دشمن شناسی و راهکارهای مقابله با آن از منظر و دیدگاه قرآن
قرآن کتاب هدایت و برنامه زندگی انسان است که اصول صحیح زیستن را برای بشر به ارمغان آورده است. قرآن «تِبْیاناً لِکُلِّ شَیْء»[۱] است؛ یعنی بیانگر همه چیز برای بشر میباشد. از جمله موارد مهمی که در قرآن آمده شناخت دشمنان انسان ، این مخلوق برتر و برگزیده الهی است.
بخش قابل توجهی از آیات قرآن به مسئله دشمن شناسی اختصاص دارد و این نشان از اهمیت این مقوله مهم دارد؛ زیرا به تعبیر آیات نورانی قرآن برخی از این دشمنان از ابتدای خلقت انسان به همراه او بودهاند و تا آخر هم او را رها نخواهند کرد. تا جایی که بزرگترین دشمن انسان یعنی شیطان رانده شده به دشمنی با انسان قسم میخورد:«قالَ فَبِعِزَّتِکَ لَأُغْوِیَنَّهُمْ أَجْمَعِین»؛
[۲] به عزّتت سوگند، همه آنان را گمراه خواهم کرد.
بنابر این، دشمن شناسی بسیار مهم است و باید همه انسانها، انواع دشمنان خویش را بشناسند تا بهره بهتری از زندگی خویش برگیرند.
واژه شناسی دشمن
واژه دشمن در قرآن معادل «عدوّ» است. راغب اصفهانی درباره «عدوّ» میگوید:
«عدو، تجاوز و درگذشتن از حدّ است که با التیام منافات دارد؛ یعنی با بهبودی بخشیدن و سازگاری دادن میان دو چیز تفاوت دارد. عدوّ دو گونه است:
۱. عداوت به قصد دشمنی و خصومت، مثل آیات:«فَإِنْ کانَ مِنْ قَوْمٍ عَدُوٍّ لَکُمْ»،
[۳] «جَعَلْنا لِکُلِّ نَبِیٍّ عَدُوًّا مِنَ الْمُجْرِمِینَ».
[۴] و دشمنی از دیگری و از غیر جنس خود در آیه:«عَدُوًّا شَیاطِینَ الْإِنْسِ وَ الْجِنِ».
[۵]
۲. دشمنی و عداوتی که از روی قصد نباشد، بلکه حالتی به او دست میدهد که اذیّت میشود، همانگونه که از دشمنان مورد اذیّت و آزار قرار میگیرد، مثل آیه:«فَإِنَّهُمْ عَدُوٌّ لِی إِلَّا رَبَّ الْعالَمِینَ»،
[۶] و آیهای در باره اولاد که میگوید:«عَدُوًّا لَکُمْ فَاحْذَرُوهُمْ».
[۷]،
[۸]
با توجه به معنای فوق و نظر به آیات قرآن، مفهوم دشمن در قرآن به چند دسته تقسیم میشود که به شرح زیر است.
انواع دشمن
← شیطان
برخی از دشمنان انسان دشمن ایمان هستند. و به ایمان و اعتقادات انسان ضربه میزنند. یکی از آنها که بزرگترین و قویترین نیز میباشد، شیطان است. قرآن کریم به صراحت شیطان را دشمن بشر میداند:«إِنَّ الشَّیْطانَ لَکُمْ عَدُوٌّ فَاتَّخِذُوهُ عَدُوًّا»؛
[۹] البتّه شیطان دشمن شما است، پس او را دشمن بدانید.
در جای دیگری او را جزو دشمنان آشکار و بزرگ میداند که همواره با انسان سر دشمنی داشته است:«إِنَّ الشَّیْطانَ کانَ لِلْإِنْسانِ عَدُوًّا مُبِینا»؛
[۱۰] همیشه شیطان دشمن آشکاری برای انسان بوده است.
