آسیب‌ها و پیامدهای روابط قبل از ازدواج

از آنجا که غریزه جنسی بسیار قوی است و بسیاری از امور ذهنی، عاطفی، روانی و رفتاری انسان را درگیر خود می‌کند، همواره انسان‌ها و حتی مکاتب بشری برای سامان دادن آن دست به گزینش راه‌هایی می‌زنند که برای انسان خسارت و نابسامانی را به ارمغان می‌آورد که از جمله این پیشنهادها و راهکارها «دوستی با جنس مخالف» و «روابط آزاد با جنس مخالف» است. در این قسمت به این دو آسیب که نتایج تلخ‌تری را برای فرد و جامعه به دنبال دارد می‌پردازیم:

#آسیبهای#رابطه#قبل#ازدواج

یک. دوستی با جنس مخالف  و پیامدهای آن

ارتباط با جنس مخالف با دوستی آغاز می‌شود و می‌تواند کوتاه مدت یا دراز مدت باشد و در سطوح مختلف انجام گیرد. گرایش دختران و پسران به دوستی با جنس مخالف در آغاز نوجوانی و به علت بیداری غرائز و شدت حالات هیجانی آغاز می‌شود. داشتن دوست، اعتماد به نفس را تأیید و تقویت می‌کند و نیازهای عاطفی و احساسی را تا اندازه‌ای تأمین می‌کند.

برخی از پسران، داشتن دوست دختر را نوعی محبوبیت، قدرت اجتماعی و موفقیت برای خود می‌شمارند و در شرایطی که توانایی تشکیل خانواده از طریق ازدواج را ندارند، عده‌ای از آنان، نیازهای جنسی و عاطفی خود را از طریق دوستی‌های افراطی برطرف می‌نمایند. در مقابل برخی از دختران ارتباط با پسران را نوعی جذابیت برای خود تلقی می‌کنند و تصورشان این است که این دوستی‌ها به ازدواج منتهی می‌شود.
برخی از پیامدهایی که می توان برای این روابط بیان کرد به شرح ذیل است :


۱ . عدم شناخت درست و واقع بینانه به دلیل وابستگی 

یکی از نیازهای جوانی حس دوست داشتن و دوست داشته شدن است و در روابط بین پسر و دختر این عشق معمولا به صورت طرفینی بوجود می آید و وابستگی عمیقی در فرد ایجاد می کند که به زندگی و آینده هر دو آسیب جدی وارد می سازد.

۲. اضطراب واحساس نگرانی 

در این روابط افکاری مانند ترس از خانواده وپنهان کردن این رابطه ، ترس ازدست دادن طرف مقابل ، احساس گناه ، وخیال ازدواج باعث بوجود آمدن اضطراب وترس ونگرانی می شود.

۳. مشکلات روحی 

 دوستی پسر و دختر در صورتی که منجر به ازدواج نشود آسیبهای روحی زیادی از جمله افسردگی ، کاهش اعتماد بنفس ، سرخوردگی ، ازدواج گریزگی ونفرت از جنس مخالف در پی خواهد داشت. 

۴. نادیده گرفتن ضعفهای طرف مقابل 

در این روابط به دلیل اینکه دو طرف میخواهند درچشم دیگری خوب جلوه کنند رفتارهای تصنعی دارند لذا به دلیل وابستگی حتی اگر منجر به ازدواج شود بدون هیچ شناختی از هم وارد زندگی مشترک می شوندوعیبهای یکدیگر را نمی بینند.  

۵. شکست عشقی 

علاقه طرفین در این روابط تبدیل به وابستگی و عشق می شود و در بعضی موارد ممکن است این عشق توسط خانواده ویا به دلایل دیگر تبدیل به شکست عشقی شود که بعضی جوانان این شکست را تحمل نمیکنند وبه خود یاطرف مقابل آسیب میزنند .

۶. آسیبهای اقتصادی 

این روابط در بعضی موارد باعث وارد شدن ضرر مالی به خود یا خانواده پسر یا دختر می شود.

۷. بدبینی در زندگی مشترک

در روابطی که به ازدواج ختم می شوند در بعضی موارد برای پسر یا دختر این حس بوجود می آید که وقتی این فرد با من وارد رابطه شد چه بسا الان که همسر من هست نیز بافرد دیگری رابطه برقرار کند واین باعث تزلزل زندگی مشترک می شود.

۸. تنوع طلبی 

روابط ودوستی های مختلف قبل از ازدواج باعث می شود که فرد بعداز ازدواج نیز نتواند به همسرخود متعهد باشد ودر بعضی موارد به افراد دیگر روی می آورد.

