گرایش به مد در سبک زندگی اسلامی/بایدها و نبایدها
در سبک زندگی اسلامی، مدی که مورد استفاده مسلمانان قرار می گیرد، باید در باورهای دینی، فرهنگی و ملی ریشه داشته باشد تا سبب تقویت فضائل، تحکیم روابط انسانی و خانوادگی، ترویج حیا و عفت و در نتیجه تکریم شخصیت الهی انسان شود
یکی از مهم ترین اصول مدگرایی، عدم تعارض مستقیم و یا غیر مستقیم آن با دستورهای دین اسلام است.
چکیده : در سبک زندگی اسلامی، مدی که مورد استفاده مسلمانان قرار می گیرد، باید در باورهای دینی، فرهنگی و ملی ریشه داشته باشد تا سبب تقویت فضائل، تحکیم روابط انسانی و خانوادگی، ترویج حیا و عفت و در نتیجه تکریم شخصیت الهی انسان شود.
جایگاه مدگرایی بر اساس اصول و متغیرهای اسلامی
بر اساس سبک زندگی اسلامی، طراحی، تولید و استفاده از انواع مدهای گوناگون متناسب با سلایق و متغیرهای گفته شده اشکال ندارد؛ اما این بدان معنا نیست که هر نوع مدی مورد پذیرش اسلام باشد، بلکه اصول و متغیرهای پوشش و آرایش در اسلام، تعیین کننده حدودی برای مدگرایی هستند که اجازه نمی دهد مسلمانان پای خود را از آن فراتر گذاشته و گرفتار پی آمدهای منفی مدگرایی لجام گسیخته شوند.
برخی از این حدود از این قرارند:
الف) تقلید کورکورانه و منبعث از خودباختگی نباشد
یکی از اصول اسلامی در پوشش و آرایش، عدم تشبه به کفار است. از این اصل می توان نتیجه گرفت که مدگرایی تا آنجا امکان پذیر است که تقلید کورکورانه و منبعث از خودباختگی نباشد.
مقام معظم رهبری (دام ظله الشریف) نیز با توجه به همین امر، درباره تقلید کورکورانه از مدهای غربی هشدار داده فرمودند: این حرف من با شما جوانان است. البته گفتن این حرف ها آسان است، اما عمل کردنش به این آسانی نیست. دشواری کار ما این است… تقلید فرهنگی خطر خیلی بزرگی است، اما این حرف اشتباه نشود با این که بنده با مُد و تنوع و تحول روش های زندگی مخالفم؛ نه خیر. مدگرایی و نوگرایی اگر افراطی نباشد، اگر روی چشم و هم چشمی و رقابت های کودکانه نباشد، عیبی ندارد. لباس و رفتار و آرایش تغییر پیدا می کند، مانعی هم ندارد؛ اما مواظب باشید قبله نمای این مدگرایی، به سمت اروپا نباشد؛ این بد است! اگر مدیست های اروپا و آمریکا در مجلاتی که مدها را مطرح می کنند، فلان طور لباس را برای مردان با زنان خودشان ترسیم کردند، آیا ما باید این جا در همدان یا تهران یا در مشهد آن را تقلید کنیم؟ این بد است!
ب) در تعارض با دین و دستورهای آن نباشد
اگر مد، متناسب با هویت ملی و تاریخی، فرهنگی و مذهبی، استقلال و آزادی، شخصیت فردی و اجتماعی، و در جهت حفظ اصول و مبانی اعتقادی و جهان بینی و معیارهای ارزشی و اخلاقی جامعه باشد، مورد قبول شرع خواهد بود، ولی اگر مغایر و مخالف با این ملاک ها باشد، مثلا اگر ترویج و پیروی از مد به مسئله و مرامی مثل اسراف و تبذیر، بی عفتی و بی حیائی یا گناه بینجامد، طبیعی است که همان حکم حرمت را داشته و در تعارض با دستورات دین قرار می گیرد؛ زیرا این عمل، جامعه و فرد را از ابعاد مختلف دینی، ملی، سلامت روحی و… دچار اختلال و آسیب می کند. لذا یکی از مهم ترین اصول مدگرایی تعارض آن با دستورهای دین است.
معمولا مد و مدگرایی به دو صورت در تعارض با دستورات دین قرار می گیرند:
اول: تعارض مستقیم
گاهی مد و مدگرایی برخلاف این که به تقوای انسان در بعد عبادی، سیاسی، اقتصادی و… کمک کرده و در ایجاد عفت و حیا، تواضع، پاکی و پاک دامنی مؤثر باشد، از حد شرعی خارج شده و در تعارض مستقیم با دستورات دین، به تجمل گرایی، اشرافی گری، اسراف، تکبر، فساد، خودنمایی افراطی، شهوت رانی و فخرفروشی و گناه مبدل می شود.
