بررسی تأثیر مصرف کالاهای فرهنگی بر سبک زندگی
مطالعه کتب و نشریات به عنوان یک فعالیت فرهنگی، از شاخص های مهم میزان مصرف کالاهای فرهنگی در هر جامعه به حساب می آید. این پژوهش، به بررسی رابطه سبک زندگی مردم شهر تهران با مصرف کتاب و نشریات پرداخته است
طرح مسأله و ضروت بحث
امروزه چرخش زاویه تحلیل های اجتماعی از فعالیت های تولید به فعالیت های مصرفی، به معنی تعویض فرض بنیادی مربوط به شالوده تفاوت های اجتماعی و هویت اجتماعی است.
این تغییر رویکرد را می توان از سه جهت یا در سه متن و زمینه، مورد بحث قرار داد: اول؛ رابطه کار و فراغت، دوم؛ پیدایش طبقات متوسط، و سوم؛ رشد و گسترش فرهنگ مصرف و مصرف گرایی (اباذری و چاوشیان، ۱۳۸۱: ۱۱).
از سویی، هویت های جدید در جوامع مدرن مبتنی بر دو رویکرد هستند: در رویکرد اول و قدیمی تر، فعالیت مولّد و جایگاه فرد در نظام تولید، شالوده هویت اجتماعی اوست، و در رویکرد دوم و جدیدتر، رفتارهای مصرفی فرد مبنای شکل گیری هویت اجتماعی او محسوب می شوند. رویکرد اول، در مفهوم «طبقه اجتماعی» و رویکرد دوم، در مفهوم «سبک زندگی» فرمول بندی می شود (همان: ۵).
در این میان نیز، سوبل تأکید می کند که الگوی مصرف قابل مشاهده ترین و بهترین شاخص سبک زندگی است. به علاوه، الگوی مصرف قادر است بیش ترین ارتباط میان فرد و موقعیت اجتماعی وی برقرار سازد و از این منظر اهمیت تحلیلی بیش تری دارد (سوبل(۳)، ۲۸: ۱۹۸۱).
لامنت و همکارانش نیز ضمن تأکید بر شیوه سازمان داده زندگی شخصی، الگوی تفریح و مصرف را بهترین شاخص سبک زندگی می دانند (لامنت و همکاران(۴)، ۱۹۶۶) و دیوید چنی، سبک های زندگی را «سازمان اجتماعی مصرف» می خواند (فاضلی، ۱۳۸۲: ۶۸).
بازتولید هویت اجتماعی از دید بوردیو با نگاه به مصرف کالای فرهنگی
به تعبیر پیر بوردیو، مصرف کالاهای فرهنگی، یکی از گویاترین شاخص ها برای بررسی موقعیت ها و شیوه های زندگی در میان گروه های اجتماعی است. گروه های اجتماعی تلاش می کنند که با برگزیدن و بروز رفتارهای خاص، که به سلیقه های فرهنگی و هنری خاصی نیز متکی هستند، خود را از دیگران متمایز کرده و بازتولید اجتماعی خویش را ممکن سازند.
از این رو، در این بررسی، کتاب به عنوان یک کالای فرهنگی مورد نظر است که همانند هر کالای دیگری مورد مصرف قرار می گیرد و منجر به نوعی سبک مصرف می گردد.
در این پژوهش، کتب و نشریات به عنوان کالاهای فرهنگی، و مطالعه به عنوان یک فعالیت فرهنگی مد نظر است که از شاخص های مهم میزان مصرف فرهنگی هر جامعه به حساب می آید و با سبک زندگی شهروندان ارتباط دارد. بدین معنی که؛ امروزه با شکل گیری انواع سبک های زندگی، وضعیت مصرف کتاب و نشریات چه شکلی به خود گرفته است؟
به عبارت دیگر، در جامعه ما، کتب و نشریات به عنوان کالاهای فرهنگی، چگونه مصرف می شوند؟ و در چه نوع سبک های زندگی، معنا و جایگاه خود را پیدا نموده است و به تعبیر بوردیویی، این فعالیت فرهنگی چگونه مبنای «تشخص» افراد قرار می گیرد؟ در واقع، پیدا کردن ارتباط بین این دو، به ویژه دستیابی به نقش و جایگاه کتب و نشریات در سبک های زندگی متفاوت، تبیین گر سبک مطالعه در بین شهروندان است.
بر این اساس، سؤالات اساسی پژوهش عبارتند از:
۱. وضعیت سبک مصرف کتب و نشریات در بین شهروندان تهرانی چگونه است؟
۲. چه ارتباطی بین سبک زندگی افراد با سبک مصرف کتب و نشریات وجود دارد؟
این پژوهش، به روش پیمایش و جمعیت آماری آن را کلیه افراد ساکن در شهر تهران، در سال ۱۳۸۸ تشکیل می دهد، تعداد نمونه برابر با ۱۲۳۱ نفر و شیوه نمونه گیری، چندمرحله ای انتخاب گردیده است. برای اجرا و انجام پژوهش، با عنایت مراحل شاخص سازی و سؤالات مطرح شده، از ابزار پرسشنامه استفاده شده و متغیرها از اعتبار و روایی لازم برخوردارند.
طبق نتایج حاصل، میانگین کل مطالعه پاسخگویان در طول روز برابر با ۹/۲۲ دقیقه گزارش شده است. همچنین، رابطه سبک زندگی با مصرف کتب و نشریات معنادار است. بررسی دقیق تر موضوع نشان می دهد که پاسخگویانی که مطالعه کتب و قرآن بیش تری دارند، عمدتاً دارای سبک زندگی سنتی هستند. همچنین کسانی که مجلات، مطالعات اینترنتی و کتب درسی و غیردرسی بیش تری مطالعه می کنند، عمدتاً سبک زندگی شان مدرن است.
