جایگاه شبکه های اجتماعی اینترنتی در سبک زندگی جوانان
در این مقاله، رابطه بین عضویت جوانان در بزرگ ترین جامعه مجازی ایرانیان بر اساس آمار تارنمای الکسا و برخی شاخصه های مرتبط با سبک زندگی مورد بررسی قرار گرفته، «کلوب» است. بر اساس آمار تارنمای الکسا، پایگاه اینترنتی بزرگ ترین جامعه مجازی است که از درون کشور ایران مدیریت می شود.
شبکه های اجتماعی اینترنتی، امروزه با استقبال فراوانی از سوی جوانان مواجه شده و آن ها، بخش قابل توجهی از اوقات فراغت خود را در این شبکه ها سپری می کنند. در عصر جهانی شدن و با ظهور فناوری های نوین ارتباطی، فضایی مجازی در کنار فضای واقعی ایجاد شده که این دو، تاثیر متقابلی بر یکدیگر دارند. در همین راستا، برای سنجش ارتباط میان این دو فضا اعم از زمانی که افراد به اینترنت اختصاص می دهند و سایر آثار فرهنگی عضویت و حضور در شبکه های اجتماعی، از روش پیمایش اینترنتی و ارسال پرسش نامه به صورت آنلاین برای کاربران فعال کلوب استفاده شده است. افراد با اهداف متنوعی عضو این شبکه ها می شوند که مهم ترین آن اهداف را سرگرمی دانسته اند. میان عضویت در شبکه های اجتماعی اینترنتی و شیوه اختصاص وقت به سایر فعالیت های اجتماعی، ارتباط وجود داشته و بیشتر پاسخ دهندگان اذعان کرده اند که به دلیل استفاده بیش از حد از اینترنت برای فعالیت در شبکه های اجتماعی اینترنتی، مورد اعتراض سایر اعضای خانواده واقع شده اند. همچنین میان عضویت در شبکه های اجتماعی اینترنتی، با مقوله هایی نظیر چگونگی ارتباط با جنس مخالف و شیوه محاورات اعضا در محیط بیرونی ارتباط وجود دارند. بنابراین، می توان گفت میان عضویت در شبکه های اجتماعی اینترنتی و سبک زندگی جوانان، ارتباط وجود دارد.
مقدمه و تعریف مسأله
امروزه با گسترش کاربردهای فناوری اطـلاعات و ارتباطات در زندگی روزمره، شـاهد شـکل گیری نسل جدیدی از ابزارهای اینترنتی هستیم که امکانات بیشتری را برای روابط متقابل، مذاکره، گفتگو و به طور کلی، ارتباط دو سویه فراهم آورده است. وب ۲، ناظر به شکل گیری اینترنت محاوره ای است که امکان برقراری ارتباطات چندسویه میان کاربران شـبکه جهانی اینترنت را فراهم ساخته است. در حالی که وب ۱ امکان استفاده افراد از منابع عظیم اطلاعاتی را از طریق شبکه جهانی اینترنت و ارسال و دریافت ایمیل فراهم می کرد، وب ۲ بر مبنای محاوره دائمی میان کاربران اینترنت شکل گرفت.
شـبکه های اجـتماعی اینترنتی، به عنوان مهم ترین مصادیق این امر، به محلی برای حضور اقشار مختلف جامعه به ویژه جوانان و مکان تبادل آرا و افکار و تأمین نیازهای متناسب با زندگی اجتماعی ایشان تبدیل شده اند. شبکه های اجـتماعی اینـترنتی علاوه بر این که مرجع تأمین بسیاری از نیازهای فرهنگی و اجتماعی اعضای خود هستند، این امکان را برای اعضا فراهم می کنند که همزمان با انجام سایر فعالیت های اجتماعی از طریق رایانه یا تلفن همراه، فعالیت خـود را در این جـوامع مجازی نیز پیگیری کنند. بر اساس تعریف هلن صدیق بنای، «شبکه های اجتماعی، واژه ای است که برای نامیدن گروهی از افراد که در میان خود دارای ارتباطات وسیع و مستمر هستند و یک حلقه منسجم ارتباطاتی را تشکیل مـی دهند، بـه کار مـی رود.» (صدیق بنای، ۱۳۸۷). وی معتقد است، این واژه امـروزه بـیشتر بـرای نامیدن پایگاه های اینترنتی به کار می رود که افراد با عضویت در آنها امکان دستیابی به اطلاعات سایر اعضا، آشنایی با علایق آنها، به اشـتراک گذاری تـولیدات مـتنی، صوتی و تصویری و نیز تشکیل گروه هایی بر اساس عـلایق مـشترک با برخی از دیگر اعضای پایگاه را پیدا می کنند (صدیق بنای، ۱۳۸۷ ). بنابراین، جذابیت شبکه های اجتماعی اینترنتی از یک سو و سهولت فعالیت در این دسته از جوامع از سـوی دیگـر، سـبب می شود تا رابطهمیان عضویت و حضور در شبکه های اجتماعی اینترنتی و تغییرات مـربوط به سبک زندگی جوانان عضو، به عنوان یک پرسش جدی برای پژوهشگران عرصه فرهنگ و ارتباطات مطرح شود.