دو . روابط آزاد با جنس مخالف و پیامدهای آن

این روابط به معنای رفتار جنسی بر اساس میل و اراده خود فرد و رضایت طرف مقابل است و به جز رضایت دختر و پسر، محدودیت دیگری را نمی‌پذیرد. از این رو روابط جنسی خارج از چارچوب ازدواج بین طرفین پذیرفته می‌شود؛ حال آنکه ادیان و بسیاری از اندیشمندان، پاسخ به نیاز جنسی را فقط در قالب ازدواج جایز می‌شمارند. آگاهی نسبت به پیامدها و آسیب‌های چنین روابطی به مهارت‌های فرد در مدیریت شرایط مدد می‌رساند، این پیامدها از این قبیل است:

۱. افسار گسیختگی  امیال جنسی:

زیاده‌روی در ارضای غریزه جنسی نه تنها باعث ارضای کامل نمی‌شود، آسیب‌زا هم خواهد بود. غریزه جنسی مانند میل به آب و غذا و خواب نیست؛ چرا که آزاد گذاشتن این غریزه باعث شعله‌ورتر شدن آن می‌شود؛ همان‌گونه که غالب میل‌های روحی انسان، مانند تمایل به مقام، مال و علم از این قبیل است.تخلف از هنجارهای اجتماعی و شکستن حریم و مرزهای خانواده که در ارتباط آزاد اتفاق می‌افتد، احساس گناه را در پی خواهد داشت که آن نیز پیامدهای روان‌شناختی، مانند خودسرزنشی، احساس حقارت، در پیش گرفتن انزوا و دوری از روابط اجتماعی را به دنبال دارد.به تعبیر شهید مطهری: «در این مورد، هر چه عرضه بیشتر گردد، هوس و میل به تنوع افزایش می‌یابد.» (۱) از آنجا که هیچ دلی از هوس سیر نمی‌شود، تقاضای نامحدود، خواه‌ناخواه انجام نشدنی است و همیشه نوعی احساس محرومیت و دست نیافتن به آرزوها با آن همراه است که این به اختلالات روحی و بیماری‌های روانی می‌انجامد و نمونه‌های آن امروزه در دنیای غرب بسیار به چشم می‌خورد. (۲)

۲. احساس گناه:

تخلف از هنجارهای اجتماعی و شکستن حریم و مرزهای خانواده که در ارتباط آزاد اتفاق می‌افتد، احساس گناه را در پی خواهد داشت که آن نیز پیامدهای روان‌شناختی، مانند خودسرزنشی، احساس حقارت، در پیش گرفتن انزوا و دوری از روابط اجتماعی را به دنبال دارد. (۳)

۳. محرومیت از ارزش‌های والای وجودی:

انسان علاوه بر ارضای نیازهای فیزیولوژیک، باید درصدد ارضای نیازهای وجودی خود (نیاز به امنیت، تعلق‌پذیری، احترام و …) باشد تا بتواند به اهداف والای انسانی دست یابد.

راجرز (۴) و مزلو، هدف والای انسانی را «خودشکوفایی» می‌دانند (۵) و آلپورت (۶) تبدیل شدن به انسان کامل و پخته را غایت اصلی برمی‌شمارد. (۷)

فروم نیز تحقق بخشیدن به استعدادها و قابلیت‌ها را هدف نهایی می‌داند. (۸) رسیدن به این اهداف مهم انسانی در گرو ارضای همه نیازهای انسانی به نحو مطلوب آن است. گاه برای رسیدن به این مهم باید نیازهای فیزیولوژیک محدود گردد؛ چرا که ارتباط آزاد و توجه افراطی به نیازهای فیزیولوژیک – از جمله نیازهای جنسی – انسان را از رسیدن به اهداف والا بازمی‌دارد.

از همین رو فروم می‌گفت: «هر چه انسان‌ها در طول تاریخ، آزادی بیشتری به دست آوردند، بیشتر احساس تنهایی و انزوا کردند». (۹)

۴. بروز ناهنجاری‌های اجتماعی:

آزادی‌های جنسی، عامل مهمی برای بروز ناهنجاری‌های اجتماعی و جرم و جنایت است. الکسیس کارل (۱۰) می‌گوید:

تمایلات جنسی، ارباب و فرمانروای بی‌چون و چرای افراد است. تاریخ ملت‌ها مانند تاریخ خانواده‌ها اغلب به چگونگی هوس‌های جنسی آنها بستگی داشته و تعداد زیادی از مردان، ثروت و شرف خود را در راه غدد جنسی از دست داده‌اند. (۱۱)

