قهر کردن با دیگران در سبک زندگی اسلامی
تعریف قهرچیست؟ آیااگرکسی ازشخصی کینه نداشته باشد کافیست که اسم رابطه اش باآن شخص قهرنباشد؟ آیا قهر رابطه ای دوطرفه است؟آیا دوبرادر راکه باهم رابطه ندارند و ظاهرا قهرند ولی می گویند قهر نیستند وکینه ای از هم ندارند را می توان امر به معروف کرد که باهم آشتی کنند؟
قطع رابطه میان دونفر قهرکردن با اوست ، وسزاوار است که دو برادر ارتباطاتشان با یکدیگر قوی باشد!
دهخدا،برای قهر کردن چند معنی ذکر کرده، یکی از معانی چنین است : قهر کردن با کسی یا از کسی ؛ از تکلم با او ، یا دیدار او کراهت داشتن است!
گاهی وقتها دست خودش نیست؛ بدون اینکه بخواهد قهر میکند، بدون اینکه فکر کند ،قهر میکند، اگر چیزی دلخواهش نباشد قهر میکند و این قدر این کار را ادامه میدهد تا درونش آرام شود. حالا فرقی نمیکند به آن چیزی که میخواست رسیده باشد یا نه! مهم این است که یک جوری مخالفت خود را اعلام کند.
یکی از نشانههای تنبیه، قهر است که افراد در مقابل رفتارهای دیگران به صورت یکی از شکلهای دیداری (ارتباط نداشتن)، چشمی، کلامی (قطع کلام) بروز میدهند که میتواند ریشه در زندگی بدوی یا اولیه افراد داشته باشد.
قهر از واکنشهای طبیعی انسان است که به صورت سرشتی، ژنتیکی یا محیطی به افراد منتقل میشود تا جایی که افراد در موقعیتهای کسان به شکلهای گوناگون قهر میکنند. کودک، زن یا مرد تفاوتی نمیکند، همه این افراد در موقعیتهایی که با ناکامی مواجه میشوند یا به نیازهای مطلوب خود دست پیدا نمیکنند، برای ادای حق و … به درجات متعددی متوسل به قهر میشوند. قهر در روابطی که افراد انتظارات بیشتری از هم دارند و در تعاملات بیشتر هستند به مراتب، بیشتر رخ میدهد. کنشها و واکنشها، خوسته یا ناخواسته، افراد را به سمت قهر سوق میدهد.
قهر و عوامل ایجاد آن استرسزا هستند. اغلب افرادی که سعی میکنند با توسل به قهر به سمت خواسته خود قدمی مثبت بردارند متحمل استرسهای زیادی میشوند.
مردها کمتر قهر میکنند
اما شاید برای شما جالب باشد اگر بدانید برخی مردان در برابر این واکنش طبیعی انسان که جنسیت نمیشناسد موضع گیریهایی دارند. به این ترتیب که وقتی در موقعیتی قرار میگیرند که واکنش قهر را میطلبد با تصور اینکه این عمل متناسب با زنان است از اعمال آن خودداری میکنند.
بعضی از روانشناسان می گویند: قهر در هر دو جنس طبیعی است اما شواهد عینی نشان داده است که قهر بیشتر در زنان دیده میشود، هر چند که تحقیقات منسجمی در این رابطه وجود ندارد اما اغلب زنان برای احقاق حق بیشتر از این رفتار استفاده میکنند.
شاید یکی از علتهای مهم این تفاوت به نوع نگرش این دو جنس بر میگردد. اغلب مردان قهر را یک ضعف تلقی میکنند در حالی که زنان این گونه به آن نگاه نمیکنند. به طور معمول بر مردان قانون همه یا هیچ حکم فرما است، یا رابطهای را قطع میکنند یا به آن ادامه میدهد اما زنان این طور نیستند.
هفت توصیه!
۱. قوه شناخت خود را نسبت به عوامل تنبیه دیگری، بالا ببرید و بدانید قهر به تنهایی چارهساز نیست. برای مثال پاداش و امکانات را حذف کنید.
۲. از روشهای ارتباطی جایگزین برای اعلام احساس و نظر خود استفاده کنید.
۳. اعتماد به نفس خود را افزایش دهید.
۴. مهارتهای کلامی خود را تقویت کنید.
۵. چون افراد درونگرا ارتباط کلامیشان ضعیفتر است به نسبت، بیشتر از قهر استفاده میکنند ،پس یکی از راهکارها ، افزایش تعاملات اجتماعی است.
۶. به دیگران هم برای ابراز نظر و احساس اجازه بدهید. شاید دیگران حرفی برای گفتن دارند که موجب رفع قهر میشود.
۷. افکار و رفتار منفی را کمکم دور بریزید و بیشتر به موضوعهای مثبت فکر کنید.
توجه داشته باشیم که همیشه قهر بدنیست!بلکه گاهی قهر جوانمردانه وکارساز است ! اگر:
۱. موضوع قهر برای طرف مقابل، مشخص باشد!
