بیحجابی اجباری، دو قطبی های اجتماعی را عیان میکند. رضاخان بینالملل به ناامیدی مردم از یکدیگر بیشتر از ناامیدیشان از دولت نیاز دارد.
علی مهدیان، استاد حوزه و دانشگاه- خیلی ها هنوز نفهمیده اند مسئله امروز ما بیحجابی اجباری است نه حجاب اجباری. رضاخان بینالمللی دنبال بیحجابی اجباری است با همه توان. تا هم استقلال فرهنگی ما را بگیرد هم آزادی فرهنگی را. او به این احساس بردگی و تحقیر ملت نیاز دارد.
از به خونکشیدن گوهرشاد و چادرکشیدن از سر زنان تا روش مکارانه دختر شایسته و الگوی زنروز و تصویر چادری از زنان روسپی در دوره محمدرضا همه طرحشان همین بود، هویتت را بده برود. استقلالت را نابود کن. برده باش. هنوز هم طرح همان طرح است. اشتباه نکنید آنچه امروز دنبال میشود پروژه «بیحجابی اجباری» است. درست ببینید.
پروژه بیحجابی اجباری فقط مسئلهاش پیشبردن کلان پروژه بیحیایی و انقلاب جنسی در کل دنیا نیست. که هست. حتی فقط کلان پروژه اسلامستیزی هم نیست. که آن هم هست. بلکه مسئله اصلی اش گرفتن هویت و ایمان و امید و ایجاد احساس انسداد در جان ما است. که چه بشود؟ برای رضاخان امروز عالم، احساس شکست ما مهمتر از خود شکست است.بی حجابی اجباری پروژهای است که احساس ناامیدی در مبارزه هویتی ما با غرب را پیش میبرد.باید جوان ما از داشتن هویت و اراده مستقل ناامید شود.
تحریمها را آمریکا نه به دلیل سادیسم سیاسی بلکه برای ایجاد همین احساس ناامیدی و انفعال دنبال میکند پروژه جریان تحریف هم همین است. ناامیدی.
بیحجابی اجباری، دو قطبی های اجتماعی را عیان میکند. رضاخان بینالملل به ناامیدی مردم از یکدیگر بیشتر از ناامیدیشان از دولت نیاز دارد. آنها روی انفعال ما حساب کردهاند. انفعال ما یعنی تاثیر در سبک و محاسبه و تصمیم و ارادهمان.
اما اجبار روی این مردم جواب نخواهد داد. نه رضاشاه موفق شد و نه محمدرضا و نه امروز دنبالههایشان و اربابانشان. این مردم داستان مبارزه امامحسین(ع) را با هرزگی یزید میخوانند، روضههای خون بیگناه فرزندان کربلا برای اصلاح انفعال مردم مقابل کشف حجاب یزیدی را میخوانند و اشک میریزند. اینجا ایران است و همه این فشارها فقط رشد این مردم را سرعت میدهد و ناامیدی دشمن را در پی دارد. منتظر بمانید و تماشا کنید.
۱۰ برداشت غلط و رایج درباره حجاب اجباری
ما #حجاب_اجباری نداریم، حجاب الزامی داریم. تفاوتش چیست؟ برای احکام فردی اجبار نداریم، الزام برای احکام اجتماعی است. مثل تفاوت حکم مستی در خلوت و جلوت، در خانه با خیابان. انشاءالله روشن است.
الزام حجاب برای باحجاب کردن بیحجابها نیست، بلکه برای صیانت از دموکراسی و دفاع از حق اکثریت است که اسلام را میخواهند. پس مدام ژست نگیرید که مگر چند درصد با اجبار حجاب، باحجاب شدند.
یک جامعه در انتخاب دین آزاد است، اما در انتخاب از دین آزاد نیست. مردم ما اکثریت اسلام را می خواهند و حجاب جزئی از اسلام است. پس تکلیف رفراندوم هم روشن است. رفراندوم برای انتخاب اصل دین است نه جزئیاتش.
اینکه الزام حجاب در صدر اسلام بوده یا نه، سوال غلطی است. با فرض اینکه نبوده است باز هم مهم نیست. الزام اجتماعی حجاب از احکام تعزیری است که متناسب با زمان و مکان و شرایط اتخاذ می شود. مثل بسیاری دیگر از قوانین که زمان پیامبر نبوده و امروز هست و شرعی است.
بدحجابی در ایران ناشی از بیدینی نیست، ناشی از سبک زندگی غربی است. نشانهاش نیز حیا و عفت زنان ماست و نه ظاهرشان. پس از روی ظاهر نگویید مردم حجاب نمیخواهند؛ این بند بسیار مهم است.
متولی حجاب در ایران تنها گشت ارشاد نیست؛ ۲۶ نهاد متولی حجاب اند که متاسفانه در خواب عمیق اند و به کسی هم پاسخگو نیستند. کاش عدلیه به عنوان حقوق عامه به کمکاری این ۲۶ نهاد هم ورود کند.
حجاب ملاک دینداری نیست؛ یک نشانه است در کنار دیگر نشانهها. چه بسا زنان بدحجابی که دیندارتر ند و بالعکس. خیلی ها این خطای اجتماعی را ندارند و صدها خطای فردی و اجتماعی دیگر دارند.
حجاب تنها چادر نیست. با این حال چادر طی سالهای اخیر فراتر از حجاب رفته است و به یک هویت فرهنگی-سیاسی و حتی مبارزاتی ارتقا یافته است.
#چهارشنبه_سفید و موارد شبیه به آن، پروژه فرهنگی علیه حجاب نیست؛ پروژه امنیتی علیه نظام است. لذا برخورد امنیتی میخواهد نه فرهنگی.
مردها با دیدن زن بی حجاب الزاما به وسوسه گناه نمی افتند، بلکه دیدن زن بیحجاب خودش فی نفسه بدون ریبه و لذت معصیت است. لذا بیحجابی تعرض به حقوق دیگران است. انشاءالله روشن است.