پروژه اسلام هراسی و ایران هراسی غربی ها علیه انقلاب اسلامی
رخداد کم نظیر انقلاب اسلامی ایران در جهان دین گریز و دین ستیز قرن بیستم، نشانه بحرانی جدی در جریان غالب سکولاریزه نمودن حیات فردی و اجتماعی انسان ها به شمار می رود.
هر چند فوری ترین اثر پیروزی انقلاب اسلامی تغییر نظام سیاسی بود اما روشن است که بدون پایه ها و مبانی فکری متقن و استوار، وقوع چنین تحول عظیمی ناممکن بود؛ به عبارت دیگر، «انقلاب فکری» مقدمه و زیربنای قیام ملت ایران علیه نظام استبداد شاهنشاهی است. بنابراین بدیهی بود که پس از استقرار نظام جمهوری اسلامی نیز این تحول فکری رو به گسترش باشد و بستر رشد و شکوفایی هر چه بیشتر را طلب نماید.
انقلاب اسلامی در دهه های پایانی قرن بیستم، قرنی که از آن به عصر پایان ایدئولوژی ها و پایان تاریخ تعبیر می شد، بسان موجی خروشان بر اندیشه ها و نظریه های مادی گرایانه غربی و شرقی فرود آمد و بساطی نو افکند. این انقلاب برخلاف دیگر انقلاب های مدرن، از رویکردی دینی و معنوی برخوردار بود؛ از اساس، نگرش دنیا محورانه و مادی گرایانه حاکم بر نظام تعامل جهانی را به چالش کشانید و موجی از امید و شور در میان ملل محروم جهان و جوامع اسلامی به وجود آورد لذا از همان ابتدا با مخالفت ها، کارشکنی ها، فضاسازی ها و فشارهای سیاسی، تبلیغاتی، نظامی، فرهنگی و اقتصادی قدرت های سلطه جو به خصوص دولت فزون طلب امریکا و رسانه های صهیونیستی جهان مواجه گردید. لیکن به رغم این اقدامات و فشارها امروز پس از سه دهه از تحقق این معجزه قرن بیستم شاهد به بار نشستن ثمرات سیاسی و فرهنگی آن در اقصی نقاط جهان در قالب راهپیمایی ها و ابزار انزجار از اقدامات یک جانبه و استکباری امریکا و حمایت فراگیر از ملت مظلوم فلسطین در مبارزه با رژیم اشغالگر صهیونیستی و افزایش روند بیداری اسلامی در قالب تجدید حیات اسلام در جهان اسلام هستیم.
انقلاب اسلامی ایران نقطه عطفی در تاریخ ایران، اسلام و جهان بوده است و رخدادی زلزله خیز و موج افکن در دهه های پایانی قرن بیستم محسوب می شود که بسیاری از رخدادهای جهان جدید را موجب شده است. این انقلاب در یک فرآیند تاریخی به تدریج نضج گرفت و باور گردید.
اکنون پروژه «اسلام هراسی» شایع ترین اقدام غربی ها برای مقابله با گستره نفوذ انقلاب اسلامی در جهان است که تلاش می کنیم در این مقاله به بخش هایی از این پروژه بپردازیم.
حساسیت های غرب و گستره نفوذ انقلاب اسلامی
پیروزی انقلاب اسلامی ایران در داخل و خارج از کشور، ناظران جهانی را با پدیده نو در گستره فرهنگی و سیاسی جهان مواجه نمود. این پدیده بنا به ماهیت، اهداف و فطرت خود در هیچ یک از معیارهای فرهنگی و سیاسی جهان نمی گنجد؛ از این رو، شناخت عمیق و همه جانبه از راهبردها، ابعاد، عرصه، وجوه، ایدئولوژی، انعکاس، دستاوردهای سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی و ویژگی های رهبری و عناصر مؤثر و شیوه های مبارزاتی در آن، همواره در سه دهه گذشته قابل تأمل و توجه بوده است.
