والدگری و مولفه های فرزندپروری (بخش اول)
والدگری یا فرزندپروری یکی از مباحث مهم در تربیت فرزند است. والدگری چیست و چه مولفه هایی دارد.
والدگری (فرزندپروری) مهم ترین وظیفه ایست که بر دوش والدین قرار دارد.

تعریف والدگری
در ادبیات علوم تربیتی و روان شناسی، واژگان Parenting به دوصورت ترجمه شده است. برخی آن را به «والدگری» و گروهی دیگر آن را به «فرزندپروری» ترجمه کرده اند. بر اساس تعریفی که از بامریند بیان شده، والدگری عبارتست از «گونه ای از ارتباط والد-فرزندی است که شامل باورها، اصول و روش ها و رفتارهای ویژه می شود و عاملی موثر در شکل گیری رفتارهای دورنی شده و برونی شده فرزندان است.» در تعریف دیگر ریسپولی و دیگران بیان می کنند که والدگری، فعالیت پیچیده ای شامل روش ها و رفتارهای ویژه است که به طور مجزا یا در تعامل با یکدیگر بر رشد کودک تاثیر می گذارد. در واقع پایه و اساس شیوه فرزند پروری مبین تلاش های والدین برای کنترل و اجتماعی کردن کودکان شان است.
در اصل می توان فرزندپروری را داشتن مهارت هایی دانست که در این مهارت ها، روش های به کارگیری توانایی ها در حوزه تربیت فرزند به شمار می آید به سخنی دیگر همانطور که برای اداره هر سازمان و نهادی نیاز به دانستن روش های مدیریت و به کارگیری درست آنهاست، فرزندان نیز از این امر مستثنی نیستند و باید برای رشد و تربیت ایشان راه های درست را کشف و به کار گرفت.
اهمیت توجه به والدگری
در دوران کودکی، شخصیت انسان بر اساس تربیتی که در خانواده وجود دارد، شکل می گیرد. اصلی ترین مولفه های شکل گیری شخصیت انسان مربوط به همین دوران ابتدایی زندگی انسان درنهادی به نام خانواده است. به عنوان نمونه اریکسون (روانشناس) قائل است، از تولد تا یک سالگی سن شکل گیری اعتماد انسان نسبت به دنیاست. در این دوران مهم ترین فردی که در این اعتمادسازی نقش دارد، مادر هست. او بر این باور هست که اگر مادری در این دوران به نیازهای کودک، خوب رسیدگی نکند، و افراط و یا تفریط داشته باشد، می تواند زمینه ساز یک شخصیت بی اعتماد در تمامی دوران زندگی کودک شود
از همین روی لازم است، والدین شیوه های درست تربیت فرزندان را به کار بگیرند تا بتوانند پرورش، اجتماعی کردن و انتقال ارزش های فرهنگی و اخلاقی و ایده آل های والدین به فرزندان به درستی صورت بگیرد.
خانواده به عنوان اولین نهاد اجتماعی ای که انسان در آن قدم می گذارد می تواند، جامعه پذیری و در گام عالی تر آن فرهنگ پذیری را در شخصیت انسان نهادینه کند، دو امری که نهادهای دیگر اجتماعی تاثیرات شان به نسبت کمتر از نهاد خانواده است.
عوامل موثر بر والدگری
عوامل متعددی بر والدگری تاثیر دارند که از مهم ترین این موارد می توان به وضعیت اجتماعی-اقتصادی، فرهنگ، نگرش والدین به والدگری و ویژگی های شخصیتی والدین همچون ذهن آگاهی (۱۱) و فراوالدگری اشاره کرد. در اصل می توان یک چیز را بسیار در این میان مهم دانست و آن شخصیت والدین است. این سخن برگرفته از نظریه یادگیری مشاهده ایست که در حوزه «روان شناسی یادگیری» بدان پرداخته می شود.
«یادگیری مشاهده ای» توسط آلبرت بندورا (۱۹۲۵) بیان شده است. بندورا خود قائل بود مهمترین نوع یادگیری، یادگیری مشاهده ایست. در این نظریه اینگونه بیان می شود که انسان بر اثر مشاهده و ارتباطی که با محیط خود از طریق حس بینایی دارد، الگوهای رفتاری ای را انتخاب می کند و رفتارهای خود را بر اساس آن شکل می دهد. بر این اساس، فرزندان در خانواده از طریق ارتباط با والدین خود و مشاهده رفتارهای ایشان، به رفتارهای خود شکل می دهند و به مرور این دست از رفتارها شکل دهنده مولفه های شخصیت ایشان همچون افکار، عواطف، هیجانات و رفتارهای ایشان می شود.