ادبیات نظری
انواع مصرف و سبک زندگی
بررسی ها و کنکاش های نظری و تاریخی نشان می دهد که می توان سه برداشت از مصرف را مطرح کرد: در تعبیر نخست؛ مصرف را می توان در جهت رفع نیازهای فردی دانست، که محصول جابجایی در تغییر فعالیت های تولیدی به فعالیت های مصرف است، در این مرحله از شکل گیری هویت های مصرف، شیوه ای برای رفع نیاز است تا نیازهای اساسی افراد جامعه مرتفع گردد.
در تعبیر دوم، مصرف برای رفع خطر صورت می گیرد. این تحول در مصرف انعکاس دهنده «فرهنگ مخاطره آمیز» است که برساخت کننده نظام سلامتی، روانی و امنیتی افراد است. این امر در گرو تعبیر جدیدی از جامعه مدرن است که افراد احساس خطر، تشویش و ناامنی را تجربه می کنند و حتی در مواردی نیز، خودشان درصدد انجام فعالیت های پرخطر و ماجراجویانه هستند.
در نهایت، تعبیر سوم از مصرف در جهت تمایز، قابل تحلیل است که با شکل گیری رویکرد مصرف و تلاقی آن با «سبک زندگی» مصرف کالاها برای تشخص هویتی جدید پیدا شد (غیاثوند، ۱۳۸۶).
تمایزهای اجتماعی از دید بوردیو با نگاه ویژه به مصرف گرایی و سبد خرید
پیر بوردیو (۱۹۸۴)، بحث مربوط به مصرف کالا را از تأثیر مصرف در ما به این موضوع معطوف کرده است که؛ چگونه مصرف به ابزاری برای نشان دادن تمایزهای اجتماعی تبدیل شده است. او استدلال می کند که، فرهنگ زندگی کردن حوزه مهمی از مبارزه طبقات و گروه های اجتماعی است.
به اعتقاد بوردیو مصرف فرهنگ «خواه آگاهانه و تعمداً و خواه ناآگاهانه و ناخواسته این کارکرد اجتماعی را دارد که تفاوت های اجتماعی را مشروعیت می بخشد» (استوری، ۱۳۸۶: ۲۶۸).
تورستین وبلن (۱۹۵۳)، نیز در کتاب خود (نظریه طبقه مرفه)، طبقه مرفه بورژوازی جدیدی را در آمریکا شناساند که کالا را برای تعریف کردن خود و جایگاه اجتماعی اش مصرف می کرد. اعضای این طبقه به جای استفاده از شیوه های سنتی تر برای مشخص ساختن جایگاه اجتماعی خود (مانند کار و حرفه)، موقعیت خود را با استفاده از آنچه وبلن «مصرف مشهود» می نامد، ابراز می کردند.
در واقع، در این تعبیر مصرف اساساً عبارت از معانی خلق شده توسط مصرف کنندگان است (ریچاردز، ۱۳۸۰: ۶۵).
نظر گئورک زیمل درباره تمایزان مصرفگرایی و تاثیرش در جامعه
گئورگ زیمل، در مقاله خود با عنوان «کلانشهر و حیات ذهنی»، به الگوی رفتاری مشابهی اشاره کرد که در ابتدای قرن بیستم در فرهنگ جدید و متمایز شهری برلین شکل گرفته بود. بورژوازی جدید شهری، در مواجهه با ناشناختگی در زندگی شهری، الگوهای خاصی از مصرف را پیش گرفت تا بتواند احساس فردیت خود را حفظ کند و به سایر افراد جامعه نشان دهد.
مفهوم سبک زندگی، پس از آنکه ابتدا، به ترتیب در آثار وبر و وبلن بکار رفت، از رونق افتاد و سال ها در جامعه شناسی مسکوت باقی ماند و در این سال ها بیش تر در پژوهش های بازار مورد استفاده قرار می گرفت (رایمر(۵)، ۱۹۹۵؛ به نقل از بنت، ۱۳۸۶).
در سال های نخست دهه ۱۹۹۰، سبک زندگی با آثار نظریه پردازان اجتماعی و فرهنگی معاصر؛ مانند بوردیو(۶) (۱۹۸۴)، فدرستون(۷) (۱۹۹۱)، شیلدز(۸) (۱۹۹۲)، رایمر (۱۹۹۵)، و چنی(۹) (۱۹۹۶) دوباره وارد مباحث جامعه شناسی شد. مطالعه پرآوازه بوردیو تحت عنوان تمایز (۱۹۸۴)، با بسط دادن به اندیشه های وبر، زیمل و وبلن، سبک زندگی را همچون بازتاب منزلت اجتماعی مفهوم پردازی می کند (بنت، ۱۳۸۶).
بوردیو، تحلیل وبلن و زیمل را پیچیده تر ساخت و آن را چند گام جلو برد. وی تحلیل انگیزه های مصرف را به چیزی فراتر از اقدام آگاهانه برای هم چشمی (وبلن) و تمایز (زیمل) کشانید.
وی علاقه ای نداشت که نشان دهد گروه های اجتماعی مختلف به شیوه های گوناگون مصرف می کنند، بلکه می خواست معلوم کند که گروه های فرادست و فرودست طبقات متوسط، درگیر مبارزه ای بی پایان؛ اما ملایم برای تثبیت هویت، ارزش و موقعیت اجتماعی خود هستند. مصرف و خصوصاً مصرف فرهنگی، ابزاری برای تولید فرهنگی، مشروعیت سازی و مبارزه در فضای اجتماعی است.
مصرف چیزی بیش از برآوردن خواسته های زیستی است. ارزش ها، نشانه ها و نمادها، فعالانه درگیر تولید و بازتولید ساختارهای اجتماعی هستند. طبقات مسلط این قابلیت را دارند که شیوه زیستن خود را به عنوان تعریف فرهیختگی مشروعیت بخشد. (استوری(۱۰)، ۲۲۵: ۱۹۹۹).