اگر دختران و زنان به دلیل تبعیت از مد، شلوارهای پاچه کوتاه پوشیده، به گونه ای که پایشان عریان شود و یا لباس های مهیج و تحریک کننده بپوشند که به دلیل تنگی، برجستگی های بدنشان نمایان شود، و یا از ناخن های مصنوعی استفاده نموده به گونه ای که مانع رسیدن آب به اعضای وضو و غسل شود یا پسران از آرایش ویژه زنان (همچون ابرو برداشتن) برای زیبا کردن خود استفاده کنند یا از طلا و لباس ابریشم برای زینت استفاده کنند، قطعا بر خلاف دستورات دین و شرع مقدس اسلام عمل کرده اند.
دوم: تعارض غیر مستقیم
برخی از مدها در ظاهر هیچگونه تعارضی با دستورات دین ندارند، اما محتوا و پیامی که آن مد با خود همراه دارد کاملا در تعارض با دستورات دین است.
به عنوان نمونه، داشتن لباس های گشاد، لباس های رنگارنگ، انگشترهای تیغ دار،دستبندهای متنوع، گردنبندهای اسکلتی و موهای بلند یا سر طاس داشتن، هیچ یک به طور مستقیم تعارضی با دستورات دین ندارد، اما وقتی معلوم شود موارد گفته شده از نشانه های ویژه گروه های همسو با فرقه شیطان پرستی است همراه داشتنشان در واقع نشان دهنده پیروی از مسلک این فرقه و دور شدن از دستورات دین است. کما اینکه استفاده از گردنبند صلیب یا نمادهای دیگر ادیان و فِرَق، پشت کردن به باورها و اعتقادات دینی محسوب می گردد
ج) به ضرر سلامت انسان نباشد
متأسفانه از اموری که بسیاری از جوانان و نوجوانان مدگرا به آن کم توجه هستند، از دست دادن سلامت خود در تبعیت از مدهای مختلف است.
تبعیت از بسیاری از مدهای امروزی که همراه لباس های تنگ و چسبان، آرایش های غلیظ، تاتو، پیرسینگ، کاهش وزن افراطی (جهت حفظ تناسب اندام برای مدلهای مانکنی) و جراحیهای زیبایی – مانند جراحی بینی – است، مشکلات عدیده جسمانی را برای افراد مدگرا به دنبال آورده است.
د) متناسب با موقعیت و شخصیت افراد باشد
مطلب دیگری که از اصول و متغیرهای گفته شده استفاده می شود، آن است که لباس و پوشاک باید متناسب با شرایط محیط و جایگاه شخصیتی افراد باشد. لذا در سبک زندگی اسلامی، افراد نمی توانند بدون توجه به شخصیت، سن، جایگاه شغلی و حتی محیطی که در آن رفت و آمد می کنند، به بهانه مدگرایی، خیابان ها و مراکز علمی و غیر علمی را پر از لباس های زرد، سبز، نارنجی و قرمز، کفش های هری پاتری، شلوارهای کوتاه، کرکره ای گت، مانتوهای آستین کوتاه، بلوزهای تنگ، موی تن تنی و تیفوسی، رنگ موهای فانتزی، هایلایت های ببر جنگل، پلنگ وحشی و قوس و قزح و دیگر اقسام مد و لباس نمایند.
هـ) در حد امکان بومی باشد
از دیگر آموزه هایی که اصول و متغیرهای اسلامی به ما می آموزد، استفاده حداکثری از مدهای بومی است؛ چرا که اموری همچون پوشاک، بارزترین سمبل فرهنگی، مهم ترین و مشخص ترین مظهر قومی و ملی و بهترین وسیله انتقال نشانه های فرهنگی است. از این رو، در سبک زندگی اسلامی، مدی که مورد استفاده مسلمانان قرار می گیرد، باید در باورهای دینی، فرهنگی و ملی ریشه داشته باشد تا سبب تقویت فضائل و منشأ پیآمدهای مثبتی همچون خودباوری، احساس ارزشمندی، اعتماد به نفس، خلاقیت و شکوفایی استعدادها، حقیقت جویی، ثبات شخصیت، نوع دوستی و تعاون، خودکفایی و عدم وابستگی اقتصادی، اعتدال، قناعت، هدف مندی، احترام به سنت ها، تحکیم روابط انسانی و خانوادگی، حیا و عفت، تکریم شخصیت الهی انسان و… گردد.