۵ . آسیب رساندن به زنان:

بیشتر آسیب‌های ارتباط آزاد متوجه زنان است. خانم جینا لمبروزو (۱۲) می‌گوید:
اینکه گفته شود غرائز جنسی آزاد گذاشته شود و هر کس که مشتاق لذات و هوس‌رانی است، در پیروی از امیال خویش افسارگسیخته گردد، اگرچه در ظاهر مطلوب است، ولی برای زنان آسیب‌زا است؛ چرا که زنان دلربا و فریبنده به آسانی قادر بر تصاحب شوهر دیگران می‌شوند. و زنان پارسا شاهد از دست دادن همسران خود می‌گردند و سرانجام در این عالم، بین زنان پارسا و تبهکار فرقی نباشد.

ارتباط آزاد، سعادت ناچیزی نصیب زنان مردنما می‌نماید و در عوض، آنهایی که دارای حس مادری و آرزوهای بلند اجتماعی هستند، از بین رفته و نابود می‌گردند. سزاوار نیست زنانی که در خور تحسین‌اند، به خاطر عده‌ای محدود فدا شوند. قوانین معمول ملل جهان نیز همین است که نباید مصالح اکثریت، فدای لذات قلیلی شود. تردیدی نیست که بهترین راه حل همان راهی است که پیشینیان انتخاب نموده‌اند؛ یعنی زناشویی. (۱۳)

۶. بروز آسیب‌های عاطفی:

ارضای نیازهای عاطفی باید کنترل شده و قانون‌مدار باشد. تعاملات عاطفی آزاد زن و مرد، آسیب‌های فردی و اجتماعی فراوانی را به دنبال دارد. ایور موریش (۱۴)، جامعه‌شناس غربی، درباره لزوم قانون‌مندی در اعتماد و عواطف می‌گوید:
جامعه باید اظهار عواطف را به سامان درآورد و هر فرد بفهمد که مهار خود و قبول مسئولیت در قبال حالات عاطفی چقدر اهمیت دارد. (۱۵)

هرگاه ارتباط آزاد که معمولاً ناپایدار و بدون چارچوب معین است، صورت می‌گیرد، هر کدام از طرفین می‌توانند بدون در نظر گرفتن احساسات دیگری، به این روابط پایان دهند که این می‌تواند صدمات جبران‌ناپذیری را به دنبال داشته باشد. از این رو می ‌(۱۶) معتقد است عشق مراحلی دارد؛ از جمله میل روانی، که از طریق پیوند با فردی عزیز به وجود می‌آید. هر دو همسر در اثر وحدت و رابطه بادوام، شادی و شعف را تجربه می‌کنند؛ چرا که انسان نمی‌تواند بدون میل به وحدت باقی بماند. (۱۷) نتیجه اینکه، همان‌گونه که خانم لمبروزو تأکید دارد:

مرد در دنیای عشق، امیدوار است که قلب زن برای نخستین بار به روی او گشوده شده و اولین کسی باشد که در آستانه او راه می‌یابد و زن آرزومند است آخرین کسی باشد که در قلب مرد رسوخ کرده و در آن پناهگاهِ نیاز، برای همیشه جای گیرد. (۱۸)
که این امر با ارتباط آزاد کاملاً منافات دارد.

۷. ظهور تنش‌های روانی:

ارتباط آزاد با جنس مخالف، گاه به وابستگی عاطفی دختر و پسر می‌انجامد. پس از مدتی که وابستگی‌ها شکل گرفت، امکان جدایی از نظر روانی، بسیار سخت و مشکل‌آفرین می‌شود و در چنین مواقعی، جوانان به افسردگی شدید دچار می‌شوند؛ چون از طرفی در بسیاری از موارد، هر دو طرف یا یکی از آنها خواهان استمرار این ارتباط دوستانه هستند و از طرف دیگر، امکان ازدواج به دلیل ویژگی‌های شخصی، خانوادگی، اقتصادی و اجتماعی وجود ندارد. از این رو دچار تنش می‌شوند و در یک بن‌بست سخت گرفتار می‌آیند. (۱۹)

به علاوه، این وابستگی عاطفی در بسیاری از موارد، آفت بزرگی برای تمرکز حواس می‌شود؛ به گونه‌ای که ذهن را درگیر خود می‌کند و مطالعه و توجه در کلاس و تمرکز در هنگام کار را بسیار دشوار می‌سازد. (۲۰)

۸. بروز آسیب‌های معنوی:

