انتظاری که در انقلاب است و انقلابی که در انتظار است
از انقلاب اسلامی ایران تا انقلاب مهدوی آخرالزمان (۵)
در مقالات از امام زمان و حجت خدا بر روی زمین گفتیم؛ از مهدی موعود علیه السلام و انقلابی که با ریسمان نائبش به او متصل شد تا عنایت و دستگیری الهی را با خود همراه کند و در برابر طوفانهای سهمگین حادثه ها، دسیسه ها و فتنه های شیاطین، سر به سلامت برده، میدان مشقی شود برای منتظران انقلاب آخر.
انقلاب اسلامی سال ۵۷ که به جهت افق جهانی اش نباید آن را به ایران محصور کرد، یک نقطه آغاز است نه پایان! این انقلاب، در واقع، انقلابی بود در انتظار؛ چرا که خط بطلان کشید بر آن نسخه شیطان نوشته ای که سستی، تن آسایی، بی تفاوتی، انفعال و دنیاطلبی را به عنوان انتظار موعود، تجویز و توصیه می کند! در این انقلاب «امام [رضوان الله تعالی علیه] به ما آموخت که انتظار، در مبارزه است» (۱)
۵ گام اساسی از انقلاب اسلامی تا دنیای اسلامی
نباید از این واقعیت غافل شد که پیروزی انقلاب اسلامی، در بهمن سال ۱۳۵۷، اگر چه محصول قرنها فداکاری و جانبازی و تلاش انبیا و اولیای الهی بود، اما پیروزی نهایی نبود؛ بلکه خود، آغاز راهی شد که إن شاء الله تا رسیدن به انقلاب جهانی حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف و بر پایی دولت کریمه اهل بیت علیهم السلام ادامه خواهد یافت.
بنابراین اگر چه اکنون، نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران، بهترین نظام موجود در جهان است اما هنوز با نقطه مطلوب، فاصله ای بسیار و برای رسیدن به مدینه فاضله، راهی دراز در پیش است؛ زیرا «انقلاب، آنجایی است که پایه های غلطی برچیده می شود و پایه های درستی به جای آن گذاشته می شود. این قدمِ اوّل است.
انقلاب که تحقّق پیدا کرد، بلافاصله بعد از آن، تحقّق نظام اسلامی است. نظام اسلامی، یعنی طرح مهندسی و شکل کلّی اسلامی را در جایی پیاده کردن. مثل اینکه وقتی در کشور ما نظام سلطنتیِ استبدادیِ فردیِ موروثیِ اشرافیِ وابسته برداشته شد، به جای آن، نظام دینیِ تقواییِ مردمیِ گزینشی جایگزین می شود؛ با همین شکل کلّی که قانون اساسی برایش معیّن کرده، تحقق پیدا می کند؛ یعنی نظام اسلامی.
«بیداری اسلامی» که طی سالهای اخیر در کشورهای اسلامی رخ داده و مستکبرین سعی دارند برای استتار حقیقت، از آن تعبیر به «بهار عربی» کنند؛ از نتایج انقلاب اسلامی ایران و باوری است که در دل مسلمانان جهان ایجاد کرده؛ و حتی شکست، انحراف و ناکامی های این جنبشها نیز می تواند عامل بیداری دیگری بشود!
بعد از آنکه نظام اسلامی پیش آمد، نوبت به تشکیل دولت اسلامی به معنای حقیقی می رسد؛ یا به تعبیر روشن تر، تشکیل منش و روش دولتمردان یعنی ماها به گونه ی اسلامی؛ چون این در وهله ی اول، فراهم نیست؛ به تدریج و با تلاش باید به وجود آید. مسئولان و دولتمردان باید خودشان را با ضوابط و شرایطی که متعلق به یک مسئول دولت اسلامی است، تطبیق کنند. یا چنان افرادی اگر هستند سر کار بیایند؛ یا اگر ناقصند، خودشان را به سمت کمال در آن جهت حرکت دهند و پیش ببرند. این مرحله ی سوم است که از آن تعبیر به ایجاد دولت اسلامی می کنیم. نظام اسلامی قبلًا آمده، اکنون دولت باید اسلامی شود. دولت به معنای عام، نه به معنای هیئت وزرا؛ یعنی قوای سه گانه، مسئولان کشور، رهبری و همه.
مرحله ی چهارم که بعد از این است کشورِ اسلامی است. اگر دولت به معنای واقعی کلمه اسلامی شد، آن گاه کشور به معنای واقعی کلمه اسلامی خواهد شد؛ عدالت مستقر خواهد شد؛ تبعیض از بین خواهد رفت؛ فقر به تدریج ریشه کن می شود؛ عزّت حقیقی برای مردم به وجود می آید؛ جایگاهش در روابط بین الملل ارتقاء پیدا می کند؛ این می شود کشور اسلامی.