← مشرکان
مشرکان نیز دشمنان دیگری هستند که از دشمنترین مردم نسبت به مؤمنان معرفی شدهاند:«لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ النَّاسِ عَداوَهً لِلَّذِینَ آمَنُوا…. وَ الَّذِینَ أَشْرَکُوا»؛
[۱۱] به طور مسلم… و مشرکان را دشمنترین مردم نسبت به مؤمنان خواهی یافت.
مشرکان نیز دارای خصوصیاتی هستند که در قرآن به آنها اشاره شده است. ویژگیهایی از قبیل انسانهای جاهل و گمراه،
[۱۲] بیمنطق و هوچیگر،
[۱۳] منحرف،
[۱۴] و… البته در این گروه یهود به جهت عناد و دشمنی خاص نسبت به مؤمنان چنین معرفی شده است:«لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ النَّاسِ عَداوَهً لِلَّذِینَ آمَنُوا الْیَهُود»؛
[۱۵] به طور مسلّم، دشمنترین مردم نسبت به مؤمنان را، یهود و مشرکان خواهی یافت.
از نگاه قرآن یهودیان نیز ویژگیهای خاصی دارند؛ آنها طغیانگر،
[۱۶] تکذیب کننده و قاتلان انبیا،
[۱۷] جنگ افروز،
[۱۸] شبهه افکن،
[۱۹] و… معرفی شدهاند.
← منافقان
منافقان گروهی هستند که در قرآن با لحن شدیدی از آنها یاد شده است؛ زیرا اسلام و مسلمانان ضربههای سختی از آنها دریافت کردهاند. منافقان دارای بیماری قلبی بوده و همواره نسبت به احکام و شریعت اسلام شک و تردید دارند. قرآن میفرماید:«فِی قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ فَزادَهُمُ اللَّهُ مَرَضا…»؛
[۲۰] در دلهای آنها یک نوع بیماری است، خداوند بر بیماری آنها میافزاید.
این افراد کسانی هستند که میگویند ایمان آوردهایم، اما دروغ میگویند و در حقیقت ایمانی به خدا و رسولش ندارند.
[۲۲] قلب پرکینه،
[۲۴] سستی در انجام عبادات،
[۲۵] بهانه تراشی،
[۲۶] هواپرستی،
[۲۸] امر به بدی و نهی از نیکی،
[۳۰] حریم شکنی،
[۳۱] ارتباط با دشمنان اسلام و مرعوب شدن از آنها
[۳۲] و… از جمله ویژگیهای برجسته این دشمنان سرسخت مؤمنان است.
← کفار
کفار هم گروه دیگری از دشمنان مؤمنان شمرده شدهاند؛ کفار همواره به عنوان مانعی در برابر حرکت توحیدی پیامبر و مسلمانان بودهاند.آنها نیز در قرآن به دشمنان آشکار معرفی شدهاند:«إِنَّ الْکافِرِینَ کانُوا لَکُمْ عَدُوًّا مُبِینا».
[۳۳] هر چند این گروه ویژگیهای مشترکی با مشرکان دارند، اما به جهت ترسیم دقیقتر دشمنان، این گروه را در بخش جداگانهای معرفی مینماییم. ویژگیهایی که در قرآن برای کفار اشاره شده است، عبارتاند از:کسانی که آیات خدا را تکذیب کردند،
[۳۴] کور، کر و لال هستند، -کنایه از اینکه هیچگونه بصیرتی ندارند).
[۳۵] افراد با ایمان را مسخره میکنند،
[۳۷] کسانی هستند که از راه خدا باز داشته شدهاند.
← بعضی از همسران و فرزندان
از جمله موارد دیگری که ممکن است با انسان به دشمنی بپردازد، بعضی از همسران و فرزندان هستند. قرآن در این باره میفرماید. «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِنَّ مِنْ أَزْواجِکُمْ وَ أَوْلادِکُمْ عَدُوًّا لَکُم»؛
[۳۹] ای کسانی که ایمان آوردهاید بعضی از همسران و فرزندانتان دشمنان شما هستند.
این بیان هشداری به مؤمنان است که مبادا فرزندان و همسر، شما را از تقرب به خداوند باز دارند و یا با القای شبهه شما را از عمل صالح باز دارند. در این صورت از نظر قرآن فرزندان و همسرانی که مانع ایمان و تقوای انسان باشند، از دشمنان محسوب میشوند.
