تفاوت ها و اشتراکات معاد با رجعت
مسئله رجعت نیز همانند دیگر مسائل مهدویت ممکن است دچار شبهههایی شده باشد. سؤالات و یا شبهاتی که در این زمینه مطرح است، اگر به درستی پاسخ داده نشود، ممکن است انحرافاتی را در جامعه پدید آورد.
اولین شبههای که ممکن است وجود داشته باشد،این است که آیا احتمال نمیدهید کافرانی که به دنیا باز میگردند، توبه کنند و یا مؤمنان از راه مستقیم منحرف شوند؟ در پاسخ باید گفت بنا بر حدیثی که رجعت را در مورد فرد مؤمن اختیاری میداند، مؤمنی که احتمال میدهد در رجعت از راه مستقیم به بیراهه کشیده شود، میتوانند به دنیا باز نگردد. در این حدیث آمده است: مفضل بن عمر میگوید: در محضر امام صادق علیه السلام از حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف صحبت شد و از افرادی که عاشقانه انتظار ظهور او را میکشند و پیش از نیل به چنین سعادتی از دنیا میروند. حضرت فرمود: هنگامی که حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف قیام کند، مأمورین الهی در قبر با اشخاص مؤمن تماس میگیرند و به آنها میگویند: ای بنده خدا! مولایت ظهور کرده است، اگر میخواهی به او پیوندی، آزاد هستی و اگر بخواهی در نعمتهای الهی متنعم بمانی، باز هم آزاد هستی».۱
در مورد توبه کافر نیز باید گفت، این مسئله امر بعید و غیر ممکنی است؛ زیرا ظلم چنین با سرشت و آمیخته است که گویی جزء ذات او شده و توبه در مورد او غیرممکن است.
چنانچه قرآن در جواب آنهایی که تقاضای بازگشت دارند، میفرماید: «وَ لَوْ رُدُّواْ لَعَادُواْ لِمَا نُهُواْ عَنْهُ »؛ «اگر باز گردند دگر بار همان اموری را که از آن نهی شدهاند، انجام میدهند».۲
شاید این سؤال هم مطرح شود که آیا رجعت با تناسخ فرقی دارد؟ بعضی این دو را با هم خلط کردهاند.
برای جواب به چنین پرسشی باید این دو مسئله را تعریف کرد تا فرق آنها بیان و مشخص شود. چکیده عقیده تناسخ، این است که جهان آفرینش پیوسته در گردش و هر دورهای، تکرار دوره پیش است و این گزارش و تکرار پایان ندارد. روح هر انسانی پس از مرگ بار دیگر به دنیا باز میگردد و در این بازگشت که بر کردار و رفتار پیش او مبتنی است، اگر در روزگار گذشته به کارهای نیک و شایسته دست زده باشد، دوران بعد را با شادی و خوشی سپری میکند، اما اگر مرتکب اعمال ناروا شده باشد، گرفتار حزن و اندوه میگردد. این عقیده پاداش و کیفر اعمال را منحصر به این دنیا میداند و میگوید روح پس از مرگ، از بدنی به بدن دیگر و بعضی نیز میگویند از بدن به حیوانات و بعضی دیگر هم میگویند از بدن به نباتات و بعضی دیگر نیز میگویند از بدن به جمادات منتقل میشود. اما در بحث رجعت، بازگشت روح انسان به همان بدن قبلی خود وی است. در رجعت کیفر و پاداش را در دنیا منحصر نمیداند؛ بلکه معتقد است در رجعت پارهای از عذاب و شادی را میچشند.