مفهوم سـبک زنـدگی که امـروزه به یکی از مفاهیم بنیادین در تحلیل های اجتماعی تبدیل شده (آزاد ارمکی، ۱۳۸۶؛ ربانی و شیری، ۱۳۸۸: ۲۱۰ ـ ۱۱)، یکی از حـوزه های جـدید و مهم مطالعاتی محسوب می شود که در سال های اخیر توجه عده قابل ملاحظه ای از محققان اجتماعی را به خود جـلب کرده اسـت (شکوری، ۱۳۸۵). بر اساس تعریف لسلی (۱) و دیگران، «رفتارهایی که با قشربندی حیثیتی و اعتباری مـرتبط اسـت، سـبک زندگی نامیده می شوند. سبک زندگی، فقط آنچه یک فرد دارد، نیست؛ بلکه چگونگی نمایش آن ها تـوسط فـرد اسـت. سبک زندگی، هم الگوهای مصرف را شامل می شود و هم قدرتی که از این ناحیه کسب می شود. سلیقه، آداب مـعاشرت و مـد، نشانه های داشتن جایگاهی در نردبان اجتماعی و نمادهای مرتبط با سبک زندگی هستند» (لسلی و هـمکاران، ۱۹۹۴: ۳۶۸). هـمچنین بـر اساس تعریف چنی (۲)، سبک زندگی رابطه مستقیمی با هویت افراد دارد. در نهایت، آسابرگر در تعریف سـبک زنـدگی بیشتر به موضوع مد توجه کرده و می گوید: «سبک زندگی، فراگردی است که از سلیقه فرد در زمـینه آرایش مـو و لبـاس تا سرگرمی و تفریح و ادبیات و موضوعات مربوط دیگر را شامل می شود. کلمه سبک، مُد را تداعی می کند. پس سـبک زنـدگی در واقع مد یا حالت زندگی یک فرد است. سبک زندگی معمولاً با طبقه اقـتصادی ـ اجـتماعی پیونـد دارد و در تصویری که از فرد ساخته می شود، بازتاب می یابد» (آسابرگر، ۱۳۷۹: ۱۴۱). بر اساس تعاریف گفته شده، مفهوم سبک زنـدگی نـاظر بـه شیوه زندگی افراد بوده و در ارتباط با موضوع شبکه های اجتماعی اینترنتی از دو نظر حـائز اهـمیت است:
۱.تغییر جایگاه استفاده از اینترنت و شبکه های اجتماعی اینترنتی در سرانه مصرف اعضای شبکه های اجتماعی اینترنتی؛
۲.تغییر نـمادهای فـرهنگی ناظر به شیوه زندگی در نتیجه عضویت و حضور در شبکه های اجتماعی اینترنتی که مواردی نـظیر: سـبک پوشش، ادبیات افراد و شیوه برقراری ارتباط بـا دیگـران را شـامل می شود. در این پژوهش، از دو نگاه به بررسی رابـطه مـیان عضویت و حضور در شبکه های اجتماعی اینترنتی و سبک زندگی سرو کار می پردازیم. نخستین نگاه، در صدد اسـت کهـ رابطه میان عضویت و حضور در شـبکه های اجـتماعی اینترنتی و سـبک زنـدگی واقـعی افراد را مورد مطالعه قرار دهد و دومـین نـگاه می کوشد تا رابطه میان عضویت و حضور در شبکه های اجتماعی اینترنتی و سبک زندگی مـجازی افـراد را بررسی کند. از این رو، لازم است ابتدا مـروری بر پژوهش هایی داشته بـاشیم که تـاکنون با این موضوع انجام گرفته اسـت و در نـهایت، با انجام پیمایشی اینترنتی در میان اعضای یک شبکه اجتماعی اینترنتی بومی که با برخورداری از وسـعت اعـضا تا حدودی بتواند نمونه ای از جـامعه مـجازی ایرانـی با همان تـنوع فـرهنگی باشد، و تجزیه و تحلیل دادهـ های نـاشی از پیمایش تلاش خواهیم کرد درک درستی از رابطه میان عضویت و حضور در شبکه های اجتماعی اینترنتی و سبک زندگی جـوانان ایرانـی به دست آوریم. در حال حاضر بر اسـاس آمـار الکسا، شـبکه اجـتماعی اینـترنتی «کلوب»، پرمخاطب ترین شبکه اجتماعی اینـترنتی ایرانی است و شبکه اجتماعی اینترنتی فیس بوک جدا از آنکه شبکه ای غیر بومی است، از نظر مـیزان اسـتفاده کاربران ایرانی از آن نیز در رتبه پس از کلوب قـرار دارد (الکسـا، ۲۰۱۲ ). بـر هـمین اسـاس شبکه اجتماعی اینـترنتی کلوب بـه عنوان بزرگ ترین جامعه مجازی ایرانیان، محور مطالعه موردی پژوهش حاضر قرار گرفته و نمونه های مربوط به پیمـایش هـمگی از اعـضای شبکه اجتماعی مذکور انتخاب شدند.
ادبیات تـحقیق
صـرف نـظر از انـجام هـر گـونه پیمایش، اثبات نوعی ارتباط میان عضویت و حضور در شبکه های اجتماعی اینترنتی و سبک زندگی جوانان در چهارچوب نظریه دو جهانی شدنِ عاملی و جامعه شبکه ای کاستلز امری ممکن است.
در مورد تاریخچه شـکل گیری شبکه های اجتماعی اینترنتی، به اعتقاد کاستلز در نیمه دوم دهه ۱۹۹۰، سیستم ارتباط الکترونیکی جدیدی شکل گرفت که از ترکیب رسانه های همگانی جهانی و سفارشی و ارتباط کامپیوتری تشکیل شده بود. ویژگی این سیستم جدید، قلمرو ارتـباط الکتـرونیکی را به کل زندگی گسترش داد (کاستلز، ۱۳۹۰: ۴۲۲). عاملی معتقد است «شبکه ای شدن جامعه امروز، معنای همه چیز و هر چیزی را مورد بازاندیشی قرار داده و مفاهیم تازه ای را نیز ایجاد کرده است؛ اقتصاد، فرهنگ، اجتماع و حتی مفاهیم عـام تری هـمچون مکان و زمان نیز در این فرایند دگرگون شده یا همچنان در حال دگرگونی هستند و معانی و تعاریف نو و جدیدی به خود گرفته اند» (عاملی، ۱۳۸۸: ۴). برای تحلیل رابطه میان شـبکه های اجـتماعی اینترنتی و سبک زندگی جوانان، بـاید اجـزای مختلف شبکه های اجتماعی اینترنتی را به درستی بشناسیم. در همین زمینه، جکسون (۱۹۹۷) معتقد است برای تحلیل شبکه های اجتماعی اینترنتی باید به برخی اصطلاحات پایه توجه کرد. این اصطلاحات عبارت اند از: «بـازیگران یا گـره ها» (۹) که به واحدهایی در شبکه اشـاره دارنـد که دارای برخی خصلت ها هستند و واحدها با آن خصلت ها به مثابه عضوی از طبقه هم ارز تلقی می شوند: «روابط» (۱۰) که پیوندهای درونی و بیرونی هستند و «ویژگی ها» (۱۱) که در واقع استفاده از فنون طراحی مانند رنگ، متن و «قالب بندی» (۱۲) هستند. «شبکه» که گـره ها یا بـازیگران را به هم مرتبط می کند و در نهایت، «ساختار شبکه» (۱۳) که ترکیب آرایش و رشته های میان گره ها یا بازیگران شبکه است (عاملی، ۱۳۸۸: ۵۲). در این میان، نظریه دو جهانی شدن بستر مناسبی را برای تحلیل عملکرد بازیگران در شبکه های اجتماعی اینترنتی در ارتباط بـا سـبک زندگی ایشـان فراهم می کند. بر اساس این نظریه، «ظهور جهان مجازی به موازات جهان فیزیکی، ترکیب های پنج گانه ای را موجب شده که تـغییراتی بزرگ و پارادایمیک در «فضای زندگی» به وجود آورده:
۱.فیزیکی ـ مجازی شدن ارتباطات انـسانی، یعـنی خـارج شدن ارتباطات انسانی از قلمرو و جبر زمان و مکان فیزیکی خارج در اثر گسترش استفاده از ابزارهای فناورانه ارتباطی به ویژه ابـزارهای ارتـباطی مبتنی بر شبکه اینترنت؛
۲.فیزیکی ـ مجازی شدن زمان، به معنای تغییر مفهوم زمـان در جـهان دوفـضایی شده که برخوردار از ظرفیت «هندسی همزمان» بوده و منجر به انباشت ظرفیت های زمانی می شود؛
۳.فیزیکی ـ مجازی شـدن کار، به معنای تبعیت کار از منطق عددی که بر خلاف کار فیزیکی که منعکس کننده زمان کامل انـجام کار است، منجر به ارزش کامـل زمـان می شود؛
۴.فیزیکی ـ مجازی شدن فرهنگ، یعنی جدا شدن فرهنگ از خصیصه های چسبیده به جغرافیا و برخورداری فرهنگ از ویژگی سرعت و حرکت شتابان و لحظه ای؛
۵.فیزیکی ـ مجازی شدن تعلقات و وابستگی ها، به معنای ایجاد ظرفیتی به وسـعت همه جهان برای حرکت جمعیت و تعلقات فرهنگی و اجتماعی» (عاملی، ۱۳۸۸: ۲۳ ـ ۱۹). «فیزیکی ـ مجازی شدن، فرایندی است که دو فضایی بودن را در تمام شئون زندگی انسانی مسلط ساخته است. افراد در چنین فضایی که به صورت جهانی در مـحل خـود زندگی می کنند و به صورت شبانه روز در معرض ارتباطات تازه هستند، با جهان اجتماعی و به دنبال آن با ارزش ها، هنجارها، آیین ها و امور تازه ای مواجه و آشنا می شوند” (عاملی، ۱۳۸۸: ۲۳). بنابراین با استفاده از این نظریه می توان تـبیین کرد کهـ چگونه بازیگران شبکه های اجتماعی اینترنتی، با حضور در فضای دوجهانی شده در معرض تغییر نمادهای فرهنگی مرتبط با سبک زندگی قرار گرفته و تأثیرات حضور در شبکه های اجتماعی اینترنتی را از طریق نوع روابط خـود و چـگونگی ویژگی های مربوط به قالب بندی صفحه کاربری از یک سو در جوامع مجازی به ظهور گذاشته و از دیگر سو برخی از این تأثیرات را در زندگی خود در جهان خارج به عرصه نمایش می گذارند. به اعتقاد کاستلز «بهایی که بـاید بـرای ورود بـه این سیستم (جوامع مجازی) پرداخت، تـطابق یافـتن بـا منطق، زبان، ورودی ها و سیستم رمزگذاری و رمزگشایی آن است. از همین رو است که این سیستم چنان نقش مهمی در تأثیرات اجتماعی مختلف دارد که به جای یک سیستم چـندرسانه ای مـرکزی، بـاید یک شبکه ارتباطی افقی دارای کانون های متعدد همچون اینترنت ایجـاد شـود» (کاستلز، ۱۳۹۰: ۴۳۲).
با تبیین ارتباط میان شبکه های اجتماعی اینترنتی و سبک زندگی جوانان در چهارچوب نظریه جامعه شبکه ای و نظریه دو جهانی شدن، لازم اسـت تـا بـا مروری بر بعضی پژوهش های انجام شده در این زمینه، مطالعات مرتبط با مـوضوع را معرفی کرده و نتایج آنها را مورد واکاری قرار دهیم. ایرج فیضی (۱۳۸۴) در پژوهشی با عنوان سبک فراغتی و استفاده از اینترنت در بین دانش آموزان ۱۸ ـ ۱۲ سـاله شـهر تـهران به بررسی رابطه بین استفاده از اینترنت و سبک های فراغتی دانش آموزان پرداخته اسـت. نـتیجه پژوهش فیضی نشان می دهد افرادی که به میزان زیادی از اینترنت استفاده کرده اند، خود اظهار داشته اند که روابط خانوادگی شان دچـار آفـت و اخـتلال شده؛ اما روابط دوستانه آنها، گسترده تر و مؤثرتر شده است. نگاه کاربران نـسبت بـه اینـترنت و استفاده زیاد از اینترنت، متفاوت است. کسانی که در مراحل اولیه استفاده از اینترنت هستند یا از آن به میزان کم استفاده مـی کنند، آنـ را ابـزار اطلاعاتی و ارتباطی مهمی دانسته و برعکس بیشتر کاربرانی که مدت بیشتری از اینترنت استفاده کرده اند، استفاده از آن را بـرای سـرگرمی دانسته اند (فیضی، ۱۳۸۴). پژوهش مسعود کوثری با عنوان جهان فرهنگی کاربران ایرانی در «اورکات» از دیگر پژوهـش هایی اسـت که مـی تواند بیانگر رابطه میان عضویت و حضور در شبکه های اجتماعی اینترنتی و سبک زندگی مجازی کاربران شبکه های اینـترنتی بـاشد. در این پژوهش مهم ترین علت های حضور در شبکه های اجتماعی اینترنتی، پیدا کردن دوست (۸۰ درصد) و پس از آن پیدا کردن شریک فعال برای زنـدگی (۷۰ درصـد) عـنوان شده است (کوثری، ۱۳۸۶). تحقیق دیگری که در سال ۸۵ توسط مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران (ایسپا) انجام شده، بـیانگر این مـطلب است که کم شدن ارتباطات چهر ه به چهره در میان دوستان، یکی دیگر از مسائلی است که در ارتباط با شـبکه های اجـتماعی و تـغییر سبک زندگی جوانان باید به آن اشاره کرد. نتایج این تحقیق، حاکی از آن است که ۳/۶۴ افرادی که دوست یا دوستان اینـترنتی داشـته اند، پسـ از دوستی با آنها ملاقات نکرده اند و تنها ۷/۳۵ پس از دوستی با هم ملاقات داشته اند (مـحمدی، ۱۳۸۸: ۱۷). خـدیجه ناظری در سال ۱۳۸۷ در پایان نامه کارشناسی ارشد خود در دانشگاه علامه طباطبایی، میزان تفاوت معیارهای دوست یابی نوجوانان در فضای مـجازی و غـیرمجازی را بررسی کرده است. پژوهش مذکور بیانگر این مطلب است که معیارهای دوست یابی در فضای مجازی و غـیرمجازی، دارای تـفاوت های معناداری با یکدیگر است که می تواند نشانگر رابـطه مـیان عـضویت و حضور در شبکه های اجتماعی اینترنتی و تغییرات سبک زنـدگی افـراد باشد. چنانچه در بررسی عوامل مختلف مؤثر در انتخاب دوست در دنیای واقعی مشخص شد کهـ از نـظر پاسخگویان مهم ترین عامل «هم سن» بـودن اسـت. همچنین «اظـهار مـحبت و مـهربانی از جانب طرف مقابل»، «تأیید خانواده»، «مـشترکات دینـی و عقیدتی» و «هم جنس بودن»، از دیگر عوامل مهم در انتخاب دوست در دنیای واقعی اظهار شـده اسـت. در حالی که در بررسی عوامل مؤثر در انتخاب دوسـت در دنیای مجازی مهم ترین دلیل «آشـنایی تـصادفی با وی» عنوان شده است. «اظـهار مـهربانی و محبت از سوی دیگر» و «قرار داشتن فرد مورد نظر در کانون توجه دیگران»، از دیگر عـوامل مـهم در انتخاب دوست در شبکه های اجتماعی اسـت که خـود بـیانگر رابطه میان عـضویت و حـضور در شبکه های اجتماعی و تغییر در سـبک دوسـت یابی افراد است. علاوه بر این، در مقایسه معیارهای دوست یابی در دنیای مجازی و واقعی مشخص شد که بیشتر مـعیارهای دوسـت یابی در انیترنت و دنیای واقعی تفاوت معنی داری بـا یکدیگـر