بهرهمندی از سرمایه و ارتباطش با طبقات اجتماعی
سبک زندگی متأثر از ذائقه، و ذائقه پیامد منش، و منش نیز محصول جایگاه فرد در میزان ساختارهای عینی اجتماعی است. در واقع جایگاه فرد در ساختار اجتماعی مشخص کننده میزان بهره مندی وی از انواع سرمایه است، منش وی را شکل می دهد و منش نیز مولّد دو نوع نظام است؛
یکی نظامی از رویه های ادراک و ارزیابی، یعنی همان ذائقه، و دیگری نظامی از رویه های ایجادکننده اعمال قابل طبقه بندی؛ که تعامل این دو نظام سبک زندگی را ایجاد می کند. اما این یک طرف رابطه است؛
چرا که همان طور که در نمودار آمده است سبک زندگی و فرآیندهای مصرفی به عنوان تجلی آن، هم نظامی از اعمال طبقه بندی شده است و هم نظامی از اعمال طبقه بندی کننده. از این رو، فرایندهای مصرفی خود به عنوان متغیری مستقل در ایجاد سلسله مراتب اجتماعی مطرح هستند.
نکته مهم تر آنکه، رابطه منش و ساختار اجتماعی یک سویه نیست، بلکه بودیو از رابطه دیالکتیکی شرایط و منش سخن می گوید که سبب تغییر در توزیع سرمایه و توازن رابطه قدرت در جامعه می گردد؛ سیستمی از تفاوت های ادراک شده و دارائی های متمایز ایجاد می کند که در واقع همان توزیع سرمایه نمادین و سرمایه مشروعی است که حقیقت عینی را تحریف می کند (بوردیو، ۱۷۲: ۱۹۸۴).
ارتباط محیط های آموزشی با نوع یادگیری و نیازهای اجتماعی
«بوردیو معتقد است باید ظرفیت خرید و خواندن داستان، خرید تابلوهای نقاشی، رفتن به تئاتر و سینما، مسابقات ورزشی و هر نوع کنسرت موسیقی را هم چون عناصر اصلی خرید دید. لازمه آن ها، نه تنها صرف پول و وقت (وقت تفریح) است، بلکه چنین فعالیت هایی به یک رشته از سلیقه های بدست آمده از زیباشناسی و یا حتی چیزی مانند رویدادهای ورزشی بستگی دارد.
چنین سلیقه هایی، باید در محیط های آموزشی، که در جوامع مدرن تبدیل به شکل عمده فرهنگ شده اند، به وجود آیند و توسعه و پرورش داده شوند. گروه همسالان و خانواده ها نیز بر سلیقه تأثیر می گذارند. از نظر بوردیو، سلیقه را می توان به عنوان نوعی از سرمایه فرهنگی دید که ایجاد تبعیض و تمایز بین انواع گروه های منزلتی را امکان پذیر می کند (باکاک، ۱۳۸۱: ۹۹).
بوردیو در رهیافت نظری خود در تحلیل سبک های زندگی، نشان می دهد که تمایزات اجتماعی و ساختاری چگونه از رهگذر صور فرهنگی قابل بیان هستند. بوردیو، در نظر داشت تحلیل کند که چگونه گروه های خاص، به ویژه طبقات اقتصادی – اجتماعی از میان سایر چیزها و تنوع کالاهای مصرفی، روش های ارائه خوراک و غذا خوردن، مبلمان و تزیین داخل منزل را به کار می گیرند تا روش زندگی مجزای خود را مشخص کنند و خود را از دیگران متمایز سازند.
او در تحقیقی درباره فرانسه، که در دهه ۶۰ و ۷۰ در نشریه تشخیص، با عنوان انتقاد اجتماعی داوری سلیقه منتشر شد، این فرآیندها را تبیین کرد. در این متن، بوردیو شیوه های را تحلیل کرد که در آن گروه های هم رده و هم طبقه، خود را به وسیله الگوهای مصرفی که همان شیوه زندگی یک گروه را مشخص می کند، آن ها را از هم دیگر متمایز می کنند. این علت تأکید بر تمایز و تحلیل چگونگی استفاده از موضوعات مربوط به سلیقه در یک چنین فرآیند پیچیده ای است (باکاک، ۱۳۸۱: ۹۹).
سبک مصرف کتب و نشریات
در میان افراد اهل مطالعه در جامعه ایران، شاهد مصرف مجلات مختلف هستیم که بر حسب ویژگی های فردی و اجتماعی میزان مطالعه و علاقه آن ها متفاوت است. در پیمایش ملی صورت گرفته در پاییز ۷۸، در حدود ۷۰ درصد خانوارهای ۲۸ شهر مرکز استان کشور، روزنامه و مجله مطالعه می کنند. یافته ها نشان می دهد که بیشترین نسبت مطالعه در خانواده و افراد، از آن روزنامه همشهری است و در مراحل بعد با فاصله زیاد از آن، خانواده، اطلاعات، کیهان و ایران قرار دارد (رفتارهای فرهنگی ایرانیان، ۱۳۸۱).
دیگر نتایج نشان می دهد که افراد ۱۹ تا ۲۵ ساله، بیشترین نسبت استفاده از مطبوعات را دارند. مردان بیش از زنان، دانشجویان و در مرتبه بعد، افراد شاغل بیش از سایر گروههای فعالیت و افراد دارای همسر بیش از افراد مجرد اهل مطالعه مطبوعات هستند.
با افزایش تحصیلات، نسبت مطالعه مطبوعات افزایش می یابد (همان: ۸۷). پس می توان گفت در جامعه ایران گرایش به مجلات خاص در بین افراد جایگاه خاصی پیدا کرده است، به نحوی که عده بسیاری از افراد، به طور مرتب یا بعضی مواقع به خریدن مجلات عامه پسند و یا تخصصی مبادرت می ورزند.
