بررسی سبک زندگی جوانان اهل پاتوق و کافی شاپ

طرح مسأله و ضروت بحث

جامعه ی ایرانی به لحاظ فرهنگی همواره متنوع بوده است، لیکن در دهه های اخیر این تنوع پیچیدگی های مضاعفی یافته است. از جمله متغیرهای اجتماعی مناسب برای فهم پیچیدگی های معاصر این مفهوم سبک زندگی است. این مفهوم به طور خاص در بررسی فرهنگ جوانان ابزار تحلیلی مفیدی فراهم می آورد.

فرهنگ جوانان و یا به عبارت بهتر، فرهنگ های جوانان در ایران متأثر از تحولات عمده ی اجتماعی-سیاسی کشور شکل گرفته است. پیامدهای انقلاب اسلامی و جنگ از مهم ترین این عوامل هستند.

نقش فرایند‌های فرهنگی فراملی در دغدغه‌های سبک زندگی جوانان

در دهه های اخیر در میان عوامل مؤثر بر شکل گیری فرهنگ های جوانان نقش فرایندهای فرهنگی فراملی پررنگ ترشده است. جهانی شدن فرایندهای تولید و مصرف کالاهای فرهنگی نقشی تعیین کننده در این زمینه داشته اند.

بررسی چگونگی و سازوکارهای مؤثر در این امر یکی از دغدغه های جامعه شناسی فرهنگ و مطالعات فرهنگی است. مشاهده ی عناصر فرهنگ جهانی در میان فرهنگ های جوانان ایرانی یکی از دغدغه های بحث انگیز در حوزه ی فرهنگ ایران است؛ امری که البته، چه در بحث میزان و چه در بحث ابعاد و پیامد، مباحثات بسیاری را در ایران دامن می زند.

شدت حساسیت به موضوع فرهنگ های جوانان در ایران پس از جنگ در حدی بوده که فرهنگ جوانان را به یکی از دغدغه های کلان نظام تبدیل کرده است و سیاستگذاران فرهنگی همواره کوشیده اند تا میزان تأثیرگذاری نهادها و سازمان های فرهنگی رسمی را گسترش دهند. به بیانی دیگر فرهنگ جوانان در ایران عرصه ای است که محل منازعه ی حداقل دو فرهنگ انقلاب اسلامی و سرمایه داری جهانی است.

خرده فرهنگ‌های جهان سرمایه داری و جوانان مورد مطالعه

منازعات، رقابت ها، تبادل ها و تطورات فرهنگی، فرهنگ جوانان در ایران را بسیار متنوع ساخته است. جوانان ایرانی متأثر از تحولات کلان فرهنگی-اجتماعی ملی و فراملی و همچنین متأثر از جایگاه های اجتماعی متفاوت خود درعرصه ی سبک زندگی گزینش های متعددی صورت داده اند که شناخت این صور متعدد و متنوع برای شناخت تحولات فرهنگی بسیار ضروری است (مورن، ۲۰۰۵).

یکی از راه های شناختن این سبک های زندگی مطالعه ی پاتوق های خاصی است که در ایران پس از جنگ شکل گرفته اند. این پاتوق ها نقش مهمی در ایجاد این فرهنگ ها و همچنین شکل گیری روابط اجتماعی و سبک های زندگی خاص دارند. این عرصه ها که عموماً در حوزه ی زندگی روزمره قابل بررسی اند، نقش مهمی در فرایندهای ایجاد و بازآفرینی معنا دارند (اینگلیس، ۲۰۰۵).

در این عرصه ها است که جوانان با روندهای فرهنگی غالب به چانه زنی و مذاکره می پردازند و در این تعامل فرهنگ های خاص شکل می گیرد (ازول، ۲۰۰۶). از همین روست که مطالعه ی پاتوق های جوانان می تواند اهمیت بسیاری در شناخت ساز و کارها، فرایندها و روند تحولات فرهنگی جامعه ایفا کند. مطالعه ی پاتوق های جوانان هم در بررسی چگونگی شکل گیری فرهنگ مهم است و هم برای درک چگونگی دگرگونی و تنوع پذیری فرهنگ.

پاتوق‌های جوانان و مطالعه سودمند رایگان 

مطالعه ی پاتوق ها همچنین برای سیاستگذاران فرهنگی نیز اطلاعات سودمندی فراهم می کند؛ نخست از آن جهت که دریابند با چه جامعه ای مواجهند و دوم از آن جهت که دریابند سیاست های فرهنگی چگونه از جانب جوانان تفسیر، مصادره و استفاده می شود.

یکی از پاتوق های مهم که بررسی آن از این جهت حائز اهمیت است، کافی شاپ ها هستند. کافی شاپ نشینی از نمودهای جوانان ایرانی پس از جنگ است. کافی شاپ به خلاف برخی تصورات که این پدیده را ادامه ی قهوه خانه نشینی و … می دانند، امری جدید در ایران است؛ البته برخی کارکردها و ویژگی های کافه های سابق با کافی شاپ ها همانند است و حتی شاید هنوز بخشی از جامعه همان نگاهی را که به کافه ها داشتند به کافی شاپ ها دارند.

بریده ای از روزنامه ی شهرت در شهریور ۱۳۳۰ شبیه برخی قضاوت هایی است که امروزه درباره ی کافی شاپ ها می شود
شهرت می نویسد:

در خیابان اسلامبول، تنبل خانه ای است که مشتریان تنبل این کافه، نه دلشان می خواهد راه بروند و نه میل دارند از جای خود بلند شوند و یک عده مشتری پرو پا قرص دارد که در تمام ساعات شب و روز، آنجا نشسته و چای و شیر و قهوه می خورند و گاهی نیز یک دانه شیرینی «اُرد» می دهند.

بزرگ ترین لذت آنها صحبت از مسائل کره، بحث در پیرامون مسلک سوسیالیست شوروی و کاپیتالیست آمریکاست. گاهی هم صحبت در پیرامون مسائل مختلف است.

دود سیگار مانند طبقه ابری، سطح کافه را گرفته و میز و صندلی ها نیز به وسیله ی اشغالگران اشغال شده است. شما اگر خدای ناکرده سر ساعت ۱۱ یا ۶ بعدازظهر زمستان خواستید قدم به درون آن بگذارید، به قدرت خدا یک جا برای نشستن پیدا نمی کنید و هر کس خواست در آنجا بنشیند، باید مدت ها سرپا بایستد.

آن وقت بعضی از تنبل ها که چند ساعت در آنجا نشسته و خسته شده اند، دلشان به رحم می آید و از جا برمی خیزند و جای خود را به شما می دهند. اما در تابستان، کمتر مردم در آنجا جمع می شوند (به نقل از همشهری ۲ آذر ۱۳۸۵).

امروز نیز ممکن است کافی شاپ محلی برای اتلاف وقت، خوش گذرانی های جوانان مرفه و احیاناً روابط غیرمشروع تلقی شود؛ اما جدا از داوری های مختلف، این مقاله نخست در پی دستیابی به شناختی توصیفی از ویژگی های این نوع پاتوق است.

کافی شاپ ها به منزله ی یکی از مهم ترین فضاهای فرهنگ جوانان قشرهای به نسبت مرفه تر مطرح می باشند و واکاوی نظام ارزشی و هنجارهای مصرف این فضا می تواند دریچه ای به بخشی از فرهنگ جوانان کشور بگشاید. بخشی که به رغم برخی حساسیت ها کمتر بدان توجه علمی شده است.