از این مرحله که عبور کنیم، بعد از آن، دنیای اسلامی است. از کشور اسلامی می شود «دنیای اسلامی» درست کرد. الگو که درست شد، نظایرش در دنیا به وجود می آید.»(۲)
بیداری گسترده اسلامی در سراسر زمین
با این حال «بیداری اسلامی» که طی سالهای اخیر در کشورهای اسلامی رخ داده و مستکبرین سعی دارند برای استتار حقیقت، از آن تعبیر به «بهار عربی» کنند؛ از نتایج انقلاب اسلامی ایران و باوری است که در دل مسلمانان جهان ایجاد کرده؛ و حتی شکست، انحراف و ناکامی های این جنبشها نیز می تواند عامل بیداری دیگری بشود!
اما چگونه؟!
قطعاً مردم مصر از خود خواهند پرسید که چرا انقلاب اسلامی ایران با وجود همه آن فتنه ها، ترورها، خیانتها، تحریمها، تحمیل ۸ سال جنگ و… ۳۷ سال با صلابت، بر سر آرمانهایش ایستاده و هنوز شعار روز اول را سر می دهد؛ اما انقلاب مصر که آن هم با شعار الله اکبر آغاز شد و خونها به پایش ریخته شد چنان که در همان آغاز، امام خامنه ای مد ظله العالی هشدارهایی را داده بودند، یک سال هم دوام نیاورد!
مردم منطقه از خود خواهند پرسید که چرا رژیم اشغالگر قدس که ظرف ۶ روز ارتش چند کشور عربی را به زانو در آورد، مرعوب از تهدید سرداری از جمهوری اسلامی ایران، از پذیرش مسئولیت ترور فرمانده ایرانی در قنیطره فرار می کند.
انقلاب اسلامی سال ۵۷ که به جهت افق جهانی اش نباید آن را به ایران محصور کرد، یک نقطه آغاز است نه پایان! این انقلاب، در واقع، انقلابی بود در انتظار؛ چرا که خط بطلان کشید بر آن نسخه شیطان نوشته ای که سستی، تن آسایی، بی تفاوتی، انفعال و دنیاطلبی را به عنوان انتظار موعود، تجویز و توصیه می کند! در این انقلاب «امام [رضوان الله تعالی علیه] به ما آموخت که انتظار، در مبارزه است»
بدون تردید این بیداری به کشورهای اسلامی محدود نخواهد شد؛ چنانکه بارقه های آن در قلب مغرب زمین، دیده می شود؛ از جنبش تسخیر وال استریت گرفته تا اعتصاب و اعتراضهای کشورهای اروپایی و…
إن شاء الله نامه تاریخی و حکیمانه امام خامنه ای مد ظله العالی به جوانان اروپا و آمریکای شمالی و نامه بعدی ایشان به جوانان غربی نیز کار خود را خواهد کرد و به زودی شاهد بیداری گسترده اسلامی در بلاد کفر خواهیم بود.
تا انقلاب مهدی(عج)، نهضت ادامه دارد
شاید این انقلاب، همان پیش بینی روایت شده از امام باقر علیه السلام باشد که «گویا می بینم گروهی از مشرق، خروج کرده اند، حق را می طلبند؛ اما آن به آنها داده نمی شود، دوباره آن را طلب می کنند باز هم آن به ایشان داده نمی شود، پس هنگامی که چنین دیدند شمشیرهایشان را به دوششان می نهند، پس آنچه می خواستند به آنها داده می شود اما آن را نمی پذیرند تا آنکه قیام می کنند، [پرچم] آن را نمی دهند مگر به صاحب شما، کشتگانشان شهیدند، بدانید که همانا من اگر آن را درک می کردم، خود را برای صاحب این امر، ذخیره می نمودم.»(۳)
«ما اراده کرده ایم تا بر مستضعفان زمین نعمت بخشیم و آنان را پیشوایان و وارثان روى زمین قرار دهیم.»(۴)
«آنها مى خواهند نورِ خدا را با دهانهای خود خاموش کنند; ولى خدا جز این نمى خواهد که نور خود را کامل کند، هر چند کافران ناخشنود باشند. او کسى است که پیامبرش را با هدایت و آیین حق فرستاد، تا آن را بر همه آیینها پیروز گرداند، هر چند مشرکان ناخشنود باشند.(۵)
پی نوشت:
۱) سید مرتضی آوینی، مقاله “داغ بی تسلی“
۲) بیانات مقام معظم رهبری در دیدار کارگزاران نظام ۱۳۷۹/۰۹/۱۲
۳) «کأنّی بقوم قد خرجوا بالمشرق، یطلبون الحقَّ فلا یعطونه ثمَّ یطلبونه فلا یعطونه، فإذا رأوا ذلک وضعوا سیوفهم علی عواتقهم فیعطون ما سألوا فلا یقبلونه حتّی یقوموا، و لا یدفعونها الاّ إلی صاحبکم، قتلاهم شهداء أما إنّی لو ادرکت ذلک لأبقیت نفسی لصاحب هذا الأمر.»؛ علامه مجلسی رضوان الله علیه، بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۲۴۳
۴) سوره قصص/ آیه ۵؛ ترجمه آیت الله ناصر مکارم شیرازی
۵) سوره توبه/ آیات ۳۲ و ۳۳؛ ترجمه آیت الله ناصر مکارم شیرازی