خودآگاهی والدین نیز به عنوان یک مولفه شناختی، دارای اهمیت بسیاری در والدگری است. برخی تحقیقات نشان از آن دارد که ذهن آگاهی، در سلامت روان و نیز روابط موثر با دیگران و نیز والدگری نقش بسیار قابل توجهی دارد. کاتورث و پارنت قائلند که داشتن آگاهی های مستمر، منظم و توجه به زمان حال باعث کارکرد موثر والدین نسبت به فرزندان می گردد. مورگان ذهن آگاهی یا حضور ذهن را اینگونه تعریف می کند: «آگاهی از افکار، رفتار، هیجانات و انگیزه هاست به طوری که بهتر بتوان آن ها را مدیریت تنظیم کرد به عبارت دیگر، ذهن آگاهی به معنای توجه کردن به شیوه های خاص است.»
ذهن آگاهی می تواند در دو جنبه والدین موثر واقع شود. این جنبه ها، عبارتند از:
- جنبه درون فردی حضور ذهن در فرزندپروری شامل انتساب ها، نگرش ها، ارزش ها، عقاید و انتظارات است که والدین در مورد فرزندان خود و نحوه فرزندپروری دارند.
- جنبه میان فردی حضور ذهن در فرزندپروری به حضور والدین هنگام تعامل با فرزندانشان و داشتن نگرشی پذیرنده، مهربان و مشفقانه نسبت به این تعاملات نظر دارد.
والدینی که در ارتباط با فرزندان خود دارای ذهن آگاهی هستند دارای ویژگی هایی هستند که برخی از این ویژگی ها عبارتند از:
- این نوع از والدین، اجازه بیان عقیده و تجارب شخصی را به کودکان خود می دهند و آنها را بر این امر تشویق و تقویت می کنند.
- این نوع از والدین بر اساس باورهای و تجاربی که فرزندانشان دارند راهبردها و خط مشی های تربیتی، ارتباطی و مراقبت گری خود را شکل می دهند. (بدین معنا که والدین باید راهبردهای تربیتی را بر اساس یک واقعیت شکل بدهند و نباید این راهبردها چیزی دور از واقعیت و یا ساخته ذهن خود والدین باشد.)
- این نوع از والدین به خوبی می دانند که چگونه در موارد بحرانی، دست از اصول مراقبت گری خود برندارند و استراتژی های جدیدی را بر اساس موقعیت جدید و نیز موقعیت های بحرانی به کار بگیرند.
شیوه تربیت مقتدارنه، بهترین سبک تربیت والدگری است.
فراوالدگری
فراوالدگری به عنوان یک امر مهم در فررزندآوری پای به میدان گفتگوهای علمی گذاشته است که مولفه های آن عبارتند از:
- پیشاپیش گرایی: در اصل این مولفه یک گونه آینده نگری نسبت به آینده کودک است. در این مولفه، به مباحثی که هنوز برای کودک اتفاق نیفتاده، پرداخته می شود و هدف از آن تعیین اهداف کوتاه مدت و بلند مدت والدین برای مراقبت گری صحیح از فرزندان است.
- سنجش و ارزیابی: یکی دیگر از مولفه های شکل دهنده فراوالدگری، ارزیابی والدین از خود، کودک و زمینه های مراقبت گری است.
- بازتاب: ارزیابی مجدد رفتارهای خود، کودکان و رابطه گذشته والد-کودک در گذشته است.
- حل مسئله: این مولفه شامل جنبه های چندگانه تفکر والدین است که شامل تعریف مسئله، طرح راه حل، اجرای راه حل و ارزیابی حل مسئله است.
فراوالدگری اثرات بسیاری بر روی مراقبت از کودکان سالم و کودکان با نیازهای ویژه دارد. به عنوان نمونه فراوالدگری در کودکان سالم باعث آن می شود که نوع گریه نوزادان از سوی والدین به درستی شناخته شده و نیازهای آنان مورد اجابت قرار گیرد و در کودکان با نیازهای ویژه آسیب هایی همچون ارتباط جدی در کودکان مبتلا به اختلال رشدی به راحتی تشخیص داده شود.
