ابزارهای جنگ نرم و راهکارهای مقابله با آن
تصور وقوع جنگ نرم و صورت انجام آن، بدون شناخت ابزارهای مورد کاربرد در اجرای آن ممکن نیست. به عبارت دیگر، جنگ نرم ابزارها و الزامات کاربردیای دارد که امکان وقوع آن را ممکن میسازد. اساساً همین ابزارهاست که یکی از وجوه برجسته و نقطه تمایز آن با جنگ سخت با همان معنای متعارف از جنگ است. اگر بخواهیم به مهمترین ابزار قابل کاربرد در جنگ نرم اشاره کنیم، بیگمان رسانهها، اعم از مجازی و واقعی (مطبوعات و مجلات، خبرگزاریها، رادیو، تلویزیون، ماهواره و اینترنت) مهمترین شاخص و ابزار قابل استفاده در جنگ نرم است.
الف) رادیو: رادیو از جمله قدیمترین رسانهها با قابلیت پخش و انتشار از ورای مرزها، و با گستره وسیع از مخاطبان است که در صد سال گذشته، نقش مهمی در شکلدهی به افکار عمومی و تقابل رسانهای میان کشورها، گروهها و جمعیتها داشته است. فعالیت رادیو آزادی در زمان جنگ سرد که بر ضد بلوک شرق و اتحاد جماهیر شوروی فعالیت میکرد، یکی از گستردهترین و مهمترین ابزارهای رسانهای بود که اهداف تبلیغاتی ایالات متحده را در خدمت جنگ نرم پیش میبرد؛ به طوری که برخی از صاحبنظران از تأثیر جدی آن بر فروپاشی شوروی نام بردهاند. یا چنانکه رادیو BBC و صدای امریکا با دهها سال پیشینه فعالیت رسانهای، به ویژه رادیو BBC، گاه به بیش از سی زبان زنده دنیا و از جمله زبان فارسی برنامه پخش میکنند.
در واقع، رادیو یکی از ابزارهای اصلی در جنگ نرم است. بنابراین، کشوری مثل ایران باید شبکههای رادیویی داخلی و خارجی خود را افزایش دهد و روی برنامههای رادیویی و افزایش جذابیت آن برای جوانان و دیگر قشرهای جامعه کار کند و از این راه، از تأثیر برنامههای رادیویی کشورهای غربی، به ویژه امریکا و انگلستان بکاهد.
ب) رسانه ملی: امروزه برنامههای تلویزیون ملی هر کشور، به دلیل جذابیتهای ویژه تصویری، به یکی از پرمخاطبترین رسانههای جدید تبدیل شده است. امکان پخش برنامههای متنوع با قابلیتهای جلبکننده، این رسانهها را به ابزار مهمی در جذب مخاطب و به تبع آن، جهتدهی به افکار عمومی تبدیل کرده است تا جایی که «با ظهور شبکه Eueronews در رقابت با شبکههای CNN در امریکا و Skynews در انگلستان، و نیز آغاز به کار شبکههای عمومی متعدد در دیگر نقاط جهان، اشتهای بیپایان برای ارائه اخبار تلویزیونی، روز به روز مقیاس جهانیتری پیدا میکند. گسترش شبکههای تلویزیونی، به کشورهای قدرتمند کمک کرد تا از آن در راستای اهداف خویش در عرصه بینالمللی استفاده کنند».
درباره نقش رسانه ملی و کارکرد آن در افزایش فرهنگ عمومی و همبستگی ملی، در فصل بعد به طور کامل توضیح خواهیم داد، ولی به طور خلاصه، رسانه ملی، یکی از مهمترین ابزارهای مقابله با تهاجم فرهنگی دشمن به شمار میآید. مدیران و دستاندکاران صدا و سیما میتوانند با ساخت و تهیه برنامههای اصولی و از قبل کار شده، اثر تهاجم فرهنگی دشمن را در عرصه جنگ نرم کمتر کنند.
ج) ماهواره: با گسترش روزافزون فناوری و توسعه ارتباطات، ماهوارهها به بخش عمدهای در تحکیم و توسعه زیربناها و ساختارهای ارتباطات و اطلاعات تبدیل شدهاند. ازاینرو، اگر گفته میشود قرن بیست و یکم، قرن ماهوارههاست، بیمبنا نیست؛ چرا که امکانات و قابلیتهای گسترده این فناوری، آن را به عامل عمدهای برای دگرگونی در زندگی اجتماعی تبدیل کرده است.
