آسیب های فردی و اجتماعی اشتغال زنان
اشتغال زنان یکی از مهمترین مسئله های اجتماعی در قرن اخیر به شمار می آید. این اشتغال، آسیب های زیادی به زنان، خانواده و اجتماع ایشان وارد کرده است. با ما همراه باشید تا با آسیب های فردی و اجتماعی اشتغال زنان بیشتر آشنا شوید.
اشتغال زنان، آسیب های روانی خاصی را برای ایشان به همراه داشته است.
اشتغال زنان همانطور که فوایدی برای ایشان به همراه داشته است، آسیب هایی را نیز برای زنان و نیز جامعه ای که در آن اینگونه ارزش ها رواج دارد، به همراه داشته است.
در یک دسته بندی ابتدایی می توان این آسیب ها را در سه دسته کلان قرار داد:
- آسیب های فردی که می تواند آسیب های جسمی و روانی باشد.
- آسیب های خانوادگی که در این دسته آسیب هایی قرار می گیرد که دیگر اعضای خانواده بدان دچار شده اند.
- آسیب های اجتماعی آن دسته از آسیب هایی هستند که از حضور زنان شاغل در سطح جامعه همچون بیکاری مردان و … پدید آمده است.
در این نوشتار به برخی از آسیب های اشتغال زنان می پردازیم.
۱) تعارضات با همسر
یکی از آسیب های روانی ای که شاغل بودن زن می تواند به همراه داشته باشد، پیدایی تعارضات میان همسران با هم هست. زندگی در حالت عادی آن دارای تعارضاتی است که در صورت کمرنگ شدن انجام وظایفی یکی از زوجین ممکن است این تعارضات افزایش یابد. از همین روی زنانی که شاغل هستند تعارضات بیشتری را در سطح زندگی خود مشاهده می کنند.
این تعارضات در صورت اصرار زن بر فعالیت های بیرون از خانه می تواند شدت یابد. از همین روی اگر خانمی قصد آن را دارد که به فعالیت های بیرون از خانه اشتغال داشته باشد، لازم است که این تعارضات را به درستی بشناسد و سعی در مدیریت و حل آن ها داشته باشد. این امر نیازمند آن است که او وقت بیشتری از زمانی را که در خانه هست را به انجام وظایفی که در نبودش، کاستی صورت گرفته، اختصاص دهد.
۲) چندگانگی تربیت فرزندان
یکی از کارکردهای مهم خانواده، کارکردهای آموزشی است که اعضا در بستر خانواده اموری را که بدان نیاز دارند را می آموزند. والدینی که به خاطر اشتغال خود نمی توانند این وقت را اختصاص دهند، سبب پیدایی منابع تربیتی متعدد برای فرزندان خود می شوند.
منابع تربیتی همچون تلویزیون، مربیان مهدکودک و … می تواند به تربیت فرزندان آسیب های جدی وارد کند و در نهایت به خارج کردن والدین به عنوان مراجع تربیتی بیانجامد. کودکانی که وقت زیادی از خود را به دیدن کارتون و یا حضور در مهدکودک ها می گذرانند نمی توانند سهمی از تربیت را به والدین خود اختصاص دهند و همین امر سبب فاصله های زیادی میان ایشان و والدین خود می شود.
به مرور با ورود کودکان به صحنه اجتماع، این چندگانگی تربیتی می تواند زمینه ساز تعارضات رفتاری زیادی در ایشان شود. چرا که آنها منبع واحدی را برای تشخیص افکار، هیجانات و رفتارهای درست نداشته اند و همین سبب تعارضات زیادی میان ایشان می شود.
۳) نقصان در فرزندآوری
زنان شاغل نسبت به زنان دیگر، میل کمتری به فرزندآوری دارند. این آسیب از آن جایی نشات می گیرد که در نگاه این افراد، فرزند مانع موفقیت های کاری ایشان است. یکی از علل کاهش فرزندآوری را می توان اشتغال زنان دانست. این ضعف از سوی قانونگذاری هم می باش. عدم اختصاص مناسب مرخصی زایمان به زنان و نیز عدم توجه به این مرخصی برای مردان در سازمان های دولتی، خود به آسیب های این موضوع افزوده است.