روابط آزاد زن و مرد از مصادیق شهوت‌رانی شمرده می‌شوند و برخی از روایات بر دوری گزیدن از شهوت‌رانی تأکید کرده‌اند. بر اساس این روایات، شهوت، دل را از محبت خدا خالی می‌کند، (۲۱) قاتل انسان، گذرگاه شیطان، سرسخت‌ترین دشمنان، فاسدکننده دین (۲۲) و بیمار کننده عقل است، افسوسِ در قیامت را به دنبال دارد (۲۳) و ترک آن، بهشت را ضمانت می‌کند. (۲۴) کسی که عقل او بر شهوتش غلبه کند، برتر از ملائکه می‌گردد و کسی که شهوت او بر عقلش غلبه کند، از چهارپایان پست‌تر خواهد شد. (۲۵)

۹. فراوانی ازدواج‌های ناپایدار:

روابط دختر و پسر اغلب بر اساس جاذبه‌های ظاهری شکل می‌گیرد و شرط اساسی یک ازدواج موفق، یعنی رعایت کفویت بین طرفین در آنها لحاظ نمی‌شود. در نتیجه، میزان موفقیت کاهش خواهد یافت.

از سوی دیگر، ارتباط عاطفیِ دو جنس به وابستگی ختم می‌گردد و نقص‌ها دیده نمی‌شود. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) در روایت مشهوری فرموده است: «دوست داشتن هر چیزی، انسان را کور و کر می‌کند.» (۲۶) وقتی هیجانات فروکش کند، نقص‌ها نمایان شده، به کاهش رضایت‌مندی زناشویی و اختلافات خانواگی می‌انجامد.

از این رو دوست داشتن به تنهایی برای شکل‌گیری یک ازدواج موفق کافی نیست؛ بلکه لحاظ کردن مشابهت‌ها و هم سطح بودن طرفین، شرطی ضروری است. (۲۷) به همین دلیل، طبق برخی از تحقیقات صورت گرفته در آمریکا، از هر صد ازدواجِ عشقی، نود و سه مورد آن با شکست دردناک مواجه شده است و در فرانسه، عمر متوسط هر ازدواج عشقی، سه ماه و نیم است. (۲۸)

۱۰. کاهش ازدواج:

ارتباط آزاد با جنس مخالف، سبب کاهش ازدواج در جامعه نیز خواهد شد؛ زیرا بر اساس منطق مبادله، هنگامی که افراد به راحتی و با صرف هزینه اندک، امکان نیل به اهداف مورد نظر خویش را به صورت پیاپی داشته باشند و بتوانند از این طریق خود را ارضا کنند، انگیزه زیادی برای جایگزینی شیوه‌های همراه با مسئولیت همچون ازدواج نخواهند داشت.

از سوی دیگر، بسیاری از ازدواج‌های صحیح و سالم در اثر این‌گونه روابط آزاد در خانواده، کم‌کم متلاشی می‌شوند؛ چرا که ادامه چنین وضعی با توجه به جاذبه روابط بین دو جنس، زمینه مساعدی را برای بروز تنش، اختلاف، سوءمعاشرت، خیانت و طلاق پدید می‌آورد. (۲۹)

۱۱. کاهش لذت جنسی:

گرچه ارتباط آزاد، عطش روانی – جنسی را روزافزون می‌کند، استمرار این وضعیت و تجربه مکرر محرک‌های جنسی، آستانه تحریک حسی را بالا برده، لذت جنسی واقعی را به مرور کاهش می‌دهد. از بین رفتن لذت جنسی، آثار مخربی را در روابط بین همسران ایجاد می‌کند و زمینه ناسازگاری را فراهم می‌آورد. (۳۰) در آموزه‌های دینی، روی آورن به فحشا به منزله زایل‌کننده لذت جنسی معرفی شده است. پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) می‌فرماید: «خود را به زنا آلوده نکنید که خداوند لذت همسران را از درون شما می‌زداید». (۳۱)

علاوه بر موارد فوق، خشونت‌های جنسی بر ضد زنان، بارداری‌های ناخواسته، سقط جنین، افزایش خانواده‌های تک‌والدینی و گسترش بیماری‌های مقاربتی (مثل ایدز)، از دیگر پیامدهای روابط آزاد با جنس مخالف است. (۳۲)

 تحلیل وبررسی چند مقاله در خصوص روابط دختر وپسر

کازمارک و بک لند، در سال ۱۹۹۱ در مقاله‌ای با عنوان «سوگ محرومیت؛ گسسته شدن پیوند عاشقانه یک نوجوان» که در شماره ۲۶ مجله نوجوانی به چاپ رسید، با استناد به چند بررسی علمی نشان دادند که وقتی رابطه عاطفی دو نفر قطع می‌شود، هر دو دچار حالاتی شبیه داغ‌دیدگی و سوگ می‌شوند که شدت این مسئله برای دختران بیشتر است.