رشد بازار رسانه های خاص نیز، شاهد افزایش چشم گیری در تعداد و دامنه مجله های زنان بوده است. همان طور که وینشیپ اشاره می کند، مجله های زنان به صورت سنتی، با حفظ و پاسداری از پنداشت های محافظه کارانه درباره زنانگی سرو کار داشته و کانون توجه آن ها، روی فعالیت ها و سرگرمی های پذیرفته شده و موجه زنان بوده است. خصوصاً مادری، زندگی خانوادگی، زیبایی و مد، عشق و ماجراهای عاشقانه، آشپزی و پخت و پز (وینشیب(۱۱)، ۶: ۱۹۸۷).
البته از دهه ۱۹۸۰ به بعد، وضعیت تغییر یافته است. از نظر استیونس، مجله های زنان دیگر خواهان بازتولید نظم موجود روابط جنسیتی در جامعه نبود و به طور فزاینده ای، روی مسائل و علائق فمینیستی متمرکز می شدند که از تعاریف آزادانه تری درباره امور جنسی، تا سلامتی و اشتغال را در بر می گرفت (استیونسون(۱۲)، ۱۷۲: ۱۹۹۵ به نقل از بنت، ۱۳۸۶).
تفاوت نشریات عامهپسند با نشریات وزین و جایگاه آنها از نظر اسپارکس
از نظر کالین اسپارکس(۱۳)، عمده ترین تفاوت نشریات عامه پسند با مطبوعات به اصطلاح «وزین»، این است که اولی امر شخصی را به عنوان چارچوبی تبیینی در خواننده فعال می کند (استوری، ۱۳۸۶: ۱۸۰).
به تعبیری سعی می شود که خواننده را سوق دهد به این که، از زنجیره مستمری از رویدادها سر در آورد. همچنین، از منظر جان فیسک، نشریات عامه پسند را با این مدعای کلی می توان شناخت که فرهنگ عامه بالقوه – و غالباً بالفعل – ماهیتی ترقی خواهانه (اما نه بنیاد ستیز) دارد (۱۹۸۹ الف: ۲۱).
او تفاوت بین ترقی خواهی و بنیادستیزی را این گونه توضیح می دهد: «متون عامه پسند می تواند از این حیث ترقی خواه باشد که تولیدکننده معانی هستند که عملکردشان معطوف به تغییر یا بی ثبات ساختن نظم اجتماعی است؛ لیکن، این متون هرگز نمی توانند بنیادستیز باشند. به این مفهوم که هرگز قادر نیستند مستقیماً با آن نظم اجتماعی مقابله کنند یا آن را براندازند (به نقل از استوری، ۱۳۸۶).
با تمامی موارد گفته شده خواننده و مخاطب صرفا مصرف کننده نیست
ترکیبی از سرگرمی و توصیه های مفید در مجلات زنان، باعث گیرایی این مجلات نزد خوانندگان شان می شود. به گفته وینشاپ، این گیرایی از طریق طیفی از انواع داستان ایجاد می گردد. این داستان ها می توانند بصری و به شکل آگهی های تجاری باشند، و یا به شکل اقلام مد شده یا آشپزی یا امور خانه و خانواده.
هر یک از این داستان ها به شیوه خاص خود می کوشد تا خواننده را به درون دنیای مجله و نهایتاً درون دنیای مصرف کالا بکشاند. با وجود این، دنیای خواننده، تماماً ناشی از خرید کالا نیست. آنچه واقعاً در داستان های مجلات زنان به فروش می رسد عبارت است از؛ زنانگی موفق و لذا لذتبخش.
این توصیه عملی را اجرا کنید یا این کالا را بخرید و آن وقت عاشقی بهتر، یا مادری بهتر، یا زنی بهتر خواهید بود. اِشکال این قضیه از منظری فمینیستی این است که؛ تصویری که این مجلات از زن ارائه می دهند، همواره بر اساس زنی منفرد و اسطوره ای برساخته می شود که بیرون از تنگناها و ساختارهای قدرتمند اجتماعی و فرهنگی هستی دارد (استوری، ۱۳۸۷: ۱۹۹).
در سال های اخیر، شمار مجله هایی که برای خوانندگان مذکر منتشر می شود نیز رو به افزایش بوده است. اما نکته مهم این است که، از جمله موفق ترین مجله های مردان آنهایی بوده اند که ایدئولوژی مرد نوین دهه ۱۹۸۰ را نقض کرده و به قریحه و احساسات سنتی مدرن بازگشته اند،
البته با موضعی کنایی تر و تأملی تر (بنت، ۱۳۸۶: ۱۳۷). از این جهت می توان، خصوصاً به نشریه های موفقی مانند جی کیو لودد(۱۴) اشاره کرد که برای به اصطلاح «بروبچه های امروز» و مردان جوان مجردی که بین ۱۸ تا ۳۰ ساله هستند، منتشر می شود. تأکید این مجله ها مستقیماً روی لذت های بی قید و بند مردانه است.
این مرداهای جسور و پر خطر
حوزه دیگری که در آن مجله های مردان، به برداشت و اندیشه های امروزی از مردانگی می پردازند، حوزه ریسک و خطر است. در اینجا می توان شمار رو به افزایش مجله های مردان را، که به ورزش های خطرناک مانند برف سواری، آسمان نوردی، پاراگلایدرسواری، کوهنوردی و قایق سواری را در آب های خروشان اختصاص دارد، به عنوان مثال ذکر کرد.
به گفته جس و همکاران وی، ریسک و خطری که در ورزش های خطرناک نهفته، دقیقاً با تصویر ضمیر مذکر در زندگی روزمره معاصر تناسب دارد، و بسیاری از مردان مردانگی را با بی باکی، نیرو و مقاومت جسمانی یکسان می دانند نه با آزمایش ها و چالش هایی که به تعهد و دلبستگی عاطفی مربوط می شود.