برخی از شیوههای کلی مبارزه دشمنان از منظر قرآن
ذکر همه شیوههایی که قرآن کریم اشاره نموده است در ظرفیت این نوشته نیست، به ناچار به بخشی از آن اشاره مینماییم.
← ایجاد تردید و حیرانی
تردید و ایجاد سرگشتگی برای انسان از جمله ابزارهای مهم دشمنان است که از این طریق زمینه پذیرش انحرافات برای انسان میشود. تردید در مؤمنان عمدتاً با وسوسه شروع میشود. وسوسه میتواند مؤمنان را نسبت به باورهای خود سست نموده و راه را برای تردید و حیران شدن فراهم نماید و کسی که به این درجه از باور برسد، نمیتواند مطیع اوامر الهی باشد. بنابر این، به سوی انحراف از حق کشیده خواهد شد. قرآن در سوره ناس میفرماید «مِنْ شَرِّ الْوَسْواسِ الْخَنَّاسِ• الَّذِی یُوَسْوِسُ فِی صُدُورِ النَّاس»؛
[۴۰] از شر وسواس خناس که در سینههای انسانها وسوسه میکند.
← ایجاد اختلاف بین مؤمنان
اختلاف و تفرقه نیز از دیگر ابزارهای دشمنان است. این ابزار که بسیار کارآمد نیز میباشد، باعث شکستن صفوف مستحکم مؤمنان شده و دشمنان نیز از آن برای انحراف مؤمنین استفاده میکنند. قرآن درباره چگونگی ایجاد اختلاف انداختن شیطان، این دشمن قسم خورده انسان، میفرماید:«إِنَّما یُرِیدُ الشَّیْطانُ أَنْ یُوقِعَ بَیْنَکُمُ الْعَداوَهَ وَ الْبَغْضاءَ فِی الْخَمْرِ وَ الْمَیْسِرِ وَ یَصُدَّکُمْ عَنْ ذِکْرِ اللَّهِ وَ عَنِ الصَّلاه»؛
[۴۱] شیطان میخواهد در میان شما به وسیله شراب و قمار عداوت ایجاد کند، و شما را از ذکر خدا و از نماز باز دارد. و یا درباره تفرقه افکنی کفار میفرماید:«إِنَّ فِرْعَوْنَ عَلا فِی الْأَرْضِ وَ جَعَلَ أَهْلَها شِیَعا»؛
[۴۲]فرعون در زمین برتریجویی کرد و اهل آنرا به گروههای مختلفی تقسیم نمود.
← جنگ روانی
از دیگر شیوهای کلی دشمنان جنگ روانی است. در قرآن موارد مختلفی را میتوان یافت که دشمنان با هدف ضربه زدن به جامعه اسلامی از آن استفاده میکنند. مواردی از قبیل تحقیر مؤمنان و بزرگنمایی مخالفان، توجیه، شایعه ، تضعیف باورهای دینی، اظهارات دروغین و یا ریاکارانه، وعدههای دروغین، فریب و.. از جمله آنها میباشد. هدف دشمنان از چنین رفتارهایی القای یأس و ناامیدی در مردم و روی برگرداندن از اولیاء الله و دستورات الهی است. به عنوان مثال میتوان به شگرد فریب اشاره کرد که معمولاً با کذب و دروغ همراه است. قرآن درباره منافقان که دشمن مهم مؤمنان هستند، میفرماید:«إِذا جاءَکَ الْمُنافِقُونَ قالُوا نَشْهَدُ إِنَّکَ لَرَسُولُ اللَّهِ وَ اللَّهُ یَعْلَمُ إِنَّکَ لَرَسُولُهُ وَ اللَّهُ یَشْهَدُ إِنَّ الْمُنافِقِینَ لَکاذِبُون»؛
[۴۳] هنگامی که منافقان نزد تو آیند میگویند:ما شهادت میدهیم که به یقین تو رسول خدایی! خداوند میداند که تو رسول او هستی، ولی خداوند شهادت میدهد که منافقان دروغگو هستند. و یا در باره شیطان هشدار میدهد که او دروغ میگوید تا بتواند مؤمنان را فریب دهد و به انحراف بکشاند. قرآن در این باره میفرماید:«یَعِدُهُمْ وَ یُمَنِّیهِمْ وَ ما یَعِدُهُمُ الشَّیْطانُ إِلاَّ غُرُورا»؛
[۴۴] شیطان به آنها وعدهها (ی دروغین) میدهد و به آرزوها، سرگرم میسازد در حالیکه جز فریب و نیرنگ، به آنها وعده نمیدهد.
