سبک زندگی و چارچوب های هویت اجتماعی جوانان
در دهه اخیر بدون سبک زندگی و هویت اجتماعی، یعنی بدون چارچوب های مشخصی که شباهت ها و تفاوت ها را آشکار می سازد، افراد یک جامعه امکان برقراری ارتباطی معنادار و پایدار میان خود نخواهند داشت.
طرح مسأله و ضروت بحث
شناسایی هویتهای اجتماعی تلاشی است برای تحلیل الگوهای تکرارپذیر، کنشها و نگرشهای گروهی. هویت اجتماعی در جامعه شناسی بر تمایز میان جامعه ی سنتی و مدرن استوار است.
در جوامع سنتی مبنای هویت اجتماعی افراد، ویژگی های انتسابی آنهاست. اما جوامع مدرن در این باره عمدتاً دو پاسخ متفاوت که هر یک بر رویکردهای نظری جداگانه ای مبتنی است و به لحاظ زمانی نیز تا حدی نسبت به هم تقدم و تأخر دارند، ارائه می دهد.
رویکرد اول و قدیمی تر، به فعالیت مولد و جایگاه فرد در نظام تولید سازنده ی هویت اجتماعی توجه دارد و رویکرد دوم و جدیدتر، رفتارهای مصرفی فرد را مبنای شکل گیری هویت اجتماعی محسوب می کند. رویکرد اول مرتبط با مفهوم طبقه ی اجتماعی و رویکرد دوم در مفهوم سبک زندگی خلاصه می شود.
عوارض ورود جهان به دنیای مدرن( گیدنز )
جهان به جای ورود به دنیای پست مدرن به سوی دوره ای گام برمی دارد که در آن پیامدهای مدرنیته ریشه ای تر و جهانی تر از پیش شده اند (گیدنز، ۱۳۸۲: ۳۰) و تردیدی نیست که دنیای متجدد کنونی به میزان گسترده ای فراسوی محیط فعالیتهای انفرادی امتداد می یابد و هیچ کس قادر نیست از تحولات ناشی از گسترش تجدد مصون بماند یا خلاف آن گزینشی به عمل بیاورد؛ حتی مدرنیته، مردمی را که در سنتی ترین سکونتگاه های ممکن خارج از بخش «پیشرفته» جهان به سر می برند، تحت تأثیر قرار می دهد.
در دهه ی اخیر، سازه های اجتماعی که در بستر هویت معنا پیدا می کنند مثل طبقه ی (نظام تولید) از بین رفته است (چاوشیان، ۱۳۸۱: ۵). جهتگیری نظریه های اجتماعی در دهه ی اخیر به سمت پذیرش اهمیت فزاینده سبک زندگی (حوزه ی مصرف) در شکل دادن به هویت شخصی و اجتماعی است و به عنوان موضوعی برای نظریه و پژوهش اجتماعی مطرح شده است.
در دهه ی اخیر بدون سبک زندگی و هویت اجتماعی، یعنی بدون چارچوبهای مشخصی که شباهتها و تفاوتها را آشکار می سازد، افراد یک جامعه امکان برقراری ارتباطی معنادار و پایدار میان خود نخواهند داشت.
نمایش مدرن اشیا، نمایش سلسله اشیایی است که یکدیگر را تکمیل می کنند و حق انتخاب را نشان می دهند و جامعه ای مملو از نمایش و جلوه، که در آن مصرف کننده احساس می کند که هرچه را می خواهد می یابد به وجود آمده است.
کلیدی ترین ویژگی این جامعه را باید در اجتناب پذیری افزایش درجه ی انتخاب در ساخت و عرضه ی کالا به حساب آورد. تمرکز بر مصرف کننده به عنوان یک موجود اجتماعی است که با مصرف کالا در فرایند تعامل اجتماعی قرار می گیرد. در چنین مسیری، جامعه ی طبقاتی به جامعه ی توده ای تبدیل می شود؛ جامعه ای که در آن خود به کالایی (۵)تبدیل شده، فرد با کالاها همنوا و منطبق می شود.
نظریه های اجتماعی در رویکردهای اخیر، بیشتر به روشهایی توجه دارد که از رهگذر آنها زبان مخصوص صور و سبکهای منزلت به تصویب می رسد، زیرا در حال حاضر به تبعیت از ماکس وبر، تمایزی سنتی بین طبقه و منزلت وجود دارد که بیانگر توجه به تفاوت های اجتماعی ناشی از روشهای مصرف به جای روشهای تولید است (کرایپ، ۱۳۸۲: ۲۲۶). جهتگیری جامعه شناسی معاصر به سمت پذیرش اهمیت رو به افزایش حوزه ی مصرف و فعالیت های سبک زندگی در شکل دادن به هویت شخصی و جمعی است (گیدنز، ۱۳۸۲: ۱۱۹).
صور نوین هویت اجتماعی مبتنی بر مصرف، با توجه به خصوصیاتی صورت بندی می شود که اینک جزو عناصر بنیادین پدیده های مرتبط به سبک زندگی است. این خصوصیات اشکال جدید هویت اجتماعی هستند، که باعث ایجاد نوعی نظم در سبکهای زندگی می شوند.
مقدمه
سبک زندگی را می توان به مجموعه ای از رفتارها تعبیر کرد که فرد آنها را به کار می گیرد تا نه فقط نیازهای جاری او را برآورند بلکه روایت خاصی را که وی برای هویت شخصی خود برگزیده است در برابر دیگران مجسم سازد.
سبک زندگی اصطلاحی است که در فرهنگ سنتی چندان کاربردی ندارد چون ملازم با نوعی انتخاب از میان تعداد کثیری از امکانهای موجود است؛ سخن گفتن از کثرت انتخاب نباید به این پندار بینجامد که در همه ی انتخابها به روی همه ی افراد باز است.