با توجه به آنچه مطرح شد این مقاله در پی پاسخ به این پرسش ها است:

– اهمیت عناصر مختلف زندگی در این سبک زندگی چگونه است؟
– هنجارهای مصرف در این سبک زندگی چیست؟
– فراغت و تفریح در میان این جوانان چگونه است؟

در ادامه مقاله رویکرد نظری مقاله که ملهم از آراء وبر و بوردیو است تشریح خواهد شد و سپس ضمن توضیح مختصر روش شناسی، یافته های پیمایشی ارائه می گردد. در این بخش ضمن ارائه ی یافته ها تحلیل های مربوط نیز ارائه خواهد شد. در بخش پایانی مقاله به دشواری های سیاست فرهنگی در سوق دهی جوانان به هویت های مدنظر اشاره خواهد شد.

این مقاله به بررسی سبک زندگی جوانان کافی شاپ منطقه ۳ تهران می پردازد و تلاش می کند ویژگی های سبک زندگی این گروه از جوانان را مشخص کند. مشخص ساختن اهمیت عناصر مختلف زندگی، هنجارهای مصرف و نیز شیوه های گذران اوقات فراغت از دیگر هدف های این مقاله است. نتایج این مطالعه نشان می دهد که در این فضای اجتماعی ویژگی های سبک زندگی پسامدرن از قبیل مد و سلیقه ی التقاطی، تعامل امر محلی و جهانی، اهمیت سرگرمی و مصرف و نقش حیاتی لذت دیده می شود.

بررسی فرهنگ این بخش از جوانان ایرانی نشان می دهد که تا چه میزان سیاست گذاری فرهنگی امری حساس، دشوار و پیچیده است و اثرگذاری فرهنگی بر نسل جوان صرفاً از طریق پرداختن صوری و سطحی به ارزش ها در سطح نهادهای رسمی ممکن نیست.

«سبک زندگی» از وبر تا بوردیو

این پژوهش در چارچوب نظریات وبر و بوردیو انجام گرفته است. ماکس وبر در نقد یا تکمله ای بر مارکسیسم، با نقد تلقی رابطه ی یک سویه میان جایگاه طبقاتی و تفکرات و شیوه های زندگی، چشم انداز گسترده ای را در مطالعات سبک زندگی گشود.

وبر در مطالعات تاریخی گسترده ی خود روشن ساخت که نمی توان کنش های اجتماعی (جامعه ای) را صرفاً با اتکاء به مفاهیم اقتصادی درک کرد؛ چرا که حتی در ارزیابی منافع اقتصادی نیز اندیشه های ناشی از خرده فرهنگ ها و سبک های زندگی مؤثرند (بندیکس، ۱۳۸۲: ۹۸).

وبر بی آنکه بخواهد اهمیت شرایط اقتصادی را انکار کند، تحلیل پیچیده تری از جامعه و قشربندی ها و شکاف های آن عرضه کرد. در تحلیل های وی عوامل فرهنگی نه صرفاً چون متغیرهای وابسته بلکه همچون متغیرهای مستقل مطرح شدند. وبر مطرح ساخت که تعاریف اقتصادی نمی تواند به تنهایی شرایط شکل گیری گروه های اجتماعی را توضیح دهد.

از همین رو جهت توضیح چگونگی تأثیر نفوذ ایده ها بر شکل گیری گروه ها مفهوم «موقعیت منزلتی»(۲) را مطرح ساخت (همان:۹۹).

وبر دیدگاه اجتماعی، منزلت و همبستگی اجتماعی

موقعیت منزلتی به «هر جزء از سرنوشت انسان ها که از طریق ارزیابی مثبت یا منفی از حیثیت اجتماعی تعیین می شود» اشاره دارد(وبر، ۱۳۸۲: ۲۱۴). برآورد اجتماعی از آبرو(۳) (یا شرف) و حیثیت(۴) کنشگر یا کنشگران، جایگاه اجتماعی ایشان را در جامعه مشخص می کند و این جایگاه بر تقدیر فرد یا گروه اجتماعی مؤثر است.

همچنان که «واژه ی طبقه بر گروهی از افراد اطلاق می شود که در وضعیت طبقاتی یکسان قرار دارند»، گروه منزلتی نیز شامل افرادی است که آبرو و حیثیت یکسانی در نظام منزلتی دارند، اما «یک طبقه به خودی خود تشکیل یک جماعت را نمی دهد» حال آن که «گروه های منزلتی» برخلاف طبقات، نوعی جماعت هستند» (همان: ۲۱۴ و ۲۱۲ و ۲۰۸) از این رو اعضای یک گروه منزلتی با همدیگر همبستگی دارند.

ویژگی دیگر گروه منزلتی آن است که میان خود و دیگر گروه های منزلتی فاصله ی اجتماعی ایجاد می کنند و قیوداتی بر مراودات اجتماعی، یعنی مراوداتی که تابع مقاصد اقتصادی نباشد، قائل می شود (بندیکس، ۱۳۸۲: ۹۹) و از اعضاء انتظار دارند در برخورد با آن هایی که منزلت های پایین تری دارند از نظر اجتماعی فاصله بگیرند.

نکته ی قابل توجه در ارزیابی حیثیت و اعتبار گروه منزلتی آن است که مبتنی بر تعریفی است که دیگران از گروه دارند (کوزر، ۱۳۷۷: ۳۱۴). هر گروه منزلتی از اعضا خود انتظار دارد تا به شیوه ای خاص رفتار کند. از نظر محتوا هر گروه منزلتی با «سبک زندگی» خاص خود مشخص می شود و از اعضای هر گروه منزلتی انتظار می رود تا سبک زندگی خاصی را دنبال کنند (گرب، ۱۳۷۳: ۷۸).

از این رو، اگر طبقات بر حسب رابطه شان با تولید و تحصیل کالا قشربندی می شوند، قشربندی گروه های منزلتی بر اساس شیوه های مصرف کالا و سبک زندگی است. نقش تعیین کننده سبک زندگی چنان است که هرگونه سبک بخشیدن (۵) به زندگی یا از درون گروه های منزلتی آغاز می شود و یا به وسیله ی آنها تداوم می یابد.

همچنین سبک زندگی، سبکی فردی نیست بلکه نوعی اقدام جمعی است که مورد توافق قرار گرفته است (وبر، ۱۳۸۳: ۲۲۱-۲۱۵). مدهای گوناگون نیز از درون سبک های مختلف زندگی ناشی شده و به وسیله ی آن ها نیز پذیرفته یا رد می شوند. هر سبک زندگی آدابی خاص دارد که این آداب شامل مد نیز می شود. «آداب زمانی مد نامیده می شوند که تازه بودن رفتار مربوطه مبنای جهت گیری کنش باشد»(وبر، ۱۳۷۴: ۳۴).

قوانین اجتماعی ، هنجارها، بایدها و نبایدها

از این رو در هر سبک زندگی به وسیله ی آداب خاصی که از اعضا انتظار می رود، محدودیت ها و قیودی بر رابطه و مراوده ی اجتماعی اعمال می شود که تابع نفع اقتصادی نیست. حیثیت های اجتماعی و گروه های منزلتی بی ارتباط با موقعیت های طبقاتی نیستند و به اشکال مختلفی با تمایزهای طبقاتی و تمایزهای منزلتی با یکدیگر ارتباط دارند. وبر «نحوه ی توزیع حیثیت اجتماعی در جامعه و در بین گروه های مشارکت کننده در این توزیع» را «نظم اجتماعی» می نامند.

نظم اجتماعی با نظم اقتصادی و نظم قانونی در ارتباط است؛ اما نظم اقتصادی و نظم اجتماعی یکی نیستند و در واقع «طبقات» و «گروه های منزلتی» و «احزاب» پدیده هایی هستند که توزیع قدرت در یک جامعه را شکل می دهند. دارایی همیشه شرطی لازم برای کسب حیثیت و احترام اجتماعی نیست، گرچه معمولاً امکان سبک زندگی خاصی که از اعضای یک گروه منزلتی انتظار می رود مشروط به وضعیت اقتصادی آنها است.