مجله های مردان همچنین به تمایل مردان این روزگار، به داشتن کنترل بیشتر و تسلط و مدیریت بدن های شان نیز می پردازد. مردان، هر روز بیشتر از روز قبل در می یابند که کنترل و مدیریت تصویر بدن و شکل فیزیکی آن بستگی به مجموعه ای از انتخاب های مربوط به سبک زندگی در زمینه مسائل بهداشت و تندرستی، مانند رژیم غذایی و ورزش دارد (بنت، ۱۳۸۶: ۱۳۸).
در مجموع، می توان بیان داشت امروزه تحلیل پدیده های اجتماعی از فعالیت های تولید به فعالیت های مصرفی در حال انتقال است. همچنین هویت اجتماعی افراد، بیش تر از میزان مصرف آن ها است. در این راستا، سبک مصرف کتب و نشریات به عنوان یکی از مؤلفه های سبک زندگی نیز، از این طریق قابل مطالعه و تحلیل است. بدین صورت که کتب و نشریات و مصرف آن، در چه نوع سبک های از زندگی معنا می یابد و جایگاه خود را به عنوان یک سلیقه و ذائقه پیدا می کند.
از این رو، سبک مصرف و به ویژه سبک مصرفی کتب و نشریات، از یک سو می تواند به عنوان یکی از مؤلفه های اساسی سبک زندگی لحاظ گردد و از سویی دیگر، آن گونه که مورد توجه این مطالعه است، سبک مصرف می تواند تحت تأثیر سبک زندگی و مؤلفه های شکل دهنده آن باشد.
در واقع با عنایت به نظریه بوردیو، تبیین و فهم سبک مصرف کتب و نشریات را در چارچوب نظریه سبک زندگی می توان مورد کنکاش قرار داد.
در واقع توجه به سبک مصرفی کتب و نشریات، از حیث زمینه مندی گزینش و بررسی رفتارهای مربوط به سبک زندگی و نوع مصرف آن قابل تحلیل است. بر این اساس، مفهوم سبک مصرف کتب و نشریات به مطالعه هنجارها، ترجیحات و رفتارهای کتابخوانی افراد توجه دارد که منجر به کاستن از تنوع و گوناگونی رفتارهای مرتبط با کتابخوانی، و از سویی بر دسته بندی افراد با زمینه ها و شیوه های مطالعه کردن، ارتباط پیدا می کند تا در نهایت سبک های مطالعه و مصرف کتب و نشریات متمایز گردد.
در این پژوهش، وضعیت سبک مصرف کتب و نشریات در بین افراد، بر حسب میزان مطالعه کتب درسی و کمک درسی، غیر درسی، اینترنتی، روزنامه، مجلات، قرآن و ادعیه در قالب سه سبک دانش محور، بینابین فراغت محور مورد بررسی قرار گرفته است.
به عبارتی می توان گفت عده ای از طریق مطالعه کتب درسی و غیر درسی و… در صدد افزایش اطلاعات و دانش خود هستند (سبک دانش محور)، و در مقابل، افراد دیگر با خواندن روزنامه و مجله به جنبه فراغتی و سرگرم کننده مطالعه توجه دارند (سبک فراغت محور) و نیز مطالعه را بیشتر برای پی گیری سلائق شخصی و امر خصوصی انجام می دهند.
همچنین، سبک زندگی افراد بر اساس سه مؤلفه اساسی میزان مصرف رسانه ای، فعالیت های فراغتی و سلائق فردی بررسی شده، که در نهایت منجر به دسته بندی سه نوع سبک زندگی سنتی، بینابین و مدرن گردیده است.
روش شناسی تحقیق
با توجه به اهداف و نیز واحدهای مورد تحلیل، در این مطالعه از روش پیمایش استفاده شده است. جامعه آماری آن، شامل کلیه شهروندان ۱۵ سال به بالای شهر تهران بوده، در این راستا، تعداد نمونه برابر با ۱۲۳۱ نفر و شیوه نمونه گیری، چند مرحله ای انتخاب گردیده است.
برای اجرا و انجام پژوهش، با عنایت مراحل شاخص سازی و سؤالات مطرح شده، از ابزار پرسشنامه استفاده شده و متغیرها از اعتبار و روایی لازم برخوردارند.
یافته های تحقیق
ویژگی های فردی شهروندان:
بررسی نتایج توصیفی به عمل آمده نشان می دهد که؛ از میان ۱۲۳۱ نفر شهروند ۱۵ سال به بالای شهر تهران، ۳/۵۱ درصد را زنان، و در مقابل ۷/۴۸ درصد از آن ها را، مردان تشکیل می دهند.
سایر یافته های بدست آمده حاکی از آن است که، میانگین سن افراد مورد مطالعه برابر با ۶/۳۶ سال است. بر حسب مقاطع تحصیلی، یافته های حاصل بیانگر آن است بیش از یک سوم افراد، تحصیلات دیپلم دارند.
از سویی، دارندگان تحصیلات مقطع دکتری با کم تر از یک درصد، نسبت کمی از نمونه را به خود اختصاص داده اند. از میان کل افراد نمونه، ۷/۳۰ درصد زنان خانه دار بوده، همچنین ۵/۷ درصد دانش آموز و ۹/۹ درصد دانشجو هستند.
سبک مصرف:
در این پژوهش، سبک مصرف بر حسب میزان مطالعه کتب درسی و کمک درسی، غیردرسی، اینترنتی، روزنامه، مجلات، قرآن و ادعیه مورد بررسی قرار گرفته است. در نهایت، با ترکیب و نیز دسته بندی داده ها، سبک مطالعه افراد به سه سبک دانش محور، بینابین و فراغت محور تقسیم گردیده است.
چنانچه ارقام مندرج در جدول زیر نشان می دهد؛ ۵/۵۹ درصد شهروندان سبک مطالعه شان فراغت محور، ۴/۱۸ درصد بینابین و ۱/۲۲ درصد دانش محور است. همچنین دیگر یافته ها نشان می دهد که؛ بیش ترین میانگین مطالعه در بین شهروندان، مطالعه غیردرسی با ۱/۲۸ دقیقه در روز بوده و در این میان، کل میانگین مطالعه شهروندان ۹/۲۲ دقیقه در روز است.
