نقش محبت و عشق‌ورزی در سبک زندگی اسلامی


مهارت‌های زندگی توانایی‌هایی هستند که با تمرین مداوم پرورش می‌یابند و شخص را برای رو‌به‌رو شدن با مسائل روزانه زندگی، افزایش توانایی‌های روانی، اجتماعی و بهداشتی آماده می‌کنند.

#مهارت#عشق_ورزی#سبک#زندگی#اسلامی


آموزه‌های اسلامی سرشار از آموزه‌هایی است که مرتبط با مهارت‌های زندگی است؛ زیرا اسلام آیین زندگی برای دستیابی به سعادت دنیوی و اخروی است. نویسنده در این مطلب با مراجعه به آموزه‌های اسلامی یکی از مهارت‌های زندگی به نام عشق‌ورزی را تبیین کرده است.

اهتمام به مهارت‌های زندگی در اسلام
مهارتهای زندگی عبارت از توانایی‌هایی است که منجر به ارتقای بهداشت روانی افراد جامعه، غنای روابط انسانی‌، افزایش سلامت و رفتارهای سلامتی در سطح جامعه می‌شود. مهارتهای زندگی هم به صورت یک راهکار ارتقای سلامت روانی و هم به صورت ابزاری در پیشگیری از آسیب‌های روانی – اجتماعی مبتلا به جامعه نظیر اعتیاد‌، خشونت‌های خانگی و اجتماعی‌، آزار کودکان‌، خودکشی و موارد مشابه قابل استفاده است. به طور کلی مهارتهای زندگی ابزاری قوی در دست متولیان سلامت روانی جامعه در جهت توانمند‌سازی جوانان در ابعاد روانی – اجتماعی است. این مهارتها به افراد کمک می‌کنند تا مثبت عمل کرده، هم خودشان و هم جامعه را از آسیب‌های روانی – اجتماعی حفظ کرده و سطح بهداشت روانی خویش و جامعه را ارتقاء بخشند.
در حال حاضر شیوه‌هایی برای آموزش مهارت‌های زندگی مدل مهارتهای زندگی وجود دارد. آیین اسلام برای رسیدن انسان به کمال و رهایی از نواقص، راهبردها و سیاست‌ها و برنامه‌هایی تدوین کرده که در نهایت ضمن حفظ سلامت شخص در ابعاد گوناگون، سعادت دنیوی و اخروی او را تضمین می‌کند.(نحل، آیه ۸۹) این آموزه‌ها به انسان کمک می‌کند تا ضمن شناخت خدا و خود و جهان و جامعه، بتواند به ارتقای کمی و کیفی خود و دیگران کمک کند و با تعلیم و تزکیه‌ای که خدا و پیامبران و پیشوایان دین ارائه می‌دهند، به کمال دست یافته و عدالت را در جامعه اجرایی کنند. (بقره، آیات ۱۲۹ و ۱۵۱؛ آل‌عمران، آیه ۱۶۴؛ حدید، آیه ۲۵) عدالتی که به معنای قرار گرفتن هر چیزی در جای مناسب خود است.(فرقان، آیه ۲؛ عبس، آیه ۱۹)
فلسفه و سبک زندگی اسلامی بر آن است تا این اهداف را از نظر معرفتی و شناختی و نیز عملی و مهارتی فراهم آورد. از این رو گستره‌ای بسیار وسیع از آموزه‌های معرفتی و دستوری با تمام جزئیات در آیین اسلام مطرح شده است که در کنار هم وقتی قرارگیرد و به کار گرفته شود، پازل را کامل کرده و تاثیر مثبت خود را خواهد گذاشت؛ اما بسیاری از مسلمانان در قالب«نومن ببعض و نکفر ببعض»(نساء، آیه ۱۵۰) عمل کرده و قرآن و آموزه‌های آن را تکه تکه و بخش بخش می‌کنند و به برخی عمل می‌کنند و برخی دیگر را وامی‌گذارند.(حجر، آیه ۹۱) و این‌گونه می‌خواهند تاثیر مثبت و سازنده‌ای از دین اسلام در جان و جامعه بیابند، که نمی‌یابند؛ زیرا این کلیت وقتی مورد عمل قرار گیرد می‌تواند تاثیر سازنده داشته باشد.
