نقش و جایگاه رهبری در حکومت جهانی حضرت مهدی(عج)

جایگاه امامت و رهبری در نظام اسلامی

بدون تردید نظام مهدوی همانند نظام‌های سیاسی نبوی صلی الله علیه و آله و علوی علیه السلام از مصادیق بارز نظام سیاسی اسلامی است. وجه بارز اشتراک آنها را باید در نقش و جایگاه رهبری در این نظام‌ها دانست. در قرآن کریم بارها بر محوریت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در جامعه اسلامی تأکید شده است. در قرآن کریم یازده بار به صورت توأمان بر اطاعت خدا و رسولش تأکید شده است.

#جایگاه#رهبری#حکومت#مهدی

از منظری دیگر قرآن کریم علاوه بر نقش پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله از نقش امام نیز سخن گفته است. پیامبر و امام در تعابیر قرآنی گاه، همانند حضرت ابراهیم علیه السلام، مصادیق واحدی یافته است. واژه «امام» در قرآن کریم چند بار به کار رفته است. در دو آیه محوریت امام مورد بحث قرار گرفته است: «وَ کُلَّ شَیْ‏ءٍ أَحْصَیْناهُ فی‏ إِمامٍ مُبین‏» و «یَوْمَ نَدْعُوا کُلَّ أُناسٍ بِإِمامِهِم‏». در روایتی از امام صادق علیه السلام نقل شده است که در ذیل آیه دوم فرمودند: «هنگامی که این آیه نازل شد، مسلمانان از پیامبر صلی الله علیه و آله پرسیدند: یا رسول الله آیا شما امام تمامی ما نیستید؟ حضرت فرمودند: من پیامبر خداوند به سوی تمامی مردم هستم، اما بعد از من امامانی از اهل بیتم بر مردم خواهد بود. پس در میان مردم قیام می‌کنند اما تکذیب شده و ائمه کفر و ضلال و اتباع آنان بر ایشان غالب می شوند. هر کس ولایت آنان را پذیرفته و از ایشان پیروی کند از من است و مرا ملاقات خواهد کرد. و هر کس بر ایشان ظلم روا داشته و تکذیبشان کند، از من نبوده و من از او بری هستم.»

نقش و جایگاه رهبری در اندیشه های آرمان شهری

افلاطون از جمله کسانی است که اساس مدینه فاضله خویش را بر نقش محوری فیلسوف ساخته است. ریشه اصلی دیدگاه افلاطون در حاکمیت «فیلسوف شاه» آن است که از نظر وی تنها کسانی که به عالم حقایق یا به تعبیر افلاطونی «عالم مثل» دسترسی دارند، فیلسوفان هستند و دیگران تنها سایه ها را می بینند. در نتیجه برای نیل یک جامعه به فضیلت، باید فیلسوفان رهبری جامعه را بر عهده گیرند. دیدگاه مشابهی را می توان در سنت فلسفی فارابی، فیلسوف مسلمان، یافت. در اندیشه فارابی به جای «فیلسوف شاه» این «نبی» یا «رئیس اول» است که به دلیل ارتباط با عالم قدسی و تلقی وحی قدرت ایجاد مدینه فاضله را دارد. ابن سینا نیز جامعه مطلوب را تنها مبتنی بر حول و محور پیامبر تلقی نموده و او را بزرگ سنت گذار جامعه می داند.

من پیامبر خداوند به سوی تمامی مردم هستم، اما بعد از من امامانی از اهل بیتم بر مردم خواهد بود. پس در میان مردم قیام می کنند اما تکذیب شده و ائمه کفر و ضلال و اتباع آنان بر ایشان غالب می شوند. هر کس ولایت آنان را پذیرفته و از ایشان پیروی کند از من است و مرا ملاقات خواهد کرد. و هر کس بر ایشان ظلم روا داشته و تکذیبشان کند، از من نبوده و من از او بری هستم»

وجه اهمیت رهبر برگزیده در این اندیشه ها آن است که رهبران برگزیده تنها کسانی هستند که قادر به شناخت ماهیت خیر و زندگی مطلوب بوده و قادرند دیگران را به سعادت برسانند. چنین رهبری دو خصلت بارز دارد. نخست آن که وی فردی عادی نبوده و بدین جهت برگزیده است. دوم آنکه مهمترین نقش و جایگاه رهبر برگزیده، ایجاد جامعه مطلوب بر اساس پیوند با عالم قدسی و دسترسی وی به حقایق جهان هستی است. رهبر برگزیده با بهره گیری از علم خویش به این حقایق قادر است تا اساس جامعه مطلوب را بنا نهاده و انسانها را به سوی آن رهبری نماید.

