بزرگ نمایی و غلو در دین اسلام
یکی از آسیبهای غلو و بزرگنمایی در دین فراری دادن انسانهای دیگر از دین است. بسیاری از کسانی که ضدیت با دین و برخی افراد و برخی افکار پیدا کردهاند بهدلیل غلو و بزرگنمایی در آن بوده است.
بعضی انسانها با عدم درک مقاصد شریعت، دینگریز میشوند و برخی دیگر دینستیز. دین بنا دارد زندگی انسان را در مسیر درست قرار دهد، آسیبها را به او گوشزد کند و بهترین شیوه را برای رسیدن به مقاصدش در اختیار او بگذارد. هیچگاه دین افراط و تفریط را قبول نکرده و مسیری که به آن برسد را توصیه نمیکند. خداوند در قرآن میفرماید: « وَکَذَلِکَ جَعَلْنَاکُمْ أُمَّهً وَسَطًا لِتَکُونُوا شُهَدَاءَ عَلَى النَّاسِ وَیَکُونَ الرَّسُولُ عَلَیْکُمْ شَهِیدًا…»(بقره۱۴۳) انسانها دینمدار میشوند که تلاش و حرکتشان در زندگی مورد رضایت خالق و قادر متعال باشد و این هدف با میانهروی و اعتدال و دور از افراط و تفریط امکانپذیر است.
پس اگر کسی تصور کند دینمداری یعنی به گوشهای خزیدن و مدام مناجات و دعا کردن است افراط کرده و اگر کسی فکر میکند خودش به تنهایی میتواند مسیر درست را تشخیص داده و در آن قدم بگذارد هم دچار تفریط شده است. کسی که تسلیم امر خدا شده هر کارش را به اذن او و هدایت او و کمک او انجام میدهد و برای خود فقط تلاش و کوشش در نظر دارد. انسان میانهرو اهل توکل است و دعا را برای کیفیت کار خود میخواهد نه آنکه هیچ کاری نکند و فقط منتظر امداد الهی باشد. از آنطرف کسی که فکر میکند اختیار تام برای هرکاری دارد سربهطغیان میگذارد و غرق در ظلم به دیگران میشود و ضربه به انسانیت خود میزند.
پیامبر گرامی اسلام(ص) اهل میانهروی و اعتدال بود، البته اعتدالی که عدالت را زیر سوال نبرد. ایشان میانهروی را حتی در دشمنان خصیصهای پسندیده میدانستند و میفرمودند: «ای مردم! بر شما باد به میانهروی، بر شما باد به میانهروی، بر شما باد به میانهروی»؛ اینکه برخی افراد دعا کردن را دارای اثر نمیدانند بهدلیل افراط عدهای در دعای بدون عمل بوده است. این ویژگی اهل افراط باعث شده عدهای دین را دلیل تنبلی و بیتحرکی بدانند. کسانیکه قائل بودند «دین افیون تودههاست» نظرشان این بود که دین باعث میشود انسانها انگیزه تلاش و حرکت و در نتیجه انقلاب را نداشته باشند و فقط به دعا از خدا بخواهند که مشکل آنها را حل کنند. البته انقلاب اسلامی نشان داد دین میتواند بهترین انگیزه را برای مبارزه با استکبار در انسانها ایجاد کند به شرطی که مقاصد شریعت شناخته شود و در مسیر غیرالهی قرار نگیرد. اسلام در مورد تمامی افعال و رفتارهای زندگی سفارش به اعتدال دارد. از خوراک و پوشاک و راهرفتن گرفته تا سخن گفتن و تعامل با دیگر خلائق و حتی در عبادت؛ البته در تلاش و کوشش برای یک زندگی خوب هم نباید افراط کرد.
برخی افراد در امرار معاش و کسب روزی مادی افراط کرده و به دنیاطلبی و دنیاپرستی میرسند. این افراد وقتی میبینند از نظر مادی کمی عقبتر از تصور و توقعشان هستند، دست در جیب دیگران کرده و حق دیگران را پایمال میکنند. جالب آنکه اسمش را تلاش و کوشش برای یک زندگی خوب میگذارند. درحالیکه اسلام میگوید دنیا بهجای خود، آخرت هم بهجای خود. امام صادق(ع) میفرماید: «کسی که دنیای خود را به خاطر آخرت ترک کند، از ما نیست و آن که آخرت خویش را برای دنیا نادیده بگیرد، با ما وابستگی ندارد.» پس اعتدال است که یک زندگی کامل را ترتیب میدهد.