افت تحصیلی، بروز مشکلات جسمی، بی‌توجهی به لباس و ظاهر، کنار کشیدن از مسئولیت‌های شغلی و خانوادگی، تنها ماندن در اتاق خود، گوش دادن به موسیقی‌های غم‌انگیز و هم زمان اشتغال ذهنی به فرد سابق، از بارزترین نمونه‌های واکنش به جدایی است.

بلسک و باس، (۳۴) در سال ۱۹۹۴ با بررسی ۱۲۱ دانش‌آموز دبیرستانی دریافتند کسانی که مدت زیادی با یک یا چند نفر از جنس مخالف پیوند عاطفی برقرار می‌کنند، دچار کاهش عزت نفس می‌شوند. (۳۵) تحقیقات جونیر و اودری (۳۶) در سال ۲۰۰۰ نیز نشان داد که علائم افسردگی در دختران و پسرانی که درگیر رابطه‌های عاشقانه هستند، افزایش می‌یابد. (۳۷)
ابی.ال فروث، (۳۸) در سال ۲۰۰۷ از پایان نامه دکترای خود در رشته روان‌شناسی با عنوان «قرار عاشقانه و سلامت روان نوجوانان» در یکی از دانشگاه‌های آمریکا دفاع کرد. او با مطالعه طولی روی ۱۳۱۶ نوجوان دختر و پسر ۱۳ تا ۱۸ ساله نشان داد که داشتن رابطه عاطفی و عاشقانه با جنس مخالف، اعتماد به نفس را کاهش و افسردگی را افزایش می‌دهد. نوجوانان در زمان دوستی بیشتر دچار این دو ناراحتی روانی می‌شوند. البته دختران بیش از پسران افسردگی را تجربه می‌کنند و پسران هم بیش از دختران با کاهش سطح اعتماد به نفس روبه رو می‌شوند.

همچنین تحقیقی دیگر نشان داد که در یک نمونه مختلط دختر و پسر، ۵۹ درصد دختران قربانی خشونت فیزیکی و ۹۶ درصد قربانی خشونت روانی شده‌اند و ۱۵ درصد نیز اجبار برای انجام عمل جنسی را تجربه کرده‌اند. (۳۹)

هازنبدز، (۴۰) از قرار ملاقات گذاشتن انتقاد کرده است؛ چراکه پیامد آن ایجاد روابط سطحی است. قرار ملاقات گذاشتن چندگانه (قرار با تعداد زیادی از افراد در یک زمان) به دلیل سطوح پائین درگیری در روابط، موجب پایان یافتن آنها می‌شود و به همین دلیل، از تحول روابط هیجانی معنادار جلوگیری می‌کند. او معتقد است این زنجیره به تعارض در روابط عشقی و ناپایداری در ازدواج می‌انجامد.

یکی از مهم‌ترین پیامدهای دوستی با جنس مخالف، وادار شدن ناخواسته و اجباری به برقراری رابطه جنسی است. این پدیده که صحنه به ظاهر دلپذیر و صمیمانه دوستی را به عرصه آسیب‌رسان فشار و دشمنی تبدیل می‌کند، یکی از بارزترین گونه‌های خشونت در جامعه مدرن معاصر است.

تا پیش از سال ۱۹۸۰ تصور می‌شد که تجاوز همیشه از سوی بیگانه‌ای منحرف صورت می‌گیرد که ناگهان به زنی حمله می‌نماید و با خشونت، نیاز جنسی خود را که پیامد ناکامی است، برطرف می‌کند؛ اما از آن زمان به بعد، مطابق برخی پژوهش‌ها در آمریکا و اروپا اعلام شد که در جامعه، نوع دیگری از تجاوز رایج است که تجاوزگر و قربانی، یکدیگر را به خوبی می‌شناسند و مدت‌ها با هم پیوند دوستی دارند.
از آن تاریخ، اصطلاح «تجاوز در قرار عاشقانه» (۴۱) یا عبارت جامع‌تر و فراگیرترِ «تجاوز آشنا» (۴۲) بر سر زبان‌ها افتاد و به مقاله‌ها و کتاب‌های علمی آن کشورها راه پیدا کرد.

