علل پیدایش انواع آسیب‌های اجتماعی

ابتدا آسیب‌های اجتماعی را باید از مسئله اجتماعی تفکیک کرد.

#علل#پیدایش#آسیب_اجتماعی

مسئله اجتماعی بسترساز آسیب اجتماعی است. مثلاً طلاق، افزایش سن ازدواج،‌ تجرد یا بیکاری لزوماً آسیب اجتماعی نیست، اما یک مسئله اجتماعی است. چرا که گاه در مواردی خاص می تواند طلاق راه نجاتی برای زوجین باشد. اما طلاق می‌تواند زمینه‌ساز گرفتاری‌های دیگر مثل فرار بچه‌ها از خانه، ناسازگاری اجتماعی، تکدی‌گری، توزیع مواد مخدر و سرقت‌های کودکانه باشد. متأسفانه باید گفت در حال حاضر، انواع آسیب‌های اجتماعی در جامعه وجود دارد. برخی معتقدند که در قرن بیست‌ویکم آسیب‌های اجتماعی برای جوامع انسانی اجتناب‌ناپذیر است،‌اما باید یادمان باشد که جامعه ما اسلامی است و خیلی با جامعه جهانی قابل مقایسه نیست و نباید از این راه وضعیت خودمان را توجیه کنیم.

علل پیدایش انواع آسیب‌های اجتماعی

یکی از همین آسیب‌های اجتماعی اعتیاد است. ایران هزار کیلومتر مرز مشترک با مراکز تولید مواد مخدر دارد و کشور ما کانال ارتباطی افغانستان با جهان است. هر چقدر هم که وضعیت کنترل شود،‌اگر حتی یک درصد از چند هزار تن مواد مخدری که صادر  می‌شود در کشور ما رسوب کند، مصیبت به بار می‌آورد. چه بخواهیم و چه نخواهیم،‌این وضعیت وجود دارد و تنها راه فرار این است که شرایطی در کشور به وجود بیاید که خواهان مواد مخدر وجود نداشته باشد تا تقاضای آن به حداقل برسد.

یکی دیگر از آسیب‌های اجتماعی خشونت است. خشونت های خانگی و اجتماعی فراوان دیده می‌شود. مردم با هم نامهربان شده‌اند و تحمل و گذشتشان به حداقل رسیده است. مردم در رفت و آمدهای عادی خود نیز بی‌قراری می‌کنند و آستانه تحملشان به حداقل رسیده است. در حالی که در فرهنگمان تعارفات عجیب و غریبی وجود دارد، در حال حاضر در خیابان‌ها می‌بینیم که هیچ اثری از این فرهنگ باقی نمانده است.

بزهکار ینیز یک آسیب اجتماعی است. میانگین سنی بزهکاران ۲۵ سال است و این خیلی دردآور است. باید به این موضوع پرداخت که چه وضعیتی به وجود آمده که نسلی از افراد چنین شرایطی یافته است؟ چرا فرار از خانه زیاد شده است؟ چرا بچه‌های معصوم فرار را بر قرار ترجیح می‌دهند؟

در حالی که قانون اساسی کشورمان تأکید کرده که نهاد خانواده باید انسجام داشته باشد، از هر پنج ازدواج یک طلاق ثبت می‌شود. چرا تجرد در جامعه افزایش یافته؟ اگرچه آدم‌هایی که مجرد زندگی می‌کنند لزوماً آدم‌های فاسدی نیستند، ‌باید به این نکته توجه کنیم افرادی که مجرد زندگی می‌کنند جرئت و جسارت تشکیل زندگی مشترک را ندارند و این امکان آسیب را زیاد می‌کند. جوان نمی‌تواند تشکیل زندگی بدهد، چون اشتغال و درآمد مناسب ندارد. به علاوه اینکه  بیکاری منشأ بسیاری از آسیب‌های اجتماعی است.