یا آنکه همه ی مردم تصمیمهای مربوط به انتخابهای خویش را با آگاهی کامل از کلیه ی امکانات موجود بر می گزینند. چه در عرصه ی کار و چه در عرصه ی مصرف، برای همه ی گروه هایی که از قید فعالیتهای سنتی آزاد شده اند، انتخابهای گوناگونی در زمینه ی سبک زندگی وجود دارد.
طبیعی است که تفاوتهای سبک زندگی بین گروه ها، همان گونه که بوردیو، به تأکید می گوید (گیدنز، ۱۳۸۲: ۱۲۱)، در واقع شکلهای ساختاری مقدماتی برای گروه بندیهای اجتماعی هستند.
در این مطالعه جوانان به مثابه ی مصرف کنندگان مؤثر که در نقشهای مختلفی ظاهر می شوند مورد بررسی قرار گرفته است. مصرف کننده گاه به مثابه ی فردی انتخاب گر محسوب می شود که به قصد فایده مندی از چیزی دست به عمل می زند.
در حالی که این مصرف کننده، نیروی محرکه ی حوزه ی مصرف است و کنشگر عقلانی محسوب می شود و بهترین قاضی انتخاب بین علایق خود است
دیگر نقشهای مصرف کننده عبارت اند از:
مصرف کننده به عنوان برقرارکننده ی ارتباط (از طریق نمادهای مصرف) از راه های مختلف چون مصرف تظاهری (۳) یا اوقات فراغت تظاهری؛ مصرف کننده به مثابه اکتشاف کننده؛ و مصرف کننده به مثابه ی جویای هویت و موقعیت.
در اینجا به این نکته تأکید می کنیم که برخلاف اقتصاددانان، این مطالعه با رهیافتی جامعه شناختی، موقعیت جوان را به مثابه ی مصرف کننده ای در نظر می گیرد که فقط به قصد بردن سود حداکثر یا فایده مندی عمل نمی کند بلکه «مصرف کننده ی جوان» کنشگری است که در تعامل با سایر جوانان و نیز افراد جامعه بررسی می شود.
بنابراین، عقلانیت مصرف کننده، تنها یک متغیر است نه پیش فرض. و به قول ژان بودریار، افراد فقط به دلیل اینکه نیاز دارند، مصرف نمی کنند (سعیدی، ۱۳۸۲: ۶۴). لذا در حوزه ی مصرف، پویاییهای اجتماعی مصرف یعنی الگوی همنوایی، انطباق و رقابت مورد توجه است. «جامعه شناس مصرف» برخلاف «روان شناس» کمتر به انگیزه های عمیق فرد می پردازد بلکه بیشتر به دنبال فعال کردن الگوهای همنوایی، انطباق و مصرف کننده های جوان است که تحت تأثیر گروه همسالان، الگوهای فعالی می سازند.
محاصره بشر نه به دست انسان، بلکه به دست اشیاء
همان طور که قبلاً اشاره شد، امروزه ما در محاصره ی خارق العاده مصرف و فراوانی خدمات، اشیا و کالاهای مادی قرار گرفته ایم. همین موارد جهش اساسی در «اکولوژی نوع انسانی» پدید آورده است.
به قول «ژان بودریار» دیگر احاطه ی بشر به وسیله ی بشر پایان گرفته، اینک شاهد محاصره ی بشر به وسیله ی اشیا هستیم. دیگر مبادله ی روزانه بین افراد نیست بلکه با تجارت کالاها و پیامها صورت می گیرد (سعیدی، ۱۳۸۲: ۶۵).
مصرف کننده ی جوان در چنین شرایطی بسیار خلاقانه رفتار می کند، چون جوانان برخلاف دیگر گروه های سنی و جنسی مانند زنان، منفعلانه یا غیرنقادانه با چنین جامعه ای برخورد نمی کنند (سعیدی، ۱۳۸۲: ۶۵). جوانان در بازار، معنی کالاهای خریداری شده را تغییر می دهند و سبکهای زندگی جدیدی در بازار توده ای(۴) ایجاد می کنند.
این امر به شکل یک نوع کار خلاقانه درمی آید که مقوله های جدیدی را در بازار مصرف ایجاد می کند. آنها زیباشناختی خاص خود را که از طریق رنگها و اجناس خاص صورت می گیرد، به بازار مصرف تحمیل می کنند. این امر را می توان در خرید لباس، مصرف غذا، اوقات فراغت (مصرف زمان) و … مشاهده کرد.
روش: این مطالعه به روش دلفی بر جوانان ۱۵ تا ۲۹ سال طبقه ی متوسط شهری متمرکز بوده و همکاران پژوهش از بین اساتید دانشگاه انتخاب شده اند.
یافته ها: پژوهش حاضر منجر به ارائه ی ۳ شاخص پایه ی کلی از بین شاخصهای موجود گردید که به دلیل قابل تطبیق بودن با واحد تحلیل، تغییراتی در آنها ایجاد شد.
نتایج: هدف کاربردی این مطالعه ارائه ی معیارهایی دال بر گروه بندیهای اجتماعی جدید بر مبنای سبک زندگی در دهه ی اخیر است که مرزهای هویت را ترسیم می کند.
چارچوب نظری
سبک زندگی روش الگومند مصرف، درک و ارزشگذاری محصولات فرهنگ مادی است که استقرار معیارهای هویتی را در چارچوب زمان و مکان می سازد.
سبک زندگی اساساً به معانی نمادین محصولات توجه دارد؛ یعنی آنچه در ورای هویت آشکار این محصولات نهفته است، سبک زندگی اصطلاحی است که در فرهنگ سنتی چندان کاربردی ندارد، چون ملازم با نوعی انتخاب از میان تعداد کثیری از امکانهای موجود است.
این رویکرد راهی است که به درک مدرن بودن سبکهای زندگی و تقابل آنها با شکل بندیهای پیشین می انجامد و این معانی نمادین اموری توافقی هستند که پیوسته در حال از نو ابداع شدن هستند (گیدنز، ۱۳۸۲: ۱۲۰).