به هر حال، در اسلام به مهارت‌های زندگی اهتمام بسیاری صورت گرفته‌،چرا که اسلام دین اجتماعی است و رهایی از خسران ابدی را تنها در گرو ایمان و عمل صالح فردی و توصیه و دعوت دیگران به حق و صبر (سوره‌های عصر و تین) و امر به معروف و نهی از منکر دانسته است و بیان می‌کند که تنها کسانی به بهشت می‌روند که نه تنها گلیم خود را از آب بیرون آورند، بلکه به دیگران در این امر کمک کنند. بنابراین، آنچه مایه نجات و رهایی انسان است، دستیابی به کمال در سایه زندگی اجتماعی و تعامل مثبت و سازنده با دیگران است. این‌گونه است که آموزه‌های اسلامی بر مهارت‌هایی چون خودآگاهی، همدلی، همراهی و همکاری، حل مسئله خود و دیگران، نگرش انتقادی به خود و جامعه‌، مقابله با اضطراب فردی و جمعی، عشق‌ورزی، خوشرویی و خوشرفتاری و مانند آنها توجه داده و راه‌های کسب موفقیت و رهایی از خسران ابدی در دنیا و آخرت را تبیین کرده است.
چیستی مهارت عشق‌ورزی
یکی از مهارت‌هایی که انسان در زندگی بسیار به آن نیازمند است، مهارت عشق‌ورزی به دیگران است. عشق‌ورزی در دایره زناشویی محدود نمی‌شود، بلکه محبت و دوستی نسبت به دیگران می‌تواند حتی به موجودات دیگر نیز کشیده شود.
البته انسان دوست می‌دارد پاداش احساس خود را دریافت کند، از این رو، نسبت به موجوداتی عشق می‌ورزد که پاسخ احساسات و عواطف او را بدهد.
واژه عشق در این جا می‌تواند مترادف واژگان دیگری چون محبت ورزی، مودت ورزی، مهرورزی و مانند آنها باشد. تاکید بر واژه «ورز» به معنای ورزش و تمرین دلالت بر این معنا دارد که عشق و محبت و مودت و مهر شاید در همگان به طور فطری وجودداشته باشد که دارد، ولی آنچه در این‌جا به عنوان یک مهارت زندگی لازم و ضروری است، افزایش و پرورش آن با افزایش معرفت و شناخت و انجام اعمال و رفتارهایی خاص است. از همین رو، برخی گفته‌اند، عشق‌ورزی یعنی علایقی که در شما یا میان شما مشترک است و شما با انجام اعمالی آنها را در خود بیشتر پرورش بدهید.
چنان‌که بیان شد، عشق‌ورزی دامنه بسیار گسترده‌ای از علایق انسانی را شامل می‌شود که شامل عشق‌ورزی به خدا، عشق‌ورزی به رهبران و پیشوایان، عشق‌ورزی به مردمان، عشق‌ورزی به همسر و مانند آنها می‌شود.
خداوند‌، خاستگاه مهر و محبت
خداوند خاستگاه همه عشق‌ها و دوستی‌ها و مهرها و محبت‌ها، خداوند است. از همین رو در همه آیات قرآن حتی آغاز هر سوره با تکرار دو صفت خویش یعنی رحمان و رحیم‌، به مهر ورزی خود اشاره کرده و بیان می‌دارد که اصولا آفرینش موجودات از جمله انسان‌ها بر اساس مهر الهی و رحمتی است که نسبت به موجودات دارد. همین رحمت الهی است که به عنوان یک واجب از سوی خدا برای خودش مطرح می‌شود(انعام، آیه ۱۲) تا دانسته شود تا چه‌اندازه رحمت و محبت و مهر در هستی جایگاه ویژه‌ای دارد.
بر اساس آموزه‌های قرآن، خداوند کانون مرکزی همه محبتهاست و آفرینش ریشه در رحمت و مهرورزی خدا دارد. ارتباط میان خدا و انسان بر همین قاعده شکل گرفته است و حتی خداوند خود را یک طرف از دو طرف دوستی و مهر و محبت معرفی می‌کند و از مردمان می‌خواهد خداوند را دوست خود قرار دهند؛ همان طوری که خداوند بندگان صالح خویش را دوست خود قرار داده است. از سویی حضرت ابراهیم(ع) را به عنوان دوست خالص خویش دانسته و به عنوان خلیل الله یاد می‌کند(نساء، آیه ۱۲۵)؛ و از سوی دیگر، خود را بهترین حبیب و محبوب‌، و پیامبر گرامی(ص) را حبیب الله معرفی می‌کند.