این نگرش بیانگر آن است که انقلاب اسلامی به عنوان یکی از مؤثرترین پدیده های دهه های پایانی قرن بیستم، تأثیرات و بازتاب های گسترده ای در ایران، منطقه و جهان داشته و از ابعاد و جهات گوناگون مورد توجه و مطالعه صاحبنظران، ناظران، سیاستمداران و نظریه پردازان ایرانی به ویژه غیرایرانی واقع شده است. به طوری که طی سه دهه گذشته از وقوع انقلاب اسلامی، هزاران کتاب و مقاله تحقیقی و تحلیلی در توصیف، توضیح و تبیین آن به زبان های مختلف، به ویژه در دانشگاه ها و محافل آکادمیک غرب نگاشته شده که نشان از اهمیت و توجه مستمر به این پدیده شگرف و تاریخ ساز دارد. برای درک گسترده توجه به انقلاب اسلامی، اطلاع از این آثار و محتوای آنها و مطالعه و ترجمه این گفته ها و نوشته ها، برای ایرانیان که پدیدآورندگان و صاحبان این انقلاب اند، ضروری و رهگشاست و در شناخت دقیق تر مسیر تکامل انقلاب اسلامی نیکو و مفید خواهد بود. این مطالعات و پژوهش ها تنها در یک کشور یا یک مجمع و محفل خاص چهره نبسته، بلکه در مراکز و مؤسسات پژوهشی و دانشگاهی کشورهای اسلامی، اروپایی، امریکایی، آفریقایی و آسیایی صورت گرفته است. پاره ای از این پژوهش ها از سوی اسلام شناسان و ایران شناسان علاقه مند به ایران نگاشته شده و پاره ای نیز از سوی ایرانیان خارج از کشور؛ همچنین شماری از نوشته ها از سوی جامعه شناسان، محققان دنیای ارتباطات و استادان روابط بین الملل، علوم سیاسی، اقتصاد و فرهنگ پدید آمده اند.
پر پیداست در میان این افراد عده ای به تبیین علمی پدیده انقلاب پرداخته اند و گروهی نیز با هدف شناخت برای مواجهه، مبارزه، ارتباط یا اثرگذاری، پژوهش هایی را سامان داده اند.
بسیاری از آثار منتشر شده، با ابتنا بر روش های علمی، نظریات جامعه شناسی، علوم سیاسی و ارتباطات، تدوین یافته اند و تلاش داشته اند تا موضوع و مقوله شخصی را مورد بررسی قرار دهند؛ پس باید گفت که برخی از این آثار می توانند گوشه هایی از واقعیت های انقلاب اسلامی را بنمایانند.
برای دستیابی بدین هدف، ابتدا نمونه کتاب هایی که درخارج از کشور در خصوص انقلاب اسلامی، جمهوری اسلامی و شخصیت، افکار و اندیشه های امام خمینی منتشر شده بود شناسایی گردید و پس از آن، یک گروه علمی صاحب نظر و متخصص در زمینه انقلاب اسلامی از بین ۵۷۰۰ کتاب در دسترس، بر اساس شاخص هایی، کتاب های تبلیغی و سطحی و عوامانه را کنار نهاد و از بین آنها ۵۰۰ کتاب به زبان های انگلیسی، فرانسه، آلمانی، عربی و ترکی را انتخاب نمود. در مرحله بعد، از بین این کتاب ها، کتاب هایی انتخاب گردید که در آنها صبغه روش تحقیق علمی رعایت شده بود و مؤلفان بر آن بوده اند تا به زعم خود، بعدی از ابعاد انقلاب اسلامی را بازگو نمایند.(۱)
در یک بررسی اجمالی در منابع موجود و همچنین کنکاش و بررسی موتورهای جست و جوی اینترنتی، آمار قابل توجهی در خصوص حوزه های نفوذ انقلاب اسلامی و مفاهیم و محورهای مرتبط به آن به دست می آید؛ بخشی از آن آمار چنین است:
الف.جست و جو در منابع فارسی
ــ صدور انقلاب اسلامی ایران ۳۹۳۰۰۰ رکورد
ــ صدور انقلاب از نظر امام خمینی ۵۴۰۰۰۰ رکورد
