اصول‌های اخلاقی سبک زندگی پیامبراکرم(ص)

در میان تمام کسانی که منابع دینی و مذهبی آنها را شایسته تبعیت و الگو معرفی کرده، پیامبراکرم(صلی الله علیه و اله) شخصیت ممتاز و برجسته‌ای است که فتح قله فضایل اخلاقی و مکارم دینی و مذهبی است، کسی که خدای متعال حامی و معرف او به بندگان بوده و ایشان را به عنوان برترین و شایسته‌ترین الگوی زندگی سعادتمند معرفی کرده است.

#اصول#سبک#زندگی#پیامبر_(ص)

همه ما انسان‌ها در زندگی نیازمند الگوی مناسب و شایسته برای دست‌یابی به زندگی سعادتمند هستیم، ولی با این وجود همه افراد در انتخاب الگو و اسوه مناسب مسیر صحیح و هوشمندانه را انتخاب نمی‌کنند به طور مثال برخی، کسانی را  سر لوحه زندگی خود قرار می‌دهند که خود هزاران چالش و مشکل ارتباطی و اخلاقی در زندگیشان قابل مشاهده است، به گونه‌ای که در ارتباط با اعضای خانواده نیز نتوانسته‌اند، احساس رضایت و خرسندی را برای زندگی خود به ارمغان آورند از این رو چگونه ممکن است این چنین افرادی شایسته تبعیت و پیروی هستند، باری به هر جهت عقل حکم می‌کند کسانی شایستگی مرجعیت و الگو شدن برای زندگی را دارند که خود فاتح فضائل اخلاقی بوده و خدای متعال نیز زندگی و سبک و سیاق زندگی آنها را مورد تأیید قرار داده باشد.

 
پیامبراکرم(ص) فاتح فضایل اخلاقی  

در میان تمام کسانی که منابع دینی و مذهبی آنها را شایسته تبعیت و الگو معرفی کرده، پیامبراکرم(صلی الله علیه و اله) شخصیت ممتاز و برجسته‌ای است که فتح قله فضایل اخلاقی و مکارم دینی و مذهبی است، کسی که خدای متعال حامی و معرف او به بندگان بوده و ایشان را به عنوان برترین و شایسته‌ترین الگوی زندگی سعادتمند معرفی کرده است: «لَقَد کانَ لَکُم فی رَسولِ اللَّهِ أُسوَهٌ حَسَنَهٌ لِمَن کانَ یَرجُو اللَّهَ وَالیَومَ الآخِرَ وَذَکَرَ اللَّهَ کَثیرًا؛[۱]مسلّماً برای شما در زندگی رسول خدا سرمشق نیکویی بود، برای آنها که امید به رحمت خدا و روز رستاخیز دارند و خدا را بسیار یاد می‌کنند». بهره گیری از یاقوت و مروارید‌های اخلاقی که در زندگی پیامبر (ص) وجود دارد به خوبی می‌تواند هر انسانی را از فراز و نشیب‌های زندگی مادی به سعادت و شادکامی واقعی و ابدی رهنمود سازد فقط باید در این خصوص کوتاهی و غفلت نکرد. در این نوشتاری سعی داریم به برخی از فاکتور و اصول‌های اخلاقی سبک زندگی پیامبراکرم(صلی الله علیه و اله و سلم) اشاره کرده و خوشه‌ای از سبک زندگی نبوی را برای زندگی سعادمند به ارمغان ببریم.

فاکتور و اصول‌های اخلاقی سبک زندگی پیامبراکرم(ص)

در این نوشتار سعی داریم به برخی از معارف و مبادی فکری و ذهنی سبک زندگی نبوی اشاره کنیم، معارفی که فقدان شناخت و معرفی آن در زندگی نوعی سردرگمی و نگرانی را برای زندگی انسان به وجود خواهد آورد.