سیاستهای کلی مبارزه با دشمنان
قرآن کریم استراتژیهای متعددی را برای مبارزه با دشمنان ارائه نموده است که در اینجا صرفاً به تعدادی از آنها اشاره میشود.
← تجهیز به قدرت ایمان
از منظر قرآن مؤمنان برای مقابله با دشمنان، باید ابتدا به صفاتی آراسته شوند که بتوانند خود را ابتدا از آفات درونی حفظ نموده و یقین خویش را افزایش دهند. شرط پیروزی این است که در صف مؤمنان باشند و گرنه راه برای نفوذ دشمن باز خواهد ماند. یاد خدا ، ایمان ، صبر ، استقامت ، پرهیزگاری ، توکل و یقین به وعدههای الهی است که قدرت معنوی بیاندازهای به انسان میدهد. قرآن در این باره میفرماید:«إِنْ تَصْبِرُوا وَ تَتَّقُوا لا یَضُرُّکُمْ کَیْدُهُمْ شَیْئا»؛
[۴۵] (اما) اگر (در برابر آنها) استقامت و پرهیزگاری پیشه کنید، نقشههای(خائنانه) آنها به شما زیانی نمیرساند.
در آیه دیگری میفرماید:«وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُری آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَفَتَحْنا عَلَیْهِمْ بَرَکاتٍ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْض»؛
[۴۶] و اگر مردمی که در شهرها و آبادیها زندگی دارند ایمان بیاورند و تقوا پیشه کنند برکات آسمان و زمین را بر آنها میگشاییم.
← افزایش قدرت نظامی
هر چند اسلام آرمانهای بزرگی را برای بشر به ارمغان آورده است، اما به واقعیت بیرونی نیز توجه زیادی دارد. اسلام به مؤمنان برای قوی شدن در برابر دشمنان دستور میدهد تا خود را تجهیز نمایند و همواره در حال آماده باش باشند:«وَ أَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّه»؛
[۴۷] در برابر آنها (دشمنان) آنچه توانایی دارید از نیرو آماده سازید.
← ممنوعیت دوستی با بیگانگان
در دین اسلام ارتباط با مشرکان و کفار در جهت رفع نیازهای اضطراری مانعی ندارد، اما دوستی و تکیه کردن به آنان و نیز گره زدن سرنوشت جامعه دینی در قالب مسائل مهم سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و نظامی برای جوامع دینی ممنوع میباشد. به عبارت دیگر، سطح روابط نباید در حد ائتلافها و اتحاد با آنان باشد؛ زیرا این عمل باعث میشود تا آنان بر مؤمنان مسلط شده و بر اعتقادات آنان و فرزندانشان تأثیر منفی بگذارند. با عدم ارتباط طبعاً دشمنان نیز چنین تسلطی را از دست خواهند داد:«یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا الَّذِینَ اتَّخَذُوا دِینَکُمْ هُزُواً وَ لَعِباً مِنَ الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتابَ مِنْ قَبْلِکُمْ وَ الْکُفَّارَ أَوْلِیاء»؛
[۴۸] ای کسانی که ایمان آوردهاید، افرادی که آئین شما را به باد استهزاء و بازی میگیرند، از اهل کتاب و مشرکان، دوست و تکیهگاه خود انتخاب نکنید.