خداوند درآیاتی، از دوستان خوب خود سخن به میان می‌آورد و بیان می‌کند که نسبت به آنان آگاهی و علم تمام و کمالی داشته(نساء، آیات ۶۹ و ۷۰) و آنان را از نعمت‌ها و پاداش‌های خاصی بهره مند می‌کند.(همان)
چگونگی دستیابی به مهارت عشق‌ورزی
انسان نیازمند ارتباط اجتماعی با دیگران است؛ زیرا انسان همان طوری که دارای عقل است‌، از قلبی برخوردار است که عواطف و احساسات در آن موج می‌زند و نمی‌تواند بدون عواطف و احساسات بماند؛ جرا که شخصیت انسانی با عقل و عاطفه آمیخته و سرشته شده است و فقدان هر یکی به معنای عدم تعادل در شخصیت خواهد بود.
انسان در تنهایی به جنون می‌رسد، از این رو خداوند در همان آغاز خلقت برای حضرت آدم(ع) همسری قرار داده تا در کنار او به آرامش برسد و عواطف و احساساتش را تخلیه کرده و با ابراز عشق و محبت و مودت و رحمت زندگی اش را با سعادت بیامیزد.(نساء، آیه ۱؛ انعام، آیه ۱۸۹؛ زمر، آیه ۶)
عشق‌ورزی و محبت نقش کلیدی در زندگی انسان دارد و حتی کسانی که دوست دارند دیگران مطیع بی‌چون و چرای آنان باشند، به جای هر چیزی بهتر است مهارت عشق‌ورزی را بیاموزند؛ زیرا اگر کسی این مهارت را کسب کند، می‌تواند بی‌کمترین هزینه‌ای بزرگ‌ترین بهره‌ها را از زندگی برد و دیگران را نه تنها بنده بلکه برده محبت خویش سازد. اصولا کسی که گرفتار محبت است، کور و کر می‌شود، چنان‌که گفته شده است: الحب اعمی و اصم؛ یعنی محبت انسان را کور و کر می‌کند.
گرفتار محبت و عشق، خود مطیع بی‌چون و چرا است. این مطلب را حتی از آیات ۳۱ و ۳۲ سوره آل عمران نیز می‌توان استنباط کرد.
خداوند می‌فرماید: بگو: «اگر خدا را دوست دارید، از من پیروى کنید تا خدا دوستتان بدارد و گناهان شما را بر شما ببخشاید و خداوند آمرزنده مهربان است.» بگو: «خدا و پیامبر [او] را اطاعت کنید.» پس اگر رویگردان شدند، قطعاً خداوند کافران را دوست ندارد.
پس ارتباط تنگاتنگی میان محبت و اطاعت است. کسی که بخواهد اطاعت کسی را کسب کند‌، باید در او عشق و محبت و مودت ایجاد کند. برای اینکه چنین چیزی را در دیگری ایجاد کنیم باید مهارت عشق‌ورزی را بیاموزیم و از آن بهره‌گیریم. بسیاری از مردم از اینکه همسران یا فرزندانش از آنان اطاعت نمی‌کنند، شکایت دارند، در حالی که باید ریشه این پرخاشگری و عصیانگری فرزندان و همسران را در خودشان بجویند؛ زیرا فاقد مهارت عشق‌ورزی و مهرورزی هستند؛ از همین رو، نتوانستند آنان را برده عشق و محبت خویش کرده و مطیع خود سازند.
اینکه خداوند فرمان می‌دهد تا نسبت به اهل بیت عصمت و طهارت(ع)‌، مودت و محبت داشته باشیم(شوری، آیه ۲۳)، برای این است که تحقق مودت و محبت نسبت به اهل بیت به معنای اطاعت بی‌چون و چرا از آنان خواهد بود.
خداوند در آیه ۱۵۹ سوره آل عمران خطاب به پیامبر می‌فرماید: پس به برکتِ‏ رحمت الهى، با آنان نرمخو و پُر مِهر شدى و اگر تندخو و سختدل بودى قطعاً از پیرامون تو پراکنده مى‏شدند. پس، از آنان درگذر و برایشان آمرزش بخواه و در کارها با آنان مشورت کن و چون تصمیم گرفتى‌، بر خدا توکل کن، زیرا خداوند توکل کنندگان را دوست مى‏دارد.
