سبک زندگی انعکاس مرتب و نظام وار اخلاق و فقه در زندگی

برای اسلامی شدن زندگی کافی نیست که از حرام پرهیز شود ممکن است تمام زندگی از حلال پر باشد مثلاً از صبح تا به شام را به سرگرمی‌های حلال بپردازیم اما زندگی ما اسلامی نباشد از این جهت در ترسیم سبک زندگی اسلامی نباید صرفاً به دنبال حلال و حرام باشیم بلکه باید به کشف راهبردهای زندگی اهتمام بورزیم.

#اخلاق#فقه#سبک#زندگی#اسلامی

آداب اسلامی نماد ظاهری اسلام است و هر نمادی علاوه بر اینکه معنا و مفهوم خود را می‌نمایاند، درجه حضور و حیات آن معنی را در جامعه بیان می‌کند. التزام مسلمانان به احکام و آداب شرعی، اعلام حضور اسلام و حیات آن در جامعه و نیز توسعه دهنده فکر و ایده و فرهنگ اسلامی خصوصاً برای نسل های آینده است.

نماز یک مسلمان و همه آداب و جلوه های ظاهری رفتار او یادآور فرهنگ اسلامی و تبلیغ غیر مستقیم اندیشه توحیدی است. به طور کلی چگونگی رفتار ظاهری انسان، نمادی است از نوع تفکر و علاقه او.

ضرورت بحث از آداب و سبک زندگی
بنابراین التزام به آداب را به ظاهرگرایی یا جزئی نگری نمی‌توان متهم ساخت. بلکه با توجه به آثار تربیتی فرهنگی فراوان این جلوه های رفتاری، باید پایبندی به آن را بیشتر کرد. دنیای غرب نیز با توجه به اهمیت فراوان آداب به منظور انتشار فرهنگ و آداب و سبک زندگی مورد قبول خود چند تلاش عمده را انجام می دهد.

۱. یگانه و منحصر به فرد نشان دادن فرهنگ و زندگی مدرن و تبلیغ جذابیت ها و نقاط قوت آن

۲.تضعیف و ناکارآمد نشان دادن فرهنگ های خاص و بومی دیگر و تحقیر زندگی سنتی و تخریب نمادها و اسطوره های آن

۳. دعوت به جایگزین ساختن آداب، سبک ها و شیوه های زندگی مدرن به جای اشکال فرهنگ سنتی و اسلامی

مباحث فقهی آدابی عهده‌دار تنظیم ظاهر زندگی و لایه بیرونی زندگی فرد است صورت‌بندی لایه ظاهر زندگی بر اساس مبانی و اصول معنوی اسلام آداب زندگی اسلامی را پدید می‌آورد الگوی زندگی دینی چهره عینی تفصیلی و جامع دستورات دینی است که این چهره معمولا رغبت بیشتری بر می انگیزد و با پذیرش بیشتری در جامعه مواجه می شود.

آداب اسلامی در علم فقه و علم اخلاق منعکس شده است.علم فقه علاوه بر بیان واجبات و محرمات بیان مستحبات و مکروهات را نیز بر عهده دارد و به موضوع آداب هم پرداخته است.

مرزهایی اخلاقی و فقهی سبک زندگی
اخلاق نیز بسیاری از آداب را در خود دارد البته انتظار می‌رود آداب به تناسب گسترش زندگی ما در این عصر و روزگار توسعه یابد و کلیات اخلاق به صورت دستورالعمل های کاربردی درآید و به چگونگی تجسد خارجی آنان خصوصاً در عصر جدید تصریح شود. مثلا چگونگی تحقق خارجی زهد، سخاوت، احسان، مردانگی و شفقت را در دنیای جدید باید معلوم کرد.