فاکتور اول: آرامش و آسایش مطلق

خلل و کاستی‌های معرفتی در زندگی برخی افراد موجب شده است که آرامش و آسایش مطلق را در دنیای مادی جستجو کنند، از این رو گاهی برای این آرامش مسیر دست‌یابی به ثروت و زخارف مادی را کنکاش می‌کنند و گاهی در جستجوی جاه و مقام دنیوی سرگردان حیات مادی هستند، ولی شور بختانه اینکه بسیاری از این افراد حتی بعد از تصاحب مال و دارایی مادی و رسیدن به موقعیت‌های اجتماعی نیز احساس رضایتمندی و خوشبختی نمی‌کنند، در یک نگاه دیگر برخی افراد تا زمانی دینداری را قبول دارند که آسایش مادی و نیوی آنها فراهم شود و لذا به محض اینکه دنیای آنها در خطر می افتد قید دین‌داری را هم می‌زنند، در یک روایت بسیار زیبا و درس آموز از پیامبر اکرم(صلی الله علیه و اله) نقل شده است: «الدُّنیا دارُ مِحنَه؛[۲] دنیا، سراى محنت است». این مهم و واقعیت زندگی مادی در برخی از آیات قرآن کریم نیز مورد توجه و بیان قرار گرفته است: «یا أَیُّهَا الْإِنْسانُ إِنَّکَ کادِحٌ إِلى‏ رَبِّکَ کَدْحاً فَمُلاقیهِ؛[۳] اى انسان! تو با تلاش و رنج بسوى پروردگارت مى‏روى و او را ملاقات خواهى کرد!»گاهی اوقات کانون گرم زندگی در اثر این چنین قیاس‌های مذمومی روح آرامش را از زندگی سلب می‌کند، مقایسه کردن دارایی و امکانات خود با افرادی مرفه و متمکن موضوعی است که در اثر چشم دوختن به دارایی های دیگران در زندگی شکل می‌گیرد.مفسران قرآن کریم در ذیل این آیه شریف این چنین اشاره داشته‌اند: «این آیه اشاره به یک اصل اساسى در حیات همه انسان‌ها است، که همواره زندگى آمیخته با زحمت و رنج و تعب است، حتى اگر هدف رسیدن به متاع دنیا باشد، تا چه رسد به اینکه هدف آخرت و سعادت جاویدان و قرب پروردگار باشد، این طبیعت زندگى دنیا است، حتى افرادى که در نهایت رفاه زندگى مى‏کنند آنها نیز از رنج و زحمت و درد بر کنار نیستند».

 
فاکتور دوم: مثل یک مهمان و مسافر در دنیا

هر چند انسان باید در حیات مادی برای آبادانی و رونق آن تلاش و کوشش نماید، ولی از لحاظ بینشی نباید نگاهش به دنیا، نگاه اصالتی باشد، به عبارتی باید به این موضوع توجه داشته باشد که حیات مادی و دنیوی با تمام زیبایی‌ها و جذابیت‌هایی که دارد اصالت ندارد و اصالت و ماندگاری به حیات اخروی است، فراموش کردن این اصل مهم  زندگی موجب شده است برخی برای رسیدن به آمال و آرزوی‌های مادی دست به هر جنایت و خباثتی بزنند و تنها به دنبال آباد کردن حیات مادی باشند، هر چند در ظاهر مدعی ناپایداری دنیا هستند، ولی با این حال دغدغه‌های ذهنی و رویکرد عملی آنها چیز دیگری را بیان می‌کند، در منابع روایی سفارش‌های سودمند فراوانی از پیامبراکرم(صلی الله علیه و اله) نقل شده است که به دنبال اصلاح بینش افراد به دنیا است: «ما أصبَحَ فِی الدُّنیا أحَدٌ إلّا ضَیفا و مالُهُ عارِیَهٌ، فَالضَّیفُ مُنطَلِقٌ وَ العارِیَهُ مُؤَدّاهٌ؛[۵]هیچ کس در دنیا نیست، مگر آن که میهمان است و دارایى‏اش عاریت. میهمان، رفتنى است و عاریت، بازگرداندنى».