ظهورجایگاه رهبری در حکومت جهانی حضرت مهدی(عج)

طبق مبانی اسلامی، اساس جامعه فاضله اسلامی بر محوریت شخص امام بنا شده است. در تمامی منابعی که از آرمانشهر سخن گفته شده است، چنین آرمانشهری به دست فردی مبعوث ساخته خواهد شد. در رایجترین این منابع، پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله منجی موعود را فردی از فرزندان خویش معرفی نموده است که روزی ظهور نموده و خداوند او را بر زمین حاکم قرار خواهد داد. بدین جهت تمامی معصومین علیهم السلام منتظر ظهور آن حضرت بوده اند. وجه اهمیت و کارکردهای رهبری را در جامعه مهدوی می توان در موارد زیر بیان نمود:

۱. نقش آن حضرت به عنوان امام و انسان کامل

بدون تردید حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف به عنوان حجت و امام کسی است که فقدان وی موجب خالی شدن روی زمین از حجت خدا می گردد. در حدیثی امام رضا علیه السلام فرمودند «اگر زمین خالی از حجت بماند، بر اهل خویش غضب می کند». در زیارت جامعه کبیره نیز امام هادی علیه السلام، بر نقش امام در جهان هستی اشاره فرموده است. «و خدای به خاطر شما آفرینش را آغاز کرد و از برای شما جهان را پایان می دهد. به احترام شما باران فرو می‌ریزد و به جهت شما، آسمان را از فرو ریختن بر زمین باز می‌دارد و به خاطر شما گرفتاریها و غم و اندوهها را رفع می‌کند و سختی و ناراحتیها را برطرف می‌سازد».

طبق مبانی اسلامی، اساس جامعه فاضله اسلامی بر محوریت شخص امام بنا شده است. در تمامی منابعی که از آرمانشهر سخن گفته شده است، چنین آرمانشهری به دست فردی مبعوث ساخته خواهد شد. در رایجترین این منابع، پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله منجی موعود را فردی از فرزندان خویش معرفی نموده است که روزی ظهور نموده و خداوند او را بر زمین حاکم قرار خواهد داد. بدین جهت تمامی معصومین علیهم السلام منتظر ظهور آن حضرت بوده اند

۲. ریشه کن سازی کفر و شرک و هدایت مردم به توحید

امام صادق علیه السلام در این زمینه می فرمایند: «آنگاه که قائم (آل محمد) قیام کند در جهان کافری نخواهد ماند.» هم چنین فرمودند: «هنگام قیام قائم، هیچ زمینی نخواهد بود جز آنکه در آن بر وحدانیت خداوند و رسالت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله شهادت داده شود» به نظر می رسد چنین نقشی اساسی است و کارکرد اصلی رهبری دینی در جامعه مهدوی را شکل می دهد.

۳. حاکمیت دولت حق

امام باقر علیه السلام فرمود: «اذا قام القائم ذهبت دوله الباطل» یعنی وقتی که قائم (آل محمد) قیام کند دولت باطل نابود می‏شود. و به جای آن دولت حق و دولت کریمه‏ای که سبب عزت اسلام و مسلمین باشد بر سرکار می‏آید. و در حدیثی می‏خوانیم: «دایره حکومت و قدرت امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف شرق و غرب عالم را فرا می‏گیرد».

۴. رشد و تکامل عقول

در روایات آمده است: «اذا قام قائمنا وضع یده علی رۆس العباد فجمع بها عقولهم و کملت به احلامهم». در حکومت جهانی امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف دست خود حضرت که یدالله است بالای سر انسانها است یا دست خدا بر سر بندگان است که آنهم ممکن است به معنای حقیقی کلمه باشد که خداوند مستقیما دست قدرت خویش را بر سر بندگان می‏نهد و خردهای آنان را جمع و متمرکز می‏سازد و به کمال بلوغ انسانی می‏رسند.

۵. بسط عدل و داد در میان مردم

یکی از خصایص بارز رهبری در جامعه مهدوی، بسط عدل و داد است. «ترازوی عدالت را در میان همه‏ی انسانها می‏نهد و در سرتاسر جهان هیچ انسانی به دیگری ستم نخواهد کرد» و زمین را از عدل و داد پر خواهد کرد، پس از آنکه از ظلم و جور پر شده باشد». طبق روایات شیعی چنین خصلتی تنها به حضرت مهدی عج اختصاص دارد. از امام صادق علیه السلام روایت شده است که فرمودند: «هیچ صنفی از مردم باقی نمی ماند جز آنکه قبل از قیام قائم به قدرت می رسد و قادر به بسط عدالت نمیشود، تا کسی نگوید اگر به قدرت می رسیدیم عدالت می ورزیدیم.»

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.