نکته ای که باید به طور جدی مورد توجه قرار گیرد این است که گاهی نظر دین را در باب حلال و حرام یا مجاز و ممنوع یک فعل جویا شویم. گاهی هم می‌خواهیم بدانیم که آیا دین به چنان فعلی توصیه کرده است یا نه؟ بنابراین نباید دستورات دینی و خواسته‌های دین را در حلال و حرام شرعی منحصر کرد. به بیان دیگر اگر فرض کنیم موضوعی قطعا از نظر فقهی حلال است، باز هم مجال پرسش از خوبی و بدی آن باقی است. هنجارهای قابل توصیه و باید ونبایدهای اخلاقی و آدابی، فراتر از حلیت وحرمت است. به جهت آنکه جواز فقهی، فراتر از جواز اخلاقی است. به این ترتیب پاسخی فقهی برای یک موضوع که مرز حلال و حرام را روشن می گرداند، پایان بررسی اسلامی آن و به معنای کفایت مذاکرات نیست.

از نظر فقهی حد واجب شرعی پوشش برای مردان، یک لباس کوچک ساتر عورتین است. اما می‌توان اینگونه لباس پوشیدن را توصیه و به صورت فرهنگ عمومی ترویج کرد؟ این نشان می دهد که در مقام فرهنگ‌سازی و جامعه سازی باید از مرزهای فقهی به سوی کانون اخلاقی تعالی پیدا کرد و نظام آداب و توصیه ها و ارزش ها را ترویج نمود.

حداقل و حداکثر زندگی اسلامی
گویا رفتارهای انسان مسلمان در مجموعه ای از انتخاب ها، محدود به حداقل و حداکثری است که مسلمان در حرکت میان این کف و آن سقف، مختار است. اما توصیه شده همواره از کف فاصله بگیرد و خود را به سطح بالا نزدیک گرداند. مانند اینکه نمره قبولی دانش آموز در مدرسه میان ۱۰ و ۲۰ قرار دارد اما نمره ۱۰ کف توقع از اوست. هرچه دانش آموز به بیست نزدیک تر باشد موفق‌تر است. در واقع نمره ۱۰ مورد رضایت نیست و به ناچار پذیرفته می شود.

چارچوب سبک زندگی در شریعت
در شریعت اسلام نیز بعضی از امور حلال است اما حلالی که نباید آن را مرتکب شد. حلالی که به فاصله گرفتن از آن توصیه می‌شود و تنها در شرایط خاص و از سر ناچاری رضایت داده می شود. زندگی مسلمان باید مورد رضایت حداکثری خدا باشد نه اینکه تنها از خشم خدا دور ماند بر خلاف این دستور روشن برخی افراد به بهانه اینکه «مگر حرام است؟» به حداقل‌ها اکتفا کرده و هر حلالی را مرتکب می شوند و به این ترتیب از مطلوبیت های شرعی فاصله زیادی گرفته اند.

شاید تفاوت تعبیر این دو آیه ناظر به همین موضوع باشد: «تلک حدودالله فلا تعتدوها» از مرزهای خدا تعدی نکنید؛ «تلک حدودالله فلاتقربوها» به مرزهای خدا نزدیک نشوید. بسیاری از مصادیق لهو و لعب از نظر فقهی حلال است اما بدان توصیه نمی شود. بلکه خدای متعال شرط موفقیت و فلاح مومنان را پرهیز از این حلال ها دانسته است: «قد افلح المومنون الذین هم فی صلاتهم خاشعون و الذین هم عن اللغو معرضون» مومنان رستگار شدند کسانی که در نمازشان خشوع دارند و آنها که از لغو و بیهودگی روی گرداند.

برای اسلامی شدن زندگی کافی نیست که از حرام پرهیز شود ممکن است تمام زندگی از حلال پر باشد مثلاً از صبح تا به شام را به سرگرمی‌های حلال بپردازیم اما زندگی ما اسلامی نباشد از این جهت در ترسیم سبک زندگی اسلامی نباید صرفاً به دنبال حلال و حرام باشیم بلکه باید به کشف راهبردهای زندگی اهتمام بورزیم.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.