معانی اجتماعی، کالا یا بازار
برای تأیید نمادین بودن محتوای سبک زندگی دلیل هم می توان آورد، صنعتی شدن موجب پیچیدگی و تمایز یافتگی حد و حصر جهان کالاها شده است. که نه تنها تعداد اشیای موجود به غایت فزونی یافته است، بلکه چگونگی دسترسی به آنها، عرضه، نمایش و معرفی آنها همگی تبدیل به خدماتی شده اند که خود شکلی از کالا به حساب می آیند که بنابراین در بازار خرید و فروش می شوند.
سبکهای زندگی عمدتاً در قالب چیزهای ملموسی هستند که آنها را به اموری نمادین بدل می کنند؛ نمادهایی که انعطاف پذیرند و دارای معانی گوناگونی هستند (چاووشیان، ۱۳۸۱: ۲).
همه ی داراییهای مادی حامل معانی اجتماعی هستند و بنابراین باید بخش عمده ای از تحلیل فرهنگی را متوجه استفاده از این کالاها به منزله ی رسانه بنامیم و سبک زندگی (مصرف شخصی کالاها) بخش مشهود فرهنگ است این شیوه های مصرف در سلسله مراتبی آرایش می یابد که به طیف کاملی از تمایز و تفاوتها، تا حد توان ذهن بشر، میدان می دهند (چاووشیان، ۱۳۸۱: ۳).
بسیاری کتاب تمایز (Bourdieu,1984) بوردیو را انجیل محققان این عرصه می دانند و کمتر متنی را در این عرصه می توان یافت که آرای وی را مرور نکرده باشد. بوردیو به تحلیل انتخابهای سبک زندگی پرداخته و آن را از این جهت با اهمیت دانسته که تمایزات اجتماعی و ساختاری در دهه ی اخیر مدرنیته به طور روزافزونی از رهگذر صور فرهنگی بیان می شوند.
کلیه ی اعمال مصرف، یعنی استحصال و دخل و تصرف باید به منزله ی نمایشی از تسلط بر یک رمز ارتباطی در نظر گرفته شود و نیز باید به منزله ی یک «گرایش زیباشناختی» درک شود، «که پرتقاضاترین عنوانی است که دنیای فرهنگ (همیشه به طور ضمنی) تحمیل می کند» (Bourdieu,1984:8).
می توان دید که سبک و سیاق استفاده از کالا بخصوص آن دسته از کالاها که ممتاز قلمداد می شوند، تشکیل دهنده ی یکی از نشانه های کلیدی هویت و نیز سلاحی ایده آل در استراتژیهای تمایز است (Bourdieu,1984:30).
سلیقه ی دیگران، سلیقه ی ما نیست
بوردیو در دومین بحث اصلی کتاب تمایز نقدی اجتماعی درباره ی سلایق ارائه می کند و مشخص می سازد که ذوق و سلیقه در وهله ی اول و قبل از هرچیز بی میلی و اکراه نسبت به سلایق دیگران است،
دلیل این امر آن است که اعمال و رویه های فرهنگی-بازی گلف یا فوتبال، بازدید از موزه یا نمایشگاه اتومبیل، گوش کردن موسیقی جاز یا تماشای سریالهای کمدی و کارهایی نظیر آن-معنی اجتماعی خود، و قابلیت مشخص ساخت تفاوت و فاصله ی اجتماعی را از برخی ویژگیهای ذاتی خود نمی گیرند،
بلکه آن را از موقعیتی که این عمل و رویه ی فرهنگی در نظام اهداف و رویه های مطلوب وی دارد، کسب می کنند از این رو آشکار ساختن منطق اجتماعی مصرف نه با برقرار ساختن ارتباطی مستقیم بین رویه و عملی خاص، بلکه از طریق تطابقهای ساختاری که بین دو مجموعه از روابط، یعنی سبک زندگی و موقعیت اجتماعی که به وسیله ی گروه های مختلف اشغال شده عملی می شود (میردامادی، ۱۳۸۳: ۳۳۹).
دگرگونیهای فرهنگی-اجتماعی در دهه ی اخیر مدرنیته، اصلی ترین مضمون مورد توجه گیدنز است. گیدنز همانند بوردیو، با مسئله ی رقابت میان جامعه شناسان کلان و خرد یا رقابت میان دیدگاه هایی که تأکید بر عاملیت دارند یا دیدگاه هایی که بر ساختار تأکید می کنند، سروکار دارد.در متن نظم و ترتیبات مابعد سنتی «خود مبدل به یک پروژه بازتابی می شود» (گیدنز، ۱۳۸۰: ۳۲).
بازتابی بودن سبکهای زندگی بدین معناست که هر سبک زندگی در متن خود معنایی ضرورتاً نامعین دارد و بنابراین قطعی نبودن معنای سبک زندگی یعنی نفی امکان تبیین کافی معنا توسط تعیین کننده های ساختاری، بازتابندگی اشاره ای است به اینکه معانی فعالیتهای سبک زندگی اساساً با نیروهای وسیع تر تعیین نمی شود
بلکه طی فرآیند داد و ستد عملی زیست جهانهای متمایز، معانی روشهای استفاده از مواد و مصالح نمادین مصرف انبوه، مبدل به اشیا و اعمال ملموس می شوند که استعاره ای برای خودشان می باشند؛ بازتابندگی اشاره ای است به استفاده از اطلاعات مربوط به شرایط فعالیت به عنوان ابزاری برای تنظیم و تعریف مجدد و قاعده مند معنا و چیستی رفتار (گیدنز، ۱۳۸۰: ۸۶).
بنابراین نزد گیدنز، تحول سبکهای زندگی و دگرگونیهای ساختاری مدرنیته به واسطه ی بازتابندگی منادی به یکدیگر گره می خورند، «به دلیل بازبودن زندگی اجتماعی امروز، کثرت یافتن زمینه های کنش و تعداد مراجع مقتدرتر، انتخاب سبک زندگی برای ساختن هویت شخصی در پیش گرفتن فعالیتهای روزانه، به طور فزاینده ای اهمیت می یابد (گیدنز، ۱۳۸۰: ۸۸).
