تحولات و رخدادهای خارجی ایران پس از پیروزی انقلاب
سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران پس از پیروزی انقلاب اسلامی- همانند تحولات داخلی- به سه دوره تفکیک پذیر است.
سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران پس از پیروزی انقلاب اسلامی- همانند تحولات داخلی- به سه دوره تفکیک پذیر است.
در دوره ی اول، تمایلات گام به گام و ملی گرایانه ی دولت موقت و بنی صدر از یک سو،و گرایش های انقلابی دیگر شخصیتها از سوی دیگر شکل گرفت.قطع روابط با اسراییل و آفریقای جنوبی (۱) خروج از پیمان سنتو- که در پنجم فروردین ۱۳۵۸ به طور رسمی منحل شد- قطع رابطه ی با مصر- به دلیل خیانت این کشور به اعراب و مسلمانان در سازش با رژیم اشغالگر اسراییل- و نیز اشغال سفارت امریکا به گرایشهای انقلابی منتسب است.جنگ تحمیلی در حالی آغاز شد که ارتش ایران انسجام نداشت و از سویی سپاه پاسداران افزون بر نوپا بودن،از سوی رییس جمهور وقت- ابوالحسن بنی صدر- تحت فشار قرار داشت.عراق به تصور آن که ایران را چند روزه به خاک خود ملحق می کند،به این اقدام جسورانه دست زد.ایران برای استیفای حقوق از دست رفته ی خود،در سال ۶۲ وارد خاک عراق شد.جنگ فرسایشی در سالهای ۱۳۶۵ و ۱۳۶۶ به رکود گرایید.دولت عراق نیز پس از مشاهده ی وضع اعتراض آمیز ایران در برابر قطعنامه ی ۵۹۸،آن را پذیرفت.
امریکا که از یک سو ماجرای ایران گیت (۲)،حمایت ایران از انقلابیون فلسطینی و حزب الله لبنان و آغاز انتفاضه ی فلسطین به خروش آمده بود و از دیگر سو شاهد آن بود که به تدریج از نیمه ی سال ۱۳۶۶ ورق جنگ بر علیه ایران بر می گردد و هم چنین سیاست های خود را در صدور قیمت نفت- از ۴۰دلار به ۶ دلار- موفق می دید،با گسیل داشتن ناوهایش به خلیج فارس،تعرض به کشتی های نفتی و تجاری و سرانجام،سرنگونی هواپیمای مسافربری ایرباس ایرانی در ۱۲ تیر ۱۳۶۷،کوشید تا ایران را از پی گیری خواسته هایش منصرف سازد.(۳)سرانجام ایران در یک جنگ تحمیلی و نابرابر با توجه به فشارهای خارجی و مشکلات داخلی در تاریخ ۲۸ تیر ۱۳۶۷ قطعنامه ۵۹۸ شورای امنیت را پذیرفت.(۴) در پی آن،عراقی ها که ایران را در موضع ضعف می پنداشتند،به کمک منافقین (مجاهدین خلق) یورشی جدید را در غرب کشور آغاز کردند،و شهر اسلام آباد و کرند غرب را به اشغال درآوردند ولی با مقاومت ملت سلحشور ایران (در عملیات مرصاد) به سختی شکست خوردند.عراق بعد از پذیرش قطعنامه از سوی ایران با تهاجم گسترده بخشهایی از خاک ایران را مجددا اشغال کرد که با هجوم سراسری نیروهای ایرانی و مردم مجبور به عقب نشینی شد.
گورباچف که در سال ۱۹۸۵ به قدرت رسید با اصلاحات سیاسی و اقتصادی در اتحاد جماهیر شوروی،اندیشه ی احیای کمونیسم را در سر می پروراند.امام خمینی در ۱۳ دی ماه ۱۳۶۷ طی پیام مبسوطی به وی اعلام داشت که (از این پس کمونیسم را باید در موزه های تاریخ سیاسی جهان جستجو کرد.) پس از چندی،این پیش بینی جامه ی تحقق پوشید و اصلاحات گورباچف به تخریب دیوار برلین،خروج ارتش سرخ از افغانستان،فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و نیز انحلال رسمی پیمان ورشو (۵) و کومکن (۶) (۱۹۹۱م.) انجامید.امام هم چنین به گورباچف تذکر داده بود که (مبادا شوروی را در دام سرمایه داری گرفتار سازد.)