فاکتور سوم: پرهیز از مقایسه‌های مذموم و ناپسند

یکی از مشکلات و دردهای زندگی امروزی نشأت گرفته از مقایسه‌های ناپسند و مذموم است، مقایسه‌هایی که در اثر چشم دوختن به مال و دارای‌های دنیوی شکل می‌گیرد و در نهایت منجر به شکل‌گیری حسادت، حرص و طمع و سایر رذایل اخلاقی در انسان می‌شود، گاهی اوقات کانون گرم زندگی در اثر این چنین قیاس‌های مذمومی روح آرامش را از زندگی سلب می‌کند، مقایسه کردن دارایی و امکانات خود با افرادی مرفه و متمکن موضوعی است که در اثر چشم دوختن به دارایی های دیگران در زندگی شکل می‌گیرد. پیامبر خدا(صلى الله علیه و آله) وقتى مى‏خواهد کسى همانند ابوذر را تربیت کند، به او توصیه مى‏کند که از مقایسه صعودى پرهیز کرده، از مقایسه نزولى استفاده نماید. او خود در این باره‏ مى‏فرماید: «أوصانى رَسولُ اللَّهِ صلى الله علیه و آله بِسَبعٍ: أن أنظُرَ إلى‏ مَن هُوَ دونی، و لا أنظُرَ إلى‏ مَن هُوَ فَوقی….[۶]پیامبرخدا (صلى الله علیه و آله) مرا به هفت چیز سفارش کرد: این‏که نگاه کنم به کسى که پایین‏تر از من است و ننگرم به کسى که بالاتر از من است …» در روایت دیگری علت این موضوع اینچنین تشریح شده است: «انْظُرُوا إِلَى مَنْ أَسْفَلَ مِنْکُمْ وَ لَا تَنْظُرُوا إِلَى مَنْ فَوْقَکُمْ فَإِنَّهُ أَجْدَرُ أَنْ تَزْدَرُوا نِعْمَهَ اللَّه‏؛[۷] و همان حضرت فرموده‏اند: به کسانى که از شما فروترند بنگرید و به کسانى که از شما فراترند منگرید که موجب آن مى‏شود نعمت‌هاى خدا را کوچک می‌شمارید».

فاکتور چهارم: مهربانی کن تا به تو مهربانی کنند

یک قاعده بسیار زیبای اصول زندگی تلاش برای فراگیر پرهیز از مقایسه

کردن مهربانی و رحمت در حیات دنیوی است، اگر مهربانی در تمام ابعاد زندگی خانوادگی، اجتماعی، اقتصادی علمی و فرهنگی فراگیر شود به طور قطع و یقین آن جامعه رنگ و بوی الهی به خود خواهد گرفت، دیگر کسی به هم نوع خود ظلم نخواهد کرد و تنها به دنبال احسان و نیکی به دیگران هستند، در منابع روایی از پیامبراکرم(صلی الله علیه و اله) نقل شده است: «أَنَّهُ قال سَیِّدُ القَومِ خادِمُهُم؛[۸]پیشوا و رئیس هر گروهی، خادم آن گروه است.]در منابع روایی نقل شده است». این یک درس بزرگ برای تمام سطوح زندگی است، اگر همگان بیاموزند که دنیا مکانی برای ریاست و سروری کردن بر مردم نیست، بهتر و بیشتر مهربانی می‌کردند، در روایتی دیگری در خصوص تشویق به مهربانى با یکدیگر از حضرت نقل شده است: پیامبر خدا(صلى الله علیه و آله ): «الراحِمونَ یَرحَمُهُم الرّحمنُ تبارکَ و تعالى، اِرحَمُوا مَن فی الأرضِ یَرحَمْکُم مَن فی السماءِ؛[۹]خداى رحمانِ خجسته و والا، به مردمانِ دلرحم رحم مى کند . به ساکنان زمین رحم کنید تا آن که در آسمان است به شما رحم کند ».

پی‌نوشت‌ها:
[۱]. سوره مبارکه الأحزاب آیه ۲۱.
[۲]. عوالی اللئالی العزیزیه فی الأحادیث الدینیه، ج‏۱، ص۲۸۵.
[۳]. سوره مبارکه انشقاق، آیه ۶.
[۴]. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج‏۲۶، ص۳۰۰ .
[۵]. الفردوس: ج ۴ ص ۶۳ ح ۶۱۹۷ عن أبی سعید الخدری.
[۶].الخصال، ج‏۲، ص۳۴۵.
[۷]. روضه الواعظین و بصیره المتعظین (ط – القدیمه)، ج‏۲، ص۴۵۴.
[۸].  مکارم الأخلاق، ص۲۵۱.
[۹]. کنز العمّال: ج ۳ ص ۱۶۳ ح ۵۹۶۹ عن ابن عمر.مهربانی دو طرفه

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.