اهمیت ماهوارهها در تغییر و تحولات اجتماعی به گونهای است که کاربرد ماهوارهها در جنگ نرم، به عاملی مهم در سرعت بخشیدن به تحقق اهداف تبدیل شده است؛ به طوری که یکی از بزرگترین منابع و ابزارهای جنگ نرم، توانایی در بهرهگیری از شبکههای ماهوارهای است که به وسیله آن بتوان افکار عمومی و فرهنگ عمومی را دستخوش تغییر در نگرشها، باورها و رفتارها کرد.
ماهواره نیز یکی از ابزارهای جنگ نرم است. وظیفه دولت در این باره، ساخت ماهوارههای جدید و پیشرفت در بخش فناوری هوا و فضاست. در حال حاضر، قدرتهای بزرگ با در دست گرفتن بخش عمده فضا و فرستادن انواع ماهوارهها به آسمان، تسلط بسیار زیادی بر اطلاعات و فناوریهای مدرن و در نتیجه، فرهنگ دیگر کشورها دارند.
د) اینترنت: امروزه اینترنت به یکی از گستردهترین و پرابعادترین رسانههای ارتباطی تبدیل شده است. رسانهای که هم نوشتاری است، هم گفتاری، و هم به واسطه آن میتوان آموزش دید و هم اخبار و اطلاعات متنوعی در آن یافت. ازاینرو، در مباحث جنگ نرم، بهرهگیری از فضای سایبری و مجازی، عنصری مهم و اثرگذار است.
همانگونه که گفتیم، ابزارهای جنگ نرم متنوع و متعدد است و هر کدام قابلیتهای ویژهای دارد، که امکان متناسب با ظرفیت خود را برای بهرهگیری در جنگ نرم در اختیار عاملان آن قرار میدهد. اما در مباحث جنگ نرم، دو رسانه به نسبت جدیدتر و در عین حال، گستردهتر و با قابلیتهای بیشتر، یعنی اینترنت و ماهواره اهمیت بیشتری دارند؛ چرا که قدرتِ درنوردیدن مرزها و عبور از بسیاری از موانع، و خیل گسترده و سطوح گوناگون مخاطبان و امکان ارائه برنامههای جذاب و متنوع به علاوه قابلیتهای دیگر، آنها را به مهمترین ابزار در خدمت برای قائلان و عاملان جنگ نرم تبدیل کرده است. این ابزارها میتوانند با برنامههای متنوع و جذاب خود، انسجام نظام اجتماعی و هویت ملی یک کشور را از بین برند.
بنابراین، در شرایطی که نظام اجتماعی با افول قدرت هویتی روبهرو میشود، طبعاً نیرویی که بتواند هویتهای پراکنده را سازماندهی کند و از همه مهمتر، اینکه قابلیت مؤثر وحدتبخشی اعتقادی جامعه را داشته باشد، به عنوان محور سازمانی برای امنیتسازی تلقی خواهد شد؛ زیرا امنیت، مهمترین هدف سیاست خارجی هر دولت شمرده میشود و این مسئله با حداکثرسازی انسجام هماهنگی دارد. انسجام اجتماعی، زمینههای لازم را برای حداکثرسازی همکاری و مشارکت گروههای لازم برای ایجاد امنیت فراهم میکند.
با این توضیحات، سازمانهایی از قابلیت و قدرت نرمافزاری برای ایجاد انسجام اجتماعی برخوردارند که بتوانند بسترهای لازم و مناسب را برای رفتار جمعی فراهم سازند. بنابراین، رسانه صدا و سیما و همچنین رسانههای گروهی از این قدرت برای سازماندهی مردم برخوردارند. آنها میتوانند با تولید برنامههای اصولی و کار شده، موجب تقویت انسجام اجتماعی، هویت ملی و فرهنگ درونی جامعه شوند. ساخت برنامههای جذاب، یکی از راههای اصلی برای مقابله با برنامههای نامناسب فضاهای مجازی و ماهوارهها میتواند باشد.