با وجود تمایز وضعیت اقتصادی و وضعیت منزلتی در درازمدت این دو بر یکدیگر انطباق پیدا می کنند. همچنین ممکن است که یکی مبنای دیگری قرار گیرد. چنان که حیثیت و اعتبار اجتماعی می تواند قدرت سیاسی و یا ثروت به همراه بیاورد، اما عموماً موقعیت اقتصادی صرف و عریان نمی تواند بدون واکنش به وضعیت منزلتی تبدیل شود؛

چرا که اگر دستاوردهای اقتصادی صرف (که به خاطر منشاء غیرمنزلتی خود هنوز جنبه های خفت بار دارند) سبب شود تا افراد از همان اعتباری برخوردار شوند که افراد ذی نفع در یک منزلت به دلیل سبک زندگی خاص خود، مدعی آن اند نظام منزلتی در معرض تهدید بنیادی قرار می گیرد.

از این رو همه ی گروه های ذینفع در نظم منزلتی علیه ادعاهای صرفاً متکی بر درآمد اقتصادی سخت واکنش نشان می دهند. البته شدت واکنش در نظام های منزلتی ای که دارای ساختار محکم اند با نظام های منزلتی که از نظر اقتصادی متزلزل اند، متفاوت است؛ اما به هر حال حیثیت منزلتی با تظاهر صرف به داشتن دارایی در تعارض است.

از این رو است که خود نو کیسه گان هرگز بدون قید و شرط مورد قبول گروه منزلتی قرار نمی گیرند؛ حتی اگر خود را با سبک زندگی آنها تطبیق داده باشند؛ اما فرزندان نوکیسه گان که بر اساس سنت های گروه منزلتی تربیت شده اند، مورد پذیرش قرار می گیرند (همان: ۲۲۲-۲۰۷).

یک گروه اجتماعی منزلتی به شیوه های مختلفی از جمله به وسیله ی ازدواج های درون گروهی و محرمات آیینی هویت متمایز گروه را حفظ می کند. این گروه ها «اصولاً عزت و احترام خود را از راه های غاصبانه کسب می کنند و با تخصیص شایستگی برخی از پاداش ها به خودشان، ادعاهایشان را در شیوه ی زندگی و رفتار و فعالیت هایی که از لحاظ اجتماعی انحصاری است مناسکی می کنند»(تامین، ۱۳۷۱: ۱۱).

صلاحیت آموزشی نیز یکی دیگر از راه های مسدود کردن است. شیوه های حفظ سبک زندگی یک گروه منزلتی از موضوعاتی چون آداب غذا خوردن و یا صحبت کردن تا حتی تضمین های قانونی و به کاربردن نیروهای مسلح را نیز شامل می شود. «یک گروه منزلتی، دارای یک الگوی مجزای زندگی، غذاخوردن، آشامیدن، لباس پوشیدن، تفریح و خلاصه الگوی مجزای مصرف است. چنین الگوهایی، به تعریف اعضای یک گروه منزلتی و به حفظ منزلت آن و به حرمت اجتماعی و فرهنگی آن در چشم خود و دیگر اعضای صورت بندی اجتماعی کمک می کند که در ارزش های فرهنگی همانند شریک هستند»(باکاک، ۱۳۸۱: ۸).

آموزش های متعدد گروه‌های منزلتی برای افراد عضو و اعضای خودشان

گروه های منزلتی برای فهم جامعه های چند فرهنگی و مدرن بسیار اهمیت دارند و ذائقه های مختلف را شکل می دهند. گروه های منزلتی همچنین می توانند به اعضای خود احترامی را بدهند که در گروه های وسیع تر ممکن نیست. گروه های منزلتی نفع خودشان را در بازار دنبال می کنند. انواع گروه های منزلتی که می توانند مبناهای مختلفی همچون قومیت، جنسیت، مذهب و حرفه نیز داشته باشند علاوه بر مزایای فوق ممکن است برای اعضای خود امتیازاتی چون انحصار برخی مشاغل را نیز به ارمغان آورند (کرایب، ۱۳۸۲: ۲۲۸).

گروه های منزلتی به مرور زمان و با تثبیت جایگاه خود می توانند برخی امتیازات خود را به شکل قانون نیز دربیاورند. «همین که عملاً قشربندی خاصی از نظم اجتماعی به وجود آید و به واسطه ی توزیع پایدار قدرت اقتصادی ثبات یابد، گذر از این موضع صرفاً قراردادی و دستیابی به امتیازهای قانونی مثبت یا منفی، به سهولت صورت خواهد گرفت»(وبر، ۱۳۸۲: ۲۱۶).

همچنین مفهوم منزلت و سبک زندگی می تواند در قیاس با مفهوم طبقه تبیین بهتری از منازعات و جدال های سیاسی در جامعه ی نوین را ارائه دهد؛ زیرا بسیاری از منازعات و کشمکش های جامعه ی نوین را نمی توان صرفاً با مفهوم طبقه توضیح داد. چرا که گروه های منزلتی نیز به همراه احزاب (علاوه بر طبقات) در توزیع قدرت در جامعه مؤثرند و نظم اجتماعی (متأثر از نحوه ی توزیع حیثیت اجتماعی) و نظم اقتصادی به نحوی همانند با نظم قانونی ارتباط دارند (همان: ۲۰۸-۲۰۷).

اگرچه نظریات وبر تکلمه ای بر نظریات مارکس تلقی می شود، اما وی نخواسته است تبیین های مارکس از وجوه مادی تولید و نقش آن در بر ساختن فرهنگ را به همراه نظریات خود در یک چارچوب نظری نظام مند تنظیم کند. بعدها اندیشمندانِ اجتماعی دیگری درصدد تلفیق آرای این دو متفکر مهم اندیشه ی اجتماعی برآمده اند. نظریه ی بوردیو یکی از نظریاتی است که آرای مارکس و وبر در آن تلفیق شده است (و البته بوردیو از آراء دیگران نیز بهره برده است).

آیا مارکس بر، وبر و بوردیو تاثیر گذار بوده است؟

جایگاه گروه های اجتماعی و تضاد منافع نهاد سرمایه با منزلت گروهی 

نظریه ی مارکس در تحلیل نقش وجوه مادی تولیدی در شکل دادن به ساختار اجتماعی و جایگاه افراد در آن بسیار توانمند است. نظریه ی وبر به نوعی تکمیل این نظریه است به وسیله ی روشن ساختن چگونگی تأثیرگذاردن عوامل غیراقتصادی در جایگاه فرد در ساختار اجتماعی. در نظریه ی بوردیو به نحوی تحسین برانگیز این هر دو را در یک نظام نظری منسجم تلفیق کرده است.

ویژگی های نظریه ی ساختارگرایی تکوینی این نظریه را برای پیروان سنت وبری نیز استفاده کردنی ساخته است. تحلیل سبک زندگی در نظریه ی بوردیو، در قیاس با نظریات دیگر، به لحاظ قدرت تبیینی و در نظر گرفتن عوامل مختلف و در عین حال انعطاف پذیری نسبت به شرایط اجتماعی متفاوت دارای مزیت های متعددی است که جامعیت و عدم تقلیل گرایی از آن جمله اند.

تحلیل های وبر به ویژه در مورد تأکید بر عاملیت، استقلال فرهنگ و قدرت و سلطه در نظریه های فرهنگی معاصر بسیار تأثیرگذار بوده است. تحقیقاتی که درباره ی سرمایه فرهنگی و شأن اجتماعی صورت می گیرد متأثر از میراث فکری وبر است. مباحثات مربوط به «حوزه ها» و «منش» در آثار بوردیو نیز متأثر از میراث فکری وبر است (اسمیت، ۱۳۸۳: ۳۹).