۲. از قهر در جمع استفاده نکند!
۳. راه آشتی را باز بگذارد و هر چیزی از دهانش بیرون آمد، نگوید!
۴. مدتش طولانی نباشد (چون از میزان تاثیرگذاری آن کم میشود)!
۵. موضوع قهر برای طرف مقابل مهم باشد!
۶. در قهر و آشتی به ویژه در رابطه مادر و فرزندی، والدین بلافاصله عذرخواهی مکرر کودک را نپذیرند. چرا که این امر موجب تکرار رفتار غلط و تقویت عذرخواهی مکرر و درنتیجه اصلاح نشدن رفتار نامناسب و درنهایت کاربرد نامناسب قهر از سوی والدین میشود، البته در نپذیرفتن عذرخواهی هم زیاده روی نکنید.
نکوهش قطع رابطه با خویشان در قرآن
اسلام که دین سازگار با طبیعت و سرشت انسانى است، در عین حال که بشر را به سوى پیشرفت و تکامل علمى و صنعتى سوق مى دهد و اولین آیات خود را با خواندن و قلم شروع مى کند، روى جنبه عواطف انسانى و روابط خوب و صمیمانه بشرى تأکید کرده و آن را مایه سربلندى و عزّت خانواده و جامعه مى داند.
قرآن مجید قطع رابطه با خویشان و نزدیکان را مایه سرافکندگى و بدبختى و سیه روزى دانسته و سرانجام بدى را براى قاطعان رحم و کسانى که از فامیل خود مى برند، پیشبینى کرده و آن را یکى از اسباب مهم سیه روزى جوامع بشرى دانسته و مى فرماید:
«الّذین یَنْقُضونَ عَهْدَاللّهِ مِنْ بَعْدِ میثاقِهِ و یَقْطَعونَ ما أَمَرَ اللّهُ بِهِ أَنْ یّوصَلَ و یُفْسِدونَ فِى الارْضِ اؤلئکَ هُمُ الخاسِرونَ(۱)».
«(فاسقان آنها هستند که) پیمان خدا را پس از آنکه محکم ساختند، مى شکنند و پیوندهایى را که خدا دستور داده برقرار سازند، قطع مى نمایند و در جهان فساد مى کنند اینها زیانکارانند».
از مضمون این آیه استفاده مى شود که قطع رابطه با فامیل و نیکى نکردن به آنان از ویژگى هاى فاسقان مى باشد؛ چراکه براى فاسقان اهمیتى ندارد که به نزدیکان خود کمک کنند، و اصلاً احسان به آنها در نظرشان بى معناست و ممکن است بگویند چرا ما زحمت بکشیم و آنها استفاده کنند. اما از اسرار و رموز کار خدا غافلند.
در آیات دیگرى هم ضمن تأکید بر عواطف انسانى و ارتباط خوب با بستگان، از قطع رحم، شدیداً منع کرده و کسانى را که قطع رحم مىکنند و پیوند خویشاوندى را بر هم مى زنند، با تعبیرات مختلف، تهدید مى کند. از جمله مى فرماید:
«فَهَلْ عَسَیْتُم اِنْ تَوَلَّیْتُم أنْ تُفْسِدوا فِى الارضِ و تُقَطِّعوا أرْحامَکُم اولئکَ الّذین لَعَنهُمُ اللّه…(۲)». «… اگر (از این دستورها) روىگردان شوید، جز این انتظار مىرود که در زمین فساد و قطع پیوند خویشاوندى کنید؟!».
و در سوره رعد، آیه ۲۵ با تعبیر «اولئک لَهُمُ اللَّعْنَه»: «آنها از رحمت خدا بدورند» آمده است. همچنین در پایان آیه ۲۷ سوره بقره با تعبیر (اولئک هم الخاسرون) گفته شده است.
پس معلوم مىشود که قرآن، قطع رحم و برهم زدن پیوند خویشى و فامیلى را یکى از نشانه هاى فاسقان مى داند زیرا فاسقان نه تنها با دیگران، بلکه با بستگان خود نیز روراست نیستند و با دورویى با آنان رفتار نموده، گاهى به آنها خیانت هم مى کنند.
عواقب قطع ارتباط خویشاوندى از دیدگاه احادیث
شاید علت اینکه اسلام نسبت به پیوند خویشاوندى و نیکى به نزدیکان، اینهمه پافشارى مى کند این باشد که اصلاح و تقویت، پیشرفت و تکامل یک اجتماع بزرگ از همه جنبههاى مادى و معنوى و اخلاقى از جامعههاى کوچک که خانواده باشد، شروع مى شود و با تکامل آنها جامعه بشرى نیز اصلاح خواهد شد. لذا اسلام از این مسأله، بهره بردارى کامل نموده و دستور به تقویت جامعه هاى کوچک که همان خویشان و نزدیکان انسان مى باشد، داده است. چرا که مردم از کمک کردن و پیوند با آنان، روىگردان نیستند چون خونشان در رگ همدیگر بوده و از هم فاصله ندارند و اعضاى یک خانواده اند. تا آن حد که کمک به فامیل را کمک به خود مىدانند. لذا مى شود گفت معنى حدیثى که مى گوید: «صله رحم باعث آبادى شهرها و رونق اقتصاد و… مى گردد» اشاره به همین معناست.
