خانواده و آسیب های اجتماعی فرزندان/مقابله با بزهکاری

خانواده، اساسی ترین نهاد مؤثر بر رشد اجتماعی و شخصیت کودکان، به ویژه در سال های حساس اولیه ی زندگی است.

#نقش#خانواده#آسیب_های#اجتماعی

خانواده تحت شرایط صحیح، کودکان را آماده می سازد تا توانایی های بالقوه ی خود را شناسایی کرده و به عنوان افراد بالغ نقش های سودمندی را در جامعه برعهده گیرند. نوجوان باید براساس شخصیت اجتماعی شکل گرفته اش و متناسب با نقش های تعیین شده از سوی جامعه، با آسیبهای اجتماعی نیز، به راحتی برخورد کرده و از آن ها عبور کند. بنابراین شما والدین! بزرگترها و مربیان مسئولیت تربیت و پرورش نسل آینده ی این جامعه با شماست؟ بدیهی است شما در راه تربیت فرزندانتان متحمل مشکلات بسیار شده و به دنبال آن تلاش وافری انجام می دهید. تربیت فرزندان دردسرها و دغدغه های فراوانی دارد. هدف این مقاله آن است تا به بیان بعضی از راهکارهایی بپردازد که هم در کاهش این مشکلات مؤثر باشد و هم شما را در تربیت درست فرزندتان یاری دهد. جامعه ی امروز بسیار پیچیده است و فرزندان ما، با آسیب های اجتماعی گوناگونی مواجه هستند که ابتلا به آن ها باعث تباهی و تزلزل جامعه می شود. بنابراین، این مقاله شما را یاری می دهد تا ضمن آشنایی با روش های مقابله با خطرها و آسیب ها، فرزندانتان را در کاهش احتمال ابتلا به چنین آسیب هایی یاری دهید.

اگر با نگاه دقیق و موشکافانه به مسائل، مشکلات و اختلالات رفتاری نوجوانان بنگریم و منشأ آن ها را بررسی کنیم در خواهیم یافت که برای مبارزه با آن ها بهترین شیوه آن است که از همان سرچشمه شروع کنیم. برای مثال خانواده به عنوان اولین جایگاه هر فرد وظایف ی برعهده دارد که انجام آن قدم اول برای شناسایی و رفع معضلات نوجوانان محسوب می شود. از جمله: رفتارهای درست و مناسب با فرزندان، پرهیز از مسخره کردن و عیب جویی از فرزند، دوری از تلخ زبانی، شتاب نکردن در اصلاح فرزند، اجتناب از مقایسه و ..


باید اعتراف کرد مهم ترین کسانی که می توانند نقش مؤثر و سازنده ای در رشد و تکامل شخصیت نوجوان و رفع نیازها و مشکلات او داشته باشند، والدین هستند. اولین چشم اندازها به جهان پیرامون و نخستین شناخت ها در زندگی به وسیله ی خانواده صورت می گیرد. نوجوان آموزش های مهم برای ورود به اجتماع را در خانواده کسب می کند. هرچه شخص از نعمت خانواده ی سالم، توجه و مهارت والدین بهره ی کم تری ببرد، ناسازگاری او بیشتر خواهد شد.  خانواده عالی ترین و مقتدرترین پایگاه شکل گیری ساختمان اجتماعی و شخصیتی نوجوان است.

خانواده محلی است که نوجوان در آن درس فداکاری، محبت، چگونگی مبارزه با مشکلات و … را می آموزد و پاک ترین احساسات خود را در آنجا به ظهور می رساند. بنابراین ضعف چنین پایگاه عظیمی، اولین و اساسی ترین عامل انحراف است و مسلم است که وظیفه ی خطیر والدین حفظ سلامت این کانون مقدس و ارجمند است.

اگر می خواهیم فرزندی سالم و به دور از انحراف و مشکلات روانی و پاک از خطا و بزهکاری داشته باشیم، باید او را با اجتماعی که در آن زندگی می کند آشنا سازیم. آداب و سنت های مذهبی و اخلاقی، ارزش های اجتماعی و فرهنگی، مسائل سیاسی و اقتصادی و هر آنچه را که در شخصیت و نوع رفتار و اخلاق او مؤثرند به او بشناسانیم. در ادامه به تعریف، علل و عوامل پدیدار شدن تعدادی از انحرافات و نقش والدین می پردازیم.