هویت شخصی از دیدگاه گیدنز
برای درک کامل این بحث باید توجه کرد که برای گیدنز هویت شخصی، برنامه ی مدرنی است که افراد آن را برحسب درکی که از روشهای ابراز وجود، هویت و زندگینامه ی شخصی خود دارند، می فهمند.
سبکهای زندگی از نظر گیدنز برنامه هایی مهم تر از فعالیت های فراغتی هستند و در واقع معتقد است که سبک زندگی با مصرف گرایی تباه می شود. با این حال، بازار که در خطی مشی های نولیبرالی به مضمونی ایدئولوژیک تبدیل شده است، ظاهراً عرضه کننده ی آزادی انتخاب و بنابراین باعث ارتقای فردگرایی است. استدلال گیدنز این است که دخل و تصرف و جرح و تعدیل خویشتن خویش از رهگذر انواع روایتهای رسانه ها و نیز استراتژیهای بازاریابی، با تأکید بر سبک زندگی و به بهای مایه گذاشتن از معنای شخصی انجام می گیرد (گیدنز، ۱۳۸۲: ۱۸).
آرای گیدنز، جمع بندی مناسبی برای مباحث نظری ما فراهم می سازد زیرا در تعبیری که وی از دگرگونیهای اجتماعی دارد، سبکهای زندگی از نشانه های مهم روابط در حال تغییر فردیت و اجتماع به شمار می رود.
بر مبنای مباحث فوق، خطوط کلی رویکرد ارائه شده در این مطالعه را می توان به صورت زیر تدوین کرد:
۱. ایجاد اشکال بخصوصی از هویت در فرآیند مدرن شدن و استقرار آنها در حوزه های معینی از کنش اجتماعی مثل: ذوق و سلیقه، سبک زندگی و مد.
۲. افزایش اهمیت روزافزون حوزه های کنش اجتماعی در جهت ترسیم و توصیف زندگی اجتماعی در حالی که سایر شکلهای متمایز ساختاری بی اهمیت تر شده اند.
۳. اهمیت فزاینده ی سبک زندگی و هویت با اتکا به حوزه ی مصرف.
۴. هویت شخصی چیزی نیست که در نتیجه ی عضویتهای گروهی یا تداوم کنشهای اجتماعی فرد به او تفویض شده باشد، بلکه فرد باید آن را به طور مداوم و روزمره ایجاد کند و در فعالیت خویش به طور بازتابی مورد حفاظت و پشتیبانی قرار دهد.
در نهایت می توان استنتاج کرد که آگاه بودن از اهمیت هنجاری و معناهای نمادی به مثابه ی تابعی از تغییرات فرهنگی در دهه ی اخیر مدرنیته است.
روش
جامعه ی آماری
نمونه ها در این پژوهش به عنوان واحد تحلیل جوانان ۱۵ تا ۲۹ سال طبقه ی متوسط شهری (شهرهای بزرگ) هستند.
روش های تحقیق
از روش تحقیق کیفی و متد دلفی استفاده شده است. در روش دلفی، همه ی افراد این شانس را ندارند تا در جریان تحقیق به عنوان پاسخگو وارد شوند و نیازی به نمونه گیری نیست. این موضوع از وجوه تمایز این روش با روشهای مرسوم مانند پیمایش است.
در این روش برحسب موضوع که می تواند سیاست، آموزش یا محیط زیست باشد باید به سراغ متخصصان رفت؛ افرادی که دانش و آگاهی کافی درباره ی موضوع دارند و دیدگاه های آنان به عنوان صاحب نظر مورد پذیرش دیگران است از این رو همکاران این پژوهش ۱۲ نفر از اساتید دانشگاه های علوم بهزیستی، علامه طباطبایی، دانشگاه آزاد واحد رودهن با تخصص اصلی جامعه شناسی (با گرایشهای مختلف) می باشند.
روش اجرا
روش دلفی به دنبال دریافت نظرهای متخصصان است. از این رو پیش از آغاز کار بر حسب موضوع، متخصصان شناسایی شدند. به این افراد، اعضای هیئت منطقه ی دلفی نیز گفته می شود.
به طور کامل، اجرای روش دلفی به شرح زیر صورت پذیرفت:
الف) همکاران پژوهش انتخاب شدند و از آنان خواسته شد در پاسخ به مجموعه ای از پرسشهای یک پرسشنامه بسته به موضوع، دیدگاه ها، پیشنهادها، توصیه ها یا پیش بینیهای خود را عرضه دارند.
ب) پس از جمع آوری دور اول پرسشنامه ها، همکاران پژوهش بازخورد دوره ی اول مانند میانه پاسخهای همه ی همکاران را دریافت کردند و در دور دوم پاسخگویی برای مشخص ساختن شدت سازگاری یا ناسازگاری با میانگین پاسخهای گروه آغاز گردید.
پ) بار دیگر بازخورد به شرکت کنندگان برحسب میانه پاسخ گروه و همچنین برای مشخص ساختن اینکه چرا برخی شرکت کنندگان با میانه پاسخها موافق نیستند، داده شد.
ت) این توضیح لازم است که مراحل (ب) می تواند تکرار شود. هرچند همگرایی(۶) افکار معمولاً بعد از اجرای یک دور از این دو مرحله، خیلی افزایش نمی یابد.
ایجاد ارتباط میان افراد را شخصی پژوهشگر انجام می دهد. او وظیفه دارد تا در هر دور اطلاعات را خلاصه کرده آنها را به هریک از همکاران پژوهش ارائه داده و پاسخها را دریافت دارد.
مفاهیم و متغیرها
سبک زندگی
مجموعه ای نسبتاً هماهنگ از همه ی رفتارها و فعالیتهای یک فرد معین در جریان زندگی روزمره. سبک زندگی مستلزم مجموعه ای از عادتها و جهتگیریها و بنابراین برخوردار از نوعی وحدت است که علاوه بر اهمیت خاص خود از نظر تداوم امنیت وجودی-پیوند بین گزینشهای فرعی موجود در یک الگوی کم و بیش منظم را تأمین می کند (گیدنز، ۱۳۸۲: ۱۲۱).