بدیهى است در صورت قطع این ارتباط عاطفى و بى توجهى به این مسأله حساس و حیاتى در زندگى اجتماعى و خانوادگى، چه ضرر و زیانى متوجه خود شخص و جامعه بشرى خواهد شد.
از جمله آثار بدى که از قطع ارتباط با فامیل، متوجه انسان و جامعه مى شود این است که اموال و دارایى ها به دست اشرار مى افتد. چنانکه امیرالمؤمنین علىعلیه السلام مى فرماید:
«إذا قطعوا الارحام، جعلت الاموال فى ایدى الاشرار(۳)».:«اگر مردم صله ارحام و نیکى به بستگان را قطع نمایند، ثروت و دارایى آنها به دست افراد شرور و ستمکار مى افتد».
در واقع وقتى افراد فامیل با هم رابطه خوبى ندارند، بر سر مسائلى از قبیل تقسیم ارث و… با یکدیگر به خصومت برخاسته و شکایت خود را نزد دیگران که شاید هیچ رابطه اى با آنان ندارند، مى برند و در نتیجه ثروت آنان به صورت رشوه به دست ستمکاران مى افتد و باز به خاطر دشمنى با یکدیگر و عدم همکارى و کمک نکردن به هم، اشخاص فاسد و فرصت طلب بر آنها مسلّط شده و اموالشان را به غارت مى برند.
امام صادق علیه السلام مىفرماید: «مِنَ الذُّنوبِ الّتى تعجّل الفناء قطیعه الرّحم(۴)». :«از گناهانى که باعث فنا و نیستى زودهنگام مى شود، قطع ارتباط با نزدیکان است».
همچنین در حدیثى دیگر از امام صادق علیه السلام مى خوانیم که مى فرماید: «اتّقوا الحالقه فانّها تمیت الرّجال. قلت و ما الحالقه؟ قال: قطیعه الرحم(۵)». شخصى مى گوید خدمت امام صادق بودم که ایشان فرمودند: «از حالقه بترسید، چراکه باعث مرگ و انقراض مردم مى شود» عرض کردم حالقه چیست؟ فرمودند: «قطع رحم».
گاهى افراد یک فامیل اگرچه فاسد باشند و بدکاره، احترام همدیگر را حفظ کرده و با هم مهربان و صمیمى هستند و به یکدیگر نیکى مى نمایند و ارتباط خوبى با هم دارند؛ چه بسا خداوند نعمت خود را بر سر آنها مى ریزد و روزى آنان را زیاد مى کند؛ گاهى هم خانواده اى و فامیلى، هرچند پاک و متّقى هم باشند با هم رابطه خوبى ندارند و به همدیگر احترام و نیکى نمىکنند و لذا خداوند نعمتهایش را از آنان سلب مى کند(۶).
بدیهى است قطع رحم و رابطه عاطفى با بستگان نزدیک، موقعى بد و نکوهیده است که کدورت و اختلاف بر سر مسایل عادى زندگى باشد نه ارزشهاى دینى؛ که در این صورت نه تنها مذموم نیست، بلکه ممکن است در مواردى لازم هم بوده و جزء وظایف اسلامى و دینى باشد. که این خود، بحث جداگانه اى است.
کیفر قطع ارتباط با بستگان
بى رونقى زندگى، ویرانى شهرها و آبادى ها، تهدید نسل بشر، محرومیّت از لطف و رحمت حق تعالى، قساوت و سنگدلى انسانها، نبود احساسات عاطفى و ضعف آنها، سلطه اشرار و ستمکاران، از هم پاشیدگى فامیل و خانواده ها و آثار دیگرى که از عوارض قطع رحم مى باشد، در آیات و روایات به عنوان کیفر این عمل زشت و ناپسند بیان شده است.
در مورد دو نفری که از هم ظاهرا قهر هستند می توانید با روش ارشاد تذکر دهید که رابطه شان با هم صمیمی تر باشد تا خدای متعال از ایشان خشنود شود.
پی نوشت:
- ۱) بقره، ۲۷.
- ۲) محمد، ۲۲.
- ۳) بحارالانوار، ج ۷۴، ص ۱۳۸، ح ۱۰۸.
- ۴) سفینه البحار، ماده رحم.
- ۵) بحارالانوار، ج ۷۴، ص ۱۳۳، ح ۱۰۲.
- ۶) برگرفته از مضمون حدیثى در اصول کافى، ج ۲، ص ۳۴۸.