از این آیه به دست می‌آید که خاستگاه رحمت پیامبر(ص) و عشق ایشان به مردم همان رحمت الهی بوده است. دیگر آنکه علت اینکه مردم به او عشق می‌ورزند و بی‌چون و چرا از او اطاعت می‌کنند و حتی ایشان را بر خودشان و جانشان و مال و زن و فرزندانشان مقدم می‌دارند(احزاب، ایه ۶) همین مهر و محبتی است که نسبت به دیگران انجام می‌دهند؛ زیرا اگر از مهارت عشق و محبت‌ورزی بی‌بهره بود و تند خو و بد مزاج و بد اخلاق بود مردم از دور ایشان پراکنده می‌شدند.
در این آیه به چند عامل ایجادی برای مهارت و افزایش آن اشاره شده است. از جمله آنها می‌توان به امور زیر اشاره کرد:
.۱ مهرورزی بر اساس رحمت و نگاه الهی به دیگران و ارزشگذاری به آنان؛
۲. نرم خویی؛
۳. پرهیز از تند خویی و بداخلاقی؛
۴. پرهیز از سخت دلی؛
۵. گذشت و عفو؛
۶. درخواست عفو و گذشت برای مردم؛
۷. ارج نهادن به عقل و هوش مردم؛
۸. مشورت گیری و انتقاد‌پذیری و گوش دادن به سخنان دیگران؛
۹. توکل بر خدا به عنوان خاستگاه رحمت؛
۱۰. ابراز علاقه و محبت در عمل؛
پیامبر(ص) علاقه و عشق خویش را به مردم نشان می‌داد و خود را در این رابطه به رنج می‌انداخت.این شدت علاقه و ابراز عشق و محبت به مردم گاه چنان در این پیامبر رحمت برای جهانیان(انبیاء، آیه ۱۰۷) افزایش می‌یافت که موجب سختی زندگی فردی اش می‌شد و از این جهت خداوند او را از رنج کشیدن بیش از‌اندازه در این راه نهی می‌کند.(کهف، آیه ۶؛ شعراء، آیه ۳)
عشق‌ورزی ایشان به گونه‌ای بود که حتی دشمنان و منافقان نیز سوءاستفاده می‌کردند؛ زیرا ایشان به حرف‌های حتی نادرست و دروغ منافقان گوش می‌داد و با آنکه بر نادرستی و دروغ آن آگاه بود، ولی به روی آنان نمی‌آورد تا شاید خود متنبه شده و دست از دروغ و کار و حرف نادرست بردارند؛ زیرا نمی‌خواست آنان را سرزنش کند و از خود براند. از همین رو منافقان پیامبر(ص) را حرف شنو(اُذُن) می‌خواندند و خداوند این حرف شنوی را از باب خیر برای مردم می‌دانست.(توبه، آیه ۶۱)
بنابراین، ترک سرزنش و توبیخ و تاکید بر ابعاد جاذبه‌ای نه دافعه‌ای از مهم‌ترین علل و عواملی است که عشق‌ورزی را به کمال می‌رساند و زمینه را برای واکنش مثبت دیگران فراهم آورد و آنان را به اطاعت و عشق‌ورزی سوق می‌دهد؛ چنان‌که این اتفاق افتاد و مردم پروانه وار دور شمع وجود این عشق الهی گرد می‌آمدند. مهربانی و عشق‌ورزی به کودکان مهم‌تر و اساسی‌تر است؛ زیرا وقتی آنان عشق‌ورزی را بیاموزند، جامعه‌ای پاک‌تر و سالم‌تری خواهیم داشت. رسول اکرم (ص) می‌فرماید: احترام گذاشتن به مسلمان مو سفید و سالخورده از جمله تجلیل خداست و از ما نیست کسی که بزرگسال ما را احترام نکند و به خردسال ما مهربانی نکند.  (اصول کافی، ج ۳‌، ص ۲۴۰)
البته برخی گمان می‌کنند که می‌توان عشق و محبت دیگران را با مال و ثروت خرید، در حالی که چنین نیست، بلکه مردم بنده محبت و عشق هستند و کمتر کسی را می‌توان یافت که برده و بنده مال شود‌، هر چند که مال می‌تواند در یک مدت‌اندکی تاثیری از خود به جا گذارد ولی هرگز‌، ریشه‌ای و عمیق و دائمی نیست.