دوره ی دوم سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران با پایان جنگ و ریاست جمهوری آیت الله هاشمی رفسنجانی شروع می- شود.مهمترین اولویت های سیاست های خارجی این دوره عبارت است از: تنش زدایی،کوشش در راستای عادی سازی روابط با عربستان سعودی و دیگر کشورهای عربی،همکاری با کشورهای حوزه ی آسیای مرکزی و قفقاز و نیز گسترش شمار کشورهای عضو اکو به ده کشور.یورش عراق به کویت نیز در بر حق قلمداد شدن مواضع سیاسیت خارجی ایران و جذب کشورهای عربی نقش مهمی ایفا کرد.روابط ایران واروپا در این دوره،افت و خیزهای زیادی داشت بویژه در قضیه ی کتاب (آیات شیطانی) و واکنش سریع امام خمینی در مرتد خواندن سلمان رشدی روابط مذکور را وارد مرحله جدیدتری کرد.انگلیس رسماً روابط خود با ایران را قطع کرد.با این همه سیاست خارجی ایران در این دوره بر تنش زدایی و احترام به دیگر کشورها استوار بود.(پیمان ماستریخت) در ۷ فوریه ۱۹۹۲ در راستای تشکیل اروپای واحد،(به اجرا گذاردن واحد پول اروپایی) یورو (Euro) از سوم ژانویه ۱۹۹۹ و (تصویب قانون داماتو) (۷) از سوی کنگره ی امریکا،اسباب استقلال هرچه بیشتر اروپا از امریکا را پدید آورد و در نتیجه در سیاست خارجی ایران امکان جایگزینی اروپا و روسیه به جای امریکا فراهم شد.
دوره ی سوم سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران با ریاست جمهوری حجت الاسلام والمسلمین سیدمحمد خاتمی آغاز شد.از مهمترین تحولات سیاست خارجی این دوره عبارت است از: تشکیل اجلاس سران کنفرانس اسلامی در ایران (۱۱ آذر ۱۳۷۶)ادامه سیاست تنش زدایی در روابط خارجی و معرفی چهره ای صلح طلبانه از اسلام و ایران با ارایه ی نظریه ی گفتگوی تمدنها.طرح گفتگوی تمدن ها خیلی زود در دستور کار سازمان ملل متحد قرار گرفت و سال ۲۰۰۱،سال گفتگوی تمدنها نامیده شد. گرچه تحولاتی که پس از آن در روابط بین الملل رقم خورد،این آرمان را با چالش های جدی روبرو ساخت.وقوع حادثه ی ۱۱ سپتامبر و بدنبال آن حمله نظامی امریکا به افغانستان و عراق نشان می داد که گفتگوی تمدن ها امری آرمانی است و یا دست کم در شرایط حاضر نمی توان به توفیقات سریع آن امیدوار بود.حادثه ی یازدهم سپتامبر را باید نقطه ی عطفی در شکل دادن نظام بین الملل هوزاره سوم تلقی کرد. هم اکنون منافع ملی امریکا با رویایی مستقیم با اسلام انقلابی و مسأله خاورمیانه و تسلط بر ذخایر نفتی آن گره خورده است.ایالات متحده که در دوران جنگ سرد به بهانه مقابله با کمونیسم،در سرتاسر جهان دخالت نظامی و غیرنظامی داشت در شرایط جدید توجیه های جدیدی – از جمله مقابله با تروریسم و دفاع از حقوق بشر- برای اقدامات خود ارایه می کند.