در نظریه ی بوردیو سبک زندگی که شامل اعمال طبقه بندی شده و طبقه بندی کننده ی فرد در عرصه هایی چون تقسیم ساعات شبانه روز، نوع تفریحات و ورزش، شیوه های معاشرت، اثاثیه و خانه، آداب سخن گفتن و راه رفتن است، در واقع عینیت یافته و تجسم یافته ترجیحات افراد است.

از یک سو، سبک های زندگی شیوه های مصرف عاملان اجتماعی ای است که دارای رتبه بندی های مختلفی از جهت شأن و مشروعیت اجتماعی اند. این شیوه های مصرفی بازتاب نظام اجتماعی سلسله مراتبی است؛ اما چنانچه بوردیو در کتاب تمایز برحسب منطق دیالکتیکی نشان می دهد مصرف صرفاً راهی برای نشان دادن تمایزات نیست، بلکه خود راهی برای ایجاد تمایزات نیز است. (باکاک، ۱۳۸۱: ۹۶).

ذائقه ها و ترجیحات زیباشناختی متفاوت سبک های زندگی متفاوت را ایجاد می کنند. «بنابراین سبک زندگی محصول نظام مند منش است که از خلال رابطه ی دو جانبه ی خود با رویه های منش درک می شود و تبدیل به نظام نشانه هایی می گردد که به گونه ای جامعه ای مورد ارزیابی قرار گیرد (مثلاً به عنوان، قابل احترام، ننگ آور و …)» (بوردیو، ۱۹۸۴: ۱۷۲).

تمایزگذاری اجتماعی در دیدگاه بوردیو

چنانچه بوردیو در عبارت فوق نیز اشاره می کند مصرف به منزله ی نظامی از نشانه ها و نمادها مطرح است که کارکردهایی چون تمایزگذاری اجتماعی دارد که البته به نظر بوردیو معنایش از همین تفاوت و تمایز ناشی می شود و چیزی جز آن نیست: از این رو، در بحث بوردیو مصرف همانند پاسخ به نیازهای زیستی مطرح نمی شود، بلکه مصرف به منزله ی استفاده از نظامی از نشانه ها و نمادها مطرح است (بوردیو، ۱۹۸۴: ۶۶). که البته خود این نشانه ها و نمادها از خلال فرآیند مصرف تولید می شوند. از این رو، مصرف در اندیشه ی بوردیو، برخلاف مارکسیسم کلاسیک، صرفاً یک متغیر وابسته نیست.

سبک زندگی متأثر از ذائقه، و ذائقه پیامد منش و منش نیز محصول جایگاه فرد در ساختارهای عینی اجتماعی است. جایگاه فرد در ساختار اجتماعی که مشخص کننده ی میزان بهره مندی وی از انواع سرمایه است، منش وی را شکل می دهد و منش نیز مولد دو نوع نظام است:

یکی نظامی از رویه های ادراک و ارزیابی، یعنی همان ذائقه و دیگری نظامی از رویه های ایجاد کننده ی اعمال قابل طبقه بندی که تعامل این دو نظام سبک زندگی را ایجاد می کند.

اما این یک طرف رابطه است؛ زیرا همانطور که در نمودار شماره (۱) آمده است سبک زندگی و فرآیندهای مصرفی به منزله ی تجلی آن، هم نظامی از اعمال طبقه بندی شده است و هم نظامی از اعمال طبقه بندی کننده.

از این رو است که فرآیندهای مصرفی خود به منزله ی متغیری مستقل در ایجاد سلسله مراتب اجتماعی مطرح اند. نکته ی مهم تر آنکه رابطه ی منش و ساختار اجتماعی یک سویه نیست، بلکه بوردیو از رابطه ی دیالکتیکی شرایط و منش سخن می گوید که سبب تغییر در توزیع سرمایه و توازن رابطه ی قدرت در جامعه می شود و سیستمی از تفاوت های ادراک شده و دارایی های متمایز ایجاد می کند که در واقع همان توزیع سرمایه ی نمادین و سرمایه ی مشروعی است که حقیقت عینی را تحریف می کند (بوردیو، ۱۹۸۴: ۱۷۲).

چنان که پیشتر گفته شد سرمایه ی نمادین محصول شناخته شدن و به رسمیت شناخته شدن توسط دیگران است و لذا نیازمند آن است که مقوله های فهم و ادراک دیگران از این اعمال و رویه های مصرفی را به عنوان برتر شناسایی کنند.

بوردیو چطور به دسته بندی‌های سبک زندگی نظر دارد

دسته بندی های سبک زندگی که از طریق کاربست الگوهای بوردیویی به دست می آید صرفاً توصیف مجموعه ای از واقعیات نیست، بلکه از آن جهت که اجازه ی پیش بینی سایر اوصاف و خصایل را می دهد نقش تبیین گر دارد و می تواند قدرت پیش بینی برخوردها، دوستی و امیال را به دست دهد (بوردیو، ۱۳۸۰: ۴۰-۳۹).

تحلیل بوردیویی در دو جنبه دارای جنبه ی تبینی است جنبه ی آشکارتر رابطه ی جایگاه اجتماعی، منش و سبک زندگی است و جنبه ی دوم طبقه بندی های سبک زندگی است که به سبب قدرت پیش بینی ای که دارد جنبه ی تبینی دارد. تبیین بوردیو از سبک زندگی مناسب ترین تحلیل برای تحلیل سبک زندگی است.

بوردیو جدا از میراث مارکسیستی اش در پرداختن به فرهنگ به مثابه ی عاملی مستقل و همچنین توجه به مصرف به مثابه ی عاملی برای تمایزگذاری متأثر از وبر است. از این رو می توان از مفاهیم وی در سنت وبری نیز بهره گرفت.

نکته ی قوت دیگر نظریه ی بوردیو رابطه ی دیالکتیکی است که در نظریه ی وی میان عاملیت و ساختار برقرار است. این رابطه ی دیالکتیکی در تحلیل سبک زندگی اهمیت ویژه ای دارد. ساختار نظری منسجم و غنای نظریه ی بوردیو سبب شده است تا بسیاری از اصحاب مطالعات فرهنگی در تحلیل مصرف و سبک زندگی از این رویکرد نظری استفاده کنند (مک رابی، ۲۰۰۷: ۶). این پژوهش با استفاده از مفاهیم نظری بوردیو به بررسی جوانان منطقه ۳ که به طور متوالی به کافی شاپ می روند می پردازد.

روش مورد استفاده پیمایش است که با استفاده از تکنیک پرسشنامه صورت گرفته است. در این پژوهش با استفاده از روش های احتمالی از جوانان ۱۸ تا ۳۰ ساله ی کافی شاپ های منطقه ۳ نمونه گیری به عمل آمده است. (۶)

جوانان کافی شاپ

ویژگی های زمینه ای

بررسی متغیرهای زمینه ای در میان جمعیت نمونه نشان می دهد که حدود ۴۵ درصد جمعیت نمونه ۲۲۳ نفری این پژوهش را مردان و ۵۵ درصد دیگر را زنان تشکیل می دادند. همچنین نزدیک به ۹۰ درصد ایشان مجرد بودند. از جهت تحصیلات ۲/۲ درصد ایشان کمتر از دیپلم، ۶/۳۶ درصد دیپلم، ۹ درصد کاردانی، ۵/۴۵ درصد کارشناسی، ۲/۵ درصد کارشناسی ارشد و ۵/۱ درصد نیز دارای تحصیلاتی در سطح دکتری اند.