دارند؛ بـه گونه ای که بـر این اسـاس با آزمون های آماری بـا ۹۵ درصد اطمینان می توان گفت به غیر از عوامل «موفقیت اقتصادی و اجتماعی مشابه» و «جذابیت ظاهری» که تفاوت مـعناداری در دنـیای واقعی و دنیای مجازی نداشتند، میانگین سـایر عـوامل بـرشمرده شـده در جـدول معیارهای دوست یابی، تـفاوت مـعناداری با یکدیگر دارند (ناظری، ۱۳۸۷). پایان نامه کارشناسی ارشد «ماکسیمم سازی انتشار تأثیرات اجتماعی در شبکه های اجتماعی»، پژوهش دیگری اسـت کهـ تـوسط مینا درود در ارتباط با دامنه تأثیرات شبکه های اجـتماعی در دانـشگاه صـنعتی شـریف انـجام پذیرفـته است. در این رساله، با استفاده از فرمول های ریاضی تلاش شده دامنه تأثیرات اجتماعی در شبکه های اجتماعی بررسی شود. نتایج پایان نامه بیانگر آن است که دامنه انتشار مطالب و آثاری که توسط افراد در شبکه های اجـتماعی اینترنتی منتشر می شود، بسته به میزان تعداد دوستان قابل مشاهده در صفحه اصلی فردی که اقدام به انتشار پیام کرده است، تعیین می شود (درود، ۱۳۸۸). این مطلب می تواند بیانگر چگونگی اثرگذاری سبک زندگی مجازی اعضای شبکه های اجـتماعی بـر سایر اعضای شبکه های اجتماعی اینترنتی باشد. «دختران مای اسپیس؛ رسانه ای جدید برای تمرین ادبیات جنسیتی و شکل گیری هویتی»، دیگر پژوهشی است که ارتباط زیادی با پژوهش پیش رو دارد. در این پژوهش که توسط جنیفر ماری المـجلد (۱۴) در سـال ۲۰۰۸ صورت پذیرفته، از طریق تحلیل محتوای یک گروه ساخته شده توسط دانش آموزان دختر دبیرستان منطقه میدوسترن ایالت متحده امریکا، نشان داده می شود که عضویت و حضور در مای اسپیس چـگونه سـبب تغییر سبک زندگی اعضای شـبکه های اجـتماعی اینترنتی می شود. با توجه به آنکه اعضای این گروه اینترنتی، دانش آموزان دختر یک مدرسه و ساکن منطقه میدوسترن ایالت متحده امریکا هستند، پژوهشگر معتقد است تفاوت پروفـایل ها و نـظرات ارسال شده توسط دیگـران مـی تواند بیانگر تأثیرات فرهنگی شبکه مای اسپس و سایر اعضا و گروه های این شبکه بر اعضای این گروه باشد. نتایج این پژوهش نشان می دهد که میان عضویت و حضور در شبکه های اجتماعی اینترنتی با نوع پیام ها و عکس هایی که تـوسط اعـضا منتشر می شود، ارتباط وجود دارد (المجلد، ۲۰۰۸).
تحلیل یافته ها
در این بخش از پژوهش، برای مشخص شدن نتایج تحقیق، یافته های حاصل از پیمایش تحلیل شده و روابط میان عضویت و حضور در شبکه های اجتماعی با شاخص های مرتبط با سـبک زنـدگی جوانان مـورد مطالعه قرار خواهد گرفت. شیوه کار به این صورت است که یافته های حاصل از پاسخ کاربران کلوب به پرسشنامه اینترنتی، به عـنون داده به نرم افزار SPSS ارائه و تحلیل آماری آن به صورت جداول و نمودارهایی تحلیل خـواهد شـد. در ذیل هـر نمودار، تجزیه و تحلیل مربوط به آن نمودار آورده شده تا بتوانیم میان یافته ها و شاخص های مرتبط با موضوع تـحقیق مـقایسه ای کنیم. علاوه بر این، یافته های پژوهش بیانگر تفکیک سنی، جنسیتی و سطح تحصیلات پاسخ دهندگان اسـت و از این نـظر، نـمایی کلی را در مورد ایشان به تصویر می کشد…
جایگاه اینترنت و شبکه های اجتماعی اینترنتی در میان کاربران
پس از مشخص شدن تفکیک سنی، جنسیتی و سطح تحصیلات کاربران، نخستین شاخصِ مرتبط با بـررسی ارتـباط میان شبکه های اجتماعی اینترنتی و سبک زندگی جوانان مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. در این بخش ابتدا از کاربران پرسش شده بود که: در اوقات فراغت خود در مقایسه با سایر فعالیت ها چه میزان وقت خـود را بـه استفاده از اینترنت اختصاص می دهید؟ پس از آن، این پرسش مطرح شد که: در زمان استفاده از اینترنت، چه مدت را صرف حضور در شبکه های اجتماعی می کنید؟ یافته ها نشان داد که نزدیک به ۵۰ درصد زنان در مقادیر بالا شامل خیلی زیاد و زیاد، در مقایسه با سایر فـعالیت های فـراغتی، از اینـترنت استفاده می کنند. این مقدار بـرای مـردان هـم نزدیک به پنجاه درصد است. اما حدود ۴۰ درصد زنان و ۲۹ درصد مردان اظهار کرده اند که میزان استفاده ایشان از اینترنت در مقایسه با سایر فـعالیت های اجـتماعی، در حـد متوسط است و تنها بخش اندکی از پاسخگویان (۵۵/۱۲ درصد زنـان و ۷/۲۱ درصـد مردان) اظهار داشته اند که به میزان کم و خیلی کم در مقایسه با سایر فعالیت های اجتماعی، از اینترنت استفاده می کنند. بنابراین، یافته ها بیانگر نـظریه کاسـتلز در مـورد ویژگی های سیستم جدید ارتباطات الکترونیک و گسترش قلمرو ارتباط الکترونیکی بـه کل زندگی بشری است (کاستلز، ۱۳۹۰)؛ چرا که بیشتر اعضای بزرگ ترین شبکه اجتماعی ایرانیان اظهار داشته اند که در مقایسه با سایر فـعالیت های فـراغتی، بـیشتر وقت خود را به استفاده از اینترنت اختصاص می دهند که این امر، نشان دهنده نفوذ اینـترنت بـه زندگی اجتماعی و تغییر در سبک زندگی کاربران شبکه های اجتماعی اینترنتی است؛ به گونه ای که استفاده از اینترنت در سبد کالای مـصرفی اعـضای شـبکه های اجتماعی اینترنتی، جایگاه ویژه ای را به خود اختصاص داده و استفاده اعضای جوامع مجازی از اینـترنت در مـقایسه بـا سایر فعالیت های فراغتی در مقادیر بالا و متوسط نسبت به سایر مقادیر، کاملاً برتری دارد. همچنین دادهـ ها در مـورد مـیزان استفاده پاسخ دهندگان از شبکه های اجتماعی نسبت به سایر پایگاه های اینترنتی نیز بیانگر آن است که ۶/۵۴ درصد مـردان و ۴/۵۴ درصـد زنان به میزان خیلی زیاد و زیاد وقت خود را به شبکه های اجتماعی اختصاص می دهند. همچنین مـیزان اسـتفاده مـردان ۳/۲۶ درصد و ۹/۲۸ درصد زنان از شبکه های اجتماعی در حد متوسطی است. در این میان تنها ۱۹ درصد مردان و ۶/۱۶ درصد زنـان اذعـان داشته اند که در مقادیر کم و خیلی کم از شبکه های اجتماعی اینترنتی استفاده می کنند. بنابراین، می توان گفت مـیان عـضویت و حـضور در شبکه های اجتماعی اینترنتی و افزایش ساعات حضور در شبکه های اجتماعی اینترنتی رابطه مثبتی وجود دارد.
