مهدی و مهدی باوری آنگونه که غرب معرفی میکند
جهان غرب با استفاده از رسانههای فراگیر سعی میکند که مفاهیم موردنظر خویش را در جهت بهره برداری خاص خود به مخاطبانش القا کند. مفاهیم دینی نیز از این قاعده مستثنی نیست؛ چنانکه امروزه در رسانههای نوشتاری و دیداری غرب، شاهد القائات نادرست و سیاهنماییهای بسیاری علیه اسلام و مفاهیم دینی ـ اخلاقی هستیم.
برای شناختن و معرفی یک واژه می توان مسیرهای مختلفی را طی کرد. از رجوع به دایره المعارفها گرفته تا سایتهای اطلاعاتی ـ خبری و یا مقالات علمی. میزان اعتبار و دقت این مراجع با یکدیگر یکسان نیست و هریک متناسب با مخاطبانی خاص، مطالب خود را عرضه میکنند. ولی نقطه شروع بررسی علمی یک موضوع، رجوع به لغتنامهها و دایرهالمعارفهاست. دایره المعارفها و لغتنامههای تخصصی که سطوح علمی متفاوتی هم دارند، معمولاً با استفاده از متخصصان هر موضوع، مقالاتی را ذیل مفهومی که قصد معرفی آن را دارند، ارائه می نمایند و سعی می کنند جهت حفظ مرجعیت خود، هم از ارجاعات گوناگونی برخوردار باشند و هم بیطرفی را حفظ کنند.
برای اینکه ببینیم غرب درباره مفاهیم مهدوی چه دیدگاهی را تبلیغ میکند، سری به چند لغتنامه و دایره المعارف معروف غربی میزنیم. البته از آنجا که برخی از این منابع در زبانهای مختلف، ارائه اطلاعات میکنند و در بسیاری موارد، اطلاعات ارائه شده در یک زبان با زبان دیگر همخوانی ندارد، سراغ زبان اصلی آن لغتنامه و دایره المعارف میرویم.
خواننده محترم توجه داشته باشد که مخاطب این لغتنامهها و دایره المعارفها قشر عظیمی از مردم جهان با ملیتها و مذاهب مختلف هستند و بیان نادرست یا ناقص یک مفهوم میتواند دید مخاطبان را به سمت و سویی که مورد نظر تهیه کنندگان این منابع است، رهنمون شود. علاوه بر این، غالب نویسندگان و تهیه کنندگان مطالب این منابع، نه نویسندگان و پژوهشگران مهم دین اسلام و مذهب تشیع، بلکه دارندگان کرسیهای اسلام شناسی و شیعه شناسی در دانشگاههای بزرگ غرب هستند و بسیاری از آنها غیر مسلمان یا غیر معتقد و یا حتی دارای عقاید انحرافی و دشمنی با اسلام و تشیع هستند که در بخشهایی از مقاله به این مطلب بیشتر خواهیم پرداخت.
از نظر بسیاری از این لغتنامهها «مهدی» نه به فردی در گذشته، بلکه به رهبری روحانی و جسمانی در آینده اشاره دارد. این مطلب در مقابل نظر کسانی از اهل سنت است که مهدی را بر خلفای گذشته منطبق میدانند!
سری به لغتنامههای عمومی و تخصصی مکاتب معروف که به زبان انگلیسی هستند، میزنیم تا ببینیم این لغتنامهها در این مورد چه نوشتهاند. نگاه لغتنامههای عمومی به این واژه، معمولاً سطحی و گذراست؛ ولی جالب آن است که این واژه را ـ علیرغم عربی بودن ـ در لغتنامههای معروف می یابیم. به عنوان مثال، «فرهنگ لغات آکسفورد»(۱) ذیل واژه Mahdi (2)در دیکشنری آنلاین خود در اینترنت، ریشه این واژه را از «هدی» (به معنای راهنمایی کردن) و معنای لفظی آن را «کسی که به راه صحیح هدایت شده» بیان می کند و این واژه را به سه صورت معنا می نماید:
۱. (در اعتقادات عامه مسلمانان) یک رهبر روحانی و دنیوی است که پیش از اتمام جهان بر آن حکومت می کند و دین و عدالت را اعاده مینماید.
۲. شخصی است که ادعای مهدی بودن می کند؛ به ویژه محمد احمد دونگولا (۱۸۴۳–۸۵) در سودان که علیه رژیم مصر قیام کرد.
۳. (در اعتقادات شیعه) امام دوازدهم است که انتظار آمدنش کشیده میشود تا بر بیعدالتی پیروز شود.