امروزه پژوهشگران به سختی می‌پذیرند که تجاوزهای جنسی و از جمله تجاوز آشنایان به علت ناکامی جنسی یا شرور بودن متجاوزان باشد؛ زیرا معلوم شده است که بیشتر مرتکبان این کار نه محرومیت جنسی دارند و نه از افراد دیگر خلاف‌کارتر هستند. پسران خوب و نجیب و قابل اعتماد نیز در موقعیت‌های خاص قرارهای عاشقانه، از نظر شهوانی تحریک می‌شوند و دوست جنس مخالف خود را به تماس‌های جنسی وادار می‌کنند.

مهم‌ترین این موقعیت‌ها ناشی از: مصرف الکل، استفاده از مواد مخدر، دیدن فیلم‌های جنسی، قرار گرفتن در مکان خلوت و پوشش نامناسب دختر یا حرکات تحریک کننده او هستند. علاوه بر اینها، طول کشیدن مدت دوستی و تبدیل شدن رابطه اتفاقی ابتدایی به رابطه‌ای پایدار و نیز سوءتعبیرهای ارتباطی و برداشت نادرستی که دو طرف از رفتارهای غیرکلامی یکدیگر دارند نیز می‌تواند موجب بروز خشونت و تجاوز در روابط عاشقانه شود.

در کشور ایران به دلیل فضای مذهبی و اخلاقی جامعه، میزان دوستی با جنس مخالف کم است و به دلیل محدودیت‌های خانوادگی و اجتماعی، روابط دو جنس در این دوستی‌ها معمولاً چندان پیشرفته نیست؛ هر چند بررسی‌ها نشان می‌دهد در موارد معدودی از این دوستی‌ها آسیب‌هایی جدی متوجه هر دو یا یکی از آنها شده است.

برای نمونه، در سال ۱۳۸۰ در نمونه‌ای دقیق و جامعه‌ی آماری تصادفی از بین دختران و پسران دبیرستانی در چهار شهرستان، دو هزار دانش‌آموز به سه پرسش‌نامه درباره «رابطه با جنس مخالف»، «سلامت روان» و «عمل به باورهای دینی» پاسخ دادند. تجزیه و تحلیل نتایج نشان داد نوجوانانی که با جنس مخالف دوستی و ارتباط دارند، به طور معناداری نسبت به نوجوانانِ بدون ارتباط، دارای نشانه‌های اضطراب، افسردگی و بیماری‌های روان تنی بیشتری هستند و میزان دین‌داری آنها پائین‌تر است.

در سال ۱۳۸۲، از جمعیت ۶۲ هزار نفری دانش آموزان دختر و پسر یک شهرستان دیگر، ۳ هزار و ۲۰۰ نفر به عنوان گروه نمونه به روش تصادفی خوشه‌ای انتخاب شدند و به پرسش نامه‌هایی با محتوای وضعیت ارتباط با جنس مخالف، سلامت روان، آسیب‌های روانی اجتماعی (گرایش به خودکشی، فرار و …)، رضایت از جنسیت، رضایت از ظاهر و روابط خانوادگی و عمل به باورهای دینی پاسخ دادند. در این تحقیق جامع، دانش آموزان از نظر وضعیت ارتباط با جنس مخالف چهار گروه بودند:

– کسانی که در زمان انجام پژوهش با جنس مخالف ارتباط داشتند.

– نوجوانانی که در آن زمان، ارتباط‌های پیشین خود را قطع کرده بودند.

– دختران و پسرانی که به یک نفر از جنس مخالف علاقه داشتند؛ اما آن فرد از آن علاقه آگاه نبود.

– کسانی که نه در گذشته و نه در حال، چه یک طرفه و چه دو طرفه، ارتباطی با جنس مخالف نداشتند.

مجریان این نظرسنجی، «ارتباط» را به دل‌بستگی عاطفی، همراه با تماس‌های پنهانی و دور از چشم خانواده تعریف کرده بودند.

نتایج تحقیق نشان داد که گروه اول، از نظر آسیب‌های اخلاقی و اجتماعی، تنش‌های روحی و ضعف اعتقادات و اعمال دینی، بدتر و پائین‌تر از بقیه بودند.

گروه دوم از نظر آسیب اجتماعی و ضعف دین‌داری در رتبه دوم قرار داشتند. گروه سوم از نظر اخلاقی و دینی وضعیت خوبی داشتند؛ اما از نظر روانی از نشانه‌های افسردگی رنج می‌بردند در مقابل، گروه چهارم از همه جهات، یعنی سلامت روان، سلامت اخلاق و پایبندی به باورهای دینی در رتبه بالاتری قرار داشتند.