رسول خدا(ص) فرمود: شما هرگز نمی‌توانید با مال و ثروت‌،مردم را به سوی خود جلب کنید، بلکه با گشاده‌رویی  و حسن خلق آنان را مجذوب خود گردانید. (الحدیث، ج ۲، ص ۲۹)
تاثیر گذشت در عشق‌ورزی
برای کسب مهارت عشق‌ورزی و تحقق آن در خود باید اصول و موازینی رعایت شود که برخی از آنها در تفسیر آیات بیان شده است.
گفته شد که یکی عوامل تاثیرگذاری در این حوزه گذشت و عفو است. خداوند در آیات قرآن نه تنها از مردم می‌خواهد مقابله به مثل در بدی نکنند، مگر در شرایط خاص و حساس و آن هم نسبت به دشمنان(بقره، آیه ۱۹۴) بلکه می‌خواهد فراتر از احسان و عفو، یعنی در مقام مکارم اخلاقی رفتار کرده و ضمن گذشت از خطای دیگران‌، به آنان نیکی و خدمت کرده و از مقام کرامت وارد شوند.(فرقان، آیه ۷۲)
قرآن در این باره می‌فرماید: و نیکى با بدى یکسان نیست. [بدى را] به آنچه خود بهتر است دفع کن، آنگاه (خواهی دید) کسى که میان تو و میان او دشمنى است، گویى دوستى یک‏دل مى‏شود.(فصلت، آیه ۳۴)
در جایی دیگر می‌فرماید: بدى را به شیوه‏اى نیکو دفع کن. ما به آنچه وصف مى‏کنند داناتریم. (مومنون، آیه ۹۶)
در این آیات بیان شده که بدیها را با نیکی و محبت جبران کنید؛  زیرا با محبت می‌توان دشمنی‌های دیرینه را از بین برد و به جای خار گل کاشت و بهره برد. پس یکی از راه‌های کسب مهارت عشق‌ورزی این است که اهل گذشت باشیم و نه تنها احسان کنیم بلکه از راه اکرام وارد شویم و خارها را برچینیم و به جای آن گل بکاریم. در سیره و روش زندگی امامان(ع) این مسئله بارها بیان و اجرایی شده است. داستان مرد شامی با امام حسن(ع) در این باره معروف است که ایشان پس از دشنام شامی او را به خانه اش دعوت می‌کند و مشکلات و گرفتارهایش را حل می‌کند.
درباره امیرمومنان علی(ع) نیز حکایات بسیاری است. ایشان خود به مالک اشتر نوشت: «و اشعر قَلبکَ الرّحمهَ للرّعیّه، و المحبه لَهم، و اللُطف بهم، ولا تَکوننَّ عَلیهم سَبُعاً ضاریاً تَغتنمُ اَکلهُم…..مهربانی با مردم را پوشش دل خویش قرار ده و با همه دوست و مهربان باش. مبادا هرگز، چونان حیوان شکاری باشی که خوردن آنان را غنیمت دانی، زیرا مردم دو دسته‌اند، دسته‌ای برادر دینی تو و دسته دیگر همانند تو در آفرینش می‌باشند، اگر گناهی از آنان سر می‌زند، یا علت‌هایی بر آنان عارض می‌شود، یا خواسته و ناخواسته، اشتباهی مرتکب می‌گردند، آنان را ببخشای و بر آنان آسان‌گیر، آن‌گونه که دوست داری خدا تو را ببخشاید و بر تو آسان گیرد.
همانا تو از آنان برتر و امام تو از تو برتر و خدا بر آن کس که تو را فرمانداری مصر داد والاتر است، که انجام امور مردم مصر را به تو واگذارده و آنان را وسیله آزمون تو قرار داده است.» (نهج‌البلاغه، فیض الاسلام، نامه ۵۳)
آن حضرت در نامه ۲۷ به محمد بن ابی بکر، شیوه‌های مردمداری و رعایت حقوق اجتماعی انسان‌ها را این‌گونه تذکر می‌دهد: « با مردم فروتن باش، نرمخو و مهربان باش، گشاده‌رو و خندان باش، در نگاه‌هایت و در نیم نگاه و خیره شدن به مردم به تساوی رفتار کن، تا بزرگان در ستمکاری تو طمع نکنند و ناتوان‌ها از عدالت تو مایوس نگردند، زیرا خداوند از شما بندگان درباره اعمال کوچک و بزرگ، آشکار و پنهان پرسش می‌کند، اگر کیفر دهد شما استحقاق بیش از آن را دارید و اگر ببخشد از بزرگواری اوست.»(نهج‌البلاغه، فیض الاسلام، نامه ۲۷)
اِشعار در عبارت اشعر قَلبکَ الرّحمهَ للرّعیّه که امام‌(ع) بر آن تاکید دارد به معنای پوشیدن و شِعار به معنای زیرپیراهن است. این سخن کنایه از این است که رحمت و محبت و لطف تو نسبت به مردم نباید ظاهری و براساس منافع و مصالح نباشد، بلکه باید مهرورزی و عشق‌ورزی ات قلبی باشد. به این معنا که در مهارت عشق‌ورزی، به حقیقت باید عشق و محبت داشته باشد تا تاثیرگذار باشد‌، نه آنکه به ظاهر عشق‌ورزی داشته باشید و در باطن این‌گونه نباشید؛ زیرا آنچه تاثیرگذار است حقیقت عشق است نه تظاهر به عشق و محبت که حتی تاثیر سوء می‌گذارد؛ چون هر چه از جان بر آید لاجرم در جان  نشیند. لذا باید همه جانت پراز محبت و مهربانی نسبت به دیگری باشد تا تاثیرگذار باشد.