این درصدها حکایت از میانگین بالای تحصیلی جوانان کافی شاپ نسبت به میانگین کشوری در این رده سنی دارد. زمینه ی تحصیلاتی خانوادگی نیز نشان می دهد که مدرک تحصیلی پدران ایشان، ۲/۴ درصد کمتر از دیپلم، ۱/۳۷ درصد دیپلم، ۲/۴ درصد کاردانی، ۶/۲۸ درصد کارشناسی، ۶/۱۳ درصد کارشناسی ارشد و ۲/۱۲ درصد دارای مدرک دکتری اند.

در مورد مادران با کاهش سطح تحصیلی در قیاس با پدران مواجه ایم، به گونه ای که ۶ درصد کمتر از دیپلم، ۳/۵۸ درصد دیپلم، ۳/۸ درصد کاردانی، ۴/۱۹ درصد کارشناسی، ۴/۱ درصد کارشناسی ارشد و ۵/۶ درصد دکتری اند.

این نتایج نشان می دهد که در مقایسه با وضعیت کلی کشور سطح تحصیلاتی خانواده جوانان کافی شاپ از میانگین کشوری بسیار بالاتر است. از جهت منزلت شغلی، ۵/۶ درصد مشاغل ایشان به لحاظ منزلت شغلی پایین است، در مقابل ۱/۵۱ درصد دارای سطوح منزلت شغلی متوسط و ۴/۴۲ درصد دارای شغل هایی با منزلت بالا هستند.

در مورد پس زمینه ی شغلی خانوادگی نیز حدود ۱۰ درصد پدران ایشان دارای منزلت شغلی پایین، ۴/۳۱ درصد دارای منزلت شغلی متوسط و ۵/۵۸ درصد نیز دارای منزلت شغلی بالایی هستند. همچنین ۴/۱۸ درصد جمعیت نمونه دارای خانواده هایی با بعد ۳ نفر و کمترند. ۵/۶۵ درصد چهار و پنج نفر و تنها ۱۶ درصد دارای خانواده هایی با بعد بیش از شش نفر دارند.

اوقات فراغت

بررسی فعالیت های اوقات فراغت جوانان کافی شاپ نشان می دهد که ۸/۲۳ درصد ایشان به سینما و تئاتر می روند و ۶/۱۲ درصد روزنامه می خوانند. گفتگوی تلفنی با دوستان از جمله فعالیت های وقت آزاد ۵/۴۷ درصد ایشان است، کمتر از ۱ درصد به هیئت های مذهبی می روند و حدود ۳۰ درصد به مطالعه ی غیردرسی در وقت های آزاد خود می پردازند و تنها ۶/۳ درصد ایشان قرآن، دعا و کتب مذهبی می خوانند.

الگوی اوقات فراغت نشان می دهد که تمایلی به آیین های دینی جمعی از نوع سنتی ندارند و فعالیت های اجتماعی دینی در میان ایشان دیده نمی شود. در حوزه ی خصوصی نیز راز و نیازهای احتمالی ایشان کمتر با استفاده از ادعیه مرسوم سنتی صورت می گیرد.

بررسی نوع ورزش های مورد علاقه نشان می دهد که حدود ۱۴ درصد اسکی می کنند، ۲/۲۰ درصد کوه نوردی، ۲۶ درصد پیاده روی و دو، ۴/۳۵ درصد شنا، ۳/۱۰ درصد اتومبیل رانی، ۲/۱ درصد کشتی و وزنه برداری، ۴/۵ درصد یوگا، ۴/۹ درصد فوتبال، ۱/۲۵ درصد بدنسازی و ایروبیک، ۲/۷ درصد ورزش های رزمی، ۹/۱۳ درصد بیلیارد، ۸/۱۰ درصد تنیس، ۱/۸ درصد والیبال و بسکتبال و ۴/۹ درصد نیز پینگ پونگ و بدمینتون بازی می کنند.

این یافته ها نشان می دهد که در مقایسه با دیگران، جوانان کافی شاپ تمایل بیشتری به ورزش های انفرادی و کمتر فیزیکی و خشن دارند و همچنین ورزش های مورد علاقه ایشان برای بدن کارکرد زیبایی شناختی بیشتری دارند. سلیقه ی ورزشی ایشان مطابق ذائقه ی طبقاتی است که سرمایه ی فرهنگی بالایی دارند. ورزش های جمعی، خشن و مستلزم زورآزمایی را نمی پسندند. به همین سبب است که تنیس ده برابر کشتی در میان ایشان جذابیت دارد.

در زمینه ی نوع استفاده از رایانه نیز ۴/۲۸ درصد ایشان چت می کنند، ۵/۳۴ درصد به مطالعه ی اطلاعات سایت ها می پردازند، ۷/۲۴ درصد کارهای فنی و هنری انجام می دهند، ۱/۳۴ درصد از خدمات ایمیل استفاده می کنند و ۱/۲۶ درصد از رایانه برای بازی و سرگرمی نیز استفاده می کنند.

از جمله فعالیت های دیگری که در زمینه ی اوقات فراغت ایشان بررسی شد رفتن به کلاس های آموزشی بود. ۲/۲۵ درصد ایشان به کلاس رایانه می روند و یا رفته اند، این نتایج در مورد کلاس زبان ۲/۴۶ درصد، قرآن تنها ۴/۱ درصد، هنر ۲/۲۱ درصد، رقص ۷/۲۰ درصد، انواع کلاس های خودشناسی، انرژی درمانی و یوگا و … ۷/۱۱ درصد و کلاس های موسیقی ۹/۲۳ درصد است.

مقایسه ی جذابیت این کلاس ها برای ایشان نیز نشان می دهد که تمایلات ایشان با فرایندهای فرهنگ غالب جهانی بسیار همخوانی دارد. فرهنگی که لذت در آن نقش محوری دارد. دراین فرهنگ موسیقی (در آن شکل خاصش)، توجه به تن، رقص، مد و … متن زندگی است و البته که باید در میان ایشان رسانه های جهانی و زبان انگلیسی اهمیت داشته باشد.

ذائقه موسیقیایی

بیش از ۶۵ درصد جوانان کافی شاپ به موسیقی داخلی گوش می دهند این درصد برای موسیقی خارجی ۶۸ درصد است. ۲/۲۱ درصد ایشان در وقت آزاد خود به تماشای تلویزیون داخلی می پردازند، در حالی که ۱/۶۷ درصد ایشان در وقت آزاد به تماشای ماهواره می نشینند.

این امر از سویی نشان از مطلوبیت کالاهای فرهنگی جهانی برای ایشان است و از سوی دیگر نشان می دهد که دستگاه های فرهنگی کشور نتوانسته اند مخاطبان جدی ای در میان ایشان بیابند. توجه به این نکته ضروری است که احتمالاً میزان تأثیرگذاری دستگاه های فرهنگی رسمی کشور از این آماری که وارد شده کمتر است.

چرا که یافته های دیگر پژوهش نشان می دهد که تأثیرپذیری این جوانان از این دستگاه ها بسیار محدود است و ایشان بیشتر به بخش های تفریحی و ورزشی رسانه های رسمی رغبت نشان می دهند و نسبت به محتوای ایدئولوژیکی و ارزشی آن ها یا بی تفاوت اند و یا به گونه های متفاوت رمزگشایی می کنند.

در زمینه ی استفاده از انواع کاست بیش از ۷۵ درصد ایشان اصلاً به نوارهای مداحی گوش نمی دهند و تنها نیم درصد خیلی زیاد به نوارهای مداحی گوش می دهند. حدود ۸۵ درصد ایشان اصلاً به نوارهای قرآن گوش نمی دهند و تنها نیم درصد به میزان زیاد از نوارهای قرآن استفاده می کنند.