خویشتن‌داری و مدیریت آسیب‌های قبل از ازدواج

اسلام برای لزوم رفتار جنسی متناسب با شأن شریف انسانی و جلوگیری از ارتباطات جنسی آزاد، قوانینی را تعیین کرده تا مقدمه رشد و کمال فرد و جامعه باشد. این قوانین عبارتند از:

یک. تأکید بر رعایت حیا در روابط با جنس مخالف؛ امام صادق (علیه السلام) می‌فرماید:
اگر حیا نبود … از هیچ یک از کارهای زشت دوری نمی‌شد … اگر مردم حیا نداشتند، از فحشا پرهیز نمی‌کردند. (۴۴)

دو. ایجاد نگرش منفی به پیروی از غرائز حیوانی؛ حضرت علی (علیه السلام) فرمود:
ابتدای شهوت‌ها طرب و شادی است و آخر آن رنج و دشواری. (۴۵)
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) نیز فرمود:
از سه چیز بر امت اسلام می‌ترسم: … و نیز شهوات جنسی. (۴۶)

سه. ایجاد نگرش منفی به دل‌بستگی شدید به نامحرم و توصیه و وارستگی در صورت وجود این دل‌بستگی؛ حضرت علی (علیه السلام) فرمود:
هر که عاشق شود، چشم بصیرت او کور می‌گردد و قلبش بیمار می‌شود. (۴۷)

چهار. سفارش به تقوای چشم و گوش و زبان و لمس؛ چرا که بسیاری از خطاهای جنسی از این حواس آغاز می‌شود. گاه چشم می‌بیند و دل اسیر می‌شود، گوش می‌شنود و نیازهای غریزی تشدید می‌شود، زبان می‌گوید و رابطه هوس‌آلود شروع می‌گردد و لمس، نیاز خفته را بیدار می‌سازد. خداوند در آیات ۳۰ و ۳۱ سوره نور (۴۸) به مردان و زنان باایمان امر می‌کند تا در برخورد با نامحرم، دیدگان خود را فروآورند.
حضرت علی (علیه السلام) در تفسیر این آیه فرمود:
زیرا نگاه حرام، عامل وقوع روابط حرام و ارتباط گناه‌آلود با نامحرم است. (۴۹)
امام صادق (علیه السلام) نیز فرمود:
نگاه به نامحرم، تیری از تیرهای شیطان و مسموم است و چه بسا نگاهی که حسرت طولانی به جای می‌گذارد. (۵۰)

در مورد تقوای گوش نیز سفارش شده تا مردان و زنان از شنیدن موسیقی‌هایی که با تقویت تخیلات جنسی، اشتیاق به رابطه با نامحرم را در فرد ایجاد می‌کند، بپرهیزند. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: «غنا (موسیقی مناسب مجالس لهو و لعب) افسونِ رابطه جنسیِ حرام است». (۵۱)
در روایات بر رعایت عفاف و حیای کلام تأکید شده و در مورد تماس بدنی نیز از هر نوع لمس حتی اگر به صورت دست دادن با نامحرم باشد، نهی شده است. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: «کسی که با نامحرم دست بدهد، خداوند بر او غضب می‌کند». (۵۲)

علاوه بر موارد فوق، توصیه خاصی نیز به زنان شده است؛ چرا که جذابیت ظاهری و رفتاری زنان برای مردان، بسیار بیشتر از جاذبه مردان برای زنان است و مردان در برابر جنس مخالف، توان خویشتن‌داری کمتری نسبت زنان دارند. از این رو خداوند از سویی مرد را نیازمند زن خلق کرده و از جانبی دیگر با دستور به پوشاندن جذابیت‌های زنانه، مرد را به دستیابی محترمانه به او (از طریق ازدواج) توصیه کرده است.

از این رو رعایت حجاب – که هدف از آن، حفظ ارزشمندی زن و نیز در امان داشتن او از سوءاستفاده مقتدرانه مرد است – بر زن واجب می‌باشد. در حقیقت حجاب زن، پیام بازدارنده به مردان بیماردل است تا در برخورد با آنها جانب احتیاط را رعایت کنند و از رفتار غیرمؤدبانه بپرهیزند. حجاب همچنین وسیله‌ای برای محدود کردن مردان در بهره‌جویی آسان از وجود زن است.
در آیات ۵۳ و ۵۹ احزاب و نیز آیه ۳۱ سوره نور بر لزوم رعایت حجاب از سوی زنان تأکید شده است. برخی روایات در تفسیر این آیات، دست‌ها تا مچ و صورت را از پوشش مستثنا کرده‌اند. البته از آرایش و زینت چهره و دست‌ها در مقابل نامحرم نیز باید پرهیز کرد. مراجع عظام تقلید نیز همگی بر وجوب رعایت این حد از حجاب فتوا داده‌اند.

