زمینه ها و نشانه های اخلاص در سبک زندگی توحیدی
اخلاص اکسیر شفا بخشی است که اگر به طور صحیح و اصولی در زندگی انسان نهادینه شود، تمام دغدغه های مادی و ذهنی از زندگی انسان خارج می شود، چرا که انسان با استعانت و نزدیکی و قرب به خدا به آرامش واقعی نائل می آید.
۱-طهارت ذهن و فکر از غیر خدا
بسیاری از مشکلات و بیماری های انسان در زندگی نشأت گرفته از ذهن و فکر مریض و ویروس زده است، بسیاری از ما انسان ها آنچنان ذهن و فکر خود را غرق در مطامع دنیوی و شهوانی کرده ایم، که جایی برای اندیشه توحیدی باقی نمانده است، این دسته از افرادی که به دنبال شاه کلید زندگی سعادت بخش و توحیدی می گردند، باید قبل از هر چیزی ذهن و فکر خود را از غیر خدا شستشو دهند. این تحول و تطهیر باید در ذهنیت، روان و رفتار انسان ها شکل بگیرد.
۲-تکیه و اعتماد به خدا و لاغیر
یکی دیگر از نشانه های شاه کلید سبک زندگی موحدانه، تکیه و اعتماد راسخ به خدای متعال و دل نبستن و باور نداشتن به غیر خداست، به عبارتی موحد راستین غیر خدا را در عالم مؤثر نمی بیند، و جز برای خدا حسابی باز نمی کند، به زید و عمرو،… متوسل نمی شود، و تنها راه رسیدن به اهداف عالیه را در پیوستن و درخواست کردن از خدای متعال مشاهده می کند، غیر خدا را تنها از اسباب و وسایل الهی می شناسد، که اثربخشی اگر داشته باشند از آن خداست.
۳-ناامیدی از غیر خدا و امید بستن به خدای متعال
کسی که در زندگی تمام فکر و ذهنش به دنبال دیگران است، که آنها برای او راه نجاتی را باز کنند و یا گره ای را بگشایند، به واقع از طعم شیرین و اکسیر شفا بخش اخلاص بهره ی کافی نبرده است، چه بسا بتوان ادعا کرد اصلاً این چنین افرادی وارد در مرتبه و حیطه اخلاص نشده اند؛ کما اینکه در منابع روایی از جمله شرایط و اساس اخلاص این چنین تبیین شده است:
۴-طلب رضای الهی و دوری از طلب رضای غیر خدا
شاید خیلی حقیر به نظر برسد ولی واقعیت امر این است که مشکل اساسی و بزرگترین عامل استرس و نگرانی برخی افراد این است که چرا در برابر کاری که انجام داده اند مورد ستایش و تمجید قرار نگرفته اند، چرا دیگران خوبی های آنها را نمی بینند و از او تشکر نمی کنند،با اینکه دعوتش کردم ولی دعوت نکرد. جلوی پایش بلند شدم ولی بلند نشد. خدمت کردم ولی بی مهری کرد و… واقعیت امر این است این نوع انتظار و دغدغه های ذهنی و فکری ما نشان می دهد که کارمان را برای دیگران خالص کرده ایم نه برای خدا، زمانی که ما انسان ها در قبال کاری که برای دیگران انجام می دهیم انتظار تأیید شدن و مورد توجه قرار گرفتن از طرف مقابل را داریم، این امر نشان می دهد که کار را برای رضایت مردم انجام دادیم نه رضای خدای متعال.
در منابع روایی از پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله) نقل شده است: «انَّ لِکلِّ حَقٍّ حَقیقهً، وما بَلغَ عَبدٌ حقیقهَ الاخْلاصِ حتّى لا یحِبَّ أنْ یحْمَدَ على شىءٍ مِن عَمَلٍ للَّهِ؛[۶]هر حقى را حقیقتى است و بنده به حقیقت اخلاص نرسد مگر آن گاه که دوست نداشته باشد در برابر کارى که براى خدا مىکند تمجید و ستایش شود. خوشا به حال کسی تمام زندگی اش را برای خدا خالص کرده و تنها به دنبال رضایت و خرسندی اوست، خواب، و بیداری، نماز و فقط برای خداست،[۷] کما اینکه در منابع روایی نیز نقل شده است: «طُوبَى لِمَنْ أَخْلَصَ لِلَّهِ عَمَلَهُ وَ عِلْمَهُ وَ حُبَّهُ وَ بُغْضَهُ وَ أَخْذَهُ وَ تَرْکَهُ وَ کَلَامَهُ وَ صَمْتَهُ وَ فِعْلَهُ وَ قَوْلَه؛[۸] خوشا به سعادت کسی که عمل، علم، دوستی، دشمنی، گرفتن، رها کردن، سخن، سکوت، کردار و گفتارش را برای خدا خالص گرداند».