جدول ۱: توزیع پاسخگویان بر حسب سبک مطالعه
نوع مصرف | تعداد | درصد |
فراغت محور | ۷۳۳ | ۵/۵۹ |
بینابین | ۲۲۶ | ۴/۱۸ |
دانش محور | ۲۷۲ | ۱/۲۲ |
جمع | ۱۲۳۱ | ۱۰۰ |
جدول ۲: میانگین میزان مطالعه پاسخگویان بر حسب دقیقه در روز
کتب دینی | مجله | روزنامه | اینترنت | درسی | غیردرسی | کل |
۲۶ | ۱۵ | ۲۵ | ۸/۱۶ | ۱/۲۶ | ۱/۲۸ | ۹/۲۲ |
نتایج به دست آمده در زمینه میزان مطالعه کتاب های قرآن و دعا، نشان می دهد که؛ ۳۴ درصد شهروندان در طول روز اصلاً چنین مطالعه ای ندارند. حدود یک سوم، ۳۰ تا ۴۵ دقیقه و ۷/۱۹ درصد، ۱ ساعت و بیش تر در طول روز قرآن می خوانند.
بیش از نیمی از پاسخگویان نمونه، مجله نمی خوانند، حدود یک پنجم، بین ۳۰ تا ۴۵ دقیقه، ۱۴ درصد تا ۱۵ دقیقه و ۷/۹ درصد ۱ ساعت و بیش تر در طول روز مطالعه می کنند.
طبق یافته ها، بیش از یک سوم افراد نمونه، اصلاً روزنامه نمی خوانند. در مقابل ۳/۳۰ درصد بین ۳۰ تا ۴۵ دقیقه به مطالعه روزنامه می پردازند. بررسی ها نشان می دهد که ۲/۲۶ درصد پاسخگویان در طول روز مطالعه اینترنتی دارند.در این میان ۸/۴ درصد تا یک ربع، حدود ۱۰ درصد ۳۰ تا ۴۵ دقیقه و ۴/۱۰ درصد ۱ ساعت و بیش تر بدین نوع مطالعه می پردازند.
از بین پاسخگویان، حدود ۲۳ درصد در طول روز مطالعه درسی و کمک درسی دارند، که در این میان ۸/۱ درصد تا ۱۵ دقیقه، ۱/۶ درصد ۳۰ تا ۴۵ دقیقه، ۲/۱۴ درصد ۱ ساعت و بیش تر مطالعه می کنند. بیش از نیمی از شهروندان تهرانی در طول روز و یا در هفته حداقل کتب غیر درسی مختلفی را مطالعه می کنند.
بطور دقیق تر ۳/۱۳ درصد تا ۱۵ دقیقه، ۸/۲۲ درصد ۳۰ تا ۴۵ دقیقه و ۲/۲۱ درصد ۱ ساعت و بیش تر مطالعه دارند.
وضعیت سبک زندگی
در این مطالعه، جهت سنجش سبک زندگی از سه معرف مصرف رسانه ای، فعالیت های فراغتی و سلائق شخصی استفاده شده است. در مجموع، با کدگذاری مجدد و سپس ترکیب شاخص های مختلف سبک زندگی، مفهوم کلی ساخته شد، به نحوی که سه سبک زندگی سنتی، بینابین و مدرن از یکدیگر مشخص گردید. نتایج حاصل در جدول زیر مشاهده می شود.
جدول ۳: توزیع پاسخگویان بر حسب سبک زندگی
سبک زندگی | تعداد | درصد |
مدرن | ۴۱۷ | ۹/۳۳ |
بینابین | ۳۸۹ | ۶/۳۱ |
سنتی | ۴۲۵ | ۵/۳۴ |
جمع | ۱۲۳۱ | ۱۰۰ |
رابطه سبک زندگی با سبک مصرف
استفاده از آزمون های آماری نشان می دهد که رابطه این دو متغیر معنادار شده است. این یافته بدین معناست که، افرادی که سبک زندگی سنتی داشتند، سبک مطالعه شان فراغت محور و در مقابل، دارندگان سبک زندگی مدرن عمدتاً سبک مطالعه شان دانش محور است.
جدول ۴: وضعیت سبک مصرف بر حسب سبک زندگی
سبک زندگی | سنتی | بینابین | مدرن | |
سبک مصرف | فراغت محور | ۳/۷۴ | ۲/۶۰ | ۵/۴۴ |
بینابین | ۱/۱۵ | ۹/۱۵ | ۸/۲۳ | |
دانش محور | ۶/۱۰ | ۹/۲۳ | ۸/۱ | |
آزمون آماری | V=0/26 S=0/000 |
رابطه میزان مطالعه با سبک زندگی
چنانچه ارقام مندرج در جدول زیر نشان می دهد، پاسخگویانی که مطالعه قرآن و کتب ادعیه بیش تری دارند، عمدتاً دارای سبک زندگی سنتی هستند، به نحوی که در طیف کسانی که ۱ ساعت و بیش تر قرآن و ادعیه می خوانند ۵/۲۳ درصد افراد سنتی و در مقابل، ۹/۱۳ درصد سبک زندگی مدرن دارند.
نتایج حاصل بیانگر آن است که رابطه آماری بین سبک زندگی با مطالعه مجله معنادار گردیده است؛ یعنی کسانی که مجلات بیش تری مطالعه می کنند، عمدتاً سبک زندگی شان مدرن است. مطالعه روزنامه بر حسب مدرن یا سنتی بودن، سبک زندگی معنادار نگردیده است.