ــ صدور انقلاب اسلامی ایران از دیدگاه امام خمینی ۳۲۰۰۰۰ رکورد
ــ حوزه های نفوذ انقلاب اسلامی ۶۵۵۰۰ رکورد
ــ تأثیر انقلاب اسلامی در مناطق جهان ۵۲۲ رکورد
ــ تأثیر انقلاب اسلامی در کشورهای مختلف جهان ۱۰۱۰۰ رکورد
ب.جست و جو در منابع لاتین (بررسی تحقیقات کشورهای غربی به ویژه امریکا و رژیم صهیونیستی در خصوص مبانی انقلاب اسلامی بر اساس تعداد رکوردها)
با برسی اجمالی تعداد رکوردهای کتب و تحقیقات انجام شده طی سال های گذشته نتایج زیر به دست آمده است:
ــ تحقیقات با کلید واژه islamic revolution in iran (انقلاب اسلامی در ایران) ۲۹۵۰۰۰ رکورد
ــ تحقیقات با کلید واژه islamic revolution in iran (انقلاب اسلامی در ایران) ۴۹۳۰ رکورد
ــ تحقیقات با کلید واژه khomeini islamic revolution (انقلاب اسلامی خمینی) ۵۹۹۰۰ رکورد
ــ کتاب با کلید واژه khomeini islamic revolution ( انقلاب اسلامی خمینی) ۲۴۶۰ رکورد
ــ تحقیقات با کلید واژه khomeini islamic revolution foundations (مبانی انقلاب اسلامی خمینی) ۶۵۷۰۰ رکورد
ــ کتاب با کلید واژه khomeini islamic revolution foundations (مبانی انقلاب اسلامی خمینی) ۷۳۴ رکورد
ــ تحقیقات با کلید واژه khomeini foundations (مبانی خمینی) ۱۰۵۰۰۰۰ رکورد
ــ کتاب با کلید واژه khomeini foundations (مبانی خمینی) ۱۰۵۰۰۰۰ رکورد
ــ تحقیقات با کلید واژه islamic revolution doctrines (دکترین انقلاب اسلامی) ۵۵۸۰۰ رکورد
ــ کتاب با کلید واژه islamic revolution doctrines (دکترین انقلاب اسلامی) ۱۰۱۱ رکورد
ــ تحقیقات با کلید واژه khomeini doctrines (دکترین خمینی) ۶۰۰۰۰ رکورد
ــ کتاب با کلید واژه khomeini doctrines (دکترین خمینی) ۱۱۰۶ رکورد
ــ تحقیقات با کلید واژه shattered khomeini foundations (متلاشی کردن /از بین بردن مبانی خمینی) ۱۴۲۰۰ رکورد
ــ کتاب با کلید واژه shattered khomeini foundations (متلاشی کردن /از بین بردن مبانی خمینی) ۸۱ رکورد
ــ تحقیقات با کلید واژه shattered khomeini islamic revolution (متلاشی کردن /از بین بردن انقلاب اسلامی خمینی) ۵۹۳۰ رکورد
ــ کتاب با کلید واژه shattered khomeini islamic revolution (متلاشی کردن /از بین بردن انقلاب اسلامی خمینی) ۳۹۱ رکورد
ــ تحقیقات با کلید واژه shattered khomeini islamic revolution in iran (متلاشی کردن /از بین بردن انقلاب اسلامی ایران) ۱۳۵۰۰ رکورد
ــ کتاب با کلید واژه shattered islamic revolution in iran (متلاشی کردن /از بین بردن انقلاب اسلامی ایران) ۶۳ رکورد
بررسی رکوردها حاکی از آن است که کشورهای غربی به ویژه امریکا با همکاری رژیم صهیونیستی در دو مقطع، تحقیقات بسیار متنوعی در خصوص انقلاب اسلامی ایران انجام داده اند؛ مقطع اول؛ دهه اول انقلاب و مقطع دوم دهه اخیر می باشد. نتایج مطالعات و تحقیقات اخیر کشورهای غربی به طور عمومی نشان می دهد که لیبرالیسم غرب برای دفاع از تئوری های پوسیده و دموکراسی رنگ و رو رفته خود در رأس این تحقیقات تخریب چهره آزادی بخش و عدالت خواه انقلاب اسلامی را هدف قرار داده است.