این مشکل در سازمان های خصوصی بیشتر است، چرا که این سازمان ها علاوه بر این که مرخصی زایمان را در قوانین خود ندارند، در صورتی که خانمی به علت بارداری مدتی را در سر وظیفه خود حضور نیابند، را از کار اخراج خواهند کرد.
جامعه امروز ایرانی رفته رفته به سمت کهنسالی پیش می رود که این موضوع، آسیب های زیادی را برای جامعه آینده ایرانی به همراه خواهد داشت. پس آسیب عدم فرزندآوری، یکی از آسیب هایی است که هم بر فرد، هم برای خانواده و هم برای جامعه، ضررهایی غیرقابل جبران را به همراه دارد.
۴) تغییر نگرش در زنان
برخی از زنان به خاطر حضور در محیط های کاری، بسیاری از نگرش های ایشان نسبت به هویت و وظایفی که برعهده دارند، تغییر می کند. زنانی که شاغل بودن برای ایشان دارای اولویت است، به نقش های دیگر خود توجهی ندارند و آنها را در صورت داشتن اولویت، در مراحل دیگر قرار می دهند. زن شاغلی که سعی می کند به هر قیمتی که هست، شغل خود را حفظ کند، اولویت هایی که مرتبط با همسری و مادری هست را به مرور به اولویت های دوم و سوم و … تغییر می دهد و سعی بر آن دارد هر آنچه که به شغل و محیط شغلی او آسیب می زند را به فراموشی بسپرد.
به مرور این دست از زنان، به یک بی هویتی و استرس هایی دچار می شوند که سلامت روان ایشان را نیز به شدت به خطر می اندازد. مادری و همسری نقش هایی است که خدای متعال طبق طبیعت انسان بر دوش زنان قرار داده است که توجه به همین دو نقش و نیز قوت بخشیدن به آن سبب استحکام خانواده می شود. حال بی توجهی به این دو نقش فطری، بهداشت روان انسان را می تواند به شدت به خطر بیاندازد.
۵)بیکاری مردان
یکی از آسیب هایی که اشتغال زنان به همراه دارد، بیکاری مردان است. از آن روی که مردان در خانواده مسئول اقتصادی به شمار می آیند لازم است که ابزارهای تامین این مسئولیت برای ایشان مهیا شود. جامعه ای که مردان به راحتی نتوانند شغل مورد انتظار خود را بیابند، زمینه ساز خانواده هایی با بضاعت مالی می شوند. جامعه ای می تواند از لحاظ اقتصادی به درستی شکل گرفته باشد که در وهله اول مردان آن جامعه بتوانند شغل های مورد نیاز خود را بیابند و از آن راه تامین اقتصادی شوند.
عدم اشتغال مردان می تواند آسیب های بسیاری همچون دیرتشکیل شدن خانواده، آسیب دیدن ساختار خانواده، انحرافات اخلاقی، اعتیاد و … را به همراه داشته باشد. به همین دلیل در بسیاری از کشورها، مشغولیت مردان در مرحله نخست حل مشکلات اقتصادی قرار دارد.
زنان از آن روی که کمتر لب به اعتراض و شکوه باز می کنند و از جهتی دیگر نیاز کمتری به خدمات عائله مندی، بیمه و … دارند، کارگری ارزان تر از مردان به شمار می آیند. به همین دلیل صاحبان حرفه و کار بیشتر در پی آن هستند که از زنان برای انجام کارهای خویش بهره بگیرند تا مردان و همین سبب آن شده است که در جامعه هایی همچون ایران، زنان به راحتی جذب و استخدام مراکز شوند.