عشق به همسر و فرزند
در آموزه‌های اسلامی عشق به همسر و فرزند بسیار مورد تاکید است. اگر کسی این مهارت عشق‌ورزی نسبت به این دو را بیاموزد می‌تواند در جامعه‌ای سالم‌تر زندگی کند.
خداوند مبانی زندگی خانوادگی را اساس جامعه بزرگ انسانی بر پایه مودت، رحمت و عشق و مهرورزی نهاده و می‌فرماید: و از نشانه هاى او اینکه از [نوع‏] خودتان همسرانى براى شما آفرید تا بدانها آرام گیرید و میانتان دوستى و رحمت نهاد. آرى، در این [نعمت‏] براى مردمى که مى‏اندیشند قطعاً نشانه‏هایى است.(روم، آیه ۲۱)
اظهار علاقه و عشق و محبت به همسر به عنوان یک امر فطری و طبیعی دانسته شده و هر کسی باید نسبت به همسر خویش ابراز عشق و علاقه کند و از راه محبت و مودت و رحمت با او وارد شود. این‌گونه است که خانه و سپس جامعه به آرامش می‌رسد و خوشبختی تحقق می‌یابد.
برغم تصور برخی مردها ابراز عشق، نه تنها همسر را لوس نمی‌کند، بلکه او را علاوه‌براین‌که دلگرم و شاداب می‌کند، با ادب و باوقار نیز می‌کند؛ زیرا آن کس که‌ جانش سرشار از محبت و سیراب از زلال عشق باشد و از این بابت، عقده‌ای در دل نداشته باشد، رفتاری کریمانه دارد و چون از همسرش‌ خرسند است، به او ادب می‌ورزد. پیامبر(ص) در بیان ابراز و اظهار عشق می‌فرماید: 
قَولُ الرَّجُلِ لِلمَرأهِ «إنّی أُحِبُّک» لایَذهَبُ مِن‌ قَلبِها أَبداً؛ سخن مرد که به زن بگوید: «دوستت دارم»، هرگز از دل زن بیرون نمی‌رود.
(الکافی، ج‏۵، ص ۵۶۹، حدیث ۵۹.)
از این سخن پیامبر(ص) نکاتی را می‌توان استنباط کرد که در کسب مهارت عشق‌ورزی به ویژه نسبت به همسر بسیار مفید و کاربردی است. برخی از محققان به این نکات این‌گونه توجه داده‌اند:
۱. ابراز عشق‌:  بر اساس این سخن پیامبر(ص)،«قَول» یعنی گفتن و ابراز کردن، نه در دل پنهان داشتن از مهم‌ترین رازهای کسب آرامش در زندگی زناشویی است وحتی در برخی جاها ضرورت می‌یابد. البته انسان باید نسبت به هر کسی که علاقه‌مند است ابراز علاقه و محبت کند تا دوستی‌اش مستحکم شود، چنان‌که پیامبر اسلام می‌فرماید«اِذا اَحَبَّ اَحدُکم صاحِبَهُ اَوْ اَخاهُ فَلْیُعْلِمْهُ»، هر یک از شما دوست یا برادر دینی‌اش را دوست بدارد، به او اعلام کند.(بحارالانوار، ج۷۱، ص۱۸۱ )
بنابراین، باید عادت کنیم که عشق و علاقه خود را بر زبان جاری کنیم و نگوییم که کار و عمل ما گواهی از عشق ما به آنان می‌دهد.