نتایج استخراج شده نیز نشان می دهد که، مطالعه اینترنتی در بین سبک زندگی مدرن رواج بیش تری دارد. این یافته به لحاظ آماری معنادار شده است. همچنین در زمینه رابطه سبک زندگی با مطالعه درسی رابطه آماری بدست آمده معنادار بوده، به نحوی که کسانی که چنین مطالعاتی دارند سبک زندگی مدرنی دارند. دیگر بررسی ها در خصوص مطالعه غیردرسی نشان می دهد که؛ افرادی که مطالعه غیردرسی بیش تری دارند (۵/۲۳ در مقایسه با ۴/۱۹ درصد) سبک زندگی شان مدرن است. این یافته از طریق آزمون آماری مناسب تأیید شده است.
جدول ۵: رابطه میزان مطالعه با سبک زندگی
میزان مطالعه | سبک زندگی | |||
سنتی | بینابین | مدرن | ||
مطالعه قرآن و ادعیه | اصلاً | ۱/۲۷ | ۴/۳۱ | ۱/۴۳ |
تا ۱۵ دقیقه | ۴/۱۹ | ۵/۱۷ | ۷/۱۶ | |
۳۰ تا ۴۵ دقیقه | ۳۰ | ۳/۲۹ | ۴/۲۶ | |
ا ساعت و بیش تر | ۵/۲۳ | ۹/۲۱ | ۹/۱۳ | |
آزمون آماری | V=0/11 S=0/000 | |||
مطالعه مجلات | اصلاً | ۳/۶۴ | ۱/۵۷ | ۹/۴۸ |
تا ۱۵ دقیقه | ۵/۱۱ | ۷/۱۶ | ۹/۱۳ | |
۳۰ تا ۴۵ دقیقه | ۱/۱۶ | ۱۸ | ۳/۲۳ | |
ا ساعت و بیش تر | ۲/۸ | ۲/۸ | ۹/۳ | |
آزمون آماری | V=0/10 S=0/000 | |||
مطالعه روزنامه | اصلاً | ۳/۳۹ | ۸/۳۹ | ۶/۳۳ |
تا ۱۵ دقیقه | ۳/۱۷ | ۷/۱۵ | ۲/۱۷ | |
۳۰ تا ۴۵ دقیقه | ۶/۲۷ | ۳/۲۹ | ۹/۳۳ | |
ا ساعت و بیش تر | ۸/۱۵ | ۲/۱۵ | ۳/۵ | |
آزمون آماری | V=0/05 S=0/42 | |||
مطالعه اینترنتی | اصلاً | ۱/۸۶ | ۹/۷۶ | ۹/۶۱ |
تا ۱۵ دقیقه | ۴/۲ | ۶/۴ | ۳/۷ | |
۳۰ تا ۴۵ دقیقه | ۳/۵ | ۷/۷ | ۷/۱۶ | |
ا ساعت و بیش تر | ۲/۶ | ۸/۱۰ | ۱/۴ | |
آزمون آماری | V=0/17 S=0/000 | |||
مطالعه درسی | اصلاً | ۴/۸۹ | ۱/۷۶ | ۲/۶۸ |
تا ۱۵ دقیقه | ۱ | ۱/۲ | ۴/۲ | |
۳۰ تا ۴۵ دقیقه | ۶/۳ | ۲/۶ | ۵/۸ | |
ا ساعت و بیش تر | ۶ | ۷/۱۵ | ۹/۲۰ | |
آزمون آماری | V=0/15 S=0/000 | |||
مطالعه غیر درسی | اصلاً | ۴/۴۸ | ۷/۴۳ | ۳۶ |
تا ۱۵ دقیقه | ۴/۱۴ | ۱/۱۳ | ۵/۱۲ | |
۳۰ تا ۴۵ دقیقه | ۷/۱۷ | ۶/۲۲ | ۲۸ | |
ا ساعت و بیش تر | ۴/۱۹ | ۶/۲۰ | ۵/۲۳ | |
جمع | ۱۰۰ | ۱۰۰ | ۱۰۰ | |
آزمون آماری | V=0/13 S=0/03 |
دیگر یافته ها نیز در خصوص رابطه ویژگی های فردی با سبک مصرف کتب و نشریات، بیانگر آن است که در بحث از رابطه جنس با سبک مصرفی کتب و نشریات در بین شهروندان تهرانی، نتایج حاصل نشان دهنده آن است که، سبک مصرفی کتب و نشریات در بین زنان عمدتاً فراغت محور و در مقابل، در بین مردان دانش محور است.
همچنین، در بین شهروندان رابطه آماری میزان مطالعه مجله، روزنامه و کتب غیردرسی با جنس نشان دهنده آن است که زنان به طور معناداری بیش از مردان بدین نوع مصرف می پردازند، در مقابل نیز مطالعه اینترنتی مردان بیش از زنان است.
در تحلیل فاضلی، از نتایج تحقیقی با نام «فعالیت و مصرف کالاهای فرهنگی خانوار» که توسط وزارت ارشاد در سال ۱۳۸۲ انجام شده، تعداد بیشتری از دختران دانشجو نسبت به پسران دانشجو، در اوقات فراغت خود کتاب می خوانند؛ مخصوصاً در زمینه مطالعه کتاب شعر و ادب، رمان و داستان، روان شناسی و تربیتی.
در واقع نسبت دانشجویان دختری که این گونه کتاب ها را مطالعه می کنند، دو تا سه برابر همین نسبت در دانشجویان پسر است (فاضلی، ۱۳۸۷: ۱۸۴).
در بین شهروندان، بررسی حاصل نشان می دهد که؛ هرچه سن افراد بالاتر می رود، سبک مصرفی کتب و نشریات در بین آن ها، گرایش به فراغت محور شدن دارد. و در مقابل، سنین کم تر دانش محورند. این یافته به لحاظ آماری معنادار شده است.
یافته های حاصل درباره رابطه گروه سنی با مطالعه کتب قرآن و ادعیه معنادار گردیده است. این یافته بدین معناست که با بالا رفتن سن افراد، میزان مطالعه قرآن و دعا بیش تر می شود و بر عکس، کسانی که سنین کم تری دارند در سایر موارد مطالعه بیش تری دارند.