شبکه های اجتماعی مـجازی و سـبک زندگی
در ادامه، به این موضوع پرداخته شده که چه رابطه ای میان عضویت و حضور در شـبکه های اجـتماعی و نـمادهای فرهنگی مرتبط با سبک زندگی واقعی وجود دارد؛ این موضوع یعنی ارتباط میان عضویت و حضور در شبکه های اجـتماعی و نـمادهای عـینی مرتبط با سبک زندگی جوانان، از سه منظر: نوع پوشش، شیوه به کارگیری الفـاظ و عـبارات مرتبط با ادبیات افراد و ایجاد شرایط برقراری ارتباط با جنس مخالف مورد پرسش قرار گرفته اسـت. دلیل انـتخاب این سه مقوله، آن است که کاربران کلوب به دلیل عینی بودن این موارد می توانند به راحتی قضاوت خـود را در این مـورد بیان کنند. در پاسخ به گویه نخست، ۲/۴۵ درصـد زنـان و ۲/۲۵ درصـد مردان معتقدند عضویت در کلوب در مقادیر بالا (کاملاً، خـیلی زیاد و زیاد) این امـکان را برای اعضا فراهم ساخته که در شرایط راحت تری نسبت به فضای واقعی با جـنس مـخالف ارتباط دوستانه برقرار کنند. هـمچنین ۶/۲۰ درصـد زنان و ۵/۲۶ درصـد مـردان بـر این باور هستند که عضویت در کلوب تا انـدازه ای تـأثیراتی بر این موضوع دارد. این در حالی است که ۵/۲۴ درصد مردان معتقدند عضویت در کلوب هیچ تغییری را در نوع بـرقراری ارتـباط دوستانه ایشان با جنس مخالف نـسبت به فضای حقیقی جـامعه ایجـاد نکرده و در نهایت، تنها ۱۴ درصد زنـان بـر این باور هستند که عضویتشان در کلوب فاقد هر گونه تأثیر بر شیوه برقراری ارتباط با جـنس مـخالف بوده است. با توجه بـه آنـکه در جـامعه دینی ایران هـمواره مـفهوم حیا برای بانوان مـسأله ای مـهم تلقی می شود، آمار مذکور به خوبی بیانگر نوعی تغییر در سبک برقراری ارتباط میان بانوان و جـنس مـخالف است. بانوان که در محیط بیرونی جامعه دارای مـحدودیت هایی بـرای برقراری ارتـباط جـنس مـخالف هستند، در جوامع مجازی بـرخی محدودیت ها را کنار گذاشته و رفته رفته به ارتباط صمیمانه با جنس مخالف مبادرت می ورزند. بر اساس نـظریه دو جـهانی شدن عاملی (۱۳۸۸ )، شاهدیم که فیزیکی ـ مجازی شـدن ارتـباطات انـسانی، فـیزیکی ـ مـجازی شدن فرهنگ بـه مـعنای جدا شدن فرهنگ از مشخصه های چسبیده به جغرافیا را به دنبال داشته است؛ به طوری که بازیگران شبکه تـحت تـأثیر روابـط ناشی از ساختار شبکه (جکسون، ۱۹۹۷)، اشکال جدید جـامعه پذیری را آنـ گونه کهـ فـینبرگ و بـاکاردیوا (۲۰۰۴) تـوضیح می دهند، تجربه کرده و یافته های مذکور به خوبی ارتباط میان عضویت و حضور در شبکه های اجتماعی اینترنتی با شیوه های برقراری ارتباط در سبک زندگی را نشان می دهد. پرسش بعدی این گونه مطرح شده که حضور در شـبکه های اجتماعی تا چه اندازه بر سبک پوشش شما در محیط بیرونی تأثیر گذاشته است. در حقیقت، این پرسش در صدد است تا رابطه میان عضویت و حضور در شبکه های اجتماعی و تأثیرپذیری افراد از تصاویر، نظرات و گفتمان سـایرین را بـرای انتخاب نوع پوشش مورد بررسی قرار دهد. در سطح کاملاً و خیلی زیاد، هر دو جنس معتقدند عضویت در جامعه مجازی ایرانیان هیچ تأثیری بر سبک پوشش بیرونی ایشان نداشته، اما ۷/۱۹ درصد زنان و ۹/۵ درصـد مـردان معتقدند عضویت درجامعه مجازی ایرانیان، تأثیر زیادی بر نوع پوشش ایشان داشته است. همچنین ۸/۲۹ درصد زنان و ۵/۳۵ درصد مردان اذعان داشته اند که این عضویت، تا اندازه ای بـر سـبک پوشش ایشان اثرگذار است. در مـقادیر کم و خـیلی کم نیز در مجموع، ۵/۳۷ درصد مردان و ۳۹ درصد مردان معتقدند عضویت در کلوب بر شیوه انتخاب پوشش ایشان تأثیرگذار بوده؛ اما در نهایت ۲۱ درصد مردان و ۴/۱۱ درصد زنان معتقد هـستند عـضویت در کلوب هیچ گونه تأثیری بـر نـوع پوشش ایشان نداشته است. همان طور که ملاحظه می شود، در این زمینه هم عضویت در کلوب بیشترین تأثیر را بر بانوان عضو داشته است. اگرچه درصد کسانی که معتقدند عضویت در کلوب تأثیر زیادی بر سبک پوشش دارد، نـسبت بـه گویه قبل کمتر است، اما همین درصد نیز قابل توجه است؛ به ویژه که هنوز درصد زیادی از پاسخگویان معتقدند عضویت در کلوب تا اندازه ای دارای تأثیراتی بر پوشش است. بنابراین، پاسخ کاربران به این گویه نیز نـشان مـی دهد که میان عـضویت در شبکه های اجتماعی اینترنتی و انتخاب نوع پوشش که یکی از شاخص های سبک زندگی است، ارتباط معناداری وجود دارد.