بزهکاری

نوجوان بزهکار کسی است که به ارتکاب رفتار ضد اجتماعی یا قانون شکنی متهم است؛ ولی به علت این که به سن قانونی (معمولا ۱۸ سالگی) نرسیده، مانند یک مجرم بزرگسال، مجازات نمی شود. رفتار نوجوان بزهکار موجب می شود تا به چنگ قانون بیفتد؛ زیرا رفتار او، نه تنها خود نوجوان، بلکه دیگر افراد جامعه را نیز به مخاطره می اندازد.

عوامل مؤثر در ایجاد بزهکاری فرزندان

براساس تحقیقات گسترده ای که به منظور پی بردن به علل تخلف نوجوانان انجام شده، می توان عوامل زیر را در بزهکاری مؤثر دانست:

۱- گروه سنی کمتر از پانزده سال آمادگی بیشتری برای ارتکاب بزه دارند.
۲- جرائم به طور کلی در حومه ی شهرها بیشتر از شهرها و روستاها اتفاق می افتد.
۳- نوجوانانی که در جامعه از تحصیلات، تفریحات سالم، سرگرمی و کار سازنده به دلایلی، بی بهره هستند به ارتکاب جرائم گرایش بیشتری دارند؛ به بیان دیگر، آن ها جهت نیل به هدف های خویش به شیوه ای اجتماع پسند، راههای درستی در اختیار ندارند.
۴- نوجوانانی که از نظر مالی در رفاه بوده ولی از توجه و محبت بی بهره باشند، ممکن است به بزهکاری روی آورند. بزهکاری در طبقات مرفه اغلب به منظور جلب توجه والدین و ابراز نارضایتی و یأس نوجوانان و در مواردی جهت انتقام گرفتن از آن هاست.
۵- رشد محدود و ناکافی نوجوانان در زمینه ی مسائل اخلاقی و معنوی یکی از عوامل عمده ی گرایش به بزهکاری است.

به طور کلی سه عامل بیشترین نقش را در بزهکاری فرزندان دارند، که به ترتیب عبارتند از:

۱- عوامل خانوادگی
۲- عوامل اجتماعی
۳- عوامل شخصیتی

 این سه عامل مانند مثلثی بوده که از هم جدایی ناپذیرند. به دلیل نقش پررنگ خانواده و تأثیر آن بر روی دو عامل دیگر، در این قسمت به بررسی این عامل مهم می پردازیم. وقتی با مسئله ی گسترش بزهکاری در کودکان و نوجوانان روبه رو هستیم باید خانواده را به عنوان اولین کانال ورودی فرد به اجتماع مورد بررسی قرار دهیم و علل و انگیزه های اولیه را در آن جستجو کنیم. عوامل خانوادگی که باعث بزهکاری نوجوانان می شود؛ شامل موارد زیر هستند:

۱ – تبعیض

تبعیض در خانواده و توجه بیشتر والدین به برخی از فرزندان و توجه کمتر نسبت به فرزندان دیگر سبب ایجاد احساسات و اعمال منفی در نوجوان می شود.

۲- خشونت

پاره ای از روانشناسان معتقدند که ریشه ی اصلی جنایات و انحرافات در جامعه، خشونت شدید در خانواده است. این خشونت می تواند در ابعاد جسمی و روحی در خانواده رخ دهد. خشونت، سرزنش و و سرکوفت های بی مورد؛ احساس بی لیاقتی، سرخوردگی و در نهایت اضطراب دائمی را به فرد انتقال می دهد. در چنین وضعیتی نوجوان که جایگاه مشخصی برای خود در خانواده نمی یابد کم کم از حالت عادی خارج شده و به انجام اعمال غیر سالم روی می آورد تا شاید از این طریق توجه دیگران را به خود معطوف دارد.

۳- افراط در محبت و توجه

محبت بیش از اندازه همان اثر و نتیجه را دارد که بی مهری و بی توجهی دارد.