در بین شهروندان، بررسی حاصل نشان می دهد که کسانی که تحصیلات پایین تر دارند، عمدتاً سبک مصرفی کتابشان فراغت محور و در مقابل دارندگان تحصیلات بالا دانش محور هستند. همچنین، یافته ها حکایت از آن دارد که دارندگان تحصیلات بالا، عمدتاً به مطالعه روزنامه، اینترنت و کتب درسی و غیر درسی علاقه بیش تری دارند و بر عکس.
جمع بندی و نتیجه گیری
در این بررسی، سبک مصرفی کتب و نشریات، بر حسب زندگی افراد مورد مطالعه قرار گرفت. یافته های بدست آمده نشان می دهد که؛ میانگین مطالعه کتب دینی در بین شهروندان برابر با ۲۶ دقیقه، میانگین مطالعه مجله در بین شهروندان برابر ۱۵ دقیقه، میانگین مطالعه روزنامه در بین شهروندان برابر با ۲۵ دقیقه، میانگین مطالعه اینترنت برابر با ۸/۱۶ دقیقه، و در نهایت، میانگین مطالعه کتب غیردرسی در بین شهروندان برابر با ۱/۲۸ دقیقه است. همچنین، میانگین کل مطالعه پاسخگویان در طول روز برابر با ۹/۲۲ دقیقه گزارش شده است.
در بحث از وضعیت سبک زندگی در بین شهروندان تهرانی، در مجموع سه نوع سبک زندگی سنتی، بینابین و مدرن از یکدیگر تشخیص داده شد. بررسی دقیق تر موضوع نشان می دهد که، پاسخگویانی که مطالعه کتب و قرآن بیش تری دارند، عمدتاً دارای سبک زندگی سنتی هستند. همچنین کسانی که مجلات، مطالعات اینترنتی و کتب درسی و غیر درسی بیش تری مطالعه می کنند، عمدتاً سبک زندگی شان مدرن است.
کتاب هایی که ما مطالعه میکنیم جدای از بعد شخصیتی ای که از نطر بزرگان دارند
چه کارهای دیگری نیز انجام میدهند
البته نکته قابل توجه این است که، بخشی از مطالعه افراد در قالب مصرف برای رفع خطر قابل تحلیل است؛ زیرا مطالعه مجله و برخی از کتب غیردرسی نسبتاً تخصصی، پیرامون سلامت جسمی و روانی از مصرف بالایی برخوردار است.
در واقع می توان گفت زندگی در جامعه مدرن به گونه است که علاوه بر ایجاد تمایز و تشخص در قالب سبک زندگی های گوناگون، با توجه به کتب مورد مطالعه در بین شهروندان، می توان بخشی از این مطالعه را، در پاسخ به مسائل و سؤالاتی دانست که حاصل مشکلات و بحران های جامعه در دوران مدرن است؛ که می توان با توجه به تیپ شناسی انواع ریسک جهانی از منظر «اولریک بک»(۱۵)در کتاب «جامعه مخاطره آمیز»، از آن یاد نمود.
چرا که، بخشی از این مطالعه به ویژه در حوزه روان شناسی اجتماعی، سلامتی و … با این تئوری قابل تبیین است. در واقع، حوزه تحمیل گر این نوع فرهنگ مصرف، ناظر بر تولید احساس خطر است تا مصرف کردن را در پناه تأمین سلامتی، هویتی جدید ببخشد (غیاثوند، ۱۳۸۶).
از سویی نیز، مصرف کتب و نشریات در شهر تهران، بیش تر حوزه ای زنانه و فراغت محور است. با توجه به بحث های نظری گذشته، این تغییر رویکرد را می توان از سه جهت یا در سه متن و زمینه، مورد بحث قرار داد؛ اول؛ رابطه کار و فراغت، دوم؛ پیدایش طبقات متوسط، و سوم؛ رشد و گسترش فرهنگ مصرف و مصرف گرایی. چرا که امروزه رفتارهای مصرفی فرد، مبنای شکل گیری هویت اجتماعی او محسوب می شوند.
بنابراین، زنان جامعه شهری تهران بیش از مردان مطالعه در بین آن ها گسترش یافته است. در واقع این امر نیز به زنانه شدن فضاهای اجتماعی ارتباط می یابد، به نحوی که بسیاری از فعالیت ها، مشاغل رشته های تحصیلی و… توسط زنان در حال اشتغال شدن و مصرف است.
در راستای نتایج بالا، زنان به طور معناداری بیش از مردان کتب دینی می خوانند. البته مشاهدات مان در زندگی روزمره نیز مؤید این نکته است و از سویی، این امر به یافته کلان تری ارتباط می یابد که؛ زنان به طور معناداری از مردان دیندارتر هستند و این به نحوی در مطالعه کتب دینی نیز نمایان می گردد.(۱۶)
پینوشتها:
۱- دانشجوی دکتری جامعه شناسی در دانشگاه علامه طباطبایی
۲- کارشناس ارشد جامعه شناسی
۳- Sobel
۴- Lamont,et al
۵- Reimer
۶- Bourdieu
۷- Featherstion
۸- Shields
۹- Chaney
۱۰- Storey
۱۱- Winship
۱۲- Stevenson
۱۳- Colin Sparks
۱۴- GQ Loaded
۱۵- Ulrich Beck
۱۶- این مقاله برگرفته از طرح پژوهشی تحت عنوان «بررسی عوامل مؤثر بر میزان کتابخوانی در بین شهروندان و ارائه شیوه ها نوین از طریق افزایش کارایی کتابخانه های عمومی شهرداری» که به کارفرمایی دفتر مطالعات اجتماعی و فرهنگی شهرداری تهران در سال ۱۳۸۸ انجام گرفته است.