آثار و برکات اخلاص در سبک زندگی توحیدی
۱-آزادی و رهایی از سختی های دنیوی و فکری
اخلاص اکسیر شفا بخشی است که اگر به طور صحیح و اصولی در زندگی انسان نهادینه شود، تمام دغدغه های مادی و ذهنی از زندگی انسان خارج می شود، چرا که انسان با استعانت و نزدیکی و قرب به خدا به آرامش واقعی نائل می آید، در منابع روایی از امام علی(علیه السلام) این کارکرد و اثر شفا بخش اخلاص این چنین بیان شده است: «بِالْإِخْلَاصِ یَکُونُ الْخَلَاصُ فَإِذَا اشْتَدَّ الْفَزَعُ فَإِلَى اللَّهِ الْمَفْزَع؛[۹]و خلاصى با اخلاص آید، و چون فزع و بىتابى سخت شود مفزع و پناهگاه خدا است».
۲-خوشبختی و سعادت واقعی
یکی از آثار برکات ارزشمندی که در منابع روایی برای اخلاص بیان شده است، دست یابی به سعادت و خوشبختی است، سعادت و شاد کامی که پایدار دائمی است و خلل و کاستی در آن به وجود نمی آید. «السَّعِیدُ مَنْ أَخْلَصَ الطَّاعَه؛[۱۰]نیکبخت کسى است که خالص گرداند طاعت و فرمانبردارى حقّ تعالى را.»
۳-بهره مندی از حکمت و دانش الهی
حکمت و دانش گمشده مومن است، چرا که به واسطه حکمت و دانش می تواند، مسیر صحیح زندگی را پیدا کرده و از بحران های خطرناک و فتنه نجات یابد. «مَنْ أَخْلَصَ لِلَّهِ أَرْبَعِینَ یَوْماً فَجَّرَ اللَّهُ یَنَابِیعَ الْحِکْمَهِ مِنْ قَلْبِهِ عَلَی لِسَانِهِ؛[۱۱] یعنی: اگر کسی چهل روز خالص برای خدا باشد، خداوند حکمت را از قلبش بر زبانش جاری میکند».
۳-بهره مندی از برکات آسمانی
«مَنْ أَصْعَدَ إِلَى اللَّهِ خَالِصَ عِبَادَتِهِ أَهْبَطَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَیْهِ أَفْضَلَ مَصْلَحَتِه؛[۱۲] کسی که عبادت های خالصانه خود را به سوی خدا فرستد، پروردگار برترین مصلحت را به سویش فرو خواهد فرستاد».
پی نوشت ها:
[۱]. سوره مبارکه بقره، آیه ۱۳۸.
[۲]. لسان العرب، ج۷، ص۲۶. «إِذا کان قد نَشِبَ ثم نَجا و سَلِم».
[۳]. مفردات ألفاظ القرآن، ص۲۹۳.
[۴]. معانی الأخبار، ص۲۶۱.
[۵]. امیر غنوی، سلوک اخلاقی، طرح های روایی، ص۳۲۱.
[۶]. روضه الواعظین و بصیره المتعظین (ط – القدیمه)، ج۲، ص۴۱۴.
[۷]. سوره انعام، آیه ۱۶۲.«قُلْ إِنَّ صَلاتی وَ نُسُکی وَ مَحْیایَ وَ مَماتی لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ».
[۸]. تحف العقول، ص۱۰۰.
[۹]. الکافی (ط – الإسلامیه)، ج۲،ص۴۶۸.
[۱۰]. تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، ص۱۶۷، ح ۳۲۷۰.
[۱۱]. بحار الأنوار (ط – بیروت)، ج۶۷، ص۲۴۹، ح۲۵.
[۱۲]. عده الداعی و نجاح الساعی، ص۲۳۳.