هویت اجتماعی
هویت اجتماعی تعبیری است که فرد از خود در رابطه با دیگران می کند و بر اساس عضویت در رده ها و گروه های گوناگون اجتماعی شکل می گیرد. هویت افراد وابسته به برداشت دیگران است و شناسایی دیگران لازمه ی تثبیت هویت است، در معنای اصلی هویت، تشابه و تمایز مطلق است.
همه ی هویتهای انسانی حتی هویت فردی که در خویشتنی(۷) تجسم می یابد و بر اساس نحوه ی ارتباط با دیگران و تجربه های دوران حیات شکل می گیرد، اجتماعی اند چون به معنا مربوط می شوند و معنا نتیجه ی توافق و عدم توافق و موکول به جمع است. به علاوه، هویت اجتماعی شخص هیچ گاه تمام شده نیست و مدام در معرض تغییر و تحول و بازنگری است (جنکینز، ۱۳۸۱: ۴۵).
هویت شخصی
«خود» به صورتی که شخص آن را به طور بازتابی و برحسب زندگینامه ی رسمی خویش درک می کند. هویت شخصی بر تفاوتها و هویت اجتماعی بر شباهتها تأکید دارد (گیدنز، ۱۳۸۲: ۳۲۶).
مصرف
اقتصاد جدید طالب دنیای اجتماعی است که در آن مردم به همان اندازه که بر اساس ظرفیتشان در تولید ارزیابی می شوند، برحسب ظرفیتشان در مصرف نیز ارزیابی خواهند شد، و اقتصاد نوین، اخلاق زاهدانه تولید و انباشت را به نفع اخلاق لذت جویانه مصرف نفی می کند، مصرف اصلی ترین عنصر دنیای اجتماعی مدرن است و وابسته به عوامل اقتصادی است (Bourdieu,1984: 95).
مدرنیته ی متأخر
تجدد نوعی نظم پس از جامعه ی سنتی است، ولی نه آنچنان نظمی که در آن احساس امنیت و قطعیت ناشی از عادات و سنن جای خود را به یقین حاصل از دانش عقلانی سپرده باشد. مدرنیته ی متأخر در مرحله ی کنونی با توسعه ی نهادهای اجتماعی جدید و جهانی شدن که از ویژگیهای عمده ی آن است مشخص می گردد (گیدنز، ۱۳۸۲: ۳۲۵).
یافته ها
از آنجا که طبق تعریف، سبک زندگی مجموعه ای از رفتارهاست، به نظر می رسد که مصادیق بسیاری برای آن وجود دارد. اما قیودی برای رفتارهایی که شاخص سبک زندگی هستند وجود دارد که این مصادیق را محدود می کنند. در ضمن، تعداد شاخصهایی که برای سبک زندگی ارائه شده، دسته بندی کردن آن را دشوار ساخته است.
سویل این بحث را مطرح می کند که شاخص سبک زندگی باید ابزاری (۸) بوده و در جامعه قابل تشخیص باشد (فاضلی، ۱۳۸۲: ۱۲۵). چنین خصیصه ای برای رفتارهایی که شاخص سبک زندگی هستند، ضروری نیست. ادبیات موجود در زمینه ی مطالعات سبک زندگی نیز نشان می دهد که شاخصهای در نظر گرفته شده از جانب محققان نیز غالباً چنین ویژگی ای ندارند.
حتی مانتز (فاضلی، ۱۳۸۲: ۱۲۶) سه نوع نیاز انسان را از هم متمایز می کند:
۱. نیازهای اساسی که برای بقای انسان لازم اند؛
۲. نیازهای ضروری که شخصیت را شکل می دهند؛
۳. نیازهای تجملی او برای برآوردن نیازهای اساسی پرسش از سبک زندگی را پیش می کشد.
برآوردن چنین نیازهایی نیز در جریان زندگی روزمره که غالباً وجه ابزاری و تشخص پذیر ندارد تحقق می یابد. این استدلال توجیه دیگری نیز دارد. به میزانی که امکانات در جامعه سهل الوصول تر می شود، مصرف کردن کالاها و انجام دادن فعالیتهای بیشتری در زمره ی امور عادی و روزمره قرار می گیرد و با افزایش میزان انتخابگر بودن افراد، توان بالقوه برای شکل گرفتن سبکهای زندگی ارتقا می یابد.
نکته ی دیگر درباره ی شاخصهای سبک زندگی این است که این رفتارها بیش از بقیه ی رفتارها قدرت انتخاب کنشگر را نشان می دهند. غالب چنین رفتارهایی خارج از عرصه ی توان مادی فرد قرار دارند.
برای مثال، نمی توان سبک زندگی افراد را برحسب الگوی خرید اتومبیلهای گرانقیمت بررسی کرد. سبک زندگی باید بر اساس رفتارهایی سنجیده شود که یا داشتن توان مادی در اراده کنشگر برای انجام دادن یا ندادن آن بی تأثیر باشد، یا میزان تأثیر آنها به حدی باشد که اکثر اعضای جامعه قادر به ادای آن باشند.
بدون شک می توان گفت که شرط تحقق سبک زندگی، انتخاب است، و از آنجا که هیچ فرهنگی حق انتخاب را به کلی سلب نمی کند اما محدودیتهایی بر انتخابها اعمال می کند، پس مسائلی فراتر از فرد مطرح می شود و برای آزمون سبک زندگی با توجه به واحد تحلیلها باید به این نکات توجه داشت.
در سراسر پژوهش از منظرهای مختلف، سبک زندگی به منزله ی انواع رفتاری مورد بررسی قرار گرفت که با توسل به مجموعه ای از انتخابها به منزله ی نماد در فرآیند کسب هویت نقش فعالی ایفا می کردند.