باید توجه داشت مردان از دیدن لذت می‌برند و لذت آنان چشمی است؛ در حالی که لذت زنان شنوایی است.
بنابراین، ابراز علاقه شوهر نسبت به همسر کارکرد دو چندانی دارد و زن از شنیدن کلمات عاشقانه لذت بسیار می‌برد. باید این مهارت را بیاموزیم که اهل بیان باشیم؛ زیرا اینکه زبان را با بیان یعنی روشنی و روشنگری ربط داده‌اند از همین روست؛ چون زبان آنچه در باطن ما است را بیان و آشکار می‌کند و زنان دوست دارند این را بشنوند. یعنی همان طوری که مردان عشق و علاقه زن را دوست دارند در نوع آرایش و تزیین همسر ببینند، زنان هم دوست دارند آن را بشنوند. پس زنان با آرایش و جامه‌های زیبا و فریبای خودشان عشق و علاقه خود را ابراز می‌کنند و مردان نیز با سخنان زیبا و گوش نواز خودشان.
البته برخی همسران‌ از ابراز محبت و به زبان آوردن عشق درون و نثار کردن آن به همسر، شرم دارند. خجالت می‌کشند که به نزدیک‌ترین فرد زندگی‌شان‌ بگویند: «دوستت دارم». ایشان باید با تمرین و تکرار، نیروی شهامت را در خویشتن‌ تقویت کنند و بر این شرم منفی، غلبه نمایند. چند بار که بر خود تحمیل کنیم و با سختی به همسرمان بگوییم: «دوستت دارم»، کار آسان می‌شود.
ثمرۀ خجسته‌ای که از ابراز محبت حاصل می‌شود، ارزش آن را دارد که‌‌اندکی خویش را تمرین دهیم و سختی ابتدایی آن را تحمّل کنیم. تازه، این سختی، سختی گوارایی است. عشق نهفتۀ در درون، اگرچه نیکو است؛ امّا ثمرۀ بیرونی‌ آن‌اندک است. عشق مکنون در قلب، جان عاشق را صفا می‌دهد و آثار آن در رفتار او نمایان می‌شود و حلاوت آن به معشوق نیز می‌رسد؛ امّا اگر از نهانگاه بیرون آید و بر زبان و در کردار جاری شود، محصول آن‌ چند برابر می‌شود و جان معشوق را جلا می‌بخشد. آری؛ این لؤلؤ مکنون را باید از صدف قلب، بیرون آورد و آن را به معشوق نمایانْد تا چشم دلش روشن شود.
۲. بهرۀ بیشتر زن، وظیفۀ بیشتر مرد: در تعبیر «قول اَلرَّجُلُ لِلمَرءَهًِْ» در حدیث بالا، مرد و زن هر دو آمده‌اند و حکم هر کدام آشکار است و بدین معنا است که جملۀ «دوستت دارم» را مرد به زن بگوید. طبق این سخن، سهم زن در دریافت عشق و وظیفۀ مرد در ابراز آن، بیشتر است. دلیل آن نیز روشن است؛ زن، معشوق است و مرد، عاشق. زن مطلوب است و مرد طالب. زن، نازکُن است و مرد، نازکِش. زن از مرد لطیف‌تر است. عاطفۀ او بیشتر است. خداوند، از سرِ حکمت، زن و مرد را این‌گونه آفریده است. البته زن نیز از ابراز عشق به مرد، معاف نیست‌، جرا که مرد هم نیازمند نوازش‌ زن است و باید از منبع عواطف همسرش سیراب شود؛امّا سهم دریافتی زن و وظیفۀ پرداختی مرد، بیشتر است.
۳. ابراز آشکار: «إِنّی اُحِبُّک»؛ من تو را دوست دارم. اگرچه نزد همسران، عشق رمز و رازدار، مکانتی ویژه دارد و از آن لذّتـی لطیف می‌برند؛ امّا عشق‌ صریح نیز نزد ایشان جایگاهی ارجمند دارد. هر دو ضروری است؛ هم‌ رمز و راز دار، هم صریح و آشکار. هیچ کدام جای دیگری را پر نمی‌کند و هر کدام بدون دیگری ناقص است. ریشۀ عشق باید در ژرفای دل باشد، امّا آثار آن باید در گفتار و رفتار، به گونه‌های گوناگون نمایان شود. جملۀ «دوستت دارم»، صریح‌ترین عبارت برای بیان عشق است، ساده است، صمیمی است، آشکار است، بی‌نیاز از شرح و تفسیر است، آسانْ‌بیان و آسانْ‌دریافت‌ است، بر دل می‌نشیند و آموزۀ پیامبرمان است.