۴- بی سرپرستی

یتیمی ناشی از مرگ پدر یا مادر و نبود سرپرستی سالم از فرزند یکی از مهم ترین علل ناکامی، ولگردی، عقب افتادگی در مدرسه، اجتماع، ارتکاب بزه، تبهکاری و سایر آسیبهای اجتماعی است.

 ۵- طلاق و کشمکش

گسستگی خانواده تأثیری مسلم و قطعی در بروز رفتارهای ضد اجتماعی در نوجوانان دارد. همچنین درگیری و کشمکش های زیاد در محیط خانواده تأثیر مخرب بر سلامت روانی و اجتماعی فرزندان دارد.

۶- غیبت والدین از خانواده

وجود والدین در منزل، به خصوص مادر نقش مؤثری در تربیت عاطفی- روانی کودکان دارد و غیبت هر یک از والدین باعث ایجاد مشکلات تربیتی و اختلالات عاطفی در فرزندان میشود.

۷- انحراف والدین

انحراف والدین یا یکی از اعضای خانواده و مشکل اخلاقی آنان، ارتباط مسلمی با انحراف کودکان و نوجوانان دارد.

۸- نداشتن آگاهی

پایین بودن سطح آگاهی و دانش در زمینه ی مسائل تربیتی کودکان و نوجوانان زمینه ساز ارتکاب جرم و انحراف به شمار می رود. همچنین فاصله ی زیاد اعتقادی و فرهنگی خانواده با جامعه و نیز تضادهای فکری شدید با فرزندان عامل کشمکش در خانواده و گریز فرزندان از خانه و ضعف ارتباط آن ها با والدین می شود که این موارد خود، زمینه ساز بروز بزهکاری فرزندان می شود.

۹- سهل انگاری

گاه والدین اطلاعات خوبی دارند، اما در اثر دغدغه های بسیار از امر مهم تربیت فرزندانشان و توجه به نیازهای مادی و معنوی آن ها غافل می شوند یا امر تربیت را بسیار ساده در نظر گرفته و فرزند خود را به حال خود رها می کنند. بی توجهی و بی اهمیتی به نیازها و خواسته های جسمی و روحی نوجوان، ذهن و فکر او را مغشوش کرده و او را دچار ناآرامی و التهاب می کند. این یک عامل هشداردهنده است.

۱۰- نبود قانونمندی

نداشتن تعهد و قانونمندی در خانه و آزادی بیش از حد به اعضای خانواده خطر بروز بزهکاری در فرزندان را افزایش میدهد.


نقش والدین

خانواده در عین حال که کوچکترین واحد اجتماعی است از بزرگترین منابع ثروت جامعه است و به عنوان یک نیروی ملی شناخته میشود. بنابراین راهکارهای زیر را می توان در کاهش بزهکاری در خانواده ها به کار برد:

۱- کودک باید از خانواده محبت ببیند و به محبت بزرگترها اطمینان داشته باشد در این صورت با آرامش، سلامت و مهارت وارد جامعه خواهد شد، در غیر این صورت همه چیز برای او ناراحت کننده و خطرناک خواهد بود و وسیلهی اضطراب او را فراهم خواهد کرد. زیرا کودکی که از لحاظ عاطفی رشد نیافته، توانایی تحمل رنج و عذاب یا به تأخیر انداختن ارضای تمایلات خود را ندارد و این محرومیت عاطفی از مهم ترین علل بزهکاری نوجوانان است.
 
۲- پدر و مادر باید از سنین پیش از دبستان کودک را تحت آموزش های صحیح و سازمان یافته قرار دهند و در مراحل مختلف تحصیلی تکیه گاه و مشاوری مطمئن برای او باشند تا بتوانند همگام با شناخت نقاط ضعف و قوت آنان یاری رسان و مددکار واقعی فرزند خود باشند.
 
۳- با توجه به دوره شکل گیری اعتقادات در نوجوانی، خانواده باید دین و معنویت را به عنوان پشتوآن های محکم و فلسفه ای روشن برای زندگی به فرزندان آموزش دهد و از طریق انس با خدا آن ها را به آرامش و خشنودی برساند و از قید اضطراب های درونی برهاند.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.