اولاََ
از آنجا که تنها نشان دادن تفاوت یا تشابه سبک زندگی در بین طبقات یا گروه های مختلف به تنهایی ارزش جامعه شناختی چندانی ندارد، لذا نباید سبک زندگی را در زمینه ی رفتارهایی بررسی کرد که تعیین طبقاتی آنها بدیهی است
و ثانیاً
نشان دادن تعیین طبقاتی به شرطی ارزشمند است که این تعیین محصول چیزی فراتر از تفاوت دسترسی طبقات به کالاها یا امکانات باشد پس سؤال اول شکل گرفت که در آن برخی متغیرهای مؤثر بر فرد یا گروه که بدون شک بر تحقق انتخابهای افراد مؤثر است ذکر شد اما از آنجا که سبک زندگی، سلیقه و انتخاب ذوقی مدنظر بود و سبک زندگی را حاصل اقدام فرد برای رقم زدن زندگی خویش می دانیم، پس سؤالاتی در همین جهت مطرح شد.
در این بخش شاخصهای پایه، به همراه نمونه هایی از سؤالات ارائه شده ذیل عنوان اولویت حاصل اجماع نظر همکاران پژوهش مشاهده پذیر است.
شاخص مصرف فرهنگی
به دو دلیل شاخصهای سبک زندگی بیشتر از عرصه ی فرهنگی استخراج شده اند. دلیل اول این است که مصرف فرهنگی غالباً کمتر از بقیه ی انواع فعالیتها مستلزم هزینه کردن است و قدرت انتخاب افراد نیز در این زمینه زیاد است.
به علاوه قریحه که از عناصر سازنده ی سبک زندگی است بیش از هرچیز در الگوی انجام دادن فعالیت و مصرف فرهنگی بروز می کند. ثانیاً دیدگاه ها بوردیو درباره ی اینکه طبقات بالا خود را با استفاده از فرهنگ متعالی از بقیه ی طبقات متمایز می کنند، سبب شده است تا بسیاری از پژوهشگران نظریه ی وی را دوباره بیازمایند.
به هر حال سلیقه های افراد در مصرف فرهنگی، در کنار فعالیتهای فراغت و الگوهای مصرف از اصلی ترین شاخصهای مورد استفاده در مطالعات سبک زندگی بوده است (فاضلی، ۱۳۸۲: ۱۲۷).
جدول ۱: اولویت کالاهای فرهنگی در سبک زندگی جوانان طبقه متوسط شهری
سؤال ۱ | به نظر شما کدام موارد از مصارف فرهنگی زیر به ترتیب اولویت در تعیین سبک زندگی جوانان طبقه متوسط شهری مؤثر است؟ | ||||||||||
گزینه ها | دیدن تلویزیون | رسانه های تصویری دیگر (ماهواره و اینترنت) | گوش دادن به موسیقی | خواندن روزنامه | سینما | خواندن کتاب | خواندن مجله | گوش دادن به رادیو | شرکت در فعالیتهای هنری | رفتن به تئاتر | بازدید از موزه |
اولویتها | ۱ | ۲ | ۳ | ۴ | ۵ | ۶ | ۷ | ۸ | ۹ | ۱۰ | ۱۱ |
شاخص فعالیت های فراغت
گروه دوم شاخصهای سبک زندگی عبارتند از فعالیتهایی که افراد در زمان فراغت انجام می دهند. انتخاب فعالیت فراغتی در زمان فراغت، نشانه ای از ارزشهای فرهنگی و قریحه فرد است. طبیعی است که گاهی مصرف فرهنگی نیز بخشی از فعالیت فراغت افراد است، اما هر فعالیت فراغتی، مصرف فرهنگی نیست.
همانند مقوله ی مصرف فرهنگی، در اینجا نیز هر فعالیت فراغت می تواند دارای ابعاد و اشکال مختلف باشد. بنابراین، با در نظرگرفتن اشکال و سطوح مختلف فعالیتهای فراغت می توان دید با چه انواعی از شاخصهای سبک زندگی روبه رو هستیم.
جدول ۲: اولویت فعالیتهای فراغتی در سبک زندگی جوانان طبقه متوسط شهری
سؤال ۲ | به نظر شما کدام موارد از فعالیتهای فراغتی زیر به ترتیب اولویت در تعیین سبک زندگی جوانان طبقه متوسط شهری مؤثر است؟ | |||||||||
گزینه ها | رفت و آمد با دوستان | گردش و تفریح در بیرون از منزل | استراحت کردن | ورزش و بازی | فعالیت دینی | تماشای رخدادهای ورزشی | مشارکت در فعالیتهای سیاسی | مشارکت در فعالیتهای داوطلبانه(NGO ها) | بازدید از نمایشگاهها | سفرکردن |
اولویتها | ۱ | ۲ | ۳ | ۴ | ۵ | ۶ | ۷ | ۸ | ۹ | ۱۰ |
جدول ۳: اولویت فضاها در سبک زندگی جوانان طبقه متوسط شهری
سؤال ۳ | به نظر شما کدام موارد از فضاهای زیر به ترتیب اولویت مطلوبیت و تأثیر بیشتری در تعیین سبک زندگی جوان طبقه متوسط شهری دارد؟ | |||||||||
گزینه ها | خیابان | پارک | کافی شاپ | منزل | مهمانیهای دوستانه (party) | رستوران | هتل | ورزشگاه | فرهنگسرا | |
اولویتها | ۱ | ۲ | ۳ | ۴ | ۵ | ۶ | ۷ | ۸ | ۹ |
شاخص های پراکنده
در زمینه ی استفاده از مصرف فرهنگی و فعالیتهای فراغتی به منزله ی شاخص سبک زندگی، ادبیات گسترده ای وجود دارد. اما در مجموع به صورت جسته و گریخته به فعالیتهای دیگری نیز اشاره شده که نمی توان همه ی آنها را ذیل عنوانی واحد گردآورد. در اینجا به برخی از آنها اشاره می شود.