بر کسی پوشیده نیست که امروز رسانه های غربی نقشی اساسی در ایجاد و تغییر نگرش افراد نسبت به جهان پیرامون و واقعیت های زندگی دارند، زیرا رخدادها را آن گونه که می خواهند بازنمایی می کنند. از همین رو رسانه ها یکی از عوامل مؤثر بر ساخت ذهنیت تک تک افراد جامعه نسبت به یک موضوع مشخص و به عنوان ابزار بازنمایی جهان واقعی و پیرامونی به شمار می روند. در این راستا رسانه های وابسته به نظام پوسیده سرمایه داری، متناسب با اهداف و ایدئولوژی خاص خود، تصویری از ایران و انقلاب اسلامی بازنمایی می کنند که میان آن تصویر بازنمایی شده و روایت شکل گرفته از آن با واقعیت، تفاوتی آشکار وجود دارد. نمونه هایی از عملیات روانی غرب علیه انقلاب اسلامی به شرح زیر است:
ــ نادیده گرفتن نقش روحانیون و امام خمینی (س)
ــ طرح عناصر فرهنگ غربی (دموکراسی، آزادی) به عنوان مهم ترین مطالبات مردم
ــ سهیم دانستن عوامل خارجی در پیروزی انقلاب
ــ القای ناتوانی انقلاب اسلامی در تربیت دینی مردم
ــ اعتراض مردم به نبود دموکراسی در جامعه
ــ گسترش فساد و انحطاط اخلاقی جامعه
ــ روی گردانی جوانان و نسل های بعد، از انقلاب
ــ بازنمایی تصویری اغراق آمیز و غلط از دین و دستورات دینی در ایران
ــ القای مورد ظلم واقع شدن زنان در جامعه ایران
ــ القای فقر و اوضاع نامساعد اقتصادی در ایران
ــ تحریف تاریخ و تمدن ایران و ترسیم چهره ای خونریز و وحشی از اقوام ایرانی
ــ ترسیم فضایی قدیمی و عقب مانده از ایران و…
ــ اثبات حمایت از تروریست ها و اقدامات تروریستی
بررسی آثار موجود نشان می دهد که امروزه رسانه های غربی، وقایع و حوادث جهان را با نگاه خود رصد و به مخاطبان منعکس می کنند و مخاطبانشان عموماً واقعیتی تخریب شده رادر می یابند و فهم ناقصی از یک رویداد واقعی کسب می کنند. در اغلب این متون هدف اصلی، مقابله با جمهوری اسلامی ایران و مهار و جلوگیری از گسترش و نفوذ معنوی ایران در منطقه است؛ تئوری پردازان غرب و جهت دهندگان به رسانه های ارتباط جمعی کاملاً به این نکته اساسی واقف اند که تغییر در واقعیت ها دشوار و گاهی عملاً ناممکن است، اما تغییر دنیای ذهنی انسان ها و افکار عمومی با ارایه داده های غلط به آنها امکان پذیر است؛ بنابراین کاملاً مشخص است که هدف از القای سوژه های تکراری غیرواقعی، ایجاد یک تصویر منفی وارونه و ذخیره و بازیابی اطلاعات در مورد محرک ها و داده های مربوط به آن تصویر است و در مقابل داده های عینی، حتی اگر این داده های جدید مغایر با تصاویر ذخیره شده باشند، نوعی سوگیری در پردازش اطلاعات جدید به نفع تصاویر ذخیره شده قبلی دیده می شود.
با عنایت به این سوگیری ها و تحریف هاست که تصوراتی قالبی نسبت به ایران و مردم شکل می گیرد، در حالی که واقعیت چیز دیگری است. در پس این تحریفات، القای وارونه مفهوم صدور انقلاب در آرمان های ملت ایران و ترویج «اسلام هراسی» و «اسلام ستیزی» در رأس اهداف قرار دارد که اجمالاً به این نظریه های کاذب می پردازیم.
