فرهنگ سازی سبک زندگی و تمدن سازی نوین اسلامی
سبک زندگی به تمامی اصول و مبانی که متن و بطن حیات اجتماع و انسان را شکل میدهد، اطلاق میگردد که از ارزشهای دینی و عرفی جامعه نشأت میگیرد.
سبک و سلوک زندگی حاکم بر جوامع؛ نمایانگر فرهنگ، جهان بینی و اعتقادات آن جامعه است که در شیوه و نوع حیات افراد جامعه تبلور یافته است. سبک زندگی، نوع دیدگاه و باورهای اصیل و اعتقادات مردم را نشان میدهد. شیوه و نوع زندگی مردم مهمترین بخش از عرصه حیات اجتماعی را تشکیل میدهند، از این رو پیروی مردم یک جامعه از سبک و شیوه زندگی اصیل و بومی لازمه پیشرفت اقتصادی و اجتماعی است.
سبک زندگی ایرانی ـ اسلامی آغاز و مقدمهای برای تمدن سازی نوین اسلامی و در نهایت تحقق پیشرفت و توسعه ایرانی ـ اسلامی است. پیروی از سبک زندگی اسلامی و درونی سازی آن در بطن جامعه، آغازی برای اجرای اصول دینی و تحقق آرمانها و اهداف اسلامی در جامعه میباشد. لازمه این امر تبعیت از احکام و فرهنگ دینی و پرهیز از الگوهای غربی سبک زندگی است. رواج ارزشهای غربی و فرهنگ بیگانه در جامعه، مانعی در مسیر رشد و توسعه بوده و موجب غفلت از هنجارهای اجتماعی و فرهنگ دینی و در نهایت عقبماندگی اقتصادی و اجتماعی میگردد.
یکی از مهمترین دلایل نیاز به تمدن سازی نوین اسلامی، تهاجم فرهنگی غرب و تحمیل سبک زندگی غربی در جوامع اسلامی است. با توجه به اینکه ارزشها و فرهنگ غربی با هنجارها و اعتقادات جامعه ما در تضاد میباشد، بسط سبک زندگی غربی مانعی بزرگ در مسیر تحقق پیشرفت و توسعه تلقی میگردد، از این رو گسترش سلوک حیات دینی از ضروریات جامعه میباشد؛ یعنی اینکه ارائه تفسیری توحیدی از زندگی بر مبنای خدامحوری متفاوت از سبک زندگی انسان مدارانهی غربی است.
برای تثبیت جامعه اسلامی با تمامی خصوصیات و شاخصهای مربوط به خود میباید شیوه و سلوک زندگی اسلامی نیز در بطن جامعه درونی گردد. بدین معنا که اصول و احکام دینی زمانی میتواند به طور کامل در جامعه اجرا شود که سبک زندگی اسلامی در بین اعضای جامعه گسترش یابد. اگر الگوها و شیوه های زندگی بیگانه و غربی در جامعه وجود داشته باشد، مانعی بزرگ در مسیر تشکیل جامعه اسلامی و اجرای اصول دینی است، زیرا ارزشها و هنجارهای غیر اسلامی و غربی با فرهنگ و باورهای رایج در جامعه منافات دارد. از سوی دیگر تحقق اصول و آرمانهای دینی در جامعه زمینهای برای گسترش سبک و نوع زندگی در جامعه میباشد و این دو مکمل همدیگر محسوب میشوند.
سبک و سلوک زندگی، متن تمدن سازی نوین اسلامی را تشکیل میدهد. برای نیل به اهداف و آرمانهای جامعه و موفقیت در زمینه اقتصادی و سیاسی میباید سبک زندگی بومی و دینی را در بین مردم گسترش داد، چنین حیاتی متفاوت از شیوه زندگی غربی است و با ارزشهای اصیل و هنجارهای بومی سازگاری دارد. آن چیزی که متن زندگى انسان را تشکیل میدهد؛ همان سبک زندگى است و بایستی در جهت گسترش آن برنامه ریزیهای لازم را نمود.
سبک زندگی اسلامی و اصیل موجب ارتقای فرهنگ عمومی جامعه و قرارگیری آن در مسیر هنجارها و اصول اجتماعی میشود، در این راستا وجدان کاری و انضباط اجتماعى در بین اعضای جامعه افزایش مییابد و آنان با پایبندی به معیارها و قواعد سبک زندگی خود میتوانند انضباط فرهنگی، اقتصادى و اجتماعی را ارتقا دهند، چرا که اصول و هنجارهای بیگانه با بطن و کالبد جامعه تضاد داشته و موجب غفلت از فرهنگ اصیل و ارزشهای بومی در جامعه میگردد، متقابلاً پایبندی به سبک زندگی بومی باعث تحقق اهداف جامعه میشود.
سبک و شیوه زندگی مؤلفههایی چون تشکیل خانواده و ازدواج، نوع البسه و خوراک، مسکن و معماری، الگوی مصرف، تفریحات و شیوه گذران اوقات فراغت، روش معیشت و کسب و کار، نوع هنر، ادبیات و سینما و… را تشکیل میدهد، برای تمدن سازی نوین اسلامی باید در هر کدام از این بخشها فرهنگ سازی لازم صورت گیرد، تا حیات اجتماعی و نوع زندگی مردم متناسب با باورها و فرهنگ بومی آنان جریان یابد.