همچنین در حالی که ۱/۴ درصد ایشان به میزان خیلی زیاد، ۳/۷ درصد به میزان زیاد و ۹/۳۲ درصد به میزان کم به نوارهای موسیقی کلاسیک ایرانی گوش می دهند، ۷/۵۵ درصد جوانان کافی شاپ اصلاً به موسیقی کلاسیک ایرانی گوش نمی دهند.

در مجموع موسیقی پاپ داخل کشور برای ایشان جذاب تر است؛ اگرچه طرفداران جدی موسیقی کلاسیک داخلی بیش از موسیقی پاپ داخلی است. استقبال از موسیقی ایرانی تولیدشده در خارج بسیار بیش از انواع پیشین موسیقی است؛ به گونه ای که تنها ۶/۵ درصد به موسیقی پاپ ایرانی صاحب سبک مانند گوگوش و داریوش و … گوش می دهند و ۳/۳۳ درصد به میزان زیاد و ۱/۴۲ درصد به میزان زیاد به این نوع موسیقی گوش می دهند.

این نسبت برای انواع دیگر موسیقی ایرانی تولید شده در خارج نیز بالاست به گونه ای که ۲/۳۱ درصد به میزان بسیار زیاد و ۲/۳۷ درصد به میزان بسیار زیاد به موسیقی پاپ ایرانی خارج از کشور گوش می دهند.

اقبال به موسیقی خارجی نیز قابل توجه است؛ به گونه ای که ۱۴ درصد به میزان زیاد و ۴/۷ درصد به میزان بسیار زیاد به این نوع موسیقی گوش می دهند. موسیقی پاپ و راک خارجی نیز بسیار محبوب است؛ به گونه ای که ۸/۲۱ درصد به میزان کم، ۹/۲۵ درصد زیاد و ۸/۳۹ درصد بسیار زیاد این نوع موسیقی را گوش می دهند. این یافته ها نشانه پیوندی بودن ذائقه موسیقی ایشان دارد.

هنجارهای انتخاب پوشاک

یکی از عناصر مهم سبک زندگی، سلیقه و هنجارهای مصرف است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که ۷/۳۲ درصد جوانان کافی شاپ مطابق مد بودن را یکی از دو اولویت خود در انتخاب لباس می دانند. ۸/۵۳ درصد این جوانان زیبایی و رنگ لباس را یکی از دو اولویت خود برای انتخاب لباس می دانند.

در مقابل تنها ۳/۱ درصد جوانان کافی شاپ ارزانی را جزو اولویت های خود در انتخاب لباس ذکر می کنند. مارک لباس نیز برای ۶/۲۵ درصد ایشان یکی از دو عامل مهم در انتخاب لباس است. ۵/۴۳ درصد جوانان کافی شاپ تک بودن لباس را به منزله ی یکی از دو اولویت مهم خود ذکر می کنند و تنها ۸/۵ درصد مقتضیات فرهنگی کشور را در انتخاب لباس مهم دانسته اند و ۷/۲۶ درصد نیز دوام لباس را عامل مهمی در انتخاب لباس خود می دانند.

در پرسش دیگری از جوانان کافی شاپ پرسیده شده است که کدام دو ویژگی لباس در انتخاب شما کمترین اهمیت را دارد، ۶/۳ درصد ذکر کرده اند که زیبایی لباس بی اهمیت است، ۸/۴۰ درصد ارزانی لباس و مناسب بودن قیمت را بی اهمیت دانسته اند و ۵/۲۶ درصد نیز مارک دار بودن لباس را و ۹/۱۷ درصد نیز تک بودن لباس را بی اهمیت دانسته اند، اما کمترین اهمیت در انتخاب لباس را مقتضیات فرهنگی کشور داشته است: بیش از ۵۶ درصد جوانان کافی شاپ این عامل را بی اهمیت می دانند.

حدود ۷۰ درصد جوانان کافی شاپ به روز بودن کفش، ساعت و گوشی تلفن همراه را به میزان زیاد و خیلی زیادی با اهمیت می دانند و تنها ۸/۵ درصد گفته اند که به روز بودن کالاهای مصرفی فوق اهمیتی ندارد.

سنجش نگرش جوانان کافی شاپ نشان می دهد که حدود ۸۵ درصد جوانان کافی شاپ گسترش توجه به مد و زیبایی اندام در جامعه را نشانه ی انحطاط فرهنگی نمی دانند. در سبک زندگی جوانان کافی شاپ «مارک» دارای اهمیت زیادی است اطلاعات از مد نیز بخشی از اطلاعات ضروری در این سبک زندگی است.

یافته های این پژوهش نشان می دهد که حدود ۶۷ درصد ایشان شناخت زیادی از مارک های لباس دارند. بیش از ۴۵ درصد شناخت زیادی از مارک های عطر و لوازم آرایش و همچنین بیش از ۴۵ درصد از مارک های ساعت و حدود ۶۰ درصد از مارک های کفش و بیش از ۴۵ درصد از مارک های عینک شناخت بالایی دارند. یافته های فوق نشان می دهد که هنجارهای سبک زندگی مصرفی سرمایه داری متأخر در این فرهنگ غالب است.

اهمیت بدن

مدیریت بدن نیز از جمله فاکتورهای مهم در سبک زندگی جوانان کافی شاپ است. تنها حدود ۵ درصد هیچ کاری برای پرورش بدن انجام نمی دهند و مابقی با رژیم غذایی، ورزش، دارو و … بدن خود را به جهت تناسب و زیبایی اندام پرورش می دهند.

حدود ۷۰ درصد جوانان کافی شاپ با جراحی بینی یا صورت مردان برای زیبایی موافق اند و حدود ۷۰ درصد ایشان نیز نسبت به جراحی های زیبایی برای جوان شدن نظر مثبتی دارند. ۲/۹۸ درصد جوانان کافی شاپ معتقدند تناسب اندام اهمیت زیاد یا خیلی زیادی دارد و در مقابل تنها ۸/۱ درصد اهمیت کمی برای تناسب اندام قائل اند و هیچ کدامشان اهمیت خیلی کمی برای تناسب اندام قائل نیستند.

اولویت ارزش های اخلاقی

در هر سبک زندگی اهمیت عناصر مختلف زندگی و همچنین ارزش های مادی و فرامادی متفاوت است. از میان هفت صفت: جذاب و خوش قیافه بودن، اجتماعی بودن، مدرن بودن، دیندار بودن، شیک بودن و راستگو بودن، حدود ۵۰ درصد جوانان کافی شاپ جذاب و خوش قیافه بودن را به مثابه ی یکی از دو صفت با اهمیت زندگی خود ذکر کرده اند. ۷/۵۸ درصد اجتماعی بودن، ۴/۵ درصد مدرن بودن، ۷/۶ درصد دیندار بودن، ۵/۳۴ درصد شیک بودن و ۷/۳۷ درصد راستگو بودن را به منزله ی یکی از دو صفت با اهمیت ذکر کرده اند. (جدول ۱) چنانچه مشاهده می شود ارزش های دینی اهمیت کمتری در مقابل ارزش های مصرفی برای این جوانان دارد.