۶)آسیب به نقش های زن
زنان به عنوان فردی که در خانواده حضور دارد، دارای نقش های خاصی است. همسری و مادری دو نقش مهم یک زن در بستر خانواده است که نمی توان برای آن جایگزینی انتخاب کرد. زنان شاغلی که بیشتر وقت روز خود را در محل کار می گذارند دیگر نمی تواند به راحتی وظیفه ای که به عنوان مادر و همسر دارد را به درستی ایفا کند. مادری و همسری دو نقشی است که باید در خانه برای آن از زمان خود به درستی وقت گذاشت. اگر به تعریف هر کدام از واژه مادری و همسری توجه شود و مولفه های آن به درستی شناخته شود، خود همان تعاریف و مولفه های آن مبین ارزشمندی آن است.
۷)مشکلات جسمانی برای زنان
یکی از پیامدهای شاغل بودن زنان، به خصوص زنانی که در کارهای جسمانی مناسب خود قرار نمی گیرند، مشکلات جسمانی و روانی است. برخی از این مشکلات، مشکلاتی هستند که در طول زمان پدید می آید و گاه برای درمان آن باید مدت زمان بسیاری را بدان اختصاص داد.
از جمله مشکلات جسمانی، پیری زودرس برای این دست از زنان است. زنانی که به ناچار در کارخانجاتی کار می کنند که نیاز به فعالیت های جسمانی زیاد دارد، سبب آسیب های ماندگاری در ایشان می شود.
پیدایی آسیب های جسمانی در زنان می تواند آسیب های روانی زیادی را نیز برای ایشان به همراه داشته باشد.
این دست از آسیب ها اینگونه نیست که فقط فرد را درگیر خود کند بلکه این آسیب ها تمام اعضای یک خانواده را درگیر این مشکلات جسمانی خواهد کرد.
در صورتیکه مادر یک خانواده دچار بیماری های جسمانی شود، این بار بر روی دوش همه اعضای خانواده می افتد که باید در مقام جبران آسیب های وارده به مادر، سعی کنند نقش او را انجام بدهند که این یک امر غیر ممکن است.
۸)الگوی نامناسب برای فرزندان
یکی از مهم ترین شیوه های یادگیری یادگیری مشاهده ایست. یادگیری مشاهده ای به عنوان یکی از نظریات یادگیری در روان شناسی مطرح می باشد که توسط آلبرت بندورا (۱۹۲۵) ی کانادایی مطرح شده است. بندورا خود قائل بود مهمترین نوع یادگیری، یادگیری مشاهده ایست که در نظرات افراد دیگر همچون ثرندایک نیز در مورد آن سخن به میان آورده شده بود.
فرزندانی که در خانه مادری دارند که بخش زیادی از وقت خود را در خارج از خانه می گذرانند، نمی توانند یک الگویی خوبی را برای زیستن داشته باشند. از همین روی ممکن است این فرزندان به مشکلات هویتی برخورد کنند.
شاید آثاری که این نوع از مادران بر روی فرزندان می گذارند محدود به دختران نشود. پسرانی که دارای مادرانی شاغل هستند در زندگی آینده خود ممکن است تن به ازدواج با زنان شاغل ندهند، این دیدگاه به خاطر آن است که این فرزندان آسیب دیده از عدم حضور مادر در خانواده، دیگر حاضر به تجربه همسری که شاغل است، نیستند. از همین روی تن به ازدواج با این نوع از زنان نخواهند داد مگر آنکه ثمره اقتصادی ای که از این راه وارد زندگی شان می شود، دارای ارزش و اولویت بالایی است.
۹)آسیب دیدن نشاط خانواده
یکی از آسیب هایی که ممکن است خانواده به خاطر اشتغال زنان با آن مواجه شوند، از بین رفتن نشاط خانواده است. نشاط در خانواده امری است که باعث تحکیم خانواده می شود که در صورت عدم حضور هر کدام یک از ارکان خانواده همچون زن و یا شوهر این نشاط آسیب خواهد دید.