نوآم چامسکی- فیلسوف و زبان شناس معروف آمریکایی- حادثه فروریختن برجهای تجاری نیویورک را از یک سو ضربه ای مهلک برای سویس های اطلاعاتی جاسوسی غرب،واز دیگر سو بهانه ای برای حملات جدید اسراییل به شهرهای فلسطین می- داند.(۸)گرچه سقوط دولت طلبان در افغانستان و روی کار آمدن دولت حامد کرزای،خطر بنیادگرایی افراطی و ضدشیعی در همسایگی ایران را از بین برد ولی از سوی دیگر موجب تقویت حضور ایالات متحده در منطقه شد.امریکا از یک سو به تحکیم پایگاههای نظامی خود در افغانستان پرداخت و از سوی دیگر با به راه انداختن جنگ نفت یا به تعبیری جنگ سلطه،سعی کرد به اهداف راهبردی خود در خاورمیانه نزدیک شود.تجاوز امریکا و انگلستان به عراق که بدون مجوز سازمان ملل متحد صورت گرفت،سه هدف اصلی را دنبال می کرد: تسلط بر منابع نفتی،محدود کردن اصول گرایی اسلامی،و حل مسأله فلسطین (تسهیل روند صلح با اسراییل).
جمهوری اسلامی ایران در قبال حمله امریکا به افغانستان و عراق مخالفت عملی نکرد،اما نارضایتی شدید خود از حضور ایالات متحده در منطقه و نقض استقلال و کشتار مردم مظلوم این دو کشور را بارها اعلام نمود.از دیگر سوی،ایران در مقابل طرح امریکایی (نقشه راه) (۹) که برای حل مسأله فلسطین ارایه شده بود،اعلام نمود که تصمیم گیری باید به مردم مظلوم فلسطین واگذار شود.(۱۰)این طرح- که امریکا آن را در تاریخ ۲۳ مهر ۱۳۸۱ ارایه کرده بود- یک ماه بعد،از سوی کمسیون چهارجانبه تعدیل شد.و به وسیله دولت اسراییل و تشکیلات خودگردان فلسطین به امضا رسید؛در عمل با چالش هایی روبرو شده است.
پی نوشت ها
۱. در آن زمان در افریقای جنوبی رژیم نژادپرست دست نشانده ی انگبیس حکومت می کرد که تبعیض نژادی شدیدی را علیه مردم سیاه پوست آن کشور اعمال می نمود.
۲. رسوایی ریگان در ماجرای سفر مک فارلین به تهران (در پنجم اردیبهشت ۱۳۶۵) به دلیل مشابهت با قضیه واترگیت(رسوایی ریچارد نیکسون)،ایران گیت نامیده شد،پس از این ماجرا مک فارلین خودکشی ناموفقی کرد که در پی آن بسیاری از مسؤولان امریکایی از قبیل رییس سازمان سیا استعفا کردند.(همان،ص۱۴۷-۱۵۶.)
۳. ر.ک: جمیله کدیور،رویارویی انقلاب اسلامی در ایران و امریکا.
۴. برای مطالعه بیشتر ر.ک: مجموعه نویسندگان،جنگ تحمیلی؛زیر نظر مرتضی منطقی،نگاهی بر هشت سال جنگ تبلیغاتی؛منوچهر محمدی،برای آگاهی از موضع گروهکها در قبال جنگ تحمیلی ر.ک: اداره تحقیقات و بررسی های سیاسی،جنگ تحمیلی در تحلیل گروهک ها.
۵. پیمان نظامی بلوک شرق در مقابل پیمان ناتو.
۶. پیمان اقتصادی بلوک شرق در مقابل بازار مشترک اروپا.
۷. امریکا با تصویب قانون داماتو در اواخر سال ۱۹۹۶ شرکت های خارجی طرف قرارداد این را تحریم کرد.در واقع این اقدام،بزرگ ترین شکاف اروپا و آمریکا پس از جنگ جهانی دوم را پدید آورد.گفتنی است آمریکا در ۸ مه ۱۹۹۸ از اجرای قانون داماتو و هلمز برتون عقب نشینی کرد.
۸. نوآم چامسکی،۱۱ سپتامبر و حمله آمریکا به عراق،ترجمه بهروز جندقی،ص۲۴-۲۶.
۹. Road Map
۱۰. نماینده جمهوری اسلامی ایران در سازمان مورخه ۱۸/۳/۱۳۸۲ اعلام نمود،ایران در قضیه طرح (نقشه راه) سکوت می کند،و تعیین تکلیف آن را به مردم فلسطین واگذار می نماید.