 جمع بندی 

خلاصه آنکه، دوستی با جنس مخالف هر چند در زمان ارتباط، شور و هیجانی عاطفی و غریزی به فرد می‌بخشد، از آنجا که پنهانی، غیرقانونی و برخلاف اخلاق صورت می‌گیرد، در همان دوره عاشقی موجب افزایش تنش‌های روانی، حواس‌پرتی و هنجارشکنی می‌شود، انگیزه‌های پیشرفت تحصیلی، میزان دین‌داری و رضایت خانوادگی را کاهش می‌دهد و حساسیت به ظاهر و اندام و نیز بدبینی و حسادت به طرف مقابل را دامن می‌زند و مصیبت بارتر آنکه، هنگام گسسته شدن رابطه، جوانِ دلداده را به وادی احساس بی‌ارزشی، تنهایی، خودکشی و مصرف موادمخدر می‌کشاند. (۴۳)

پی نوشت ها:
۱. مطهری، مسئله حجاب، ص ۱۱۳.
۲. همان، ص ۸۷-۸۴.
۳. سالاری فر، خانواده در نگرش اسلام و روان‌شناسی، ص ۲۱.
۴. Carl Ragers.
۵. پی‌شولتز و شولتز، نظریه‌های شخصیت، ص ۳۸۸-۳۶۵.
۶. Gordon Allport.
۷. همان، ص ۳۰۰.
۸. همان، ص ۲۲۱.
۹. همان.
۱۰. Alexis Carrel.
۱۱. همان، ص ۲۲۹.
۱۲. Gina Lombroso.
۱۳. لمبروزو، روان‌شناسی زن، ص ۱۱۵-۱۱۳.
۱۴. Murysh.
۱۵. موریش، درآمدی در جامعه‌شناسی تعلیم و تربیت، ص ۴۲.
۱۶. Mey.
۱۷. فیست، نظریه‌های شخصیت، ص ۶۴۰.
۱۸. لمبروزو، روان‌شناسی زن، ص ۱۲۰.
۱۹. احمدی، روابط دختر و پسر، ص ۳۱.
۲۰. همان، ص ۳۱.
۲۱. نوری طبرسی، مستدرک الوسائل، ج ۱۱، ص ۳۳۹.
۲۲. همان، ص ۳۴۳.
۲۳. همان، ص ۳۴۷-۳۴۶.
۲۴. حر عاملی، وسائل الشیعه، ج ۱۵، ص ۲۵۱.
۲۵. همان، ص ۲۱۰.
۲۶. صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج ۴، ص ۳۸۰.
۲۷. سالاری‌فر، خانواده در نگرش اسلام و روان‌شناسی، ص ۳۰.
۲۸. کی نیا، مبانی جرم‌شناسی، ج ۲، ص ۸۰۸.
۲۹. بستان و همکاران، اسلام و جامعه شناسی خانواده، ص ۲۲۲.
۳۰. رجبی، حجاب و نقش آن در سلامت روان، ص ۱۴۲.
۳۱. طبرسی، مکارم الاخلاق، ص ۲۳۸.
۳۲. بنگرید به: زارعی توپخانه، «روابط آزاد زن و مرد از دیدگاه آموزه‌های دینی و روان‌شناسی»، ماهنامه معرفت، ص ۹۶-۸۶.
۳۳. برای مطالعه تفصیلی این موضوع بنگرید به: گلزاری، ارتباط آگاهانه با جنس مخالف.
۳۴. Bleske, A. L. & Buss, D. M.
۳۵. Bleske, A. L. & Buss, D. M., “can men and women be just fri-ends?”, Personal relationships, No. 7, p. 131-151.
۳۶. Jonior & Odir.
۳۷. Joyner, k., & udry, J. R. “you don’t bring me
any thing but down: Adolescent romance and depression”, Journal of health and So-cial Behavior, No. 41, p. 369-391.
۳۸. Ebi. L. froth.
۳۹. جزل و دیگران، ۱۹۹۶، به نقل از: جیمز، ۲۰۰۰.
James, W. H., Wst, c., Deters, k. E., & Armiho, E. Youth da-ting violence. Adolescence, No. 35, p. 454-465.
۴۰. Hozenbbeds.
۴۱. Date rape.
۴۲. Date acquaintance.
۴۳. بنگرید به: گلزاری، ارتباط آگاهانه با جنس مخالف، ص ۴۰-۳۱.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.