بزرگنمایی و غلو در دین
برخی افراد در ابراز ارادت به اهلبیت(ع) و بزرگان دین دچار افراط و تفریط میشوند که هر دو جهت ضربه زننده است. امام علی (ع) در اینباره هشدار داده است: «هَلَکَ فِیَّ رَجُلاَنِ: مُحِبٌّ غَالٍ وَ مُبْغِضٌ قَالٍ؛ درباره من، دو گروه نابود شدند: دوستدار افراطکننده و گزافهگوی و دشمن کینهتوز و دشمنخوی.» (نهجالبلاغه، حکمت۱۱۷) کسی که در حق اهلبیت(ع) غلو میکند ناخواسته در حال نابود کردن دین و مکتب است. خداوند در قرآن کریم از غلوّ در دین پرهیز داده و فرموده است: «یَا أَهْلَ الْکِتَابِ لاَ تَغْلُوا فِی دِینِکُمْ وَ لاَ تَقُولُوا عَلَی اللهِ إِلاَّ الْحَقَّ إِنَّمَا الْمَسِیحُ عِیسَی ابْنُ مَرْیَمَ رَسُولُ اللهِ وَ کَلِمَتُهُ أَلْقَاهَا إِلَی مَرْیَمَ وَ رُوحٌ مِنْهُ فَآمِنُوا بِاللهِ وَ رُسُلِهِ وَ لاَ تَقُولُوا ثَلاَثَهٌ انْتَهُوا خَیْرًا لَکُمْ إِنَّمَا اللهُ إِلهٌ وَاحِدٌ سُبْحَانَهُ أَنْ یَکُونَ لَهُ وَلَدًا؛ ای اهل کتاب، در دین خود از اندازه فراتر مروید و غلو مکنید و بر خدا جز راست مگویید؛ همانا مسیح عیسی پسر مریم، پیامبر خدا و کلمه اوست که آن را به سوی مریم افکند، و روحی است از او، پس به خدا و فرشتگان او ایمان آورید و مگویید خدا سه است: أب و ابن و روح القدس. [از این گفته] بازایستید که برای شما بهتر است. جز این نیست که الله خدایی یکتاست، پاک و منزّه است، از اینکه او را فرزندی باشد.» (نساء۱۷۱) یکی از آسیبهای غلو و بزرگنمایی در دین فراری دادن انسانهای دیگر از دین است. بسیاری از کسانی که ضدیت با دین و برخی افراد و برخی افکار پیدا کردهاند بهدلیل غلو و بزرگنمایی در آن بوده است.
در خصوص عمل به دستورات دینی هم سفارش اکید بر این شده که اگر میبینید با انجام اعمال مستحبی کراهت در دلتان ایجاد شد و سختی احساس کردید به همان واجبات بسنده کنید. به این دلیل که رنجش خاطر از یک عمل مستحبی باعث دوری از اعمال واجب و در ادامه خروج از دین میشود. مطمئنا در هر غلوی یک دروغ نهفته است و این دروغهای پیدرپی آسیب زیادی به دین وارد میکند.
یکی دیگر از مواردی که میتوان از آن بهعنوان غلو و بزرگنمایی استفاده کرد تعطیلی عقل و روی آوردن به دین است. اسلام هیچگاه ارتباطش را با عقل قطع نمیکند و ادعا ندارد که بدون عقل میتواند راه درست را بپیماید. چه آنکه تعیین مصداق در احکام شرعی توسط عقل صورت میگیرد و شاره در تشخیص مصادیق دخالت نمیکند، زیرا عقلی به انسان اعطا کرده که میتواند بررسی کند، جمعبندی کند و سپس عمل کند. از جمله مواردی که میتوان از صدمات غلو نام برد کوچکنمایی بیش از حد است. کوچکنمایی بیش از حد هم به اندازه بزرگنمایی آسیب زننده است. زیرا افراد را به ناامیدی، افکار را به تعطیلی و دین را به بیثمری و بیفایدگی میرساند.