دینگرایی آنان شود.
بنابراین، تربیت عبادی و آشنایی با مسائل و فرایض دینی، جزو آموزشهای ضروری مسلمانان شناخته شده است، که این مسئولیت به طور مستقیم تا ۲۱ سال اول زندگی متوجه والدین است. آنان در این زمینه، نقشهای مختلفی مانند: «تمهیدی، الگویی، تبلیغی، آموزشی، تشویقی، تقویتی، آسانسازی زمینههای انجام عبادت (نقش تسهیلی) تذکر و یادآوری، حمایتی و نیز نقش مراقبتی»۶۵ بر عهده دارند. از اینرو، در منابع اسلامی به والدین توصیه شده است برخی از تعالیم دینی را قبل از هفت سالگی برای کودکان بیان کنند، تا ضمن فراگیری تکالیف دینی، زمینههای رشد معنوی و عبادی در آنان ایجاد و تقویت شود. امتیاز تربیت خانوادگی این است که دارای نوعی دوام و استمرار میباشد.
به طور خلاصه، شاید بتوان گفت از مهمترین عوامل بیتوجهی کودکان به تکالیف عبادی، افزون بر آگاهی نداشتن از فلسفه و آثار عبادات، عدم زمینهسازی و بیتوجهی و یا عدم تقید و اهتمام خود والدین نسبت به انجام به موقع تکالیف عبادی است؛ اما وظیفه نهاد آموزش و پرورش، بعد از ورود دانشآموز به مدرسه آغاز میشود؛ بدیهی است که تربیت فرآیندی یکسویه نیست و مدرسه به تنهایی قادر به تربیت کودک نیست. در حقیقت، تربیت صحیح و همهجانبه در قالب برنامهریزی علمی و عملی و با همکاری و همراهی اولیا و مربیان عزیز و هماهنگی مبانی، اصول و شیوههای تربیتی میان خانه و مدرسه حاصل میشود.
بعد از این دو نهاد، تمامی نهادهای تعلیمی و پرورشی مانند حوزههای علمیه، وزارت ارشاد اسلامی، صدا و سیما و کانونهای فرهنگی، به ویژه مساجد، نقش بسیار مهمی در گسترش و تقویت فرهنگ عبادی در بین کودکان بر عهده دارند.
نتیجهگیری
با بررسی گروهی از روایات تربیتی و بنابر عقیده متخصصان تعلیم و تربیت مسلمان، در مییابیم که دین اسلام به تربیت دینی فرزندان، به ویژه تربیت عبادی، تأکید زیادی کرده است، تا زمینه دستیابی کودکان به مراحل عالی کمال فراهم شود. برای تحقق این هدف و علاقهمند کردن کودکان به فراگیری و انجام تکالیف عبادی، ضروری است اقدامهای لازم و مقتضی را از همان دوران کودکی به عمل آورد. به این ترتیب، با برنامهریزی دقیق سعی شود مطالب دینی و عبادی مورد نیاز و ضروری را به صورت ساده و قابل فهم به کودکان آموزش داد و آنان را به انجام اعمال و پایبندی به آن تشویق کرد. برای موفقیت در امر تربیت عبادی ضروری است به نکات ذیل، توجه شود:
ـ زمزمه حیات بخش اذان و اقامه در گوش چپ و راست نوزاد به منزله نخستین نغمه معنوی در مسیر زندگی سعادت بخش؛
ـ ایجاد علاقه در کودک به ارتباط قلبی با خدا؛
ـ اجرای دستورالعمل آموزشی که در روایت امام باقر(ره) آمده است؛ از ذکر شهادتین تا کیفیت صحیح وضو و اقامه نماز؛
ـ حضور کودکان در اماکن مذهبی مانند مسجد و خواندن نماز جماعت؛
ـ استفاده از شیوههای تشویقی و محبت در آموزشهای تکالیف عبادی، بدون امر و نهی؛
ـ ایجاد فضاسازی معنوی در منزل و مدرسه به وسیله توجه به ارزشهای دینی توسط والدین و مربیان، و جدّی بودن والدین در ارزشهای دینی کودکان، به ویژه نماز اول وقت؛
ـ آشنا کردن دانشآموزان با عبادتهای واجب و مستحب، بهخصوص نمازهای یومیه و روزه؛
ـ آشنا کردن دانشآموزان با احکام و شرایط عبادات مانند: مسایل مربوط به صحّت و بطلان، اداء و قضا و شرایط مربوط به هر عمل عبادی؛
ـ ارائه و آموزش تکالیف عبادی به کودکان به صورت ملموس و عینی و متناسب با توانایی آنان، با استفاده از روشهای آموزشی ساده و بهرهگیری از اشعار، داستان و متون آسان در برنامههای درسی و ترتیب دادن نمایشهای شاد و آموزنده عبادی در مراکز آموزشی؛
ـ ایجاد اُنس و گرایش قلبی در کودکان به انجام تکالیف عبادی از طریق توجه دادن آنان به نعمتها و نیکی و بخشش خداوند به بندگان، و همچنین آموزش شیوه شکرگزاری مورد نظر خداوند سبحان؛
ـ ایجاد بصیرت و بینش دینی با بیان فلسفه، فواید و برخی از آثار اعمال و تکالیف عبادی در حدّ توان فکری کودکان، به صورت ملموس، عینی و منطقی.