فرهنگ لغات «لانگمن»(۳) نیز ذیل واژه Mahdi (4) این واژه را لغتی اسلامی میداند و به رهبری مقدس اشاره میکند که توسط خداوند فرستاده میشود و همه مردم را پیرو اسلام میکند. همچنین در ادامه، ادعای بسیاری از رهبران اسلامی مبنی بر اینکه مهدی هستند، ذکر میشود.
نسخه اینترنتی لغتنامه فرهنگ لغات «مریام وبستر»(۵) هم واژه Mahdi (6) را «مسیحای مورد انتظار در عقیده رایج مسلمانان» و یا «رهبری اسلامی که وانمود میکند نقشی مسیحایی دارد»، معرفی میکند. نکته جالب در این لغتنامه آن است که اولین استعمال این لغت را در سال ۱۶۲۶ میلادی بیان میکند.
توجه به شیوه معرفی این واژه در لغتنامههای عمومی غربی ما را به چند نکته رهنمون میسازد:
۱. از نظر بسیاری از این لغتنامهها «مهدی» نه به فردی در گذشته، بلکه به رهبری روحانی و جسمانی در آینده اشاره دارد. این مطلب در مقابل نظر کسانی از اهل سنت است که مهدی را بر خلفای گذشته منطبق میدانند!
۲. اعاده دین و عدالت توسط مهدی را میتوان جزو نقاط مشترک تلقی نویسندگان فرهنگها دانست، اگرچه شیطنتهایی همچون «پیرو اسلام کردن تمام مردم» را میتوان در میان کلمات ایشان دید.
حال به سراغ برخی لغتنامههای ویژه ادیان و مکاتب میرویم و ابتدا فرهنگ لغات فشرده «مکاتب جهان» آکسفورد(۷) را ورقی میزنیم. این فرهنگ لغات که مختص مکاتب و مذاهب جهان و اصطلاحات و اماکن و افراد مۆثر در آنهاست، ذیل واژه al- Mahdi(8)مطالب زیر را نگاشته است:
در اسلام اهل سنت، کسی است که از طرف خداوند هدایت شده است. این لغت ممکن است در مورد گذشته (به ویژه خلفای راشدین) و یا خلفایی که باعث احیای اسلام شدند، به کار برده شود؛ ولی در اغلب موارد، این لغت، ارجاع به آینده دارد و به شخصی اشاره میکند که میآید تا در انتهای همه اشیاء (امور) پیشرو و جلودار باشد.
در اسلام شیعی، اعتقاد غالب، مهدی را همان امام غایب میداند که در آخرالزمان میآید. امام دوازدهم، علی بن محمد سیمَری(۹)(؟) در سال ۸۶۹ میلادی (۲۵۵ هجری) در سامرا متولد شده است. در سال وفات پدر خود، یعنی ۲۶۰ هجری، او به جای پدرش امام شد؛ ولی جدا از مردم و در انزوا بوده که از آن به غیبت صغری تعبیر می شود. در این مدت تنها به صورت بسیار نادر توسط اشخاص خاص و والارتبه دیده می شده است. وی توسط وکیلانی که پیاپی بودهاند، به سۆالات [مردم] پاسخ می داده است.
در فاصله کوتاهی پیش از مرگ وکیل چهارم، در سال ۹۳۹ میلادی (۳۲۹ هجری) او اعلام می کند که امام دیگری در آینده نخواهد بود و غیبت کبری رخ می دهد و امام تا زمانی که خداوند اجازه ظهور وی را بدهد، مخفی شده است. در همین زمان (غیبت کبری) امام غایب، راهنمایی هایی را (به پیروانش) می دهد، صدای دعاکنندگان را می شنود و شفاعت هم می کند. «المهدی» همچنین «امام عصر»، «المنتظر» و «صاحب الزمان» نیز خوانده می شود.
در انتها هم اشارهای به «محمد سودانی» به عنوان مهدی می شود.
این لغتنامه، در ذیل واژه Ghaiba(10) نیز، ضمن معنا کردن آن به «مخفی شدن فرد توسط خدا و ناپیدایی در عین زنده بودن در زمین»، شاخصترین نمونه آن را «المهدی» معرفی میکند.
توجه به چند نکته در این لغتنامه حائز اهمیت است:
۱. نگاهی به لیست نویسندگان بخش اسلام در این لغتنامه قابل توجه است. به عنوان مثال، یکی از مهمترین نویسندگان این بخش، دکتر کنس کرگ (Dr Kenneth Cragg) اسقف سابق اورشلیم است که انتخاب چنین شخصی میتواند گویای مطالب بسیاری باشد!