گویه مطرح شده بـعدی به تأثیر شبکه های اجتماعی مجازی بر شیوه بیان و انتخاب نوع الفـاظ اعـضا مـی پردازد. در حقیقت، این گویه بیانگر رابطه ای است که میان عضویت در کلوب و سبک ادبیات و زبان محاوره ای اعضا وجود دارد. در حالی که در صد فراوانی مـردانی که مـعتقد هستند عضویت در کلوب کاملاً بر شیوه بیان آنها مؤثر بوده صفر است، ۱۱ درصد زنـان بـر این بـاورند که عضویت در کلوب کاملاً بر نوع زبان محاوره ایشان اثرگذار بوده است. در سطوح خیلی زیاد و زیاد نیز در مجموع ۶/۳۰ درصـد مردان و ۳/۳۰ درصد زنان معتقدند عضویت در جامعه مجازی ایرانیان دارای تأثیراتی بر سبک زبان گزینی ایشـان بوده است. در این میان، تـنها ۹/۱۰ درصـد مردان و ۶/۶ درصد زنان به طور کلی، تأثیر عضویت در جامعه مجازی ایرانیان بر شیوه بیان و انتخاب الفاظ را انکار کرده اند. آمار همچنین بیانگر وجود ارتباط در سطوح مختلف میان عضویت در شبکه های اجتماعی اینترنتی و سبک زنـدگی جوانان است.
اما نگاهی به هر سه گویه مطرح شده، بیانگر آن است که حضور در شبکه های اجتماعی اینترنتی، همان گونه که عاملی می گوید، فرصت های بی مانندی را برای دنبال کردن فعالانه و متعامل پروژه های مرتبط با هویتی که استفاده از آنـها غـیر ممکن و حتی باورنکردنی است، ارائه کرده (عاملی، ۱۳۸۸) و میان عضویت و حضور در شبکه های اجتماعی اینترنتی و سبک زندگی افراد در جهان واقعی، شاهد وجود نوعی ارتباط هستیم. از سوی دیگر، یافته های پیمایش به خوبی بیانگر فرایند فیزیکی ـ مـجازی شـدن (عاملی، ۱۳۸۸) به گونه ای است که افراد به صورت شبانه روزی در معرض ارتباطات تازه هستند و با جهان اجتماعی و در پی آن با ارزش ها، هنجارها، آیین ها و امور تازه ای مواجه و آشنا می شوند.
شبکه های اجتماعی اینترنتی و سـبک زنـدگی مجازی
آنچه گذشت، بیانگر ارتباط میان شبکه های اجتماعی اینترنتی و سبک زندگی افراد در جهان واقعی بود؛ اما بر اساس نظریه دوجهانی شدن (عاملی، ۱۳۸۳)، موضوع دیگری که مطرح می شود این است که میان عـضویت در شـبکه های اجـتماعی اینترنتی و سبک زندگی افراد در جـهان مـجازی چـه ارتباطی وجود دارد؟
با توجه به اینکه رابطه میان عضویت در شبکه های اجتماعی اینترنتی و سبک ادبیات و محاوره افراد در بخش گذشته مورد بررسی قـرار گـرفت، در این بـخش تنها به دو گویه که می تواند به صورت محسوس تر رابـطه مـیان عضویت در شبکه های اجتماعی اینترنتی و سبک زندگی جوانان در جهان مجازی را نشان دهد، اکتفا شده است.
در ابتدا با توجه به آنـکه پروفـایل افـراد، مهم ترین فضای شخصی هر فرد در شبکه های اجتماعی اینترنتی است و چـگونگی طراحی آن می تواند بیانگر زمینه های فرهنگی مرتبط با سبک زندگی مجازی هر کاربر باشد، از ایشان پرسش شده تا چـه انـدازه مـشاهده پروفایل دیگران در شیوه طراحی پروفایل شما تأثیر داشته است؟ در پرسش دوم نیز در مـورد چـگونگی تأثیرپذیری افراد از مشاهده تصاویر دیگران برای بازگذاری نوع تصویر انتخاب شده در پروفایل ایشان پرسش شده است. آنـچه پاسـخ کاربـران گواه آن می باشد، این مطلب است که اثرپذیری اعضا برای طراحی پروفایل خود از پروفایل سـایرین، فـراوانی بـالایی را در میان هر دو جنس به خود اختصاص داده است؛ به طوری که در مقادیر بالا شامل کامـلاً، خـیلی زیاد و زیاد، بـیش از ۷۵ درصد زنان و حدود ۷۰ درصد مردان معتقدند مشاهده پروفایل دیگران در شیوه طراحی پروفایل ایشان اثـرگذار بـوده است. به طور دقیق تر، ۲/۱۶ درصد از زنان و ۹/۳۵ درصد از مردان بیان کرده اند که طراحی پروفایل دیگـران در شـیوه طـراحی پروفایل آنان، کاملاً تأثیر گذاشته است. همچنین ۵۸ درصد از زنان و ۳/۳۰ درصد از مردان به میزان بـسیار زیادی از شـیوه طراحی پروفایل دیگران، تأثیر پذیرفته اند که نشان دهنده وجود ارتباط زیاد بین عضویت در شبکه های اجتماعی اینـترنتی و این شـاخص سـبک زندگی مجازی است. نوع نوشته هایی که افراد برای معرفی خود در پروفایل استفاده می کنند در کنار شیوه انـتشار عـکس ها و تصاویر موجود در پروفایل و رنگ آمیزی آن، پروفایل هر فرد را به مهم ترین نماد فرهنگی مـرتبط بـا وی که بـیانگر سبک زندگی مجازی او است، تبدیل کرده است. بنابراین، یافته های تحقیق در ارتباط با این شاخص می تواند ارزیابـی مـناسبی بـرای درک هر چه بهتر رابطه میان عضویت در شبکه های اجتماعی اینترنتی و سبک زندگی مـجازی در اخـتیار ما قرار دهد. همان طور که مشاهده می شود، تأثیرپذیری زنان از پروفایل دیگران بیش از مردان است. پاسخ افـراد، بـه خوبی بیانگر آن است که هر فرد در ابتدا ورود به جامعه مجازی کلوب، از نمادهای آشکار سبک زنـدگی مـجازی دیگران تأثیر می پذیرد؛ به عبارت دیگر، مـی توان گـفت ویژگـی ها و قالب بندی مربوط به هر بازیگر شبکه اجـتماعی، تـحت تأثیر رابطه ها شکل می گیرد و آن گونه که کاستلز می گوید: بهایی که باید برای ورود به این سـیستم (جـوامع مجازی) پرداخت، تطابق یافتن بـا مـنطق، زبان، ورودی هـا و سـیستم رمـزگذاری و رمزگشایی آن است (کاستلز، ۱۳۹۰). موضوع دیگر در خـصوص بـا