۴. تأثیر ماندگار: «لا یذهَبُ مِنْ قَلبِها أَبداً»؛ هرگز از دلش بیرون نمی‌رود. «دوستت‌ دارم» تا سویدای قلـب و ژرفای جان نفوذ می‌کند و در همۀ زوایای‌ روح می‌گسترد و در خانۀ دل آشیانه می‌ کند و دیگر بیرون نمی‌آید. «دوستت دارم»، زیباترین سخن عشق است و این سخن، در همۀ احوال و همه اوقات، اثربخش است؛ امّا تأثیر آن در برخی احوال و اوقات، بیشتر است و نیز چگونه گفتن و شیوۀ بیان آن نیز در اثربخشی‌اش مؤثّر است.
دانستیم که محبوب‌ترین جمله نزد زنان، «دوستت دارم» است. نزد مردان چه؟ محبوب‌ترین جمله برای ایشان چیست؟ نزد مردان، معادل «دوستت دارم» چیست؟ آیا سخنی جاندار و جمله‌ای کلیدی وجود دارد که باتری جان ایشان را شارژ کند و آنان را اوج دهد؟ بله. این جمله: «به تو افتخار می‌کنم». مرد، اقتدار طلب است. عاشق‌پیشه است. پناهگاه زن است. با عنایت به ساختار روانی، شخصیّتی و حتّی جسمانی مرد، می‌گوییم: جملۀ «به تو افتخار می‌کنم»، همان‌اندازه به مردان انرژی می‌دهد که جملۀ «دوستت دارم» به زنان نیرو می‌بخشد.
مردان دوست ندارند از زنان خویش این جمله را بشنوم که من در زندگی مشترکم از تو خیر ندیدم. امام صادق(ع) می‌فرماید: ایما امراه قالت لزوجها: ما رایت قط من وجهک خیرا فقدحبط عملها؛ هر زنی به همسرش بگوید: «من از روی تو خیری ندیدم» عملش ضایع خواهد شد.(من لا یحضره الفقیه، ج ۳، ص ۴۴۰)
البته انسان باید مواظب باشد به دلیل آنکه عشق، انسان را کور و کر می‌کند، از جاده حق  وعدالت نسبت به دیگران خارج نشود؛ چنان‌که خداوند در این باره مکرر هشدار داده است(انعام، آیه ۱۵۲)
رسول خدا (ص) نیز هشدار داده و به یکی از اصحاب فرمودند: مبادا مهر و محبت و علاقه نسبت به زن و فرزند‌، تو را وادارکند که به محیط گناه قدم گذاری و خود را به خاطر ایشان به فعل حرام بیندازی. (کلام نور جلد ۱ صفحه ۱۴۰)
محبت و عشق‌ورزی نسبت به اعضای خانواده در رفتار خانوادگی پیامبر(صلی الله علیه و آله) موج می‌زد و آن را نشانه ایمان می‌دانست و می‌فرمود: هرچه بر ایمان بنده‌ای افزوده شود، بر محبت و دوستی او نسبت به خانواده اش افزوده می‌شود. (بحارالانوار، ج۱۰۰، ص۲۲۸)
مردی به محضر رسول اکرم(ص) شرفیاب شد و عرض کرد: «ای پیامبر خدا، من از چیزی شگفت انگیز در عجبم: مرد و زنی ازدواج می‌کنند، در حالی که یکدیگر را قبل از آن ندیده‌اند، اما صبحگاهان که از خواب بر می‌خیزند، هیچ کس نزد آن دو از دیگری محبوب‌تر نیست؟!». پیامبر در پاسخ او این قسمت از آیه کریمه را تلاوت فرمودند: وَ جَعَلَ بَینَکُم مَوَدَّهً وَ رَحمَهً؛ خداوند در میان شما(زن ومرد) مودّت و رحمت قرار داد.(روم، آیه ۲۱؛ میبدی، تفسیر کشف الاسرار و عدّه الابرار، ج۷، ص۴۴۶.) از منظر برخی تفسیرنگاران، رحمت به معنای عشق و مهربانی قلبی در باطن و مودّت به معنای اظهار این عشق و علاقه در ظاهر است و این خداوند است که این دو حالت را در بین همسران ایجاد می‌کند.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.