باید این مسئله را در نظر داشت که موفقیت نظام فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و اعتقادی هر جامعهای به هویت سازی فرهنگی و اجرای رسوم، اعتقادات و فرهنگ بومی و سنتی آن بستگی دارد. این مسئله را میتوان در نوع و شیوه زندگی تمامی کشورها مشاهده نمود، چنانکه کشورهای اروپایی در صدد گسترش فرهنگ غربی و شیوه زندگی اروپایی و حتی آمریکایی در دیگر جوامع هستند. از اینرو با تبلیغات گسترده، فرهنگ و نوع زندگی و ارزشهای غربی را در جوامع در حال توسعه و شرق بسط میدهند.
یکی از مهمترین برنامه های نظام استکباری و کشورهای غربی توسعه سبک زندگی اروپایی و آمریکایی در جوامع جهان است. غرب خواهان تفکیک سبک زندگی از اعتقادات مردمی و باورهای دینی است تا از این طریق سبک زندگی غربی را در بین مردم مشرق زمین گسترش دهند. زمانی که شیوه زندگی و سلوک اروپایی در جوامع مذهبی و سنت مدار شرق گسترش مییابد، فرهنگ مهاجم غرب در طول زمان به فرهنگ غالب و برتر تبدیل گشته و موجب بیگانگی مردم از ارزشهای دینی و هنجارهای بومی خود میشود.
هر جامعهای باید برای حفظ هویت بومی و فرهنگ اصیل خود، شیوه و سلوک متناسب با اعتقادات مردمی و باورهای دینی را ترویج نماید و روش زندگی بومی و سبک حیات خاص خود را در بین مردم درونی سازد تا از تهاجم فرهنگ و ارزشهای بیگانه جلوگیری نماید. آگاهی از این مسئله که فرهنگ بیگانه مانعی در مسیر شکوفایی فرهنگی و رشد اقتصادی است، موجب پایبندی اعضای جامعه با اصول اعتقادی و باورهای خاص جامعه خود میگردد، زیرا این ارزشها تاریخچهای طولانی در جامعه داشته و با شرایط اجتماعی، فرهنگی، زمانی و مکانی تناسب دارد.
سبک زندگی با وجود آنکه یک بحث فرهنگی محسوب میشود، نقش و جایگاه مهمی در تمدن سازی دارد و باید برای طراحی بنای چنین تمدنی برنامه ریزی نمود، همانگونه که کشورهای غربی و اروپایی به مسئله تبلیغات اهمیت زیادی قائل هستند و ارزشها و فرهنگ غربی را تبلیغ مینمایند و برنامه ریزیهای لازم در این زمینه را دارند، میباید برای جلوگیری از تهاجم فرهنگ بیگانه، برنامه ریزیها و سیاستهای مورد نیاز را انجام داد.
نوع و شیوه حیات اجتماعی به مثابه روح و بطنِ کالبد و روبنای زندگی انسانها را تشکیل میدهد که دارای لایههای تئوریک و فلسفی است. نوع و شیوه زندگی کردن مردم اهمیت وافری دارد و نباید تنها به انتقال گفتمانها و آرمانها بسنده کرد، چرا که مردم برای معیشت و معاش خود نیز نیاز به الگو دارند. برای تأمین این نیاز میباید مبانی نظری و فلسفی و تئوریک در زمینه سبک و سلوک زندگی و تمدن سازی دینی در جامعه را انجام داد و این امری است که اکثر اندیشمندان و نظریهپردازان به آن اعتقاد دارند.
بسیاری از نویسندگان و صاحب نظران موفقیت نظام سیاسی، اقتصادی و سازمانی را در هویت سازی فرهنگی و سبک زندگی اجتماعی قلمداد میکنند. آداب و رسوم، سنن و فرهنگ بومی، اعتقادات و باورهای مردمی بخش مهمی از شیوه زندگی را تشکیل میدهند که دیگر ابعاد و عرصه های جامعه را تحتالشعاع خود قرار میدهد. جوامع غرب و اروپایی با آگاهی از این مسئله وقت و هزینه هنگفتی را در جهت بسط فرهنگ غربی و آمریکایی در دیگر کشورها صرف میکنند، تبلیغات رسانهای، ساخت فیلمها، انتشار کتابها و… از جمله این اقدامات میباشد که موجب بسط فرهنگ غرب در مشرق زمین گشته است.
با نگاهی آسیب شناسانه به وضعیت فرهنگی و شیوه زندگی جامعه میتوان دریافت که مشکلات فرهنگی اجتماعی صرفاً ناشی از تهاجم فرهنگی غرب نمیباشد، بلکه ناشی از نبود مبانی نظری و فلسفی و تئوریک در زمینه سبک و سلوک زندگی و تمدن سازی دینی در جامعه است. در زمینه سبک زندگی عموم توجه به روبنا و ظواهر زندگی انسانها میباشد و در باب مبانی فلسفی و نظری نیازمند نظریهها و دیدگاههای تئوریک هستیم، غفلت از مبانی نظری اصلی مهم در زمینه سبک زندگی تلقی میگردد.
سبک زندگی و تمدن سازی نوین اسلامی در جامعه میباید از سوی مردم و در بطن جامعه صورت گیرد. نهادهای دینی و اجتماعی و سازمانهای مردمی چون حسینیهها و مساجد نقش مهمی در این زمینه دارند.
مردم جایگاه مهم و اساسی در گسترش سبک زندگی اسلامی دارند. در جوامع اسلامی، مردم به نهادهای دینی و اجتماعی اهمیت وافری قائل هستند و همواره در مناسبتها و موقعیتهای مختلف در این نهادها حضور و مشارکت دارند و این تشکیلات مردمی نقش مهمی در بسط سبک زندگی اسلامی دارد.