عضویت در شبکه های اجتماعی اینترنتی و سبک زندگی مجازی افراد، تأثیرپذیری ایشان در زمینه انـتخاب تـصویر پروفایل از عکس سایر اعضای شبکه های اجـتماعی اینترنتی است. با تـوجه بـه آنکه مورد قبل ترکیب عـکس، مـتن و رنگ را شامل می شد و این مورد تنها به موضوع عکس توجه دارد، انتظار می رود درصد فـراوانی افـرادی که پذیرفته اند از عکس دیگران تـأثیر پذیرفـته اند، کمـتر باشد. با هـمین تـوضیح، مشاهده می کنیم که ۴۰ درصد زنـان و ۳۵ درصـد مردان عنوان کرده اند انتخاب تصویر پروفایل آنان در مقادیر کاملاً، خیلی زیاد و زیاد، متأثر از انتخاب عکس پروفـایل دیگـران بوده است. سطوح این تأثیرپذیری به این صـورت بـوده که ۶/۳ درصد از زنـان بـیان کردهـ اند کاملاً از پروفایل دیگر اعـضا تأثیر گرفته اند؛ در حالی که هیچ یک از مردان در چنین سطحی تأثیری نپذیرفته اند. در سطح خیلی زیاد، ۶/۷ درصد زنان و ۶/۱۱ درصد مـردان تـأثیر گرفته اند. در سطح زیاد نیز یافته ها به این صـورت اسـت کهـ بـیش از ۱۰ درصـد از زنان و نیز بـیش از ۲۲ درصـد از مردان ابراز داشته اند که از عکس پروفایل دیگران تأثیر گرفته اند. ۱/۱۳ درصد زنان و ۹/۲۵ درصد مردان معتقدند تا حدودی از عـکس پروفـایل دیگـران برای نوع عکس انتخابی خود تأثیر پذیرفـته اند. در مـجموع، ۸/۲۸ درصـد زنـان و ۵/۲۵ درصـد مـردان ضمن آنکه تأثیرپذیری از عکس پروفایل دیگران برای انتخاب عکس پروفایل خود را انکار نکرده اند، اما معتقدند این تأثیرپذیری در سطح کم و خیلی کم است. در این میان، تنها ۳/۱۶ درصد افراد اعم از زن و مـرد تأثیرپذیری از عکس پروفایل دیگران را به طور کامل رد کرده اند. درصدهای فراوانی مذکور برای تأثیرپذیری از عکس پروفایل دیگران که مقوله ای شخصی است، قابل توجه است و نشانگر رابطه میان عضویت در شبکه های اجتماعی اینترنتی و سـبک زنـدگی مجازی افراد در ارتباط با نوع عکس انتخابی، مربوط به پروفایل ایشان است. بنابراین، با توجه به یافته های مربوط به دو گویه مرتبط با سبک زندگی مجازی افراد مشاهده می شود که مـیان عـضویت در شبکه های اجتماعی اینترنتی و سبک زندگی اعضا در فضای مجازی نیز ارتباط قابل توجهی وجود دارد. توجه به دو موضوع مذکور، یعنی رابطه میان عضویت و حضور در شـبکه های اجـتماعی اینترنتی با شیوه طراحی صـفحه پروفـایل و تصاویر به کار رفته در آن، زمانی اهمیت بیشتری می یابد که بیان کاستلز در مورد نتیجه گسترش جوامع مجازی و ایجاد شبکه های کارکردی یا کولاژهای تصویری را به یاد آوریم. به تعبیر کاستلز، نتیجه گـسترش جـوامع مجازی، دگرگون شدن زنـدگی بـشری به گونه ای است که مناطق از معنای فرهنگی، تاریخی و جغرافیایی خود تهی شده و در شبکه های کارکردی یا کولاژهای تصویر گنجانده می شوند (کاستلز، ۱۳۹۰). بر اساس این نظریه، پروفایل بازیگران شبکه های اجتماعی و تصاویر ایشان را می توان نماد معانی فـرهنگی مـرتبط با ایشان دانست و از این حیث، رابطه میان عضویت و حضور در شبکه های اجتماعی اینترنتی و شیوه طراحی پروفایل افراد و نوع عکسی که هر یک از اعضا برای پروفایل خود به نمایش می گذارد، اهمیت بسزایی در تحلیل رابطه مـیان عـضویت و حضور در شـبکه های اجتماعی اینترنتی و سبک زندگی جوانان می یابد.
نتیجه گیری
امروزه با گسترش کارکردهای فناوری اطلاعات و ارتباطات، شاهد تغییراتی چـشمگیر در ابعاد مختلف زندگی انسان ها هستیم؛ تغییراتی که در نگاهی کلان، منجر به تـغییر سـبک زنـدگی انسان عصر جامعه اطلاعاتی شده است. ایجاد جوامع مجازی به عنوان آخرین دستاورد وب ۲، توانسته کارکردهای گـوناگون فـناوری اطلاعات و ارتباطات را با زندگی اجتماعی افراد گره زند و به دو شکل، منجر به تـغییر سـبک زنـدگی افراد شود: نخست این که افزایش ساعات استفاده از اینترنت و گشت و گذار در شبکه های اجتماعی اینترنتی، نتیجه مـستقیم ایجاد چنین جوامعی است و دوم آن که تغییر شیوه زندگی افراد در ارتباط با شیوه بـرقراری رابطه با جنس مـخالف، سـبک پوشش و یا ادبیات گفتاری اعضا، ناشی از تأثیرات جوامع مجازی است؛ جوامعی که به ظاهر مانند جامعه حقیقی عمل می کنند؛ با این تفاوت که هویت حقیقی اعضا در نگاه اول، مجهول است. اما همین هویت های مجهول تـوانسته اند تا اندازه زیادی بر زندگی سایر اعضا اثرگذار باشند و حتی سبک پوشش، ادبیات گفتاری و چگونگی حضور دیگران در فضای مجازی را تحت تأثیر قرار دهند. بنابراین، مطالعه شبکه های اجتماعی اینترنتی، اولاً قدرت جوامع مجازی را بـرای در اخـتیار گذاشتن اشکال جدید جامعه پذیری نشان داده و ثانیاً نشان می دهد مشارکت بر خط، فرصت های بی مانندی را برای دنبال کردن فعالانه و متعامل پروژه های مرتبط با هویتی که استفاده از آن ها غیر ممکن و حتی باور نکردنی است، ارائه مـی کند. شـاید زمانی که برای نخستین بار پدیده شبکه های اجتماعی اینترنتی در ایران ظهور پیدا کرد، کسی فکر نمی کرد روزی همین شبکه های اجتماعی با اعضایی که اثبات هویت واقعی شان در فضای مجازی، عملی دشوار است، به منبعی برای تأثیرگذاری بـر جـامعه ایرانی تبدیل شوند.