اگر انسان به توحید اعتقاد نداشته باشد، کافر شناخته میشود؛ اما اگر انسان به اصلی از اصول مذاهب معتقد نباشد، به واسطه این اعتقاد نداشتن از دین رانده نمیشود. بنابراین اگر کسی به رجعت اعتقاد نداشته باشد، کافر شناخته نمیشود و اعتقاد به رجعت از مسلمات شیعه است، نه از مسلمات اسلام
شبهه دیگری که ممکن است وجود داشته باشد، اینکه شاید برخی بگویند رجعت با آیه ۱۰۰ سوره مؤمنون سازگار نیست؛ زیرا طبق این آیه، مشرکان به جهان باز میگردند تا عمل صالح انجام دهند، آنها میگویند: «رب ارجعونی لعلی أعمل صالحاً فیما ترکت»، اما به آنها پاسخ منفی داده و گفته میشود: «کلا إنها کلمه هو قائلها». در پاسخ باید گفت این آیه عام است، ولی آیه رجعت خاص؛ به عیارتی این آیه عموم را گفته است، در صورتی که در بحث رجعت عمومیتی در کار نیست و تنها یک عده خاص رجعت میکنند.
شبهه دیگری که مطرح است، اینکه آیا رجعت جزء اصول مذهب است یا جزء اصول دین؟
طبق تعاریفی که از این دو واژه شده است، رجعت جزء اصول دین نیست؛ زیرا اصول دین از اموری هستند که اگر فرد به آنها اعتقاد نداشته باشد، به دین لطمه میزند؛ برای مثال اگر انسان به توحید اعتقاد نداشته باشد، کافر شناخته میشود؛ اما اگر انسان به اصلی از اصول مذاهب معتقد نباشد، به واسطه این اعتقاد نداشتن از دین رانده نمیشود. بنابراین اگر کسی به رجعت اعتقاد نداشته باشد، کافر شناخته نمیشود و اعتقاد به رجعت از مسلمات شیعه است، نه از مسلمات اسلام.
شاید این سؤال مطرح شود که تفاوت رجعت با معاد چیست؟ این دو مسئله دارای چهار تفاوت هستند:
۱- رجعت در این جهان مادی با همه مشخصات و عوارض، محقق میگردد. همانطور که در تعریف رجعت آمده است مردمان در همان شکل و صورتی که در گذشته بودند، بر میگردند؛ اما معاد در جهان دیگر اتفاق میافتد که از عوارض مادی خبری نیست؛
۲- در معاد همه خلایق برای حسابرسی محشور میگردند، در حالی که رجعت به کافران شرور و مؤمنان خالص اختصاص دارد؛
۳- چنانچه گفته شد انکار اصلی از اصول دین موجب کفر میشود، برخلاف انکار اصول مذهب؛ بنابراین انکار معاد موجب خروج از دین میشود، ولی انکار رجعت موجب کفر نمیشود؛
۴- بازگشت کنندگان به دنیا در زمان رجعت دوباره خواهند مُرد یا کشته خواهند شد، اما در معاد دیگر مرگ و ارتحالی نخواهد بود؛ زیرا آنجا سرای ابدی است.
همچنین در مورد وجه اشتراک و افتراق رجعت و ظهور باید گفت، این دو مسئله در یک جهت با هم اشتراک دارند و آن این است که هر دو در آخرالزمان رخ میدهند، اما فرقشان در این است که خداوند برای برچیدن ظلم و گسترش عدالت، حجت خود حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف را روی زمین خواهد آورد، ولی رجعت آن است که هنگام ظهور، برای یاری حضرتش و نیز استمرار حاکمیت حق بعد از برقراری عدالت، خداوند گروهی از مؤمنان را که از دنیا رفتهاند، به دنیا باز میگرداند تا شاهد اعتلای کلمه الله در روی زمین باشند، اما نباید چنین تصور کرد که رجعت همان ظهور است. رجعت یعنی بازگشت عدهای از مؤمنان و کفار، ولی ظهور به معنای آشکار شدن و قیام دوازدهمین ذخیره الهی پس از غیبت طولانی است؛ در نتیجه نزدیکی زمان آن دو واقعه نباید موجب خلط و یکی دانستن آنها شود.۳