اسلام هراسی، ایران هراسی و مفهوم صدور انقلاب
در این زمینه نظریه های مختلفی مطرح شده است که سه نظریه در اینجا ارایه می شود:
نظریه اول: انقلاب اسلامی به اعتبار مکتب خود که اسلام می باشد و دارای رسالت جهانی است به دنبال گسترش افکار و اندیشه هایش حتی به قیمت اعمال زور و به کار بردن اسلحه می باشد.
کسانی که این نظریه را القا می کنند عموماً یهودیان افراطی می باشند که از گذشته دور نیز با تبلیغات گسترده در غرب، اسلام را دین شمشیر معرفی کرده اند و معتقدند که اسلام با ضرب شمشیر گسترش پیدا کرده است بنابراین انقلاب اسلامی هم درصدد اعمال زور و تجاوز به منظور برقراری حاکمیت اسلام و ارزش های اسلامی می باشد. این امر خود موجبات نگرانی دولت های حاکم بر کشورهای اسلامی را فراهم می کرد؛ به طوری که می توان گفت کمک کشورهای عربی به عراق در آغاز جنگ تحمیلی به طور عمده ناشی از این نظریه بود.
نظریه دوم: به رغم مطرح شدن ایدئولوژی اسلامی در انقلاب، زمامداران ایران همچنان به دنبال سلطه و برتری ایران و در رؤیای بازگشت به امپراتوری عهد باستان می باشند.
نظریه سوم: انقلاب اسلامی با پیروزی خود بر یکی از خشن ترین و قدرتمندترین دیکتاتورها، راه آزادی از قید استبداد و امپریالیسم را بر ملت های محروم و ستمدیده گشود و به آنها نشان داد که چگونه می توان بر ابر قدرت های شیطانی غلبه کرد؛ همچنین پیام انقلاب اسلامی را به گوش آنها رساند تا راه و مسیر آزادی را به آنها نشان بدهد؛ این هدف در قانون اساسی جمهوری اسلامی نیز آمده است.
انقلاب اسلامی در جهانی که تغییر و تحولات مستمر، مرزهای طبیعی جوامع را در نوردیده و سرنوشت همگان را به هم پیوند زده، با این گستردگی و عظمت نه تنها نهادها و نظام های یک ملت و اقوام آن را در هم ریخته و سرنوشت و تاریخ آنها را در مسیر تغییرات بنیادین قرار داده است، بلکه دامنه آن بسی فراتر از یک کشور رفته و ملت هایی را در سمت و سوی شکل دهی دنیای نو به حرکت در آورده و در همین راستا، برای بسیاری از دولت ها مسئله آفرین بوده است. گری سیک، مشاور وقت کاخ سفید در امور ایران، در کتاب زمانی که هر چیز فرو می پاشد در همین باره می نویسد از هنگام سقوط شهر سایگون هیچ واقعه ای به اندازه انقلاب ایران، امریکا را تحت تأثیر قرار نداده است؛ به بیان دیگر، نه تنها یک ملت و یک تاریخ کهن در معرض دگرگونی قرار گرفت بلکه بسیاری از روندها، تئوری ها و موجودیت های مبتنی بر سیاست ها و سیاستگذاری شرق و غرب و ساختار تقسیم قدرت در نظام بین الملل آن زمان در سطوح مختلف به چالش فرا خوانده شد. به گفته یکی از مفسران، انقلاب اسلامی به طور کلی برای امریکا و جامعه بین الملل حادثه ای پیش بینی نشده بود و متحدی وابسته در منطقه را به دشمنی ناآرام مبدل ساخت. انقلاب اسلامی نه تنها برای بسیاری از انقلابیون و اندیشمندان متحیر کننده بود، بلکه جهانیان را نیز غافلگیر و متعجب کرد.