انجام این مطالعه که در قالب نظرسنجی از طریق پیمایش اینترنتی انجام شد، بیانگر این مطلب است که میان شبکه های اجتماعی اینترنتی و سبک زندگی جوانان ارتباطی وجود دارد که نباید از آن چشم پوشی کرد. توضیح آنـ که دادهـ های بـه دست آمده از طریق پیمایش در این پژوهش نـشان داد غـالب اسـتفاده کنندگان از شبکه اجتماعی اینترنتی ایرانیان را جوانان تشکیل می دهند. سنجش میزان استفاده از اینترنت در مقایسه با سایر فعالیت های فراغتی در میان اعضای کلوب نشان داد اعضا تـمایل زیادی بـرای اسـتفاده از اینترنت در مقایسه با سایر فعالیت های فراغتی دارند. این مـیزان، بـرای زنان اندکی بیشتر از مردان است. از سوی دیگر، در میان کسانی که اینترنت را به سایر فعالیت های فراغتی ترجیح می دهند، درصد قابل تـوجهی از افـراد (بـیش از نیمی از آنان) بیشتر وقت خود را به استفاده از شبکه های اجتماعی مـجازی می گذرانند. این میزان، در میان زنان و مردان مشابه است. همچنین بررسی رابطه میان شبکه های اجتماعی اینترنتی با سبک زندگی جـوانان از سـه بـعد مختلف نیز نتایج قابل توجهی را در بر داشت: در بخش نخست، داده های پژوهـش حـاکی از آن بود که جوامع مجازی باعث شده تا ارتباط با جنس مخالف در میان اعضا نسبت به جـامعه بـیرونی فـزونی داشته باشد که البته این موضوع جای تأمل دارد و لازم است به عنوان یکی از چالش های مـرتبط بـا مـوضوع عفاف مورد مطالعه قرار گیرد. در بخش دوم مشاهده کردیم که تأثیر جامعه مجازی بر سبک پوشـش افـراد، کمـتر از مقوله قبلی است؛ اما این سطح از تأثیرگذاری، برای زنان بیشتر از مردان است. در نهایت، در بخش سـوم بـا بررسی تأثیر عضویت در کلوب بر شیوه بیان و انتخاب الفاظ ملاحظه شده که تقریباً یک سوم اعـضا در مـقادیر بـالا اذعان به پذیرش تأثیرات داشته اند. در این سطح هم زنان بیش از مردان تأثیر پذیرفته اند. در مورد رابطه مـیان عـضویت در شبکه های اجتماعی اینترنتی و سبک زندگی مجازی افراد نیز شاهد بودیم طراحی پروفایل افـراد بـه عـنوان خانه مجازی ایشان که عصاره تمامی نمادهای فرهنگی مرتبط با هر فرد در فضای مجازی است، تـا انـدازه زیادی تحت تأثیر مشاهده پروفایل دیگر اعضای کلوب بوده است. همچنین در مورد چـگونگی انـتخاب عـکس موجود در پروفایل اعضا نیز شاهد بودیم تنها درصد اندکی، تأثیرپذیری از مشاهده عکس سایر اعضا را انـکار کردهـ اند که در نـهایت، بر اساس پاسخ مشارکت کنندگان در نظرسنجی، رابطه میان عضویت در شبکه های اجتماعی اینترنتی و سـبک زنـدگی مجازی افراد اثبات می شود. بر همین اساس، پژوهش مذکور نشان داد رابطه ای جدی میان عضویت در شبکه های اجـتماعی اینـترنتی و سبک زندگی جوانان وجود دارد. بنابراین، همان قدر که عضویت در شبکه های اجتماعی متأثر از فرهنگ غـرب مـی تواند تأثیرات مخرب و ویرانگری بر روح جوانان ایرانی داشـته بـاشد، عـضویت در شبکه های اجتماعی بومی و دارای گرایش ارزشی می تواند مـتضمن بـالندگی جوانان این مرز و بوم باشد.
کاستلز معتقد است شبکه های اجتماعی اینترنتی «سیستمی است که در آن خـود واقـعیت (وجود مادی ـ نمادین مردم ) کامـلاً در مـتنی از تصاویر مـجازی و در جـهانی واقـع نما غرق شده که در آن چیزهایی که روی صفحه ظاهر مـی شوند، فـقط تصاویری نیستند که تجربه از طریق آنها منتقل می شود، بلکه خود به تجربه تـبدیل مـی شوند» (کاستلز، ۱۳۹۰: ۴۳۲). بنابراین، حمایت دولتمردان از شبکه های اجـتماعی اینترنتی بومی و دارای گرایش های ارزشـی و در عـین حال دارای جذابیت های لازم، می تواند امر مـهمی بـرای ترویج شعائر اسلامی از دریچه شبکه های اجتماعی اینترنتی باشد. علاوه بر این، دغدغه خانواده ها در مـورد ارتـباط میان جوانان با جنس مـخالف، یکی از مـواردی اسـت که در صورت ایجاد شـبکه های اجـتماعی مذهبی برطرف شده و سـبب اسـتفاده اقشار مذهبی مایل به حضور در فضای سایبر از جوامع مجازی سالم خواهد شد. در همین راسـتا، لازم اسـت شبکه های اجتماعی اینترنتی با محوریت دوسـت یابی های سـالم، دانش افزایی، اطـلاع از اخـبار، کاریابـی، سرگرمی های مفید و رشد دینـی افراد مورد حمایت جدی قرار گیرند. در چنین شرایطی، شاهد گسترش ارزش های دینی و بومی از بستر شـبکه های اجـتماعی اینترنتی در جامعه حقیقی خواهیم بود.
نـظر بـه آنـچه گـفته شـد ایجاد شبکه های اجـتماعی اینـترنتی متناسب با قوانین اسلامی می تواند یکی از راهکارهای گسترش سبک زندگی اسلامی در میان جوانان تلقی شود. هر یک از جـوامع مـجازی در بـدو عضوپذیری، فرمی را در اختیار کاربر قرار می دهند تـا قـوانین آن شـبکه را بـپذیرد و در صـورت بـی توجهی به این قوانین، آمادگی حذف مطالب خلاف قوانین و حتی گاهی حذف عضو متخلف را داشته باشد. البته توجه به اجرای قوانین اسلامی و حذف اعضای متخلف بهترین راهکار ترویج فـرهنگ بومی نیست؛ زیرا اعمال فشارهای بی جا می تواند سبب مهاجرت کاربران شبکه های اینترنتی داخلی به شبکه های اجتماعی خارجی نظیر فیس بوک شود. راهکار بهتر آن است که عزمی برای حضور جوانان در شبکه های اجتماعی اینـترنتی از طـریق اطلاع رسانی مناسب و توصیه به اعضای تشکل های خودجوش مردمی برای عضویت در این شبکه ها ایجاد شود. در این حالت است که می توان انتظار داشت ارزش های فرهنگی و سیاسی حاکم بر نظام جمهوری اسلامی ایران به سایر اعـضا، بـه ویژه جوانان منتقل شود.
پی نوشت ها
۱. Leslie.
۲. Cheney.
۳. Jessica Hilberman.
۴. Facebook. Com.
۵. Alexa.com.
۶. Real Me.
۷. Wirelessness.
۸. Rheingold.
۹. Nodes.
۱۰. Relations.
۱۱. Attrdibure.
۱۲. Formatting.
۱۳. Network structure.
۱۴. Jennifer Marie Almjeld.
۱۵.ر.ک: مصوبه شورای عالی جوانان، تارنمای: http: //www.majlis.ir