تک فرزندی عامل کاهش اعتماد به نفس کودک و رشد سالمندی
به گزارش افسران، امروزه پدیده تک فرزندی در جامعه فراگیر شده است و شیوه زندگی موجب شده که برخی از همسران به داشتن یک فرزند اکتفا کرد.
در بین خانواده ها این باور اشتباه وجود دارد که داشتن چند فرزند بسیار دشوار تر از تک فرزندی است.
یک روانپزشک خاطر نشان کرد: متأسفانه در جامعه، تک فرزندی بسیار رایج شده است و خانواده ها بدون این که عواقب اجتماعی این پدیده را در نظر بگیرند به این امر گرایش دارند
وی در تشریح عوارض این مسئله گفت: تک فرزندی خواسته یا ناخواسته مشکلات روانی خاص خود را به دنبال دارد چرا که از یک سو کودکان تک فرزند طی دوران زندگی احساس تنهایی شدیدی می کنند و همین امر در زندگی آینده آنان تاثیر می گذارد و نمی توانند به درستی تصمیم گیری کنند و در آینده در آینده فرد مفیدی برای جامعه باشند.
وی ادامه داد: از سوی دیگر جامعه ای که در آن تک فرزندی رواج دارد به سمت جمعیّت سالمندی پیش خواهد رفت و در واقع در آینده با نیروی کار کمتری روبرو خواهد شد.
وی تصریح کرد: هم اکنون پدیده تک فرزندی معضل اجتماعی شده است و در واقع والدین تک فرزند با این شعار که «فقط یک فرزند داریم و باید برای او همه کاری انجام دهیم» سعی می کنند کودک خود را بیش از حد مورد توجّه قرار دهند.
وی ادامه داد: والدین با داشتن این تفکّر که تنها فرزندشان تمام آرزوها و امیدهای آنان را تحقّق می بخشد، وابستگی شدیدی به او پیدا کرده و دوست دارند که فرزندشان همیشه بهترین و کاملترین باشد.
وی پیرامون انتظارات خانواده ها هم یادآور شد: این انتظار والدین باید تا حدّی باشد که کودک تحمّل این همه استرس و هیجان را داشته باشد و تعادل برای فرزند از نظر توجّه مادّی و عاطفی برقرار شود.
وی در تشریح زوایای دیگری از عوارض تک فرزندی بیان داشت: باید خانواده ها کودک را در وضعیّتی قرار دهند که بتواند محیط های متفاوت را با شرایط جدید تجربه کند و از انجام کارها و مسئولیت ها بر بیاید.
وی در همین رابطه ادامه داد: بچّه های خانواده های تک فرزند در زندگی می آموزند که نیازهایشان را خانواده بلافاصله برآورده کنند و عدم یادگیری کودک در این زمینه، موجب می شود که با کوچکترین شکستی دچار آسیب شوند و اعتماد به نفس شان پایین بیاید.
وی در پایان ضمن اینکه خانوده ها هراسی از چند فرزندی نداشته باشند اذعان کرد: امّا در خانواده هایی که دارای چند فرزند هستند، کودکان خودشان به این موضوع پی می برند که خواسته های خواهر و برادر کوچک ترشان در اولویّت است و در حقیقت این فرزندان یاد می گیرند که به نوبت تقاضایشان برآورده می شود.