فرهنگ لغات «لانگمن» نیز ذیل واژه Mahdi این واژه را لغتی اسلامی میداند و به رهبری مقدس اشاره میکند که توسط خداوند فرستاده میشود و همه مردم را پیرو اسلام میکند. همچنین در ادامه، ادعای بسیاری از رهبران اسلامی مبنیبر اینکه مهدی هستند، ذکر میشود
۲. عدم اشاره کامل به دیدگاه اهل سنت در مورد مهدی، نشان از عدم توجه آنان به این موضوع، تعدد دیدگاه و یا فقدان جایگاه این اعتقاد نزد اهل سنت دارد.
۳. عدم ذکر صحیح نام حضرت حجت و ذکر نام نائب آخر ایشان به جای نام حضرت اگرچه ممکن است سهوی باشد، ولی در لغتنامهای با این معروفیت، امری ناپسند است.
۴. ذکر جزئیات نسبتاً دقیقی در مورد ولادت، غیبت صغری و کبری و نگاه شیعه به نقش امام در دوران غیبت، نشان از توجه غرب به این نظریه دارد.
دانشگاه آکسفورد فرهنگ لغات ویژهای در مورد اسلام(۱۱) نیز دارد. در این لغتنامه، ذیل واژه Mahdi (12) ابتدا آن را «فردی که توسط خداوند هدایت شده» معنا می کند و در ادامه مینویسد:
آن، تصویری آخرت شناختی در اسلام است. مسلمانان اعتقاد دارند که او دوران عدالت و عقاید صحیح را در پایان تاریخ رهبری می کند و نیز عنوانی تجلیلی است که برای پیامبر و خلفای چهار گانه توسط مسلمانان اولیه به کار رفته است. در قرآن از آن ذکری به میان نیامده است. این مفهوم توسط شیعیان و برخی اهل سنت به مفهوم «منجی مسیحاگونه» توسعه یافته که برای پشتیبانی و دفاع از هدف و آیین آنها باز می گردد. برخی اعتقادات رایج در مورد او عبارتاند از اینکه او از خانواده محمد است، وقتی ظاهر می شود که جهان به طور جبران ناپذیری فاسد شده باشد؛ حکومت او زمان فراوانیِ نعمتهای طبیعی است، او عدالت را می گسترد، دین و ایمان را تصحیح و اعاده می کند و دشمنان اسلام را شکست می دهد.(۱۳)
مطابق مطالب عنوان شده در این لغتنامه:
۱. «مهدی» عنوانی بوده که برای تجلیل از خلفای چهار گانه توسط مسلمانان اولیه به کار میرفته است.
۲. این واژه در قرآن به طور مستقیم ذکر نشده است (در عین حالی که شیعه معتقد است آیاتی به صورت ضمنی به دوران حکومت حضرت اشاره دارند).
۳. در این لغتنامه به ویژگیهای دوران پس از ظهور از نظر شیعه توجه شده است.
پی نوشت:
۱ – Oxford Dictionary.
۲- http://oxforddictionaries.com/definition/Mahdi?q=mahdi.
۳ – Longman Dictionary.
۴ – http://www.ldoceonline.com/dictionary/Mahdi-the.
۵ – Merriam-Webster Dictionary.
۶-سایت merriam-webster.
۷″ – The Concise Oxford Dictionary of World Religions”, OXFORD UNIVERSITY PRESS, 2000-2002, ISBN 019860601x
مطابق توضیحات مقدمه این لغتنامه (ص ۱۰۵۵۳-۱۰۵۶۷)، بخش اسلام را در این لغتنامه چند استاد برجسته از جمله “Dr Kenneth Cragg” (اسقف سابق اورشلیم و سرپرست کالج مرکزی)، “Zahid Hussein” (محقق و پژوهشگر پیشین)، “Dr Y. Raef” (استاد مطالعات اسلامی و عربی)، “Dr Penelope Johnstone” (ناظر زبان عربی آکسفورد) و”Mr P. J. Stewart” (مدرس بوم شناسی) نگاشتهاند.
لازم به ذکر است به دلیل عدم دسترسی به لغتنامه چاپی، آدرسها از لغتنامه الکترونیکی (E-Book) داده شده است.
۸- ص ۴۸۱.
۹ – Ali ibn Muammad Simmari – در متن لغتنامه چنین لغتی به عنوان نام امام دوازدهم نوشته شده است. ظاهراً نام وکیل چهارم امام عصرf به صورت اشتباهی به عنوان نام ایشان درج شده است! البته این کتاب ذیل واژه “Ithna Ashary(y)a” (ص ۲۶۵۳) ضمن شمردن امامان شیعه، امام دوازدهم ایشان را “محمد المهدی” معرفی می کند.
۱۰ – ص ۲۰۱۵.
۱۱ – The Oxford dictionary of Islam
۱۲ – ص ۱۸۵.
۱۳ – Esposito John L., “The Oxford dictionary of Islam”, Oxford University Press, October 2004.