← جهاد و مبارزه
سستی در برابر دشمنی که از هر فرصتی برای ضربه زدن استفاده میکند باعث نابودی دین و مؤمنان خواهد بود. براین اساس است که خداوند متعال جهاد را یکی از واجبات مهم قرار داد و به پیامبرش دستور داد که بر دشمنان سخت گرفته و با آنان جهاد نماید:«یا أَیُّهَا النَّبِیُّ جاهِدِ الْکُفَّارَ وَ الْمُنافِقِینَ وَ اغْلُظْ عَلَیْهِم»؛
[۴۹] ای پیامبر! با کافران و منافقان جهاد کن، و بر آنها سختگیر.
پی نوشت
۱.↑ سوره نحل/۱۶، آیه۸۹. ۲.↑ سوره ص/۳۸، آیه۸۲. ۳.↑ سوره نساء/۴، آیه۹۲. ۴.↑ سوره فرقان/۲۵، آیه۳۱. ۵.↑ سوره انعام/۶، آیه۱۱۲. ۶.↑ سوره شعراء/۲۶، آیه۷۷. ۷.↑ سوره تغابن/۶۴، آیه۱۴. ۸.↑ راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، ص ۵۵۳، دارالعلم الدار الشامیه، دمشق بیروت، ۱۴۱۲ق. ۹.↑ سوره فاطر/۳۵، آیه۶. ۱۰.↑ سوره اسراء/۱۷، آیه۵۷. ۱۱.↑ سوره مائده/۵، آیه۸۲. ۱۲.↑ سوره فصلت/۴۱، آیه۵۲. ۱۳.↑ سوره فصلت/۴۱، آیه۲۶. ۱۴.↑ سوره عنکبوت/۲۹، آیه۶۱. ۱۵.↑ سوره مائده/۵، آیه۸۲. ۱۶.↑ سوره نساء/۴، آیه۱۶۰. ۱۷.↑ سوره مائده/۵، آیه۷۰. ۱۸.↑ سوره مائده/۵، آیه۶۴. ۱۹.↑ سوره بقره/۲، آیه۱۳۵. ۲۰.↑ سوره بقره/۲، آیه۱۰. ۲۱.↑ سوره بقره/۲، آیه۸. ۲۲.↑ سوره اعراف/۷، آیه۱۷۹. ۲۳.↑ سوره بقره/۲، آیه۱۴. ۲۴.↑ سوره احزاب/۳۳، آیه۱۹. ۲۵.↑ سوره نساء/۴، آیه۱۴۲. ۲۶.↑ سوره توبه/۹، آیه۴۹. ۲۷.↑ سوره محمد/۴۷، آیه۱۶. ۲۸.↑ سوره توبه/۹، آیه۶۷. ۲۹.↑ سوره توبه/۹، آیه۶۷. ۳۰.↑ سوره نساء/۴، آیه۱۴۱. ۳۱.↑ سوره توبه/۹، آیه۶۱. ۳۲.↑ سوره مائده/۵، آیه۵۲. ۳۳.↑ سوره نساء/۴، آیه۱۰۱. ۳۴.↑ سوره بقره/۲، آیه۳۹. ۳۵.↑ سوره بقره/۲، آیه۱۷۱. ۳۶.↑ سوره بقره/۲، آیه۲۱۲. ۳۷.↑ سوره نساء/۴، آیه۷۶. ۳۸.↑ سوره نساء/۴، آیه۱۶۷. ۳۹.↑ سوره تغابن/۶۴، آیه۱۴. ۴۰.↑ سوره ناس، آیات ۴ – ۵. ۴۱.↑ سوره انعام/۶، آیه۹۱. ۴۲.↑ سوره قصص/۲۸، آیه۴. ۴۳.↑ سوره منافقون/۶۳، آیه۱. ۴۴.↑ سوره نساء/۴، آیه۱۲۰. ۴۵.↑ سوره آل عمران/۳، آیه۱۲۰. ۴۶.↑ سوره اعراف/۷، آیه۹۶. ۴۷.↑ سوره انفال/۸، آیه۶۰. ۴۸.↑ سوره مائده/۵، آیه۵۷. ۴۹.↑ سوره توبه/۹، آیه۷۳.