با اندک تاملی فواید بسیاری را می توان در والدگری به دست آورد. والدینی که بتوانند در مورد آینده کودکان خود پیش بینی های درست تری داشته باشند و این پیش بینی ها سبب آن می شود که اهداف بهتر تشخیص داده شده و بر اساس آن اهداف، راهبردهای عملیاتی درست تری شکل بگیرد.
در پژوهش روت و اسمیتان، به دست آمد که مادرانی که فراوالدگری و ذهن آگاهی را در سطح بالاتری نسبت به دیگران کسب کرده اند، سطوح بالاتری از فرزندپروری مقتدرانه را از خود نشان داده اند. به بیان دیگر، فراوالدگری و ذهن آگاهی ارتباطی مستقیم با والدگری دارد.
شیوه های والدگری
دو مولفه در شکل گیری شیوه های والدگری وجود دارد. این دو مولفه عبارتند از:
- توقع و انتظارات که ریز مولفه های کنترل، نظارت و انتظار رفتار بالغانه و عاقلانه در آن جای دارند.
- پاسخگویی که شکل دهنده آن پشتیبانی، عشق و پذیرش می باشند.
بر این اساس چهار شیوه والدگری را می توان بر اساس این دو مولفه تصور کرد که در جدول زیر آورده شده است.
شیوه والدگری | عنوان شیوه والدگری | توقع و انتظارات | پاسخگویی | ارزش گذاری |
شیوه اول | والدگری مستبدانه | در حد بالا | در حد پائین | شیوه نادرست |
شیوه دوم | والدگری سهل گیرانه | در حد پائین | در حد بالا | شیوه نادرست |
شیوه سوم | والدگری طردکننده | در حد پائین | در حد پائین | شیوه نادرست |
شیوه چهارم | والدگری مقتدرانه | در حد تعادل | در حد تعادل | شیوه درست |
- شیوه والدگری مستبدانه: در این شیوه والدگری، فرزندان در حد زیادی در کنترل و نظارت والدین هستند و در مقابل اظهار محبت به ایشان در حد پائینی صورت می گیرد. در اصل در این شیوه والدگری، فرزندان به مانند سربازان یک پادگان نظامی و یا کارمندان یک اداره بر شمرده می شوند که باید صرفاً دستورات و اوامر والدین را انجام بدهند و در مقابل توقع هیچ تشویق و ابراز عاطفه ای را از سوی ایشان نباید داشته باشند.
- شیوه والدگری سهل گیرانه: در این شیوه به خلاف روش والدگری مستبدانه، توقعی از فرزندان وجود ندارند و در اصل آنها هستند که به والدین خود دستور و امر می کنند و والدین موظفند که آن دستورات و اوامر را اجرا کنند. در اصل این شیوه والدگری، عدم والدگری والدین است. این نوع از والدین زمینه ساز تربیت افراد بزهکار و نیز شخصیت های خودشیفته در بستر اجتماع را مهیا می کنند.
دو اشکال عمده در والدین می تواند زمینه ساز شکل گیری این شیوه والدگری باشد:
- عدم شناخت الگوی درست در تربیت فرزند
- اعتماد به نفس پائین والدین
این دو عامل نقش بسیار مهمی در شکل دهی به این شیوه والدگری دارند.
- شیوه والدگری طردکننده: در این شیوه هیچ کدام یک از مولفه های والدگری وجود ندارد. فرزندان نه تحت کنترل و مراقبت از سوی والدین است و نه از سوی ایشان محبتی را دریافت می کنند.
- شیوه والدگری مقتدرانه: این والدین به خوبی از فرزندان خود مراقبت می کنند. رفتارهای ایشان را به طور مستقیم و غیر مستقیم کنترل می کنند و در ازای کارهای درست از سوی فرزندان، آنها را مورد تشویق و در صورت بروز رفتارهای نادرست ایشان از شیوه های درستی برای اصلاح رفتارهای آنها بهره می گیرند
یکی از مولفه های مهم در شکل دهی به شیوه های والدگری، توجه به کرامت انسانی فرزندان است. این مولفه، مولفه ایست که از گزاره های دینی می توان آن را به دست آورد و به وسیله آن مرزهایی برای انتظارات و پاسخگویی به درستی ترسیم کرد.