ـ طبیعی است که همه این موارد مربوط به دوره کودکی نیست و این مسائل باید به تدریج و در مراحل مختلف سنی، در طول دوره تحصیلی آموزش داده شوند؛ اما در دوره ابتدایی باید تا حدّ ممکن، دانشآموزان را با کیفیت انجام برخی از عبادات به ویژه نماز و روزه آشنا کرد.
۴۷. ناصر باهنر، آموزش مفاهیم دینی همگام با روانشناسی رشد، ص ۲۶۳.
۴۸. «قُلْ هَذِهِ سَبِیلىِ أَدْعُواْ إِلىَ اللَّهِ عَلىَ بَصِیرَهٍ أَنَا وَ مَنِ اتَّبَعَنى»(یوسف: ۱۰۸).
۴۹. دفتر برنامهریزی و تألیف کتب درسی، جزوه راهنمی برنامه تعلیم و تربیت اسلامی دوره ابتدیی، راهنمیی و متوسطه، ص ۱۱.
۵۰. عبدالعظیم کریمی، تربیت آسیبزا، ص ۲۲.
۵۱. جمعی از نویسندگان، مجموعه مقالات همیش تربیت دینی، مهدیه کشانی، مقاله برنامه درسی بری دستیابی به تربیت دینی، ص ۱۲۶.
۵۲. محمدتقی فلسفی، گفتار فلسفی، جوان از نظر عقل و احساسات، ج ۱، ص ۲۶۹.
۵۳. طه: ۱۳۲.
۵۴. تحریم: ۶.
۵۵. میرزاحسین نوری، مستدرک الوسائل، ج ۱۲، ص ۲۰۱، باب ۸، ح ۵.
۵۶. محمدباقر مجلسی، بحار الانوار، ج ۱۶، ص ۲۰۳.
۵۷. حسین انصاریان، دیار عاشقان، ج ۵، ص ۴۴۵.
۵۸. فرید، مرتضی فرید، الحدیث – روایات تربیتى از مکتب اهل بیت‡، ج ۱، ص ۲۹۴.
۵۹. فیض کاشانی، ملا محسن، المحجه البیضاء فی تهذیب الاحیاء، ج ۳، ص ۷۳.
۶۰. شیخ عباس قمی، سفینه البحار و مدینه الحکم و الآثار، ج ۴، ص ۳۶۴.
۶۱. علاءالدین حسام الدین هندی، کنز العمّال فی سنن الاقوال و الافعال، ج ۱۶، ص ۴۵۶، ح ۴۵۴۰۸.
۶۲. محمدبن حسن حر عاملی، تفصیل وسائل الشیعه إلى تحصیل مسائل الشریعه، ج ۲۱، ص ۴۷۷، ح ۲۷۶۳۴.
۶۳. نهج البلاغه، نامه ۳۱.
۶۴. محمدبن حسن حر عاملی، تفصیل وسائل الشیعه إلى تحصیل مسائل الشریعه، ج ۲۱، ص ۴۷۷، و ۲۷۶۳۰.
۶۵. محسن یمانی، کلاس اولیها، ص ۹۷.