مدیریت بدن:
چاووشیان به سه دسته ی شاخص اشاره می کند که از میان آنها رفتارهای مرتبط با مدیریت بدن جالب توجه است (چاووشیان، ۱۳۸۱). انواع عادات در لباس پوشیدن، آرایش موی سر و استفاده از پیرایه ها، و همچنین شیوه ی مدیریت بهداشت و سلامت بدن در زمره ی این شاخصها هستند.
الگوهای خرید:
شیوه ی خرید کردن و نوع کالاهایی که خریداری می شود، شاخصی برای سبک زندگی است. البته این شاخص زمانی کارآمد است که در خصوص کالاهایی به کار برده شود که انواع مختلف آن وجود دارد و به لحاظ قیمت برای بخش عمده ی جامعه دست یافتنی است.
شیوه ی آرایش منزل، نوع تلفظ کردن لغات و سخن گفتن، مقصد مسافرتهای افراد به هنگام تعطیلات، داشتن حیوانات خانگی، و عادت به نوشیدن الکل و مصرف سیگار نیز جزء شاخصهای سبک زندگی دانسته شده است (فاضلی، ۱۳۸۲: ۱۲۹).
به هر حال، گزینش رفتارهایی که شاخص سبک زندگی باشند باید با توجه به زمینه ی اجتماعی صورت گیرد. با وقوع تغییرات اجتماعی و فرهنگی در سطح جامعه این شاخصها نیز تغییر می کنند.
شاید امروز در جامعه ی ایران مشارکت مردان در کارهای منزل، ویژگی سبک زندگی برخی مردان و خانواده ها باشد، لیکن محتمل است که در چند دهه ی دیگر این امر به جزئی از زندگی همگان تبدیل شود و نمی توان آن را شاخص مناسبی برای سبک زندگی دانست.
مجموعه ای از چنین ملاحظاتی سبب می شود تا نتوان تعدادی شاخص تغییرناپذیر برای مطالعات سبک زندگی ارائه کرد. همچنین مقصود محقق از تحلیل سبک زندگی و میزان احاطه محدودیتهای ساختاری جامعه بر افراد و فعالیتهای ایشان بر گزینش شاخصها تأثیر می گذارد.
جدول ۴: اولویت هزینه ای در سبک زندگی جوانان طبقه متوسط شهری
سؤال ۴ | به نظر شما کدام موارد هزینه ای زیر به ترتیب اولویت در تعیین سبک زندگی جوانان طبقه متوسط شهری مؤثر است؟ | ||||
گزینه ها | ظواهر شخصی | پوشاک | خوراک | شیوه ی آرایش منزل (وسایل مورد استفاده در منزل، اتاق شخصی) | ایاب و ذهاب |
اولویتها | ۱ | ۲ | ۳ | ۴ | ۵ |
جدول ۵: اولویت ویژگی های خرید در سبک زندگی جوانان طبقه متوسط شهری
سؤال ۵ | به نظر شما کدام موارد از ویژگیهای خرید به ترتیب اولویت در تعیین سبک زندگی جوانان طبقه ی متوسط شهری مؤثر است؟ | ||||||||
گزینه ها | مد | زیبایی | قیمت | رنگ | راحتی | مارک | جنس | دوام | |
اولویتها | ۱ | ۲ | ۳ | ۴ | ۵ | ۶ | ۷ | ۸ | |
جدول ۶: اولویت موارد مرتبط با بدن در سبک زندگی جوانان طبقه متوسط شهری
سؤال ۶ | به نظر شما کدام موارد مرتبط با بدن به ترتیب اولویت در تعیین سبک زندگی جوانان طبقه ی متوسط شهری مؤثر است؟ | |||||
گزینه ها | آرایش موی سر | آرایش صورت | رژیم غذایی (برای کاهش وزن)(دختران) | ورزش (برای تناسب اندام) (پسران) | لنز رنگی | جراحیهای زیبایی(جراحی بینی-گونه-فک و …) |
اولویتها | ۱ | ۲ | ۳ | ۴ | ۵ | ۶ |
جمع بندی و نتیجه گیری
با مروری بر یافته ها در می یابیم که در دهه ی اخیر فرآیند سبک زندگی و هویت اجتماعی و شخصی به سمت گسستن از شالوده های ساختاری و تبدیل شدن به فرآیندهای انعکاسی می روند. البته نه اینکه کسب هویت از طریق نمایش انتخابهای سلیقه ای مطلب جدیدی باشد بلکه این کار به طور سنتی همیشه انجام می گرفته است، اما فقط گروه نخبه کوچکی قادر به تشخیص و به کارگیری علایم و نمادهای آن بوده اند.
در دهه ی اخیر فخرفروشی با پوشاک مد روز، انواع انتخابهای دیگر اعم از نوع ارتباطات و رفتارها، حضور در انواع مختلف فضاهای عمومی و خصوصی، انجام فعالیتهای فراغتی مختلف و مصارف فرهنگی گوناگون و برخی موارد مرتبط با بدن امکان ساختن تصویری پرمنزلت از خویشتن را فراهم می کند، آشکارا به روی همگان گشوده است.
یافته های این پژوهش حاکی از آن است که تولیدات فرهنگی کاربردی ترین مصارف جوانان مورد بررسی بودند و بسیاری از تولیدات فرهنگی در زمان فراغت مورد استفاده قرار می گیرند.
اما تمام مصارف فراغتی آنها را تشکیل نمی دهد و الزاماً آنچه در زمان فراغت مورد استفاده قرار می گیرد، تولیدات فرهنگی نیستند، با این حال یافته ها نشان می دهد شاخصهای فرهنگی مورد آزمون اولین و مهم ترین مصارف جوانان را تشکیل می دهد، با این اوصاف مفهوم سبک زندگی می تواند محققان را بیش از همیشه متوجه اهمیت فرهنگ سازد.