جدول ۱. اهمیت دادن به صفات مختلف

صفاتجذاب و خوش قیافهاجتماعیمدرندیندارشیکراستگو
سبک زندگی
جوانان کافی شاپ۸/۴۹۷/۵۸۴/۵۷/۶۵/۳۴۷/۳۷

در پرسش دیگری از جوانان کافی شاپ خواسته شد تا دو فعالیت در زندگی را که جذابیت بیشتری برای ایشان دارند مشخص کنند. ۵/۳۰ درصد مناسبات خانوادگی، حدود ۳۰ درصد رابطه با جنس مخالف، همین حدود رابطه با دوستان، حدود ۲۵ درصد گردش و خوش گذرانی، حدود ۴۰ درصد کار و تحصیل، و بیش از ۳۰ درصد ورزش و سرگرمی، حدود ۲۰ درصد خرید کردن و تنها ۸/۱ درصد مراسم مذهبی را جذابترین بخش زندگی خود دانسته اند.

نگرش ها

در زمینه ی بخش ذهنی سبک زندگی، نگرش پاسخگویان سنجیده شده است.

نتایج این بخش نشان می دهد که ۶۵ درصد جوانان کافی شاپ با نگهداری حیوانات خانگی مانند سگ موافق اند، بیش از ۹۰ درصد به پاکی و نجسی اهمیتی نمی دهند و حدود ۹۵ درصد نیز با دست دادن زن و مرد هنگام خداحافظی مشکلی ندارند.

۷۷ درصد ایشان معتقدند که می توان به خدا ایمان داشت بدون آنکه به دین خاصی اعتقاد داشت، ۷۲ درصد ایشان معتقد نیستند که آدم های مذهبی کمتر دچار مفاسد و انحرافات اخلاقی می شوند و حدود ۹۵ درصد جوانان کافی شاپ نیز معتقدند رابطه ی دوستی و رفت و آمد دخترها و پسرها با یکدیگر هیچ اشکالی ندارد.

این گویه ها با بازنمایی قابل اطمینانی میزان گرایش به دین در فهم سنتی را نشان می دهند. یافته ها نشان می دهد که فهم معمول از شریعت در میان این گروه از جوانان، اگر نگوییم پذیرفته نشده است، حداقل دچار بازاندیشی شده است.

در زمینه ی نگرش های سیاسی نیز تنها ۱۵ درصد موافق این مطلب هستند که تحت هر شرایطی شرکت در انتخابات وظیفه است، ۵۵ درصد ایشان معتقدند بهترین مردم سالاری (دموکراسی) را در غرب شاهدیم، و تنها حدود ۲۰ درصد ایشان مردم سالاری غرب را دروغین می دانند و ۸۰ درصد معتقد نیستند که مردم سالاری غرب دروغین است.

تنها حدود ۲۰ درصد جوانان کافی شاپ معتقدند که باید هم منافع ملی و هم ملاحظات دینی به منزله ی هدف سیاست خارجی کشور مدنظر قرار گیرد و در مقابل بیش از ۷۵ درصد ایشان معتقدند صرفاً منافع ملی باید به منزله ی هدف سیاست خارجی مدنظر باشد.

در زمینه ی گروه های مرجع فرهنگی نیز شکاف قابل مداقه است. حدود ۹۰ درصد جوانان کافی شاپ نویسندگان و شاعرانی چون فروغ فرخزاد، احمد شاملو، اخوان ثالث، و صادق هدایت را نمایندگان برجسته فرهنگ معاصر ایرانی می دانند(جدول ۲) و در مقابل حدود ۶۰ درصد جوانان کافی شاپ با این مطلب که جوانان باید متفکرانی چون علامه طباطبایی و محمدتقی جعفری و شهید مطهری را الگو قرار دهند مخالف اند. (جدول ۳)


جدول ۲. نویسندگان و شاعرانی چون فروغ فرخزاد، احمد شاملو، اخوان ثالث و صادق هدایت نمایندگان برجسته فرهنگ معاصر ایرانند.

نمایندگان فرهنگکاملاً موافقموافقمخالفکاملاً مخالفجمع
سبک زندگی
جوانان کافی شاپ۳/۴۰۳/۴۸۴/۱۰۹/۰۱۰۰

جدول ۳. جوانان باید متفکرانی چون علامه طباطبایی و محمدتقی جعفری و شهید مطهری را الگو قرار دهند.

نمایندگان فرهنگکاملاً موافقموافقمخالفکاملاً مخالفجمع
سبک زندگی
جوانان کافی شاپ۶/۱۳۲/۲۷۷/۴۲۴/۱۶۱۰۰

از جوانان کافی شاپ پرسیده شد که اگر می توانستید زمان زندگی خود را انتخاب کنید، کدام زمان را انتخاب می کردید؟ ۴/۱ درصد ایشان دهه ی اول هجری در دوران پیامبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم) را انتخاب کرده اند، ۴/۱۱ درصد ایشان ۳۰ سال پیش را برگزیده اند، ۶/۵۸ درصد همین امروز را برگزیده اند، ۶/۱۸ درصد دوست داشتند ۵۰ سال بعد به دنیا می آمدند و تنها ۱۰ درصد دوست داشتند در زمان ظهور زندگی می کردند.

این پاسخ نیز از جهت پی بردن به فضای تاریخی تأثیرگذار حائز اهمیت است. اصولاً نقاط عطفِ تاریخی برگزیده شده، بیانگر بسیار رسایی از هویت اند. از میان حداقل ده هزار سال گذشته و سال های نامشخص در پیش برای بشر در هر هویتی تنها مقاطع خاصی اهمیت می یابند.

در هر هویتی دوره های تاریخی ِ خاص، مثبت یا منفی، برجسته می شوند. این مقاطع تاریخی می توانند مربوط به دو هزار سال پیش یا سه هزار سال بعد باشند، اما همواره در تجربه ی ما حضور زنده دارند و اتفاقاً میان اکنون با گذشته و آینده تفاوتی بنیادی به جهت تجربه وجود ندارد، زیرا هر سه در ذهنیت فردی و یا اجتماعی ما حیات دارند و هیچ مواجه مستقیمی با زمان، برون از فرهنگ میسر نیست.

از این رو است که تجربه ی ذاتاً گزینشی و اختیاری ما از زمان هم سازنده و هم بازنمایاننده ی هویت است. با توجه به این تأملات است که پاسخ های جمعیت نمونه به پرسش فوق معنا می یابد. معنایی که از منظر نگارنده خوشایند نیست.

نگرش به خانواده

آیا جوانان کافی شاپی به اندازه‌ی نسل گذشته به نهاد خانواده اعتبار می‌دهند ؟

حدود ۶۵ درصد جوانان کافی شاپ با این گویه که خیر و صلاح آینده فرزندان در این است که تابع نظر والدین خود باشند موافق اند، و حدود ۸۵ درصد نیز با این گویه که بدترین آدم کسی است که برای والدین خود احترام زیادی قائل نباشند موافق اند.

در زمینه ی سنجش نگرش ایشان نسبت به خانواده در گویه ای دیگر پرسیده شده است که چه میزان با این مطلب موافق اید که اگر بچه ها شلوغ و نامرتب باشند تقصیر از مادر است نه از پدر، در پاسخ حدود ۸۰ درصد با این گویه مخالف بوده اند.

همچنین حدود ۴۰ درصد جوانان کافی شاپ کارهای خانه مانند آشپزی و … را برعهده ی زنان دانسته اند و ۶۰ درصد با این مطلب مخالف بوده اند. تنها ۳۰ درصد با این گویه که «در امور خانواده برابری زن و مرد تا حدی خوب است اما حرف آخر را مرد باید بزند» موافق اند.

بیش از ۶۰ درصد جوانان کافی شاپ با این گویه «که مردان توانایی مدیریتی بیشتری نسبت به زنان دارند» مخالف اند. بیش از ۷۵ درصد جوانان کافی شاپ با این عقیده که «رابطه داشتن با جنس مخالف پیش از ازدواج برای زنان زشت تر است تا مردان» مخالف اند.