میشل فوکو نظریه پرداز فرانسوی در خصوص تأثیر انقلاب اسلامی بر نظام جهانی چنین می گوید:
این انقلاب، قیام انسان های دست خالی است که می خواهند باری که بر پشت همه ما و به ویژه بر پشت ایشان، بر پشت این کارگران نفت، این کشاورزهای مرزهای امپراتوری ها سنگینی می کند از میان بردارند؛ بار نظم جهانی را؛ شاید این نخستین قیام بزرگ بر ضد نظام های جهانی باشد؛ مدرن ترین و دیوانه ترین صورت شورش. در واقع در حساب سیاست، چنین جنبشی را در کجا باید نشاند؟ جنبشی که نمی گذارد انتخاب های سیاسی پراکنده اش کند. جنبشی که در آن نفس مذهبی دمیده شده است که بیش از آنکه از عالم بالا سخن بگوید به دگرگونی دنیا می اندیشد.(۲)
لس اسپین، رئیس کمیته نیروهای مسلح مجلس نمایندگان امریکا، تأکید دارد: «باید هدف استراتژی امریکا متوقف کردن ایران در گسترش انقلاب اسلامی بنیادگرای خود به جهان عرب به ویژه خلیج فارس باشد حتی اگر در این راه استفاده از نیروهای نظامی لازم گردد.»(۳)
ویلیام کوانت، عضو شورای امنیت امریکا در زمان کارتر، می گوید: «انقلاب ایران، واشنگتن را به وحشت انداخت…تصمیم گرفتیم یک ساختار امنیتی در داخل و اطراف شبه جزیره عربستان به وجود آوریم تا مطمئن شویم انقلاب ایران به خارج سرایت نخواهد کرد.»(۴)
به تبع موج هیجان و شور و شعفی که تمام مسلمانان جهان را در اثر پیروزی انقلاب فرا گرفته بود، اثرات این موج در منطقه خلیج فارس و به ویژه در میان شیعیان، بسیار قوی و قدرتمند بود به نحوی که آنها با امیدواری بسیار زیادی به فعالیت های خود جدیت بخشیدند. اما تنها شیعیان نبودند که شدیداً از انقلاب اسلامی تأثیر گرفتند بلکه در میان جوانان سنی مذهب (سلفی و غیرسلفی) نیز حرکت هایی برای بر پایی شریعت اسلامی متکی بر جهاد مردمی و مشارکت عمومی به وجود آمد. در نظر جوانان مسلمان، انقلاب اسلامی سمبل عزت و کرامت اسلامی در مقابل غرب و ابرقدرت ها بود و احساسات خدشه دار شده آنان را التیام می بخشید.(۵)
زیاد ابو عمر در کتاب خود جنبش های اسلامی در فلسطین می نویسد: هیچ چیز به اندازه انقلاب امام خمینی نتوانست ملت فلسطین را به هیجان آورد و احساسات آنها را برانگیزد و امید را در دل هایشان زنده کند. با پیروزی انقلاب اسلامی ما به خود آمدیم و دریافتیم که امریکا و اسراییل نیز قابل شکست هستند. ما فهمیدیم که با الهام از دین اسلام می توانیم معجزه کنیم و از این رو ملت مجاهدمان در فلسطین، انقلاب اسلامی و جمهوی اسلامی را به دیده تقدیر می نگرند و امام خمینی را از رهبران جاوید تاریخ اسلام می دانند.(۶)
پی نوشت:
۱.جان.ال.اسپوزیتو، انقلاب ایران و بازتاب جهانی آن، ترجمه محسن مدیر شانه چی، یادداشت ناشر، تهران، باز، ۱۳۸۸، ص ۱۰ ــ ۹.
۲.میشل فوکو، ایرانی ها چه رؤیایی در سر دارند، ترجمه حسین معصومی همدانی، هرمس، ۱۳۷۷، ص ۴۳.
۳.منوچهر محمدی، بازتاب جهانی انقلاب اسلامی، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، ۱۳۸۷، ص ۹۶.
۴.همان، ص ۱۰۲.
۵.همان، ص ۱۶۸.
۶.همان، ص ۲۶۶.