از دیگر آسیب‌های نگران‌کننده آمار خودکشی و خودسوزی در دختران است. این سؤال قابل طرح است که چرا برای دختران خود فضایی ایجاد کنیم که دست به خودسوزی بزنند و این را راه نجات خود بدانند؟

در حال حاضر با رشد انبوه جمعیتی مواجه می‌شویم که زندگی، خانه،‌شغل، فراغت، تفریح و غیره می‌خواهد و همه اینها هم حق اوست. وقتی برای جوان تفریح سالم ایجاد نکنیم،‌به سمت تفریحات ناسالم می‌رود. وقتی محدودش می‌کنیم،‌سر از زیرزمین‌ها و خانه‌های تیمی درمی‌آورد. ‌چون اشتغال موجود در روستاها برایشان کفایت نمی‌کند. اغلب مردم روستا شش ماه کار می‌کنند و شش ماه بیکارند.  متأسفانه، این جمعیت مهاجر اغلب در حاشیه شهرها ساکن می‌شوند، چون از لحاظ اقتصادی و فرهنگی نمی‌توانند جذب مرکز شهرها شوند. به همین دلیل، انواع حلبی‌آبادها و حصیرآبادها در حاشیه شهرها به وجود می‌آید. هرچند کل حاشیه‌شهرها آسیب‌زا نیست، حاشیه شهرها قابلیت تخریب بالایی دارد.

بدون شک، یکی از عوامل اصلی بروز آسیب‌های اجتماعی مسائل اقتصادی است. با برنامه‌ریزی دقیق می‌توان موانع اقتصادی را برطرف کرد، اما علل اجتماعی را نباید نادیده گرفت. فقدان سرمایه اجتماعی و یا تقلیل رفتن آن از علل بروز آسیب‌های اجتماعی است.  دین اسلام، دین مدارا است. پیامبر اسلام (ص) پیامبر رحمت است. فرهنگ ما نیز فرهنگ غنی ایثار، محبت، صفا و صمیمیت است. علاوه بر فرهنگ اسلامی،‌در فرهنگ ایرانی نیز جز اینها نیامده است. این فرهنگ اسلامی و ایرانی با این ویژگی‌های مثبت باید از ابتدایی‌ترین سطح در کتاب‌ها و زندگی تک‌تک ما وارد شود. جوان ما بین خانواده،‌مدرسه و جامعه سرگردان است، خود ما بسترساز این بحران هویت هستیم. از نوجوان شانزده ساله چه انتظاری داریم وقتی در این فضاهای متناقض قرار می‌گیرد؟

نمی‌توانیم روی آسیب‌های اجتماعی سرپوش بگذاریم، بلکه باید توان علمی خود را به کار بگیریم و علل آن را بشناسیم. هیچ کسی هم از این مسئولیت مبری نیست و هر فردی از اجتماع مسئولیت دارد تا در حد توان خود تلاش کند. این تلاش می تواند از محیط خانواده آغاز شده و با نهادینه نمودن ارزشها آن را در ذهن فرزندان حک کرده و ثبات ببخشیم و سپس به دست عوامل علمی، فرهنگی و … برسد.

آسیب‌های اجتماعی مثل زخمی است که اگر آن را از جریان هوا دور نگه‌داریم، آلوده‌تر و عمیق‌تر می‌شود. راه‌حل رفع آسیب‌های اجتماعی کار کردن بدون حب و بغض است.

از ساده ترین راه حل ها می توانیم در گام اول به رویه همسر گزینی توجه کافی داشته باشیم تا به روال صحیحی صورت گیرد و جای تهی محبت و صمیمیت را پر کنیم . برای فرزندانمان محیطی گرم و پذیرا به وجود آوریم تا با جذب آنان در خانواده عوامل فساد و کجروی حتی الامکان برچیده شود.با حمایت جوانان آنان را به عرصه های کار و فعالیت ترغیب کنیم تا از پیامد های بیکاری در امان باشیم و … هزاران هزار ایده و فکر و ابتکار دیگر که می تواند با خلاقیت شما به کار گرفته شود . شمایی که در حال حاضر و یا در اینده ای نزدیک می توانید زمینه تشکیل یک خانواده منسجم را فراهم کنید که عامل مهم در جلو گیری از آسیب های اجتماعی است.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.