و ۵۵ درصد نیز با این عقیده که «مردان دارای عقل بیشتر و زنان دارای احساس بیشتری هستند»، مخالف اند. شاخص های فوق برای سنجش میزان گرایش به خانواده سنتی مطرح شدند و یافته ها نشان می دهد که در این زمینه نیز هنجارها و ارزش ها مورد بازاندیشی قرار گرفته اند.

سمت و سوی این بازاندیشی به سوی خانواده ای با ساختار قدرت موازی تر، کمتر عمودی و مشارکتی تر است اما در عین حال کماکان برخی ارزش های اخلاق سنتی همچون احترام به پدر و مادر حضور قدرتمندی دارد.

میزان بهره مندی از انواع سرمایه

بیش از ۴۵ درصد جوانان کافی شاپ به میزان متوسط، حدود ۱۳ درصد نیز به میزان زیاد فیلم می بینند و حدود ۴۰ درصد نیز به میزان کمی فیلم تماشا می کنند. در زمینه ی آشنایی با هنر سینما بیش از ۶۰ درصد ایشان آشنایی بسیار پایینی با این هنر داشته اند.

در مقابل حدود ۳۰ درصد آشنایی پایین و ۴/۷ درصد آشنایی متوسط و بالایی با این هنر داشته اند (جدول ۴) که البته با این وجود در مقایسه با بسیاری از اقشار دیگر جامعه بالاتر است. در زمینه ی آشنایی با رمان نیز اگرچه تنها ۵/۱۰ درصد ایشان آشنایی متوسط و بالایی با رمان های کلاسیک و ایرانی داشته اند (جدول ۵) لیکن این میزان نیز در مقایسه با بسیاری از اقشار دیگر بالاتر است.

جدول ۴. شناختن نام کارگردان یا بازیگر

نام فیلمگوزن هاسگ کشیمن ترانه ۱۵ سال دارمدو زنلاک‌پشت‌ها هم پرواز می کنندهوانوردهمشهری کینسرگیجه
سبک زندگی
جوانان کافی شاپ۶/۴۸۶/۳۹۹/۳۳۷/۵۰۶/۸۳/۱۲۱۵۶/۱۷

جدول ۵. شناختن رمان

نام رمانکلیدرسووشونبوف کورچراغ ها را خاموش می کنمصد سال تنهاییهملتمسخبرادران کارامازوف
سبک زندگی
جوانان کافی شاپ۱/۲۲۳/۴۰۴/۴۸۹۴/۱۱۲/۴۸۶/۱۴۹

بررسی میزان انواع سرمایه در این قشر نشان می دهد که بیش از ۳۰ درصد ایشان دارای سطح سرمایه اقتصادی بالایی اند. حدود ۴۰ درصد ایشان دارای سرمایه ی فرهنگی متوسط و حدود ۱۵ درصد نیز دارای سرمایه ی فرهنگی بالایی می باشند و بیش از ۸۰ درصد جوانان کافی شاپ گرایش پایینی به دین با برداشت فقاهتی دارند. حدود ۷/۱۵ درصد نیز گرایش متوسط و تنها ۳/۲ درصد گرایش بالایی به اسلام فقاهتی دارند.

در زمینه ی همگرایی با ایدئولوژی انقلاب اسلامی نیز تنها حدود ۱۰ درصد گرایش زیاد یا بسیار زیادی داشته اند. همچنین ۵/۶۲ درصد جوانان کافی شاپ همگرایی کم و بسیار کمی با رویکرد سنتی به خانواده دارند.

جمع بندی و نتیجه گیری

یافته های این مطالعه نشان می دهد که در این فضای اجتماعی شاهد مد و سلیقه ی التقاطی، تعامل امر محلی و جهانی، اهمیت بازی، سرگرمی و مصرف، نقش حیاتی لذت و … هستیم، ویژگی هایی که از نظر لایون و تورن از ویژگی های سبک زندگی پسامدرن است (لایون، ۱۳۸۳ و تورن، ۱۳۸۱). جدا از آن که سبک زندگی جوانان کافی شاپ شمال تهران را چه نامی دهیم، ویژگی ها و همچنین زمینه ی اجتماعی بروز این سبک زندگی حائز اهمیت است.

در تفسیر بروز این پدیده توجه به چهار امر حائز اهمیت است:

نخست آنکه

شمار این گروه از جوانان گرچه در قیاس با شمار کل جوانان کوچک است، لیکن این جوانان با فرهنگ و سبک زندگی ویژه خود در میان دیگر جوانان محجور نیستند. به عبارت دیگر کنش های فرهنگی ایشان در روابط و تعاملات جوانان اگر در مواردی دست بالا را نداشته باشد حداقل مورد مذمت قرار نمی گیرد.

دوم آنکه

نسل ایشان تمامی دوره ی زندگی خود را از دبستان تا دانشگاه در پس از انقلاب سپری کرده اند و سوم آنکه، این فضای اجتماعی تنها فضای اجتماعی تجلی این فرهنگ جوانی نیست، و چهارم آنکه می باید به فرهنگ های جوانان اهمیت داد، چرا که اگرچه برخی از ویژگی های فرهنگی متجلی شده، مقتضیات دوره سنی خاصی است و پس از آن کنار گذاشته می شود، اما بخشی نیز ویژگی های فرهنگی ای است که احتمال دارد در آینده در جامعه گسترش یابد. از این رو یکی از بهترین مناظر جهت رصد تحولات فرهنگی، کشور مطالعه ی فرهنگ های جوانان است.

این مقاله در پی تفسیر برخی معانی یافته ها نیست، اما با توجه به ملاحظات فوق می توان گفت که مطالعه ی این گروه از فرهنگ های جوانان در کشور روشن می سازد که تا چه میزان سیاست گذاری فرهنگی امری حساس، دشوار و پیچیده است و اثرگذاری فرهنگی بر نسل جوان صرفاً از طریق پرداختن صوری و سطحی به ارزش ها در سطح نهادهای رسمی ممکن نیست.

برنامه ریزی فرهنگی همچون هر برنامه ریزی دیگری نیازمند شناخت محیط عمل است، لیکن تفاوت برجسته ی آن در این است که هدف آن انسان ها هستند، از این رو، به سبب برخورداری از توان ذهنی، ارزش ها و نگرش های خود، اقدام به تفسیر برنامه ها می کنند و واکنش نشان می دهند.

بنابراین، پیش شرط هرگونه برنامه ریزی فرهنگی یا به عبارت دیگر «سیاست گذاری فرهنگی»، شناخت جامعه ی مورد نظر جهت پیش بینی تفاسیر و واکنش های احتمالی است. تعیین آرمان ها و ارزش ها بدون آگاهی از جامعه ی موردنظر ممکن است، زیرا می توان با پرانتز گذاشتن شرایط اجتماعی و فرهنگی در باب آرمان ها به بحث پرداخت.

لیکن رسیدن به آن آرمان ها نیازمند توجه به ویژگی های اجتماعی و فرهنگی است. به همین جهت «سیاست گذاری فرهنگی» به معنای کنترل تولید و مصرف فرهنگی مستلزم آگاهی از ارزش ها، نگرش ها و نیازهای گروه هدف است.

فرهنگ های جوانان نشان از برخی از روندهای تحولات فرهنگی کشور دارند. جدا از آنکه بروز این فرهنگ ها را تا چه میزان گسترده و یا محدود بپنداریم و جدا از آنکه چه داوری ارزشی از این فرهنگ ها داشته باشیم، نباید از اهمیت تحولات فرهنگی در سطح زندگی روزمره غافل شد. بخشی از فرهنگ ایرانی در چنین فضاهایی در تعامل فرایندهای کلان ملی و فراملی با عاملان ساخته می شود.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.