در ادامه همان طور که قبلاً اشاره شد به سمت جامعه ای حرکت می کنیم که فراتر از گروه های منزلتی پایدار است و علایم و نشانه های بی شماری تولید می کند که نمی توانند مدلولهای معین و قطعی بیابند.
جوانان به منزله ی گروه های اجتماعی درگیر رقابت بر سر کنترل میدانهای اجتماعی معین، از سرمایه های اقتصادی و فرهنگی خود-که برای پیش بردن نظم نمادین مطلوب خود آن را انباشته اند-بهره می گیرند تا این میدانها را کنترل کنند. زیرا در این فضای اجتماعی، مردم همان قدر که بر مبنای توان تولیدشان مورد قضاوت هستند از جهت ظرفیت و توان مصرف، و سبک زندگی شان نیز مورد داوری قرار گیرند (Bourdieu,1984: 123).
آنچه مسلم است جوامع، خود، سازنده ی مفهوم جوانی به عنوان یک گروه اجتماعی خاص هستند و از طریق هنجارهای صریح (قانونی) و ضمنی (فرهنگی)، جایگاه جوانان را در جامعه مشخص می سازند. گذار رسمی به بزرگسالی یعنی کسب حقوق کامل شهروندی، معمولاً در این محدوده سنی تحقق می یابد، با این حال از منظر جامعه شناختی علاوه بر هنجارها، شرایط اجتماعی و تصمیم گیری های اقتصادی، آموزشی، رفاهی، و غیره نیز بر این روند اثرگذار و مؤثر است.
یافته ها نشان می دهد در شرایط حاضر جوانان به جای اینکه صرفاً دنباله روی سبکهای زندگی از پیش تعیین شده در نظام اجتماعی باشند، تا حدودی انتخابها و موقعیتها را خود تعیین می کنند، البته خاستگاه اجتماعی و خانواده به عنوان بستری مهم که جوانان در آن بزرگ می شوند، همچنان اهمیت خود را حفظ کرده است. اما سبک زندگی عرصه ی خاصی از تجربه ی افراد است که امتیاز آن در اعطای انتخاب، خلاقیت، رضامندی و لذتی است که خود لذت و شادی بیشتر را به دنبال دارد.
سبک زندگی در برگیرنده صور جامعی از فعالیتهاست که عناصر آن علاوه بر داشتن جنبه ی فکری و اجتماعی غالباً ماهیتی فیزیکی نیز دارند. در این معنا فعالیتهایی که از روی اجبار با نگرش ابزاری و با محدودیتهای تحمیل شده بیرونی انجام می گیرند و فرد استقلال عمل زیادی بر روی آنها ندارد از حوزه ی این تعاریف خارج هستند و اساساً این گونه فعالیتها محدود کننده ی هویت یابی فرد است.
اولویتهای حاصل از شاخصهای پژوهش نشان می دهد که اطلاعات و ارتباطات الکترونیکی در دهه ی اخیر، سبکهای زندگی جوانان را به شیوه های جدید زندگی دیجیتال پیوند زده است و فرهنگهای ویژه ی جوانان را جهانی کرده است.
منظور از فرهنگ ویژه ی جوانان این است که یک منظومه ی فرهنگی واحد، همه ی افراد زیر ۳۰ سال در تمامی طبقات اجتماعی را به خود جذب می کند و به عبارت دیگر گروه هایی از جوانان که وجه مشخصه ی آنان باورها، ارزشها و هنجارهای خاص در مقابل فرهنگ مسلط یا نظم اجتماعی حاکم باشد، فرهنگ ویژه جوانان را تشکیل می دهد. بروز این فرهنگ ویژه را می توان در کنش، انتخاب و سبک زندگی جوانان مشاهده کرد.
پینوشتها:
۱. کارشناس ارشد پژوهشگری علوم اجتماعی.
۲. دکتر جامعه شناس، عضو هیئت علمی دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی.
۳. Conspicuous Consumption
۴. Mass Market
۵. Commodity Self
۶. Convergence
۷. Self-Hood
۸. Expressive
منابع:
اباذری، یوسف. چاوشیان، حسن. (۱۳۸۱)، از طبقه ی اجتماعی تا سبک زندگی، نامه ی علوم اجتماعی، شماره ی سی ام، پاییز و زمستان.
-استونز، راب.(۱۳۸۳)، متفکران بزرگ جامعه شناسی (مهرداد میردامادی)، تهران: نشر مرکز، چاپ سوم.
-باکاک، روبرت.(۱۳۸۱)، مصرف (خسرو صبری)، تهران: نشر شیرازه، چاپ اول.
-جنکینز، ریچارد.(۱۳۸۱)، هویت اجتماعی (تورج یاراحمدی)، تهران، نشر شیرازه، چاپ اول.
-سعید، علی اصغر.(۱۳۸۲)، جامعه ی مصرفی و جوانان، فصلنامه ی مطالعات جوانان، شماره ی پنجم، بهار.
-فاضلی، محمد.(۱۳۸۲)، مصرف و سبک زندگی، تهران: نشر صبح صادق، چاپ اول.
-کاستلز، مانوئل.(۱۳۸۰)، عصر اطلاعات: ظهور جامعه شبکه ای (احمد علیقیان؛ افشین خاکباز)، تهران: طرح نو، چاپ دوم.
-کرایب، یان.(۱۳۸۲)، نظریه ی اجتماعی مدرن (از پارسونز تا هابرماس) (عباس مخبر)، تهران: نشرآگه، چاپ دوم.
-گیدنز، آنتونی.(۱۳۸۰)، پیامدهای مدرنیته (محسن ثلاثی)، تهران: نشر مرکز، چاپ دوم.
-گیدنز، آنتونی.(۱۳۸۲)، تجدد و تشخص (جامعه و هویت شخصی در عصر جدید) (ناصر موفقیان)، تهران: نشر نی چاپ دوم.
-Bourdieu, Pierre.(1984). Distinction: A Social Critique of the Judgement of taste,Routledge.
-Roberts,kenneth.(1999), Reisure in Contemporary Society, CABI Publishing.